فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۴۱ تا ۳٬۸۶۰ مورد از کل ۶٬۸۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی تاثیر همسویی راهبردهای تجاری و منابع انسانی بر شاخص های عملکردی کلیدی مالی و رضایت کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ایجاد همسویی و تناسب میان راهبردهای مدیریت منابع انسانی با راهبردهای تجاری سازمان، موضوعی است که به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های مؤثر در بهبود عملکرد سازمان ها مطرح است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر راهبردهای تجاری و منابع انسانی و همسویی آنها بر شاخص های عملکردی کلیدی مالی و رضایت کارکنان انجام گردید و در آن شش فرضیه ی اصلی مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه ی پژوهش، توصیفی پیمایشی به شمار می رود. برای سنجش متغیرهای مورد نظر، از دو پرسش نامهباطیف پنج گزینه ایلیکرت که در مجموع شامل 75 سؤالبود،استفادهشد. جامعه ی آماری پژوهش حاضر، شرکت های تابعه ی سازمان ملی صنایع مس ایران بود و پرسش نامه های پژوهش میان 118 نفر از مدیران و معاونان و367 تن از کارکنان این شرکت ها توزیع گردید. نتایج پژوهش، تأثیر مثبت انواع راهبردهای منابع انسانی و تجاری را بر شاخص های عملکردی کلیدی مالی و رضایت کارکنان و عدم تأثیر همسویی این راهبردها را بر متغیرهای مورد نظر نشان داد.
نقش رهبران منابع انسانی در قرن بیست و یکم
حوزه های تخصصی:
در گزارشات سالیانه از شرکت ها ادعا می شود که سرمایه های انسانی مهمترین منابع آنها محسوب می شوند. اما بررسی های جدید شرکت های بزرگ نشان می دهد که کانون اصلی توجه رهبران منابع انسانی بر محور اجرائیات، کنترل هزینه های پرسنلی، ایمنی و بهداشت موضوعاتی از این قبیل استوار است.
اصلاحاتی در جهت بهبود عملکرد / قسمت دوم - روش سنجش
حوزه های تخصصی:
الگوی تحلیل مسیر بین متغیرهای روان شناختی و فردی، واکنش به تغییر و پیامدهای آن در شرکت پتروشیمی بندر امام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جا که نیروی انسانی یکی از مهم ترین عوامل اثربخشی و کارآیی تغییرات است، شناخت عوامل موثر بر عملکرد و واکنش کارکنان از جمله آمادگی آنان برای تغییر و تعهدشان به تغییرات حایز اهمیت است. از این رو هدف پژوهش حاضر، تعیین متغیرهای روان شناختی و فردی اثرگذار بر واکنش کارکنان پتروشیمی بندر امام به تغییر سازمانی بوده است. نمونه پژوهش شامل 383 نفر از کارکنان این شرکت بود که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. سپس به ابزارهای پژوهش پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از تحلیل عاملی و تحلیل مسیر در نرم افزار Amuse استفاده شد. نتایج نشان داد که جایگاه مهار(19/0=β)، شخصیت پنج عاملی(32/0=β) و عاملیت(62/0=β)، اثربخشی تغییر را پیش بینی می کنند و عاملیت(24/0=β)و اثربخشی تغییر(80/0=β) نیز واکنش به تغییر را پیش بینی می کنند. همچنین واکنش به تغییر، حمایت از تغییر(89/0=β)، رفتارهای شهروندی سازمانی تغییر مدار(44/0=β) و مقاومت در برابر تغییر (30/0- =β)را پیش بینی می نماید. با توجه به یافته ها، سازمان ها باید تغییر را اثربخش معرفی نموده و از این طریق واکنش مثبت به تغییر را افزایش دهند تا حمایت و رفتارهای شهروندی تغییر مدار بیشتر و مقاومت کمتر در زمینه تغییر حاصل شود.
واکاوی عوامل موثر بر اخلاق سازمانی با استفاده از مدل یابی معادله ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، اخلاق سازمانی ضرورت و لازمه یک جامعه سالم می باشد. در این راستا، هنگامی که استانداردها یا ارزشهای اخلاقی سازمان به طور گسترده ای بین افراد رایج شود موفقیت سازمانی افزایش می یابد. بنابراین، در این تحقیق تلاش شده است عواملی که باعث بهبود و ارتقای اخلاق سازمانی می شود شناسایی و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. پژوهش حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را معاونین، مدیران و کارشناسان شرکت برق منطقه ای یزد تشکیل می دهند. در این تحقیق از پرسشنامه و مصاحبه به منظور جمع آوری داده ها استفاده شده است. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها مدل یابی معادله ساختاری به کار رفته است. یافته ها نشان داد که در شرکت مورد مطالعه (برق منطقه ای یزد) شش عامل در ارتقای اخلاق سازمانی تاثیرگذار هستند. نتایج مدل یابی معادله ساختاری نیز ضمن تایید برازش مدل نشان داد که هر شش عامل تاثیر معنی داری بر اخلاق سازمانی دارند. نتایج این تحقیق نشان داد که عدالت سازمانی بیشترین تأثیر را بر اخلاق سازمانی دارد. متغیرهای فرهنگ و مدیریت، تعهد و انگیزش، آموزش، استقلال و مشارکت و شناخت نیز در درجات بعدی اهمیت قرار دارند.
کار آفرین دولتی
منبع:
تحول اداری ۱۳۷۸شماره ۲۰
حوزه های تخصصی:
تکنولوژی اطلاعات و مهندسی مجدد منابع انسانی
منبع:
تدبیر ۱۳۷۸ شماره ۹۴
حوزه های تخصصی:
خودارزیابی برای تعالی کسب کار در سازمان های بزرگ
حوزه های تخصصی:
کشف عوامل مؤثر بر رفتارخادمانه کارگزاران سازمان حج و زیارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتار خادمانه کارکنان در سازمان های مذهبی با محوریت زائر شکل می گیرد.رفتار خادمانه در واقع بر فلسفه خدمت رسانی به زائرین استوار است و خادمان، کسانی هستند که خدمت رسانی به زائرین و بر آوردن نیازهای آن ها را در اولویت نخست قرار می دهند. چنین اهتمامی نسبت به خدمت گزاری تحت تأثیر عواملی خواهد بود که برای شناسایی و کشف آن،پژوهش حاضر به طور کیفی با تمرکز بر مورد مطالعه کارگزاران سازمان حج و زیارت در اماکن متبرکه مکه و مدینه با استفاده از تحلیل محتوای قراردادی انجام شده است. به منظور دست یابی به داده ها از نمونه گیری هدفمند بر اساس معیارهای نظام نامه ارزیابی عملکرد کارگزاران خادم سازمان حج و زیارت با 18 نفر از خادمان برتر تا اشباع نظری مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفت. متن مصاحبه های انجام شده در قالب واحدهای فکر کدگذاری، مقوله بندی و در نهایت در طبقات مضامین چهارگانه طبقه بندی شدند و به منظور اعتباریابی آن از روش توافق درون موضوعی دو کدگذار استفاده گردید. یافته های تحقیق عوامل مؤثر بر رفتار خادمانه خادمان را در قالب 4 عامل احساسی، شناختی، زمینه شخصی (سرشتی، محیط ساخته) و زمینه مرتبط با نقش تبیین می کند.
تدوین مدلی برای مدیریت منابع انسانی مدیران مدارس عجبشیر در سال تحصیلی (86 - 1385)
منبع:
علوم مدیریت ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
تحلیل رابطه تاب آوری با ابعاد عجین شدن با شغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری توانایی افراد برای مقابله با ریسک ها و خطر های موجود در محیط است، درواقع تاب آوری نوعی انعطاف پذیری افراد در مقابل مشکلات محیطی است. علاوه بر این، امروزه کارکنان در سازمان ها تمایل بیشتری به مشارکت در تصمیم گیری ها و فعالیت های سازمان دارند. عجین شدن با کار نتایج مثبتی به همراه دارد و سبب می شود که کارکنان در سازمان مشارکت بیشتری داشته باشند و در آن درگیر شوند و از عضویت در سازمان لذت ببرند. کارمندی که عجین شدن شغلی بالایی داشته باشد، از کار خود انرژی می گیرد، خود را وقف کار می کند و به طور کامل جذب کار می شود. پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی میان تاب آوری با ابعاد عجین شدن با شغل (انرژی گرفتن، وقف شدن، جذب شدن) می پردازد. بدین منظور 200 نفر از کارکنان سه دانشگاه دولتی ایران (شهید بهشتی تهران، علامه طباطبایی تهران، دانشگاه یزد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و سپس با استفاده از پرسشنامه های استاندارد شاوفلی و بکر و مقیاس تاب آوری کانر- دیویدسون CD-RISC مورد سنجش قرار گرفتند. این پژوهش به صورت توصیفی و با روش پیمایش، به وسیله پرسشنامه انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری صورت گرفت که نشان داد میان تاب آوری و ابعاد عجین شدن با شغل رابطه معناداری وجود دارد.
رابطه بین مدیریت دانش با خودکارآمدی و خلاقیت معلمان مراکز پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین مدیریت دانش با خودکارآمدی و خلاقیت معلمان مراکز پیش دبستانی ناحیه دو شهر شیراز در سال تحصیلی 1393-1392 بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان مراکز پیش دبستانی ناحیه دو آموزش و پرورش شهر شیراز به تعداد 78 نفر بود و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان تعداد 66 نفر به عنوان اعضای نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزار های گردآوری داده ها شامل پرسش نامه مدیریت دانش جاشپارا (2004) که پایایی آن بر اساس محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر 89/0 بود، پرسش نامه خودکارآمدی معلمان شوارتزر و همکاران (1991) که پایایی آن بر اساس محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر 82/0 بود و پرسش نامه خلاقیت رندسیپ با آلفای کرونباخ 76/0 می باشد. برای بررسی رابطه بین ابعاد گوناگون مدیریت دانش شامل خلق، سازماندهی، بکارگیری و تبادل دانش با خودکارآمدی و خلاقیت معلمان از محاسبه ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. هم چنین، برای تعیین قدرت پیش بینی ابعاد مدیریت دانش برای خودکارآمدی و خلاقیت معلمان از تحلیل رگرسیون هم زمان استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین تمام ابعاد مدیریت دانش با خودکارآمدی و خلاقیت معلمان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین، از بین ابعاد مدیریت دانش بعدسازماندهی دانش از قدرت پیش بینی معناداری برای خودکارآمدی معلمان و ابعاد سازماندهی و بکارگیری دانش از قدرت پیش بینی معناداری برای خلاقیت معلمان برخوردار بودند.
بررسی نقش میانجی سرمایه ی فکری بر ارتباط میان وظایف مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در راستای بهبود عملکرد سازمان ها، مدیریت منابع انسانی نقش های مختلفی را ایفا می کند که از مهم ترین آن ها پرورش استعداد ذاتی افراد سازمان در محیط رقابت دانشی می باشد. هدف از اجرای این تحقیق، تبیین جایگاه سرمایه ی فکری در ارتباط میان وظایف مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان در قالب یک مدل است. در این تحقیق، سرمایه ی فکری به عنوان متغیر میانجی و وظایف مدیریت منابع انسانی به عنوان متغیر مستقل و عملکرد سازمانی به عنوان متغیر وابسته بررسی شده اند. جامعه ی آماری تحقیق، شرکت ملی نفت ایران است و نمونهة شامل 156 مدیر میانی و عالی است که به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شده اند. در این تحقیق، برای بررسی مؤلفه های متغیرهای مورد مطالعه و سنجش روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی و برای آزمون فرضیه های تحقیق از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های تحقیق، حاکی از آن است که فعالیت های مدیریت منابع انسانی از طریق سرمایه ی فکری بر عملکرد سازمانی دارای تأثیر معنادار است. در مدل برازش شده ی این تحقیق، ارزیابی عملکرد، انتخاب و استخدام، بیش ترین بار عاملی را در فعالیت های مدیریت منابع انسانی به خود اختصاص داده و در بین سرمایه های فکری، سرمایه ی ساختاری، بیش ترین بار عاملی را در مجموعه ی سرمایه ها دارا می باشد.
ائتلاف منابع در شرکتها: ساختارهای علمی و ظرفیت نوآوری
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر رفتارهای مثبت گرا و بدبینانه بر نگرش شغلی و سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی نقش رفتارهای خوش بینانه و بدبینانه (بدبینی سازمانی) در پیش بینی و تبیین نگرش شغلی و سازمانی کارکنان است. روش تحقیق از حیث هدف، کاربردی و از حیث شیوه ی جمع آوری داده ها توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان سازمان صنعت و معدن زاهدان در سال 1395 به تعداد 130 نفر که تعداد 90 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه ی تحقیق انتخاب گردید. داده های پژوهش از طریق سه پرسشنامه ی نگرش شغلی و سازمانی، رفتارهای مثبت گرا و بدبینی سازمانی جمع آوری و روایی آنها با استفاده از روایی هم گرا و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی مرکب مورد تایید قرار گرفت. جهت بررسی فرضیات پژوهش از مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار پی ال اس، مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد بدبینی سازمانی بر نگرش شغلی و سازمانی کارکنان تاثیر منفی با بار عاملی0.470- و رفتارهای مثبت گرا تاثیر مثبتی بر نگرش شغلی و سازمانی کارکنان با بار عاملی 0.404 دارد.
بی انگیزگی کارکنان خود را متوقف کنید!
منبع:
تدبیر ۱۳۸۶ شماره ۱۸۲
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه بین سازمان یادگیرنده و فرهنگ یادگیرنده (مطالعه موردی)
حوزه های تخصصی:
امروزه یادگیری سازمانی نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت استراتژیک در حیات سازمانها محسوب می شود. تلاش برای ارتقای سطح یادگیری سازمانی، موضع رقابتی سازمانها و ملت ها را در سطوح محلی، ملی، و منطقه ای تحکیم می بخشد. بررسی ارتباط بین یادگیری سازمانی و دیگر عناصر سازمانی این امکان را فراهم می سازد تا بتوان برای بهبود یادگیری از سازوکارهای مناسب بهره گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بین یادگیری سازمانی و فرهنگ یادگیری رابطه معنادار وجود دارد. در ضمن، بین فرهنگ یادگیری با تک تک ابعاد یادگیری که عبارت اند از یادگیری مستمر، پرسش و گفتگو، یادگیری تیمی، توانمند سازی، سیستم جایگیری، ارتباط سیستم، و رهبری استراتژیک نیز رابطه معنادار برقرار است. این ارتباط، بویژه با یادگیری تیمی و رهبری استراتژیک از همه بالاتر است. همچنین رابطه بین فرهنگ یادگیری با سطوح مختلف یادگیری سازمانی معنادار است و درجه همبستگی در سطح سازمانی بیشترین میزان (95/0r=) را به خود اختصاص داده است.