فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۱ مورد.
منبع:
شعر بهار ۱۳۷۸ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
زیبا شناسی: استتیک
بررسی دیدگاه های زبانی و ادبی سنایی (در چهارچوب نظریه یاکوبسن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنایی شاعری است که درباره چگونگی و ماهیت ادبیات و زبان، دیدگاه و نظر قابل توجهی دارد. تبیین این دیدگاه به شناخت بهتر فضای شعر در قرن پنجم و ششم کمک خواهد کرد. این پژوهش به بررسی دیدگاه های زبانی و ادبی او می پردازد. به همین منظور تحلیل عناصر اصلی ارتباط یعنی زبان، پیام (شعر)، فرستنده (شاعر) و گیرنده (مخاطب و خواننده) بر اساس نظریه فرایند ارتباطی یاکوبسن محور اصلی پژوهش قرار گرفت. سنایی به نقش معنا و الفاظ در زبان، ارتباط زبان با عقل و اندیشه و تاثیر زبان اشاره کرده است و در باب شعر به نو و دیرپسند بودن، تاثیر و جذابیت و انتساب آن به مبدا غیبی اعتقاد دارد. او هم چنین به رابطه شعر و سحر و برخاستن شعر از طبع و جان توجه دارد. از نظر او شعر باید با شریعت و حکمت همراه باشد. شاعر نیز باید دارای سبکی غریب و شگفت باشد و از کمال گرایی در شعر، تفکر و اندیشه، سحر و جادوی کلام، سخن متعهدانه، روانی طبع و تاثیر پیامبر گونه برخوردار باشد. از نگاه سنایی نظر و پسند خواننده و مخاطب، محترم است و تشویق او بر چگونگی سخن شاعر تاثیر می گذارد.
قاعده افزایی در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاعده افزایی یکی از شیوه های آشناییزدایی در مکتب فرمالیسم روس است. در این شگرد قواعدی بر قواعد زبان معیار افزوده میشود که موجب برجسته سازی در متن ادبی میگردد. لیچ (Leech)، برجسته سازی را به دو شکل انحراف از قواعد حاکم بر زبان (هنجارگریزی) و افزودن قواعدی بر قواعد حاکم بر زبان (قاعده افزایی) امکان پذیر میداند. یاکوبسن معتقد است که فرآیند قاعده افزایی چیزی نیست جز توازن در وسیع ترین مفهوم خود و این توازن از طریق «تکرار کلامی» (Verbal Repetitoion) حاصل میآید. صناعاتی که از طریق توازن حاصل میشوند، از ماهیتی یکسان برخوردار نیستند، به همین دلیل گونه های توازن را باید در سطوح تحلیلی متفاوتی بررسی کرد. استفاده از قاعده افزایی، دلالت بر توانایی شاعر در بهره گیری از ظرفیت های زبانی، جهت ناآشنا ساختن و برجستگی زبان است که صورت گرایان روس آن را عامل شکل گیری اثر ادبی میدانند. «کوله ریج» (Coleridge) شاعر و منتقد انگلیسی بر آن بود که شاعر به واسطه قوه مخیله ـ خود خاصه با استفاده از قاعده افزایی حجاب عادت را از برابر دیدگان میزداید و واقعیت اشیا را به گونه ای تازه تر بر خوانندگان عرضه میدارد. در این پژوهش سعی بر آن است که غزلیات شمس را از طریق قاعده افزایی به عنوان یکی از شیوه هایی آشناییزدایی در سطوح تحلیل آوایی و واژگانی مورد بررسی قرار داده تا گوشه هایی از زیبایی و برجستگی اشعار مولانا از این رهگذر بر ما آشکار گردد.
« شرح کلیله و دمنه » دکتر خیرالله محمودی
حوزه های تخصصی:
بررسی الگوی نشانه شناختی پیرس در زبان عرفانی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد شیوه های گوناگون نقد ادبی نو، در متون ادب فارسی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، در حالی که این متون مجال مناسبی برای بررسی نظریه ها و یافتن راه های تازه در تفسیر زبان ادبی به دست می دهد. یکی از روش های نقد، استفاده از نشانه شناسی است. چارلز پیرس، که یکی از بنیانگذاران نشانه شناسی به شمار می رود، نشانه ها را به سه نوع تقسیم کرد:
- نمادین: رابطه ی میان دال و مدلول قرار دادی است.
- شمایلی: رابطه ی دال و مدلول بر اساس شباهت است.
- نمایه ای: رابطه ی دال و مدلول علت و معلولی است.
آثار مولانا با توجه به وسعت معنایی، ظرفیت بررسی از دیدگاههای گوناگون را دارد. کاربرد الگوی نشانه شناختی پیرس در زبان مولانا، علاوه بر این که به تفهیم این نظریه و چگونگی استفاده از آن در متون مختلف کمک می کند، می تواند در تحلیل و تفسیر سخنان و اندیشه های این شاعر و عارف بزرگ مفید باشد.
تجربیات شاعرانه ی سید علی صالحی در سه دفترِ شعر او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادب غنایی با احساسات شاعر سر و کار دارد و عبارت است از انعکاس تجربیات عاطفی و درونی او در کلام هنری که باعث انگیزش و تاثّر خواننده می گردد. در ادب غنایی شاعر یا نویسنده خویشتنِ خویش را بیان می کند و ضمن آن به بیان عواطف و احساسات خود نسبت به زندگی و طبیعت می پردازد. بنابراین هر سخنی را که ریشه در ژرفای احساس هنرمند داشته باشد و بتواند تاثیری عمیق بر عواطف مخاطب بگذارد، می توان در زمره ی ادب غنایی جای داد. در این نوشتار احساسات فردی و شاعرانه ی سید علی صالحی، یکی از شاعران معاصر ایران مورد بحث و بررسی قرار گرفته است تا از این طریق با افق معرفتی و دلالتی او بیشتر و بهتر آشنا شویم. روش کار ما در این نوشتار شیوه ی تحلیل محتوایی اشعار وی بوده است وعاطفهی شاعر در ارتباط با انسان، عشق، زن، امید، ناامیدی، اندوه، شادی، پیری، وارستگی، شعر و شاعری، سوگند و مرگ مورد تامل قرار گرفته است. در اغلب موارد حالت، نگاه و احساس صالحی به این مقوله ها، از نوع خاصی است که با نگاه و برخورد عاطفی دیگر شاعران فرق دارد.
کاربست نظریة آلوده انگاری کریستوا بر شعر «دلم برای باغچه می سوزد» فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژولیا کریستوا با تکیه بر همگرایی ها و همپیوندی های دو حوزة زبانشناسی و روانکاوی، نظریات نوینی در باب تحلیل متون ادبی ارائه کرده است. او در نظریة «آلودهانگاری» که برآمده از کنکاشهای پساساختارگرایانة اوست، بر این عقیده است که آفرینشگر ادبی به مثابه فاعل سخنگو از خلال زبانی شاعرانه و نشانهای از نابسامانیهای جهان پیرامون خود اعلام برائت میکند و سپس برای تطهیر خویش و جامعة پیرامون از آلودگیها، به جست وجوی راه حل روی می آورد.
کریستوا امکان کاربست این نظریه را به ادبیات اروپایی با مثالهای فراوانی مورد بررسی قرار داده است. ما در این مقاله برای مطالعة موردی کاربست ابزارهای تحلیلی نظریة آلوده انگاری بر ادبیات فارسی، شعر «دلم برای باغچه میسوزد» فروغ فرخزاد را انتخاب کرده ایم و دو هدف کارکردی عمده را مورد توجه قرار داده ایم؛ نخست چشم اندازی جامع از آنچه امروز تحت عنوان «نظریة آلوده انگاری» کریستوا مطرح می شود را ارائه می کنیم و سپس با تکیه بر مبانی و ابزارهای واکاوانه نظریة آلوده انگاری، امکان تأویل پذیری و خوانش های بدیع از این شعر فرخزاد را به بوته آزمون می آوریم و درصدد پاسخ به این پرسش هستیم که آیا امکان کاربست چنین رویکردی در خوانش اشعار فروغ فرخزاد و دیگر شاعران معاصر فارسی وجود دارد یا نه؟
ویژگی سبکی فراوانی واژگان (سنجش عملی گزیده قصائد متنبی، إبن هانیء اندلسی و احمد شوقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دایره واژگان به کار رفته در یک نوشتار اعمّ از شعر و نثر، از آشکارترین ویژگی های سبکی آفریننده آن به شمار می آید. کلمات، همان خشت هایی هستند که ساختمان یک اثر ادبی را به وجود می آورند؛ اما روشی که شاعر/ نویسنده در چینش آنها به کار می برد، می تواند منعکس کننده شخصیت ادبی ویژه و وجه تمایز او باشد. تردیدی نیست که این ویژگی تنها یکی از عناصر سازنده سبک شاعر/ نویسنده است، اما می توان با بررسی و ارزیابی آن، پرده از برخی رازهای نگارشی اثر هنری و سبک و سیاق آن برداشت. مقاله حاضر با تکیه بر روشی آماری نشان می دهد که تنوع دایره واژگان در شعر سه شاعر عربی به این ترتیب است که در شعر ابن هانیء بیشترین و در شعر احمد شوقی کمترین گوناگونی یافت می شود و شعرمتنبّی بر مبنای این محاسبه بین آن دو قرار می گیرد. انطباق نتیجه تحقیق بر فرض های مورد نظر نگارنده، کارآیی شیوه آماری به کارگرفته شده را تأیید می کند.
سبک شناسی نثر ظفرنامه شامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام الدین شامی آنطور که خود در آغاز کتاب خویش، یادآور شده است سعی داشته، تاریخ امیر تیمور را به زبانی ساده بنویسد تا همگان آن را درک کنند. سخن ملک الشعرا بهار نیز دال بر این است که این کتاب در کمال سادگی و دقت تحریر شده است. ( بهار، 1369، ج2 : 191) و دیگر ادیبان معاصر نیز نظر استاد بهار را تکرار و تائید نموده اند. ولی در جاهای مختلف کتاب ظفرنامه شامی، نشانه هایی از نثر فنی را مشاهده می کنیم. به طوری که نمی توانیم ادعا کنیم این اثر، نثر کاملاً یک دست و ساده ای دارد. بویژه که آثار تقلید از نثر فنی همچون: ترجمه کلیله و دمنه، مرزبان نامه، نفثه المصدور، تاریخ جهانگشای جوینی در این کتاب آشکار است.
بررسی و نقد مقالات علمی- پژوهشیِ مرتبط با ادبیات در دهه 1380 شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتشار مقالات علمی- پژوهشی در دوره معاصر، فرصتی مناسب برای به اشتراک گذاشتن یافته های پژوهشگران و آگاهی مخاطبان از تازه ترین دستاوردهای علمی است. به رغم رشد کمّی انتشار اینگونه مقالات در دهه اخیر، به ارزیابی و نقد آنها توجه کافی نشده است.
این مقاله بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی انتشار آن دسته از مقالات علمی- پژوهشی بپردازد که از سال 1381 تا 1390 درباره ادبیات منتشر شده اند. هدف از این پژوهش، بیان نقاط قوت و ضعف این مقالات و ارائه تصویری از وضعیت مقاله نویسی علمی در حوزه تحقیقات ادبی است. برای این منظور، 345 مقاله به عنوان نمونه گزینش شد و در آنها مهم ترین موضوعات مورد توجه نویسندگان، شناسایی و در قالب رویکردهای متن محور، زمینه محور، نویسنده محور، خواننده محور و مقالات متفرقه تبیین گردید. همچنین الگوی همکاری میان نویسندگان و کیفیت و کمیّت منابع مورد استناد در این مقالات نیز در قالب نمودارها و جدول هایی ارائه شده است. به جهت اهمیت مسئله مستندات مقالات و برای سنجش دقت داده های به دست آمده از حجم نمونه اصلی، تعداد 345 مقاله دیگر در قالب دو گروه «شاهد 1» و «شاهد 2» مورد بررسی دقیق تر قرار گرفت.
این بررسی نشان می دهد با وجود تنوّع موضوعی مقالات، به کارگیریِ گونه های مختلف منابع، توجه به برخی رویکردهای میان رشته ای به ویژه در نیمه دوم دهه هشتاد، دقت نسبی در تدوینِ منسجم مقالات، تخصّصی شدن گروهی از مجلات علمیِ مرتبط با ادبیات و نیز رشد چشمگیر همکاری استادان و دانشجویان در نشر مقالات، در بسیاری از این مقالات کاستی های متعددی وجود دارد. از جمله ضعف روش شناختی، غلبه رویکرد توصیفی، تکراری بودن محتوای شمار زیادی از مقالات، فقر نگاه انتقادی، شمار زیاد مقالات آموزش محور، رواج معیارهای کمّی و شکل گرایانه و... هستند.
نگاهی به طبقه بندی صنایع بدیعی همراه با نقد و تحلیل صنایع لفظی
حوزه های تخصصی:
علوم بلاغی که سابقه ای دیرینه در ادبیات جهان دارد ، در ادبیات ایران نیز همواره مورد توجه بوده است . بعد از اسلام نیز با مرکزیت قرآن ، توجه به این مباحث گسترش چشمگیری یافت . ریشه های قوی بلاغت فارسی در زبان عربی و فقدان نقد و تحلیل عالمانهء آن ، موجب ظهور نارسایی هایی در این عرصه شده است که با طبقه بندی ، بررسی منتقدانه و آشکار کردن راز زیبایی مباحث آن ، می توان از نارسایی ها و افراط وتفریط های موجود دراین حوزه کاست و این علوم را به عنوان ابزاری کارآمد در خدمت رشد و شکوفایی ادبیات فارسی ، در آورد . این مقاله کوششی است در جهت طبقه بندی صنایع لفظی و نگاهی تحلیلی به فلسفهء شکل گیری و عملکرد این صنایع ، که کمتر به آن پرداخته اند .
روش های آشنایی زدایی در شعر صائب تبریزی
حوزه های تخصصی:
یکی از نظریه های نقد ادبی معاصر، آشنایی زدایی defamiliariation می باشد و این روش به هر گونه تلاش هنری که رنگ رخوت و عادت را از هر دو سو تعامل ادبی می زداید و ادراک حسی و بازی با ذهن و هنر را بارور می کند، اطلاق می شود. صائب به عنوان نماینده سبکی که به تازه گویی و طرز نو و ابتکار شهرت دارد، یکی از نامبرداران تاریخ ادبیات فارسی در جهت آشنایی زدایی است. روش های...
نقد ساختاری مناظره خسرو و فرهاد در منظومه غنایی خسرو و شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله قسمتی از منظومه خسرو و شیرین نظامی، یعنی مناظره خسرو و فرهاد، جهت تحلیل ساختاری انتخاب شده است؛ مناظره میان شخصیت های داستانی، از شگردهایی است که در معرفی شخصیت ها و ایجاد کشش و جذابیت در داستان کارکرد مهمی دارد. در این مقاله از روش تحلیل ساختارگرایانه، استفاده شده است. و نگارنده بدون در نظر گرفتن شیوه مکالمه خسرو و فرهاد و صحت و سقم گفته های هر یک، بافت ساختاری شعر(شگرد تقابلی)، ساختار روایت، ساختار محتوایی مناظره، شخصیت پردازی، بار دلالتی واژگان، ساخت نحوی، ساخـت موسیقایی شعــر و نقش واج ها، انسجام متنی (دستوری، واژگانی، پیوندی) را به دقت بررسی نموده است. با این تحلیل ساختاری می توان به تناسب هنری و ظرافت های کلام نظامی پی برد و نشان داد که شاعر در ارائه گفت و گوی نمایشی از نظر هنر و اصول داستان نویسی تا چه حد موفق بوده است و به عنوان یک شاعر سنتی در این شاهکار خود به چه میزان از شگردهای داستان نویسی نوین استفاده کرده است.
نقد و تحلیل متون نظم و نثر فارسی
حوزه های تخصصی:
عنایت به شاهنامه فردوسی و شاهنامه سرایی در عصر فرمانروایی مغولان بر ایران (بررسی موردی: دو شاهنامه خطّی در تاریخ مغول)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اواخر سده ششم هجری و به ویژه از دوره مغول به بعد، در کنار رونق تاریخ نگاری، شاهنامه سرایی تاریخی نیز مورد توجّه قرار گرفته و شاهنامه هایی با هدف ثبت رویدادهای تاریخی پدید آمدند. در سرودن این شاهنامه های تاریخی، شاهنامه فردوسی همچون الگویی برای شاهنامه سرایان بود و به همین دلیل، روح حاکم بر آن نیز به طور مستقیم یا غیرمستقیم در این سروده های تاریخی جلوه یافت.این به رغم جایگزین شدن اسطوره ها و حماسه های مغولی در سروده های این دوران است که به اقتضای موضوع این شاهنامه ها، یعنی تاریخ قوم مغول و فرمانروایان برخاسته از آن بود.بررسی محتوای این تاریخ های منظوم می تواند به روشن شدن ابعاد تازه¬ای از تاریخ ادبی ایران و نیز تحوّلات تاریخی این عصر مدد رساند. در این میان، منظومه هایی که همچنان به صورت نسخه خطّی باقی مانده اند، از تازگی بیشتری برخوردارند. «شهنامه چنگیزی» و «شهنشاه نامه» دو نمونة مهم از این شاهنامه ها هستند که در باب تاریخ مغول سروده شده اند.مقاله حاضر به معرّفی و تجزیه و تحلیل این دو اثر برای ارائه تصویری از جایگاه شاهنامه و شاهنامه سرایی در دوره مورد بحث می پردازد.