فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۵٬۵۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
حمید سبزواری یکی از شعرای برجسته و مشهوری است که شعرش بیانگر مشقّت و رنج های دوران انقلاب اسلامی و نشان دهنده آلام درونی و دردهای دوران دفاع مقدّس است که ملّت ایران، آن مرارت ها را به جان و دل خریده و بار سنگین این گونه مصائب را بر دوش کشیده اند. در حقیقت، حمید سبزواری شاعری ملّی و انقلابی است که مردم را در برابر ظلم و ستم می شوراند و آنان را تشویق به مبارزه و استقامت می کند و از کسانی که از کنار تباهی ها ی رژیم منحوس پهلوی و جور رژیم بعث بی توجّه می گذرند و سکوت اختیار کرده، خاموشی می گزینند، به انتقاد می پردازد. این شاعر نستوه و خستگی ناپذیر با به تصویر کشیدن شجاعت و شهامت ملّتی رنج کشیده به انتقاد از حکومت وقت و به افشاگری ظلم و ستم دشمن بعثی می پردازد. از اشعار حمید سبزواری چنین استنتاج می شود که وی، ضمن مبارزه و انتقاد، با هشدار در مورد بی توجّهی ها و نیز دوری از تسامح نسبت به دشمن، عامل شکست در برابر متجاوزان را اختلاف و تفرقه دانسته و در هر جا که فرصت دست می داده، شور و شعور و احساسات مردم را بر می انگیخته است. این پژوهش با هدف نمایاندن جلوه های ادبیّات پایداری در سروده های حمید سبزواری و با روش تحلیلی توصیفی صورت گرفته تا در پایان بتوان جلوه های ادبیّات پایداری را همچون ظلم ستیزی، شهادت طلبی، مبارزه و جان فشانی، نقد حکّام جور، به تصویر کشیدن جنایت های دشمن و ... در اشعار این شاعر انقلابی و ملّی به وضوح دید.
چهل طوطی اصل
انواع ادبی و مضامین شعری در منظومه های عطار
حوزه های تخصصی:
هر نوع ادبی (literary genre) می تواند حاوی انواع دیگری نیز باشد. شعر عطار در مثنوی هایش، علی رغم اینکه جنبه تعلیمی دارد، در درون خود معانی و مضامین گوناگونی را جای داده است. این امر، بررسی این منظومه ها را از منظر انواع ادبی (literary genres) و مضامین شعری موجود در آنها لازم می نماید. با بررسی و مطالعه دقیق چهار منظومه عطار؛ یعنی الهی نامه، اسرارنامه، منطق الطیر و مصیبت نامه در مجموع، بیست و هشت نوع ادبی و مضمون شعری در درون آنها یافت شد که نتیجه کار، آمار دقیق هر یک از انواع و مضامین در هر یک از منظومه ها و نیز بررسی تداخل و آمیختگی این انواع و مضامین در یکدیگر است.
بررسی اساطیر و افسانه های مشترک ایران و چین باستان
حوزه های تخصصی:
عناصر غالب بلاغی در طنزهای دیوان خروس لاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طنز، انتقاد غیر مستقیم از پلیدیها و کجرویهای جامعه با بیانی خنده آور است و هدف آن، اصلاح پلشتی ها و تهذیب عیوب. آن را تصویر هنری اجتماع نقیضین و یا ضدین دانسته اند، با دو ارزش اجتماعی و ادبی که مکمل یکدیگرند. ارزش ادبی طنز، زاده عناصر بلاغی خاص و کاربرد آنها با شگردهای ویژه است. این مقاله به روش آماری و توصیفی به بررسی این عناصر و شگردها در طنزهای دیوان خروس لاری پرداخته است. کنایه شاخصه اصلی طنزهای اجتماعی و سیاسی دیوان مذکور است که بدان صبغه مردمی بخشیده است، اما تشبیه با وجه شبه دوگانه؛ یعنی حقیقی و کتابی، شاخصه دوم طنزهای اجتماعی است و نماد یا سمبل، شاخصه دوم طنزهای سیاسی. علت این رویکرد نیز آزادی نسبی طنزپرداز در تنوع تصویرسازی آماج و مفاهیم طنزهای اجتماعی و محدودیت شدید و ممنوعیت سیاسی او در تصویرگری های استهزاآمیز آماج طنزهای سیاسی است. استعاره و مجاز به علاقه تضاد، عناصری هستند که در طنزهای سیاسی و اجتماعی به اشکال کم رنگ تری نمود پیدا کرده اند و اغراق از عناصری است که صور مختلف خیال از آن مایه گرفته است.
روایت و دامنة زمانی روایت در قصه های مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۷ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
هر پدیدة نسبتاً دامنه¬داری که دارای سیری پیش¬رونده باشد، ساختار روایی ساده¬ای را در بطن خود میپروراند. در این ساختارِ ساده¬گویی، عناصر تشکیل دهندة پدیده از نقطة¬ A به سمت B ، از Bبه سمت C و ... حرکت می¬کنند؛ شبیه رشد تکاملی دانه تا مرحلة درخت شدن و میوه دادن. آنچه به ساختاری پیشرونده و روایی شکل داستانی می¬بخشد، گشتارهایی است که از سوی نویسنده/ راوی بر پیکرة موضوع تحمیل می¬شود؛ این گشتارها در توالی خطی- زمانی داستان قابل تحلیلاند. مقالة حاضر، در تحلیل ابعاد زمانی روایت داستانی، بر دو مدخل اصلی زمان روایت و دامنة زمانی روایتشدگی تأکید دارد: در مدخل نخست با سه گونة زمان تقویمی، زمان حسّی و زمان روایت مواجه می¬شویم. در مدخل بعدی مقاله نیز، پنج محور کلی صحنه، گسترش، چکیده، حذف و زمان حال اخلاقی مطرح خواهد شد؛ توضیـح اینکه ضمن تطبیق مباحث مطرح شده با نمونه¬هایی از رمانهای معاصر، در پایان هر مدخل، قصه¬هایی از مثنوی نیز، متناسب با موضوع، ارائه و تحلیل شده است.
مدایح سبک خراسانی و گرایش به قطب مجازی زبان با استناد به شعر منوچهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشته مبحث مجاز را از دیدگاه بلاغیون و معنی شناسان بررسی می کند و سپس ضمن توضیح نظریه شعری یاکوبسن و تعریف او از قطب مجازی زبان، می کوشد تا چگونگی سازوکار این پدیده را در اشعار شاعران مدیحه پرداز توضیح دهد. به این منظور شعر منوچهری را به عنوان بهترین نماینده سبک نیمه اول قرن پنجم از نظر تصاویر شعری، مورد دقت نظر قرار می دهد؛ عملکرد دو محور ترکیب و انتخاب را در ابیاتی از شعر او بررسی می کند و نشان می دهد که چگونه کارکرد این دو محور بر قطب مجازی زبان، مدلول را از نظام زبان به مصداق موجود در جهان خارج از زبان نزدیکتر می کند. تمامی این فرآیندها شعری را پدیده می آورد که به رغم بهره گیری از آرایه ها و زیباییهای هنری از لحاظ زبانی هر چه بیشتر به زبان ارجاعی نزدیک و همواره معنی اندیش است.
جایگاه سروش در فرهنگ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اساطیر ایرانی سرگذشتی پر فرازو نشیب، شگفت و خواندنی دارند؛ این اساطیر از آغاز پیدایش تا دوره اسلامی تحت تاثیر عواملی چند، تغییرات و تحولات بسیاری را پس پشت نهاده اند.یکی از این اساطیر، سروش است. سروش از دوره پیش از زرتشت وجود داشته است، آنگاه در آیین زرتشت، در زرتشتی گری متاخر، در آیین مانی، در زروانیسم و نیز در دوره های مختلف تاریخی- از پیش از مادها تا دوره ساسانی و پس از آن - تحولاتی بسیار را پذیرفته تا آن که در دوره ساسانی بدل به ایزدی قدرتمند و محبوب گشته است و تا به امروز در میان زرتشتیان این قدرت و محبوبیت رو به تزاید داشته است. از دیگر سو درانواع مختلف ادبیات فارسی دری ( حماسی، صوفیانه، درباری و … ) نیز از سروش یاد شده است. در این جستار کوشیده ایم سرگذشت این ایزد باستانی را به همراه مهمترین شواهد مورد کاوش و بحث قرار دهیم.
جادو و جادوگری در قصه امیر ارسلان نامدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصّه های عامیانه گزارشگر سرگذشت ها و ماجراهای افرادی از طبقات مختلف اجتماعی و عموما کم آوازه است که برحسب تصادف، با وقایع و حوادثی عبرت انگیز، حکمت آمیز و شگفت رو به رو شده اند. این قصّه ها جلوه گاه فرهنگ هر ملت است و از آرزوها و تخیلات توده مردم سرچشمه می گیرد. درواقع، سرچشمه این قصّه ها، باورها و آیین های آغازین انسان هاست. ظهور عوامل و نیروهای ماوراء طبیعی نظیر وجود قصرهای مرموز، باغ های سحرآمیز، چاه ها و فضاهای تیره و تار، دیو، پری، اژدها، سحر، رعد و برق، سعد و نحس، خواب های گوناگون، داروی بیهوشی و رمل و اسطرلاب و و نظایر آن از عناصر اصلی و سازنده اغلب قصّه های ایرانی و کلاً قصّه هایی است که در مشرق زمین و سرزمین هایی چون هند، به وسیله قصّه نویسان ساخته و پرداخته شده است. از جمله قصّه های عامیانه آشنا، قصه امیرارسلان نامدار است که آخرین قصه عامیانه فارسی با ویژگی های قصه کهن است. در این قصّه، عمده ویژگی های قصه عامیانه فارسی خصوصا جادو، بروز یافته است. جادو به ترفندهایی گفته می شود که در قصّه ها برخی افراد انجام داده و می توانند از طریق این ترفندها قوانین طبیعت را تغییر داده و کارهایی خارق العاده انجام دهند. در این گونه قصّه ها، جادوگران می توانند افراد را طلسم کنند، جادوهای دیگر را خنثی کنند و در شکل و ظاهر افراد و اجسام تغییر به وجود بیاورند(پیکرگردانی) و یا حوادث آینده را پیشگویی کنند. نویسندگان بر آنند تا جادو و جادوگری را به عنوان یکی از ویژگی های قصه عامیانه در این اثر مورد تحقیق و بررسی قرار دهند
طرح داستانی«خسرو و شیرین» و« لیلی و مجنون » نظامی گنجوی با تاکید بر روایت شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادب پارسی، برای بیان مضامین غنایی و عاشقانه، علاوه برقالب غزل استفاده از مثنوی نیز رواج دارد. در پایان قرن ششم هجری، نظامی گنجوی نظم داستان های بزمی و غنایی رابه حد اعلای کمال رسانید. با تحلیل ساختاری می توان به تناسب هنری و ظرافت های کلام نظامی پی برد. تجزیه و تحلیل اجزا و عناصر سازنده ی متن داستان، زمینه ی شناخت بیشتر آن را فراهم آورده، نقاط قوت و ضعف آن را می نمایاند. درجستارحاضر به تحلیل ساختاری طرح دو منظومه ی غنایی معروف نظامی: «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون» پرداخته ایم. سپس الگوی داستانی این دو منظومه رسم گردیده و برای الگوی داستانی شرقی، نموداری پیشنهاد شده است. این بررسی نشان می دهد که این دو منظومه علی رغم تطبیق ساختارشان با ساختار داستان های کلاسیک غربی(هرمی شکل)، در واقع ساختار اپیزودیک و متقارن دارند که از مظاهر ساختار شرقی است، این دو منظومه از الگوی داستانی « گزینش- سیر و سفر- بازگشت و روایت» پیروی می کنند. همچنین ساختارآنها، بیش ازآنکه داستانی باشد، معنایی است.
دگردیسی ایندرا به رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت رستم(1) در شاهنامه و ایندرا در ریگ ودا ـ کتاب مقدس هندی ها ـ آن قدر به هم شباهت دارد که هر دو در یک پژوهش کنار هم مقایسه و تحلیل شوند. این پژوهش با طرح شباهت ها در وظایف، اعمال و شخصیت هر دو اسطوره و با ذکر شواهدی از هر دو کتاب می کوشد این نظریه را تقویت کند که رستم دگردیسی/تغییر یافته ایزد ایندرا است؛ ایندرا که زمانی مورد ستایش هر دو قوم آریایی هند و ایران بود، در سال های بعد در ایران با عبور از صافی دین زردشت- که مجالی برای چند خدایی باقی نمی گذاشت- به شکل پهلوانی درآمد. نگاهی دقیق به رفتار و ویژگی های رستم در شاهنامه همان شخصیت ایزدی او را که هنوز در هند ایندرا نامیده می شود، به ذهن می آورد. در این پژوهش به سی مورد از این شباهت ها اشاره می کنیم.
حماسه سرایی در ایران
اسطوره کیومرث گل شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" اسطوره های هر ملتی نماینده و مبین سنت ها و هنجارها و برداشت های روانی و ناآگاه آن ملت می باشند که در هر زمان شکل و کاربرد ویژه ای می یابند و با گذشت زمان، و پیدایش مذهب های جدید با آن که احتمال دارد، دستخوش تحول و دگرگونی شوند، و صبغه ی آیین جدید را به خود بپذیرند، ولی هرگز به کلی از بین نمی روند، از آن جمله است اسطوره ای نخستین انسان در باور مزدایی....
"
اندرزهای عنصرالمعالی در قابوسنامه و مقایسه آن با نظرات تربیتی ژان ژاک روسو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا سعی می شود ویژگی های تربیتی «قابوسنامه» و اهمیت آن در حکمت عملی بیان شود و آنگاه مقایسه ای میان این اثر و آرا و اندیشه های تربیتی ژان ژاک روسو در کتاب «امیل» صورت گیرد. اهمیت و ضرورت این موضوع بدان جهت است که آرای تربیتی روسو در «امیل» مورد استناد منابع علوم تربیتی و روانشناسی تربیتی است. این در حالی است که منابع فارسی نظیر «قابوسنامه»، در این زمینه سرشار از موضوعات اخلاقی و تربیتی است و می تواند در اکثر مباحث دانش تربیتی و روانشناسی رشد مفید واقع شود. در این مقایسه به دیدگاه های مشترک و وجوه اختلاف در روش های «قابوسنامه» عنصرالمعالی و «امیل» روسو اشاره شده است و حاصل این مقایسه آن است که اثر عنصرالمعالی با آن که به شیوه اندرز بیان شده است نسبت به کتاب روسو، که دستورات تربیتی را به صورت تجویزی و الزامی مطرح می کند، فراگیرتر و عملی تر است.
مقاله به زبان عربی: نقد و بررسی رنگ قرمز و سبز در اشعار نازک الملائکة (نقد اللون الأحمر والأخضر ودراستهما فی أشعار نازک الملائکة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنگ برجسته ترین عنصر در شکل گیری تصاویر حسی شاعران قدیم و معاصر به شمار می رود و شاعران از واژگان رنگین در عینی تر شدن و واقع نمایی تصاویر شاعرانه و کشف و توضیح روابط میان اجزای تصاویر شعری بهره برده اند. در این میان ""نازک الملائکه"" نیز از رنگ های مختلفی برای تعبیر از افکار و عواطف و احساسات خود در سطح گسترده ای بهره می برد. به دلیل اهمیت و زیبایی های دو رنگ قرمز و سبز در اشعار او، این مقاله به نقد و بررسی زیبایی های این دو رنگ و دلالت های آن در اشعار ""نازک الملائکه"" می پردازد. روش کار در این مقاله توصیفی- تحلیلی و آماری است. رنگ ها بازگو کننده احساسات و غم و شادی های اوست و گاهی موارد نازک الملائکه از جایگاه غیر حقیقی رنگ ها بهره گرفته و رنگی را به رنگ دیگری به عنوان عنصر زیبایی و القای مفاهیم سیاسی و اجتماعی تبدیل کرده است. توجه زیاد شاعر به رنگ ها و معانی متنوع و دلالات های نمادی و زیبای آن ها نشانگر نگاه هوشمندانه شاعر به دقائق هستی و طبیعت اطراف خود و تأثیرپذیری او ازحوداث و تحولات سیاسی و اجتماعی اوست. انتخاب قرمز میل درونی او را به کوشش نشان می دهد که به مدلول هایی مثل آزادی خواهی و عشق و حیا دلالت دارد و انتخاب رنگ سبز بعد از قرمز نماد امید و زندگی و تحقق آرزوهاست.