فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۲٬۱۵۶ مورد.
منطق الطیرها و منطق الطیر سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاره ای از حکیمان و عارفان مسلمان ، با اقتباس از قصه حضرت سلیمان و بلقیس و نیز پرنده میانجی آنها (هدهد) به تالیف رساله الطیرها و منطق الظیرهایی پرداخنه اند که از آن جمله می توان به رساله الطیر ابن سینا ، رساله الطیر امام محمد غزالی ، صفیر سیمرغ سهروردی ، قصیده منطق الطیر خاقانی ، قصیده تسبیح طیور سنایی ، رساله الطیر نجم الدین رازی ، منطق الطیر عطار ، و در نهایت مثنوی معنوی مولوی اشاره کرد . در این مقاله به نقد و بررسی گذرا در این آثار پرداخته شده و مقاله با تاملی در منطق الطیر سلیمانی از مولانا حسن ختام یافته است .
بررسی نظر سیارات به یکدیگر در شعر نظامی گنجوی (قِران، مقابله، تربیع، تثلیث و تسدیس)
حوزه های تخصصی:
بنا به اعتقاد و باورهای قدیمی و مطابق احکام علم نجوم، برای انجام هر کاری جز کارهای عادی و روزانه، مراجعه به تقویم و یافتن طالع و وقت مناسب در بین مردم رایج بوده و هست. این باورها مبتنی بر علم نجوم قدیم بوده و بسیاری از آنها امروزه به صورت علمی ثابت شده است. شاعران هر عهدی با استفاده از این علم و باورها، در مضامین شعری خود تصاویر زیبایی آفریده اند. این تصاویر علاوه بر نمایش ارزش و اعتبار هنری شاعر، بیانگر میزان علم و دانش وی در نجوم و رصد ستارگان بوده است. از جملة این مضامین، بحث قِران، مقابله، تربیع، تثلیث و تسدیس است و این مقاله کوشیده است تا این مضامین و نحوة استفاده از آنها را در شعر حکیم نظامی گنجوی بررسی کند.
دفتر صوفی
مکاشفات شبانه حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حافظ در بسیاری از اشعار خود به تجربیات رویدادهای شبانه ای اشاره کرده که دربردارنده دستاوردهای عرفانی برای او بوده است و اغلب با کاربرد واژه «دوش» و استفاده از تعابیری نظیر «دوش دیدم که...»، آنها را به تصویر می کشد. این تعبیر با اصطلاح «طوارق» نزد عرفا مناسبت دارد. «طوارق» به معنای آن چه در مناجات شب بر دل عارف و سالک وارد می شود، از جمله اصطلاحات عرفانی است که مفهوم آن در اشعار شاعران عارف پیش از حافظ نیز مصادیقی دارد. از دیگر سو، ریشه یابی و تحلیل این رویاهای شبانه که بخش قابل ملاحظه ای از تجربیات عرفانی حافظ را دربرمی گیرد، با مباحث روانشناختی رویا و راه یافتن ذهن انسان به ضمیر ناخودآگاه در شب از راه-هایی مانند خواب، مستی، تخیل و... به دلیل تاریکی و ناشناخته بودن شب ارتباط می یابد و لذا می توان با تأمل در این گونه اشعار حافظ، شخصیت درونی و مدارج عرفانی او را بهتر شناخت. غایت این تحقیق، ریشه یابی و تحلیل تجربیات عرفانی در شعر حافظ است که با استفاده از روش روانشناختی یونگ در خصوص نقشی که ضمیر ناخودآگاه انسان در رسیدن به این گونه تجارب روحی دارد، صورت می پذیرد.
اسقاط تکلیف در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای عارفان درمراحل سلوک ‘ مقامات و احوالی پیش می آید که تنها برای کسانی قابل فهم است که آن مراحل را طی کرده باشند . زیرا عرفان مانند هر علمی دیگر علاوه بر موضوع و مسائل خاص خود به روح لطیف و ذوق ظریف و عشق عفیف نیز نیاز دارد ‘ تا قابل فهم و درک شود . اما برای غیر عارف اگر بخواهد از راه مطالعه آن مسائل را بفهمد ناچار است آن مقدمات و مسائل را بداند . به این خاطر به بحث ((صحو))‘((سکر))‘((جمع))‘((فرق))‘و((وقت)) پرداخته شد و ((فرق)) مقام بندگی نامیده شد . در این مقام عارف بخود قائم است و بر عبادات و تکلیف واقف است . و ((سکر)) مردن جنبه بشری است که در آن نور حقیقت برعقل و بصیرت غلبه می کند و در ((جمع)) حق بدون خلق مشاهده می شود. و رنگ و تعدد به کنار می رود و حتی اظهار عبادت نوعی شرک و نگرش به عبادتگر است . و آنگاه در مقام ((فرق بعدالجمع)) اگر جذبه انوار الهی سالک را فرا گیرد ‘ شوریده و آشفته میگردد و برمقتضای ((وقت )) خود عمل می کند و تکلیف همان عمل کردن به مقتضا ی وقت است و نسبت به تکلیف ظاهر ‘ غیر مکلف است .زیرا که تکلیف به کسی تعلق می گیرد که از تکلیف آگاه باشد .
اقتضای حال، زبان رمزی و تاویل شعر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی تبیین کیفیت درک معنی سخن و عواملی است که درک مشترک معنی را دچار اختلال می کند. به نظر نویسنده علت اختلال در فرآیند ادراک معنی سخن، یا فاقدِ مصداقِ تجربی بودن سخن است که این وضع ناشی از پیدا نکردن مدلولی قابل قبول در حیطه تجربه بنابر معنای زبان شناختی ثابت و همیشگی سخن است و یا برای معنی زبان شناختی سخن می توان مصداقی تجربی پیدا کرد؛ اما بافتِ بیرونیِ حاکم بر سخن مانع قبول مصداقِ ناشی از معنی درونی یا معنی زبان شناختی کلام می شود. در این هر دو صورت برای آن که از سخن معنیِ قابلِ قبولی درک کنیم که فرض می کنیم متکلم یا نویسنده آن را اراده کرده است، دست به تاویل سخن می زنیم؛ یعنی خود را از اقتدار نشانه ها که معنی از پیش قراردادی شده خود را بر ما تحمیل می کنند، آزاد می کنیم و به نشانه ها معانی خود را تحمیل می کنیم. به عبارت دیگر بر نظام نخستین و جبری کلام، نظامی ثانوی بنا می کنیم که در این نظام، نشانه ها از بار ذهنیت ما سرشار می شوند. فرآیند معنی بخشیدنی از این دست به متن، به معنی تلقی کردن نشانه ها در مقام رمز و تاویل پذیری متن است. نظام تک معناییِ زبان که از این نظرگاه در هم می ریزد و در نتیجه چند معنایی جانشین تک معنایی جانشین تک معنایی می گردد، شیوه تازه ای از خواندن ایجاد می کند که خصلتِ معنی زاییِ جانشینِ معنی پذیریِ متن از اسباب اصلی آن است. این مقاله با ارائه نمونه هایی در پی اثبات مطالبی از این دست و شیوه برخورد با متن هایی از این نوع و نگاهی از این دریچه به شعر کلاسیک فارسی است.
شاملو و عالم معنا
حوزه های تخصصی:
احمدشاملو(ا.بامداد)1304-1379،شاعر،مترجم،محقق ومدیرمجلات ادبی اغلب به عنوان شخصیتی ماده گرا (ماتریالیست)باتفکرات دهری مطرح شده که نه تنها میانه ای با معنویت وعرفان سنتی،مجردات وحقایق معنوی ندارد، بلکه آنها را به هزل می گیرد.درحالی که این گمانی غلط وبه دور از واقعیت است وغالب موضوعات ومضامین آثارش در قالب مصطلحات مابعدالطبیعی ومفاهیم مرتبط با عالم معناست وبه شدت به مفاهیم مجرد تعلق خاطردارد.دراین مقاله به عرفان و معنویت درآثارشاملو پرداخته شده ونشان داده می شود که او خدا، روح، نفس،جان،معاد ودوزخ را اموری یقینی می داند.نگارنده ادعا دارد که بار معنایی واصطلاحی واژگان دینی ومعنوی اوبه مراتب ژرفتر،صادقانه تر وافزونتر از شاعران هم دوره اونظیر اخوان،رحمانی،نادرپور،توللی،سپهری ودیگران است.
خطاهای اندیشه از دیدگاه فرانسیس بیکن و جست وجوی آن در آرای مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاه شدن از مسئله خطاهای اندیشه، جهت پرهیز از داوری های نادرست، مقوله ای است که فلاسفه قدیم و عصر جدید و نیز بسیاری از شاعران سرزمین های اسلامی که از این حلقه به شمار می آیند، بر آن اتفاق نظر دارند. فرانسیس بیکن- فیلسوف نام بردار اواخر قرن شانزده و اوایل قرن هفدهم از این خطاها به بت تعبیر می کند. در این مقاله سعی شده است ابتدا این خطاها از دیدگاه فرانسیس بیکن معرفی شود، سپس موانعی که خطاهای اندیشه در مسیر پژوهش حقیقی و قضاوت صحیح به وجود می آورند، نشان داده شود. در نهایت، آرای فرانسیس بیکن و مولانا جلال الدین محمد بلخی در مثنوی، درباره این خطا ها مقایسه، و وجوه اشتراک و اختلاف آن ها بررسی شده است.
عارف ربانی در ذهن و زبان سعدی
حوزه های تخصصی:
عارف ربّانی روایت دیگری است از انسان مطلوب و در حقیقت کمال طلبی که در ذهن و زبان سعدی وجود دارد که سعدی در قصیده چهارم خود به آن اشاره می کند. از سویی دیگر، بر اساس بررسی تطبیقی بین تصوف و عرفان، عارف در ذهن سعدی صدرنشین و صوفی مقامی نازل دارد. در این مقاله کوشیده شده است تا ضمن بررسی ویژگی عارف ربّانی از دیدگاه سعدی و مطابقت آن با مفاهیم قرآنی و نیز صوفی و جایگاه آن در ذهن و زبان سعدی به تبیین جایگاه هر یک پرداخته شود.
موانع و آثار سیر انفسی انسان در بینش عرفانی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان انفسی و توجه به سیر درونی انسان برای وصال به حقیقت در تعالیم مولوی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تأکید مولوی در این مسئله هم متأثر از تأکید متون دینی و هم متأثر از تجربه های عرفانی و درونی او بوده است. از نظر مولوی، نفس انسان حقیقتی دارای مراتب و مجرد است که ماهیتش آگاهی است و منشأ الهی دارد. تأکید مولوی در این سیر درونی بر مسئله خودشناسی و شناخت موانع آن است. این موانع گاهی از سنخ بیماری های اخلاقی و گاهی از سنخ امور معرفتی نظیر ازخودبیگانگی، وهم و خیال و شناخت تقلیدی است. علاوه بر شناخت موانع، وصال خداوند و بازگشت به اصل، غایت این سیر درونی در آموزه های اوست. در این مقاله مسئله سیر انفسی و خودشناسی با تأکید بر موانع و آثار آن در آموزه های مولوی با روش توصیفی تحلیلی بیان شده است.
جایگاه اندیشه های برخی از عارفان جمال پرست در گفت و گوی فرهنگ ها و تمدن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" در پیدایش و تکوین تمدن و فرهنگ جهانی، اندیشمندان و جریان های فکری کوچک و بزرگ بسیاری، کم یا بیش، سهم داشته اند. حاصل همه ی دستاوردها، اکنون بنای بسیار گسترده و سهمگینی است که تمدن انسانی نامیده می شود. گذشت سالیان فراوان و توسعه ی همه جانبه، ناگزیر، فاصله ها و چالش های گوناگونی بین انسان ها ایجاد کرده و آینده ی دشواری را پیش روی جهانیان قرار داده است...
"
ابن الوقت و ابوالوقت
هنجارشکنی در شعر صائب تبریزی
حوزه های تخصصی:
نگرش صائب تبریزی به شخصیتی معروف نظیر خضر ـ علیه السلام ـ دوگانه است. صائب در برخورد با داستان خضر(ع) و در ساختن تلمیح، گاه موافق سنت ادبی عمل می کند و گاه به خلاف عرف و عادت شاعران گذشته، با خضر(ع) و عناصر داستانی او مخالف خوانی می کند. اگر شاعرانی چون خاقانی، سعدی و حافظ با انتقادی ملیح به ماجرای خضر ـ علیه السلام ـ نگریسته اند، صائب در وسعت بخشیدن به این نگرش، تلاشی جدّی کرده است. او گاه با شماتت خطاب به خضر(ع)، خود را بی نیاز از عمر جاودان و آب حیات، صاحبِ ویژگی هایی می داند که حتی خضر به آنها دست نیافته است. بدیهی است که صائب برای اثبات نظریات و افکار خویش و نیز برای ترجیح روش سلوک خود حاضر است از خضر(ع) سبق ببرد و او را با وجود همة اعتباری که در عالم ادب و عرفان دارد، بیرون از دایرة علایق و پسندهای خود بپندارد، این نحوة نگرش، نوعی هنجارشکنی و گریز از سنت ادبی به شمار می رود.
در این مقاله، موضوعاتی دسته بندی شده که در آنها صائب تبریزی نگرش انتقادآمیز خود را متوجه ماجرای حضرت خضر(ع) کرده است.