مطالب مرتبط با کلیدواژه

روایت شناسی ساختگرا


۱.

مقایسه داستانهای مشترک مثنوی و منطق الطیربا رویکرد روایت شناسیِ ساختگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی مثنوی منطق الطیر روایت شناسی ساختگرا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۳۴۱۱ تعداد دانلود : ۱۶۴۱
داستان پردازی در «مثنوی معنوی» در مقایسه با آثار تعلیمی مشابه مانند مثنویهای سنایی و عطار جایگاهی منحصر به فرد و کاملاً متمایز دارد و حتی در دوره معاصر نیز برجسته است. بسیاری از داستانهای مثنوی ساخته و پرداخته خود مولوی نیست و ریشه در آثار پیشین خود دارد که یکی از مآخذ مهم آن، منطق الطیر عطار است. نوع ارتباط میان داستانهای مثنوی و منطق الطیر از مقوله «فزون متنیت» است و منظور از آن هر ارتباطی است که متن B (بیش متن) را به متن A (پیش متن) متصل می کند. در این مقاله ساختار داستانهای مشترک میان مثنوی و منطق الطیر را با استفاده از روش روایت شناسی ساختگرا با یکدیگر مقایسه می کنیم تا با نشان دادن شباهتها و تفاوتهای این دو اثر، توجه و ذوق مثنوی به هنر داستان پردازی روشن شود. نتیجه به دست آمده این است که استفاده مثنوی از شگردهای داستان پردازی بسیار بیشتر از منطق الطیر است و واقع گشتار داستانهای مثنوی نسبت به داستانهای منطق الطیر گشتاری غیر مستقیم و پیچیده است.
۲.

مقایسه ی خسرو و شیرین نظامی و شیرین و خسرو هاتفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خسرو و شیرین نظامی گنجوی نظیره گویی روایت شناسی ساختگرا فزون متنیت هاتفی جامی شیرین و خسرو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷۷ تعداد دانلود : ۹۰۳
خمسه ی نظامی به عنوان یکی از شاهکارهای داستان پردازی فارسی، ضمن تأثیر از سنت های پیش از خود، تأثیری ژرف بر آثار پس از خود نهاد. نظیره گویی، تقلید یا تتبع آن است که شاعر یا نویسنده ای، به پیروی شاعر یا نویسنده ی دیگر به خلق و نگارش اثری اقدام کند. بعد از نظامی سنت نظیره گویی به طور گسترده رواج پیدا کرد. از جمله مهم ترین آثار نظامی که بازتاب عمده ای در ادب فارسی داشت خسرو و شیرین است. این اثر در قرن 9 در دوره ی حکمرانی سلطان بایقرا توسط هاتفیِ جامی تقلید شده است. عنوان نظیره ی وی شیرین و خسرو است. نوع ارتباط این دو روایت از مقوله ی «فزون متنیت» است. نتیجه ی به دست آمده از این بررسی استفاده ی فراوان نظامی از شگردهای داستان پردازی، پیرنگ قوی، منسجم و پیچیده، نتیجه گیری های اخلاقی در پایان هر قسمت و توصیفات غنایی است، این موارد در روایت هاتفی کمتر دیده شده است.
۳.

تحلیل و بررسی داستانِ عامیانه حسینا و دل آرام (برپایه روایت شناسی ِ ساختار ی گریماس)

کلیدواژه‌ها: داستان عامیانه حسینا ودل آرام دوبیتی روایت شناسی ساختگرا گریماس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۲ تعداد دانلود : ۵۲۳
داستان عاشقانه حسینا و دل آرام، نُمایشی است روستایی درقالب دوبیتی هایی که از زبان راویان محلّی باز گو شده است و سرگذشت دل دادگی حسینا بر دل آرام است و گونه ای نو و بدیع از دوبیتی های پیوسته می باشد که از ساختار داستانی منسجمی برخورداراست. انسجام درطرح کلّی و روایی و دارا بودن نظم منطقی و علمی، نویسنده را برآن داشت تا با خوانشی نو از این داستان-که در لابه لای متون نو و مدوّن، فراموش شده است– ضرورت نگاه علمی به ادبیات داستانیِ عامیانه را مطرح کند. این پژوهش با رویکرد روایت شناسیِ ساختگرا به شیوه کتابخانه ای و با روش توصیفی- تحلیلی شکل گرفتهاست که به تحلیل علمی این داستان می پردازد. از آن جایی که ساختارروایی این داستان، به نظریهروایت شناسی گریماس نزدیک است، نویسنده، چهارچوب را برپایه نظریهگریماس بنانهاده است و ساختارِ اصلی روایت، با تغییر وضعیت ها بر اساس تقابل های دوگانه و زنجیره های روایی و الگوی کنشیِ روایت، تحلیل می شود. طرح داستان، ساختار و انسجامِ روایی دارد و از منظر تقابل های دوگانه و مربّع های معنایی موفّق است؛ امّا کنش ها در قاعده های نحوی در بخش زنجیره های اجرایی ضعیف است و این به دلیلِ فضای محدود روستایی است که داستان های عامیانهغنایی درآن شکل می گیرد. تحلیل و بازخوانیِ داستان های عامیانه غنایی برپایه نظریه های جدید، می تواند درشناخت و نُمودن عمیق ترِ این آثار، که گنجینه هایی از ادب شفاهی و مردمیِ ایران است، مفید باشد. طرح این نمونه، زمینه مناسبی برای گسترش آن به دیگر داستان های غنایی و عامیانه فارسی است.