فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۸۱ تا ۱٬۲۰۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
ارزشیابی کیفیت ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر ابتدا رویکردهای گوناگون به دو اصطلاح "کیفیت" و "ارزشیابی" مطرح و سپس کلیات روشهای نظری برای ارزشیابی ترجمه ارائه می شود. در ادامه مقاله، پنج روش عملی که در دانشگاهها و نهادهای آموزشی برای ارزشیابی ترجمه برای اهداف آموزشی به کار گرفته می شود، با جزئیات کامل مطرح و در پایان پیشنهادهایی برای انجام چند طرح پژوهشی به منظور مقایسه سرعت، دقت، سهولت و میزان عینیت نمره گذاری براساس هر یک از روشهای مذکور ارائه می گردد.
رشد ابزارهای انسجام دستوری در گفتمان نوشتاری دانش آموزان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رشد گفتمانی در کودکان، به بررسی کاربرد ابزارهای انسجام دستوری (ارجاع، حرف ربط، حذف و جانشینی) در روایت های نوشتاری دانش آموزان فارسی زبانِ پایه های چهارم، پنجم و ششم ابتدایی (12-9ساله) در چارچوب دستور نقش گرای نظام مندِ هلیدی و متیسن (2004) می پردازد. گردآوری داده به شیوه میدانی و تحلیل مبتنی بر روشِ توصیفی- تحلیلی است. نمونه آماری 45 دانش آموز پسر یک مدرسه دولتی در تهران در سال تحصیلی 94-93 است. با استفاده از دو داستان مصوّر، در مجموع 90 روایت نوشتاری گردآوری و ازمنظرِ فراوانی، درصد و الگوی رشد تحلیل شد تا به این پرسش پاسخ داده شود که بالارفتن سن چه تأثیری بر فراوانی و تنوع رخداد انواع ابزارهای انسجام دستوری دارد. فراوانی ابزارهای انسجام دستوری در پایه های چهارم، پنجم و ششم، به ترتیب، 1285، 1866 و 2198 گزارش می شود. بنابراین با بالارفتن سن، کاربرد انواع ابزارهای انسجام افزایش می یابد و مطابق آمار تحلیلیِ کروسکال والیس این اختلاف در سطح p≤0/05 معنادار است. همچنین نسبت رخداد انواع ابزارهای انسجام با بالارفتن سن تغییر می کند و رخداد ابزارهای انسجامیِ پیچیده تر افزایش می یابد. در مقوله ارجاع، ارجاع شخصی بیشترین و ارجاع مقایسه ای کمترین بسامد را دارند. در مقوله انسجامِ پیوندی، حروف ربطِ افزایشی، تقابلی، زمانی- مکانی، علّی شرطی و در نهایت شرح دهنده، به ترتیب، بیشترین تا کمترین بسامد رخداد را دارند. در حذف و جانشینی، بیشترین بسامد به حذفِ گروهِ اسمی و کمترین به حذفِ گروهِ فعلی تعلق دارد. در پیکره مورد بررسی، 62 درصد از ابزارهای انسجامیِ مشاهده شده از نوع مقوله ارجاع، 22 درصد از نوع حرف ربط و 16 درصد از نوعِ مقوله حذف و جانشینی بوده اند.
ترجمه معناهای ضمنی فرهنگی: حفظ بیگانه یا بومی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۵ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر پژوهشی است درباره حضور بیگانه / دیگری در نشانه های فرهنگی، زیرا اگر مترجم ناقل واژه هاست، ناقل فرهنگ نیز محسوب می شود. نویسنده مقاله حاضر به کمک متون مدرن برگرفته از رمان ها و داستانهای کوتاه انگلیسی و امریکایی سده بیستم، سعی کرده است که دریابد مترجمان چگونه عمل می کنند تا فرهنگ دیگری را منتقل کنند، با توجه به این نکته که فرهنگ معممولا ضمنی است. مقاله همچنین به مسایل مختلفی پراداخته است که وارد شدن معناهای ضمنی فرهنگی انگیسی در فرانسه بوجود می آورد.
اشتراک عینی در برخی اشعار احمد شاملو و نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتراک عینی فنی است که در آن، شاعر با انتخاب مجموعه ای از اشیاء، موقعیت ها، موضوعات، حالات یا زنجیره ای از حوادث، به نحوی مؤثر واکنشی عاطفی در خواننده به وجود می آورد. در این حالت، شاعر نیازی به بیان صریح احساسات ندارد؛ بلکه آن ها را در قالب اشیاء، موقعیت ها و غیره در ذهن خواننده تداعی می کند. در اشعار نیما یوشیج و احمد شاملو نمونه های بسیاری از فن اشتراک عینی را می بینیم. به نظر می سد تاکنون تحقیق برجسته و قابل توجهی از اشتراک عینی از این دو شاعر دیده نشده است؛ بنابراین هدف مقاله این است که به مقایسه این فن در برخی اشعار این دو بپردازد. از اشعار نیما می توان به شب پا، بخوان ای همسفر با من، شب همه شب، هست شب و از اشعار شاملو به رانده، گل کو، سخنی نیست، او را صدا بزن، مرثیه، وصل، ابراهیم در آتش اشاره کرد.
نگاهی به کاربرد پیکره ها در برخی حوزه های زبان شناسی
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی پیکره ای یکی از شاخه های نو در زبان شناسی است که به رغم عمر کوتاهش توانسته به پیشرفتی چشمگیر و جایگاهی برجسته در پژوهش های زبان شناختی دست یابد و این را بیش از همه مدیون پیشرفت شتابنده فناوری اطلاعات و ابزارهای رایانه ای است. با توجه به نقش کارساز پیکره ها در زبان شناسی امروز و نوپا بودن زبان شناسی پیکره ای در ایران، آشنایی با کاربرد پیکره ها در حوزه های گوناگون پژوهشی رشته زبان شناسی نیازی تردیدناپذیر است. از این رو، هدف از پژوهش پیش رو آن است که نقش و کاربرد پیکره ها را در چهار حوزه پژوهشی زبان شناسی مورد مطالعه قرار دهد. این چهار حوزه عبارتند از: واژگان، دستور زبان، کاربردشناسی و مطالعات ترجمه. یافته های پژوهش گویای آن است که کاربرد پیکره ها در این چهار حوزه از زبان شناسی، کاربردی بنیادین و تحول آفرین است و تأییدی است بر سخن کسانی همچون تاگنینی بونلی (2010) و هانکس (2012) که از ’انقلاب پیکره ای‘ نام برده اند.
بررسی تطبیقی لهجة بخارایی اوائل قرن بیستم)زبان تاجیکی (با فارسی معاصر (مطالعة موردی: رمان بیانات سیّاح هندی اثر فطرت بخارایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لهجه بخارایی یکی از لهجه های زبان فارسی است که در دهه دوم قرن بیستم میلادی همزمان با شروع فعالیت های روشنفکران بخارا، جدیدان در آثار سران فکری این جنبش به کار گرفته شد و در خدمت روشنگری و تعلیم درآمد و پس از تقسیم ماوراءالنهر، با نام زبان تاجیکی، به زبان رسمی و دولتی جمهوری تاجیکستان، یکی از جمهوری های مستقل پنج گانه آسیای مرکزی، ارتقا یافت. نقش فطرت بخارایی (1886-1938م)، که از سران جنبش جدیدان در بخارا بود، در تکوین این زبان نوآیین، منحصر به فرد است. در این مقاله با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی، رمان بیانات سیّاح هندی (چاپ 1330ق در استانبول) در سه نظام آوایی، واژگانی و نحوی بررسی شد. نتایج تحلیل نشان داد فطرت در این اثر با استفادة مکرر از ویژگی های نظام گفتاری مردم بخارا در اوایل قرن بیستم، تلاش آگاهانه ای را برای پی ریزی زبانی نوآیین به کار گرفته است؛ با این حال زبان وی به رغم نزدیک شدن به گونة گفتاری و تلاش برای انعکاس ظرایف تلفظ این لهجه در نوشتار، زبانی آمیخته و ترکیبی است: ترکیبی از گونة ادبی و گونة گفتاری؛ به گونه ای که این هماهنگی در استفاده از دو نظام، زمینه را برای ارتقای این لهجه به زبان مستقل در سال های سپسین آماده کرد.
طبقه بندی تغییرات ساختواژی در فرایند وام گیری واژه ها از زبان ترکی به فارسی
حوزه های تخصصی:
زبان به عنوان پدیده ای زایا و پویا همزمان با پیشرفت بشر در حال تغییر است. یکی از تغییراتی که در اغلب زبان ها اتفاق می افتد، وام گیری ناشی از روابط گستردة اهالی زبان های مختلف است. وام گیری انواع مختلفی دارد که عبارتند از: وام گیری آوایی، وام گیری واژگانی و وام گیری دستوری. واژه ها از نظر ساختمان به انواع ساده (بسیط)، مرکب، مشتق و مشتق مرکب تقسیم می شوند؛ اما در فرایند وام گیری، گاه این ساختمان دچار تغییر می شود و عنصر قرضی می تواند در زبان مقصد به گونه های متفاوتی ظاهر شود. مقالة حاضر با بررسی 1000 واژة قرضی که از ترکی وارد فارسی شده اند، به طبقه بندی آنها بر اساس ساختمان و تغییراتی که پس از قرض گیری در آنها رخ داده است، پرداخته و آنها را در 7 طبقه شناسایی و دسته بندی می کند. این فرایندها به ترتیب فراوانی عبارتند از: 1- مشتق ترکی به سادة فارسی 2- سادة ترکی به سادة فارسی 3- مرکب ترکی به سادة فارسی 4- مشتق مرکب ترکی به سادة فارسی 5- وند ترکی به وند فارسی 6- وند ترکی به واژة سادة فارسی و 7 – واژة سادة ترکی به وند فارسی. نتایج نشان می دهد که فرایند وام گیری در زبان فارسی کمتر به ساختار ساختواژی واژه های وام گرفته شده حساسیت نشان می دهد و آنها را به صورت یک واحد به زبان فارسی وارد می کند.
بینامتنیت در شعر صلاح عبدالصبور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات معاصر عربی، مجموعه ای از مفاهیم نو را در بر دارد که برخی از آنها را از غرب گرفته است. یکی از این مفاهیم، بینامتنیت است که در زبان عربی، واژه «تناص» معادل آن است. بینامتنیت، رویکردی فرهنگی- اجتماعی است که در همه حوزه ها به ویژه ادبیات، رسوخ کرده و دگرگونی هایی شگرف را به وجود آورده است و شاعران معاصر عرب نیز از آن بهره برده اند. در این نوشتار، بر آنیم که بینامتنیت را در شعر صلاح عبد الصّبور، شاعر نو پرداز مصری، با تحلیل محتوا و تکیه بر ابیات او، بررسی و تجزیه و تحلیل کنیم و نمود های آن را در سه محور بینا فرهنگی ، مکالمه گرایی و نشانه شناسی واکاویم. در این مقاله، از تأثیر منابع فرهنگ خودی مانند قرآن کریم در گسترش امید، و ابوالعلاء المعرّی در تبیین اهمیت خرد، بر عبد الصّبور و نیز تأثیر فرهنگ بیگانه مانند تی. اس. الیوت در رواج اندیشه واقع گرایی او سخن گفته ایم و در ادامه، نگاه جامعه شناختی وی را در بیان و اصلاح مسائل و مشکلات اجتماعی، بررسی و تجزیه و تحلیل کرده ایم.
مقایسه تطبیقی ساختار و محتوای قصاید عربی خاقانی با معلقات سبع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، نقد و بررسی اشعار عربی خاقانی و یافتن آبشخورهای فکری و هنری آن است که تاکنون کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. در این مقاله نشان داده ایم که میان اشعار عربی خاقانی و معلقات سبع، ارتباط هایی وجود دارد و در پاره ای موارد این ارتباط ها، ماهیتی تقریباً تقلیدی پیدا می کند، به طوری که اشعار وی بازسرایی و باز آفرینی معنایی از پیش گفته شده در معلقات است که در شکل و بافتی تقلیدی باز آفرینی شده است. در این مقاله به مقایسه تطبیقی یکی از قصاید عربی خاقانی با معلقات سبع، در سه بخش ارتباط برون متنی، درون متنی و خلاقیت، پرداخته ایم. در بخش نخست، ساختار روایی، واژگان کلیدی و موسیقی، در بخش دوم مواردی مانند تخیل و مضامین مشترک و در بخش سوم میزان موفقیت خاقانی در این تقلید بررسی شده است. با اینکه شعر خاقانی در برخی حوزه ها، به ویژه فضاسازی، ساختار روایی و قرابت های معنایی، به معلقات نزدیک شده، اما در مقایسه با معلقات، استحکام و انسجام ضعیف تری به ویژه در محور عمودی دارد و اصالت تصاویر آن کمتر است، به گونه ای که در آن رنگ تصنع و تکلف و اضطراب سبک دیده می شود. به دلیل عظمت و شکوه خاقانی و هنرنمایی ها و قدرت سخنوری وی در هر دو زبان فارسی و عربی ضروری است با شناخت ویژگی ها و توجه بیشتر به سروده های عربی او، این بخش از اشعارش را نیز از مهجوری رهایی بخشیم.
ابعاد کاربرد شناختی گذشته دستوری در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"مفهوم ’اشاره‘ (deixis) موضوعی بسیار مهم در کاربرد شناسی زبان محسوب می شود که توجه محققین فراوانی را در حوزه های مختلف از جمله فلسفه، مردم شناسی، و زبان شناسی بخود معطوف داشته است. با این وجود، باب پژوهش درباره آن همچنان گشوده مانده است. مهمتر اینکه تاکنون مطالعه جدی پیرامون پدیده ’اشاره‘ در زبان فارسی انجام نگرفته است. از آنجایی که زمان های دستوری مطلق (absolute tense) یکی از مقوله های ’اشاره‘ محسوب می گردند، مطالعه حاضر سعی دارد با تمرکز بر روی دو کاربرد نشاندار زمان دستوری گذشته زبان فارسی (یعنی کاربرد گذشته برای بیان آینده متقن و کاربرد گذشته برای بیان الزام و هشدار) ابعاد اشاره ای و ذهنی آنها را تشریح و تحلیل نماید. به عبارت روشن تر، استدلال مقاله حاضر این است که تنها براساس دو اصل کابرد شناسی زبان یعنی پدیده ’اشاره‘ و ’ذهنیت‘ می توان کاربرد زمان گذشته را برای بیان مفهوم آینده حتمی و الزام توجیه نمود. نویسنده این مقاله علاوه بر استدلال های معناشناختی و کاربرد شناختی، گاهی اوقات از تحلیل های اجتماعی و فرهنگی نیز کمک گرفته است.
"
نظام ارزشی گفتمان در غزلیات قلندری حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غزل قلندری که با محور مبازره با ریا در ادب فارسی ظاهر شد، در شعر حافظ با شگردها و ظرایف هنری خاصی همراه می شود. در این دسته از غزلیات با درهم ریختن ارزش های معمول و عرف پسند، گونه های ارزشی متفاوتی شکل می گیرد. نظر به اهمیت نظام ارزشی حاکم بر این دسته از اشعار و جایگاه برجستة آن در تولید و تحول معنا، این پژوهش به بررسی و تحلیل این جنبه از گفتمان نظر دارد. نتایج این بررسی نشان می دهد حافظ با دنبال کردن ارزشی مرامی- سلوکی درپی نقد اجتماع و صوفی مآبان ریاکار زمان برمی آید. طرح فضای تنشی در گفتمان غزلیات قلندری به تولید ارزش منجر می شود؛ به گونه ای که در گفتمان این دسته از اشعار هم پیوندی مستقیمی میان فشاره و گسترة گفتمانی برقرار است. سخن گفتن از مستی، می نوشی و نظر به ساقی و معشوق زیبارو فشردگی احساس را در غزل تقویت می کند و حضور دیگری به بسط گسترة شناختی منجر می شود. در گفتمان قلندری، ارزش ها درون نظامی تراارزشی قرار دارند و به این ترتیب، جریان ارزش پیوسته درحال جابه جایی و انتقال است و به این ترتیب، کل جریان زبان را تحت تأثیر قرار می دهد. با توجه به سیالی و پویایی ارزش های حاکم بر اشعار قلندری حافظ، در پژوهش حاضر، نظام ارزشی حاکم بر گفتمان این دسته از اشعار و چگونگی معناآفرینی از طریق خلق این ارزش ها بررسی می شود.
بررسی مقایسه ای «باهم آیی ها» در کنش زبانی بیان شدت در فرانسه و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«باهم آیی ها» بخش عمده ای از همنشینی های واژگانی را تشکیل می دهند، اما تاکنون تعریف دقیق و روشنی برای آن ها ارائه نشده است. منظور از باهم آیی ها همنشینی کلمات یا گروهی از کلمات است که میلی آشکار برای ظاهر شدن با هم دارند. دلیل عمده اختصاص این تحقیق به پدیده با هم آیی ها این است که این همنشینی ها برای کاربران غیربومی یک زبان، قابل فهم اما غیرقابل تولید هستند؛ به این ترتیب هدف اصلی این تحقیق، روشن کردن پدیده باهم آیی و معرفی شاخص های نحوی و معنایی به کار رفته در ساختار آن، با تکیه بر مولفه هایی است که در ساختار آن نقش دارند. این امر به کمک مقایسه دو پیکره زبانی در فرانسه و فارسی میسر شده است.
چگونگی تبلور جهان معنوی و بازیابی هویت در شخصیتهای داستانی لوکلزیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار داستانی لوکلزیو، اندیشه بازگشت به جهان معنوی، درک زیبایی های طبیعت و تامل در رازهای جهان آفرینش را نوید می دهند. بیشتر قهرمانان او در پی بازیابی هویت و اصالت انسانی خویش اند. بیزاری از فضاهای پر هیاهو، سرخوردگی از دستاوردهای جهان مدرن، و نیز عشق به آزادی، شخصیت های داستانی این نویسنده را به هجرت از زادگاهشان وا می دارد، نیز فرصتی برای تامل و خلوت با خود، تا رسیدن به آرامشی روحانی را فراهم می آورند. لوکلزیو با خلق فضاهایی اغراق آمیز و گاه فراواقعی، به دنبال گریز از آزارهای جهان مادی و کاوش در هویت آدمی است. سفرهای گوناگون او به اقصی نقاط جهان، به ویژه نزد سرخپوستان آمریکا نیز او را با فضاهای معنوی و قدرت های فرازمینی آشنا می سازد. نگاه اسطوره پرداز لوکلزیو به همراه مکاشفه ها و توصیف های شورانگیزش، جهانی خواستنی در داستان هایش می آفریند. این مقاله می کوشد تا جهان معنوی و مکاشفه های درونی شخصیت های داستانی این نویسنده، و نیز چگونگی بازیابی هویت در آنها را بررسی کند.
شفافیت و تیرگی معنایی اسامی مرکب زبان فارسی از دیدگاه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعة ویژگی های صرفی، نحوی، آوایی و معنایی اسامی مرکب همواره مورد توجه زبان شناسان بوده است. شفافیت و تیرگی معنایی اسامی مرکب از موضوعاتی است که در حوزة معنا شناسی محل مطالعات مختلف است. در پژوهش های انجام شده انواع اسامی مرکب به لحاظ دارا بودن یا نبودن هستة معنایی، شناسایی و توصیف شده اند و با استناد به معیار وجود یا نبود هسته، اسامی مرکب به دو گروه اصلی درون مرکز و برون مرکز تقسیم شده اند. گروه اول دارای هسته و به لحاظ معنایی شفاف اند و گروه دوم فاقد هسته اند و معنای تیره دارند. تا جایی که نگارنده آگاهی دارد، پژوهش های انجام شده دربارة این واژه ها مبتنی بر توصیف صرفی و نحوی و ایجاد تمایز معنایی بین اسامی مرکب است و علت شفافیت و تیرگی این نوع واژه ها به روشنی تبیین نشده است. در این مقاله، با رویکردی شناختی به تبیین شفافیت و تیرگی معنایی اسامی مرکب پرداخته می شود. دستاوردهای نظریة کارین (1997 و 2001) در روان شناسی زبان- که اهداف دیگری را در زمینة تولید و پردازش اسامی مرکب در ذهن گویشوران دنبال می کند- به طور غیر مستقیم برای تبیین شفافیت و تیرگی معنای اسامی مرکب راهگشاست. این مقاله کوششی است نوآورانه برای رسیدن به این تبیین.
ریشه شناسی واژة قرآنی «علم» در زبان های سامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه قرآنی علم در معنای دانستن یکی از معانی محوری در زبان قرآن کریم و محور حوزه معنایی ادراک و دانایی است و ازاین رو درک طرز ساخت تاریخی آن نه تنها به لحاظ واژه شناسی قرآن بلکه به لحاظ درک انسان شناختی از فضای نزول قرآن نیز اهمیت داشته و در تفسیر قرآن کارآمد است. این جستار با بهره گیری از روش تطبیقی- تحلیلی، معانی متعدد ماده علم را در زبان عربی و سایر هم خانواده های سامی آن نظیر سبئی، حبشی، عبری، آرامی، سریانی، اوگاریتی و اکدی مورد مطالعه قرار داده و با تاریخ گذاری این معانی و بررسی روابط معنایی محتمل، رابطه معنای قرآنی علم (دانایی) را با معانی دیگر مورد پژوهش قرار می دهد. در طی تحقیق مشخص شد که اولاً معنای پنهان کردن که در زبان های زیرشاخه شمالی مرکزی حضور پررنگ دارد در تضاد با معنای نشان دادن است که در زیرشاخه های جنوبی نمود یافته و بدین ترتیب این زوج متقابل قدمتی به اندازه زبان سامی باستان دارند. ثانیاً دو معنای نشانه و دانایی با توجه به زیرمجموعه هایی مثل نشان دادن از یک سو و یاددادن و متوجه شدن از سوی دیگر معناهای نزدیک به هم محسوب می شوند و با توجه به قدمت بیشتر معنای نشانه، معنای دانایی حاصل از آن است. ثالثاً حضور معناهای نوشتن، مهر زدن و امضاء کردن در زیرشاخه جنوبی حاشیه ای؛ معنای پیکرتراشی در زبان اکدی؛ معنای دیدن و نگاه کردن در زبان آفروآسیایی و همچنین نوع مصادیقی که در عربی برای مفهوم نشانه ذیل ماده علم ذکر شده است
ضرورت و موانع واژه سازی
حوزه های تخصصی: