فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۴٬۵۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
انتخاب نیروی انسانی لایق و شایسته، عامل کلیدی موفقیت برای یک سازمان تولیدی و صنعتی است. هدف این مطالعه، ارائه یک رویکرد تصمیم گیری چند معیاره فازی برای ارزیابی گزینه ها در ارتباط با ترجیحات تصمیم گیرندگان است. دو روش تصمیم گیری چند معیاره برای حل مساله تصمیم گیری چند معیاره انتخاب کارمندان در شرکت فولاد غدیر ایرانیان پیشنهاد شده است: فرایند تحلیل سلسله مرتبی فازی ( FAHP ) و تاپسیس فازی ( FTOPSIS )؛ که اولی برای تعیین اوزان نسبی شاخص های مورد استفاده در انتخاب کارمندان (مؤلفه های اصلی و فرعی) و دومی برای رتبه بندی گزینه ها (کارمند) بکار برده شده است. زمانی که ارزیابی در برخی جنبه ها مبهم و غیر دقیق می باشد، رویکردهای تصمیم گیری چند معیاره فازی، راه حلی ترجیحی و مناسب است. در پایان مقاله نیز پیشنهادهایی برای پژوهش های آینده ارائه شده است.
اندازه گیری بهره وری واحدهای تولیدی
منبع:
تدبیر ۱۳۸۶ شماره ۱۸۱
حوزه های تخصصی:
"یکی از راههای بهبود و پیشرفت اقتصادی و روزافزون یک واحد تولیدی صنعتی، اندازه گیری بهره وری آن است و براساس اندازه گیری و تجزیه و تحلیل شاخصهای بهره وری، فرصتهای بهبود تعریف می شود و چرخه بهبود را می توان انجام داد. اما مشکل اصلی که در سنجش بهره وری با آن مواجه می شویم عدم تعریف صحیح شاخصهای بهره وری در عمل و نحوه تعریف و اندازه گیری آنهاست.
در این مقاله پس از مرور مختصر ادبیات و مفاهیم و واژه های مربوط به بهره وری، چرخه بهره وری ، مدار بهبود و ...، به صورت سیستمی اندازه گیری بهره وری واحدهای تولیدی مورد بررسی قرارگرفته و نتایج به صورت مطالعه موردی تشریح و ارائه شده است.
"
ابزاری برای انتقال صدای مشتری به فرایند طراحی و توسعه محصول QFD
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری کارایی نسبی و رتبه بندی شرکت ها و سازمان ها با استفاده از تحلیل پوششی داده ها (DEA)
حوزه های تخصصی:
اندازه گیری، مبنای ارزیابی می باشد و آنچه را که نتوان ارزیابی کرد، نمی توان به درستی مدیریت نمود. لذا وجود الگویی علمی برای ارزیابی عملکرد شرکت ها جهت اعمال مدیریت صحیح و مؤثر ضروری می باشد تا بتوان به واسطه آن میزان تلاش و نتایج حاصل از کارکرد این شرکت ها را به طور مستمر مورد سنجش قرار داد، در این تحقیق ابتدا میزان کارایی نسبی شرکت های فعال در بورس اوراق بهادرار تهران با استفاده از مدل های ریاضی تحلیل پوششی داده ها ارزیابی شده و سپس با استفاده از روش سوپر کارا (اندرسون وپترسون) به رتبه بندی شرکت های فوق می پردازیم. جامعه آماری این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری شرکت های فعال صنایع فلزات اساسی و استخراج کانه های فلزی می باشند، نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که از مجموع 25 شرکت های فعال در صنایع فلزات اساسی 5 شرکت دارای کارایی نسبی با مقیاس ثابت و 10 شرکت دارای کارایی نسبی با مقیاس متغیر میباشد و همچنین از مجموع 5 شرکت های فعال در صنعت استخراج کانه های فلزی 2 شرکت دارای کارایی نسبی با مقیاس ثابت و 3 شرکت دارای کارایی نسبی با مقیاس متغیر میباشد
مدل پویای چند هدفه تحلیل پوششی داده های فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل پوششی داده ها (DEA) ابزاری قدرتمند مدیریتی به منظور ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیم گیرنده است. امروزه استفاده از مدل های DEA چند هدفه به منظور ارزیابی جنبه های مختلف عملکردی اعم از جنبه های کمی و کیفی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اما این مدل ها در فضای ایستا ارایه شده اند. در این مقاله سعی بر آن است تا مدل های DEA چند هدفه در فضای پویای فازی ارایه شود تا بتوان تغییرات داده ها در طول دوره ارزیابی را در مدل های DEA اعمال نمود. در این مقاله به منظور ارزیابی نتایج مدل یک مثال برای مقایسه نتایج مدل پیشنهادی با مدل اصلی DEA ارایه شده است. نتایج اجرای مدل پیشنهادی نشان میدهد، علاوه بر کاهش زمان اجرای مدل و تعیین هم زمان امتیاز کارایی کلیهی واحدها، توان افتراق مدل بهبود یافته است.
ترکیب الگوریتم پرواز پرندگان و الگوریتم ابتکاری CUL برای حل مسأله برش دو بعدی غیرگیوتینی با تقاضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، مسأله برش دو بعدی با تقاضا مورد بررسی قرار میگیرد. در این مسأله با برش ورقهای مستطیل شکل بزرگ، مستطیلهای کوچکتر مورد نیاز باید به نحوی تولید شوند که ضمن تأمین تقاضا برای آنها، ضایعات یا تعداد ورقهای مصرفی حداقل شود. مسأله برش، جزء مسائلNP-Hard است که روشهای دقیق قادر، به حل عملی آنها نیستند. لذا در این مقاله با استفاده از الگوریتم پرواز پرندگان، الگوریتمی فراابتکاری برای حل مسأله برش دو بعدی با تقاضا ارائه شده است. برای بهبود کارایی این الگوریتم و جلوگیری از همپوشانی در مسأله برش، الگوریتم ابتکاری CUL بهکار گرفته شد. همچنین برای بررسی نتایج الگوریتم پیشنهادی (ترکیب الگوریتم های PSO و CUL) نرم افزاری تهیه شد که با در نظر گرفتن طول و عرض صفحه اصلی و با توجه به اندازه های قطعات و تعداد مورد تقاضا، بهترین الگوی برش ممکن را ارائه می دهد.
ارائه مدلی برای اولویتبندی نیازمندیها در سیستمهای نرمافزاری و اطلاعاتی با استفاده از روش AHP
حوزه های تخصصی:
اولویت بندی نیازمندی ها یکی از مباحث مهم در معماری سیستم های نرم افزاری و اطلاعاتی است. در معماری سیستم های نرم افزاری، پس از مشخص شدن نیازمندی هایی که باید توسط سیستم ارضا شوند، با در نظر گرفتن محدودیت هایی اجرایی پروژه، نیازمندی ها باید بر اساس اهمیتشان اولویت بندی شوند تا زمان و منابع موجود برای اجرای پروژه، بر اساس اولویت نیازمندی ها به آن ها تخصیص یابد. این کار موجب استفاده مطلوب تر از زمان و منابع پروژه می شود و سبب می شود که در زمان در نظر گرفته شده برای اجرای پروژه، محصولی حاصل شود که نیازمندی های با اولویت بالاتر را ارضا کند. از سوی دیگر، نیازمندی های همه سیستم نرم افزاری به دو دسته کلی نیازمندی های کارکردی و کیفی تقسیم می شوند که اولی به توانایی اجرا و دومی به کیفیت اجرای وظایف سیستم مربوط می شود . مبحث اولویت بندی نیازمندی ها در مورد نیازمندی کیفی اعمال می شود. در این مقاله سعی شده است با استفاده روش AHP، روشی کلی برای اولویت بندی نیازمندی های کیفی سیستم های نرم افزاری و اطلاعاتی، با در نظر گرفتن معیارهای اصلی هزینه، ارزش، زمان،جریمه و ریسک ارائه شود و نحوه انجام آن با ارائه مثالی در یک سیستم موجودی نشان داده شود.
ترسیم مدل مفهومی بهره وری کارکنان با استفاده از رهیافت مدل سازی ساختاری تفسیری(مورد مطالعه : معاونت طرح و برنامه دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف به کارگیری مدلسازی ساختاری تفسیری در طراحی مدل مفهومی بهره وری کارکنان درحوزه معاونت طرح و برنامهی دانشگاه فردوسی مشهد اجراگردید،روش تحقیق توصیفی ازنوع پیمایشی است. در این تحقیق برای شناسایی و سطح بندی ابعاد و شاخصها از دو جامعه آماری استفاده شده است. جامعه آماری اول ، متشکل از کلیه مدیران دانشگاه می باشد که به منظورشناسایی ابعاد و شاخص های بهره وری کارکنان دانشگاه انتخاب شده است و جامعه آماری دوم متشکل از کلیه مدیران معاونت طرح و برنامه میباشد که به منظورسطحبندی ابعاد و ترسیم مدل بهره وری کارکنان دراین معاونت انتخاب گردیده است.اطلاعات میدانی تحقیق از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمعآوری گردیدکه روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. برای شناسایی ابعاد و شاخصها از روش دلفی و برای تعیین نوع و شدت رابطه معنی داری بین متغیرها از روشهای آماری ضریب همبستگی استفاده شده است. سطح بندی ابعاد و ترسیم مدل بهرهوری کارکنان با استفاده ازفناوری مدلسازی ساختا ری تفسیری انجام گردید. نتایج تحقیق نشان دادکه ترکیب عوامل بهرهوری کارکنان دانشگاه شامل 7 بعد و 59 شاخص است و مدل مفهومی بهره وری کارکنان در معاونت طرح و برنامه دارای دو سطح می باشد. در سطح اول مدل به ترتیب ابعاد: ارتباط مدیران و کارکنان، عوامل انگیزشی ، فرهنگ سازمانی، محیط کار، فناوری قرار دارد و در سطح دوم ابعاد :کیفیت نیروی کارو عوامل فردی قرار دارد که این ابعاد همانند سنگ زیربنای مدل عمل می نمایند. بنابراین لازم است بهره وری کارکنان با ابعاد مذکور شروع شود تا زمینه برای بهره ور شدن سایر ابعاد درسطح بالاتر فراهم گردد.
برنامه ریزی توسعه شبکه انتقال در جهت بهینه نمودن کفایت خطوط به کمک الگوریتم ژنتیک
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی توسعه شبکه انتقال یکی از بخشهای اساسی برنامه ریزی توسعه سیستمهای قدرت است که مهمترین هدف آن مشخص کردن تعداد، زمان و مکان احداث خطوط انتقال جدید برای افزودن به سیستم انتقال میباشد. تاکنون روشهای متنوعی برای حل مسئله برنامه ریزی استاتیکی توسعه شبکه انتقال ارائه شده است که در هیچ یک از آنها میزان کفایت خطوط پس از پایان سال افق برنامه ریزی، مورد توجه قرار نگرفته است. بدین معنا که شبکه توسعه یافته، بعد از چه مدت کفایت خود را از دست داده و نیاز به توسعه مجدد خواهد داشت. این مقاله کفایت شبکه انتقال را بعد از توسعه مورد بررسی قرار داده و با لحاظ نمودن این امر، برنامه ریزی توسعه شبکه انتقال را در جهتی انجام داده است که شبکه توسعه یافته، حداکثر کفایت را در تامین بارها داشته و دیرتر دچار اضافه بارگذاری گردد. نتایج بدست آمده از اجرای ایده پیشنهادی بر روی شبکه معروف گارور مؤید آن است که با انتخاب منطقی هزینه سرمایه گذاری، شبکه ای به مراتب مقاومتری از نظر از دست رفتن کفایت خطوط به دست خواهد آمد.
روابط مستقیم و غیرمستقیم بین مدیریت کیفیت فراگیر(TQM) و عدالت رویهای ادراکشدبا تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی روابط مستقیم و غیرمستقیم بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر(TQM) و عدالت رویهای ادراکشده با تعهد سازمانی است بهمنظور دستیابی به اهداف پژوهش، از تعدادی سازمانهای ارائهدهنده خدمات در شهر اصفهان، 294 نفر بهصورت تصادفی برای پاسخگویی به پرسشنامههای پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیر (TQM) از بروکزوزیتز (1999) با 24 سؤال، پرسشنامه عدالت رویهای از نیهوف و مورمن (1993) با 15 سؤال و دو پرسشنامه تعهد عاطفی و تعهد تداومی از میر و آلن (1999) و هوم و گریفیت (1991) بهترتیب با 3 و 5 سؤال بوده است. پرسشنامههای یاد شده برای اولین بار برای این پژوهش ترجمه و آماده شدهاند. شواهد روایی و پایایی ابزارهای مورد استفاده بررسی و تأیید شده است. دادههای حاصله با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون وتحلیل مسیر مورد مطالعه شده است. یافتهها حاکی از آن است که بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر و عدالت رویهای با تعهد عاطفی رابطه مثبت و معنیدار (01/0>P) وجود دارد. از بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر نیز دیدگاه مدیریت و رهبری و استفاده از اطلاعات در کنار عدالت رویهای ادراکشده با تعهد تداومی رابطه مثبت و معنیدار دارد. نتیجه حاصل از تحلیل مسیر نیز نشان میدهد تعهد عاطفی (و نه عدالت رویهای ادراکشده و نه ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر) با تعهد تداومی (استمرار خدمت) دارای رابطه یکسویه و مستقیم است. همچنین بین عدالت رویهای با تعهد عاطفی و بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با عدالت رویهای ادراکشده رابطه یکسویه و مستقیم وجود دارد. تلویحات تأثیرات مدیریت کیفیت فراگیر بر تعهد عاطفی و تداومی (استمرار خدمت) در پایان تحلیل شده است.
بهکار گیری فرایند داده کاوی برای پیش بینی الگوهای رویگردانی مشتری در بیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه پارادایم بازاریابی دانش محور، تقاضا برای پیوستن داده کاوی به فرایندهای تجاری کسب و کار بهویژه در حوزه های مختلف مدیریت روابط با مشتری را به دنبال داشته است. یکی از حوزه های جدید و مورد اقبال در این زمینه،"" مدیریت رویگردانی مشتری"" می باشد. با اعمال فرایند داده کاوی در مقام یکی از فناوریهای مدیریت دانش، می توان طی کاوش در پایگاههای داده حجیمی از تعاملات ثبت شده سازمان با مشتریان که منعکس کننده تمایلات و رفتارهای واقعی آنان است به استخراج الگوهایی برای پیش بینی رفتار رویگردانی مشتری نائل آمد و مدیران را در اخذ تصمیمات لازم برای حفظ این مشتریان و کاهش روند ریزش آنان یاری داد. پژوهش حاضر با هدف تبیین قابلیتهای داده کاوی در مدیریت رویگردانی مشتری، و با بهره گیری از متدولوژی استاندارد داده کاوی CRISP-DM، به کاوش در پایگاههای داده یکی از شرکتهای سهامی عام بیمه ای در رشته بیمه آتش سوزی پرداخته است. نتایج نشان می دهد کانال جذب مشتری عامل اصلی پیش بینی کننده رویگردانی یا ماندگاری مشتری در شرکت بوده و در مراتب بعد سابقه خرید و کاربری مکان بیمه شده به عنوان عوامل پیشبینی کننده رویگردانی قرار می گیرند.
بررسی نقش الگوی تعالی مدیریت کیفیت جامع در تغییر و تحول راهبردی سازمان ها
حوزه های تخصصی:
کاربرد مدل (ISM)جهت سطح بندی شاخص های انتخاب تامین کنندگان چابک و رتبه بندی تامین کنندگان با استفاده از روشTOPSIS-AHP فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای رقابتی عصر حاضر، سازمان ها برای رشد و پایداری خود باید به شدت تلاش نموده و از استراتژی مناسب جهت پیشرفت و حفظ بقای خود بهره گیری نمایند. محیط پیرامون سازمان ها به سرعت در حال تغییر است که از جمله این تغییرات تنوع تقاضا و نیازهای مشتریان است. محدودیت مهم دیگری که سازمان ها را در تنگنا قرار داده است، کمیابی و محدودیت منابع و امکانات می باشد. یکی از راه های کاهش این مشکلات استفاده مناسب از تامین کنندگان چابک و منابع بیرونی است. پژوهش حاضر حاصل انجام دو پایان نامه در حوزه چابکی و ISM می باشد. در این پژوهش ابتدا به شناسایی معیارهای سنجش تامین کنندگان چابک پرداخته شده است. سپس با استفاده از روش مدل ساختار تفسیری به سطح بندی این عوامل و دسته بندی آنها پرداخته شده است. نتایج این روش نشان می دهد که معیار سرعت تحویل در سطح اول خروجی این مدل قرار داشته و همچنین دارای نیروی پیش برندگی بسیار مناسبی می باشد. همچنین معیار کاهش زمان تاخیر نیز از این ویژگی ها برخوردار است. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی وزن معیارهای سنجش چابکی تامین کنندگان را تعیین کرده و ورودی مدل تاپسیس قرار داده شد. در پایان با استفاده از روش تاپسیس فازی به رتبه بندی شش تامین کننده پرداخته شد. محاسبات روش تاپسیس و AHP به پیوست در فایل Excel ارائه شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که معیارهایی که از نیروی پیش برندگی بیشتر و وابستگی کمتری برخوردار می باشند در مدل AHP هم از مقدار وزن بیشتری برخوردار شده اند. لذا برای افزایش چابکی تامین کنندگان باید بر متغیرهای سطوح اول و دوم مدل ساختار تفسیری تمرکز نمود. در این پژوهش جهت افزایش کارایی نتایج حاصل از تکنیک تاپسیس فازی وزن داده ها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی تعیین گردید. همچنین برای تفسیر میزان تاثیر معیار ها بر چابکی تامین کنندگان به طور همزمان از مدل ساختار تفسیری استفاده گردید.
ضرورت توسل به تکنولوژی پیشرفته و چگونگی تأثیر آن در ارتقاء بهره وری تولید
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی می شود تا در بدو امر ضمن تعریف بهره وری به طور مجمل و بر شمردن طرق افزایش در نرخ بهره وری ممکن،علل توسل به تکنولوژی پیشرفته و پیشرفت تکنولوژی مورد مطالعه قرار گیرد. ضرورت توسل به تکنولوژی پیشرفته را در مقابل نظریه استفاده از تکنولوژی مناسب مورد بحث و بررسی قرار داده و به دنبال آن وارد بحث چگونگی تأثیر تکنولوژی در نرخ بهره وری که ابعاد گوناگون تئوری و عملی دارد خواهیم شد.برای ارتقاء نرخ بهره وری عوامل تولید،توسل به تکنولوژی پیشرفته امری است مسلم ولی نکته مهم تر جهت گیری پیشرفت تکنولوژی است، لذا سؤال این است که تکنولوژی پیشرفته چه نوع تکنولوژی باید باشد، کاربر یا سرمایه بر تا در ارتقاء نرخ بهره وری تأثیر بیشتر داشته باشد؟ در پاسخ به این نتیجه می رسیم که اگر از هدایت کننده ای به نام قیمت عوامل به نسبت سهم عوامل در نرخ بهره وری استفاده شود، نوع تکنولوژی هیچ تأثیر خاصی نخواهد داشت.زیرا جهت پیشرفت تکنولوژی خنثی است. ولی اگر با تکنولوژی سرمایه بر شروع گردد، شتاب در ارتقاء نرخ بهره وری بدواً افزایش بیشتری خواهد داشت.بررسی میدانی نتایج این مطالعه در کشورهای ژاپن،کره جنوبی، مکزیک، برزیل و هند مقایسه و ارائه شده است.
بهینه کاوی رقابتی ابزاری برای تحلیل گلوگاه استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصمیم سازی در شرایط رقابتی چالشی است که مدیران با آن روبرو هستند. شناسایی عوامل موفقیت استراتژیک هر شرکت و تعیین موقعیت خود نسبت به رقبا با توجه به آن عوامل راه کاری است که مدیریت عالی شرکت ها برای بقا در شرایط رقابتی از آن بهره می برند. هدف مقاله ی حاضر توسعه یک روشی کمی به منظور بهینه کاوی رقابتی است . در مقاله حاضر متوسط هزینه ی تولید یک تن محصول، ارزش ویژه برند شرکت، کیفیت محصول، قابلیت بازاریابی و فروش، قابلیت خرید و دسترسی به منابع، رضایت مشتری، انعطاف پذیری تولید، قابلیت های بخش مهندسی، قابلیت تحقیقات فنی، تعداد طرح های توسعه به کمک نظر خبرگان صنعت عنوان عوامل موفقیت حیاتی شرکت های تولیدی در صنعت لوله و پروفیل فولادی در نظر گرفته شده است. سپس به کمک روش تاپسیس راه حل بهینه ی مثبت به عنوان الگوی بهینه ی مثبت و راه حل بهینه ی منفی به عنوان الگوی بهینه ی منفی تعیین گردید.این دو الگو به عنوان الگوی های بهینه یابی رقابتی مد نظر قرار گرفته است.پس از آن با توجه به محدودیت سیستمی بودجه، با استفاده از برنامه ریزی آرمانی صفر و یک دو هدفه برای هر یک رقبا سعی شده تا فاصله ی هر رقیب از الگوی بهینه ی مثبت حداقل و فاصله از الگوی بهینه ی منفی حداکثر گردد. نتایج نشان می دهد که هریک از رقبا به منظور رسیدن به الگوی بهینه می بایست به کدام یک از عوامل حیاتی موفقیت توجه نماید.
توان تبیین «روش تحلیل ممیز» مبتنی بر مدل آلتمن جهت تعیین وضعیت اعتباری مشتریان بانک ملت (تسهیلات فروش اقساطی بلند مدت)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در سیستم بانکی ایران، تجهیز منابع و تخصیص آن در قالب تسهیلات مالی، کماکان اصلی ترین وظیفه بانکهای تجاری را تشکیل می دهد. بنابراین هنگام تصمیم گیری نسبت به اعطای تسهیلات بررسی همه جانبه درخواست تسهیلات به منظور به حداقل رساندن ریسک عدم بازپرداخت از اهمیت خاصی برخوردار است و شایسته است کارگزاران اعتباری در استفاده هر چه اصولی تر از منابع و کاستن خطرات احتمالی از جمله ریسک اعتباری به عنوان مهمترین نوع خطر، کوشا باشند. سوال مهمی که در پژوهش حاضر مطرح می باشد عبارت است از اینکه آیا بین شاخصهای ریسک اعتباری و انجام تعهدات مشتریان ارتباط معنی داری وجود دارد؟ در پاسخ به این سوال، شاخصهای ریسک اعتباری که بیشترین همبستگی با بازپرداخت تعهدات مشتریان دارند را تعیین نموده و مدلی طراحی می کنیم که بر اساس آن عددی به عنوان شاخص اعتباری وام گیرنده در تصمیمات اعتباردهی تعیین گردد. در این خصوص از گزارشهای اطلاعات اعتباری و مالی شرکتهای تولیدی که از تسهیلات فروش اقساطی بلند مدت بانک ملت طی سالهای 1378-1382 بهره مند گردیده اند، استفاده شده است بطوریکه با بکارگیری تحلیل های چندمتغیره فرضیه وجود ارتباط معنی دار بین شاخصهای ریسک اعتباری و انجام تعهدات مشتریان، مورد تایید واقع و در کنار آن مدلی تحت تابع ممیز جهت اندازه گیری وضعیت اعتباری شرکتهای تولیدی مشتری بانک ملت ارایه گردیده است.
نقش مدیریت در انتقال تکنولوژی
حوزه های تخصصی:
توسعه جامعه تنها با ارتقای سطح تکنولوژی امکان پذیر است . تکنولوژی مجموعه ای از عوامل سخت افزاری یا تجهیزات ، تواناییها و مهارتهای انسانی ، دانش فنی ، و تواناییهای مدیریتی و سازماندهی است. افزایش سطح تکنولوژی مستلزم رشد و ارتقای هماهنگ و سازگار تمام اجزای آن است که از طریق انتقال و توسعه داخلی تکنولوژی اتفاق می افتد . نقش مدیریت در فرایند انتقال و توسعه تکنولوژی مهم و تعیین کننده است و می توان آن را در چهار سطح کلان ، بخش علوم و تکنولوژی ، بنگاه ها ، و خود حرفه و تخصص مدیریت مطرح کرد. در این مقاله پس از بررسی و تبیین مفهوم و اهمیت تکنولوژی ، نقش مدیریت در هر یک سطوح چهارگانه تشریح می شود.
بررسی اثرات عوامل کلیدی موفقیت مدیریت کیفیت بر عملکرد کیفیت و کسب وکار یک زنجیرهی تأمین: تحلیل تجربی شرکت های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش توجهات به مدیریت زنجیرهی تأمین (SCM) موجب شد تا پژوهشگران مدل ها، ساختارها و چارچوب های مدیریت کیفیت را که در زمینه مدیریت عملیات توسعه داده شده بودند، مورد بررسی مجدد قرار دهند. در این مقاله، در چارچوب یک مدل ساختاری چگونگی تأثیر دو رویه کیفیتی SCM (تمرکز بر مشتری و مدیریت کیفیت تأمینکننده ) به همراه برخی از مهم ترین عوامل موفقیت مدیریت کیفیت که این روابط را به جلو برده و تعدیل میکنند، بر عملکردکیفیت و کسب وکار یک زنجیرهی تأمین بررسی شده است. در این پژوهش داده ها از طریق پرسشنامه از 100 شرکت صنعتی ایران جمع آوری شده است. یافته های این پژوهش، از این موضوع که تعهد مدیریت ارشد موجب ایجاد پیوند میان شرکای زنجیرهی تأمین شده و در نهایت عملکردکیفیت کل زنجیره را تحت تأثیر قرار خواهد داد، حمایت میکند. همچنین از دیگر نتایج این پژوهش وجود رابطه مستقیم میان تعهد مدیریت ارشد و نقش دپارتمان کیفیت است که در نهایت عملکرد زنجیرهی تأمین را تحت تأثیر قرار خواهد داد.