فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۵٬۵۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
نویسنده مقاله معتقد است که سعدی در کلام خود از جادویی سحرآمیز بهره می گیرد که این چنین همگان را شیفته کلام خود می سازد. زبان در دست سعدی هم چون موم است و او این حداکثر بالقوه های کلامی یا منتهای زبان را با نزدیک تر ساختن زبان گفتار و زبان نوشتار از سویی و همآمیزی زبان نثر و زبان شعر از سوی دیگر میسر می سازد. در ادامه، نویسنده به بررسی این زبان خاص در شعر غنایی و سهم سعدی در ارتقای آن می پردازد.
تفسیر روان شناختی «بوف کور» بر مبنای سبک شناسی تگا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی تگا رویکردی در سبک شناسی است که از مرز توصیف زبان شناختی و تعبیر معنی شناختی یک اثر می گذرد و به تفسیر روان شناختی و تبیین جامعه شناختی آن می پردازد. این مقاله در صدد است با رویکرد فوق و با استفاده از متغیّرهای نقشی اندیشگانی، بینافردی(زمان و وجه)و متنی(تمهیدات پیوندی) تفسیری روان شناختی از بوف کور ارائه و به این سوال پاسخ دهد که از طریق این متغیّرهای نقشی به چه مشخّصههای سوررئالیستی می توان دست یافت. فرضیّه آن این است که با استفاده از متغیّرهای نقشی فوق می توان برخی مشخّصه های سوررئالیستی مانند ذهنیّت گرایی، درون گرایی، واقعیّت گریزی، سولی لوکی، نگارش خودکار و سیّالیّت ذهن را در این رمان نشان داد. مبنای نظری آن سبک شناسی تگا است که تلفیقی از روش سبک شناسی و دیدگاه تحلیل انتقادی گفتمان است. روش تحقیق، آماری - تحلیلی بوده و تحلیل داده های آن نیز با روش نمونه گیری خوشهای یک مرحله ای متناسب با حجم نمونه انجام شده است. نتیجه این که بوف کور با توجّه به شواهد زبانی، اثری انتزاعی، ذهنی، واقعیّتگریز و سوررئال است.
زمینه ها و نمودهای رمانتیسم در «بخارای من؛ ایل من»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، زمینه ها و نمودهای رمانتیسم در آثار داستانی محمد بهمن بیگی بررسی شده است. با وقوع تحولات اجتماعی و سیاسی در ایران و آشنایی ایرانیان با ادب و فرهنگ اروپایی، در اواخر دوره مشروطه و دوران پهلوی، زمینه برای رواج آثار رمانتیک غربی و ترجمه های آن در میان ایرانیان فراهم شد. بهمن بیگی از یک سو تحت تأثیر فضای سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه، از دیگر سو بر اثر ویژگی های شخصیتی، تجانس روحی، نوع زندگی در میان ایل، گرفتاری های دوران تبعید و دوری از خانواده، در نوشته های خود به مکتب رمانتیسم گرایش یافت؛ امّا از جنبه های افراطی رمانتیسم پرهیخت و با تلطیف ویژگی های آن، آثاری دل انگیز و دل نشین، که در مرز میان حقیقت و خیال هستند، به وجود آورد. جنبه های تخیلی و حقیقت نمایی آثار او، چنان در هم آمیخته اند که تمییز آن ها بسی دشوار است.
سیمای مرگ در شعر فردوسی و ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان موجودی است آینده نگر که هرگز از اندیشه ی مرگ رهایی نداشته است. مرگ به عنوان تجربه ای مبهم و تکرار ناشدنی عموماً هراس آور است. این هراس تحت تاثیر عوامل گوناگونی هم چون باورها،ساختاراندیشه، ویژگی های شخصیتی و روانی ، شیوه ی زندگی انسان ، شرایط روزگار و... قوت و ضعف می یابد و باز تاب های متفاوتی در گفتار و کردار آدمی بر جای می نهد.
فردوسی حکیمی است که تاملات فلسفی بسیاری درباره ی مرگ دارد و این اشتغال ذهنی او به صورت مرگ هراسی و مرگ گریزی ظهور می یابد؛ اما حکیم ناصرخسرو بر خلاف فردوسی در سروده های خویش نه چندان توجهی به مرگ دارد و نه از مواجهه با آن می هراسد.
این مقاله بر آن است تا با کمک روش توصیفی – تحلیلی ، واکنش های متفاوت دو شاعر حکیم و مسلمان را به هنگام مرگ اندیشی بازنماید و به بیان دلایل هراس فردوسی و امنیت خاطر ناصرخسرو بپردازد.
حافظ و سید سراج الدین سگزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم حافظ شناسی در دوران معاصر، بحث و تحقیق درباره ی چگونگی و میزان تاثیر پیشینیان بر شعر حافظ است؛ چراکه در میان سخنوران فارسی، کمتر کسی به اندازه ی حافظ به اشعار شاعران دیگر توجه داشته و در دواوین آنها تفحص و کندوکاو نموده است. از این رو در دیوان او با توجه به میزان اشعار و تعداد غزلیات، بیش از دیوان هر شاعر غزلسرای دیگر، تضمین، اقتفا، استقبال، نقل مضامین و مفاهیم سروده های دیگران، به خصوص شاعران پیش از او وجود دارد. تاثر حافظ از شاعرانی چون سعدی، مولانا، کمال اسماعیل، جمال عبدالرزاق، ظهیر فاریایی، نظامی، عطار، خاقانی، انوری، معزی، ادیب صابر و ..... در منابع مختلف مورد بحث و تحلیل قرار گرفته ولیکن میزان اثرپذیری حافظ از یکی از شاعران ناشناخته شعر فارسی به نام سید سراج الدین سگزی، شاعر قوی دست قرن هفتم هجری، تا کنون مورد تحقیق و مطالعه قرار نگرفته است که این پژوهش بر آن است تا برای نخستین بار تا حد مقدور به این مهم بپردازد.
مظاهر الإبداع فی مدائح أبی تمام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قد کان أبو تمام من أبرز الشعراء المادحین، حیث أبدی وأعاد فی المدح وسلک فیه طریقاً یختلف عمّا کان یسلکه الجاهلیون والإسلامیون. نشأ أبو تمام فی دمشق یعمل عند حائک ثم انتقل إلی حمص حیث نظم قصائده الأولی ووصل إلی المعتصم وصار شاعره الخاص، وقد کان قبل ذلک مطروداً محروماً من قبل الخلفاء الذین کانوا قبل المعتصم. یمتاز أبو تمّام بما فی مدحه من منطق و اتساع أفکار وحکم وأمثال سائره مبثوثه فی تضاعیف أبیاته، وبما فیه من عصبیه عربیه تحمله علی الإسراف فی ذکر مناقب العرب وتزیین الحیاه البدویه ومساکن الأعراب وقبائلهم.
فقد استطاع أبو تمام أن یحوّل قصائده التی مدح بها المعتصم واصفاً شجاعته وشجاعه جنوده، استطاع أن یحوّلها إلى ملاحم نابضه بالحیاه والحرکه لما بثّ فی جماداتها من روح الحیاه فجعلها متحرّکه ناطقه. وکما کان یبالغ فی مدحه کان یبالغ فی وصفه کذلک، فقد کان وصّافاً ماهراً، بل رسّاماً مصوّراً یعتنی بلوحاته أیّما اعتناء وهو لا ینسى فی رسمه للطبیعه ممدوحه رابطاً بینه وبین الطبیعه لیمنّ فی نهایه المطاف على ممدوحه، بشکل غیر مباشر طبعاً، أنّه مدحه بأفضل ما یکون من الأشعار ولیتخذ من ذلک ذریعه لیمدح شعره ویُعلی من شأنه أکثر من إعلاء شأن الممدوح.
خیام و رابرت گریوز، دو بیگانه آشنا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که اشعار خیام بسیار بحث برانگیز بوده است، مستشرقین و پژوهشگران متعددی به بررسی و گاه ترجمه اشعار او پرداخته اند. در این میان فیتز جرالد درست یا غلط به عنوان قهرمان اصلی این عرصه شهرت یافته است. جرالد خیام را فردی لاابالی و میخواره به جهانیان معرفی کرده است و بدین سبب رابرت گریوز بدان تاخته است. نگارنده در این مقاله به تأثیر خیام بر شعر و اندیشه رابرت گریوز می پردازد و انگیزه وی را از ترجمه اشعار خیام بررسی و تحلیل می کند. در این مقاله همچنین به نقد برخی از آرای رابرت گریوز و فیتز جرالد و پژوهشگران معاصر ایرانی درباره رباعیات و اندیشه های خیام پرداخته شده است.
نامه همایی به تقی زاده
موضوع و مضمون در غزل رهی معیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«رهی معیری»، یکی از بهترین شاعران معاصر است که غزلیات فاخرش، هم از لحاظ مضمون و هم از لحاظ قالب، شورانگیز و قابل تحسین می باشند. آشنایی و الفت او با موسیقی و موسیقی دانان، دمخوری و دوستی با هنرمندان و بیش از هر چیز وجود سراسر شور و شوقش، رنگ و بویی خاص به سروده هایش داده است.
اگرچه «عشق» در غزل «رهی» بیش از هر موضوعی مورد توجه قرار گرفته است، اما او به مضامین دیگری چون: بی نیازی و وارستگی، گله از روزگار، وطن پرستی، توصیف زیبایی ها و نکوداشت هنرمندان و دانشمندان نیز توجه کرده است. قابلیت های شگفت انگیز ذاتی و اکتسابی رهی، او را در پرداختن به هر یک ازاین موضوعات، بسیار توانمند و موفق نموده است.
در این مقاله، - نگارنده- با گواه گرفتن سروده های شاعر- هر یک از این موارد را مورد بررسی قرار داده است.
بحران انسان در نمایشنامه ""شهرزاد"" توفیق حکیم (أزمة الإنسان المطلق والتعادلیة فی مسرح شهرزاد لتوفیق الحکیم)
حوزه های تخصصی:
تعتبر مسرحیة شهرزاد من المسرحیات الذهنیة التی کتبها توفیق الحکیم (1902-1987م) سنة 1934م، أی بعد مسرحیة أهل الکهف مباشرة، وتلک القضیة هی: هل فی استطاعة الإنسان أن یعیش بالعقل وحده وللعقل، وأن یکرّس حیاته للبحث عن المعرفة والتماسها فی فجاج الأرض متخلصا من نداء القلب ونداء الجسد، اللذین یرمزان للحیاة الحیة النابضة. وقد وجد توفیق الحکیم فی قصة ألف لیلة ولیلة، وعاء لمعالجة هذه القضیة، ومن المعلوم أن قصة ألف لیلة ولیلة من القصص التی قد استهوت أفئدة الکتاب والفنانین فی العالم أجمع، ولعلها أوسع المؤلفات العربیة تأثیراً فی فنانی الغرب والشرق. مسرحیة شهرزاد، تکاد جمیع مناظرها تدور حول مناقشة قضیة ذهنیة واحدة: هی هل یستطیع الإنسان أن یفلت من نداء الجسد والقلب؟ وتنتهی المناقشة بأن من یرید أن یصبح عقلا خالصا یصبح کالشعرة التی تشیب وتبیض ولایعود لها من علاج غیر انتزاعها، بینما الحکیم یطرح فیها النزاع بین الإنسان والمکان، وفی النهایة یکون الإنسان مغلوبا للمکان.
کیخسرو در آیینه ادبیات شرق و غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیخسرو، شاه آرمانی ایرانیان، حضوری بس گسترده در اساطیر، تاریخ، حماسهٔ ملی، افسانه ها و باورهای عامیانه، و نیز فلسفهٔ اشراق و عرفان ایران زمین دارد، تا جایی که به یک «تیپ شخصیتی» بدل شده است. جستار حاضر، بر مبنای مطالعات اسنادی، در گام نخست در پی یافتن نمونه های این تیپ شخصیتی در ادبیات و فرهنگ دیگر اقوام به این نتیجه می رسد که در ریگ ودا، مهابهاراتا و افسانه های پهلوانی و دینی چین باستان نمونه هایی مشابه با کیخسرو یافت می شود. کیخسرو همچنین شباهت های قابل ملاحظه ای با برخی شخصیت های ادبی و تاریخی - اسطوره ای دیگر دارد. گام دوم یافتن علت همانندی هاست. مطالعات تطبیقی در وهلهٔ نخست این گمان را به وجود می آورد که شاید این شاکلهٔ واحد به ریشهٔ مشترکی در اساطیر هند و ایرانی بازگردد. به عبارت دیگر، شاید بتوان خاستگاهی شرقی برای اسطوره قائل شد که از طریق آیین مهرپرستی مسیری طولانی پیموده، و در هر مکان رنگ فرهنگ میزبان را به خود گرفته و سرانجام در مغرب زمین چهره ای غربی و در دوران متأخرتر سیمایی مسیحی یافته است. اما با تأمل بیشتر این احتمال قوی تر به ذهن متبادر می شود که علت وجود همانندی ها کهن الگوهایی است که زاییدهٔ ناخودآگاه جمعی بشر و در نتیجه نزد تمام اقوام مشترک است.
سازکارهای زبانی شوخ طبعی: جناس و ابهام/ ایهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، عدم تجانس به منزلة یکی از سازکار های زبانی شوخ طبعی بررسی می شود. پرسش اصلی این است که عوامل سرگرم کنندگی و خنده در شوخ طبعی کدامند؟ به نظر می آید عوامل بسیاری، مانند رویکردهای روانی، ادبی و زبانی در ایجاد خنده مؤثرند. در این مقاله، عدم تجانس در سطوح ساختاری و کارکردی از جمله عوامل سرگرم کنندگی معرفی می شود. پس از اشاره به پیشینة مرتبط با بحث و واژگان مرتبط با شوخ طبعی، نظریة عدم تجانس زبانی در دو سطح ساختاری و کارکردی را با نگاهی به برخی از لطایف رسالة دلگشای عبید زاکانی مورد بررسی و تحلیل قرار می دهیم. در سطح ساختاری به جناس و بازی های کلامی از جمله همنامی، هم آوایی، همجنسی و همشکلی و نیز انواع تجنیس در زبان فارسی اشاره می شود. در سطح کارکردی به ابهام/ ایهام و کارکرد آن در سطح معنایی اشاره می شود. نتایج بررسی نشان می دهند که عدم تجانس زبانی از رهگذر برخی مؤلفه های سطوح ساختاری مانند تجنیس و سطوح کارکردی مانند ابهام/ ایهام، از جمله علل اصلی سرگرم کنندگی متون مطایبه آمیز به شمار می آیند. البته این مقاله زمینه را برای پرداختن به سایر نظریه های شوخ طبعی نیز هموار می کند.
بررسی «خواننده نهفته در متن» در سه داستان ادب پایداری از احمد اکبرپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های تحلیل آثار پدید آمده در گستره ادبیات پایداری کودک، بررسی خواننده نهفته در این آثار است. چمبرز بر این باور است که برای بازشناخت این خواننده، نیازمند روشی هستیم که در داستان های کودک و نوجوان، کودک را در مقام «خواننده» به رسمیت شناسد. با توجه به اهمیت این رویکرد و تازگی آن در مطالعه ادبیات کودک ایران، در این پژوهش کوشش شده تا سه اثر داستانی احمد اکبرپور در گستره ادب پایداری (اگر من خلبان بودم، شب به خیر فرمانده و قاب آسمانی) بر پایه دیدگاه چمبرز بررسی شود. چمبرز روش پیشنهادی خود را برای بررسی نگرش نویسنده به خواننده نهفته در متن، در چهار محور عرضه می کند: سبک نوشته، زاویه دید، طرفداری و شکاف های گویا. به کمک این چارچوب، می توان به چند نکته محوری زیر پی برد: ویژگی های خواننده نهفته در آثار یاد شده، نگرش آگاهانه یا ناآگاهانه نویسنده به کودک و نوجوان (کودک به عنوان بزرگسالی ناقص یا مانند موجودی با کیستی و زیست جهان مستقل) و سرانجام، دلایل مورد توجه قرار گرفتن برخی آثار از سوی مخاطبان. یافته های پژوهش نشان داد که این نویسنده کوشیده است تا با نزدیک شدن به دنیای متفاوت کودکی، تجربه هایی تازه از جنگ و دفاع مقدس به تصویر بکشد و با شرکت دادن کودکان در حوادث داستان و همراه شدن با آنان، فضایی فراهم آورد که کودک خود را تا حدی در آفرینش داستان سهیم بداند این مخاطب حتی می تواند در حوادث مربوط به جنگ نقشی تاثیرگذار داشته باشد.
کرامت نفس در آینه شعر شهید علی فوده شاعر مقاومت فلسطین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر مقاومت فلسطین تصویرگر تاریخ انقلاب فلسطین است و در این عرصه، شاعرانی متعهد و پاکباز پا به عرصه مقاومت گذاشته و ذوق و هنر خویش را در راه مبارزه با متجاوزان و دفاع از حق به کار گرفته اند.
علی فوده از شاعرانی است که با حضور در سنگرهای مقاومت و با استفاده از قریحه و هنر شاعری خویش برای حفظ کرامت نفس و دفاع از آرمان فلسطین به پا خاسته ولی آن چنان که شایسته اوست معرفی نشده و محتوای اشعارش مورد بررسی و کنکاش قرار نگرفته است.
کرامت نفس از جمله ویژگی هایی است که در شعر علی فوده نمود بیشتری دارد و صفاتی چون شکیبایی، صداقت، پایداری و ایثار را به دنبال داشته و در تکوین شخصیت او موثر بوده و در موفقیتش در عرصه مقاومت تاثیرگذار بوده است.
در این مقاله پس از اشاره ای گذرا به ادبیات مقاومت فلسطین و زندگی شاعر و ظهور او در عرصه مقاومت، جلوه های کرامت نفس در شعر شاعر بررسی و تحلیل شده و این نتیجه به دست آمده است که شاعر برای آگاه ساختن مخاطب نسبت به اهمیت کرامت نفس در راه مقاومت، نقاب شخصیت هایی را به چهره زده است که در تاریخ به این صفت معروف هستند؛ از مهم ترین این شخصیت ها از بلال حبشی، عروه بن الورد، و هفده تن از یاران مقاومت ذکر شده است.
بررسی عنصر بصیرت و زمان آگاهی در شعر دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات دفاع مقدس ادبیاتی معناگراست و به همین جهت پیام و محتوا در آن اهمیت به سزایی دارد. یکی از محورهای معنایی در شعر دفاع مقدس «بصیرت و زمان آگاهی» است که در سه تقسیم «تحذیر و تذکر»، «اعتراض» و «حسرت و واگویه». در این مقاله تشریح و بازنموده شده و در طلیعه بحث گوشه هایی از «زمان آگاهی» در شعر گذشته ایران و جهان بیان شده است.
این مقاله نشان داده است که شعر دفاع مقدس به عنوان شعر معناگرا و به حکم بصیرت و زمان آگاهی، ناهنجاری های جامعه را گوشزد می کند و در راه اصلاح کجی ها و جبران برخی کاستی ها قدم برمی دارد.