فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۹۷۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
چه چیزهایی مایه ایستادگی و پیروزی رزمندگان بر دشمن مهاجم بود؟ در این مقاله این مهم در رمان های دفاع مقدس ریشه یابی و تقسیم بندی شده است.شخصیت، یکی از عناصر اصلی رمان است که با محتوا و درون مایه و شکل اثر، رابطه نزدیکی دارد. انگیزه و عمل شخصیت، بازتابی از مسایل اجتماعی است. بررسی شخصیت در رمان دفاع مقدس، کلید درک انگیزه و اندیشه مبارزان در طول هشت سال جنگ تحمیلی است. آنچه در شخصیت های رمان دفاع مقدس بیشتر نمود دارد؛ چرایی دفاع است نه چگونگی دفاع. این نکته در فکر و عمل کاملا آشکار است.
سطوح فکری و کنشی مبارزان، بیانگر دلایل و نوع مقاومت در برابر دشمن است و عوامل و مولفه های پایداری ملت ایران را نشان می دهد. فکر و عمل شخصیت های رمان، زمینه های عقیدتی و اجتماعی و تاریخی مقاومت را بیان می کند. در بررسی شخصیت ها، هویت دینی و عرفانی رزمندگان در ارتباط با امام و مردم و انقلاب اسلامی، عوامل اصلی پایداری در برابر دشمن هستند و وحدت عقیدتی و عاطفی رزمندگان با خود و خانواده ها، تقویت روحیه مقاومت است. ماهیت رمان دفاع مقدس نیز چیزی جدای از این مولفه ها نیست. در این نوشتار سعی شده است این عوامل، به عنوان مهمترین مولفه های پایداری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند.
جلوه های ادب پایداری در شعر سلمان هراتی
حوزه های تخصصی:
مظاهر أدب المقاومة فی شعر نزار قبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درباره شاعر پرآوازه معاصر سوری، نزار قبانی، نوشته شده است. رویکرد این نوشتار پیرامون ادب مقاومت می باشد. جلوه های ادب پایداری به قرار ذیل از مجموعه اشعار سیاسی این سخن سرا مورد نقد و بررسی قرار گرفته است:وطن دوستی، فلسطین، قدس، تعهد ملی و محبت کشورهای عربی، بیروت، گذشته افتخارآمیز، حکمران و ملت، حکمران عرب و مساله فلسطین، فرزندان سنگ، کودک عرب امید آینده، نیروهای امنیتی و بازجویی، آزادی و مبارزه، سلطه آمریکا، عدم آزادی اندیشه.
بازتاب حماسة ملی در داستان ها و قصه های(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ملامح المقاومه فی شعر أبی القاسم الشابّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إن شعر المقاومه رکنٌ عظیم من أرکان الأدب العربی الحدیث، و من أوسع الأبواب الشعریه التی یدور الشعراء فی رحابها. فالشاعر المقاوم علیه أن یصنع مصیره بیده و یکون داعیاً إلی التحرر و الاستقلال و ملتزماً بقضایا مجتمعه.
إذا أمعنّا النظر فی الشعر التونسی المعاصر وجدنا أبا القاسم الشابّی(1909م- 1934م) من أکبر الشعراء المقاومین؛ بحیث کان شدید الإیمان بحریّه الاختیار و مسؤولا أمام مجتمعه الذی ینتمی إلیه، مسایراً شعبه و أبناء قومه، مقاوماً للظلم و الطغیان، مناصراً ضد الظالم، متغنیاً بأمجاد شعبه و رافضاً المصالحه مع الواقع الاجتماعی الذی یعیشه شعبه.
یهدف هذا البحث إلی دراسه الظواهر المختلفه للمقاومه فی شعر الشابّی کما یهدف الکشف عن حیاه الشاعر و شخصیته و ثقافته، ثم التعرف علی أدبه المقاوم و أهم الموضوعات الوارده فیه و أنماطها التی تمثلت فی المحاور التالیه:
1- الوطنیه
2- کفاح المستعمر
3- القومیه العربیه (الالتزام القومی)
نقد و تحلیل دیدگاه مستشرقان غربی درباره حماسه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوشش مستشرقان برای شناخت بیشتر ایران،توجه آنان را به شاهنامه برانگیخته و پژوهش های ارزنده آنان نتایج سودمندی را عاید ایرانیان کرده است. با دقت در نظریات آنان، حقایقی از نیات پیدا و پنهانشان آشکار می شود که اساساً کمتر بدان توجه شده است. پی گیری پاسخی مناسب برای مسئله هایی چون«تلقی ها و دریافت های عرضه شده در تحقیقات مستشرقان، بازتاب واقعی از ایران و حماسه ملی آن است یا تصویری مغشوش و مغرضانه؟» «محققان غربی در پی اثبات یا تلقین کدام جنبه از جنبه های شاهنامه اند، معرفت یا هویت؟ یا هیچ کدام از آن دو؟»،«تحقیقات مستشرقان همسو با نیات سیاستمداران غربی یا احیاناً اثبات پیش زمینه های سیاسی آنان بوده یا صرفاً به عشق علم اندوزی و جستجوگری های مطالعاتی و علم برای علم؟ یا تلفیقی از این دو؟»، نگارندگان را برآن داشته تا با روشی توصیفی- تحلیلی با استناد به آثار و اظهارنظرهای مستشرقان انگلیسی،آلمانی و فرانسوی درباره فردوسی و شاهنامه او، به نقد و تحلیل اندیشه ها و مقایسه آنها بپردازند و با توجه به تفاوت ماهوی نگرش شاهنامه پژوهان روسی و حوزه شوروی سابق و هراس از گستردگی پژوهش و افزودگی بر حجم مطالب، نظریات آنان را از گستره تحقیقی این مقاله خارج کنند.
معنی نام فریدون و ارتباط آن با سه نیروی او در سنت های اساطیری و حماسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از بررسی مجموع اخبار و روایات مربوط به فریدون در منابع باستانی و متون دوران اسلامی، معلوم می شود که این پهلوان اژدرکش اساطیر ایران، از سه نیرو و قدرت شگفت، یعنی« توان رزمی »، « مهارت پزشکی»و « هنر افسونگری و جادو » برخوردار بوده است. از سوی دیگر، به نظر می رسد معنی لفظی نام «فریدون» (که خود صورت تحول یافته واژه اوستایی θraētaona- به شمار می رود) «دارنده سه نیرو و قدرت» بوده است؛ از این رو چندان بعید نیست که بین این دو مقوله، یعنی نیروهای سه گانه فریدون در روایات و معنی لغوی نام او، ارتباطی وجود داشته باشد. بررسی جزئیات گزارش های مربوط به فریدون در منابع مختلف هندی و ایرانی وجود چنین ارتباطی را تایید می کند و نشان می دهد لفظ فریدون، شاید در اصل صفتی بوده است که ایرانیان با آن یل اساطیری خود را به لحاظ داشتن سه نیروی یاد شده توصیف می کردند، اما سپس تر در اثر تحول تدریجی اسطوره، صفت مذکور به عنوان اسم عَلَم، جانشین نام اصلی پهلوان (یعنی θrīta Āθwya *) شده و برای نامیدن او به کار رفته است.
شناخت هویّت پولادوند براساس روایت های حماسی
حوزه های تخصصی:
منظومه های حماسی که پس از شاهنامه سروده شده اند؛ اگرچه از نظر ادبی، لطف سخن فردوسی را ندارند؛ در پژوهش های اساطیری و حماسی حائز اهمیّت اند. یکی از مهم ترین ارزش های این حماسه ها این است که بسیاری از روایت های پهلوانی که درشاهنامه گنجانده نشده و یا اشاره ای کوتاه بدان شده، در این منظومه ها به طور مفصّل آمده است؛ مانند پهلوانی های گرشاسب، فرامرز، بانوگشسب و... این روایت های حماسی، در رفع برخی ابهامات اسطوره ای و داستانی شاهنامه، نقش عمده ای دارند.
پولادوند یکی از شخصیت های شاهنامه است که فرجام کارش، در این حماسه بازگو نشده و این یکی از موضوعاتی است که در روایت های حماسی پس از آن بدان پرداخته شده است. با تحقیق و پژوهش در این روایت ها درمی یابیم که برخی دیدگاه ها درباره هویّت او نادرست است؛ به بیان دیگر ماهیّت واقعی او با مطالعه این روایت های پهلوانی روشن تر می شود. شناخت واقعی این چهره حماسی، موضوعی است که در این مقاله بدان می پردازیم.
بررسی کاربرد رنگ ها در تصویرپردازی محمود درویش از مقاومت فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عناصر موثر در زیبایی اشعار محمود درویش خیال گسترده ای است که از رنگ ها برمی خیزد. رنگ در شعر او جایگاه مهم و ممتازی دارد. او برای بیان مقصود خود، رنگ را در اشکال رمزی، کنایی و استعاری به کار می گیرد. در شعر او رنگ سبز نماد امید، آزادی طلبی، حیات و حرکت، بوده و عشق به فلسطین و ملت مبارز و فداکارش را به تصویر می کشد و بیشترین کاربرد را در میان رنگ ها به خود اختصاص داده است. رنگ سفید صلح و آرامش در سایه آزادی و گاهی عدم، نیستی و فنا را تجسم می بخشد. رنگ آبی غالبا رنگ آرامش، جاودانگی، حکمت و بی نهایت است. رنگ سرخ عشق به فلسطین و ملتش را تجلی داده، رمز شهادت، شهامت، فداکاری و ایثار در راه آزادی است. رنگ سیاه، ظلم و ستم و استعمار و بند های اسارت را نشان می دهد. رنگ گندمی بخشی از هویت ملت فلسطین و گندم زارهایش را به تصویر کشیده است. هر کدام از این رنگ ها دلالت ها و الهامات متفاوت و گاه مغایری را می رسانند و با نوآوری و خلاقیت در خدمت شعر مقاومت قرار گرفته اند.
حماسه دقیقی و یادگار زریران (مقایسه گشتاسب نامه دقیقی با نوشته های پهلوی)
حوزه های تخصصی:
مفدی زکریا و شعر مقاومت الجزای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور الجزایر با پیشینه کهن تاریخی، یکی از کشور های عربی است که شاهد بزرگترین انقلاب ها در جهان عرب در قرن بیستم بوده است. انقلابی که با جوانمردی، از خودگذشتگی و جانفشانی مردان و زنان به حضور 130 ساله استعمار فرانسه خاتمه داد و استقلال را برای این کشور به ارمغان آورد. تمامی اقشار جامعه الجزایری در انقلاب و شکل گیری و ساماندهی مقاومت مردم نقش داشتند که در این میان نقش ادبا و به ویژه شعرا از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ چرا که اشعار شعرا برخاسته از شعور آن ها بود، شعوری صادق که با استعداد خدادادی و تعالیم قرآن کریم در هم آمیخته، بهترین اشعار و قصاید را به عرصه ظهور می رساند.مفدی زکریا یکی از این شعراست که به دلیل احساسات صادقانه و حضور فعال در این مبارزه و خلق قصایدی بی نظیر، جایگاه خاصی را در شعر مقاومت الجزایر به خود اختصاص داده؛ به گونه ای که شاعر انقلاب الجزایر و دیوان او دیوان انقلاب الجزایر نامیده شده است.در این مبحث تلاش گردیده، ضمن معرفی این شخصیت و مختصری از مبارزه ادبی وی در مقابله با استعمار اشغالگر، جلوه هایی از این مبارزه در اشعار او به همراه نمونه هایی از اشعار وی تقدیم خواننده گردد تا جایگاه و نقش این شاعر در شعر مقاومت الجزایر بیان گردد.
حماسه های رستم و خاندانش
حوزه های تخصصی:
آنچه در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته است، حماسه های رستم و خاندان اوست.
یافته های تحقیق نشان می دهد که داستان رستم، اصلی سکایی دارد و این فرض با نبود نام رستم و زال در اوستا و طرح بسیار کمرنگ حضور این پهلوانان در ادبیات پهلوی، هر چه بیشتر تقویت می شود.
این قوم با رسیدن به شرق ایران و تغییر نام «زرنگ» به «سیستان»، با خود، آمیخته ای از فرهنگ «دولت شهرهای» آسیای مرکزی را به ارمغان آورده اند، فرهنگی که ملهم از بن مایه های ایرانی، یونانی و هندی بود و ضمناً با فرهنگ کوشانی و شکوفایی هنری آن بیگانه نبود.
فردوسی با توجه به روایات شفاهی و گاه مکتوب شرق ایران و خراسان بزرگ ـ که گوسان ها (خنیاگران) آن را اشاعه داده بودند و اغلب در عصر او به کتابت درآمده بود ـ و تبدیل آنها به شعر عروضی، اثری درخشان پدید آورد.
فردوسی با کنار گذاشتن پهلوانان کهن، و محور ساختن رستم در تمام داستان های شاهنامه (از زمان منوچهر پیشدادی تا گشتاسب کیانی تقریباً 700 سال) سعی در حفظ وحدت اثر حماسی ایران ـ شاهنامه ـ داشته است.
سلسله نسب های به دست آمده از منظومه های حماسی دیگر (بهمن نامه، فرامرزنامه، برزونامه، جهانگیرنامه،...) که تقریباً الگوهایی مشابه دارند، این فرض را تقویت می کند که همگی بر اساس یک متن و الگوی واحد، شکل گرفته اند.
بیشتر نام های به دست آمده از افراد این خاندان پهلوانی، مربوط به منظومه بهمن نامه است. همچنین تعداد نام های به دست آمده از فرزندان مؤنّث این خاندان، در مقایسه با فرزندان ذکور آنها بسیار کمتر است.