امیرحسین مدنی

امیرحسین مدنی

مدرک تحصیلی: استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کاشان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۵ مورد.
۱.

بررسی استعاره ی فضایی و طرح واره های تصویری در غزل های حسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره ی فضامدار حسین منزوی طرحواره ی تصویری معنی شناسی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 305 تعداد دانلود : 693
معنی شناسی شناختی با مطالعه ی معنی به چگونگی عملکرد ذهن و تجربه ی انسان در درک مفاهیم ازطریق زبان دست می یابد. چکیده ی کلام این رویکرد این است که استعاره امری صرفاً زبانی نیست، خاستگاه اصلی استعاره ذهن است؛ اما برای پیدایش و ظهور خود، به بسترهای مناسب زبانی، فرهنگی و اجتماعی نیاز دارد و رابطه ی استعاره با ذهن، اجتماع و فرهنگ ، رابطه ای دوسویه است. استعاره ها کمک می کنند تا حوزه های انتزاعی بر اساس حوزه های عینی درک شوند. طرح واره های تصویری ازجمله ساخت های مفهومی هستند که در این حوزه به آن توجه شده است و با زیربنایی استعاری ساخته می شوند تا به منزله ی پلی برای ارتباط میان تجربه های فیزیکی ما با حوزه های شناختی پیچیده تر محسوب شوند و به درک مفاهیمی کمک کنند که به لحاظ جوهری حجم ناپذیرند. جستار حاضر می کوشد با روش توصیفی تحلیلی و با استناد به نظریه ی معنی شناسان شناختی به تحلیل استعاره های فضایی و طرح واره های حجمی، حرکتی و قدرتی در غزل های حسین منزوی بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که منزوی برای تجسم مفاهیمی چون عشق، تردید، آرزو، بغض، غم، طاقت، شادی، جنون و... از طرح واره های تصویری استفاده کرده و تجسّم این مفاهیم، نقشی اساسی در قدرت عاطفی غزل وی، تمایز تخیل و محتوای آن داشته است. استعاره های مفهومی او نشان می دهند که عشق، جنون، مستی، شرم و مهربانی در دنیای ذهنی شاعر و در فرهنگ زیسته ی او جایگاه والایی دارند، عشق از قدرتمندترین اندیشه ی او و مسلّط بر همه چیز است و بعد از عشق، تفرقه، تقدیر و غم ازنظر قدرتی در سطح بالایی قرارگرفته اند. 
۲.

ادبیات فراتر از جهانِ صفر و یک؛ بررسی ادبیات از دیدگاه منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات و منطق منطق فازی منطق ارسطویی عناصر ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 81 تعداد دانلود : 181
دانستن این موضوع که ادبیات دارای سرشتی فازی است و نه ارسطویی، کمک می کند تا مخاطبان و تحلیلگران در مواجهه با متون، نگاه بازتری داشته باشند. ادبیات مانند هر دانش و هنر دیگری، قابلیت ارزیابی دارد و با توجه به منطق حاکم بر آن می توان درباره ادبی بودن یا نبودن یک متن داوری کرد. ازاین رو، در این پژوهش ابتدا مفاهیمی چون: ادبیات، ادبیات عرفانی، منطق ارسطویی و منطق فازی تبیین شده اند و سپس رابطه ادبیات با منطق ارسطویی و فازی بررسی شده است. در این سنجش، با روش تحلیلی، چهار عنصر اصلیِ ادبی بودن یک متن (عاطفه، تخیل، چندمعنایی و فرم) در نموداری فازی همراه با شواهد مثالی از ادبیات فارسی تحلیل شده اند. در هر چهار مورد، نتیجه حاصل شده نشان می دهد که یک متن می تواند با دربرداشتن درجه ای از هر یک از این چهار عنصر، در دایره ادبیات قرار بگیرد و متناسب با درجه برخورداری از این عناصر، نسبت ادبی آن مشخص می گردد؛ در نتیجه لزومی ندارد که به شکل منطق دوارزشی و مطلقِ صفر ویک در منطق ارسطویی، همه عناصر را در بالاترین درجه ممکن دارا باشد. به این ترتیب ثابت می شود که منطق حاکم بر ادبیات، منطق فازی است.
۳.

شرحِ سخن بیشتر است از سخن (نگاهی به دقّت علمی و نکته سنجی های استادانه محمّدرضا شفیعی کدکنی در «تعلیقاتِ» تذکره الأولیاء)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شفیعی کدکنی تصحیح تعلیقات تذکره الأولیا دقت علمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 498 تعداد دانلود : 362
محمدرضا شفیعی کدکنی، محقّق و ادیب سخت کوش معاصر که در حوزه های متنوّع قلم فرسایی کرده و استادی خویش را به اثبات رسانده است. تصحیح آثار عرفانی، از جمله «تذکره الاولیا»یِ عطار یکی از حوزه های مورد علاقه اوست که در سه بخش: مقدّمه، متن و تعلیقات به چاپ رسیده است. از ویژگی های این تصحیح می توان به دقّت علمی استاد، اطّلاعات فراوان عرفانی و شرح حال عارفان کمتر شناخته شده، اجتهاد و سخت کوشی در تحقیق، امانت داری و صداقت، نقد بر کاتبان در ضبط نادرست کلمات و تصرّف در متن، اطّلاعات مفید سبک شناسی و واژه شناسی، ترجمه های منظوم و هنرمندانه و اِشراف کتاب شناسی اشاره کرد. این ویژگی ها، در مجموع می تواند در پاسخ به این سؤال اساسی مطرح شود که: محاسن و ویژگی های تعلیقات شفیعی کدکنی در تذکره چیست و به چه دلایلی، ارزش تعلیقات این کتاب، کمتر از متن نیست؟ نگارنده در پاسخ به این سؤال، ذیل ده عنوان، به تفصیل، محاسن تعلیقات استاد را برشمرده و معتقد است که تصحیح اگر با تعلیقاتی بجا و ضروری همراه باشد، راهگشای خواننده در خوانش و فهم بهتر متن خواهد شد. متن هنگامی به سخن در می آید و غبار گمنامی از چهره می زداید که با مقدّمه و به ویژه تعلیقاتی محقّقانه- که حاصل تأمّل در تمام مولکول های معنی دار متن است- آراسته شود.
۴.

تحلیل کارکردهای حکایت در حدیقه سنایی و تطبیق آن با نظریه راندال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان عرفان حکایت حدیقه الحقیقه سنایی راندال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 751 تعداد دانلود : 508
سنایی، پایه گذار شعر عرفانی فارسی، از شاعرانی است که به طور عملی و گاه نظری کوشیده است زبان عرفان را بشناساند. تاکنون درباره زبان عرفانی نظریه های متعددی پدید آمده است. این نظریه ها آنجا که مبتنی بر نظریه های کلی تر زبان دین مطمح نظر قرار می گیرند، در دو دسته  نظریه های شکل گرا و نظریه های نقش گرا می گنجند. از جمله نظریه های نقش گرا درباره زبان تجربه های متافیزیکی، نظریه جان هرمن راندال است. این فیلسوف، دین را مانند علم و هنر یک نوع فعالیّت بشری سهیم در فرهنگ انسانی می داند و برای رموز و اساطیر دینی چهار نقش برمی شمارد. مقاله حاضر به تحلیل تازه ای از کارکردهای حکایت در کتاب حدیقه الحقیقه سنایی و تطبیق آنها با نظریه راندال می پردازد و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی نتیجه می گیرد که اولاً سنایی حکایت را برای دو منظور، یکی تبیین مسائل هستی شناسانه، شامل مسائل خداشناسانه، جهان شناسانه و انسان شناسانه و دیگری اصلاح مشکلات اجتماعی به کار می برد و ثانیاً حکایات حدیقه سنایی از میان چهار نقش مورد نظر راندال، در وهله اول، بیشتر نقش برانگیختن حس عملی و تقویت تعهد عملی (انسان شناسانه) و در وهله بعد، نقش برانگیختن حس تعاون و تقویت انسجام اجتماعی (اجتماعی) را برعهده دارد و دو نقش دیگر از این چهار نقش ، یعنی انتقال تجربه های بیان ناپذیر انسانی (خداشناسانه) و ایضاح نظام شکوهمند الهی (جهان شناسانه) کمتر مورد توجه این شاعر عارف بوده است. این نقش ها عرفان سنایی را در سایه مکتب خراسان قرار می دهند که بیشتر به انسان گرایی و جامعه گرایی مشهور است.
۵.

تحلیل شخصیّت و اندیشه های هجویری بر پایه سخنان خود او در کشف المحجوب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هجویری کشف المحجوب مشایخ هجویری شخصیت اندیشه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 261 تعداد دانلود : 992
ابوالحسن، علی بن عثمان هجویری، از بزرگان صوفیّه و صاحب یکی از کهن ترین و با ارزش ترین متون صوفیانه فارسی محسوب می شود که ضمن تأثیرپذیری از نوشته های عرفانی پیشین، تأثیر شگرفی بر تصوّف بعد از خویش -از جمله تذکر ه الاولیاء- گذاشته است. کشف المحجوب علاوه بر اشتمال بر مضامین عرفانی، تاریخی و اجتماعی، در بردارنده اطّلاعات مهمّی از شخصیت، زندگی و اندیشه های نویسنده است که با دقّت و ژرف نگری، به بیان دیده ها، شنیده ها و یافته های خود پرداخته است. تحقیق و پژوهشگری، کنجکاوی و جستجوگری، بحث و جَدل با مدّعیان علم و معرفت، شکایت از مدّعیان و صوفیان جاهل زمانه، دفاع از ملامتیّه، گزارش هایی دقیق درباره بزرگان و فِرق صوفیّه و آداب تصوّف و شرح اسفار و تجارب زندگی، تنها بخشی از داده هایی است که بر پایه آن، می توان ساختار شخصیتی و فرآیند فردیت هجویری را ترسیم کرد. بر پایه این داده ها، شاکله شخصیت و اندیشه هجویری را می توان ترکیبی از «علم بحثی» و «شهود قلبی» قلمداد کرد؛ زیرا از یک سو، ارزش فراوانی برای آموختن در آن دیده می شود و از سوی دیگر، در اندیشه اش، مشاهده حق در دنیا و عقبی، مرهون مجاهده سالک تلقّی شده است. نگارنده در این مقاله کوشیده است تا بعد از مقدّماتی درباره زندگی، سفرها، مشایخ و آثار هجویری، با محوریت کشف المحجوب، به شاخص ترین مؤلّفه های شخصیت و دیدگاه های هجویری اشاره و از این طریق، در حدّ توان، فقدان اطّلاعات موجود درباره زندگی و شخصیت وی را جبران کند.  
۶.

تأثیر فرهنگ و تمّدن پیش از اسلام در نشر و گسترش «آیین جوانمردی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آیین جوانمردی ایران باستان آیین زرتشتی دین مهری آیین مانوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 431 تعداد دانلود : 910
شکست حکومت ساسانی در مقابل اعراب، دوره جدیدی را به لحاظ «تاریخی» برای سرزمین ایران رقم زد، اما فرهنگ پربار و کهن ایران باستان، هرگز با این شکست، دچار زوال و فراموشی نشد؛ بلکه در دوره اسلامی به حیات خود ادامه داد. یکی از باورها و آیین هایی که در طول تاریخ، دچار تطوّرات و اَشکال بسیاری شده و مسیر پرفراز و نشیبی پیموده، «آیین جوانمردی» است. نظریه متداول در این باره آن است که «فتوّت و جوانمردی» برگرفته از «تصوّف» است و از آنجا که تصوّف نیز، خود از تعالیم اسلامی سرچشمه گرفته است، پس جوانمردی، اصل و سرچشمه ای اسلامی دارد. با وجود اینکه نمی توان یکسره از تأثیر فرهنگ اسلامی در «فتوّت» چشم پوشی کرد، اما نادیده گرفتن خاستگاه ها و ریشه های ایرانیِ آیین جوانمردی نیز منصفانه و منطقی نیست و مگر می توان فرهنگ و تمدّنی که شالوده آن را سه بن مایه «خرد»، «نیکی» و «هنر»، تشکیل داده است، یکسره نادیده گرفت؟ نگارنده در این مقاله کوشیده است علیرغم دیدگاه های متنوّع، متفاوت و گاه متناقض پژوهشگران درباره آیین جوانمردی و اختلاف در سرچشمه ها و مبانی و اصول آن، به سرچشمه های ایرانی این آیین و تأثّر احتمالی آن از فرهنگ و تمدّن پیش از اسلام اشاره کند. بدین منظور، در سه بخش مستقل، تأثیرات ایران باستان، آیین زرتشتی و ادیان مهری و مانوی را بر طریق فتوّت بررسی کرده و معتقد است که این تأثیرات، به معنای توافق و تطابق محض و یا اخذ و اقتباس تمام نیست.
۷.

تأملی در پرسش متداولِ «خدای-تعالی- با تو چه کرد؟» در متون منثور عرفانی (شخصیّت ها، دلایل و جزئیات رحمت و عذاب)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خواب پرسشگر و راوی رفتار خداوند رحمت و آمرزش عذاب و عتاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 762 تعداد دانلود : 702
تبیین مسئله: یکی از پربسامدترین بُن مایه های متون عرفانی، خواب و رؤیا ست که نوعی کرامت به شمار می رفته و به سبب إخبار از عالم غیب، ابزاری برای کسب شناخت و آگاهی بوده است. در میان این خواب ها، به دلیل نگرانی و ترس صوفیه از عالم پس از مرگ و عاقبتِ کار خود، پرسشِ «خدای تعالی با تو چه کرد؟» بسیار متداول است؛ پرسشگر از راوی می خواهد که او را از سرنوشت خود و حوادث عالم برزخ آگاه کند. اگر خداوندْ راوی را آمرزیده است، دلیل آمرزش چه بوده و اگر احیاناً عتاب یا عذاب کرده، به تاوان کدام غفلت و اشتباه او بوده است. روش نگارنده در این مقاله برای پاسخ به پرسش یادشده، هجده متن منثور عرفانی را بررسی کرده است. یافته ها و نتایج: با تحلیل حکایات مرتبط، این نتیجه حاصل شد که در بیشتر اوقات، راوی از آمرزش خداوند و لطف او خبر می دهد و اینکه کار، آسان تر از آن است که خلق می پندارند ؛ به گونه ای که در مقابل پنجاه و نه حکایت رحمت خداوند، تنها با نُه حکایت عذاب و عتاب او مواجهیم. تأمّل در حکایات نشان می دهد که لطف و «رحمتِ بی علّت» خداوند و به عبارت دقیق تر «فضل و کَرَم» او افزون بر عارفان و پارسایان، مردمان عادی و گناهکاران و قاتلان را نیز در بر می گیرد و از این نظر، اصل نقدش، داد و لطف و بخشش است؛ همچنین بهشت و نعمت های بهشتی، کمترین پاداش خداوند به رستگاران است؛ در حالی که رؤیت خداوند و همنشینی با او، رضایت و خشنودی حق از بنده، استقبال پیامبر (ص) از عارف و همنشینی با پیامبران و صالحان، پاداش های ویژه تری به شمار می روند.
۸.

اندیشه های عرفانی و ظرافت های بلاغی «فرغانی» با تکیه بر «مشارق الدراری»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فرغانی مشارق الدراری اندیشه های عرفانی ظرافت های بلاغی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 399 تعداد دانلود : 77
سعیدالدین فرغانی یکی از بزرگ ترین شارحان عرفان اسلا می است که با فهم عمیق خود، بر قصیده «تائیه» ابن فارض مصری شرحی مبسوط نوشت. وی در عرفان نظری، شاگرد قونوی بود و در سلوک عرفانی، نسبت خرقه خود را به سهروردی رسانده است. فرغانی، با آگاهی کامل از اندیشه های عرفان نظری و ابن عر بی و آشنایی با میراث عرفانی کهن، به ویژه تصوف خراسان، توانست شرحی به نام « مشارق الدراری» بنویسد و در این اثر خویش، بدون آنکه همچون بسیاری از شارحان دیگر در دام تخیل های بیمارگونه و بازیهای زبانی حاصل از جادوی مجاورت گرفتار شود، با بیانی روش مند و تبویبی منطقی، با بی تازه در عرفان نظری بگشاید. نویسنده در این مقاله کوشیده است در دو بخش جداگانه، «اندیشه های عرفانی» و «ظرافت های بلاغی» فرغانی را بررسی کند؛ اندیشه هایی همچون: عشق و عاشقی، دیدگاه تأویلی و پرهیز از تأویلات بی حد و مرز، نسبت انسان کامل با دوایر سه گانه اسلام و ایمان و احسان که بحثی است کاملاً بدیع در تصوّف اسلامی، مفهوم زمان و قبض و بسط آن، واسطگی اسباب و مؤثّر دانستن حق و طرح سخن عمیق «سُبحانَ الذّی لا یُوصَلُ إلیهِ إلّا بِهِ» و در بخش ظرافت های بلاغی: تشبیه، سجع، استشهاد به اشعار، ترکیبات و ترجمه های بدیع و اطناب و بسط هنری که نشان دهنده خلاقیت های فرغانی در ساحت زبان و بیان این نکته است که در متن مشارق الدراری، تجارب روحانی و عاطفی نویسنده با جانب جمال شناسانه این تجارب، پیوند بسیار نزدیکی دارد.
۹.

ارتباط تجربه عرفانی و خلاقیت های هنری نِفَرّی در المواقف و المخاطبات(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نفری مواقف مخاطبات تجربه عرفانی خلاقیت هنری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 682 تعداد دانلود : 453
ابوعبدالله نِفَرّی از عارفان بزرگ و در عین حال گمنام قرن چهارم هجری است که تأثیری شگرف بر منظومه عرفانی پس از خود گذاشته و ابن عربی از او با لقب «رجال الله» یاد کرده است. مهم ترین اثر نفرّی، دو کتاب در شرح مکاشفات وی به نام های المواقف و المخاطبات است. این نوشته ها مبتنی بر نوعی گفت و گو میان خدا و انسان است که خداوند پیوسته نفرّی را خطاب می کند و از این طریق، حقایقی را بر قلب او آشکار می سازد. زبان نفرّی در مواقف و مخاطبات ، پارادوکسیکال و سرشار از رمز و سمبل و ابهام است که راوی با خروج از هرگونه «لسان معتاد» و «منطق مألوف»، روابط دال ها و مدلول ها را به هم می ریزد و دلالت هایی بدیع می آفریند. از سوی دیگر، این زبان و گزاره ها، ارتباطی مستقیم با تجارب و حالاتِ عرفانی دارد؛ به گونه ای که نفرّی متناسب با افق انتظار، باورها و موقعیت ذهنی خود، زبان خاص خویش را برگزیده که می توان از آن به «بیانِ موسیقیِ هیجان در زبان» تعبیر کرد. نگارنده در این مقاله کوشیده است ضمن تبیین مقدماتی درباره احوال و آثار نفرّی، عمده ترین عناصر اختصاصی منظومه عرفانی وی یعنی مواقفِ «وقفه، سوا، معرفت، رؤیت و حجاب» را بیان کند و با اشاره به نکاتی درباره تجربه عرفانی و شروط و ملازمات آن و ارتباط مستقیم این نوع تجربه با نظام زبان، در نهایت به این نتیجه برسد که اوج و حضیضِ تجربه عرفانی، رابطه مستقیمی با اوج و حضیضِ زبان و خلاقیت های هنری نفرّی یا هر عارف دیگر دارد و ازاین رو، «حال عالی» در آینه «قال هنری و جمال شناسیک» نمودار می شود.
۱۰.

ابوعلی فارمدی؛ عارفِ سخنور و حلقه مکمّل تصوّف عاشقانه و عالمانه خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابوعلی فارمدی تصوف خراسان قرن پنجم مجلس گویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 382 تعداد دانلود : 199
قرن پنجم هجری از لحاظ رشد کمّی و کیفی در حوزه هایی چون: تصوّف، تفسیر، حدیث، فقه، کلام، وعظ و خطابه، نقطه عطفی در خراسان بزرگ و ماوراءالنهر محسوب می شده، بویژه در دو شاخه تصوف عاشقانه با تأکید بر «محبّت و عشق و جوانمردی» و تصوف عالمانه با محوریت «آشنایی با معارف اسلامی»، اهمیت بسزایی دارد. ابوعلی فارمدی (م 477) یکی از عارفانِ همین قرن است که منظومه فکری وی را مجمع البحرینی از اندیشه های صوفیانه و معارف اسلامی تشکیل می داد. مهارت و استادی فارمدی در سخنوری و مجلس گویی و برپایی مجالسِ وعظ و تذکیر، زبانزد خاص و عام بوده و القابی چون: «لسان الوقت» و «زبانِ خراسان» را برای وی به ارمغان آورده است. فارمدی به همراه پنج عارف دیگر به نام های: «ابوعلی رودباری، ابوالقاسم نصرآبادی، ابوعلی دقّاق، ابوسعید ابوالخیر و ابوالقاسم کُرَّکانی»، زنجیره تصوف عاشقانه و عالمانه خراسان را در قرون چهارم و پنجم تشکیل می داده، در منظومه عرفانیِ مشترک خود بر مضامین و بن مایه هایی چون: «مجلس گویی، تبحّر در معارف اسلامی، رعایت حرمت و ادب نسبت به پیر و استاد، شریعت مداری و احیای شیوه زاهدانه سَلَف، اعتقاد به محبت و لطف و رحمت خداوند، تسامح و خوش رفتاری و  بی تعصّبی، حریّت و فتوّت و سرانجام نظام تفکّر حلاّجی»، تأکید می ورزیدند. در این مقاله کوشیده ایم ضمن مختصری در احوال و زندگی فارمدی، به نقش و اهمیت او در تکمیل و به سامان رساندن میراث و جریانی که از ابوعلی رودباری شروع شده و به شخص فارمدی ختم می شد، بپردازیم تا زوایای پنهان و جذّابیت و هنرسازه های تصوف خراسان، بیش از پیش آشکار شود.
۱۱.

بابا افضل مرقی کاشانی؛ فیلسوفِ آگاهی و خرد و بیداری (با نگاهی به زندگی و آثار)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 766 تعداد دانلود : 569
افضل الدین کاشانی از فیلسوفان بزرگ ایران در قرون ششم و هفتم هجری است که درست همچون سهروردی، با پیوند میان فلسفه و شهود، منظومه ای حکمی فلسفی خلق کرد که تنها بر پایه خرد خشک و مجرد فلسفی استوار نبود، بلکه مبتنی بر «آگاهی و خرد روشنی و بیداری» بود و دقیقاً از درون چنین منظومه ای، تأکید فراوان به «خودشناسی» و روشنگری در باب ماهیت خویشتن آدمی، خلق شد. میراث فکری و رساله های به جای مانده از بابا افضل از جهات متعدد دارای اهمیت و قابل مطالعه است؛ از جمله وسعت و گستردگی دانش و اطلاعات او در حوزه های فلسفه اسلامی، فلسفه یونانی، ادب، اخلاق، فلسفه سیاسی، آموزه های عرفانی و حتی فرهنگ ایران باستان؛ زبان ساده، صریح و عاری از مفاهیم و اصطلاحات پیچیده و انتزاعی عصر و استفاده از لغات و برابر نهاد های پارسی در مقابل واژگان تازی؛ توجه فراوان به شیوه درست اندیشیدن و مبانی حکمت و کاربستِ گستره تام فضایل و اخلاق نیک در زندگی. نگارنده در این مقاله کوشیده است با تکیه بر مصنفاتِ باباافضل، به تحلیل سه بن مایه «آگاهی، خرد و دانش» از دید این حکیم کاشانی بپردازد و نشان دهد که این سه فرهنگ واژه، ضمن ملازمه و ارتباط تنگاتنگی که با یکدیگر دارند، با عناصری چون غفلت و تیرگی و مردگی در تقابل کامل اند. نتیجه تحقیق نشان می دهد که در مصنفات، «حکمت و فضیلت» دو روی یک سکه اند که به «حقیقت» ختم می شوند.
۱۲.

بررسی تطبیقی داستانِ سیاوش و روایت مادرِ تعزیه نامه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره شاهنامه سیاوش امام حسین (ع) تعزیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 740 تعداد دانلود : 742
باورها و سنت های ایرانی و از پی آن نقش و جایگاه معصومان و قهرمانان کهن این سرزمین، در آیین ها، اسطوره ها و نمادهای شیعیان ایران، به ویژه در فرهنگ و شعائر و هنرهای عاشورایی، نمودها و جلوه های زیادی دارند و در بسیاری از سنت های دینی، بن مایه های این پندارها را می توان مشاهده کرد. در این میان، نسخ تعزیه، به دلیل حشر و نشری که با عامه مردم داشته اند، از این باورمندی سرشارترند. در این مقاله کوشش شده است تأثیر داستانِ سیاوش بر روایت نسخه تعزیه امام حسین (ع) نشان داده شود. از این رو، ضمن روایت خلاصه دو داستان و ویژگی هایشان، همانندی ها و پیوندهای آن ها در زمینه تولد رازناک از مادری آسمانی، جنبه ازلی بودن، کنش ها و واکنش های طبیعت در برابر این قهرمانان، پیشگویی و آگاهی ایشان از سرنوشتشان، حضور فرازمینی ها در روایت دو داستان، مرکب و ادوات ویژه، پاک نهادی و شهادت طلبی، تکرار شوندگی در بستر تاریخ، نیایش و شفاعت و نمادها و اشارات مشترک، واکاوی می شود . این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه می توان در کنار روایت یک واقعه تاریخی، سرگذشت رازآلود قهرمانان اساطیری را با پیشوایان مذهبی در آمیخت؛ به گونه ای که آن شخصیت را برای مردم باورپذیرتر و حتی در خور ستایش بیشتر سازد.
۱۳.

خویشکاری و هم نوایی اسطوره و عرفان در نسخ تعزیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره و عرفان تعزیه نامه ها نمایش آیینی عرفان اسطوره ذای مجلس نامه های تعزیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 914 تعداد دانلود : 704
این مقاله جستاری در خویشکاری (= کارکرد مقدس) و هم آوایی (= همسانی) اسطوره و عرفان در تعزیه نامه هاست. تعزیه که نمایشی آیینی و مبتنی بر کهن الگوهای اساطیری و آموزه های دینی و اخلاقی است؛ رویدادهای تاریخی را با روایتی برآمده از باورهای عامیانه ارائه می کند. همین درک و دریافت، از سویی، کارکردها و پندارهای اساطیری را از پسِ ذهن تاریخی توده ها، دوباره سازی کرده و از سوی دیگر، ارزش ها و رهیافت های اخلاقی و عرفانی را که اتفاقاً همسانی و هم کارکردی ریشه داری با بن مایه های اسطوره ای دارند، جلوه گر ساخته است. در این مقاله، برای تبیین خویشکاری و هم نوایی رازورمزهای پیوندخورده اسطوره و عرفان در بستر آیینی تعزیه، موضوعاتی چون جاودانگی پس از مرگ، مؤلفه های عاشقانه، اهمیت انسان کامل و رابطه مراد و مریدی، خلوت های عارفانه، جهان شمولی افکار و اشخاص، همیشه جوان بودن قهرمانان، کوشش به اندازه وسع، ضرورت پاکیزگی و طهارت روح و جسم و... مورد بحث قرار گرفته شده و در نهایت این نتیجه حاصل شده است که باورها و عقیده مندی های عرفان اسطوره ای، که قدیمی ترین نوع عرفان است، در مجلس نامه های تعزیه، این دو مقوله دیرپا را به همسایگی و هم آوایی نشانده است.
۱۴.

روزنه ای خرد بر احوال و جهان بینی عرفانی عبدالرزاق کاشانی در رسائل و مصنّفات(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 546 تعداد دانلود : 377
عبدالرزاق کاشانی (م 736 ق) فیلسوف و عارفی است که در فلسفه و تصوف اسلامی، به رغم گمنامی، از درخشندگی خاصی برخوردار است. وی با آگاهی کامل از مبانی عرفان نظری و مکتب ابن عربی از یک سو و غور و تعمق در میراث عرفانی کهن و آموزه های عارفانی چون ابوطالب مکی، خواجه عبدالله انصاری، ابو عبدالرحمن سلمی، سنایی، سهروردی و شیخ اشراق از سوی دیگر، توانست پیوند و تلفیقی مبارک میان دو حوزه خراسان بزرگ و غرب اسلامی که از آندلس و مصر نشئت می گرفت، برقرار کند. به جز این هنر و استعداد خاص عبدالرزاق، اندیشه ها و منظومه فکری عرفانی وی، از چند جهت دیگر نیز حائز اهمیت و توجه است: یکی جهان بینی خاص عرفانی او که شامل اصلی ترین بن مایه ها و مبانی عرفان کهن می شود و مضامینی از نوع «نقش محوری عشق، انسان، عنایت و کشش حق، مقامات و احوال سلوک و دیدگاه های روشن بینانه و مشفقانه» در آن جلوه گر شده است. دوم پربرگ وباری و غنای این منظومه فکری با توجه به آشنایی نویسنده با علومی چون فلسفه، حکمت، کلام، فقه، تفسیر، عرفان و ارشادها و رهنمودهای پیر و مرشدش ملا عبدالصمد نطنزی. سوم عدم تقلید صرف و بی چون وچرا از میراث عرفانی کهن و وجود نوآوری ها و خلاقیت هایی از نوع تأکید به «عدالت» در کنار «توحید و محبت» در سلوک و یا طرح و تدوین آیین نامه بیست وپنج بندی اخلاقی سلوکی. چهارم صبغه تعلیمی آموزشی آثار عبدالرزاق و اینکه تنها جلوه گاه فوران مکاشفات و شطحیات عرفانی شهودی نیست و پنجم هنر ساده نویسی و بیانِ روان و جذاب مبانی و موتیف های های فلسفی و عرفانی. این هنرها و برجستگی های پنجگانه، به همراه تحول روحی و فکری غزالی گونه در میانه های عمر و تمایل و گرایش به تصوف و فتوت، اندیشه ها و جهان بینی عبدالرزاق را بیش از پیش ارزشمند و شایان توجه کرده است. در این مقاله، ضمن بیان کلیاتی در شرح احوال و تحصیلات و استادان و آثار و مذهب فقهی کاشانی، به گوشه هایی از جهان بینی عرفانی او اشاره شده است.  
۱۵.

«بسط عارفانه» و شیوه های دستیابی به آن در سلوک عرفانی (با تأکید بر شیوه های بسط ابوسعید ابوالخیر و روزبهان بقلی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: قبض بسط ابوسعید ابوالخیر روزبهان بقلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 503 تعداد دانلود : 589
در تاریخ عرفان و تصوّف، دو اصطلاح «قبض و بسط» همواره مورد توجّه صوفیه بوده است و سالکان با توجّه به منظومه عرفانی و گاه مسائل اجتماعی و سیاسی روزگار خود، یکی از حالات قبض یا بسط را برمی گزیده اند. قبض به منزله حجاب و «حالت افتقار»ی بوده که سالک را همواره محزون می داشته و برعکس، بسط به مثابه نوعی کشف و «حالت افتخار»ی بوده که شادی و به دنبال آن، اعتماد به رحمت خداوند را برای عارف به ارمغان می آورده است. مریدی که اهل قبض بوده، به واسطه خوف از حشمت الهی، همواره حالات «خوف و حزن و هیبت» را پایه سلوک عرفانی خود قرار می داده و آیات عذاب قرآنی و بیم از دوزخ، دلایلی بسنده برای قبض او بوده و برعکس عارف اهل بسط، «رجا و انبساط و انس» و حسن ظن به رأفت الهی را مهمترین عوامل و انگیزه های وصال حق می دانسته است. نویسنده در این مقاله، ضمن بیان مقدّماتی درباره دو حالت عرفانی «قبض و بسط»، به بررسی انواع شیوه ها و توصیه های عرفانی-تعلیمی بزرگان و عارفان – بویژه ابوسعید ابوالخیر و روزبهان بقلی – برای دستیابی به بسط پرداخته است؛ راهکارهایی همچون: تجلّی حق بر سالک، خطاب حق و لذّت ناشی از آن خطاب، تلاوت قرآن و تدبّر در آیات آن، تمسّک به ذکر الله، دیدار با خضر و قطب و اولیاء، زیارت خاک مشایخ صوفیه، سماع، شنیدن سخنان و حکایت های افراد عامی و حتّی مست و گبر و کافر و سرانجام قرار گرفتن در مکان ها و زمان های خاص.
۱۶.

تطوّر استعاره عقل در غزلیات سنایی، عطار، مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عقل سنایی عطار مولانا استعاره غزل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 438 تعداد دانلود : 267
در منظومه عرفان و تصوف، عارفان بسیاری درباره بن مایه عقل سخن گفته و با توجه به ویژگی های زیستی و محیطی و همچنین عوامل برونی و محیطی، دیدگاه های سه گانه ای در این باره بیان کرده اند. گروهی عقل را ستوده و با القابی مانند «نور» و «ملازم جان» از آن یاد کرده اند؛ برخی دیگر، برخلاف دیدگاه نامبرده، عقل را عاجزی می دانند که تنها اهل گزافه گویی و دعوی است و عده ای نیز گاهی آن را نردبان بام حق و گاهی بند و سلسله ای بر پای جان انگاشته اند. در این مقاله تلاش می شود در سیزده گروه استعاره مفهومی، دیدگاه سنایی و عطار و مولانا، در جایگاه سه شخصیت اصلی در تاریخ شعر عرفانی، نسبت به مفهوم کلیدی عقل بررسی شود. این سه شاعر درمجموع در 74 کلان استعاره از عقل، به سه نوع استعاره مثبت و منفی و دووجهی در غزلیات خود اشاره کرده اند. استعاره هایی مثل هدایت گری، کاردانی، نردبانیِ بام حق، چشم، بیداری و آگاهی بخشی، در قلمرو استعاره های مثبت؛ بند، سلسله، خواری، عجز و زبونی، ذرّه صفتی، بوالفضولی، شغل افزایی و سرکشی در قلمرو استعاره های منفی و استعاره پیر در قلمرو استعاره دووجهی قرار دارد. براساس این سه نوع استعاره می توان گفت حرکت تاریخی استعاره هایی با بار معنایی منفی از سنایی به عطار، سیر صعودی و از عطار به مولوی، سیر نزولی داشته است. مبنای نظری پژوهش نظریه استعاره های شناختی است که برخلاف دیدگاه سنتیِ استعاره معتقد است افزون بر زبان، نظام مفهومی و ذهن و ضمیر هر روزه ما اساساً ماهیتی استعاری دارد.
۱۷.

بررسی نمادها و کارکردهای کهن الگوی «دایره» با تأکید بر تفکّر اسطوره ای و عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کهن الگو دایره نمادها و کارکردها اسطوره عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 641 تعداد دانلود : 547
کهن الگوها مجموعه ای از تصاویر، صور مثالی و تجربیات زیستی روانی آدمیان را تشکیل می دهد که در قالب نماد و مضامین مشترک در اساطیر، ادیان و آیین ها، عرفان و قصه ها، نمود پیدا کرده است. از مهم ترین این کهن الگوها، تصویر دایره است که از دیرباز، نمادها و کارکردهای مشترکی در اسطوره و عرفان داشته است. از جمله نمادهای مربوط به کهن الگوی دایره می توان به وحدت و تمامیّت، روح، خود، کمال، جلال و قدرت، قداست و تبرّک، بخت و طالع، دوستی و صمیمیّت، زمان و ابدیّت و کارکردهایی چون حفاظت و نگهبانی، تمایز دو فضای ناهمگون، درمان بخشی و تحرک، خودشناسی، تجلّی حقّ، تمثّل معارف الهی و حقایق ربّانی و اطوار هفت گانه قلب، اشاره کرد. این مقاله با رویکرد تطبیقی تحلیلی، به برشمردن مهم ترین نمادها و کارکردهای کهن الگوی دایره در اسطوره و عرفان و بیان خاستگاه ها و وجوه مشترک آن کوشیده است اهمیت «دایره، مرکز و حرکت دوری» را در تفکر اسطوره ای و باورهای دینی عرفانی بیان کند همچنین وضوح نقش محوری این طرح واره تصویری را در بیان موتیف هایی چون تجلّی، روند تکاملی عالم، قوس نزولی و صعودی، خلق مدام و هفت گانه های نمادین و مقدّس در حوزه عرفان و تصوّف آشکار تر کند.
۱۸.

جامِ مدامِ کامو (گذری بر زندگی، احوال و اندیشه های عرفانی عبدالسلام کامویی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : 477 تعداد دانلود : 733
یکی از بزرگان و عارفان گمنام سده هفتم و سال های نخستین سده هشتم هجری، زین الدین عبدالسلام کامویی (م 696ق) بوده که به القاب و صفاتی چون «زینِ دین و شیخ عراق و شاه کامو» شهرت داشته است. وی در چهل سالگی در اثر ریاضت و مجاهدت و خلوت و عزلت، تحولی روحی می یابد و از آن پس به کسب علوم و معارف و سیر در آفاق می پردازد. کامویی در طریقت، مرید و پیرو شیخ شهاب الدین عمر سهروردی، صاحب عوارف المعارف، بوده و از وی اجازه ارشاد و راهبری داشته و گویا سهروردی نیز به وی لطف و محبتی ویژه داشته است. این شاگردی و مریدی سبب شده که اندیشه ها و منظومه عرفانی عبدالسلام در کلیّت و در یک نگاهِ شامل، همان منظومه معتدل و شریعت مدارانه شیخ سهروردی را آینگی کند و از هرآنچه نشانه ای از عرفان نظری ابن عربی و اتباع او دارد، بپرهیزد و چه بسا مخالف باشد. نگارنده در این مقاله کوشیده است برای نخستین بار، علی رغم کمبود منابع و مآخذ مستند، خطوطی از زندگی، احوال و اندیشه های عرفانی عبدالسلام را ترسیم و منظومه عرفانی وی را مرکّب از بن مایه ها و مضامینی چون «اهمیت صبر و تأنی در سلوک، رجا و امیدواری به لطف خداوند، غریب و رهگذر بودن عارف در دنیا و تمایز طاعت و عبادت» معرفی کند.
۱۹.

بازتاب میراث عرفانی کهن، به ویژه مولانا، در اندیشه های امیرحسینی هروی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مولانا امیرحسینی هروی مثنوی های عرفانی میراث عرفانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها عرفا و متصوفه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : 265 تعداد دانلود : 676
امیرحسینی هروی از عارفان گمنام قرن هفتم و هشتم هجری است. او با پرسش های هجده گانة خود، شیخ محمود شبستری را به سرایش گلشن رازبرانگیخت. از امیرحسینی هروی آثار مهمی بر جای مانده است. بررسی افکار او در مطالعات تاریخی و تطبیقی تصوف اهمیت خاصی دارد. در این مقاله، سه نوع تأثیرپذیری محتوایی آثار هروی از میراث عرفانی کهن بررسی می شود. نخست، تأثیرپذیری از عارف هم عصرش مولانا در مباحثی مثل تشابه آغازین کنزالرموزو مثنوی، اهمیت غفلت، عاشقان ساکن بی قرار، عشق این سری و آن سری و نقد قافیه اندیشی. دوم، تأثیرپذیری از اندیشه های عرفانی کهن و موضوعات پربسامدی مثل جاودانگی معشوق، ترک خودی و انانیت، نکوهش تقلید، مرگ پیش از مرگ و دوگانة عشق و ملامت. سوم، تأثیرپذیری از عارفانی با دیدگاه های خاص مثل ابوسعید، عین القضات و نجم رازی در مضامین ویژه ای همانند تصوف آسیا، نکوهش رسم و عادت و داستان خلقت آدم. این تأثیرپذیری های سه گانه، تا حد بسیاری بر غنای فکری و فرهنگی آثار هروی افزوده و عرفان و گزاره های عرفانی او را به اندیشه های اصیل عرفانی سده های نخستین نزدیک کرده است. از سوی دیگر هروی در حد یک مقلد صرف نیست و با طرح مضامینی مثل عقل و عشق، نفس توسن و کثرت گرایی دینی، صاحب فکر و نوآوری است. در قسمت پایانی مقاله به این موضوع پرداخته می شود.
۲۰.

اندیشه های عرفانی ابوعلی دقّاق نیشابوری با تأکید بر «الشَّواهد و الأَمثال»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابوعلی دقاق الشواهد و الأمثال سخنوری و مجلس گویی اندیشه های عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 402 تعداد دانلود : 899
ابوعلی دقّاق نیشابوری (م405) از نامدارترین عارفان قرن چهارم هجری در نیشابور و ملقّب به صفاتی چون: «استاد»، «امام فن» و «لسان وقت» بوده است. این القاب، بیانگر استادی و سخنوری وی در «مجالس»ِ عرفانی بوده و آن طور که از شواهد تاریخی و میراث فکری او برمی آید، دقاق با بیان «صریح» و «لسان فصیح» خود، پرشورترین مجالس را در نیشابور و مرو و شهرهای اطراف برپا می کرده و در این مجالس از عمده ترین بن مایه های عرفانی و مضامینی همچون: حال «لطیف» محبّت و اینکه دل آدمی گنجینه و وقف آن است؛ ادب در طاعت و اینکه این نوع ادب، آدمی را به خدا می رساند؛ صدق و راست کرداری و اینکه بنده باید آن نماید که هست؛ اهمیت طلب و برتری آن نسبت به یافت و وصال؛ فتوّت و جوانمردی و خصومت و دشمنی نورزیدن با خلق، سخن می گفته است. دقاق در زندگی و سلوک خود، عارفی منزوی و دور از شهرت و محبوبیّت بوده و گویا صفات «حُزن و قبض و نوحه گری» وی، بی ارتباط با انزوای او نبوده است. با این همه، وی در طریقت، پیرو ابوالقاسم نصرآبادی بوده و از علم و ادب و اخلاق او بهره های فراوانی یافته و از سوی دیگر، بزرگانی چون: ابوالقاسم قشیری و ابوسعید ابوالخیر، خوشه چین فضل و ادب و مجلس گویی های وی بوده اند. در این مقاله کوشیده ایم، بعد از کلیّاتی درباره زندگی و استادان و آثار و اندیشه های دقاق، به کمک نسخه خطّی و گران بهای «الشواهد و الأمثال» - که در بردارنده مجالس و گفتارهای دقاق است – برای نخستین بار به بخشی از عمده ترین مضامین فکری و میراث عرفانی وی اشاره کنیم؛ میراثی که علیرغم اهمیّت فراوان در سنّت مجلس گویی و مطالعات تاریخی تصوّف، مغفول مانده و توجه چندانی بدان نشده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان