شکست حکومت ساسانی در مقابل اعراب، دوره جدیدی را به لحاظ «تاریخی» برای سرزمین ایران رقم زد، اما فرهنگ پربار و کهن ایران باستان، هرگز با این شکست، دچار زوال و فراموشی نشد؛ بلکه در دوره اسلامی به حیات خود ادامه داد. یکی از باورها و آیین هایی که در طول تاریخ، دچار تطوّرات و اَشکال بسیاری شده و مسیر پرفراز و نشیبی پیموده، «آیین جوانمردی» است. نظریه متداول در این باره آن است که «فتوّت و جوانمردی» برگرفته از «تصوّف» است و از آنجا که تصوّف نیز، خود از تعالیم اسلامی سرچشمه گرفته است، پس جوانمردی، اصل و سرچشمه ای اسلامی دارد. با وجود اینکه نمی توان یکسره از تأثیر فرهنگ اسلامی در «فتوّت» چشم پوشی کرد، اما نادیده گرفتن خاستگاه ها و ریشه های ایرانیِ آیین جوانمردی نیز منصفانه و منطقی نیست و مگر می توان فرهنگ و تمدّنی که شالوده آن را سه بن مایه «خرد»، «نیکی» و «هنر»، تشکیل داده است، یکسره نادیده گرفت؟ نگارنده در این مقاله کوشیده است علیرغم دیدگاه های متنوّع، متفاوت و گاه متناقض پژوهشگران درباره آیین جوانمردی و اختلاف در سرچشمه ها و مبانی و اصول آن، به سرچشمه های ایرانی این آیین و تأثّر احتمالی آن از فرهنگ و تمدّن پیش از اسلام اشاره کند. بدین منظور، در سه بخش مستقل، تأثیرات ایران باستان، آیین زرتشتی و ادیان مهری و مانوی را بر طریق فتوّت بررسی کرده و معتقد است که این تأثیرات، به معنای توافق و تطابق محض و یا اخذ و اقتباس تمام نیست.