فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۶۱ تا ۴٬۲۸۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
سنت فکری – فلسفی غرب از افلاطون و ارسطو و حتی پیش تر از آن، تا قرن بیستم و در اندیشه و آرای فردینان دوسوسور زبانشناس سوئیسی، تحت تاثیر رویکردی دو قطبی، گفتار را بر نوشتار ترجیح می داده است. در این نگره، انتقال کامل معنا از طریق «گفتار» امکان پذیر می نمود؛ حال آن که نوشتار تنها فرع و جانشین گفتار قلمداد می شد. بطور طبیعی، چنین رهیافت کلام محورانه ای، سرانجام عرصه را برای هرمنوتیک کلاسیک فراهم می کرد. آن جا که دغدغه وصول به نبت مولف، هدف تفسیری عنوان می شد. با نگاهی گذرا به تاریخ و فرهنگ ایرانی- اسلامی، می توان مدعی شد،که با چنین تجربه وتلقی ای مشابه ،در گفتمان اندیشگی زبان و ادب کلاسیک مواجه هستیم. چنان که بطور خاص، ناصرخسرو این مهم را سامان بخشیده است. وی از یکسو با تمهید مقدمات نظری و در قالب عناوینی چون «نام و نامدار»، «نطق و قول و کلام» و «قول و کتابت»، به دفاع ازکلام محوری می پردازد و سرانجام به برتری گفتار بر نوشتار رای می دهد و از دیگر سو، با تفکیک میان تنزیل به عنوان ظاهر کتاب و شریعت و تاویل به مثابه باطن و روح آن، حصول به نیت مولف را ،هدف غایی موول معرفی می نماید، این مقال طرح و شرح مبسوط این مدعا خواهد بود.
منشاء آرمان گرایی نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه های ورود سعدی به آیین فتوت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی علل و عوامل تاریخی - سیاسی ورود واژگان بیگانه نظامی به زبان فارسی در دورة قاجاریه تا سال 1300 ه.ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی به فرازیولوژی زبان روسی و مقایسه آن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده ویژگی های معنایی و دستوری عبارات خاصی از زبان، که معمولاً تحت عناوین مختلفی مانند ""تمثیل"" ، ""امثال و حکم""، ""اصطلاحات""، ضرب المثل ها""، "" تعبیرات"" ، ""کنایات"" و سایرعبارات مشابه به صورت پراکنده و از دیدگاه های مختلف ادبی، مردم شناسی، فرهنگ شناسی، مثل شناسی، فولکلور شناسی و غیره، مورد تحقیق پژوهشگران قرارگرفته است، از منظر زبان شناسی ودر قالب شاخه ای از این علم که در زبان شناسی روسی وتا حدودی غربی عنوان ""فرازیولوژی"" را به خود گرفته است موردارزیابی قرارگیرد. در ادامه ""عبارت شناسی"" به عنوان معادلی برای ""فرازیولوژی"" در زبان فارسی پیشنهاد شده و دلایل ارائه این پیشنهاد به تفکیک ذکر گردیده است. همچنین، آنچه را که در سرفصل های آموزشی رشته زبان روسی دردانشگاه های ایران با عنوان درس ""اصطلاحات و تعبیرات"" ارائه می شود مورد نقد قرار داده و پیشنهاد شده است عنوان درس از "" اصطلاحات وتعبیرات"" به ""عبارت شناسی"" تغییر باید. درنهایت هدف اصلی این مقاله فتح بابی است برای پاسخ صاحبنظران به این سوال اساسی که درزبان فارسی معادل دقیق phraseologie (فرانسوی)، фразеология (روسی) و Phraseologie (آلمانی) چیست؟.
بررسی تطبیقی نوستالژی در شعر أحمد عبد المعطی حجازی و نادر نادرپور
حوزه های تخصصی:
نوستالژی یا دلتنگی برای گذشته، حالتی است روانی که به صورت ناخودآگاه در فرد آشکار و تبدیل به یک اندیشه می شود. در زمینه ی ادبیات، این حالت برای شاعر یا نویسنده ای رخ می دهد که پیرو انگیزش های فردی و اوضاع اجتماعی - سیاسی، دچار احساس دلزدگی از زمان حاضر می شود و اندیشه ی بازگشت به گذشته و خاطرات شیرینش را در سر می پروراند و سپس شعر و یا نوشته ی خود را آمیخته با فضایی غم انگیز می نماید.
احمد عبد المعطی حجازی و نادر نادرپور به عنوان دو شاعر پرآوازه ی ادبیات معاصر عربی و فارسی و پرچمدار مکتب ادبی رمانتیسم، با توجه به شرایط فردی و اجتماعی زمانه ی خود و با گریز از آن زمان، بخش عمده ی شعرشان را آمیخته با غصه، حسرت و دلتنگی برای گذشته نموده اند.
نگارندگان در این پژوهش، با مطالعه ی توصیفی و تحلیلیِ دفترهای شعری این دو شاعر، و با استناد به مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، به بررسی و مقایسه ی چگونگیِ نمود این اندیشه ی شعری در شعر این دو شاعر پرداخته اند. برخی از نتایج نشان داد که این دو شاعر، در مضامین نوستالژیکی، دوری از سرزمین، کودکی، معشوق، خانواده، آشنایان و آینده ی آرمانی اشتراک دارند. همچنین ثابت شد که نوستالژی، سبک شعری دو شاعر را در عناصر تکرار، موسیقی، و اسلوب استفهام، تحت تأثیر قرار داده است.
میهن دوستی در شعر ملک الشعرای بهار و جمیل صدقی زهاوی
حوزه های تخصصی:
همزمان با انقلاب مشروطه در ایران و انقلاب مردم عراق علیه عثمانی ها، شاعرانی پا به عرصه ی ادبیات نهادند که وطن خواهی و میهن دوستی یکی از مضمون های مشترک اشعارشان است؛ میهن دوستی این شاعران در قالب موضوعاتی همچون؛ استعمار ستیزی، عدالت خواهی، نفی استبداد، آزادی طلبی و... خود را نشان داد؛ این شاعران، خواهان آزادی و پیشرفت کشورشان بودند و رشد و ترقی وطن خود را در گرو آزادی بیان و اندیشه و گاه آزادی زنان می دیدند. برخی از آنان با پیروی از فرهنگ مغرب زمین، آزادی زنان از حجاب را نوعی گام نهادن در مسیر رشد و پیشرفت تلقی می کردند و در اشعار خود، خواهان تحقّق این خواسته بودند. از جمله ی این شاعران، بهار و زهاوی دو شاعر بنام معاصر ایران و عراق هستند که هر دو در یک دوره ی زمانی می زیستند و با یکدیگر دوستی دیرینه و گفت وگوهای ادبی داشتند، آن دو در روزگاری زندگی می کردند که بسیاری از مسایل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی دو کشور شبیه به یکدیگر است؛ بهار در عصر خفقان مشروطه و شاهان قاجار و زهاوی در دوران پر اختناق پادشاهان عثمانی زندگی می کرد.
درآمدی توصیفی-تحلیلی برچیستی و ماهیت ادبیات تطبیقی
حوزه های تخصصی:
در تعریف و تبیین چیستی ادبیّات تطبیقی، اصول و مبانی آن، کارکردها و حوزه های مطالعاتی، روش ها و رویکردهای آن و ... میان پژوهشگران، اتفاق نظر وجود ندارد. وجود مکاتب سه گانه در ادبیات تطبیقی (فرانسوی، آمریکایی، روسی) نشانه ای بر عدم تبیین در تعریف و ماهیّت این حوزه ی معرفتی می باشد. در این مقاله با توجّه به این اصل فلسفی (روش شناختی در علم ونیاز به شناخت هر دانش) به تحلیل سه مسأله؛ موضوع، غایت و روش این معرفت از معارف بشری پرداخته می شود. علاوه بر این، نسبت ادبیّات تطبیقی با نقد جدید، بنیامتنیّت، نظریه ادبی ... نیز پرداخته خواهد شد تا مشخص شود که هویّت و جایگاه این دانش در میان دیگر دانش ها چیست؟
جلوه های خردورزی ایرانیان باستان در شاهنامه و منابع عربی
حوزه های تخصصی:
خردگرایی از اندیشه های بنیادین فرهنگ ایرانی است، زیرا این فرهنگ، سعادت و رستگاری آدمی را در استخدام خرد می داند. از این دیدگاه خرد بزرگترین موهبت الهی و مهم ترین ابزار برای مبارزه با دیوهایی است که در درون آدمی به صورت صفات ناپسند چون حرص، خشم، حسد و...فرو خفته اند. این بینش از آغاز تا پایان، چون خون در پیکر شاهنامه جاری است. فردوسی در جای جای شاهنامه صفات نیک و آثار پر برکت آن را بر می شمارد و در ستایش امور پسندیده و نکوهش امور ناپسند، خرد را معیار قرار داده، آن را چون ترازو ملاک سنجش می داند. این جهان بینی، موجب شده است که فردوسی ستایش خرد را مقدم بر ستایش پیامبر بیاورد و برخلاف دیگر ستایش گرانِ دانش، قید و شرطی برای ستایش دانش نیاورد. در شاهنامه، سخنان حکیمانه ی بسیاری دیده می شود که فردوسی آنها را از خردمند، مرد خرد، خردمند ایران و... نقل کرده است، تأمل در منابع عربی که آکنده از اقوال حکیمانه ایرانیان است، نشان می دهد بسیاری از این خردمندان، حکیمان ایرانی چون بزرگمهر و انوشروان هستند.
عشق و مستی در شعر ابن فارض و حافظ
حوزه های تخصصی:
ابن فارض و حافظ در فرهنگ مصر و ایران جایگاهی مشابه دارند. ویژگی های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی روزگارشان همانند بوده است. هر دو به مشرب عشق ومستی و نیز اندیشه های وحدت ِوجودی ابن عربی متمایل بودند. در نقد فرد و اجتماع کوشیده و شیوه ای ملامتی داشته اند و.... این همدلی ها، همزبانی حافظ با ابن فارض را در ابعاد فکری-ادبی به دنبال داشته است.
ازجمله، چنان که از قراین برمی آید ابن فارض و حافظ، جهان بینی، عرفان و سلوک اجتماعی و فردی خود را بر شالوده ی عشق بنانهاده و از شُرب مدام سخن گفته اند به گونه ای که در باور آن ها عشق– عموماً یا خصوصاً- مهم ترین موضوع هستی شناسی، مبدأ و معادشناسی، انسان شناسی و بزرگ ترین انگیزه برای تعالی آدمی است. در مقاله ی حاضر با مقدمه ای درباره ی اسباب آشنایی حافظ با ابن فارض، دیدگاه آن ها را درباره ی حقیقت عشق ومستی، منشأ حسی و ماورائی عشق، اوصاف و اقتضاهای عشق، دشواری های طریق عشق و اسباب آن، ارزش عشق، ادعای عاشقی، نشانه های عشق، مراتب عشق، نسبت عقل و عشق، ویژگی های عاشق (ازجمله: مستی)، با روش توصیفی- تطبیقی بررسی کرده ایم.
تحلیل تطبیقی هفت وادی عرفان با سوره ی حضرت یوسف و داستان شیخ صنعان
حوزه های تخصصی:
در کتاب مقامات الطیور، داستان شیخ صنعان، شاخه ای فرعی یا داستانی در میان داستان است که ضمن بیان توجّه عطار به شیوه ی داستان در داستان؛ پیوندی از داستان مثال با قهرمان های انسانی و تمثیل با شخصیّت های حیوانی را در کل منطق الطیر به نمایش می گذارد. از دیگر سوی، در محتوا، همان محتوای بخش پرندگان، یعنی هفت وادی سیر و سلوک را به دیگر زبان نقل می کند.
این داستان؛ یعنی شیخ صنعان (صنعا، سمعان) پیوندهای ویژه ای (در ظاهر و باطن) با سوره ی مبارکه ی یوسف(ع) دارد و نیز، سفر جان و تن شیخ پیر بغداد را در هفت منزل خطرناک عشق به نمایش می گذارد تا تأییدی بر سخن رمزی عطار در بخش داستان پرندگان باشد.
این پژوهش، برآن است تا بر اساس مبانی نظری ادبیات تطبیقی، پیوند دو سویه ی داستان شیخ صنعان با قرآن (داستان حضرت یوسف) و داستان پرندگان و هفت وادی یا هفت خان عروج روحانی را نشان دهد.
غزل – ساقی نامه از هنرهای حافظ
حوزه های تخصصی:
از آن جا که قرار است در این نوشتار کوتاه غزلی از حافظ بررسی شود که از جهت قالب ساقی نامه نیست اما به لحاظ معنی و محتوا می شود آن را ساقی نامه فرض کرد، ابتدا شرحی را که در باره ی ساقی نامه نوشته اند، نقل می کنم. در دایره المعارف (2/1236) ذیل ساقی نامه نوشته اند:
شخصیت هنری حافظ از دیدگاه روان شناسی اجتماعی
حوزه های تخصصی:
موریس مترلینگ می گوید که در زندگی بیش تر مردم چیزی جز خوردن، خوابیدن، زاد و ولد و کار وجود ندارد، ولی هنرمند از این گروه مستثنا است. او چون دیگران نمی اندیشد و چون دیگران زندگی نمی کند. هنرمند به پدیده ها چون دیگران نمی نگرد و از کنار مسائل به سادگی نمی گذرد؛ بلکه او نکته بین و نکته سنج است و پیچش موی را می بیند. گیرنده ی هنرمند قوی تر است و گاه مانند ژول ورن آینده را پیش بینی می کند.
عاشقانه ها ، عارفانه های سعدی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نویسنده با نگاهی کوتاه به تکوین شعر غنایی در ادبیات فارسی و روند تکاملی آن در قرن هفتم در شیراز به بررسی درونمایه غزلیات سعدی و تقسیم بندی آن به عاشقانه ها و عارفانه ها پرداخته و بر آن است که اگرچه هنوز در تقسیم بندی غزل های سعدی اجمالی وجود ندارد، اما بن مایه ای مشترک وجود دارد و آن عشق است؛ عشقی که همگان آن را به عنوان دغدغة اصلی شاعر در غزل پذیرفته اند.
بدعت التزالم در غزل های سعدی
حوزه های تخصصی:
نویسنده مقاله ضمن بررسی صنعت التزام و تاریخچه آن و نیز رویکرد ادبیات قدیم و ادبیات معاصر به این صنعت، آن را شگرد بیانی و هنری در کلام و زبان شاعر می داند.
پس از آن به توضیح مصداق هایی از صنعت التزام در نقد ناقدان پرداخته و معتقد است که در آثار پیشینیان تنها دو مورد التزام در قافیه و تکرار در شعر صورت می گیرد، اما در صنعت پردازی شاعرانی سعدی، دایره بستة قواعد، در هم می شکند و بدعت های نو و قابل توجهی در همه جوانب در آثارشان دیده می شود.
غزل دختر انفاس سعدی: نگرشی مختصر در غزل سعدی و بررسی نسبت میان عقل و عشق
حوزه های تخصصی:
غزل فارسی گسترة عظیمی را در عرصة شعر و ادب فارسی به خود اختصاص داده است. در این گستره، مضامین برخاسته از احساسات و عواطف درونی آدمی بیش از سایر مفاهیم جلوه گری کرده است. علاوه بر این، راز و رمزهای عارفانه نیز در این عرصه جلوه گری ها داشته و مفاهیم نمادینی را بر جای نهاده است. غزل سعدی صرف نظر از عاشقانه یا عارفانه بودنش به جهت هنر و زبان آوری، لطافت و فصاحت همواره مورد توجّه همگان بوده و قرن ها بی بدیل و تقلیدناپذیر بوده است. در این مقاله ضمن نگرشی مختصر بر غزل سعدی، از بین مضامین بی شمار سخن سعدی دو مضمون بنیادین عقل و عشق و نسبت میان این دو در غزلیات وی مورد بررسی قرار گرفته و شواهدی نیز از غزلیات و هم از سایر آثار وی ارایه می گردد.
هرکس به تماشایی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با تأکید بر مقوله زبان و اهمیّت نقش آن به عنوان وسیله ای برای بیان مقاصد، نویسنده به اوج بلاغت و فصاحت موجود در غزلیات سعدی اشاره نموده، دو غزل از غزلیات سعدی را که یکی پیچیده و دشواریاب است و دیگری ساده و آسان فهم، برگزیده، وجود اختلاف آن دو و نیز چگونگی فهم آنها را توضیح می دهد.