فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۶۱ تا ۴٬۲۸۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
نگاهی تطبیقی به « بلاغت تصویر » دکتر محمود فتوحی و « صور خیال در شعر فارسی » دکتر شفیعی کدکنی
حوزه های تخصصی:
نکته هایی درباره وزن شعر حماسی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سر در آوردن از وزن متقارب شعر فارسی آن چنان که در سروده های دقیقی و فردوسی و اخلاف آنان نمودار گشته به هیچ رو آسان نیست. نه تنها از سابقه آن، به دلیل فقدان مدارک، پاک بی خبریم بلکه میسرمان نیست معلوم سازیم که این سروده های به ظاهر همسان با یکی از اوزان شعر عربی بر سنتی ایرانی مبتنی است یا نه t. II, p, 187)، اساس فقه اللغه ایرانی (cf. N?ldEkE, Grundr d. iran Phil.). این وزن، آن چنان که اول بار در شاهنامه عرضه شده، نسبتا کهن می نماید چون به لحاظ شکل ثبات شایسته دارد و به لحاظ فن هر چه کامل تر است. ساختار آن معلوم است: هر مصرع آن چهار رکن به صورت و ترتیب زیر دارد: فعولن فعولن فعولن فعل یا --u --u --u -u همچنین می دانیم که این انگاره با اتقان هر چه بیشتر در اشعار شاعران پارسی گو به کار رفته و سراسر ابیات شاهنامه با آن مطابقت دارد. این وزن - در حالی که متناظر آن در شعر عربی پذیرای اختیاراتی گوناگون است و، به ویژه، در مواردی، به جای هر یک از رکن های فعولن رکن فعول می نشیند - در شعر فارسی ثابت و تغییرناپذیر است و این فرق نظرگیر اوزان در دو زبان مذکور از دیرباز خاطر نشان شده است. روکرت، شاعر و شرق شناس آلمانی، این فرق را گوشزد ساخته بود و چنین می پنداشت (Z.D.M.G., X, p. 280 et suiv) که ایرانیان وزن متقارب را از اعراب به وام گرفتند و به آن اتقان بیشتری بخشیدند تا در برابر نهایت بی ثباتی کمیت در واژه های زبان خود واکنش نشان دهند. آقای نلدکه این فرض روکرت را بی آنکه با آن مخالفت کند گزارش کرده t. II, p. 188)، اساس فقه للغه ایرانی (Grundr. d. iran, Phil. هر چند برای آن شروط محدود کننده مهمی قایل شده است.
تشبیهات طنزآمیز
حوزه های تخصصی:
استعاره در زبان عرفانی میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره تا کنون بیشتر در شعر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. دراین پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که استعاره در نثر عرفانی ابوالفضل رشیدالدین میبدی چه کارکردهایی دارد؟ برای یافتن پاسخ، کاربردهای استعاره را در متن نوبت سوم ده جلد تفسیر کشف الاسرار، بررسی کردیم. یافته های پژوهش نشان می دهند که جهان عرفانی کشف الاسرار از استعاره ساخته شده و تنها راه ورود به این جهان، ادراک استعاره است. استعاره توانمندترین ابزار زبانی در بیان شناخت عارفانه میبدی از هستی است که برای بیان معانی پیچیده، مبهم، عمیق وگاه ناگفتنی به کار گرفته می شود. خلق زیبایی در سخن نیز نتیجه بدیهی استعاری بودن زبان است. بنا بریافته ها کارکردهای استعاره به دو حیطه شناختی و زیبایی آفرینی تقسیم شده است. کارکردهای شناختی استعاره در این متن عبارتند از: تجسم مفاهیم انتزاعی، قابل شناخت ساختن مفاهیم و پدیده های ناشناخته ،خلق معنا یا شبه معنا، روشنگری مفاهیم و اندیشه ها ، جاندار نمایاندن مفاهیم و پدیده ها، اقناع مخاطب، بیان عواطف عرفانی و توصیف. کارکردهای زیبایی آفرین استعاره نیز عبارتند از: خیال انگیزی، تناسبات تصویری، فشردگی معنا در کلام (ایجاز)، پویایی تصاویر، ابهام، تفسیرپذیری.
از شاعر بودن ، تا شاعر شدن : در باره مجموعه شعر « رنگ ها و سایه ها » سروده مهدی مظفری ساوجی
منبع:
آزما بهمن ۱۳۸۷ شماره ۶۳
حوزه های تخصصی:
رشیدالدین فضل الله
سعدی در خندق طرابلس
حوزه های تخصصی:
«سعدی در خندق طرابلس»، موضوع یکی از حکایتهای گلستان سعدی است که در باب دوم در اخلاق درویشان آمده است. نویسنده در این مقاله به بررسی این حکایت و طرابلس میپردازد که بنا به گفته سعدی وی در چنگ صلیبیان این ناحیه اسیر شده. البته نویسنده در نتیجهگیری، این داستان را مجازی و نمادین میپندارد که بر اساس آن ، اسارت به دست فرنگیان، گِل کشی در خندق و کارکردن همراه یهودیان را با زجر زندگی با زن بد ، برابر و حتی بهتر از آن شمرده است.
گذری بر ارزش ادبی نهج البلاغه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هر ملتی به طور حتم از لحاظ ادبی دارای آثاری است که به عنوان برگ زرینی در تاریخ آن ملت می درخشد و از افتخارات آنها محسوب می شود. ولی باید اذعان نمود که این شاهکارها از جنبه خاصی شاهکار محسوب می شوند، نه از همه ابعاد و جنبه ها. اما تامل در نهج البلاغه، گویای این حقیقت می باشد که سخنان علی (ع) محدود به زمینه خاصی نیست چرا که او انسان تکامل یافته ای در همه ابعاد وجود بشری است؛ شگفتی این مطلب زمانی دو چندان می شود که خالق این اثر نفیس، به ظاهر در هیچ کلاس درسی شرکت نداشته و از هیچ دانشمندی تلمذ ننموده است. در تایید این مطلب می توان به سخن ابن ابی الحدید اشاره کرد، که می نویسد:«فصاحت را ببین که چگونه زمام خود را به دست این مرد سپرده است ... سبحان الله! جوانی از عرب در شهری مانند مکه بزرگ می شود، با هیچ حکیمی برخورد نکرده است اما سخنانش در حکمت نظری بالا دست افلاطون و ارسطو قرار گرفته است؛ با اهل حکمت عملی شرکت نکرده اما از سقراط بالا رفته است ... » (شرح ابن ابی الحدید، ... ج 145:16). ولی در عمل زانوی ادب در محضر بزرگترین و حکیم ترین معلم بشریت زده تا آنجا که پیامبر گرامی (ص) او را دروازه شهر علم خود دانسته است و اینجاست که به فرموده امام خمینی (ره) باید با جرات و شهامت گفت: و ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه از امام معصوم ما است.
زبان و کاربردهای باستانگرایانه در اشعار مهدی اخوان ثالث(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
عنوان این مقاله، «زبان و کاربردهای باستانگرایانه در اشعار مهدی اخوان ثالث» متخلص به م. امید است. مقاله با مقدمه ای درباره زبان «امید» و تعریفی از باستانگرایی صرفی و نحوی (Archaism) آغاز می شود و با ارایه شواهدی در سه حوزه باستانگرایی های صرفی و نحوی، و کاربرد واژه های کهن، و کلمات و تعبیرات جدید یا کم کاربرد به همراه برخی نقد و نظرها به اتمام می رسد؛ در خصوص شواهد ارایه شده باید گفت که:اولا تمامی اشعار و منظومه های اخوان سطر به سطر و به دفعات مورد مطالعه و مداقه قرار گرفته است.ثانیا جهت اختصار سعی شده است به مهمترین آنها با حداقل مثال ها بسنده گردد.ثالثا شواهد ارایه شده تا حد ممکن از میان آثار مختلف و قالبهای جدید و قدیم باشد.
ویژه ی شعر شفیعی کدکنی: زلال زمزمه ی جاری در موسیقی درونی شعر شفیعی کدکنی
منبع:
حافظ مهر ۱۳۸۷ شماره ۵۵
بینامتنیت (بخش دوم)
حوزه های تخصصی:
تعلق حروف جاره و تأثیر آن در تفسیر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حروف جاره به لحاظ داشتن وضعیتی خاص در میان حروف، برای ایجاد معانی خود، نیازمند ارتباط با دو لفظ دیگرند. از این پدیده نحویان با عنوان «تعلق حروف جر» تعبیر کرده¬اند. با عنایت به این مناط نیاز نداشتن حروف جری که به صورت زائد، و یا احیاناً در دیگر معانی به کار می¬روند، نیز استعمال غیر حرفی برخی از این حروف، تفسیر می¬گردد. در بیشتر موارد، تعیین متعلق به آسانی صورت می¬گیرد. اما گاه استفاده از حروف جر، در کلام از حالتی غیر معمول برخوردار بوده که در این مورد قرائن عقلی و نقلی و احیاناً سیاق و جز آن، مفسر را برای تعیین متعلق کمک می¬کند. یافتن و تعیین متعلق این حروف در درک صحیح معنا تأثیر گذار است و گاه با تعیین متعلقات گوناگون، عبارت به چند وجه، قرائت می¬شود.
طنز اجتماعی صائب
چگونگی تشخیص مسندالیه از مسند در جمله های مسندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ساختار جمله های مسندی زبان فارسی سه رکن اصلی «مسندالیه»، «مسند» و «فعل رابط» هست. فعلهای رابط، محدود و مشخص، و تشخیص آنها آسان است. اما مسند و مسندالیه گروه های غیرفعلی ای است که در جمله مسندی حضور دارد، اما گاهی جداکردن آنها از یکدیگر در برخی از جمله ها آسان نیست. ترتیب طبیعی و بهنجار جمله های مسندی بدین صورت است: مسندالیه+ مسند+ فعل رابط اما این ترتیب اغلب در جمله های زبان فارسی رعایت نمی شود و همین مساله، تشخیص و جداسازی مسند و مسندالیه را از یکدیگر دشوار کرده است. برخی از دستورنویسان در تجزیه و تحلیل نحو زبان فارسی بیشتر به مفهوم عبارات و ساختار معنایی آنها توجه کرده اند و برخی دیگر به ساختار و فرم ظاهری جلمه ها. در این پژوهش بر مبنای تلفیق و ترکیبی از این دو شیوه به ارایه راهکارهایی در زمینه جداسازی «مسند» از «مسندالیه» در جمله های مسندی پرداخته شده است.
تحلیل ساختاری داستان پادشاه سیاهپوش از منظر بارت و گرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۷ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
یکی از زیباترین داستانهای هفت پیکر نظامی، داستان پادشاه سیاه پوش است. این داستان به دلیل ویژگیهایی که دارد زمینه را برای بازخوانی مجدد از منظر نظریه های ادبی معاصر از جمله ساختارگرایی مهیا می سازد. ازآنجاکه ساختارگرایی در ادبیات، از خود نظام ادبیات به عنوان مرجع بیرونی آثاری که بررسی میکند، استفاده میکند، جایگاه ارزشمندی در مطالعات ادبی دارد. مقالة حاضر به بررسی ساختار داستان پادشاه سیاهپوش از منظر رمزگانهای بارت میپردازد. این رمزگانها عبارت است از رمزگان معناشناسانه، رمزگان فرهنگی، رمزگان هرمونتیک، رمزگان نمادین و رمزگان اعتباری. در رمزگان کنش روایی از نظریات گرماس بهره جسته ایم. این مقاله می کوشد شاهدهای عینی و ملموسی از داستان پادشاه سیاهپوش بر اساس رمزگانهای بارت ارائه کند، برای مثال در سطح ظاهری رمزگان معناشناسانه از حرص آدمی سخن به میان می آید، اما در سطح استعاری از میوة ممنوعه، معراج و نظایر آن گفتگو میشود. داستان پادشاه سیاه پوش عجیب ترین داستان هفت گنبد نظامی است و بیش از همة آنها دارای ظرفیت قرائتهای ادبی نوین است. این داستان همچنین در میان داستانهای دیگر قدیمی ایران بی نظیر یا دست کم نادر است.
تاثیر مثنوی مولوی بر اندیشه و آثار فوزی موستاری در باب انسان کامل
حوزه های تخصصی:
"مقایسه دیدگاه های شاعران و نویسندگان کشورهای گوناگون در باره تحولات اساسی اندیشه و هنر، یکی از مهم ترین شاخه های تحلیل متون نظم و نثر و از مباحث عمده در نقد ادبی است؛ ادبیات تطبیقی تبادلات فکری، ادبی و فرهنگی دو یا چند ملت را به ما نشان می دهد و روشن می سازد که فرهنگ یا اندیشه فرد یا ملت تا چه حد در اکناف جهان نفوذ و گسترش داشته یا وام ستانی کرده است؛ به هر روی این شاخه از نقد ادبی از جمله مباحث مهم مطالعات «میان فرهنگی» نیز به شمار می رود و از اصلی ترین بن مایه های آن می تواند محسوب گردد.
از میان شاعران، متفکران و نویسندگان بوسنی، فوزی موستاری جایگاه ویژه ای دارد و اثرپذیری وی از مولوی بسیار ژرف و همه جانبه است.
در این پژوهش با روش توصیفی ـ تحلیلی، منابع و مآخذ معتبر بررسی شده و با استقصایی جامع روشن شده است که فوزی در مبانی، زمینه ها، شیوه ها و شگردهای پرداختن به مفهوم و ویژگی های «انسان کامل» عمیقا تحت تاثیر مولوی است.
"