فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۱۱٬۲۵۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تکنیک سرعت و زمان روایت پردازی در قصه ورقه و گلشاه عیوقی از دیدگاه ژنت می پردازد. بررسی ساختاری داستان ورقه وگلشاه نشان می دهد که نویسنده برای پیش برد عادی و به دور از ابهام داستان، زمان جاری را به منزله زمان پایه و اصلی داستان انتخاب کرده است. روایت های مربوط به گذشته نگری در متن داستان برای آگاهی دادن به مخاطب یا بازگویی خاطرات و روایت های مربوط به آینده نگری صرفاً برای بیان آرزوهای شخصیت های داستانی به کار رفته است. بررسی عنصر تداوم نشان می دهد که شتاب اکثر بخش های داستان منفی است و نویسنده به یاری این عنصر، علاوه بر اینکه شکل مطلوب داستان خود را بنا کرده است، توانسته است جنبه حماسی داستان را بیش از جنبه غنایی آن افزایش دهد. بررسی عنصر بسامد از هر سه منظر بسامد مفرد، بازگو و مکرر نیز نشان می دهد که نویسنده به یاری این عناصر، علاوه بر پیش برد سریع متن، به تکرار معنی دار حوادث و تأکید بر آنها پرداخته است.
پسامدرنیسم و بوطیقای داستان کودک: تحلیلی روایت شناسانه از داستان "آقارنگی و گربه ناقلا " از فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات کودک، خصوصا ژانر داستان، طی سالیان گذشته از قالب ها و باورهای کلاسیک و ازپیش تعیین شده خود فاصله گرفته، وجوه روایتمندی این آثار رانیزدستخوش تغییر و تحول ساخته است. دراین میان تلاش نویسندگان کودک برای همراهی با تحولات ساختاری- محتوایی شکل یافته در ادبیات و همگام با تحولات اجتماعی ازیک سو و تبدیل مخاطب منفعل کودک به خواننده ای فعال ازسوی دیگر، به خلق داستان های پسا مدرن انجامیده است. داستان "آقارنگی و گربه و ناقلا" ازجمله داستان های کودک از فرهادحسن زاده است که توانسته باورهای عامیانه درباره داستان کودک را به چالش بکشد و با استفاده از ویژگی های روایی پسا مدرن، علاوه برحفظ باورپذیری متن برای این دسته از مخاطبان، ذهن او را به پرسش دربرابر واقعیت های پذیرفته شده از داستان و جهان فرا خواند. بهره گیری از ویژگی هایی همچون راوی متکثر و اقتدارشکن، فراداستان، تلفیق سبک ها و ژانرها و فرجام متکثر ازجمله ویژگی های پسامدرنیستی اثرموردنظر است که درکنار تصویرگری هماهنگ با متن در پژوهش پیش رو بدان پرداخته شده است. براین اساس برخورداری از صدای راوی کودک دربرابر راوی دانای کل بزرگسال وهمچنین استفاده از تکینک هایی چون هوش آزمایی و دعوت به همکاری کودک درجهان متن درکنار پایان بندی نامعین و متکثر با هدف تأکیدهرچه بیشتر برداستانی بودن ، خواننده را به تلاشی خلاقانه و فعال برای پاسخ گویی به پرسش های ذهنی خود فرامی خواند.
همچو گلبرگ طری بود وجود تو لطیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیت دومِ غزلی از حافظ به مطلعِ ای همه شکل تو مطبوع و همه جای تو خوش... واژه بود در مصراعِ همچو گلبرگ طری بود وجود تو لطیف، همواره بحث برانگیز بوده است. از آنجا که این واژه در معنی فعل ماضی با حال و هوای غزل مورد بحث مناسبتی ندارد؛ بعضی از مصحّحان دیوان حافظ، به جای آن واژه هست را که ضبط برخی از نسخه ها است، گذاشته اند و بعضی به دلیل اینکه بود از پشتوانه نسخه های قدیمی تر و بیشتری برخوردار است آن را همچنان در متن نگه داشته و گروه کمتری نیز ضبط بود و را ترجیح داده و یا بود را به پود تصحیح قیاسی کرده اند. در این مقاله با توجه به چهل نسخه کهن دیوان حافظ و نیز دلایل معنایی و بلاغی، ضبط بود را اصیل دانسته و نشان داده ایم که بود در اینجا، نه به معنای فعل ماضی بلکه به معنای همه/ تمام به کار رفته است. این معنا برای واژه مورد نظر هم در متون کهن شواهدی دارد و هم در گویش بعضی نقاط ایران هنوز رایج است. در این معنا واژه بود به کلمه وجود اضافه می شود: بودِ وجود. با این خوانش که هماهنگ با احساس شاعر در طی غزل و نیز زمان شعر در ابیات آغازین آن است، در عین حال که بر اصالت ضبط بود تأکید می شود، اشکال معنایی مصراع نیز مرتفع می گردد.
هنر سازه ها در آیات تربیتی قرآن کریم (با تأکید بر نظریه تقابلهای دوگانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به هنر سازه های موجود در قرآن کریم با نگاه ساختارگرایانه و پساساختارگرایانه و تحلیل آن بر اساس نظریه های ادبی جدید، با تکیه بر آیات تعلیمی-تربیتی قرآن کریم، موضوع و محور اصلی این مقاله است. نظر به وسعت و گستره موضوع بناست تا هنر سازه تقابل را با نگاه به نظریه تقابل های دوگانه "نیکلای تروبستکوی" (1890-1938) در آیات تعلیمی و تربیتی قرآن کریم بررسی و تحلیل نماییم. سؤال اصلی مقاله این است که: جایگاه و چند و چون رویکرد تعلیمی و تربیتی در قرآن کریم چیست و جنبه های روساختی، ژرف ساختی و شالوده شکنانه هنر سازه تقابل های دوگانه در این آیات کدامند. در این مقاله مسائلی چون جایگاه ویژه فلسفه تعلیم و تربیت اسلام، اهداف تعلیمی – تربیتی و مفهوم آن با روش های خاص در آیات قرآن کریم به اثبات رسید و از حیث ساختار زیباشناختی به این نکته رسیدیم که آیات قرآن کریم مبتنی بر تقابل های دوگانه به ویژه تقابل های ژرف ساختی است. با توجه به اهمیت نقد نظریات ادبی غرب و بومی گرایی این نظریات از سویی و نبود این گونه بررسی ها ضرورت داشت تا به نقد نظریه تقابل های دوگانه "تروبستکوی" بپردازیم و در نهایت به نقد روش شالوده شکنی در این نظریه با توجه به نگاه نظریه پردازانی چون "دریدا" هم بپردازیم. در این مقاله به این سخن رسیدیم که اصل وارونگی تقابل های دوگانه به طور مطلق؛ و ترجیح عناصر منفی بر عناصر مثبت با نگاه شالوده شکنانه مورد نقد جدی است و با اتکاء به ارزش های دینی- الهی، این امر در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی مردود است.
مؤلّفه های رئالیسم در «اسیر زمان» ایمان مهری بیگدیلو- دکتر خدابخش اسداللهی- دکتر ابراهیم رنجبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق که به روش کتابخانه ای و به صورت تحلیلی توصیفی ارائه شده است، نگرش ایدئولوژیک، استناد به روزنامه ها و شخصیّت های تاریخی و زبان محاوره، تشریح جزئیّات وقایع، تیپ سازی، تأویل و تفسیر وقایع تلخ جامعه، نمود دورة زندگانی و بخصوص مرگ شخصیّت ها، انواع شخصیّت ها با رفتارهای متنوّع و شخصیّت خود نویسنده در رمان، نمود طبیعی تعامل شخصیّت ها با دیگران، کاربرد انشای کاریکاتوری، ایراد عبارت های فلسفی، تعریف انسان به عنوان موجودی مختار و برجسته کردن امور عاطفی، پس زمینة مناسب و نمود صنایع ادبی به عنوان روش های واقع نمایی اجتماعی این رمان بازنموده شده است. نتیجه آنکه: اوج واقع گرایی اجتماعی در «اسیر زمان» هنگامی خودنمایی می کند که فصیح به تحلیل تخصصی وقایع سیاسی، روابط ایران با ابرقدرت ها، نقدِ عملکرد دولتمردان، تشریح جزئیات وقایع و تبیین علل و عوامل حوادث می پردازد.
تبیین راهبرد امنیتی مقابله با فتنه گران در کلیله و دمنه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فتنه، یکی از نا هنجاری های سیاسی-اجتماعی در جوامع بشری است که نه تنها نظام سیاسی حاکم در هر کشور، بلکه در سطوح پایین تر توده های مردم را نیز دچار چالش خطیری از جمله سلب امنیت می کند. کلیله و دمنه به عنوان یک اثر منثور کلاسیک که نظام سیاسی حاکم به شکل تمثیلی و شخصیت های آن را حیوانات تشکیل می دهد؛ به تبیین الگوهایی می پردازد که می توان در حوزه امنیت داخلی به عنوان راهبردی برای مقابله با فتنه گران مورد استفاده قرار داد. از جمله این الگوها: بصیرت، دشمن شناسی، مشورت، دور اندیشی و از همه مهم تر وجود یک رهبری مقتدر می باشد. این جستار در سدد ارائه الگوهای راهبردی در حوزه امنیت داخلی برای مقابله با فتنه گران با تأکید بر کتاب کلیله و دمنه است.
تحلیل دگرگونی شخصیت شیرین از روایت فردوسی تا روایت نظامی با تکیه بر عناصر گفتمان مدار شاهنامه و خسرو و شیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تلاش می شود تا شخصیت شیرین و دگرگونی آن در دو روایت داستانی شاهنامهو خسرو و شیرینبه روش تحلیل گفتمان بررسی شود. نویسندگان می کوشند تا نشان دهند چگونه عوامل زبانی و فرازبانی مانند شرایط اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تاریخی و نیز جهان بینی فردوسی و نظامی در بازنمایی این شخصیت مؤثر بوده است. در این جستار افزون بر تغییر گفتمان سیاسی فرهنگی عصر سامانی و غزنوی به گفتمان عصر سلجوقی، نگرش فردوسی و نظامی به زن نیز بررسی می شود تا دریافته شود که این نگرش ها تا چه اندازه در دگرگونی شخصیت شیرین تأثیر داشته اند. برپایة این پژوهش شیرین در شاهنامهدو چهرة متفاوت منفی و مثبت دارد که به سبب جهان بینی طبقاتی و روابط قدرت حاکم بر متن شکل گرفته است. شیرین در خسرو و شیرینبه سبب تغییر نوع ادبی متن و برخورد جهان بینانة نظامی با این شخصیت، هویّتی متفاوت می یابد و از کنیزکی رومی به شاهدختی ارمنی تبدیل می شود.
نقد بوم گرایانه ی دفتر شعر «از زبان برگ» سروده ی محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران و نویسندگان معاصرهر یک از زاویه ای خاص و با دغدغه های بعضاً متفاوت به طبیعت و حیات وحش نگریسته و درباب آن سخن رانده اند.طبیعت بکر و دست نخورده، محیط زیست، انسان، حیوانات و گیاهان از جمله مباحثی هستند که شاعران در لابه لای اشعار خود بدان پرداخته اند. از میان شاعران معاصر که به طبیعت نگاهی ویژه و البته دلسوزانه دارند؛ محمدرضا شفیعی کدکنی، چهره ای شاخص و سرشناس در حوزه ی ادبیات و نقد ادبی است. نقد بوم گرا یا «اکوکریتیسیزم» که نظریه ای نوپا در مباحث نقد و نظریه ی ادبی است به بررسی رابطه ی دوسویه میان نویسنده یا شخصیت داستانی با طبیعت پرداخته و میزان تأثیر و تأثّر طبیعت و حیات وحش بر روح وروان شاعر را بررسی می کند. این مقاله با هدف واکاوی و تبیین نگاه شفیعی کدکنی به موضوعات طبیعت و محیط زیست از منظر نقد بوم گرا پرداخته و روشن می سازد که نه تنها بی توجهی انسان ها به طبیعت و حیات وحش؛ ذهن ، روح و روان شاعر را می آزارد و از آن گلایه مند است بلکه گاه شاعر چنان محو طبیعت می شود که خود و وجود ذاتی خود را در وجود طبیعت می داند و از زبان طبیعت به توصیف خویش می پردازد.
سبک شناسی لایه ای مجموعه اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«قیصر امین پور» در مواجهه با جهان و جامعه، شاعری صادق است. شعر او، گزارش راستین مناسبات شاعر با جامعه و تغییرات و تحوّلات فرهنگی و اجتماعی است. وی سخت ملتزم و متعهّد به ارزش های مذهبی است و اعتقادی راسخ به اصول و آرمان های جامعه دارد. کاربرد واژ گان محاوره ای ، ترکیبات تازه، عینی و حسّی بودن واژگان و ساختار ساد ة جمله ها در اغلب موارد از ویژگی های برجستة زبان این گوینده است؛ به نحوی که تبدیل به سبک شخصی وی شده است. آهنگ و تناسب موسیقایی واژه ها و نشان دار بودن آنها و همچنین ساختار تعابیر از دیگر ویژگی های شعر این سخنور است؛ بنابراین برای تبیین گستره سبک، مشخّصه های زبانی همراه با ویژگی های تصویری (بلاغی) و قلمرو اندیشه های شاعر به طور موازی و در خدمت اهداف کلی اشعار بررسی می گردد. این مقاله به شیوة توصیفی-تحلیلی به بررسی جنبه های گوناگون سبکی اشعار «امین پور» با تکیه بر دو مجموعه شعر، «گل ها همه آفتابگردانند» و «دستور زبان عشق» از اشعار دوره سوم و تکامل سبکی شاعر در چهار لایة آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی پرداخته است. بر اساس یافته های این پژوهش، شعر «امین پور» در حوزة واژگان و نحو و تصاویر دارای نوآوری است.
نقد کهن الگویی داستان «دژ هوش ربا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کهن الگوها مفاهیم مشترکی هستند که در طول سالیان، در ناخودآگاه بشر انباشته شده اند. نقد کهن الگویی یکی از شاخه های نقد ادبی جدید است که به بررسی کهن الگوهای موجود در یک اثر ادبی می پردازد. در این مجال، ضمن پرداختن به تاریخچه و پایه ریزان نقد کهن الگویی، پاره ای از اصطلاحات کلیدی این نوع نقد، همچون ناخودآگاهی، کهن الگو، به اختصار بررسی شده اند و نیز به کهن الگوهایی از قبیل «قهرمان»، «سفر قهرمان»، «پیر خردمند»، «آنیما»، «سایه»، «مرگ و تولد مجدد» و «نقاب» که از اصلی ترینِ آنها هستند، بر اساس نظریات یونگ، در داستان «دژ هوش ربا» پرداخته شده است
تبیین و تحلیل بن مایه های اساطیری در ساختار قصّة «ماه پیشانی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماه پیشانی از شناخته شده ترین قصّه های ایرانی است که روایت های گوناگونی از آن در ایران و جهان وجود دارد. مقاله حاضر به تبیین و تحلیل ساختار های این قصّه بر پایه نظریّه ریخت-شناسی پراپ می پردازد و شخصیت ها و خویش کاری های آن ها را در ژرفنای زمان پی می گیرد. گر چه ساختار کلّی این قصّه با نظریّه پراپ هم خوانی دارد و این نظریّه مطالعه قصّه را سامان می دهد، امّا در آن موتیف بسیار مهمّی یافته شده که از الگوی نموداری پراپ پیروی نکرده است. بنابراین، بهره گیری از ریخت شناسی پراپ در دیرین شناسی قصّه، گاهی بسندگی لازم را ندارد و تحلیل های فراساختاری را ناگزیر می کند. نگارنده، پس از کاویدن کهن الگو ها و موتیف-های قصّه، نشست های تاریخی و دینی عصر پارینه سنگی (عصر شکار)، عصر نو سنگی (عصر مادر سالاری)، دین قدیم آریایی و آیین مزدیسنا را بر پیکره آن، نشان داده است.
گفتمان پسااستعماری مشترک در ادبیات داستانی معاصر هند و ایران ( مطالعه ی مجموعه داستان "مترجم دردها"، رمان "شوهر دلخواه" و رمان" سووشون" )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و هند، جدای از اشتراکات مهم در ساختارهای تاریخی و فرهنگی، از حیث حضور استعمار، چه مستقیم و چه غیر مستقیم دارای نقاط مشترک هستند. حضور بریتانیا در هند و ورود متفقین در ایران نمونه ایی از حضور استعمار است. در این مقاله با روش تحلیلی و توصیفی ، ابتدا گفتمان پسااستعماری از منظرِ نظریه پردازان این حوزه تبیین شده و سپس داستان های مترجم دردها از جومپا لاهیری، رمان شوهر دلخواه از ویکرام سِت از ادبیات هند و رمان سووشون سیمین دانشور در ادبیات داستانی معاصر ایران، مورد مطالعه قرار گرفته است. نویسندگان ادبیات داستانی معاصر این دو کشور با مقوله ی استعمار و فضای پس از آن، برخوردها و بازنمایی هایی داشته اند که یک گفتمان مشترک را می توان در آن مشاهده کرد. بازنمایی دوگانگی فرهنگی یا ((دورگه بودگی))، تاثیرات زبان، جلوه های قدرت طلبی استعمارگران، تاکید بر سنت ها و اصالت ها به منظور مقاومت فرهنگی، به تصویر کشیدن زندگی فرودستان و به حاشیه رانده شدگان، از خود بیگانگی فرهنگی و اختلافات و آشوب داخلی از محورهای مشترک در این آثار هستند که از دیدگاه پسااستعماری قابل مطالعه است.
تحلیل مؤلفه های پسامدرنیسم در آثار داستانی جبرا ابراهیم جبرا (با تکیه بر رمان های البحث عن ولید مسعود و یومیات سراب عفّان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم اصطلاحی است که برای توصیف نظریه هایی در زمینه فلسفه، ادبیات، هنر و علوم مختلف به کار گرفته می شود. برخی علت پیدایش آن را بحران های ناشی از پیشرفت های عصر مدرن، افراط در عقلانی کردن امور، دیوان سالاری و سیطره تکنولوژی بر انسان دانسته اند که نه تنها آزادی انسان را اعتلا نبخشید، بلکه موجبات محدودیت بیشتر او را فراهم ساخت. نویسندگان در این مقاله به بیان و نقد ویژگی های شاخص مکتب پست مدرنیسم در آثار داستانی جبرا پرداخته اند و در پی پاسخ گویی به این سؤال بوده اند که این تحولات چه تأثیری در آفرینش هنری رمان های او داشته است؟ فرضیه پژوهش بر این مدعا استوار است که جبرا با تأثیرپذیری از گرایش های پسامدرنیسم توانسته شیوه های بیان نوینی را در ابعاد مختلف داستان نویسی ابداع کند. این پژوهش به روش تحلیلی – توصیفی تدوین شده است و از مهم ترین دستاوردهای آن می توان به حضور غلبه محتوای وجود شناسانه بر محتوای معرفت شناسانه، چند صدایی و چند روایتی بودن رمان، رئالیسم جادویی و بینامتنیت اشاره کرد.
بررسی مفاهیم نوستالژیک در اشعار منصور اوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریخت شناسی منظومه ی امیر و گوهر بر اساس نظریه ی ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریخت شناسی، بررسی ساختاری اثر ادبی است که ولادیمیر پراپ با التفات به رهیافت های شکل گرایانه ارائه کرد، و با بررسی یکصد افسانه ی جادویی روسی، نمونه ای عملی از آن به دست داد. بر اساس نظریه-ی پراپ، افسانه های جادویی، به رغم تفاوت ها، در ساختار و اصول بنیادین اشتراک دارند و کار ریخت-شناسی این است که این محورهای بنیادین و مشترک را بازیابد. در این پژوهش میدانی- تحلیلی، قدیمی ترین روایت شفاهی امیر و گوهر از منظر ریخت شناسی پراپ مورد بررسی قرار گرفته است. بنابر نتایج پژوهش، خویشکاری های روایت امیر و گوهر، در انطباق با مدل پراپ، با جابه جایی با ساختار مورد نظر پراپ مطابقت می کند، ترتیب مورد اشاره ی پراپ در این روایت رعایت نمی شود. مثلاً خویشکاری عروسی که معمولاً در پایان داستان اتفاق می افتد، در آغاز روایت امیر و گوهر رخ می دهد، همچنان که پایان داستان که معمولا با وصال عاشق و معشوق همراه است، در روایت امیر و گوهر نامشخص تمام می-شود. علاوه بر این، شاهد جایگزینی برخی خویشکاری ها در روایت امیر و گوهر هستیم، مانند عامل کرامت یا معجزه که جای عامل جادو را می گیرد و یا رقیب که جای شریر را. با این همه و به رغم این تفاوت ها، کارکرد و بازتاب این خویشکاری ها در هر دو افسانه مشابه است. این تفاوت ها از یک سو، به تفاوت افسانه ی عاشقانه و افسانه ی جادویی برمی گردد و از سوی دیگر، به بن مایه های دینی و مذهبی افسانه ی امیر و گوهر معطوف است. در مجموع اجزا و شخصیت ها و عملکرد منظومه امیر و گوهر و خویشکاری های آن با اندکی جابه جایی از مدل پراپ پیروی می کند.
بررسی زبان و روایت در داستان «یک سرخ پوست در آستارا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان داستان مدرنیستی از مهم ترین جریان های داستان نویسی ایران و بیژن نجدی از برترین نویسندگان این جریان است. او نویسنده ای ساختارشکن و تجربه گراست. زبان داستان های نجدی مملو از استعاره و تشبیه است. این ویژگی داستان های نجدی زبان آثار او را تاحد زیادی به زبان شعر نزدیک کرده است و نوعی تشخص سبکی به آثار او بخشیده است؛ تاجایی که می توان او را بنیان گذار داستان نویسی شاعرانه در ادبیات داستانی ایران به شمار آورد.
از مهم ترین عواملی که موجب می شود داستان های نجدی مدرن به شمار آید، عناصری همچون شاعرانگی زبان، بهره گیری از گسست زمانی و ورود به ذهن شخصیت هاست. در این مقاله، با بررسی عناصر روایی در داستان «یک سرخ پوست در آستارا»، نشان داده ایم که این داستان، مدرن به شمار می آید و نجدی توانسته از ویژگی های داستان مدرن به خوبی استفاده کند. از دیگر موضوعات مهمی که در این داستان دیده می شود، تقابل مرگ و زندگی، تخیل و واقعیت و تقابل پذیرش وضعیت موجود و آرمانی ا ست. بیژن نجدی با بهره گیری از تکنیک های داستان مدرن، به زیبایی هرچه تمام تر، درپی بیان اندیشه ها و مبانی فکری خویش بوده است.
تأمّلی بر کارکرد محتوایی رنگ در غزلیات مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«رنگ» یکی از مؤثّرترین ابزارهای آفرینش هنری ادبی است. با آنکه نمود این عنصر در گذشتة ادبیات فارسی، گوناگونی امروزه را نداشت، امّا همواره نقشی مهم و تعیین کننده در القای مفاهیم به مخاطب و تصویرسازی های ادبی، به ویژه در حوزة شعر داشته است. بررسی میزان و نحوة کاربرد انواع رنگ در شعر کهن و معاصر، کوششی راهگشا برای ورود به دنیای عواطف و اندیشه های شاعران است. براساس همین اهمّیت، هدف مقالة حاضر، تحلیل کارکرد محتوایی انواع رنگ های به کار رفته در غزلیات مولوی است؛ چهره ای که پس از جریان سازی سنایی و پیشگامی عطّار، شعر عارفانه را به اوج معنا و ژرفا رسانید و بررسی غزل او از این منظر می تواند به شناسایی بخش مهم دیگری از ذهنیات، تجربه ها و ویژگی های شعریش بینجامد. یافته های این پژوهش نشان می دهند که در کل، مولوی انواع رنگ را در بافت موضوعی معنایی عرفان عاشقانه یا معانی تعلیمی به کار می برد. این کاربرد، البتّه شامل جزئیات بسیار و متنوّع است. پربسامدترین رنگ ها در غزل او نیز به ترتیب عبارتند از: سیاه، سرخ، زرد و سبز.
تحلیل فرایند سرمدخل گزینی کلمات مرکب در دو فرهنگ «سخن» و «معاصر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه، با این پرسش ها آغاز می شود که اولاً آیا مؤلفان فرهنگ های مختلف لغت فارسی معاصر، کلمات مرکبی را که با قواعد واژه سازی زایا ساخته می شود، به عنوان سرمدخل های فرهنگ های خویش انتخاب می کنند و ثانیاً آیا آنها روش واحدی برای سرمدخل گزینی در فرهنگ نویسی دارند یا خیر. برای انجام این تحقیق، دو فرهنگ لغت فارسی یک زبانه عمومی «سخن» حسن انوری (1382) و «معاصر» (امروز) غلامحسین صدری افشار (1381) که به فارسی امروز نزدیک هستند، انتخاب شده است. در این مطالعه که به روش توصیفی و کتابخانه ای انجام شد، ابتدا کلمات مرکب سرمدخل موجود در فرهنگ های لغت یادشده استخراج شد که بالغ بر 495 کلمه در فرهنگ انوری و 605 مورد در فرهنگ صدری افشار بود. سپس با استفاده از دسته بندی های طباطبایی (1386-1389) در بیست و پنج ساختار مختلف قرار گرفت و با بررسی های انجام شده، مشخص گردید که حتی کلماتی که با استفاده از قواعد واژه سازی زایا و قابل پیش بینی (مانند «اسم + بن مضارع» که فرآیندی بن ساختی است) ساخته می شود، هم در این فرهنگ ها به عنوان سر مدخل قرار گرفته اند. نتیجه به دست آمده این است که مفهوم کلمه شدگی، که گاه کلمگی نامیده می شود و عبارت است از تغییر واحد زبانی بزرگ تر از کلمه، مانند جمله، پاره گفتار و مانند آنها، در یک زبان به واسطه استفاده زیاد گویشوران آن زبان و تبدیل آنها به کلمه، به عنوان اصلی ترین عامل سرمدخل شدگی به شمار می رود؛ یعنی ترکیباتی که بسامد وقوع بسیار بالایی در استفاده زبانی گویشوران فارسی دارد، حتی اگر دارای ساختاری قاعده مند هم باشد، به عنوان سرمدخل انتخاب می شود. از سویی دیگر، این تحقیق مشخص کرد که نویسندگان فرهنگ های لغت، تقریباً روشی واحد برای انتخاب سرمدخل ها دارند.
واکاوی الگوهای نظام مند استعاری و صورت های بلاغی (مطالعه موردی: شعر رودکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بلاغت کاربردی و نقد بلاغی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
117 - 134
حوزه های تخصصی:
استعاره در مفهوم شناختی آن، بر خلاف استعاره در بلاغت، تنها نقش زیبایی آفرینی ندارد؛ بلکه ساز و کار بنیادیِ اندیشه و زبان است که بررسی بازنمودهای زبانی آن، گزارشی از جهان بینی استعاری هر نویسنده را به دست می دهد. در این پژوهش به کمک نظریّه استعاره مفهومی و با هدف دستیابی به جهان بینی استعاری رودکی، ده الگوی استعاری شامل: سفر، کشاورزی، جنگ، دربار، بافندگی، ساختمان، آتش، بازار، نگارش و خانواده به همراه استعاره های مرتبط با هر گروه و تشبیه و استعاره بلاغی موجود در آنلها تنظیم گردیده است. این پژوهش چند نتیجه مهم دربردارد؛ 1- استعاره مفهومی به عنوان جزء جدایی ناپذیر زبان، نقش بسزایی در مفهوم پردازیِ نخستین اشعار زبان پارسی دارد؛ 2- این استعاره ها در شعر رودکی انسجام خاصّی دارند، چنان که تمرکز هر نگاشت استعاری در ذهن رودکی، چندین استعاره همگون آفریده است؛ 3- استعاره های مفهومیِ پربسامد در شعر رودکی بیشتر از تجربه های زیستی خاص خودِ او چون سفر، دربار و جنگ سرچشمه گرفته اند؛ 4- دو نوع استعاره مفهومی و بلاغی با هم در پیوند هستند؛ استعاره زبانی همه زبان را زیر سطره خود دارد و استعاره بلاغی به عنوان جزئی از زبان در کنش با الگوهای استعاره مفهومی شکل می گیرد. ؛ 5- هر چه استعاره عام تر باشد، در زبان بلاغی کاربرد کمتری دارد و برعکس؛ 6- هر یک از این گروه های دهگانه در حوزه خاصّی چون: سیاست، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ شکل گرفته اند؛ به ویژه استعاره سفر ؛ 7- جهان بینی استعاری رودکی و چگونگی کاربرد این جهان بینی در تشبیه و استعاره های بلاغی او، می توانند ابزاری کارآمد برای بازشناسی اشعار اصیل از غیراصیل رودکی باشد.
روان شناسی شخصیت زیدری نسوی بر مبنای ابعاد درونگرایی و برونگرایی
حوزه های تخصصی:
روان شناسی شخصیت مؤلفان آثار ادبی از زیرشاخه های دانش نوبنیان روان شناسی ادبیات است. این رویکرد پژوهشی تأثیر صفات شخصیتی نویسنده در شکل گیری ساختار درونی و بعد زیبایی شناختی اثر ادبی را مورد بررسی قرار می دهد. نفثه المصدور زیدری از منابع ارزشمند جهت بررسی از این منظر به شمار می رود. زیدری با خود افشایی و حضور ملموس در اثرش، امکان چنین جستاری را به دست محقق می دهد. در مقاله حاضر، شخصیت زیدری بر اساس نظریات دو روان شناس مشهور، یونگ و هالند، از بعد درونگرایی و برونگرایی مورد واکاوی قرار گرفته و ابعاد فرعی شخصیتی برونگرای اجتماعی، هنری، جست وجوگر، احساسی و شهودی و درونگرای حسی در شخصیت وی بازشناخته شد. همچنین تأثیر این صفات در ساختار درونی، بیرونی و بعد زیبایی شناختی اثر نیز بررسی گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که زیدری از شخصیتی متعادل با تمایل بسیار به برونگرایی برخوردار بوده است. تیپ های شخصیتی برونگرای احساسی، برونگرای شهودی، برونگرای هنری، جست وجوگر، اجتماعی و درونگرای حسی در شخصیت او وجود دارد و در خلق اثرش تآثیر گذاشته است.