فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
کهن الگوها از طریق ناخودآگاه جمعی و فردی می توانند بر تفکر و کنش فردی و اجتماعی انسان اثر بگذارند، اما بعضی از کهن الگوها در ذهن یک ملت نقشی تعیین کننده تر دارند. «کهن الگوی قربانی» را می توان از کهن ترین باورهای ایرانیان دانست که همواره در پیوستاری بی گسست در فرهنگ ما حضور داشته است. این پژوهش می کوشد با تحلیل نقش شخصیت ها در داستان، چگونگی بازتولید «کهن الگوی قربانی» در چهار رمان دلیران قلعه ی آخولقه، راهزن ها، قلب زیبای بابور و سایه ی هیولا را بررسی کند. حاصل این واکاوی نشان می دهد تفسیر جهان در این داستان ها، همچنان بر پایه ی نگرش اساطیری استوار است و بدون درنظرگرفتن پیچیدگی های جهان واقعی و راه حل های دیگر، به مخاطب القا می کند که برای رسیدن به خیر یا دفع شر چاره ای جز قربانی شدن یا قربانی دادن وجود ندارد.
بررسی سفر قهرمان در رمان سه گانه ی اَشَوَزدَنگهِه اثر آرمان آرین براساس الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوزف کمپبل با بررسی داستان های جهان، الگوی واحد و گسترده ای با عنوان «سفر قهرمان» برای تمام داستان ها و حتی زندگی انسان ها مطرح کرد. تکیه بر قهرمان به عنوان یکی از عناصر داستان نوجوان، اهمیتی خاص دارد و انتخاب روش زندگی و منش قهرمانان می تواند دید نوجوانان را به زندگی و هدف آن گسترده تر کند. مجموعه رمان اسطوره ای قهرمانی اَشَوَزدَنگهِه و شخصیت اصلی آن با ویژگی جاودانگی و هدف معنادارش، گزینه ی مناسبی برای بررسی الگوی سفر قهرمانی بود. ازاین رو، هدف از این پژوهش، نقد سفر قهرمان و بررسی تفاوت های روایتِ اشوزدنگهه با الگوی سفر قهرمان کمپبل بود؛ به همین دلیل، مراحل هفده گانه ی الگوی کمپبل در سفر قهرمانِ نوجوانِ داستان بررسی شد. در این بررسی مشخص گردید که قهرمان داستان در نبرد درونی خویش و در برابر اهریمن پیروز و به ارباب دو جهان تبدیل می شود. همچنین محققان در مراحل شکم نهنگ، امداد غیبی، زن در نقش وسوسه گر و جاده ی آزمون ها، جابه جایی و تکرار را در مقایسه با الگوی کمپبل ملاحظه کردند. براساس بررسی های صورت گرفته می توان گفت که الگوی سفر قهرمان با اینکه برگرفته از داستان های جهان است، نمی تواند جوابگوی همه ی رخدادهای داستانی باشد؛ با وجود این تفاوت ها، داستان اشوزدنگهه با کلّیت الگوی سفر قهرمانی کمپبل هم خوانی دارد.
نماد حیوانی شیر در مذهب و اساطیر ایران باستان و ادبیات منظوم فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
439 - 456
حوزه های تخصصی:
در ادبیات هر قومی شگردهای مختلفی برای جلب توجه خواننده و تأثیرگذاری بجا به کار گرفته می شود. یکی از این شیوه های ادبی کاربرد نماد و سمبل در متون نظم است تا نویسنده با زبانی نمادین و غیر مستقیم هدف مورد نظر خود را به خواننده انتقال دهد. استفاده از نماد حیوانات یکی از این موارد است که به شکل گسترده برای بیان مطلبی و توجیه هدفی و یا القای باوری خاص به کار برده می شود. در این مقاله به بررسی نماد حیوانی شیر می پردازیم. تا کنون نماد شیر در تاریخ و هنر و ادبیات مورد پژوهش واقع شده است؛ اما وجوه عرفانی و دینی این نماد کم تر مورد توجه واقع شده است. هدف مقاله حاضر بررسی این نماد از وجوه دینی و عرفانی و ادبی می باشد، تا با تکیه بر یافته های علمی بتوان خواننده را به درک درستی از نمادهای حیوانی شیر رهنمون شد.
اصول مدیریت زمان و آسیب شناسی آن در دیوان بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
259 - 285
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از زندگی و رسیدن به موفقیت از جمله اهداف اساسی انسان ها است. یکی از مهم ترین گام ها در این راستا تسلّط بر زمان و مدیریت صحیح آن می باشد و انسان ها به سوی کمال تا رسیدن به اصل، با گذر از آفت های روزگار( تلف کردن وقت) طی طریق می کنند. نتیجه اینکه اگر کسی ارزش وقت را بداند ارزش عمر را دانسته است. آنچه در این مقاله بازیابی و بررسی می شود روش بهینه استفاده از زمان و عوامل آسیب رسان به آن در اشعار بهار است. اشعاری که بر گذرا بودن عمر و غنیمت شمردن لحظه و زیستن در حال تأکید دارد و همین امر، میزان اهمیت این موضوع و ضرورت بررسی آن را نشان می دهد. تحقیق با کنکاش در منابع مکتوب با شیوه پژوهشی- توصیفی انجام شده است.
بررسی انگیزه های جنگ در شاهنامه فردوسی و ایلیاد و ادیسه هومر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
291 - 318
حوزه های تخصصی:
ادبیات تطبیقی، دانشی است که برخی آثار را با برخی آثار ادبی دیگر تطبیق می دهد یا ادبیات دو کشور یا چند کشور و معمولاً یک نوع ادبی را که در دو زبان مختلف پدید آمده است را با هم مقایسه می کند تا نقاط اشتراک و وجوه اختلاف فرهنگی آن ها را آشکار نماید. بنابراین ادبیات تطبیقی، چشم اندازی از افق های رنگارنگ هنر و ادبیات است که می تواند زمینه های فرهنگی ملت های گوناگون جهان را کشف کند و ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم آن ها را با یکدیگر نشان دهد. از آنجا که همه ملت ها خواسته یا ناخواسته از ادبیات یکدیگر الهام می گیرند، این ادبیات همواره همگانی تر و جهانی تر می شود. ادبیات شرق و ادبیات غرب مدام در حال تأثیر و تأثرند. این پژوهش به روش تحلیل کیفی، نگاهی تازه به متون کهن حماسی ایران و یونان دارد که برخی انگیزه های جنگ، در متن «شاهنامه» فردوسی و «ایلیاد و ادیسه « هومر را نشان داده. کارکردهای اساطیر مشترک را در دو منظومه برجسته کرده است.
تکواژ وابسته «غیر» و معادل های ترجمه ای آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکواژها در هر زبانی موضوع اصلی علم «ساخت شناسی واژگانی» به شمار می روند و به دوگروه وابسته و غیروابسته (آزاد) تقسیم می شوند. تکواژ وابسته «غیر» از تکواژهای معروف و پرکاربرد زبانی و از زمره ادوات رایج استثنا در علم نحو عربی است. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی بر آن است تا ساختارهای مختلف جدید و قدیم زبانی این تکواژ را شناسایی و معادل های ترجمه ای آن ها را ارائه کند و کاربرد اختصاصی هر یک را برای زبان آموزان عربی و مترجمین این زبان تبیین کند. این بررسی نشان داد تکواژ وابسته «غیر» از 10 ساختار و به تبع آن 10 معادل ترجمه ای در زبان عربی برخوردار است و ساختارهای «غیر + من + اسم جنس» و «غیر أنّ»، ساختار «غیر + ضمیر + من + اسم جنس/ اسم جمع» وساختار «من + غیر + مصدر موول / صریح» از جمله ساختارهای معاصر برای این تکواژ محسوب می شوند و هر یک معادل ترجمه خاص خویش را دارد. همچنین مشخص شد برخی ساختارهای جدید، جایگزین ساختارهای قدیمی این تکواژ هستند.
بررسی حکایات مشترک النوبه الثالثه کشف الأسرار و روح الأرواح براساس نظریه ترامتنیّت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژنت برای بررسی انواع روابط میان متنی متون، اصطلاح ترامتنیّت را مطرح می کند. ژانر یا گونه عرفانی بخش مهمی از ادب فارسی را به خود اختصاص داده است؛ به همین سبب، مطالعه ترامتنی متون برجسته عرفانی زوایای پنهان و ناگشوده میان آنها را روشن می کند. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، نخستین گامی است که مناسبات ترامتنی چهل و شش حکایت مشترک النوبه الثالثه کشف الأسرار و روح الأرواح را از منظر تئوری ترامتنیّت ژنت بررسی کرده است. به طور کلی نتایج این پژوهش عبارت است از: 1) از میان چهل و شش حکایت موجود در این دو کتاب، ده حکایتْ ذیل بینامتنیّت صریح، نوزده حکایت در شمار بینامتنیّت غیرصریح و هفده حکایت در ذیل بینامتنیّت ضمنی قرار می گیرد؛ 2) نتیجه جست وجوهای پیرامتنی نیز بیانگر آن است که همانندی های بسیاری ازنظر صورت و معنا در عنوان ها و صدر و ذیل آن حکایات وجود دارد. همین امر نویسندگان این پژوهش را هرچه بیشتر به درست بودن گمانه اقتباس میبدی از سمعانی هدایت می کند؛ 3) ازنظر رابطه سرمتنی، تقسیم بندی این دو کتاب عرفانی در ذیل گونه عرفانی تأیید می شود؛ 4) از دیدگاه ورامتنی در هیچ قسمت از حکایات النوبه الثالثه کشف الأسرار نقد و تفسیر مستقیم بر متن روح الأرواح دیده نمی شود.
حافظ و روان شناسی ترس
حوزه های تخصصی:
دیوان حافظ سراسر آکنده از بیم و امید است. حافظ با بیان ترس های بشر، شیوه ی چیرگی بر این ترس ها را به ما می آموزد. این ترس ها را از منظر پدیدارشناسانه در سه دسته ی عمده می توان طبقه بندی کرد: 1. ترس از جهان؛ 2. ترس از دیگری؛ 3. ترس از من. نگارنده در این مقاله بر آن است تا با تحلیلی روان کاوانه از ترس های حافظ، شیوه ی روبه رو شدن دو شخصیت برجسته ی دیوان او، یعنی رند و زاهد، را با ترس نشان دهد. این دو شخصیت البته می توانند ابعاد وجودی درون حافظ را به شکلی نمادین روشن سازند. زاهد برای چیرگی بر ترس، از آن می گریزد و به دنیایی خیالی پناه می برد که در آن آسیب ناپذیر است. او با فرار از واقعیت و با سرکوب-کردن ترس، آن را به ناخودآگاه می راند و همواره به شکلی درگیر ترس باقی می-ماند. رند از سوی دیگر با ترس روبه رو می شود، در دل ترس می رود و با تجربه ی درد بزرگ از آن گذر می کند و با تجربه ی ترس بر آن چیره می شود. او برخلاف زاهد از ترس های عمده ی بشری یعنی ناپایداری و ناشناختگی جهان، پذیرفته نشدن توسط دیگری و دیدن سایه ها، یعنی آلودگی ها و ضعف های خویش نمی گریزد. زاهد جهان را به مسئله فرومی کاهد و از درک راز جهان بی نصیب می ماند. از ناپایداری جهان می گریزد و به جهانی در آینده ای دور پناه می آورد. او در نگاهی یونگی از ترس پذیرفته نشدن در نقاب می رود و به نام می اندیشد. او از خویش نیز می گریزد و سایه های خویش را به دیگری فرامی افکند. رند برخلاف او جهان را رازی بزرگ می داند که باید در او سرگشته و حیران شد. او با مستی، موسیقی و عشق، یعنی با غور در اعماق ناخودآگاه، راز این سراپرده ی کهن را در می یابد. او با سایه ها روبه رو می شود و خود را گناه کار می داند؛ اما آن سوی سایه ها گنجی است که در آن امان واقعی است و او با تجرب ه و
بررسی سلوک عرفانی در قلعه سقریم نیمایوشیج با کاربست نظریه روایت شناسی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
249 - 282
حوزه های تخصصی:
مبحث روایت شناسی دارای چنان قدمتی است که پیشینه آن را می توان در آرای افلاطون و ارسطو یافت. در زمانه ما، ژرار ژنت (1930-2018) یکی از منسجم ترین نظریه های روایت شناسی را عرضه کرده است. این نوشتار جنبه های عرفانی قلعه سقریم نیما را با کاربست عناصر روایی نظریه ژنت بررسی می کند. در پژوهش حاضر که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است، نخست نظریه روایی ژنت معرفی می گردد، سپس، به تأثیر کاربست هر کدام از عناصر روایی این نظریه در منظومه پرداخته است و در پایان تأثیر کاربست مجموعه این عناصر در اثر ارزیابی می شود. هدف پژوهش حاضر این است که نشان دهد کاربست این عناصر تا چه اندازه در شکل دهی قلعه سقریم به عنوان اثری عرفانی نقش داشته و تا چه میزان به شاعر در بیان مفاهیم عرفانی یاری رسانده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که نیما، با به کارگیری متناسب عناصر رواییِ نظریه ژنت در اثر خود، (به طور ناخودآگاه) توانسته اثری همسو با آثار عرفانی ادبیات فارسی خلق کند و نیز با به کارگیری این عناصر روایی، مفاهیم عرفانی را به شیوه ای تأثیرگذار در اثر خود بازتاب دهد.
تأثیر فرم شعر پل الوار بر شعر احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از شهریور 1320 با رونق بازار کتاب و مجله در ایران، ترجمه ی آثار غربی به فارسی بیش از پیش رواج یافت. از جمله زمینه هایی که از این زمان به فارسی منتقل شد، شعر معاصر فرانسه بود که به واسطه ی آن بسیاری از شاعران ایرانی به مطالعه و ترجمه ی آثار شعری فرانسوی پرداختند. احمد شاملو از شاعرانی است که اشعار چند شاعر فرانسوی، از جمله پل الوار، را به زبان اصلی خوانده و برخی را ترجمه کرده است و از آنها تاثیراتی نیز پذیرفته است. در مقاله ی حاضر سعی شده است به شیوه ای روشمند، و بر اساس رویکردی تطبیقی، تأثیرپذیری شاملو از الوار در سطح فرم شعر مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد و برای پرسش هایی پیرامون اشکال مختلف تأثیرپذیری شاملو از الوار پاسخ هایی ارائه گردد. حاصل پژوهش حاضر، بیانگر این است که: شاملو، در سطح واژگان، ترکیب ها، حروف ربط، تکرار، کاربست خاص صفت و قید در موسیقی شعر، حذف و سبک شروع شعر از الوار تأثیر پذیرفته است. البته این تأثیرپذیری به شکلی نیست که شاملو را مقلدی صرف بدانیم، بلکه او با استادی تمام، ساختارهای شعر الوار را به فارسی منتقل کرده، با در هم آمیختن آن با ساختارهای متون کهن فارسی، نقش خاص خود را رقم زده است.
بررسی جلوه های پایداری در سروده های زنان فلسطینی و الجزایری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
237 - 257
حوزه های تخصصی:
بی شک مسأله فلسطین به عنوان تراژدی جهان امروز شناخته شده است و موضوع فلسطین هم اکنون به عنوان یکی از مباحث مهم محافل بین المللی و سازمان های دولتی به شمار می آید. در کنار آن استعمار کشور الجزایر توسط فرانسوی ها و جنایت های آنان در حق الجزایری ها و انقلاب آزادی بخش ایشان، بازتاب وسیعی در ادبیات این دو ملت داشته اند. زنان نیز به عنوان بخشی از جامعه، تحت تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آن بوده، و با تمام توان خود در آن تحولات ایفای نقش کردند. لذا در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر نمونه های شعری به بررسی شعر زنان فلسطینی و الجزایری در جریان مقاومت پرداخته شده و مضامینی چون وطن دوستی، دعوت به مبارزه، سرزنش حکام و محکوم کردن پیمان نامه بالفور و مبارزه طلبی در شعر آنان بررسی شده است.
خلقت، مفهوم «انسان» و «انسان بودن» نزد حافظ و گوته
حوزه های تخصصی:
در اين مقاله به موضوع «خلقت انسان»، «خود انسان» و «انسان بودن»، با تکيه بر تعابير و تفاسير مختلف ادبی در غزليات لسان الغيب حافظ و آثار گوته (Goethe 1749-1832) شاعر معروف آلمانی پرداخته می شود. موضوع فوق در ادبيات و آثار تغزلی ايران و آلمان با هم مقايسه می شود، نمونه های متعددی از آرا و نظرات ادبا، شعرا و فلاسفه ی هر دو کشور ارائه می گردد و با توضيحات مختلف همراه می شوند. سابقه و تاريخچه ی ديدگاه های دينی در خصوص خلقت انسان نيز از زاويه ی ديدگاه های ادبی مطرح می شوند. در اين راستا تا حدودی مشابهت های فرهنگی ادبی و برداشت های دينی از کتب مقدس آشکار می شوند. به ديدگاه ها و نظرات ادبای مذکور با ذکر مثال های متعدد و مستند از آثار آنان پرداخته می شود. اعتقاد به جهان ماورا و بهشت، علل هبوط و سقوط انسان به زمين، نبرد خير و شر، نيکی و بدی، نيروهای الهی و اهريمني در وجود انسان مطرح می گردد. به منظور شناخت وجود انسان و برجستگی ويژگی های خاص انسانی، فرق ماهيتی انسان با فرشتگان و ديگر موجودات جمع بندی و همراه با توضيحات به نظر خواننده می رسد. همچنين سعی می شود تا درباره ی ابعاد مختلف شخصيتی، جايگاه انسان در هستی، تفاوت بين «انسانِ معمولی»، «اَبَرانسان» و «انسان کامل» مباحثی مطرح شود. به معيارهای «انسان بودن» و انسانيت اشاره می شود، موقعيت انسان در چالش های موجود در نبردهای مختلف درونی و بيرونی در پهنه ی وسيع هر دو ادبيات غنی ايران و آلمان با هم مقايسه می شوند. تأثيرات متقابل فرهنگی در آثار مشهور جهانی آشکار می گردد. اين موضوع در نهايت بر اهميت تحقيقات و گفتگوهای ميان فرهنگی صحه گذاشته و زمينه های تعامل بيشتر بين ملت ها را فراهم می سازد. همچنين بر مشابهت های ذاتی و ريشه ی مشترک انسان ها به واسطه ی آدم وحوا و احترام به انسانيت محض تأکيد می گردد.
رویکردهای گوته به ادبیات جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات جهانی واکنشی در برابر ناکامی ها و کاستی های ادبیات ملی است. آرمان آشکارش یکپارچگی مردم جهان و آرمان پنهانش برتری جویی و فزون خواهی ملی است. راه کارش پیوند میان سخن وران جهان و ابزارش فرهنگ زبان و ادبیات است. روی کردهای گوته به ادبیات جهانی بازتاب آرمان ها، اندیشه ها و رخ دادهای روزگار او هستند. از این رو، گوناگون و پرشمار هستند و پیوسته دگرگون می شوند. مقاله پیشِ رو، برآن است، با بررسی روی کردهای گوته به ادبیات جهانی، به واکاوی خواست او از ادبیات جهانی، خاستگاه، مرزها و چند و چون دیدگاهش بپردازد.
بررسی تاریخ گرایی نو در خاموشی دریا اثر ورکور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح نوتاریخ گرایی، امروزه به رویکردی گفته می شود که تاریخ را آنگونه که تاریخ نگاران به نظر مخاطب می رسانند پذیرا نیست. این رویکرد، و نه نقد ادبی، در دهه هشتاد قرن بیستم و بیشتر بر مبنای اندیشه های استفِن گرینبلَت آمریکایی شکل گرفت. به عقیده گرینبلَت باید نوتاریخی گرایی را خوانشی از متن مورد نظر بدانیم و نه یک مکتب نقد. هدف نوتاریخ گرایان آثار ادبی دوران های گوناگون تاریخ را مد نظر قرار می دهند، تا با بررسی چند جانبه و شبکه ای ارتباط متون ادبی با سایر متون از جمله متون تاریخ جنبه های درون متنی و برون متنی اثر ادبی را روشنتر کنند و روابط قدرت و برساخت های فرهنگی،اجتماعی و ایدئولوژیکی هر دوره تاریخی رابشکافند. از دیدگاه آنان هیچ تفاوتی میان متون ادبی و غیرادبی وجود ندارد. در این مقاله سعی بر آن خواهد بود گونه ای تحلیل ارائه شود که علاوه بر تأثیر تاریخ و نویسنده در خلق اثر ادبی عوامل درون متنی مانند روابط قدرت به منزله مهم ترین بافت موجود در متن خاموشی دریا بر اساس نظریه گرینبلت و میشل فوکو بررسی شود .
نگرشی تطبیقی از منظر محتوایی به غدیریه های علاء الدین حلّی و شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
109 - 137
حوزه های تخصصی:
علاءالدین حلّی (786م) و سید محمد حسین بهجت تبریزی (1285ش) هر دو از شاعران نامور زبان و ادب عربی و فارسی به شمار می آیند که همواره ارادت خاصّه خود را نسبت به اهل بیت (ع) ابراز داشته اند. در پژوهش حاضر، نگارندگان با هدف تطبیق غدیریه های فارسی و عربی(موردپژوهی غدیریه دو شاعر) و با روش توصیفی- تحلیلی به جنبه های مشترک در موضوع غدیر و مسأله امامت و خلافت به حق ایشان و مدح امام علی(ع) و بیان دلاوری ها و رشادت های آن حضرت، و همچنین جایگاه ادبیات ملتزم نزد دو شاعر پرداخته اند. از نتایج مهم پژوهش حاضر می توان به بررسی موشکافانه حادثه غدیر خم نزد هر دو شاعر و تأکید بر حقانیت امامت علی ابن ابی طالب ، دفاع از مظلوم و دعوت به آگاهی مردم، بسامد تشبیه و استعاره در غدیریه، دلاوری های علی(ع) در جنگ بدر و اُحُد و ذکر حوادث کربلا اشاره کرد که در شعر شهریار و علاء الدین حلّی نمایان است.
التهجین فی الروایه الجزائریه المعاصره على ضوء نظریه هومی بابا (روایه "کیف ترضع من الذئبه دون أن تعضک" لعماره لخوص أنموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
31-50
حوزه های تخصصی:
یتعرّض المهاجرون لتغیّرات جذریه فی کیفیه التعامل مع البیئه الجدیده أثناء الهجره وإن هاجس الحفاظ علی الثقافه الوطنیه من جهه والتواصل البناء مع البیئه الجدیده من جهه أخری یعتبران من تعقیدات تعامل مجتمع المهاجرین مع السکان الأصلیین. بما أنّ الروایه والقصه من أکثر الأدوات خلودا لتصویر التحدیات التی یواجهها المهاجرون عند اعتناقهم الهویه المزدوجه، تناول العدید من الکتّاب العرب فی أعمالهم الأدبیه موضوع المهاجرین فی أوروبا، منهم الروائی الجزائری المعاصر عماره لخوص فی روایه "کیف ترضع من الذئبه دون أن تعضک" التی تدور أحداثها حول المهاجرین من دول العالم الثالث الذین هاجروا إلی إیطالیا.یرسم الروائی أزمات هویه المهاجرین والتناقضات الثقافیه والاجتماعیه والدینیه التی تعرّضوا لها فی البلد المستضیف. یحاول المقال الحاضر إلى تحلیل موضوع الهجنه فی شخصیه المهاجرین علی ضوء آراء هومی بابا الناقد الأمیرکی ذو أصل هندی مستعینا بالمنهج الوصفی التحلیلی، ومن أبرز النتائج التی توصلنا إلیها هی أن لخوص یجسّد الهویه المهجنه للمهاجرین فی شؤون کالدین والطعام واللغه والاسم والعادات والتقالید وأنّ معظم المهاجرین الجدد ماعدا بطل الروایه؛ أمدیو غیر قادرین علی خلق الخطاب والتبادل الثقافی مع السکان الأصلیین، وقد یؤدی عجزهم علی التعامل مع فضاء الهجره إلی عدم تمکنهم من قبول الهویه الجدیده.
بررسی تطبیقی غزل واسوخت فارسی و غزلواره ضدپترارکی انگلیسی (Anti-Petrarchan Sonnet) و زمینه های اجتماعی، فرهنگی، و تاریخی آنها: مطالعه غزل هایی از وحشی بافقی و ویلیام شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
119-148
حوزه های تخصصی:
غزل فارسی و غزلواره انگلیسی (Sonnet) در طول حیات پُرفرازو نشیب خود تصویرهای مختلفی از معشوق را به نمایش گذاشته اند. طی این دوران، شرح و توصیف معشوق در غزل واسوخت فارسی و نیز غزلواره ضدپترارکیِ انگلیسی (Anti-Petrarchan Sonnet) دستخوش تغییر شدند به گونه ای که معشوق دیگر موجودی اثیری و بی نقص به حساب نمی آمد و عاشق از نکوهش و تحقیر معشوق ابایی نداشت. پژوهش حاضر با بهره از شیوه ای توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر مکتب تطبیقیِ آمریکایی و نیز بر اساس نظریه بوطیقای تاریخی وسلوفسکی مبنی بر اشتراکات ادبیات جهان فارغ از تاثیروتاثّر مستقیم و تکامل تاریخی-فرهنگیِ ادبیات ها، درصدد مقایسه و موازنه غزل واسوخت فارسی با غزل ضدپترارکیِ انگلیسی می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که این دو شیوه غزل سرایی از نظر محتوایی کاملا شبیه به هم هستند امّا آبشخور و علل اصلی ظهور آنها فراخور محیط اجتماعی-فرهنگیِ با یکدیگر فرق می کنند؛ شعر واسوخت فارسی ماحصل یکپارچگیِ سیاسی، اقتصادی، مذهبی و فرهنگی در عهد صفویان و متاثّر از فرهنگ هندی و با تکیه بر عینیّت گرایی و نزدیکی به توده مردم شکل گرفت، درحالی که غزلواره ضدپترارکیِ انگلیسی متاثّر از ذائقه متنوع آن سرزمین و تقریبا همزمان با غزلواره پترارکی و در همان بستر ظهور کرد. برای تبیین بهتر موضوع نیز غزل هایی از وحشی بافقی (939-991 ق) و ویلیام شکسپیر (1564-1616 م) مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند.
تحلیل رمان خارج الجّسد از عفاف البطاینه بر اساس مبانی فمینیستی (نگرش آسیب شناسانه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
87 - 106
حوزه های تخصصی:
اندیشه های فمینیستی که در دوران معاصر و پس از انقلاب صنعتی از اروپا آغاز شد و در سراسر جهان گسترش پیدا کرد، در حوزه ادبیات نیز، راه یافت و نویسندگان بسیاری فارغ از جنسیّت، به حقوق تضییع شده زنان در جوامع مردسالار پرداختند و دغدغه های زنانه را در سطوح خرد و کلان بازگو کردند. با توجه به ریشه دوانیدن باورهای مردسالارنه در جوامع عربی، پرداختن به مسائل زنانه در ادبیات این کشورها روایی داشته است. از این بین، عفاف البطاینه در رمان خارج الجّسد تحت تأثیر باورهای فمینیستی و ساختار مردسالار جوامع خود، با رویکردی انتقادی سعی در تشریح وضعیّت نابسامان زنان و ارائه راهکارهایی برای برون رفت این قشر از شرایط موجود دارد. در این تحقیق، با کاربست مبانی فمینیسی (نگرش آسیب شناسانه) و روش توصیفی تحلیلی، دیدگاه های نویسنده در رمان مذکور بازگو و تبیین شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که البطاینه به مسائلی چون: انقیاد کامل جنس زن در برابر مردان؛ ازدواج سنّتی در جوامع شرقی؛ احساس سرشکستگی از مؤنث بودن؛ سرکوب عشق و عاطفه در جوامع شرقی از ترس قضاوت های نادرست جامعه؛ ارائه چهره ای خشن و منفی از مرد؛ مساوات طلبی؛ انتقاد به باورهای نادرست جامعه اشاره کرده است. منی به عنوان شخصیّت اصلی رمان، با سفر به کشورهای غربی و تغییر نام و چهره خود، به طور کامل دچار استحاله فرهنگی شده و مؤلّفه های فرهنگ زن ستیز و مردسالار جامعه عربی را نفی کرده است.
تحلیل روانکاوانه اشعار آرمانی سیمین بهبهانی و غاده السمان بر مبنای نظریه کارن هورنای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد روانکاوانه برای اوّلین بار توسط زیگموند فروید بنیان گذاری شد. پس از وی شماری از متفکران روانشناس و روانکاو همچون کارن هورنای، کارل گوستاو یونگ، آلفرد آدلر با دیدگاه ها ی روان شناسانه خود به مطالعه ادبیات پرداختند، بر این اساس نقد روان شناختی پدید آمد. آنها کوشیدند متن ادبی را با نگاهی روان شناسانه بررسی کنند و ضمیر ناخودآگاه و ناهوشیار شاعر یا نویسنده را بر طبق مفاهیم نظری روانشناسی کشف کنند.آرمان شهر دنیایی است که زاییده فکر اخلاق گرای شاعران، هنرمندان، نویسندگان و اندیشمندان و همچنین حاصل بروز احساسات و عواطف آنان نسبت به خود و جامعه خود است و از سوی دیگر نشانگر احساس تعهد و رسالت اجتماعی آنان می باشد. اندیشه های آرمان گرایانه که نقطه مقابل رئالیسم است، نخستین بار توسط افلاطون مطرح شد. این اندیشه ها، دفاعی در برابر سختی های روزگار، رنج ها و مرارت هایی بود که بشر متحمل شده است. در این پژوهش اشعار آرمانی سیمین بهبهانی و غاده السمان با توجّه به نظریه کارن هورنای مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که هر دو شاعر اشعار آرمانی را دست مایه مطلوبی برای بیان انزواطلبی خویش که از شیوه های دفاعی در نظریه اضطراب اساسی کارن هورنای است، قرار داده اند.
بررسی تطبیقی مهم ترین مؤلفه های رمانتیسم در شعر شاملو و تاگور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
311 - 341
حوزه های تخصصی:
تاگور از برجسته ترین شخصیت های ادبی هندی و جهانی به شمار می رود که شهرت اصلی او در شاعری است. شاملو نیز شاعر، نویسنده و مترجم ایرانی است که نماینده اصلی شعر سپید در زبان فارسی به شمار می رود. آثار و اشعار تاگور و شاملو از ابعاد گوناگون ادبی، به ویژه مؤلفه ها و ویژگی های مکتب رمانتیسم قابل تحلیل و بررسی است. هرچند به لحاظ جهان بینی، شرایط مکانی زمانی و زبانی متفاوتند، از نظر بعضی گرایش های فکری، ادبی و مضامین غنایی وجوه تشابهی دارند. شاملو و تاگور بیشتر از مکتب رمانتیسم متأثر شده اند. در این جستار به شیوه توصیفی، تحلیلی و ارزیابی کمی به بررسی تطبیقی مهم ترین مولفه های مکتب رمانتیسم، همچون: طبیعت، تخیل، فردیت، آزادی، سفر، نوستالوژی و عشق در شعر آنان پرداخته شده است. به طورکلی بسامد به کارگیری سه مولفه طبیعت، رفتار انسانی و طبیعت و فردیت در اشعارشان همسان است. هردو عاشق طبیعت بودند و از عناصر طبیعت برای خلق تصویرهای تخیلی بهره برده اند؛ البته شاملو از عنصر خیال بیشتر از تاگور بهره گرفته است. هر دو به عشق معتقد بودند و به جز جنبه های جسمانی معشوق به روح و پاکی او نیز نظر داشتند؛ تاگور بیشتر به عشق عرفانی پرداخته است. دغدغه هر دو آزادی انسانی بود و می کوشیدند، اصلاحاتی را در جامعه ایجاد کنند.هردو زندگی و مرگ را چون سفر دانسته اند.