فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۰۱ تا ۳٬۲۲۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
موتیف یکی از اصطلاحات رایج در هنر و ادب و همچنین علم و فن است. بحث از موتیف در نقد و تحلیل جنبه های ساختاری و محتوایی آثار ادبی فواید و کارایی های بسیاری دارد. از این رو اطّلاع از جوانب معنایی و تعاریف آن برای پرداختن به آثار و تحلیل آنها ضروری است. با توجّه به این ضرورت، در این مقاله سعی شده علاوه بر معانی و تعریف های چندگانه موتیف، اصطلاحات نزدیک به آن نیز مورد بحث قرار گیرد و نسبت و دایره کاربرد آنها روشن شود.
موتیف در نقّاشی و هنرهای تجسّمی و نمایشی و ادبیات به کار می رود و مهمترین ویژگی آن در این هنرها خصلت تکرار شوندگی و برانگیزندگی آن است. در ادبیات نیز کم و بیش همین ویژگی ها در اجزا و عناصر ادبی، گوناگونی موتیف را شکل می دهند. با توجّه به تنوّع عناصری که می توانند کارکردِ موتیف داشته باشند( شامل: موقعیّت، واقعه، عقیده، تصویر، شخصیّت نوعی، ویژگی بارز یک شخصیّت، مضمون مکرّر و...) این اصطلاح با اصطلاحات دیگری ارتباط می یابد که عبارتند از: درونمایه، تپس، لایت موتیف، کهن الگو. در این مقاله پس از ارائه تعاریف و نسبت های این اصطلاحات به نحوه شکل گیری و کاربرد و کارکرد موتیف در آثار ادبی پرداخته شده است.
تصحیح چند بیت از دیوان ناصرخسرو (بر اساس نسخه ای تازه یافته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نسخه هایی که مینوی و محقق در تصحیح دیوان ناصر خسرو از آن بهره برده اند، نسخه مکتوب به سالهای 712 تا 714 هجری، محفوظ در کتابخانه ایندیا آفیس (دیوان هند) بوده است، که متاسفانه برخی از صفحات آن کاستیهایی دارد و بیتهایی از آن به علت محو و سیاه شدگی ناخواناست. از این رو، نسخه چاپی یاد شده در بردارنده ابیاتی مبهم، ناقص و مشکوک است. در این میان، در فاصله سالهای 1039-1041 هجری نسخه ای به خط صدرالدین محمد معمار اصفهانی از روی نسخه پیشین استنساخ شده که همه ابیات آن کاملا واضح و خواناست؛ اما ظاهرا این نسخه در اختیار مصححان نبوده است. به همین جهت، نگارنده در این نوشتار کوشیده است، بر اساس نسخه یاد شده، برخی از کاستیها و دشواریهای بیتها، واژه های مبهم و ناخوانای دیوان چاپ شده را برطرف سازد.
تردید در نام نویسنده رشف الالحاظ و بررسی تصحیح آن
حوزه های تخصصی:
"یکی از کتب مهم در زمینه شرح اصطلاحات رمزی و استعاری صوفیان، کتاب رشف الالحاظ فی کشف الالفاظ تالیف شرف الدین حسین بن الفتی تبریزی، تصحیح استاد نجیب مایل هروی است. محتوای این کتاب که مشتمل بر شرح 300 اصطلاح عرفانی است، به دو نویسنده دیگر هم منسوب است. یکی در ضمیمه دیوان فخرالدین عراقی، تصحیح سعید نفیسی با نام من اصطلاحات فخرالدین عراقی آمده است و دیگری با نام کتاب لغات و اصطلاحات عرفا به عزیز نسفی منسوب است.
شباهت فراوان مطالب این سه کتاب، چه در تقسیم بندی مطالب و چه در مدخل ها و معانی ذکر شده، اندیشه را به یکی بودن سه کتاب سوق می دهد. گویا یک نسخه اصل بوده و نسخه های دیگر با کمی تغییر در مقدمه یا تحریف و تصحیف لغات نوشته شده است. لذا در صحت انتساب کتاب به نویسندگان فوق تردید است. به هر ترتیب تا یافتن نسخه های منقح و رفع شبهه با شواهد و براهین کافی، نمی توان در خصوص نام مولف این کتاب حکم قطعی صادر کرد. همچنین توجه به مندرجات دو کتاب دیگر در کنار نسخه های اساس، می تواند امکان تصحیح دقیق تری از کتاب رشف الالحاظ فراهم کند.
"
بررسی «عبارت فعلی » در دستور زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی ۱۳۸۸ شماره۱
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی، فعل از جهات گوناگون تقسیم می شود. تقسیم بندی بر مبنای ساخت و تعداد اجزای تشکیل دهنده، یکی از مهمترین اقسام فعل است. دستور نویسان در این باره دست کم به دو گونه فعل ساده و فعل مرکب قائلند. برخی نیز اقسام بیشتری برای فعل برشمرده اند. عبارت فعلی گونه ای از فعل بر مبنای ساخت آن است که دست کم از سه جزء تشکیل می شود و معنی واحدی دارد. در چند دهه اخیر این مجموعه فعلی، در برخی از دستورها عبارت فعلی نامیده شده، اما برخی آن را انکار یا در نامگذاری آن سکوت کرده اند. در این مقاله، پس از بررسی آرای صاحب نظران در باره تقسیم فعل، به تاریخچه نامگذاری عبارت فعلی، سابقه آن در متون قدیم، ساخت و انـواع عبارت فعلی، کاربردهای گوناگون آن و نیز تشابه و تفاوت عبارت فعلی با متمم پرداخته می شود و سرانجام فهرستی نسبتا مفصل هم از عبارت های فعلی ارایه می گردد.
تحلیل سبکی چرند و پرند
جستاری در نسخه شناسی جنگ مرتضی قلی شاملو
حوزه های تخصصی:
زاد روز مولانا
حوزه های تخصصی:
زمان ولادت مولانا جلال الدین محمد بلخی، چنان که در رساله فریدون بن احمد سپه سالار یعنیقدیم ترین و موثق ترین زندگینامه او آمده است، در سال 604 هـ.ق. است، شادروان عبدالباقیگلپینارلی، استاد دانشگاه استانبول و مولویشناس برجسته روزگار ما، برپایه مطلبیاز کتاب فیه مافیه و بیتیاز دیوان شمس، در این باره شک کرده و تولد مولانا را 24 سال قبل از تاریخ فوق دانسته است. بعضیمحققان دیگر نیز نظر او را پذیرفته اند. بنابر مباحث و دلایلیکه در این گفتار آمده است، این نظر پذیرفتنینیست و زاد روز مولانا همان است که از روزگار قدیم تاکنون همگان آن را باور داشته اند.
نشست علمی : نقد کتاب « سیر رمانتیسم در ایران : از مشروطه تا نیما » : با حضور دکتر منصور ثروت و دکتر محمود عبادیان
حوزه های تخصصی:
نگاهی به شیوه تصحیح ترجمه تفسیر طبری
حوزه های تخصصی:
ردیف و تنوع و تفنن آن در غزل های سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ردیف ـ که خاص شعر پارسی و واضع آن، شاعران پارسی گوی بوده اند ـ از دیرباز مورد توجه قرار گرفته است و سخنوران رویکرد بدان را مهم تلقی کرده، کاربرد آن را مایه تفاخر و توانمندی خویش می شمرده اند.
ردپای ردیف را پیشتر از قرن دوم هجری قمری، حتی در ایران باستان می توان دید. این عنصر بلاغی خاصیت کمالی شعر را دارد و استقبال از آن از نظر ساختار زبانی، تاکید معنایی بویژه بُعد موسیقایی حائز اهمیت است؛ ردیف در غزل در طول حیات خود و بروز و حضور آن در آثار هنری منظوم نادره پردازان، سیر صعودی داشته و پس از ترجیع بند و ترکیب بند ـ که این دو هم، گونه تحول یافته تغزلها و منشعب از غزل هستند و با آن پیوند هنری دارند ـ بیشترین درصد آماری را به خود اختصاص داده است.
سنایی بیشتر اشعار خود را مردف سروده؛ او در بین همه شاعران سبک خراسانی، غیر از ادیب صابر ترمذی، بالاترین آمار ردیف را در غزل دارد؛ ردیف او بعضاً چند رکن عروضی را تشکیل داده، موسیقی غزل را دو چندان می کند. ردیف های او انواع کلمات: اسم، فعل، حرف، ضمیر، صفت و قید را در بردارد؛ افزون بر آن، ردیف های شبه جمله ای و جمله ای در غزلیات او فراوان دیده می شود.
سنایی بیش از شاعران دیگر به تنوع و تفنن و هنجارشکنی در ردیف روی آورده است؛ وی گاهی ردیف ها را هم معنی به کار نمی برد و زمانی در غزل مردف، قافیه را رعایت نمی کند؛ برخی از ردیف های این چنینیِ مولوی متاثر از اوست. او در بعضی موارد در غزل به خلاف سنت متعارف و معتاد، ردیف و قافیه را همچون قطعه غیرمصرع فقط در مصاریع زوج به کار می برد و خود را به التزام ردیف، در مصراع اول مطلع مقید نمی کند؛ یا به تفنی دیگر دست می یازد؛ بدین معنی که ردیف را به جای تکرار در «عروضِ» (پایانِ مصراع اولِ) مطلع، در «صدر» (آغاز مصراع اولِ)آن می آورد.
کهن ترین سند پزشکی در روانشناسی چهره«در شعر فارسی»
حوزه های تخصصی:
شناخت انسان، از طریق چهره به پنج هزار سال پیش برمی گردد. چینیان هم دو هزار سال قبل از روی چهره پیشگویی می کردند. در بین فلاسفه و حکمای یونان، بقراط، ارسطو، افلاطون، رواقیون و جالینوس در زمینه شناخت چهره نظریه هایی را ابراز داشتند، ولی نخستین برداشت علمی در زمینه شناسایی چهره توسط «یوهان لاواتر»، دانشمند سوئیسی قرن نوزدهم صورت پذیرفت. در حوزه اسلام، غزالی به این پدیده توجه داشت و به همین دلیل دانش را دو شاخه می پنداشت: یکی علوم «نظری» که از حقایق اشیا صحبت می کرد و دیگر علوم «معامله» که رفتار انسان را مورد توجه قرار می داد. ابن سینا، حکیم مسلمان هم اعتدال را در جوارح انسان بررسی کرده و سخنی از حضرت پیامبر اعظم(ص)را مبنا قرار داده است که «اطلبو حوائجکم عند حسان الوجوه». فارابی از آرای افلاطون و ارسطو میانگینی به دست می دهد و وجوه اشتراک آنها را بیان می کند. جوادی آملی، عالم معاصر شیعی به آیه شریفه قرآن توجه دارد که: «خلق السموات و الارض بالحق و صورکم فاحسن صورکم و الیه المصیر». در غرب، دانشمندان اروپایی و امریکایی قرن هیجدهم و نوزدهم به اَشکال ظاهری جمجمه توجه کردند. آنها ساختمان فیزیکی بدن را مولود چگونگی رفتارهای جسمی تصور می کردند و خصوصیات انسان را از این طریق بیان می داشتند تا جایی که «لمبرزو» پزشک و جرم شناس ایتالیایی، رفتار مجرمانه را حاصل مبانی ژنتیکی تلقی می کرد. یونگ نیز برای شناخت انسان از طریق چهره، افراد را به درون گرا و برون گرا، استوار و نااستوار تقسیم می کند. «سیگودمک اولیف» روان شناس نامدار معاصر فرانسوی در پایان سده نوزدهم چهره را به «ماه چهر»، «درخت چهر»، «چهره نوری» و «آهن چهر» تقسیم کرد و علل آن را عوامل ذهنی و گوارشی می دانست. اما در ایران نخستین شخصیتی که به شناخت چهره توجه کرده، حکیم میسری است. حکیم در دانشنامه منظوم خود اندام، ارکان چهره و مزاجهای افراد را عامل یا نشانه ویژگیهای روانی و رفتاری قرار می دهد و پیرامون آن بحث می کند که در متن تحقیق به آن پرداخته شده است.
بررسی و تحلیل آرایه تشخیص در سروده های قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سروده های قیصر امین پور که در هشت مجموعه شعری گردآمده اند، سروده هایی زنده، جاندار و پویا هستند. سروده هایی که عناصر طبیعت در آن ها، زبان به گفتگو باز می کنند؛ صفات یا حالات انسانی به اشیاء، پدیده های طبیعت و مفاهیم انتزاعی رسوخ می کنند و به گونه ای هم زاد و هم نفس با انسان، ظهوری تشخیص مآبانه دارند.
تشخیص یا جاندارپنداری به نوعی با تفکر «کودک پیش عملیاتی» هماهنگی دارد. اگر کودک در سنین قبل از هفت سالگی همه چیز را جاندار می پندارد، در اینجا شاعر در شعر به کودکی خود بازگشت می کند و تجلی این بازگشت گاهی به صورت جاندارپنداری یا تشخیص ( personification) متجلی می شود.
نویسندگان این مقاله با بررسی آرایه تشخیص در سروده های قیصر امین پور به این نتایج دست یافته اند:
1. یکی از پر کاربردترین آرایه ها در سروده های قیصر امین پور، آرایه تشخیص است.
2. آرایه تشخیص در سروده های قیصر امین پور، بیشتر با آرایه مراعات نظیر همراه می شود.
3. در دو دفتر شعری «به قول پرستو» و «مثل چشمه، مثل رود» شاعر از زنده شدن طبیعت در بهار بهره می گیرد تا این ویژگی را به پدیده های طبیعت نسبت دهد.
4. دو مجموعه شعری «گل ها همه آفتاب گردانند» و «تنفس صبح» بیشترین موارد آرایه تشخیص را به خود اختصاص داده اند.
5. از میان پدیده های طبیعت؛ زمین، آسمان و باد؛ و از میان مفاهیم انتزاعی؛ دل و عشق بیشترین موارد آرایه تشخیص را دارا هستند.