فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱۶٬۳۳۷ مورد.
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
219 - 240
حوزه های تخصصی:
رمزهای قمری، ویژگی هایی هستند که با کارکردها و تجلیات قدسی ماه (در مقام یک ایزد) مرتبط اند. این ویژگی ها به طور کلی شامل تغییر و دگرگونی، تنظیم زمان، بافتن تقدیر، باروری و باران زایی، تجدید حیات و مرگ و رستاخیز هستند که ماه به عنوان یک ایزد، جامع و عامل آن ها ست. هر چیز یا پدیده ای که دارای یک یا چند تا از این ویژگی ها باشد، نشان و رمزی قمری دارد؛ یعنی ماه حاکم و مسلط بر آن است. افسانه های ملی ایران به خوبی باورها و نمادهای مذهبی اساطیری را بازتاب می دهند. افسانه «چشمه پری» (منتخب از فرهنگ افسانه های مردم ایران ) به صورت جامع، مجموعه ای از رمزهای قمری را در خود گرد آورده است. به همین جهت، نگارنده ها در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی این افسانه را مد نظر قرار داده اند تا از رهگذر بررسی آن، ردپای باورهای اساطیری قوم ایرانی را که متمایل به کیش های پرستش ماه و آب است نمایان سازند. به این منظور با در نظر گرفتن ویژگی های یاد شده، این افسانه ارزیابی شده است. آب، مهم ترین عنصر و یا رمز قمری است که مدار روایت و وقوع رویدادها پیرامون آن در گردش است. تقریباً تمام کارکردهای مرتبط با ماه در این افسانه به کار رفته است.
مقایسه تطبیقی انواع بینامتنیت ژرار ژنت با نظریه بلاغت اسلامی در فصول شانزدهم و هفدهم اصول الفصول فی حصول الوصول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۸
104-124
حوزه های تخصصی:
امروزه پیوند ادبیّات تطبیقی و بینامتنیت دستاوردی جدید است که می توان در چارچوب الگوها و روش های آن، به تحلیل اثر پرداخت. از مهم ترین عوامل تحلیل در حوزه ادبیّات تطبیقی، بررسی شباهت ها و تأثیرگذاری آثار بر یکدیگر و چگونگی تحقق یا انتقال یک موضوع و درون مایه است؛ ولی خوانش بینامتنی دغدغه فرا رفتن از بررسی منابع مشابه و تأثیر و تأثر را دارد؛ یک متن بر پایه گفتمانی از پیش موجود، بنا می شود و سپس آن گفتمان را از آن خود می کند و حتّی موجب دگرگونی معنای متن محوری می شود. در جستار پیش رو، با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی تطبیقی وجوه بینامتنی ژنت با نظریه بلاغت اسلامی در اصول الفصول می پردازیم. بر این اساس انواع بینامتنی آشکار تعمدی، پنهان تعمدی و ضمنی و وجوه تطبیقی آن ها در بلاغت اسلامی از جمله تضمین، تمثیل، ارسال المثل، اقتباس، عقد، اشاره، حل و انتحال و تلمیح، در این اثر بررسی می شود. بررسی میزان استفاده از متون پیشین بر اساس نظریه ژنت و تطبیق آن ها با نظریه بلاغت اسلامی از اهداف این پژوهش به شمار می رود. بر اساس پژوهش حاضر، بیشترین گونه بینامتنی، بینامتنیت ضمنی و در تطبیق با بلاغت اسلامی از گونه اقتباس است. پس از آن به ترتیب بینامتنیت آشکار تعمدی، بیشترین فراوانی را دارند. خلاقیّت هدایت در چگونگی به کار بردن متون پیشین و استفاده از عنصر بینامتنی و ایجاد پیوند بدیع و مبتکرانه بین متون پیشین و متن حاضر به گونه هنرمندانه باعث جذب و اقناع مخاطب می شود.
نقد و تحلیل الگوی تفسیری هاروت و ماروت در داستان شیخ صنعان با تکیه بر نظریه بیش متنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
177 - 203
حوزه های تخصصی:
حکایت شیخ صنعان از جمله داستان هایی است که محققان بسیاری در باب مأخذ آن اظهارنظر کرده و منابع مختلفی را برای آن برشمرده اند. آنچه در این پژوهش ها مورد توجه قرار نگرفته، روایت تفسیری هاروت و ماروت است. این روایت دربردارنده عناصری است که در دیگر مآخذ احتمالی و شناخته شده شیخ صنعان دیده نمی شود و به سبب شباهت های زیاد ساختاری، درون مایه ای و همچنین قدمت تاریخی، بر سایر مآخذ شیخ صنعان تقدم دارد. ادعای این پژوهش این است که با اتکا به مستندات و نشانه های متعدد موجود در این دو داستان، می توان این روایت را یکی از پیش متن های اصلی و الهام بخش عطار در داستان شیخ صنعان قلمداد کرد و رابطه بیش متنیت را بین آن ها حاکم دانست. شیوه مقدمه چینی عطار برای ورود به حکایت و شباهت بین حوادث و شخصیت های اصلی این دو داستان از قبیل هاروت و ماروت و شیخ صنعان و زهره و دختر ترسا و همچنین بن مایه هایی چون هبوط، غرور، امتحان الهی با عشق، گناه و آثار آن، توبه و شفاعت و ذکر موارد خاصی که در هیچ یک از منابع شیخ صنعان بدان اشاره نمی شود، جای تردید باقی نمی گذارد که عطار در پرداخت حکایت خویش به این روایت نیز نظر داشته است.
کتاب تحقیقات از خواجه محمد پارسا و آرای عرفانی و کلامی وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسخه خطی تحقیقات از جمله مهم ترین آثار خواجه شمس الدین جلال الدین ابوالفتح محمدبن محمدبن محمود حافظی بخاری (۷۴۹-۸۲۲) ملقب به خواجه محمد پارسا – دومین خلیفه خواجه بهاءالدین محمد نقشبند، بنیان گذار سلسله نقشبندیه – است. این کتاب از حیث سادگی، روانی و توانایی انتقال موضوعات و مفاهیم عرفانی و کلامی، جایگاهی ویژه دارد. این کتاب که هنوز به صورت نسخه خطی در دسترس است، حاوی مطالب عرفانی و کلامی است که به منزله آینه ای روشن، فضای عرفانی روزگاران پیشین را به خوبی برای پژوهشگران ترسیم می سازد. مسائل بنیادین این اثر عبارت اند از: اصطلاحات عرفانی، اصول تعالیم طریقت نقشبندیه، سخنان عرفای نامی مانند جنید، بایزید بسطامی، ابوسعید ابوالخیر، نود و نه اسم و صفت الله و بیان کاربرد آن ها، آیات و احادیث و... . از این اثر تاکنون شش نسخه به وسیله نویسنده همین سطور، برای تصحیح آن گردآوری شده؛ زیرا تا امروز هیچ گونه تصحیح و بازخوانی ای از آن انجام نشده است. این مقاله ضمن معرفی این نسخه خطی، نکات برجسته عرفانی و کلامی در آن و دیگر آثار خواجه محمد پارسا را بررسی می کند.
بررسی شاخصه های تجربه اوج عرفانی در غزل های بیدل دهلوی بر اساس نظریّه خودشکوفایی آبراهام مزلو
حوزه های تخصصی:
با استفاده از نقد روان شناسی که برای تحلیل متون ادبی به کار گرفته می شود، کنکاشی در لایه های زیرین شخصیّت صاحب اثر و متن آفریده شده از سوی او، صورت می گیرد. انسان گرایی یکی از مکاتب روان شناسی است که در آن به جنبه های مثبت انسانی توجه شده است. آبراهام مزلو به عنوان چهره اصلی این مکتب، با ارائه نظریّه خودشکوفایی به توصیف انسان سالم و بالنده پرداخته است. تجربه اوج یکی از معیارهای اصلی نظریّه مذکور است که مبانی آن شباهت های زیادی به آراء شاعران عارف مسلک مسلمان از جمله بیدل دهلوی در باب فنا، وصال، وحدت و اتّحاد دارد. دیوان بیدل سرشار از توصیف تجربیّات عاشقانه ای است که سالک کمال جو با آن روبه رو شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، نمودهای تجربه اوج را در غزل های بیدل با رویکرد به یافته های مزلو کاویده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مواردی مانند گشوده شدن افق نامحدود در برابر دیدگان، احساس شدید وجد و حیرتی فرامکانی و فرازمانی، احساس یکپارچگی و بی خویشتنی و گرایش به شعر، عرفان و مذهب در آزمودنی های مزلو و تجربه های بیان شده از سوی بیدل مشابه است.
فاعلیه الرموز الطبیعیه فی شعر الأطفال لسلیمان العیسی (دیوان "أراجیح تغنی للأطفال" نموذجًا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
59 - 31
حوزه های تخصصی:
یعتبر الرمز بوصفه أرقی أنواع التخیل الذی یربط مخیله الفنان ولاشعور الأدیب بالحقائق الکونیه؛ من أکثر الآلیات الفنیه استعمالاً فی النصوص الأدبیه بأنواعها المختلفه. فی أدب الأطفال وبرغم سطحیه التفکیر لدی المخاطب وعدم إدراکه للدلالات السیمیائیه الموجوده فی النص، فالحاجه ملحه لتوظیف الرموز ذات الدلالات المعروفه إلی جانب خلق رموز ذات دلالات تعبیریه جدیده بهدف نقل المفاهیم الانتزاعیه إلی مخیله الأطفال، وإثراء مخیلتهم البدائیه وتطویرها فضلاً عن توسیع أفق نظرتهم للحیاه. تعتبر الرموز الطبیعیه من أکثر الرموز استعمالاً فی أدب الأطفال، حیث یقوم الشاعر والکاتب بخلق رموز عبر الاستعانه بعناصر الطبیعه کالجبل والودیان والبحر و...، فی محاوله منه لتجسید الأفکار والمفاهیم المجرده ونقلها إلی مخیله الأطفال لتصبح مفاهیما حسیه ویکون الطفل قادراً علی إدراکها. تسعی هذه الدراسه عبر الاعتماد علی المنهج الوصفی والتحلیلی لتبیین الظواهر الطبیعیه التی وردت فی شعر الشاعر السوری سلیمان العیسی وأخذت دلالات رمزیه، وصولاً لمعرفه أهداف الشاعر فیما یتعلق باستخدام الرموز. ومن أهم النتائج التی توصلنا إلیها من خلال هذه الدراسه، هی أن استخدام الشاعر للرموز الطبیعیه الشخصیه وغیرها یدخل فی إطار طموحاته الخاصه وهی الأمل بالمستقبل وخلق روح المثابره لدی الأطفال والیافعین بغیه الوصول إلی الطموحات القومیه منها المقاومه وانتصار الأطفال الفلسطینیین. ثم إن الشاعر یستعین باسلوب الانزیاح لوصف بعض الرموز المعروفه لتحبیبها فی أذهان الأطفال وتغییر رؤیه الأطفال نحوها.
بازتاب فرهنگ و ادب عربی در منظومه رونق المجالس نصیبی کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاعران بزرگ دوره بازگشت ادبی و عهد قاجار، میرزا محمّدخان موسی بیگ کرمانشاهی، معروف به نصیبی کرمانشاهی است؛ ازجمله آثار متعدّد این شاعر کرمانشاهی، مجموعه رونق المجالس است که شاید تنها منظومه مفصّلی باشد که برمبنای مبانی قرآنی و مستندات مُتقن حدیثی و روایی شیعی سروده شده است؛ امّا هنوز به صورت منقّح و علمی، احیاء و زینت بخش محافل علمی و ادبی نشده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که این اثر عظیم در ساحت هنری و معنایی خود، تأثیرات فراوانی از آیات قرآنی، روایات و احادیث فرقانی و ادبیّات عرفانی عربی پذیرفته است؛ همچنین با توجّه به تحوّلات سیاسی، اشاعه و ترویج فرهنگ شیعی و بازگشت شاعران دوره قاجار به استفاده از تلفیق دو سبک خراسانی و عراقی و از همه مهم تر، آشنایی خاصّ نصیبی نسبت به فرهنگ و ادب عرب، باعث شده است که اثرپذیری وی در ساخت ترکیبات نو و نوآوری در ترجمان و کاربرد واژگان و ترکیب های عربی در فارسی و فخر و خودستایی به سبک شاعران عرب و هم اندیشی یا بیان آموزه های تعلیمی به سبک اندیشه آنان، درخور توجّه باشد.
نقد ترجمه ساخت اطلاعی نشان دار در نمایشنامه شهرزاد توفیق الحکیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به دستاوردهای علم زبان شناسی نقش گرا، درک پیام متن برای مخاطب، صرف دانش زبانی و آشنایی با معانی واژگان و عبارات و نیز دستور صوری جملات امکان پذیر نیست؛ بلکه باید دانست صورت های مختلف زبانی متناسب با نقش ارتباطی خود در موقعیت های متفاوت، ساختارهای متفاوتی به عنوان ساخت اطلاعی می گیرند که دلالت ارتباطی معنایی دارند. از جمله ساخت های اطلاعی نشان دار، ساخت های کانونی شده است. نمایشنامه «شهرزاد» اثر توفیق الحکیم به عنوان اثر ادبی مورد توجه در ادبیات عرب دارای ساخت های اطلاعی نشان داری است که ترجمه دقیق آن برای انتقال معنای مورد نظر مؤلف ضروری است؛ از این رو، پژوهش حاضر می کوشد دریابد که آیا ساخت های اطلاعی نشان دار از زبان مقصد، بنا بر بافت موقعیتی به همان صورت نشان دار به زبان فارسی ترجمه شده اند. بدین منظور ساخت های اطلاعی مذکور از نمایشنامه شهرزاد به زبان عربی در برابر ترجمه فارسی دو مترجم آیتی و شریعت قرار گرفته است و با توجه به ترجمه هدفمند و انتقال معنای موردنظر نویسنده به خواننده در زبان مقصد با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی شدند. نتایج حاکی از آن است که مترجمان این نمایشنامه در جریان ترجمه بیشتر از جملات بی نشان بهره برده اند. تعداد اندکی از جملات به صورت نشان دار برگردان شده است؛ این درحالی است که با وجود تفاوت ساخت های نشان دار در هر دو زبان، مترجم با کاربست دقیق اسلوب های زبانی ساخت کانونی می تواند معادلی نسبتاً دقیق برای این ساخت ها بیابد.
تحلیل کهن الگویی هفت خوان رستم با تکیه برنظریه روان شناسی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۵
167 - 193
حوزه های تخصصی:
از رایج ترین شیوه های بررسی اساطیر، تحلیل روان کاوانه آن هاست. کارل گوستاو یونگ، واضع نظریه روان شناسی شخصیّت، با مطرح ساختن مقوله کهن الگوها دریچه ای تازه، رو به دنیای نقد و تحلیل اساطیر گشود. یونگ برای هر شخص، ناخودآگاه فردی و جمعی را در نظر می گیرد. از نظر او ناخودآگاه فردی بر لایه ای عمیق تر فطری بنا شده که ناخودآگاه جمعی یا کهن الگو نامیده می شود. بروز و ظهور کهن الگو در آثار هنری به خصوص ادبیات و اسطوره ها برجسته تر است. این پدیده در شاهنامه که از نامورترین اسناد اساطیری و حماسی ایرانی به شمار می رود، قابل توجه است. کهن الگوهایی چون عبور از موانع و مشکلات، پهلوان آزمون، نقش برجسته قهرمان (پهلوان)، مادرمثالی، سایه، آنیما، آنیموس و... از کهن الگوهای برجسته شاهنامه هستند. در هفت خوان رستم بسیاری از این کهن الگوها دیده می شوند؛ همچنین مطابق نظریه یونگ می توان مراحل هفت خوان را نوعی گذر از «من» و رسیدن به «خود» در جهت شکل گیری «فردانیّت روانی فرد» دانست. این مسیر جز با یاری قهرمان (رستم) و گذر از سایه ممکن نیست. در واقع در این مسیر کیکاووس که نماد انسان است، در مسیر حرکت از «من» به «خود» (فردانیّت فرد) از یاری های رستم (قهرمان) بهره مند می شود. این پژوهش با رویکرد تحلیلی تطبیقی و با تکیه بر نظریه روان شناسی یونگ، کهن الگویی داستان هفت خوان رستم را بررسی می کند.
مقایسه تطبیقی حماسه های آفریقای غربی و ایرانی (با تاکید بر حماسه رستم و اسفندیار و حماسه ماندینگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به معرفی حماسه «سونجاتا یا حماسه ماندینگ» و مقایسه جنبه های حماسی آن با نبرد رستم و اسفندیار در کتاب شاهنامه فردوسی پرداخته شده است. این دو داستان تفاوت و تشابهاتی باهم دارند که در حوزه مشترکات می توان به ناتوانی از شکست رقیب در نبرد آغازین و پی بردن به راز رویین تنی، خیانت عامل مشترک مرگ دو پهلوان، دل بستگی به قدرت و تخت و تاج ضدقهرمانان، رویین تن بودن آن ها، پیش بینی مرگ پهلوان رویین تن، انتخاب فرزندان برای ملاقات با رقیب و کشته شدن به وسیله تیری از جنس چوب، اشاره کرد. قوم ایرانی و آفریقای غربی، تفاوت فرهنگی و فاصله جغرافیایی با هم دارند. مقایسه داستان رزمی رستم و اسفندیار با سونجاتا و سوماورو، ازلحاظ جنبه حماسی چه شباهت و تفاوت باهم دارند؟ روش تحقیق در این مقاله اسنادی و از نوع توصیفی-تحلیل محتواست.
بررسی تطبیقی کارکرد حروف در تولید گونه های شعری جدید در ادب عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
155-178
حوزه های تخصصی:
برجستگی نقش حروف در بازی های شعری، فنون ادبی و صنایع بدیعی به گونه چشمگیری در ادبیات عربی به چشم می خورد. کاربرد حروف با آرایش خاص، منجر به تولید گونه های شعری جدید گشته است؛ از طرف دیگر، ارتباط میان ادب فارسی و عربی و تأثیر پذیری شاعران فارسی زبان از فنون و صناعات شعر عربی، پدیده ای انکارناپذیر است. در پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی/ تطبیقی، پنج گونه شعری مهم ماده تاریخ سرایی، محبوک الطرفین، قصیده مُعجمه و مُهمله، شعر هندسی و تطریز که با بهره گیری از ترفندهای خاص به کا رگیری حروف، در عهد مملوکی و عثمانی ادبیات عرب، تولید یا رونق یافته اند و نیز گستره و کیفیت وام ستانی ادیبان فارسی زبان در این زمینه، مورد واکاوی قرار گرفت. برآیند حاصل از این جستار، حاکی از آن است که بعضی از گونه های مورد بررسی با تأثیر از زبان عربی در زبان فارسی هم رواج یافته ولی برخی دیگر با تکیه بر پتانسیل های زبان عربی، به ادبیات این زبان اختصاص دارد و به ادب فارسی راه نیافته یا حروف در تولید آنها کارکرد خود را از دست داده اند.
مقایسه مراحل سیر و سلوک و سفر عرفانی در آثار عطار و امام خمینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۷
61 - 78
حوزه های تخصصی:
عارفان دردوره های زمانی مختلف در باب چگونگی سلوک، سخن گفته اند. معروف ترین وادی های عرفانی به هفت وادی عطارشهرت دارد که تاامروز هم برعرفان وعارفان تأثیرفراوانی داشته است. نگارنده این مقاله به بررسی تطبیقی دیدگاه های عطار نیشابوری و امام خمینی، در باب سفر و مراحل سیر و سلوک پرداخته است. در این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی، مراحل سیر و سلوک و سفر عرفانی در آثار و سروده های عطار و امام خمینی مقایسه و بررسی شده و مفاهیم، الفاظ مشترک و متباین در این دو، مشخص گردیده است. هر دو عارف برای مراحل سیر و سلوک مراتبی قائل هستند؛ گرچه در باب شرح و تبیین آن اختلاف نظرهایی بین آن ها دیده می شود. نکته ی مهم این است که هر دو عارف در جهت هدف مشترکی کوشیده اند و آن بیان عرفان به زبانی درخور فهم مردم عادی است؛ زیرا به زعم هر دو عارف، عرفان ضرورت حیات انسان در تمام اعصار است و قدم گذاردن در این وادی تمامی جوانب حیات انسان را در برمی گیرد، لذا باید آن را از دشواری ها و پیچیدگی های خاص علمی مبرا ساخت تا بتواند کل جامعه بشری را فراگیرد.
مقایسه رمان سلحشوران پارله آن و هری پاتر بر اساس رویکرد اسطوره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فانتزی گونه ای ادبی است که در قرن اخیر، در واکنش به خردگرایی به وجود آمده است و در آن حوادث، شخصیّت ها و موقعیت ها خارج از باور ما ساخته می شوند. فانتزی ها به خوانندگان خود امکان قیاس بین دنیاهای متفاوت را می دهند. این ویژگی فانتزی با توجّه به خصوصیّات دوره ی نوجوانی سبب شده است که این ژانر، مورد اقبال نوجوانان قرارگیرد. در پژوهش حاضر، سعی شده با استفاده از شیوه تحلیل محتوا، به مقایسه ی فانتزی هری پاتر اثر جی. کی. رولینگ و سلحشوران پارله آن نوشته ی علی خواسته، براساس رویکرد اسطوره ای بپردازیم تا به این سؤالات پاسخ دهیم که آیا مفاهیم و موقعیت های اسطوره ای و جادویی در این دو اثر به روایت داستان انسجام بخشیده است و می توان رمان سلحشوران پارله آن را نمونه ی موفّق فانتزی ایرانی در مقابل هری پاتر شناخت؟ بررسی ها نشان می دهد روایت اسطوره ای در ارتباط با سایر اجزا، به این داستان ها انسجام بخشیده است سلحشوران پارله آن را می توان نمونه ی موفق فانتزی ایرانی دانست.
دیالوگ یا جبروت متن؛ واکاوی برداشت جامی از باده سرایی ابن فارض
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های مخاطب محور، رویکردهای جدیدی پیش روی ما قرار داده است تا با استفاده از آن بتوانیم، ارتباط بهتری با متون ادبی به ویژه متون قدیمی برقرار کنیم. با توجه به تفاوت مقتضیات خواننده و یک متن قدیمی، ارتباط متن و خواننده، به کمال نمی رسد مگر آنکه از گذر تاریخ برداشت ها از یک متن، مقتضیات خاص متن را بازشناسی کنیم. هدف این پژوهش آن است که آیا فردیت می تواند تلقی افراد را از موضوع تحت تأثیر قرار دهد یا نه.این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی نشان دهنده آن است که جامی از جهت عاطفه و شور که اساس باده سرایی ابن فارض است با او یک دله شده و از همین رو توانسته تصویر روحی و کلی شعر ابن فارض را احیاء کند. انسجام شعری ابن فارض یک نمود اساسی از ماتریس متن اوست و ما را از تصاویر جزئی مشترک با باده سرایی مادی به تصویر کلی از متن می رساند تا جایی که به جای تصویرِ "لایعقلِ"(مستانگی در لحظه) باده سراییِ مادی، به تصویر لن یعقل "(مستانگی ابدی) می رسیم، و اگر در جزء به باده سرایی مادی نزدیک می شود نیک می داند که چگونه در سیاق و ساختار "یک چیز دیگر" باشد، اما جامی به دلیل پرداختن مفصل به هر بیت از انسجام سراسری، بازمانده و هر بیت برای او یک فصل جدا و یک شب شورانگیز است.
دشواری آموزش زمان فعل ها برای زبان آموزان فارسی (با تاکید بر فعل التزامی و لزوم آشنایی با کاربردهای آن)
حوزه های تخصصی:
یادگیـریزمانهـادرهـرزبانـییکـیازمهمتریـنبخشهـایدسـتوراسـت.اهمیـتایـن بخــشدرزبانهایــیکــهفعــلصــرفمیشــودبــهمراتــببیشــتراســت؛زیــرا ً عمومــازمــان فعـلبـرشناسـۀتصریفـیاثرگـذاراسـتوبـهوسـیلۀایـنشناسـههاتشـخیصدادهمیشـود. درآمـوزشزبـانفارسـیتوجـهبـهسلسـلهمراتـبآموزشـیازآسـانبـهسـختونیـزتوجـهبـه کاربـردافعـالبسـیارمهـماسـت.درایـنمیـان،فعـلالتزامـیبـهخاطـرسـاختاروکاربردهـای متنوعـشدشـواریبیشـتریدارد.عـاوهبـرشـکلسـاختاریتوجـهبـهابعـادمعناشـناختیایـن افعـالکـهفقـطدربافـتوکاربـرد،خـودرانشـانمیدهـدازمـواردقابـلتوجهـیاسـتکـه تنهــابــاتمریــنوبافــتشناســیوهــمچنیــنمتــونکاربــردیحاصــلمیشــود.بســیاریاز زمانهـاهمـراهبـاخـود،کنشـیغیرمسـتقیمدارنـدوتوجـهبـهایـنظرافتهـایآموزشـیبسـیار مهـموضـروریاسـت.ایـنپژوهـشبـانـگاهبـهزمـانافعـالدرزبـانفارسـیبـهچگونگـی آمـوزشفعـلالتزامـیودشـواریآنمیپـردازدونیـمنگاهـیبـهمتدهـایزبـانفرانسـهبـرای آمـوزشایـنوجـهدارد.
تفسیر شعر عقوبت شاملو با استفاده از بینامتن حافظ
منبع:
سالنامه حافظ پژوهی ۱۳۹۸ دفتر ۲۲
1-18
حوزه های تخصصی:
مقایسه اندیشه های متافیزیکی مولوی ولوبسانگ رامپا بر اساس ایده جهان هولوگرافیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مضامین مشترک در شعر شاملو ، الوار و هیوز از منظر ادبیات متعهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل میان ادبیات دربین ملت ها از طریق مفاهیم مشترک و تأثیرپذیری شاعران در آثار ادبی ازهم درحوزه ادبیات تطبیقی مورد بررسی قرار می گیرد. بخشی ازشعرمعاصر در جامعه امروز برخواسته از زندگی اجتماعی است و تأثیر پذیری ازفرامتن های شعری در محیط های اجتماعی، سیاسی ، اقتصادی حاکم بر جامعه است. شاملو، پل الوار و هیوز شاعرانی هستند که از سه فرهنگ متمایز و در قرنی مشترک و البته در محیط جغرافیایی متفاوت به شاعری می پردازند؛ زمینه های اصلی شعر این سه متأثر از زندگی اجتماعی است و هرسه در دوره ای از زندگی شعری شان به جریان های چپ گرایش داشته اند و همین گرایش ها مضامین مشترکی را در شعر ایشان پدید آورده است. مضامینی همچون آزادی ، عدالت ، ظلم ستیزی ، استبداد ستیزی، توجه به وضعیت زندگی کارگران،بازنمود آموزه های مارکسیستی و یاد مبارزانی که در راه این اهداف تلاش می کردند از جمله این اشتراکات است. به طوری که شعرآنها نمایانگر وضعیت و بحران های جامعه خود و جهان است. این پژوهش به شیوه توصیفی ، تحلیلی دیوان شاعران مورد بحث را برای استخراج این مشابهت ها و نقد و تحلیل آن برمبنای جامعه شناسی ذوق ادبی و هنری ایشان بررسیده است.
بررسی تطبیقی تصویر دگر جنسیتی از منظر سیمین بهبهانی و سعادالصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۵
10.22126/jccl.2019.1233
حوزه های تخصصی:
امروزه شعر، نه به مثابه امری تفننّی یا علاقه شخصی، بلکه به منزله ابزاری فرهنگی است که درراستای القای تفکّر و یا اصلاح روند خاصّی و گاهی معیوب در جامعه به کار می رود و همگان از اهمّیّت آن آگاه اند. منادیان برابری جنسیتی نیز متناسب با حال و مقام از این ابزار بهره برده و خواسته های خویش را با آن مطرح کرده اند. سیمین بهبهانی و سعاد الصّباح دو شاعر معاصری هستند که از این ابزار استفاده کرده و به تصویر مرد را در شعر خود ترسیم کرده اند. پژوهش حاضر به مقایسه تطبیقی تصویر مرد به مثابه دگرجنسیتی در شعر این دو شاعر پرداخته است. برای دستیابی به این هدف از شیوه تحلیلی – توصیفی استفاده شده است. یافته های پژوهش، نشانگر آن است که این دو شاعر با شعرشان چهره ای واقعی از مرد معاصر و خصوصیاتش نشان داده و دو جنبه نکوهیده و ستوده شده از وی ارائه داده اند. سیمین و سعاد، اعتراض هایی نسبت به مردان داشته اند و وضعیّت نابسامان زنان را حاصل رفتارهای نادرست مردان دانسته اند و خواسته اند که زنان نیز مثل مردان از حق و حقوق خود برخوردار باشند. درکنار این مسائل، هردو شاعر همسران خود را ستوده اند.