فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱٬۹۶۹ مورد.
روضه خوانی؛ نقل مذهبی ـ شیعی در ایران و تمهیدهای ادبی ـ اجرایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«روضه خوانی» از گونه های مرسوم قصه گویی نمایشی مذهبی ایرانی است که اساساً کارکردی تبلیغی داشته، با گذشت زمان فراگیر شده و به رسمی مذهبی بدل گشته است؛ چنان که از چندین قرن پیش تاکنون به طور مستمر و همه ساله، روضه خوانی های عمومی و خصوصی بسیاری در سطح شهرها و روستاهای ایران در کنار دیگر آیین های عزاداری ماه های محرم و صفر برگزار می شده است. برقراری این مجالس و همچنین حضور در آن، به شکلی خودانگیخته بوده و با استقبال فراوانی از سوی اهل شیعه روبرو می شود و این به دلیل علاقة بسیار شیعه به امامانش و یادآوری مصائب ایشان در راه نجات دین و شریعت شان است. از این رو شیعیان حضور در این مجالس و گوش سپردن به روضه را ثوابی بزرگ می دانند. روضه خوانی به عنوان پدیده ای فراگیر که چندین قرن از عمر آن می گذرد، مستلزم توجه بیشتر و شناخت عمیق تر است؛ بنابراین این مقاله فرصتی است برای پرداختن به رایج ترین گونة نقل مذهبی در ایران یعنی روضه خوانی و بررسی هرچه بیشتر این موضوع که آیا نقل های مذهبی همچون روضه خوانی، علاوه بر کارکرد دینی و اجتماعی گسترده شان، از منظر زیبایی شناسی نیز غنی بوده و در شأن یک هنر محسوب می شوند؟
شخصیت پردازی در رمان دشت های سوزان
حوزه های تخصصی:
رمان دشت های سوزان رمانی شبه تاریخی از صادق کرمیار است که در آن واقعیت و تخیّل به گونه ای جذّاب و خواندنی به هم می آمیزند. کرمیار برای روایت وقایعی که در مقطعی از تاریخ ایران رخ داده است، به توصیف اعمال و رفتار شخصیت های تاریخی و داستانی با زبانی ساده و روایی می پردازد. در این رمان با شخصیت های فراوانی مواجه می شویم. به این دلیل این پژوهش در پی آن است که شخصیت پردازی های کرمیار را در این داستان مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد که کرمیار با ایجاد فضایی زنده و باورپذیر و در مجموع با شخصیت پردازی مناسب خود روایتی جاندار و گیرا آفریده است. کرمیار شخصیت های داستان خود را با دقّت برمی گزیند؛ آن ها را به تدریج وارد قصّه می کند و پس از ایفای نقش، آن ها را از داستان خارج می کند. اکثر شخصیت های رمان به شیوة غیرمستقیم و از طریق گفتگو و کنش معرّفی می شوند. در این رمان با همة انواع شخصیتی از قبیل شخصیت های اصلی، فرعی، ایستا، پویا، ساده و جامع روبه رو می شویم و این گوناگونی شخصیت ها به همراه حضور شخصیت های تاریخی سبب جذّابیت روایت کرمیار شده است.
جلوه های زیبایی شناختی باروک در رمان جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از ویژگی های باروک در رمان معاصر متجلی است، به خصوص در رمان های نیمه دوم قرن بیستم. با توجه به این زیبایی شناسی جلوه های باروک نو، آیا می شود باروک را یک مکتب خاص پایان قرن شانزدهم و آغاز قرن هفدهم در فرانسه شمرد یا باید آن را گرایشی ادبی تلقی کرد که در دوره های مختلف در ادبیات جریان داشته و در قرن بیستم حضورش پر رنگ تر گشته است؟
قرآن پیشگام در عرصه ی داستانک مطالعه موردی آیات 58و 59 سوره نحل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ملاحظه می شود که به میراث فرهنگ و تمدن اسلامی لباس جدیدی پوشانده شده و با ارائه آن در نظام و قالب و چارچوبی امروزین به عنوان ابداعات عالم غربی و محصول تفکر دانشمندان و نظریه پردازان غربی معرفی می شود؛ اما بررسی ها بیانگر این حقیقت است که برخی از آنچه ابداع غربی خوانده می شود، میراث اسلامی ماست که در لباسی نو به ما بازگردانده می شود. یکی از این موارد داستان خیلی کوتاه یا همان داستانک است که محصول ادبیات غربی در دوره معاصر خوانده می شود. بنا بر نظر شایع، داستانک در پاسخ به شرایط سال های پایانی قرن بیستم پا به عرصه ادبیات غربی گذارد و جنبش فرمالیسم اولین نظریات را درباره داستان خیلی کوتاه ابراز داشت، و سپس نگارش داستانک به آثار ادبی دیگر کشورها راه یافت. این در حالی است که با مراجعه به قرآن نمونه هایی با ویژگی های گونه ادبی داستانک دیده می شود. این داستانک ها گاه برشی از زندگی یکی از پیامبران الهی و گاه پدیده ای اجتماعی را دستمایه خود قرار داده و از این رهگذر هدف تربیتی ارشادی خود را دنبال می کند. یکی از نمونه های داستانک قرآنی، آیه 58 و 59 سوره مبارکه نحل است، که پدیده شوم زنده به گور کردن دختران را در کمتر از دو سطر در قالب داستانک به تصویر و نقد کشیده است. وجود چنین نمونه های فاخری از داستانک در قرآن کریم ادعای غربی و ابتکاری بودن این گونه ادبی را کاملا به حاشیه می راند.
جیمز جویس (1941 - 1882): برداشت از فرهنگ ادبیات جهان تألیف هورن استین، پرسی و براون
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی شخصیت اصلی و شخصیت پردازی آن در داستان حادثة شرف یوسف ادریس و سنگ های شیطان منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«شخصیّت» مهم ترین عنصر داستانی است که بدون آن داستان پدید نمی آید. ممکن است در داستان یک شخصیّت و یا بیشتر نقش آفرینی کنند و در این میان شخصیّتی را که نقش کلیدی در پیشبرد حوادث دارد «شخصیّت اصلی» می نامند. «فاطمه» و «مریم» در داستان های حادثة شرف و سنگهای شیطان شخصیّت های اصلی داستانی هستند که در آن زنان در پای بت باورهای غلط قربانی می شوند. اگرچه حادثة شرف را داستان نویسی مصری و سنگ های شیطان را نویسنده ای ایرانی خلق کرده است با این وجود درون مایه مشترک (انتقاد از سنّت های نادرست در ارتباط با زن) دو داستان را بسیار به یکدیگر نزدیک ساخته است؛ به گونه ای که می توان شب اهت را در ابع اد گون اگون داست ان ها مشاه ده ک رد. نگارندگان در این مق اله شخصیّت اص لی و شخصیّت پردازی آن را برای بررسی تطبیقی برگزیده اند تا از طریق مقایسه، نقاط تفاوت و تشابه آن دو را با یکدیگر در یابند. اگر از میان عناصر سازندة داستان این عنصر برگزیده شده از آن رو است که با بررسی شخصیّت های اصلیِ زن می توان تا حدّی از مشکلات آنان در جامعة مصری و ایرانی آگاه شد.
بوف کور متن معطوف به قدرت (خوانش فوکویی بوف کور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عموماً اینگونه تصوّر می شود که صادق هدایت روشنفکری بوده که در دوره خود با سیستم استبدادی حکومت پهلوی در تعارض بوده است. مطابق بیشتر زندگینامه هایی که درباره او نوشته شده است، این گونه به نظر می رسد که او، علی رغم این که به یک خانواده اشرافی تعلّق داشت، به دلیل تعّلق خاطرش به آزادی انسان با سیستم پهلوی دشمن بوده است. مقاله حاضر تلاش کرده تا خلاف این نظر عموماً پذیرفته شده را اثبات کند. این مقاله با تحلیل بوف کور از منظر تئوری قدرت میشل فوکو، به ویژه نظریه ""سراسربینی"" یا panopticism، به این نتیجه می رسد که هدایت، از این نظر که از گفتمان غالب دوره خود تاثیر پذیرفته است و مهمترین گفتمان دوره ناسیونالیسم بوده است، ناخودآگاه به سیستم پهلوی خدمت کرده است. برای این منظور ابتدا به تعریف و ریشه یابی نظریه قدرت در آثار مختلف فوکو پرداخته و سپس نظریات پیروان فوکو که این نظریه را در رمان های مختلف اروپایی بررسی کرده اند بیان می کند و در بخش دوم مولفه های این نظریه را در بوف کور هدایت بررسی کرده و در پایان به نتیجه مذکور می رسد.
بازنمود آرمان خواهانه اسطوره کاوه در نمایشنامه منظوم «کاوه ئاسنگه ر» شیرکو بیکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاید بتوان کاوه آهنگر را نخستین قهرمان شناخته شده قیام مردمی دانست که در متون گوناگون نمود یافته است. قیام کاوه یکی از خاستگاه هایِ ایرانیِ اسطوره خیزش قهرمانان ملی و مبارزان بیدارگر علیه حاکمان بیدادگر است. کاوه قهرمانی ملی و اسطوره ای است که ملت خود را از سیطره ستمکاری های ظالمی چون ضحاک ماردوش رهانید. این قهرمان بزرگ در میان قوم کُرد نیز جایگاه ویژه ای دارد و از شخصیت های مؤثر و برجسته نمایشنامه منظوم «کاوه ی ئاسنگه ر» شیرکو بیکس است. نگارندگان در پژوهش حاضر به بررسی این نمایشنامه منظوم و بازنمود آرمان خواهانه قیام کاوه آهنگر در این منظومه پرداخته اند. در این پژوهش، شیوه بازتاب آرمان خواهانه سیمای این قهرمان ملی و اسطوره ای و دیگرسانی های ساختاری، خویشکاری ها و پایان بندی متناسب با ایدئولوژی سراینده در این منظومه بررسی خواهد شد. شیرکو بیکس این روایت اسطوره ای را با هدف بیان مصائب و مسائل قوم کُرد سروده و با دستبردی هدف مند و سویه دار، اسطوره کاوه را با شمایلی نو از کنه ناخودآگاه جمعی به پیکارگاه مبارزات قومی و عرصه چالش های اجتماعی فراخوانده است. در بازخوانی این اسطوره اعتراض، خواهیم دید که کاوه سیمایی امروزی و سیاسی و از آغاز تا انجام قیام، حضوری پویا دارد. شخصیت ها در این منظومه متعدد و رمز گونه اند؛ گفت و گو ها (دیالوگ ها)جنبه فلسفی دارند و کاوه نیز در هیئتی جدید با کار ویژه و خویشکاری متناسب با فضای سیاسی اجتماعی توصیف شده در این منظومه، به شخصیتی سیاسی تغییر چهره داده است؛ به گونه ای که می توان گفت منظومه «بیکس» منظومه ای رمزی، فلسفی و سیاسی است.
نمود ویژگی های جریان سیال ذهن در داستان« ماهان»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«جریان سیال ذهن» پیش از آنکه تکنیکی در داستاننویسی مدرن محسوب شود، اصطلاحی روانشناسانه بود که ویلیام جیمز روانشناس امریکایی، در باب چگونگی شکل گیری خاطرات، افکار، رویاها و احساسات درونی انسان به کار برد. بعدها نویسندگانی که بنیان خلق آثار خود را ذهن آدمی قرار دادند و به دنیای درونی و اندیشهها و عواطف فردی او روی آوردند، از این اندیشهها سود بردند و جریان سیال ذهن را به عنوان شیوهای از داستاننویسی به کار گرفتند. حوزههایی که این شیوه از داستان با آن سر و کار دارد به طور کلی: ذهن و واقعیت ذهنی، حالتها و نمودهای حیات درونی و خویشتن حقیقی انسان، همچون: افکار، احساسات، تخیلات و رؤیاها را در بر میگیرد. همچنین زمان حسی (غیر تقویمی) که زمانی درونی و حلقوی است و زبان پیچیدهای که با زبان معمولی و روزمره تفاوت دارد، از ویژگیهای این شیوهی داستان نویسی است. هفت پیکر نظامی گنجوی در قلمرو داستا ن پردازی از دیدگاههای مختلف، تأویل پذیر است و در سر تا سر آن به شرح کامل و اصیل تجربههای انسانی پرداخته شده و هستی درونی آدمی با تمامی افعال و نمودهای آن مورد توجه قرار گرفته است. چهرههای مختلف و صداهای متنوع یک انسان، تضادهای روحی انسانی که با پناه بردن به نیروهای خلاق درونی بر این تضاد پیروز شده است، پیوند خودآگاه و ناخودآگاه، ذهن و عین، واقعیت و رؤیا، درهم ریزی زمان و... از نمودهای برجستهی جریان سیال ذهن در این کتاب است. در این مقالــه کوشش شده است تا با تکیه بر بعضــی از عناصـر «جریان سیال ذهن» و برجستهسازی آنها، به افسانه ی ماهان در هفت پیکر نظامی پرداخته شود و رویکرد جدیدی از این داستان ارائه شود.