در مقاله پیشین از مقوله «ادب پارسی» گفتیم و گستره حضور آن در عرصه جهانی. امروز برآنیم تا کوله باریاز نیاز بربندیم و سفریدراز را به دیار راز آغاز کنیم. ره توشه ما در این سفر سبوییاز شبنم اشتیاق است و دفتریاز گلبرگ هایاوراق. بر سمندِ بال دار خیال مینشینیم و بر فراز دره هایماه و سال پرواز میکنیم. هفت خوانِ تلاش و کوشش را میپیماییم، تا به کوه تاریکِ تاریخ میرسیم. صخره هایابهام را میکاویم و غارهایابهام را مییابیم. امید، پشتوانه پویشِ ماست و چراغِ راه، عطش پژوهش ما. در تاریک زارهایغار پژوهش دورترین آثاریکه در تیررس نگاه ما قرار میگیرد، ادبیات پارسیباستان از عهد هخامنشیان است. آثار بجا مانده از آن، بیش از 400 واژه نامکرر بر رویلوحه ها، ظروف سیمین و زرین، سنگ نبشته ها و کتیبه هاییاست چون نقش رستم، نقش رجب و مرغاب در فارس، کوه بیستون، کوه الوند، ارمنستان، مصر و از همه مهم تر و مفصل تر کتیبه داریوش بزرگ در بیستون (523-486 ق.م(.از آن جا که بگذریم به «اوستا» کتاب مقدس زرتشتیان میرسیم، که علیرغم تنوع نظرها درباره تاریخ آن بر اساس اهم نظریات مستشرقان حدود 1200 سال قبل از میلاد مسیح پدید آمده است. آن چه امروز از آن میراث ادبیباقیمانده، مشتمل بر 83 هزار کلمه و 72 فصل درباره اندیشه هایدینی، نیایش ها و آیین هایمذهبیدین زرتشت و نیز فرهنگ مزدیسناست. این کتاب قدیمیترین سندِ ادبیایران است، که تا قرن هفتم میلادیدر شوون ادبیایران موثر بوده است. پس از «اوستا» کاوش را پیمیگیریم. ردپایداستان هایاسطوره ایاز قبیل جنگ رستم با دیوان را در دست نوشته هایسغدیمییابیم، که در اثریبه نام «دیونامه» درج شده است.