فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
123 - 139
حوزه های تخصصی:
«اضافه» در زبان، عبارت است از اسناد یک اسم به اسم دیگر به قصد فایده ای همچون تعریف، تخصیص، تخفیف و توضیحات مختلف دیگری که حسب نیاز لفظ مضاف، پدید می آید. در ترکیب اضافی، اسم دوم را متمّم اسم اول دانسته اند و براساس نیازی که در لفظ نخست وجود دارد، فایده و حتّی نوع اضافه مشخّص می شود. این فایده در زبان عربی زیر عنوان های «تعریف»، «تخصیص»، «تخفیف» و «فرار از قُبح» مطرح شده است؛ امّا در زبان فارسی، با عنوان کلّی «متمّم» از آن سخن رفته است که به انواع مختلفی تقسیم می شود. بی شک، ترکیب های اضافی، صرف نظر از نوع آن ها، نقش مهمّی ازلحاظ معنی سازی در جملات دارند و کمترین کوتاهی در درک رابطه دوطرف اضافه و نقش معنی سازی آن ها در ساختار کلّی عبارت، در فهم و درک معنا اختلال جدّی ایجاد می کند. نوشتار پیش رو که به روش تحلیلی - توصیفی انجام پذیرفته و انواع ترکیب های اضافی را در زبان عربی و فارسی بررسی کرده است، روشن ساخته که ترکیب های اضافی در هردو زبان فارسی و عربی، با همه تفاوت هایی که ازنظر تعریف و مصداق دارند، در بسیاری جنبه ها باهم مشترک هستند و کارکردی مشابه دارند؛ همچنین در پژوهش حاضر روشن شد که در برخی موارد از مباحث نظری، اضافه در فارسی متأثّر از زبان عربی بوده است.
بررسی مقدمه دکتر بهرام مقدادی در رمان فرار
منبع:
ادبیات متعهد دوره دوم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۲
4 - 7
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی «زاویه دید» در رمان «أُمُّ سعد»(کنفانی) و خاطرات «دا»(زهرا حسینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زاویه دید، یکی از مهم ترین عناصر داستان نویسی است. چشم اندازی در روایت که خواننده از رهگذر آن داستان را تجربه می کند. در نقد عنصر زاویه دید، دو ژانر به نام خاطرات دا اثر اعظم حسینی در حوزه دفاع مقدس ایران و رمان امّ سعد نوشته غسّان کنفانی از ادبیات مقاومت فلسطین برگزیده شده است. هدف پژوهش، تحلیل زاویه دید، شگردها و فن های دو نویسنده یا راوی و تأثیر آن بر درون مایه های داستان و شیوه پژوهش، نیز توصیفی-تحلیلی با رویکرد تطبیقی و بیان نقاط اشتراک و نیز افتراق در دو داستان بوده است. ساختار دا در قالب زندگی نامه، تداعی معانی، روایت غیر خطّی و مستند است. ساختار امّ سعد بر مبنای روایت خطّی است که در دو بُعد واقع گونه و نمادین، بازگویی می شود. نتایج تحقیق نشان داد، شیوه های زاویه دید بیرونی در امّ سعد و تکنیک های زاویه دید درونی در دا فراگیرتر است. کنفانی از دید درونی اوّل شخص نویسنده و شخصیت امّ سعد بر محور تکنیک های تک گویی درونی، حدیث نفس، جریان سیّال ذهن و انواع دید بیرونی بهره می برد. دا نیز ضمن استفاده از این دو شگرد، در حوزه دید درونی ازجمله تک گویی نمایشی استفاده بیشتری می برد و در انواع زاویه دید بیرونی شواهد کمتری دارد. چشم انداز مشترک دو روایی ادبی، دید اوّل شخص تک گویی درونی، خودگویی و سوم شخص نمایشی یا عناصر زاویه دید است. نگارندگان در جُستار حاضر، ابتدا به زاویه دید و انواع آن سپس به شگردها و تکنیک های دید راوی دو داستان پرداخته اند.
تطبیق و بررسی ویژگی های اقلیمی و روستایی در رمان های «زائری زیر باران» اثر احمد محمود و «الربیع العاصف» اثر نجیب الکیلانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
180 - 201
حوزه های تخصصی:
ادبیّات اقلیمی به عنوان یکی از زیرشاخه های مهم ادبیّات داستانی در تحولات اجتماعی و سیاسی اکثر جوامع تأثیر داشته است. احمد محمود و نجیب کیلانی، دو نویسنده بزرگ معاصر فارسی و عربی، از جمله نویسندگان متعهد با اتکا به فرهنگ بومی، مشکلات جامعه را مطرح و اذهان را برای چاره جویی و درک آن ها در قالب داستان های خود فرا می خواندند. داستان «الربیع العاصف» از آثار نجیب کیلانی در مورد روستایی با امید و رنج در امتداد تحولات تاریخی معاصر مصر در اواخر قرن بیستم است. داستان «زائری زیر باران» اثر احمد محمود نیز انعکاس اوضاع اقلیم جنوب و مصائب مردم را با چیره دستی در صحنه های نمایش داستان با نگاه نویسنده نقاد به تصویر کشیده است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی از محدوده مورد مطالعه به بررسی و ارزیابی عناصر اقلیمی با روش کیفی- تطبیقی پرداخته است. ابتدا منابع اولیه در حیطه های جغرافیایی و محلی استخراج شده از آثار احمد محمود و نجیب کیلانی در ارتباط با پیامدهای اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. اهمیت بررسی این موضوع زمانی آشکار می شود که در صورت شناخت تأثیر هویت بومی و محلی بسیاری از مشکلات اجتماعی و فرهنگی در جوامع اسلامی نیز حل می شد. نتایج حاصل از این پژوهش برای دست یابی به عناصر اقلیمی و بومی تأثیرگذار بمنظور اهداف توسعه پایدار لازم و ضروری است.
بررسی و تطبیق روایتگری در آثار غزاله علیزاده، با تکیه بر رمان های «خانه ادریسی ها»، «شب های تهران»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
202 - 234
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی به عنوان علمی جدید، به بررسی ساختار حاکم بر روایت های داستانی می پردازد. با استفاده از شاخص های علم روایت شناسی، می توان به الگوی ساختاری روایت ها دست پیدا کرد. زبان شناسان متعددی به ارائه نظریات مبسوطی در این زمینه پرداخته اند و در این میان، مطالعات ژرار ژنت از وسعت فراوانی برخوردار است. او در مطالعه روایت های داستانی، بر سه شاخص کلی "زمان"، "حالت یا وجه" و "صدا و لحن" تکیه می کند. غزاله علیزاده، از نویسندگان معاصر ادبیات داستانی ایران به شمار می رود که آثارش از دیدگاه علم روایت شناسی، قابل تأمّل است. این نوشتار با تکیه بر نظر روایت شناسان به ویژه نظریه های ژرار ژنت، به بررسی سه مؤلفه مذکور در آثار این نویسنده پرداخته است. روایت در گذشته و، گذشته در گذشته، روایت زمان حال و عبور مکرّر از زمان حال به گذشته، ویژگی برجسته آثار مذکور از لحاظ زمانی است. بیش تر رویدادهای این آثار، روی خط مستقیم و متوالی روایت شده اند استفاده از شتاب منفی و مثبت، بسامد و انواع آن، کانون صفر و کانون درونی، روایت درون داستانی با زاویه دید اول شخص، تک گویی، حدیث نفس و من شاهد، روایت برون داستانی با زاویه دید سوم شخص، هم چنین روایت پسازمانی و همزمانی، از ویژگی های روایت در رمان های فوق الذکر است.
نقد و تحلیلِ تمثیل های تصویری، در رساله مقامات القلوبِ ابوالحسین نوری با تکیه بر نظریه های پژوهشی پُل نویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عرفان، بیشتر از مسائلی بیان ناپذیر و غیرمحسوس سخن به میان می آید که اهل طریقت با آن در ارتباط هستند. در متون عرفانی، مؤّلف با به کارگیری زبان ارجاعی از امکانات ادبی زبان از جمله «تمثیل» استفاده می کند تا به تبیین مفاهیم انتزاعی بپردازد. عمده ترین هدف تمثیل ها تعلیم سالک برای طی مراحل سلوک و شوق رسیدن به کمال است. بازیابی تمثیل ها در متون عرفانی یکی از راه های دستیابی به آموزه ها و اصول مورد نظر عرفاست. کاربست زبان تمثیلی در عرفان، به «ابوالحسین نوری» منسوب است. در پژوهش حاضر ضمن اشاره ای کوتاه به مباحث مربوط به پیشینه و کارکرد تمثیل، با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی اطلاعات و منابع کتابخانه ا ی، محتوا و درونمایه رساله «مقامات القلوب» و گونه های تمثیل از قبیل تمثیل های قرآنی، استعاره و تشبیهات تمثیلی، با تکیه بر نظریه های پژوهشی «پُل نویا» از منظر مبانی نظری، بازیابی و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مقامات و اصول مورد نظر اهل طریقت، در انتزاعی ترین شکل خود، در این رساله جای گرفته اند. تمثیل غیر روایی تصویر معنا، به همراه استعاره، تشبیهات و اضافه های تمثیلی، از پربسامدترین نوع تمثیل در رساله مقامات القلوب هستند.
بررسی کارکردهای نظریه ی اسکوپوس در ترجمه ی ادبیات کودک و نوجوان (مطالعه ی موردی ترجمه های فارسی «قصص الحیوان فی القرآن الکریم» نوشته احمد بهجت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی کارکردهای نظریه ی اسکوپوس در ترجمه ی ادبیات کودک و نوجوان
(مطالعه ی موردی ترجمه های فارسی قصص الحیوان فی القرآن الکریم نوشته احمد بهجت)
مصطفی مهدوی آرا*
سیدمهدی نوری کیذقانی**
چکیده
نقطه ی مقابل نظریه های مبدأگرایی همچون حلقه ی بلاغت گرایان لهستانی، نظریه ی اسکوپوس قرار دارد و محور این نظریه بر این اصل استوار است که هدفمندی، شاخص اصلی موفقیت مترجم در فرایند ترجمه است و کارکرد ترجمه کاملاً بستگی به سطح دانش، انتظارات و هنجارهای خوانندگان هدف دارد. در این جستار برآنیم تا میزان کارایی این نظریه را در ترجمه ی ادبیات کودک و نوجوان بررسی کرده و با رویکرد انتقادی بر مبنای این نظریه، ترجمه های فارسی قصص الحیوان فی القرآن الکریم را بررسی کنیم. این مجموعه ی داستانی را احمد بهجت، نویسنده ی معاصر مصری نوشته است. استفاده از تکنیک های روایی زیبا و جذاب در این مجموعه ی داستانی باعث شده که این کتاب با توجه و اقبال بسیاری از مترجمان و خوانندگان فارسی زبان مواجه شود. این مجموعه را مترجمانی چون مجتبی رحماندوست، محمدحسین حسینی، لطیف راشدی و علی چراغی و... بارها به فارسی ترجمه کرده اند. جستار حاضر درصدد است میزان هدفمندی این مترجمان را در ترجمه ی اثر مدّنظر برای مخاطبان کودک و نوجوان بررسی کند. نگارندگان در این نوشتار کوشیده اند با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، دو ترجمه ی رحماندوست و حسینی را در پرتو نظریه ی اسکوپوس به صورت تطبیقی
نقد و میزان موفقیت هر یک را در ترجمه ی هدفمند این اثر واکاوی نمایند. نتایج این جستار نشان می دهد که برخی ابهامات موجود در متن ترجمه شده طبق نظریه ی اسکوپوس نشان از این دارد که مترجمان گاه از مخاطب محوری و هدفمندی ترجمه غفلت کرده اند؛ در نتیجه انسجام داخلی متن و میزان هماهنگی آن با متن مبدأ از بین رفته است. ابهامات موجود گاه به دلیل تقید بیش ازحد به متن و گاه نشناختن سطح دانش مخاطبان کودک و نوجوان بوده است.
واژه های کلیدی: ترجمه ی ادبیات کودک و نوجوان، قصه های قرآنی، کارکردها، نظریه ی اسکوپوس.
* استادیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه حکیم سبزواری m.mahdavi@hsu.ac.ir (نویسنده ی مسئول)
** استادیار زبان و ادبیات عربی دانشگاه حکیم سبزواری sm.nori@hsu.ac.ir
تاریخ دریافت مقاله: 4/8/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 23/4/1400
تحلیل ابیات و روایات دفتر اول مثنوی بر اساس نظریه بدخوانی خلاق هارولد بلوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۸
263 - 291
حوزه های تخصصی:
بدخوانی خلاق نظریه ای ست که هارولد بلوم آن را بر مبنای بینامتنیّت؛ یعنی روابط میان متون و تأثیرپذیری آثار ادبی از یکدیگر مطرح کرده است. بر این اساس، همواره کشاکشی میان شاعران و نویسندگان جدید با گذشتگان وجود دارد. بلوم در مهمترین اثر خود به نام «اضطراب تأثیر» بر رابطه دوسویه اما ستیزه جویانه مؤلفان جدید با مؤلفان گذشته تأکید کرده است. شاعران و نویسندگان جدید برای رهایی از دلهره تأثیرپذیریِ متون گذشته با بدخوانی خلاق به روش هایی برای خلق آثار جدید دست می زنند و با این کار می کوشند تا خود را از پیشینیان برتر بدانند. در این پژوهش دگرگونی هایی را که مولوی به منظور رهایی از اضطراب تأثیرپذیری آثار پیشین، اعمال کرده است و نسبت های بدخوانی خلاق بلوم در مثنوی را به شیوه تحلیلی تطبیقی بررسی می کنیم. یافته های پژوهش نشان می دهد که روش خلاقانه مولوی در آفرینش داستان ها و حکایات و برای رها کردن خود از تأثیر متون گذشته، مصداق بدخوانی خلاقانه ای است که بلوم مطرح می کند و به این منظور از شگردهای گوناگونی مانند تداعی، ایجاد مضامین تعلیمی و دینی و حکمی، تغییر در عناصر داستان و فرافکنی بهره برده است.
درآمدی برظرفیت های مطلوب هفت پیکر نظامی برای ساخت بازی رایانه ای در سبک نقش آفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درآمدی بر ظرفیت های مطلوب هفت پیکر نظامی برای ساخت بازی رایانه ای در سبک نقش آفرینی علیرضا پورشبانان* چکیده در مقاله ی پیش رو، هدف این است که با بررسی شاخص های مطلوب متن هفت پیکر برای تولید بازی رایانه ای اقتباسی، به روش توصیفی تحلیلی به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که در این متن و متون مشابه، چه ظرفیت هایی شرایط را برای خلق بازی رایانه ای در سبک نقش آفرینی مناسب کرده و با تمرکز بر چه شاخص هایی می توان هفت پیکر را اثری مطلوب برای بازی سازی در نظر گرفت. از این زاویه، به نظر می رسد وجود قالب داستانی پرفراز و فرود و درون مایه های متنوع پرمخاطب در کنار تعدد فضا و مکان و وجود ابرقهرمانی با قابلیت هم ذات پنداری فراوان و با تعامل در نقش های متفاوت، در کنار حضور دیگر شخصیت های جذاب و موجودات عجیب و شگفت انگیز با ظرفیت ایجاد کشش در گستره ای از انواع چالش های ذهنی و مبارزه ای، ازجمله مهم ترین ویژگی هایی است که این متن را به اثری مناسب برای تولید بازی های رایانه ای اقتباسی تبدیل کرده است. * استادیار گروه عمومی دانشکده کاربردی دانشگاه هنر تهران alirezap3@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 27/7/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 5/4/1400
آیا متن می تواند کودک را به آغوش گیرد؟ کندوکاو خواننده ی نهفته در داستان های کتاب های درسی فارسی دوره ی اول دبستان (اول تا سوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیا متن می تواند کودک را به آغوش گیرد؟ کندوکاو خواننده ی نهفته در داستان های کتاب های درسی فارسی دوره ی اول دبستان (اول تا سوم) سودابه شکراله زاده* چکیده هدف کلی این تحقیق بررسی خواننده ی نهفته در داستان های کتاب های درسی فارسی دوره ی اول دبستان (اول تا سوم) بر اساس نظریه ی «خواننده ی درون کتاب» ایدن چمبرز است. به دنبال این هدف کلی بر سه هدف جزئی تمرکز می شود: بررسی توانایی داستان های به کاررفته در این کتاب ها در به درون متن کشیدن مخاطب؛ کشف مفهوم کودک نهفته در این داستان ها و بررسی این موضوع که آیا این داستان ها را می توان اثر کودک دانست یا خیر. این تحقیق نشان می دهد کیفیت شگردهای خواننده ی نهفته (سبک، زاویه ی دید، طرفداری و شکاف های داستانی) در این داستان ها به صورتی است که احتمال اینکه بتواند خواننده را درون متن بکشد اندک است. کودک نهفته در داستان ها، کودکی ناآگاه و ناقص از نظر شناختی است که زیر سایه ی سنگین اقتدار بزرگ سال باید به تعلیمی گراییِ غلیظی تن دهد تا به نقطه ی غایی رشد مدنظر بزرگ سال دست یابد. کودک باید به هنجار شود و کدهای اخلاقی، دینی، فرهنگی و اجتماعی جامعه ی بزرگ سال را اجرا کند و همانند بزرگ سال سخن گوید و بیندیشد. کودک در جایگاه وسیله ای بازنمایی می شود که باید در سویه ی تجربه، آگا هی و جامعه پذیری محض گام بردارد. گرایشی به کودک زدایی به چشم می خورد که این گرایش با شیوه هایی مانند آموزش مستقیم، تن ندادن به گفت وگو با کودک، زیبایی شناسی زدایی، انتقال مستقیم کدهای اخلاقی، دینی و اجتماعی بزرگ سالانه، عاری بودن داستان ها از تخیل، عاطفه، بازی گونگی و شیطنت های کودکانه و رقیق کردن طنز اعمال می شود. به جز دو داستان پری کوچولو و روباه و خروس به دشواری می توان دیگر داستان ها را آثار کودکی دانست که بتوانند با کودک ارتباط گیرند. واژه های کلیدی: ایدن چمبرز، خواننده ی نهفته، داستان، کتاب های درسی فارسی دبستان، کودک. * استادیار گروه آموزش و پرورش دانشگاه علامه طباطبائی Shokrollahzadeh.sue@atu.ac.ir تاریخ دریافت مقاله: 18/3/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 9/9/1400
سه گانه اسلام، ایمان و احسان از نظر خواجه یوسف همدانی (با تکیه بر دست نویس نویافته الکشف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۸
67 - 95
حوزه های تخصصی:
اسلام، ایمان و احسان، سه گانه اصلی ابعاد زندگی دنیوی و اخروی است. مستند این سه گانه حدیثی است معروف به حدیث جبرئیل که نشان می دهد اسلام بر اعمال ظاهری، ایمان بر اعمال باطنی و احسان بر مشاهده و رؤیت دلالت دارد. بنابراین مؤمنان مسلمان اند، و اهل احسان مسلمان و مؤمن اند. اگرچه برخی از صوفیه اسلام و ایمان و گاه احسان را تفسیر و تأویل کرده اند، خواجه یوسف همدانی (440- 535 ق) نگاه ویژه ای به این مقولات دارد و نخستین کسی است که به طور گسترده این سه گانه را در دو اثر خود آورده است؛ نخست در کتاب رتبهالحیات و سپس در کتاب الکشف عن منازل السائرین الی الله. الکشف (به شماره 438، کتابخانه نافذپاشا) مفصّل ترین اثر خواجه یوسف است که تاکنون منتشر نشده است. براساس دست نویسی نویافته از این اثر کوشیده شد تا دیدگاه های وی استخراج و بررسی گردد. در این جستار نشان داده می شود که خواجه یوسف به این سه گانه چه نگاه ویژه ای داشته و مراتب سیر صعودی انسان را در این مراحل به گونه ای تبیین کرده که پیش از وی مطرح نبوده است. از این منظر انسان از مرتبه اسلام به ایمان و سپس به احسان سیر می کند و درنهایت، به رؤیت می رسد که خواجه آن را حریّت و آزادی می خواند.
مواجهه قهرمان با "لامیا" در پویانمایی گیسوکمند و فیلم آهوی پیشونی سفید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مواجهه ی قهرمان با «لامیا» در پویانمایی گیسوکمند و فیلم آهوی پیشونی سفی سمیرا بامشکی* بهاره رفاهی** چکیده «لامیا» یکی از اساطیر یونان است که طی ماجرایی به هیولا تبدیل می شود. «لامیا» پس از تبدیل شدن به هیولا در مکان های دورافتاده، تاریک و مرطوب زندگی می کند و به کودکان آسیب می رساند. در این پژوهش به بررسیِ اسطوره ی کهنِ «لامیا» به عنوان یک هیولا-زن از نظرگاه یونگی و قهرمانِ مقابل «لامیا» از نظرگاهِ سفر قهرمانِ کارل پیرسون در پویانماییِ گیسوکمند و فیلم آهوی پیشونی سفید یک، دو و سه می پردازیم. دو پرسش اصلیِ این جستار این است که چرا «لامیا» در داستان ها ظهور می یابد؟ و قهرمان چگونه می تواند بر آن فایق آید؟ همچنین هدف از این جستار نشان دادن ارتباط میان داستان ها و روان بشر و مسائل عمیق بشری است که گاه ممکن است به صورت هیولا در داستان ظاهر شوند. بر پایه ی نظرگاه روان شناسیِ یونگی، ظهور «لامیا» در این دو داستان، می تواند نمایان گر عقده ی مادری باشد. یونگ عقده ی مادری را نوعی اختلال در روان معرفی می کند که در دوره ی کودکی و در ارتباط با مادر در روان کودک شکل می گیرد. در این دو داستان قهرمان پس از مواجهه با لامیا که در اینجا در نمادِ «آگاهی از نقص وجودی انسان» است، وارد مسیر سفر قهرمانی می شود و در پایان نه تنها بر این نیمه ی تاریک وجود خود غلبه می یابد و به سعادت دست پیدا می کند، بلکه در نقشِ حامی به دیگران نیز کمک می کند. * استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد bameshki@.um.ac.ir (نویسنده ی مسئول) ** دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان refahibahare@gmail.com تاریخ دریافت مقاله: 14/7/1399 تاریخ پذیرش مقاله: 6/7/1400 1. Rapunzel
مطالعه تحلیلی تأثیر شعر موج نو بر تصویرگری کتاب کودک در ایران با تاکید بر آثار احمدرضا احمدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی تحلیلی تأثیر شعر موج نو بر تصویرگری کتاب کودک در ایران با تاکید بر آثار احمدرضا احمدی سیدرضا حسینی* نفیسه میرزاپور** نیما رمضانی*** چکیده موج نو با مجموعه شعر «طرح» از احمدرضا احمدی در سال 1341 در ایران پا به عرصه ی وجود گذاشت. این جریان به طور خلاصه، عبارت بود از فراروی از سلطه ی پدرسالارانه ی سمبولیسم و رمانتیسم و ساختارگرایی در شعر نیمایی و گرایش به نوعی نگرش سوررئالیستی و ساختارزدایانه به پدیده های هستی و انسانی. تبدیل شعر به نثری ساده و روان، استفاده گسترده از قوه ی تخیل، تجسم برای عینیت بخشی به واقعیت های شعری و دستیابی به تصاویر ناب و کمیاب از مهم ترین ویژگی های شعر موج نو است. تصاویر موج نو، هیچ کدام در پی اثبات چیزی نیستند؛ بلکه خود اتفاقی تازه و یگانه اند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر شعر موج نو بر تصویرگری کتاب کودک در ایران، برای دستیابی به ساختار جدید تصویر و رویکرد تصویرگران در مصورسازی کتاب های کودکان است. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که: جریان موج نو و مؤلفه های تأثیرگذار آن چه روندی بر سبک تصویرگری کتاب کودک در ایران داشته است؟ ارتباط میان متن و تصویر در تصویرگری کتاب های شعر موج نو چگونه است؟ روش پژوهش حاضر بر مبنای هدف، بنیادی نظری و بر مبنای روش، از نوع توصیفی تحلیلی است که در آن از تحلیل و تطبیق در تبیین بهره گرفته می شود. جامعه ی پژوهش، شامل نُه داستان از آثار کودکانه ی احمدرضا احمدی است که با عنوان «مجموعه رنگ عشق» تصویرسازی شده است. همچنین شیوه ی تحلیل آثار کیفی است. یافته ها نشان می دهد که جریان موج نو در شعر معاصر و به تبع آن تأثیرش در ساختارشکنی در تصویرگری کتاب های کودکان به نوعی گرایش مسلط تبدیل گشت؛ به طوری که از دهه ی هشتاد به بعد شاهد ظهور هنرمندانه ی آثاری هستیم که در تصاویر داستانی، مرز خیال و واقعیت برداشته شده است. همچنین تصویرگران متأثر از جریان موج نو، ورای متن، خواستار دگرگونی هایی در تصویر بوده اند. * استادیار گروه نقاشی دانشکده هنر دانشگاه شاهد تهران rz.hosseini@shahed.ac.ir (نویسنده ی مسئول) ** دانشجوی دکتری تاریخ تحلیلی تطبیقی هنر اسلامی، دانشکده هنر دانشگاه شاهد تهران n.mirzapour63@gmail.com *** استادیار زبان و ادبیات فارسی واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران n.ramezani59@yahoo.com تاریخ دریافت مقاله: 10/7/1400 تاریخ پذیرش مقاله: 23/1/1401
آگاهی هایی تازه درباره تاج الدّین محمود اُشْنوی و ارتباط وی با مجدالدّین بغدادی و دربار خوارزمشاهیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
9 - 44
حوزه های تخصصی:
نیست و پژوهشگران نیز با حدس و گمان درباره جزئیّات زندگی وی سخن گفته اند، انتشار هرگونه سندی که بتواند برخی از زاویای زندگی او را روشن تر سازد، اهمیت خواهد داشت. در این مقاله، ضمن بررسی آرای پژوهشگران درباره زندگی و آثار اشنوی، نامه ای نویافته از مجدالدّین بغدادی را معرفی کرده ایم که از فحوای آن چنین برمی آید که اشنوی حوالی سال های 597 تا 602 ق. ضمن اقامت در هرات، در خانقاهی کهن به هدایت مریدان و درس و وعظ می پرداخته است و مقام و آوازه اش چنان بلند بوده که اطرافیان محمد خوارزمشاه، از ترس نفوذ معنوی او، در صدد تخریبش بر آمده اند و تلاش کرده اند تا نظر سلطان را درباره وی تغییر دهند. خوارزمشاه نیز به محض محاصره هرات، او را زندانی کرده است، اما درنهایت عارف بزرگی همچون مجدالدین بغدادی، ضمن تعظیم و بزرگداشت وی، از نفوذ بسیار زیاد خود در دربار خوارزمشاهیان برای رهایی او از بند اسارت استفاده کرده است.
خداشناسی عرفانی در المواقف و المخاطبات ابوعبدالله نفّری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
99 - 130
حوزه های تخصصی:
«خدا شناسی» و ارتباط با خدا مهم ترین موضوع در عرفان است و عارفان در این زمینه نگاه ویژه و تفسیر خاصی داشته اند. ابوعبدالله نفّری یکی از همین عارفان است که گزارش تجارب عرفانی خود را در دو کتاب المواقف و المخاطبات در بندهای متعدد و با زبانی بسیار پیچیده ارائه کرده است که می توان نگرش خدا شناسانه او را از آن مطالب استنباط کرد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که «شناخت خدا» در اندیشه عرفانی نفّری چه ویژگی هایی دارد؟ نگارنده در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی محتوای «خدا شناسانه» اندیشه عرفانی وی را استخراج و تدوین کرده و به این نتیجه رسیده است که نفّری اصرار زیادی بر ناتوانی انسان در شناخت حق دارد، امّا این موضوع به معنای تعلّق او به «تعطیل» و تنزیه صِرف نیست. با تکیه بر ناتوانی در شناخت خدا، او از «جهلی مقدّس» در شناخت خدا پرده برداری می کند و درواقع دیدگاه تنزیهی خاصی در این زمینه دارد. به اعتقاد نفّری این خودِ خداوند است که شناسنده خود به بنده اش است. او از اصطلاح «تعرّف» در این زمینه استفاده کرده است. بخش نهایی مقاله نیز به موضوع چگونگی ارتباط با حق اشاره دارد.
عقل را خود کسی نهد تمکین؟ ( شرح دو بیت از حدیقه سنایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۹
131 - 150
حوزه های تخصصی:
حدیقه سنایی از امهات متون ادب فارسی؛ و سنایی سراینده آن پایه گذار سبک نوینی در شعر از نظر موضوع و محتواست. حدیقه اگرچه یک مثنوی نسبتاً طولانی با ساختار توصیفی است، گاه مفهومی را با ایجاز کامل بیان می کند که فهم دقیق آن نیازمند شرح و تفصیل است. ازجمله بیت هایی که سنایی آن را به اجمال مطرح کرده، اما فهم و درک آن نیازمند شرح مفردات برای فهم کل بیت است، می توان به دو بیت زیر اشاره کرد: عقل را خود کسی نهد تمکین در مقامی که جبرئِیل امین کم ز گنجشکی آید از هیبت جبرِئیلی بدان همه صولت در این دو بیت که درباره ناتوانی عقل در شناخت و معرفت باری تعالی است، چند واژه مرتبط با هم دیده می شود که به دلیل ناسازگاری ظاهری فهم بیت را مشکل می سازد: عقل، جبرئیل، گنجشک، هیبت و صولت. در اینجا جبرئیل براساس فلسفه مشاء و اندیشه های سهروردی همان عقل است و صولت جبرئیل به عظمت و بزرگی او نظر دارد وقتی پیامبر(ص) از مقام خاکی به او می نگرد. گنجشک یا صعوه نیز جبرئیل است وقتی در مقام هیبت قرار دارد و پیامبراکرم از افق اعلی به او می نگرد. روش تحقیق در این مقاله همان روش اسنادی و مراجعه به متون و مستند کردن مطالب به آن است و نتیجه کلی نیز بیان عجز و ناتوانی عقل در شناخت و معرفت خداوند و برطرف شدن معمای این دوبیت است.
بررسی تطبیقی شبکۀ مفهومی و عناصر روایی دو رمان ژانر جنگ: وداع با اسلحه اثر ارنست همینگوی و زمین سوخته اثر احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژانرجنگ، نوعی ادبی است که بیش از آن که به جنگ و گفتمان غالبِ برآمده از پیامدهای تاریک و شوم آن بپردازد، ماهیت ادبیات ضد جنگ دارد و پیام آن صلح و دوستی است. دو رمان وداع با اسلحه، اثر ارنست همینگوی و زمین سوخته اثر احمد محمود، دو نمونه مناسب از ادبیات ضد جنگ در دو بافت موقعیتی متفاوت از دو نویسنده ایرانی و آمریکایی هستند که آیینه شفافِ نابسامانی های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه درگیر جنگ به شمار می روند. بررسی تطبیقی این دو رمان و تحلیلِ شبکه مفهومی، عناصرساختاری و روایی آن ها، ما را به سنجش تطبیقی پیرنگ داستانی، کاربرد عناصر زبانی و سبکی و فرم و ساختار این دو رمان هدایت می کند. به رغم توانایی و قابلیت این دو رمان در ارائه هنرمندانه رویدادهای مربوط به جنگ، شیوه متفاوت روایت در رویکرد روایی دو نویسنده، شبکه مفهومی و درون مایه های آن ها و نیز عناصر ساختاری و پردازش داستانی و فرم، به اضطراب متن در زمین سوخته و وقار وآرامش در متن وداع با اسلحه انجامیده است و ازاین رو، اگرچه زمین سوخته، نمونه بومیِ درخور اعتنایی از ژانر جنگ به شمار می رود ولی وداع ب ااسلحه بر بلندای نوع ادبی رمان و در مرتبه ای فراتر از ژانر جنگ ایستاده است.
نگاره «گفتگویی با دانته درباره کمدی الهی»: استعاره کلاژ در بازنمود ادبیات جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آنچه با نام «ادبیات جهان» از سوی نویسندگان و کارشناسان ادبی به خوانندگان نشان داده می شود، بیش از آنکه دربردانده نمونه های برگزیده ادبی از کشورهای گوناگون به گونه ای برابر و بدون مرزبندی های فرهنگی و سیاسی باشد، گلچینی است از نویسندگان و نوشته های ادبی کشورهایی که بنا بر تلاش های ملی و جهانی خود توانسته اند به جهانیان شناسانده شوند. این رویکرد گزینشی در شناسایی «ادبیات جهان» که به ویژه از سمت باختر آغاز گردیده و توان فراوانی در پاسداشت برتری خود نشان داده، در بنیان، همانند بکارگیری شگرد کُلاژ در شیوه نگارگری «پاره گفتگو» است، به گونه ای که آفرینش و گسترش جستار «ادبیات جهان» و پرورش آن در دوران تاریخی و ادبی گوناگون را می توان همچون آفرینش یک نگاره کلاژ دانست و این هنر را در چارچوب ادبیات هچون یک استعاره از ادبیات جهان پنداشت. این پژوهش، با رویکردی میان رشته ای، با واکاوی ساختار و درون مایه ادبی نگاره «گفتگویی با دانته درباره کمدی الهی» از سه هنرمند چینی-تایوانی، در سبک کلاژ، تلاش دارد در سایه انگاره های «کارناوال» از باختین و «دورخوانی» از فرانکو مورِتی، که از انگاره های پرکاربرد در روشن سازی جستار «ادبیات جهان» هستند، به کالبدشکافی چرایی گزینش چهره های ادبی آن بپردازد و به گونه ای کارکرد استادان، ناشران، مترجمان و کارشناسان ادبی در برپاسازی «ادبیات جهان» را بررسی کند.
طرح واره های تصوری در «الکتاب» سیبویه و بازنمود آن در ترجمه فارسی (مطالعه موردی باب های اشتغال)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در چهارچوب معنی شناسی شناختی به موضوع طرح واره های تصوری در کتاب سیبویه به عنوان یک متن دستوری و نحوه انعکاس آن در ترجمه فارسی پرداخته است. هدف از این پژوهش تبیین ساخت های مفهومی به عنوان زیرساخت الگوهای زبانی به منظور دستیابی به بن مایه های فکری نویسنده و فهم آسان تر الکتاب و در پی آن ارائه ترجمه دقیق است. روش اتخاذ شده توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر استقراء ناقص و با تکیه بر مدل طرح واره ای ایوانز و گرین است. نمونه گیری از 11 باب (8666 کلمه) الکتاب انجام شده است که به موضوع اشتغال می پردازد. طرح واره های نیرو، مهارشدگی، فضا و جابه جایی به ترتیب بیشترین بسامد را داشتند. در ترجمه نیز نظر به ویژگی های سبک ساز سیبویه، دو راهکار تصریح و ترجمه اصطلاحی منجر به حذف یا جایگزینی طرح واره های فضا، جابه جایی و مهارشدگی در موارد قابل توجهی شده است، اما طرح واره های نیرو با ساختار زبانی مشابه در زبان مقصد بازنمود یافته اند.
بررسی سطح فکری قصیده «این سیه مار جهان را شده افسونگر» از پروین اعتصامی بر اساس نظریه ارتباط کلامی یاکوبسن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
27 - 52
حوزه های تخصصی:
پروین اعتصامی به عنوان شاعری متعهد و مردمی، در اشعار خود به دغدغه های گروهی اهمیت بسیاری داده است. او در این راستا در قصیده «این سیه مار جهان را شده افسونگر»، نگاهی تعلیمی دارد و مجموعه ای از بایسته ها و نبایدهای اخلاقی را تشریح می کند و کلام خود را به بهترین نحو برای برقراری ارتباط با مخاطب عام و خاص به کار می گیرد. هدف و مسأله اصلی پژوهش حاضر، پرداختن به کیفیت بازنمایی آموزه های اندرزی در شعر مذکور بر اساس مبانی نظریه ارتباط کلامی یاکوبسن است. دلیل استفاده از نظریه یاکوبسن این است که او در آراء خود به ابعاد گوناگون سویه های ارتباط گیری گیرنده (مخاطب) و فرستنده (خالق اثر) اشاره کرده است. از این رو، با کاربست آن می توان زوایای جدیدی از سطح فکری سبک شعر پروین را مورد بررسی قرار داد. نتایج تحقیق نشان می دهد که نقش ترغیبی زبان در این شعر برای سوق دادن مخاطب به انجام بایسته های اخلاقی و پرهیز از کاستی های منشی بوده است. شاعر با تکیه بر نقش همدلی، نقش مخاطب را در خوانش و درک متن برجسته تر کرده است. نقش عاطفی، بیانگر چیرگی منِ اجتماعی پروین بر منِ فردی اوست. نقش ارجاعی، بیانگر تلاش شاعر جهت شرح مفهوم دنیاگریزی با تأکید بر مؤلفه های دینی و عرفانی است. نقش ادبی مبین قدرت تصویرگری پروین برای برانگیختن حس زیبایی شناسی مخاطب و افزودن بر قدرت درک وی است. نقش فرازبانی در این شعر، با بهره گیری از رمزهای حیوانی ساده و زودیاب شکل گرفته است که این ویژگی دسترسی طیف وسیع تری از مخاطبان را به محتوای اشعار او فراهم می کند.