مالیاتها به دلیل تأثیر بر فعالیتهای اقتصادی، به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای سیاستگذاری دولت به شمار میروند. گرچه محدودیتهای مدیریتی و سیاسی، مانع افزایشمالیاتهاست، ولی روشهای دیگری به منظور افزایش درآمد مالیاتی، از قبیل گسترش پایهمالیاتی، افزایش نرخهای مالیاتی و معرفی مالیاتهای جدید وجود دارد. در این پژوهش، تأثیرعوامل مذکور بر درآمدهای مالیاتی، براساس یک مدل اقتصادسنجی، بررسی شده است. نتایجپژوهش، حاکی از آن است که اولا کشش درآمدی اجزای اصلی مالیات مستقیم (مالیات برشرکتها، مالیات بر درآمد و سایر مالیاتهای مستقیم) بزرگتر از یک و کشش درآمدی اجزایاصلی مالیات غیرمستقیم ( مالیات بر واردات و مالیات بر مصرف و فروش) کمتر از یک است.ثانی! بهبود در نظام مالیاتی در بخشهای مالیات بر مصرف و فروش و سایر مالیاتهای مستقیم،در افزایش درآمد مالیاتی، مؤثرتر از بقیه بخشهاست. با توجه به اینکه مالیاتها در ایران، پس ازنفت، مهمترین منبع درآمدی دولت است، هرچه پیشبینی آن بر اساس آمار، اطلاعات و اصلاحسیاستهای مالیاتی دقیقتر انجام شود، بیشتر میتواند به برنامهریزان توسعه اقتصادی، درپیشبینی بودجه بخش عمومی، کمک کند. بدین روی، با استفاده از مدل برآورد شده و براساسروشهای پیشبینی موجود مالیات در متون اقتصادی، درآمدهای مالیاتی برای سالهای1378-1376 پیشبینی گردیده است.
یکی از موضوعات بحث برانگیز و نسبتاً قدیمی در اقتصاد که همواره مورد توجه اقتصاددانان بوده است، موضوع مربوط به گسترش حجم و اندازه دولت و پیامدهای این امر برای متغیرهای کلان اقتصادی است. کیفیت دخالت دولت در اقتصاد یا به عبارت دیگر کارایی و اثربخشی دولت، ارتباط بسیار نزدیکی با عملکرد توسعه دارد. بنابراین یکی از جنبه های قابل بررسی در مورد نحوه دخالت و عملکرد آن در تأمین رشد با ثبات اقتصادی، می تواند بر کارایی و اثربخشی دستگاه دیوان سالاری یا به طور کلی بر کارایی و اثربخشی دولت متمرکز گردد. اهمیت این موضوع وقتی افزایش می یابد که رابطه نزدیکی بین دیوان سالاری و اداره سیاست گذاران در سطح کلان جامعه وجود داشته باشد. چرا که اغلب سیاست گذاران ناکارآمد، دیوان سالاری های ناکارآمدی را نیز خلق خواهند کرد. بنابراین ناکارآمدی دولت می تواند برای توسعه و امنیت اقتصادی بسیار خطرناک باشد و به اتلاف منابع، انحصار، عدم اعتمادپذیری دولت، بی ثباتی اقتصادی و نهادسازی نامناسب منتهی گردد. این پژوهش، رابطه تجربی بین کارایی و اثربخشی دولت با رشد اقتصادی را با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته در چارچوب داده های ترکیبی برای 121 کشور منتخب جهان در بازه زمانی 2013 – 1996 در دو گروه بندی مجزا برای کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه مورد بررسی قرار داده است. نتایج بیانگر تأثیر مثبت کارایی و اثربخشی هزینه های دولت بر رشد اقتصادی می باشد .
In today’s world, no one can deny the expansion of economic influence in the various aspects of social life and economization of immaterial issues of social life is becoming more obvious every day. The valuation of cultural goods, as one of the most important economic aspects related to arts and culture, is chosen to be considered in this study.
The necessity of considering the economic valuation of the arts and culture comes from the competition between different public and merit goods which seek government. Considering this, the present study is conducted in order to determine the economic value of “Isfahan City of Arts” as a cultural center which is planned to be built in Isfahan as the largest center of supplying, educating and presenting cultural and artistic events in the whole country. In order to make this happen, we need to know how people value different parts and activities of this complex.
Regarding different strength and week points of various economic valuation techniques, the Choice Experiment method (CE), as one the most efficient methodologies in estimating different aspects of nonmarket goods, has been used in this study for measuring WTP estimates. The results indicate that among eleven activities (aspects) of the complex, all activities, except for galleries, had positive and significant effects on choosing designed scenarios, and among the listed activities, Concert Hall, Cineplex and Fashion Hall had, relatively, the highest willingness to payment.