فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
نوشته حاضر مروری اجمالی بر مبنای فکری، جهت گیریهای بنیادین و وجوه اختلاف عرفان (بر مبنای شریعت) اسلامی و عرفان (سکولار) پست مدرن دارد. عرفان در اصطلاح اسلامی آن، ظرفیت و نیروی شناخت درونی و قلبی است که به موجب آن انسان عارف به افقهای برتری از کمال در ارتباط خود با خداوند دست می یابد. رسیدن به آن ظرفیت و دست یابی به این کمال، در گرو گذشتن از علایق دنیوی و خود نفسانی است. با طی چنین مسیری، انسان عارف خویشتن حقیقی و الهی خود را در پیوند با حقیقت مطلق هستی می یابد. اما عرفان در اصطلاح مکاتب باطن گرای نوین و معنویتهای جدید در جوامع پیشرفته، بویژه از دیدگاه مکتب پست مدرن، صرفا فرآیندی ذهنی و خیالی است. در این گونه از نگرش عرفانی، دیگر دل آدمی به عنوان گرانیگاه معرفت تلقی نمی شود و در تعالیم آن تصفیه باطن از تعلقات و طی مراتب کمال معنوی جایگاهی ندارد، بلکه این فرآیند راهکاری است برای جلوگیری از به تحلیل رفتن قوای فکری، روحی و جسمی آدمی در مسیر شتابزده ای که امروزه در حرکت به سوی قله های پیشرفت مادی دارد. انسان متمدن با استفاده از ابزار عرفان در صدد تغییر موقت ذائقه زندگی است تا در بهره مندیهای مادی دچار یکنواختی نشود و بیشترین بهره مندی و لذت را از زندگی طبیعی ببرد. بنابراین، عرفان پست مدرن به عنوان شیوه ای معنوی در خدمت اهداف مادی قرار می گیرد.
شاهنامه از دیدگاه وحدت ملی
حوزه های تخصصی:
سعدی شاعر تناقض و پارادوکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار سعدی سرشار از تناقض و پارادوکس می باشد. کاربرد این عوامل نه تنها برای روند متن بازدارنده نیست، بلکه موجب روانی و شیوایی آن نیز می شود و بر غنای آن می افزاید. ما این دو عامل خلاق را، با مثالهایی، در بستر متن و در دو سطح متفاوت مورد مطالعه قرار داده ایم: واژگان و مباحث.تناقض و پارادوکس هر یک در بستر متن از مکانیزم های خاصی برخوردارند و نقش خلاق آنها در حیطه واژگان و مباحث به وضوح به چشم می خورد. سعدی این دو عامل را با مهارت تمام به خدمت گرفته است و از حیث شکل و محتوا معنای خاصی به آنها بخشیده است.
«عین القلب» ،«عین البصیره» و «عین الیقین» در آثار محیی الدین ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محی الدین ابن عربی در راستای تاکید بر این نکته که سنت عرفان اسلامی بر شناخت حضوری و شهودی مبتنی است، دیدگاه عرفانی اش را بر نوعی از معرفت بی واسطه بنیان می نهد که از آن با عنوان «کشف» یاد می کند. هرچند حقیقت این معرفت ورای طور حس و عقل است، از ابزار آن به «دیده» (عین) تعبیر می شود. ابن عربی ترکیبات «عین القلب»، «عین البصیره» و «عین الیقین» را در طیف معنایی گسترده ای به کار می برد و برای هریک ویژگی هایی ذکر می کند. گاهی این ترکیبات به معنای عام تعقل و استدلال است وگاهی به معنای ویژه «کشف و شهود مستقیم».
اوج کاربرد ویژه این ترکیبات را در التدبیرات الالهیه می بینیم؛ جایی که برای قلب، «عین البصیره» و «عین الیقین» درنظر می گیرد. اساس تفکیک این دو دیده (بصیرت و یقین) آن است که دیده بصیرت به نوری الهی نظر می کند که خدا به وسیله آن هدایت می کند (نورٌ یَهدی بِه)؛ ولی دیده یقین ناظر به نور الهی دیگری است که خدا به سوی آن هدایت می نماید (نورٌ یَهدی الَیهِ). بر این اساس، قلب به منزله موجودی ربانی برای رویت جلوه های رحمانی، در تعامل قانونمند عرفانی با منبع نور، کشف و مشاهده حقایق را ممکن می کند.
کلان ساختار مقامات های صوفیان و نقش ایدئولوژیک آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا نشان داده ایم که در مقامات های صوفیان، کلان ساختاری وجود دارد که در این ژانر همواره تکرار می شود. آن گاه نقش ایدئولوژیک هر یک از عناصر این کلان ساختار را تشریح نموده و به نقش آن در روابط قدرت نیز پرداخته ایم. کلان ساختاری که شاکلة مقامات های صوفیان است از ذکر اصل و نَسَب مشایخ آغاز می شود و با بیان پیشگویی های دیگران دربارة درخشش معنوی آن ها، ریاضت های طاقت فرسا و کرامت ها ادامه می یابد و با مرگ شگفت انگیز آن ها به پایان می رسد. در این ساختار، کرامت نقشی برجسته دارد و کل ساختار را تحت تأثیر قرار می دهد. اصل و نسب سازی ها و پیشگویی ها و ریاضت ها همگی در حکم «تمهیداتی» برای ظهور کرامت عمل می کنند و مرگ-های شگفت و تنازع های گفتمانی در حکم «امتداد» نیروی کرامت اند. نقش عمده این کلان ساختار در مقامات های صوفیان این است که ضمن اثبات کرامت و امور خارق عادت برای مشایخ تصوف، دسترسی دیگران را به منبع قدرت گفتمان تصوف؛ یعنی کرامت، محدود یا غیرممکن سازد. این کارکرد ویژه موجب می شود تا در مفصل بندی گفتمان تصوف تغییراتی پدید آید و خُرده گفتمانی جدید به نام «گفتمان اهل کرامت» شکل بگیرد. همین گفتمان راه را برای ورود گفتمان تصوف در مناسبات سیاسی و اجتماعی هموار می سازد.
مدتی این مثنوی تاخیر شد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر با عنوان« مدتی این مثنوی تاخیر شد » نگارنده ابتدا روایات و مطالبی را که درباره شروع دفتر دوم نقل شده، تحلیل و بررسی کرده است و اشتباه یا ضعف در استدلال آنها را با استناد به روایات تاریخی و اشعار مثنوی نقل کرده، آنگاه نظر خود را براساس آن دسته از مستندات تاریخی و اشعار مثنوی که منطقی و درست به نظر رسیده، بیان کرده است. در این مقاله سعی شده است که دیدگاه ها به ترتیب از نظر قدمت زمانی بررسی شود.
مجله مطالعات ایرانشناسی
حوزه های تخصصی:
گناه بخت من است این گناه دریا نیست (بررسی قطعه ای منسوب به فردوسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرح این ماجرا به این صورت در منابع مکتوب نخستین بار در مقدمه بایستغری (نیمه اول قرن نهم هجری) آمده و گویا تاکنون در منبع کهنه تری دیده نشده است. اما اشعاری که در این حکایت از فردوسی نقل شد، چنان که استاد ریاحی بدان اشاره کرده اند، در ماخذ کهنه تر از قرن نهم هم دیده می شود. نخستین کسی که از از انتساب این ابیات به فردوسی سخن گفت عباس اقبال بود. وی به شعر نظام الدین محمود قمر اصفهانی که قطعه مذکور را تضمین کرده اشاره دارد. اقبال عکس نسخه دیوان قمر را، که در مجموعه شش دیوان مورخ 714-713 هجری باقی مانده و در کتابخانه ایندیا آفیس (دیوان هند) نگهداری می شود و مرحوم قزوینی آن را تهیه کرده و به ایران فرستاده بود، در اختیار داشت. پس از اقبال، تقی بینش، بدون توجه به یادداشت اقبال، در چاپی که از دیوان قمر اصفهانی عرضه کرد، به منسوب بودن این شعر به فردوسی اشاره و ماخذ خود را در این باره مجمع الفصحای هدایت اعلام کرد.
بررسی تطبیقی عناصر آیینی و جنگاوری در شاهنامه و سمک عیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از سازه های بنیادین آثار حماسی، وجود بن مایة جنگ است. جنگ در این آثار، محوری برای شکل گیری شبکة درهم تنیده ای از عناصر است که بسته به نوع آثار، دارای بسامد و گستردگی های متنوعی است و یکی از جنبه های مرتبط با این بن مایه،که در هیچ اثری قابل تقلید و پیروی نیست، جلوة وصف پیکارها، آوردگاه ها و جنگاوران است. سمک عیار (585ه.ق) یکی از داستان های بلند حماسی ـ پهلوانی منثور فارسی و نخستین نمونه از آثار پرتعداد این جریان ادبی است که پیوندی آشکار با شاهنامه دارد. این مقاله کوشیده است، در راستای ترسیم طرح و الگویی در باب تقسیم بندی گزاره های حماسی، نخست با ارائة الگویی چهارگانه از تلمیحات شاهنامه ای موجود در سمک عیار، تأثیر شاهنامة فردوسی بر این اثر را، نمایان سازد و سپس عناصر کاربردی جنگ در سمک عیار را در چهار بخش انسانی، آیینی، عینی و رفتاری، همراه با ذکر نمونه هایی تطبیقی از شاهنامه، بررسی کند. هدف از این پژوهش، نمایاندن بازتاب میراث حماسی شاهنامه در سمک عیار و توصیف ساختار حماسی-پهلوانی این اثر است.
بررسی تطبیقی مؤلفه های رمانتیک در شعر سهراب سپهری و ویلیام بلیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رمانتیسیسم از پیچیده ترین و گسترده ترین مکتب های ادبی جهان است که به عنوان پدیده ای انقلابی، در اواخر قرن هجدهم در برابر سنت نئوکلاسیسیسم برآمد. تا به حال تعریف روشن و دقیقی از مکتب رمانتیک به دلیل ماهیت متضاد آن ارائه نشده است. این مکتب در زمانه ا ی طوفانی ظهور کرد که تحولات مهمّ علمی، اجتماعی و سیاسی تمام اروپا را فراگرفته بود. تحولاتی همچون: انقلاب امریکا، انقلاب کبیر فرانسه، انقلاب صنعتی انگلیس، افول جامعه ی فئودالی، جایگزینی طبقه ی متوسط در اروپا و به وجود آمدن مکتب های فکری جدید.
جنبش رمانتیسیسم، نخست در آلمان آغاز شد و سپس در دیگر نقاط اروپا از جمله: انگلیس، فرانسه، روسیه و اسپانیا رسوخ یافت. از میان شاعران رمانتیک انگلیس می توان به وردزورث، کالریج، بلیک، شلی و کیتس اشاره کرد.
در ایران نیز از عهد مشروطه رمانتیسیسم به عنوان رویکردی فکری در ادبیات فارسی مطرح شد. نیما را می توان سرشاخه ی رمانتیسیسم ایران دانست که خود به سرعت از آن فاصله گرفت و فریدون تولّلی پرچم داری این جریان را به نام خود رقم زد. سهراب سپهری امّا، یکی از چهره های شاخص رمانتیسیسم در ایران است. البتّه رمانتیسیسم شعر او با هر دو جریان رمانتیک فردی و اجتماعی آن عصر متفاوت است و همانندی بیش تری با شاعران رمانتیک انگلیس به ویژه بلیک دارد.
این مقاله به بررسی مؤلفه های شاخص رمانتیسیسم هم چون طبیعت، تخیّل، توجّه به احساسات و عواطف، فردگرایی، اندوه و انزوا، آرمان گرایی، کودکی، عشق و مذهب در شعر سهراب سپهری، شاعر معاصر ایران و ویلیام بلیک، شاعر انگلیسی اواخر قرن هجدهم و نیمه ی اول قرن نوزدهم می پردازد.
دغدغه های اجتماعی شعر عبدالوهاب البیاتی و مهدی اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر معاصر، تعهد به مسائل اجتماعی انسان را سرلوحه مضامین خویش قرار می دهد و شاعرانی را به تاریخ معرفی می کند که در راستای تصویر مفاهیم اجتماعی و حل مشکلات جامعه می کوشند.
از برجسته ترین شاعرانی که در این فضا حرکت می کنند، عبدالوهاب البیاتی و مهدی اخوان ثالث هستند. آن ها در دو جامعه با شرایط اجتماعی مشابهی زندگی می کنند و با توجه به زمینه های فکری و عقیدتی مشترک، دارای دیدگاه های مشترکی در برخورد با مسائل اجتماعی موجود هستند.
این نوشته بر آن است تا با نگاهی پژوهشی به شعر آنان، به کشف مصادیق برخاسته از این دیدگاه ها نائل آید.
بررسی و نقد توالی خویشکاری های قهرمان در نظریه ی ریخت شناسی پراپ (با تکیه بر ریخت شناسی سه قصّه از شاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر به روش تحلیلی– انتقادی و بر اساس ریخت شناسی سه قصه از شاهنامه، به بررسی و نقد اصل «توالی خویش کاری های قهرمان» در نظریه ی ریخت شناسی پراپ می پردازد. به این منظور، نخست سه قصه از قصه های شاهنامه از دیدگاه ریخت شناسی، بررسی می شود که خویش کاری قهرمانان آن ها یکسان است و ظاهراً ساختار یکسانی دارند؛ اما در عناصرِ متغیر آن ها تفاوت هایی وجود دارد و پس از تحلیل اشتراکات و اختلافات آن ها، به این نتیجه می رسد که در رده بندی قصه ها، تنها توجه به خویش کاری نمی تواند آن ها را در یک رده قرار دهد و باید تأثیر برخی ازعناصر متغیر هم بر آن در نظر گرفته شود؛ چون هر چند در این قصّه ها خویش کاری های قهرمانان محدود (کوچ، عشق، آزمایش، ازدواج، بازگشت) و یکسان است، اما برخی از عناصر متغیر مانند محیط اجتماعی و یا هویت قهرمان و شخصّیت اصلی، بر توالی این خویش کاری ها تأثیر گذاشته است.
نخستینه ها در شاهنامه ی فردوسی
حوزه های تخصصی:
سالک فکرت
مقایسه ی خسرو و شیرین نظامی و شیرین و خسرو هاتفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خمسه ی نظامی به عنوان یکی از شاهکارهای داستان پردازی فارسی، ضمن تأثیر از سنت های پیش از خود، تأثیری ژرف بر آثار پس از خود نهاد. نظیره گویی، تقلید یا تتبع آن است که شاعر یا نویسنده ای، به پیروی شاعر یا نویسنده ی دیگر به خلق و نگارش اثری اقدام کند. بعد از نظامی سنت نظیره گویی به طور گسترده رواج پیدا کرد. از جمله مهم ترین آثار نظامی که بازتاب عمده ای در ادب فارسی داشت خسرو و شیرین است. این اثر در قرن 9 در دوره ی حکمرانی سلطان بایقرا توسط هاتفیِ جامی تقلید شده است. عنوان نظیره ی وی شیرین و خسرو است. نوع ارتباط این دو روایت از مقوله ی «فزون متنیت» است. نتیجه ی به دست آمده از این بررسی استفاده ی فراوان نظامی از شگردهای داستان پردازی، پیرنگ قوی، منسجم و پیچیده، نتیجه گیری های اخلاقی در پایان هر قسمت و توصیفات غنایی است، این موارد در روایت هاتفی کمتر دیده شده است.