محمدجواد صافیان

محمدجواد صافیان

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه فلسفه غرب، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۷ مورد.
۴۱.

تفسیر از آن خویش کننده اخلاق نیکوماخوس به مثابه راهبر پدیدارشناسی هرمنوتیک هایدگر جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق نیکوماخوس پدیدارشناسی هرمنوتیک ارسطو هایدگر وجدان تکنولوژی تفسیر از آن خود کننده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۴۱۶
ارسطو از فلاسفه تأثیرگذار بر روی تفکر هایدگر جوان است. هدف مقاله حاضر روشن کردن بخشی از این تأثیرگذاری است. هایدگر در خلال سال های ۱۹۲۲-1926 عمیقا به فلسفه ارسطو می اندیشد. اخلاق نیکوماخوس اثری از ارسطو است که بیش از سایر آثار، مورد توجه هایدگر قرار گرفته است. برای درک مواجهه هایدگر در این سالها با تفکر ارسطو بر روی سه اثر مهم این دوره « پدیدارشناسی در ارتباط با ارسطو» به سال ۱۹۲۲،  «مفاهیم بنیادین ارسطو » به سال ۱۹۲۴ و « افلاطون: محاوره سوفسیت» متمرکز می شویم. استدلال مقاله این است که تفسیر هایدگر از ارسطو در این سالها در زمره اولین تلاش ها و تمرین های روش شناسی خاص وی، پدیدارشناسی هرمنوتیک است. به طوری که می توان بالیدن پدیدارشناسی هرمنوتیک و بسیاری از مفاهیم بنیادین اندیشه هایدگر در هستی و زمان مانند تخریب پدیدارشناسی، پروا، وجدان را حاصل تأمل هایدگر بر روی اندیشه های ارسطو در خلال این سال ها دانست. سه گام اصلی این مقاله برای روشن کردن تفسیر از آن خویش کننده اخلاق نیکوماخوس عبارتند از پرداختن به حقیقت، بررسی مواجهه پدیدارشناسانه هایدگر با اخلاق نیکوماخوس و بررسی تخنه به مثابه افق آشکارگی تکنولوژی. در هر یک از این سه گام سعی می کنیم تأثیر تفکر ارسطو بر هایدگر را بررسی کنیم .
۴۲.

تفسیر مارتین هَیدگر از تمایز هستی شناختی بنیاد و وجود در نظام آزادی فردریش شلینگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزادی بنیاد وجود نظام مارتین هیدگر فردریش شلینگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۲ تعداد دانلود : ۴۲۰
پژوهش های فلسفی در باب ذات آزادی انسان (1809) منسجم ترین صورت تلاش فردریش شلینگ برای شرح نظام مطلق یا نظام آزادی است. نخستین بار در قرن بیستم و با رجوع متأملانه مارتین هَیدگر به رساله آزادی و تفسیر چندین باره او در سال های 1936 و 1941، اهمیت این رساله در تاریخ اندیشه غربی آشکار شد. تمرکز هَیدگر بر تفکر شلینگ به ویژه با نگارش رساله شلینگ در باب ذات آزادی انسان، پژوهش در اصل شکل گیریِ نظام و پرسش از امکان نظام آزادی چونان پرسش در باب ذات هستی است. شلینگ برای عبور از آزادی صوری چونان تعین بخشیِ ناوابسته به علیت مکانیکی و دستیابی به تعریف واقعی آزادی به عنوان توانایی انجام خیر و شر، پژوهش خود در باب نظام آزادی را بر مبنای هستی شناختی صحیح استوار می سازد. هدف مقاله حاضر، تحلیل تفسیرِ هَیدگر از مفهوم نظام آزادی در نگاه شلینگ، با تأکید بر تمایز هستی شناختی بنیاد و وجود است. این پژوهش در پی پاسخ به این دو پرسش است که جایگاه آزادی در نظام فلسفیِ بنیادمحور شلینگ چیست و چگونه طرح مفهوم واقعی آزادی، راه را برای تبیین بنیاد هستی شناختیِ امکان شر و امکان آزادی در نظام می گشاید؟ همچنین تمایز میان بنیاد و وجود چگونه به هدف اصلی شلینگ در حل تعارض نظام و آزادی می انجامد؟
۴۳.

بررسی نقش داستان حضرت موسی (ع) و حضرت خضر (ع) از منظر قرآن در آموزش تفکر مراقبتی مبتنی بر آموزه های فلسفه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان موسی خضر تفکر مراقبتی فلسفه برای کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۵ تعداد دانلود : ۲۶۵
هدف پژوهش حاضر، بررسی داستان موسیg و خضرg مبتنی بر آموزش تفکر مراقبتی براساس آموزه های فلسفه برای کودکان است تا بتواند کاربرد داستان های قرآنی را به منظور چگونگی آموزشِ تفکر از جنس مراقبتی بازگو نماید. روش پژوهش از نوع توص یفی-تحلیلی است. نمونه موردی شامل آیات 60 تا 82  سوره کهف و تفاسیر مربوطه می باشد که فاکتورهای تفکر مراقبتی از جمله تفکر ارزش گذاری، عاطفی، فعال، هنجاری و همدلانه را در خود دارد. یافته های تحقیق، داستان فوق که خود حاوی سه داستان پندآموز و تفکر برانگیز از نوع استاد-شاگردیست را در زمره داستان هایی با قابلیت حضور فاکتورهای تفکر مراقبتی و آموزش از طریق آن برشمرده است. همچنین دارا بودن ویژگی های پرسش و پاسخ در متن داستان و چالش های موجود در مسیر تجربه اندوزی، یادگیری و رشدِ تکاملیِ شخصیتِ حضرت موسیg در پایان داستان را برای آموزش کودکان مناسب می داند. به نظر می رسد بررسی چنین داستان هایی از جنس دیالوگ های احساسی و عقلانی که ارکان تشکیل دهنده تفکر مراقبتی از منظر فلسفه برای کودکان را در خود دارد، برای رشد و تکاملِ پرورش این جنس از تفکر در کودکان سودمند باشد. در نتیجه گیری حاصله از یافته ها، به دو معنا از تفکر مراقبتی می رسیم، نخست اینکه متوجه آنچه می اندیشیم باشیم و دیگر آنکه متوجه نحوه اندیشیدنمان باشیم.
۴۴.

نظری به الهیات مجازی در فلسفه ی نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الهیات مجازی دیونوسوس‌ نیچه هواخواهی عاطفی فرادهش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۲ تعداد دانلود : ۲۵۳
ازنظر نیچه، روان آزاد برای رسیدن به مرحله ی آفرینش ارزش های نوین باید از دو گام حمل ارزش های فرادهش و نقد این ارزش ها عبور کند. اما در راه نیل به مرحله ی سوم، این مانع وجود دارد که روان آزاد هنوز در چارچوب ارزش نهیِ سنتی، به آفرینش ارزش ها مبادرت کند. ازدیگرسو، فلسفه ی نیچه که نام دیونوسوس را با خود یدک می کشد، گویی خود جلوه ای است از دل بستگی به ارزش های سنتی، چراکه دیونوسوس، ایزدی از ایزدان یونان است. باوجوداین، نیچه از دیونوسوس برای راندن خالصانه ی روان آزاد از گامه ی دوم به گامه ی سوم استفاده می کند. درواقع فلسفه ی دیونوسوسی با اهتمام به اساطیر، ذهن پژوهنده ای را که هنوز کاملاً از بند فرادهش نرسته است، برای ورود به مرحله ی آفرینش ارزش ها آماده می کند. نیچه به تلویح و تصریح، الهیات اپیکوری و هگلی را از آن نوع میانجی هایی برشمرده است که چنین گذاری را امکان پذیر ساخته اند. اما فلسفه ی دیونوسوسی وی، به صورت یک الهیات مجازی، با طرد بسیاری از عناصر فرادهش از خود، نمونه ای کامل تر و خالص تر به دست می دهد.
۴۵.

رابطه کنش و روایت در تفکر هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیدگر کنش روایت طرح افکنی خودفهمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۳۲۵
مفهوم کنش در اندیشه هیدگر با فهم و طرح افکنی امکان ها مرتبط است. طرح هایی که دازاین (چونان آنجای وجود) پیش می افکند، تداعی گر طرح (plot) در روایت هستند. گرچه روایت از اصطلاحات هیدگری نیست، برخی مفسران براساس مفاهیم تاریخمندی و زمانمندی دازاین، برداشت روایت گرایانه ای از اندیشه وی داشته اند. در این نوشتار بر تفسیری متمایز که مدعی روایتمندی بنیادین دازاین است، متمرکز می شویم و ارتباط آن با کنش را بررسی می نماییم.  فرضیه اصلی ما این است که میان کنشمندی و روایتمندی دازاین، وابستگی متقابل و دوری هرمنوتیکی وجود دارد و هردو به جهت مساوقت با فهم و طرح افکنی، در بنیاد و ساختار اگزیستانسیال دازاین هم سرچشمه اند. هدف این بحث این است که نشان دهیم  چگونه نحوه روایت و تفسیر ما از زندگی و فهم خویش، می تواند تعیین کننده نوع کنش های ما باشد. تحلیل این تأثیر، نقش مهمی در فهم ما از نحوه اثرگذاری انواع روایات از جمله داستان ها، فیلم ها، نقدها و ... بر رفتار و خودفهمی ما دارد. درخواهیمیافت که فهم ما از موقعیت و امکان هایی که داریم، نوع کنش ما را شکل می دهند و هر کنش به منزله فهم، گستره ای از امکان ها را می گشاید که در غیرآن صورت بر ما فروبسته می ماند؛ این دور پیوسته ادامه دارد و عالم ما را می گسترد.
۴۶.

بررسی انتقادی نسبت هنر سوررئالیسم با حقیقت با توجه به آراء هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر سوررئالیسم واقعیت و رؤیا حقیقت هایدگر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۳۱۸
هنر سورئال، هنری است که بر اساس نظریه ناخودآگاه فروید، توسط آندره برتون و لویی آراگون پایه گذاری شد. هنرمندان این سبک هنری در پی آزادسازی ناخودآگاه فردی و خلق کار هنری با توجه به ناخودآگاه و رویا و واپس زدگی (سرکوب) می باشند. آنها بر این عقیده اند که منشاء خلق کار هنریشان، ناخودآگاه فردی آنهاست. این پژوهش در تلاش است تا با تکیه بر آراء هایدگر در زمینه ارتباط هنر با حقیقت دریابد که هنر سوررئال که هنرمندان آن مدعی ارتباط هنرشان با ناخودآگاه فردی بودند و از رویاها و جنون و خیالاتشان تصویر می کشیدند چه نسبتی با حقیقت دارد؟ آیا این ادعای هایدگر که «در کار هنری حقیقت در کار است» در مورد نقاشی های سوررئال نیز صادق است؟ هدف پژوهش دریافت نسبت هنر سوررئال با حقیقت است. لذا نگارنده به عنوان نمونه به سراغ یکی از نقاشی های رنه مگریت هنرمند مشهور سبک سورئال می رود تا با نگاهی پدیدارشناسانه به این کار هنری برجسته دریابد که چگونه می توان فرض کرد که در این کار هنری چیزی از پنهانی به پیدایی درمی آید. این تحقیق به شیوه توصیفی تحلیلی و بر اساس مطالعه منابع مکتوب کتابخانه ای صورت گرفته است.
۴۷.

تحول نظام آموزشی آکادمیک هنر در تقویت تفکر خلاق و فرآیند ادراک دانشجویان (با تکیه بر رویکرد آشنایی زدایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام آموزشی آکادمیک تفکر خلاق فرآیند ادراک آشنایی زدایی آفرینش هنری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۴۲۵
از جمله وظایف مهم نظام آموزش عالی آکادمیک هنر، افزایش مهارتهای تفکر خلاق در دانشجویان و ایجاد نسبت مناسب آن با فرآیندهای ادراک در آفرینش های هنری بدیع است. در این میان، یکی از متغیر های مهم، چگونگی سازماندهی نظام آموزش هنر در نسبت میان تفکر، خلاقیت و انواع ادراکات انسانی است که با تکیه بر رویکرد آشنایی زدایی می تواند بر ایجاد تحولی هر چند ساده اما عمیق و بدیع در نظام آموزش مؤثر باشد. هدف این پژوهش ارائه راهکارهای مناسب جهت تنظیم سلسله مراتب مراحل آموزش در هر یک از این سطوح است که به شیوه کیفی و با استفاده از راهبردهای نظریه داده بنیاد صورت پذیرفت. در این راستا سعی بر آن شده است که محورهای اصلی و سطوح فرعی داده ها از طریق تجزیه و تحلیل استقرائیِ متنی و با تکیه بر کدگذاری باز، نظری و انتخابی انجام گردد. برای به دست آوردن میزان اعتبار روایی و کاربردی داده ها نیز، از تحلیلگران توانمند هنریِ خارج از محدوده نظریات تئوری درون متنی استفاده شده است. نتایج حاکی از 35 مقوله کلی در 4 سلسله مراتب ارتباطی است که سیر مطالعه در چارچوب مدل پارادایمی شامل: راهکارهای اولیه، نسبت های ثانویه و سطوح پیامدها ارائه شده است.
۴۸.

تحلیل خودفهمی در دیدگاه هستی شناسانه هیدگر و رویکرد معنا شناسانه ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیدگر ریکور خودفهمی هستی شناسی معناشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۲۷۷
فهم خویشتن در حوزه های مختلف تفکر همواره بسیار مهم و از جهات گوناگون مورد بحث بوده است. برخی از اندیشمندان، فهم ما از خود را شهودی و یا بی واسطه می دانند و برخی نحوه ی فهم ما از خود را امری تأملی و تفسیری تلقی می کنند. در تاریخ تفکر فلسفه ی غرب، به ویژه در حوزه ی هرمنوتیک و پدیدارشناسی، می توان هیدگر و ریکور را به تعبیری نماینده ی این دو رویکرد متفاوت دانست. از این منظر، دیدگاه هیدگر را هستی شناسانه و رویکرد ریکور را معناشناسانه نامیدیم. در این نوشتار تلاش خواهد شد ضمن تبیین دیدگاه هستی شناسانه ی هیدگر و رویکرد معناشناسانه ی ریکور در مسأله ی خودفهمی، امکان برقراری پیوند میان این دو دیدگاه متفاوت مورد بررسی قرار گیرد. برای آشکار کردن امکان این پیوند، بر دو وجه متمرکز خواهیم شد؛ نشان خواهیم داد که: 1- خودفهمی در اندیشه ی هیدگر و ریکور در افق های مشترک "زمان"، "زبان" و "دیگری"، گرچه از دو منظر متفاوتِ هستی شناختی و معرفت شناختی، محقق می شود و 2-می توان برای این سه افق، در مفهومی که ریکور از آنها ارائه می دهد، بنیانی هستی شناختی در ساختار دازاین قائل شد. به نظر می رسد می توان این مبنای هستی شناختی را به عنوان "سرآغاز" راهِ طولانی معرفت شناسی ریکور مورد ملاحظه قرار داد. به این ترتیب می توان به نحوی مبنایی میان این دو رویکرد، پیوند برقرار کرد.
۴۹.

بررسی نقش فهم در پیوند پدیدارشناسی و هرمنوتیک در تفکر هیدگر و ریکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیدگر ریکور پدیدارشناسی هرمنوتیک فهم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۵۴۲
پدیدارشناسی هرمنوتیکی (hermeneutical phenomenology)، رویکرد فلسفی ای است که از ترکیب دوگرایش مهم پدیدارشناسی و هرمنوتیک در فلسفه ی قاره ای به وجود آمد. هیدگر(1976-1889) را می توان بنیانگذار پدیدارشناسی هرمنوتیکی دانست که با تأثیر از لوازم پدیدارشناسی هوسرل درنسبت با معنی و تفسیر، و شعار معروف او یعنی به سوی خود چیزها، با نوآوری درهردو نگرش، میان آنها پیوند برقرار کرد. ریکور(2005-1913) نیز تحت تأثیر مفهوم اپوخه در پدیدارشناسی هوسرل، پس از هیدگر به نحو بدیعی این پیوند رابرقرار می سازد. تفاوت آنها در این است که به بیان ریکور، هیدگر راه کوتاه تحلیل هستی شناسانه دازاین را در برقراری این پیوند دنبال می کند و ریکور راه طولانی تحلیل معناشناختی آثار و نشانه های انسان را پیشنهاد می دهد. فرضیه ی اصلی در پژوهش حاضر این است که نشان دهیم با وجود تفاوت در نوع رویکرد آنها به این پیوند، می توان "فهم" را یکی از مهمترین لوازم امکان برقراری این پیوند دراندیشه ی دو فیلسوف تلقی کرد. دیدگاه مشترک دو فیلسوف درباره ی فهم را می توان دلیلی براین مدعا دانست. اهمیت اثبات این فرض این است که می توان با بررسی همه ی امکان های فهم، بستر گسترده ای از امکانات در این پیوند یافت که افق های متعددی در حوزه های هرمنوتیک، معرفت شناسی، هستی شناسی و پدیدارشناسی بگشایند و ما را در مسیر درک حقیقت یاری نمایند.
۵۰.

تحلیل رابطه دوجانبه ی تاویل ساختارشکنانه حقیقت اندیشی افلاطون و تاریخ حقیقت نزد هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حقیقت هایدگر نامستوری تاریخ حقیقت تاویل ساختارشکنانه افلاطون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۳۲۵
حقیقت از کلیدی ترین مفاهیم فلسفه ی هایدگر است به طوری که بخش عمده آثار هایدگر را می توان در پرتوی این مفهوم کلیدی تفسیر کرد. پژوهش بر عهده خود می نهد تا بر تمرکز بر روی کتاب های آموزه افلاطون در باب حقیقت و ذات حقیقت تصویری روشن از ساختارشکنی تاریخ حقیقت نزد هایدگر ارایه دهد. ادعای اصلی هایدگر در این دو کتاب این است که مجال یافتن اعاده حقیقت در معنای نامستوری مستلزم شناسایی دقیق انحراف حقیقت در تاریخ حقیقت است. برای تحقق این هدف هایدگر افلاطون و تمثیل غارش در کتاب جمهوری را به عنوان نقطه آغازین انحراف معنای حقیقت مورد موشکافی فلسفی قرار می دهد. به نظر می رسد که با روشن شدن نقد هایدگر بر افلاطون بر یکی از کلیدواژه های فلسفه ی هایدگر یعنی تاریخ حقیقت پرتو افکنده می شود.هدف پژوهش در سرتاسر این مقاله پرتوافکنی بر تفسیر ساختارشکنانه هایدگر از افلاطون در پرتوی دو کتاب فوق الذکر است. بنابراین پرسش راهنمای این است که تاویل ساختارشکنانه هایدگر از افلاطون در این دو کتاب چگونه مجال بروز می یابد؟ و این تفسیر چه افق های پیموده نشده از حقیقت را بر روی ما می گشاید؟ و نسبت این تفسیر با تاریخ حقیقت چیست؟ سعی در این مقاله این است که تا سرحدّتوان پاسخگوی پرسش های فوق باشیم.
۵۱.

تحلیل مبانی هستی شناختی بحران زیست محیطی معاصر و شروط امکان غلبه بر آن بر اساس تفکر مارتین هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محیط زیست سکنی گزیدن سوبژکتیویسم اومانیسم حقوق حیوانات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۳۱۷
زندگی انسان به گونه ای اجتناب ناپذیر با محیط زیست و طبیعت پیوند خورده است؛ انسان بر زمین اقامت دارد و بنابراین وابستگی و تعلق او به زمین و موجودات دیگر پیش فرض همه نسبت های دیگر او محسوب می شود. اما عمدتاً این نسبت به تدریج به صورت نادیده گرفتن یک طرف؛ یعنی محیط زیست و بهره وری از آن در جهت خواستِ طرف دیگر، انسان، درآمده است. این نسبت، نسبتی مبتنی بر تفکر سوژه-ابژه و دیگر بودگی محیط زیست است. ادامه این وضعیت به حیات زمین و همه موجودات آن آسیب جدی خواهد رساند. هیدگر که تاریخ تمدن غرب را تاریخ غفلت از وجود می داند، ریشه های عمیق نسبت کنونی بشر با طبیعت و در نتیجه بحران زیست محیطی را در تلقی خاصی از موجودات می داند که بر اساس آن موجودات به متعلقات صرف شناسایی بشری، جهت تسلط بر آنها تنزل یافته اند. هیدگر چنین نسبتی با موجودات و کل طبیعت را نسبتی سوبژکتیو دانسته و می کوشد با طرح مسأله وجود و در-جهان-بودن و هم جواری آدمی با موجودات و سکنی گزیدن او در زمین براساس دوستی و نفی دوگانه انگاری، تقابل انسان با طبیعت را منتفی سازد.
۵۲.

کاربست روش پدیدارشناسی هرمنوتیکی در آشکارگی سرشت زیبایی نمونه مورد مطالعه: میدان نقش جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی پدیدارشناسی هرمنوتیکی میدان نقش جهان زیبایی هنر دوران سنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۹ تعداد دانلود : ۶۳۱
پرسش از سرشت زیبایی و اینکه چگونه فضاهای معمارانه کهن این سرزمین در نگاه مخاطبان خود به عنوان آثاری زیبا آشکار می شوند؛ پرسش مهمی است که همواره مورد توجه پژوهشگران و متفکران این عرصه بوده است. این مطالعه بنای آن را دارد که این مقوله را از نگاهی دیگر؛ و البته بنیادی تر مورد تفکر قرار دهد. لذا سعی شده با صورت بندی و کاربست روش تفکر پدیدارشناسانه هایدگر، در راه آشکارگی بیشتر و تفکری عمیق تر بر سرشت زیبایی در یک از فضاهای زیبای معماری گذشته گام برداشته شود. در این راه، روشن سازی ذات زیبایی نه از طریق تفکر مفهومی، که با رجوع به خود اثر معماری صورت می گیرد. ما میدان نقش جهان را به عنوان یکی از آثار شاخص و زیبای اصفهان عصر صفوی مورد خوانش قرار دادیم تا به این پرسش پاسخ دهیم که میدان به عنوانِ چه اثری در احساسات و تجربه زیباشناسانه مخاطبان خود آشکار می شود؟ در نهایت، تفسیر تجربه های زیباشناسانه مخاطبان مؤلفه هایی همچون آزادی خاطر، آرامش، قداست، صداقت، معنویت، زندگی، انکشاف، تازگی، منطق و غیره، را ظاهر ساخت که نشان دهنده آن است که میدان نقش جهان به مثابه اثری هنری، انسانی، طبیعت گرا، کارکردگرا، اخلاقی و خاطرانگیز برای مخاطبان تجلی کرده و تجربه های زیبا و لذت بخشی را آفریده است.
۵۳.

تفسیر هایدگر از رأی کانت درباب «وجود» به عنوان «وضع»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وضع وجود ابژ گی ابژه جهت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۳۳۵
در این مقاله، سیر پدیدارشناختیِ هایدگر درباره رأی کانت درباب «وجود» مورد مداقه قرار می گیرد. هایدگر معتقد است Realität و Dasein در کانت، ریشه در تمایز مشهور ماهیت و وجود (reality and existence) در سنّت فلسفی دارد؛ اما کانت براساس مبنای فلسفی خود و برخلاف خاستگاهشان درنهایت این دو را به عنوان مقولات قوه شناخت بازتعریف می کند؛ بنابراین، در پژوهش حاضر، فروکاست «وجود» به مقوله در کانت به تفسیر هایدگر دنبال خواهد شد. وجود از مقولات جهت (modality) است. ضمن بررسی این دسته از مقولات در ادامه اهمیت perception به عنوان سازونهاد دریافتِ کثرات شهودِ مکانی و زمانی (ماده معرفت) روشن می شود. بدین ترتیب، در نظرگاه کانت، منِ ادراک نفسانی به همراه مقولاتش تألیف بخش این کثرات شهود است که حاصل آن وضع (position) شیء خواهد بود. برای کانت مقولات محمولات هستی شناسانه ای هستند که در نسبت با مُتعلَق قرار می گیرند و با وحدت بخشی به داده های اولیه موجب پدیدارشدن هستندگان می شوند. درنهایت، این نتیجه حاصل می شود که وجود برای کانت ابژ گی یا برابرایستایی است. به عبارت دیگر، هر آن چیزی که اکنون پیش روی ما است، به عنوان حاصل وحدت کثرات، یعنی به عنوان نتیجه تألیف سوژه ثابت می شود و موجب می شود که شیء یا به معنای عام آن یعنی ابژه در مقابل ما بایستد و این همان معنای وضع ابژه توسط سوژه است.
۵۴.

مطالعه تطبیقی ارتباط امر والای کانت با نقاشی های مرتبط با تصاویر حضرت مریم و مسیح در دوران بیزانس و گوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امر والا کانت نقاشی گوتیک نقاشی بیزانس هنر مذهبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۱ تعداد دانلود : ۴۲۹
یکی از مباحث ارزنده ای که در فلسفه کانت به آن پرداخته شده، امر «والا در نقد قوه حکم» است. به زعم کانت والا بر تصورات نامحدود و نامتناهی چون زمان، مرگ، فضا و عالم روحانی اشاره دارد، والا اشاره بر عظمتی داردکه برتر از هر مقایسه ای و ماورای هر قیاسی است. این عظمت شگفت انگیز می تواند قابل اطلاق بر عملی اخلاقی، عظمت اندیشه ای ناب و یا اشاره بر عظمت اعیان طبیعی مانند طوفانی سهمگین یا اقیانوسی بی کران و حتی عظمت اثری هنری باشد. پژوهش مبتنی بر روش توصیفی _ تحلیلی با استدلال استقرایی بوده و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بهترین نمونه امروالا را می توان هنر مذهبی کلیسا دانست که والایی را به بهترین شکل به ظهور می رساند و نقاشی دوره گوتیک در مقایسه با نقاشی دوران بیزانس، نمونه ای از این هنر است که جایگاه ذهنی امر والای کانت به وضوح در آن دیده می شود.
۵۵.

لوگوس هراکلیتوس از منظر پدیدارشناسیِ آغازِ دیگرِ مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لوگوس هراکلیتوس هایدگر سرآغاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۲۵۶
بی تردید هراکلیتوس و پارمنیدس از منابع فکری دایمی اندیشه هایدگر هستند. آنچه به این دو جایگاهی ویژه در اندیشه هایدگر بخشیده است، تلقی خاص هایدگر از حکمت سپیده دمانی این دو و نقش تفکر ایشان در گشودن راهی دیگر در تفکر است. به زعم هایدگر تلاش برای جست وجوی سرآغازهای دیگر برای تفکر، سرآغازهایی که برخلاف سرآغاز متداول تاریخ متافیزیک به صورت بندی سوژه-ابژه نمی انجامد، عاجل ترین وظیفه پیشاروی تفکر اصیل است. از وجهه  نظر او، ماهیت دسترس ناپذیر تفکر این حکما، برخلاف رای مختار ارسطو ناشی از لکنت زبان (اشاره به متافیزیک، 993a15-17 که ارسطو پیشاسقراطیان را به کودکانی ناتوان از سخن گفتن صحیح تشبیه می کند و در متافیزیک 988a22-23 آن ها را متهم به ابهام در سخن می کند ) μέν ἀμυδρως() و ناآزمودگی ایشان (اشاره به متافیزیک، 985a13-14 که ارسطو پیشاسقراطیان را به مردان ناآزموده جنگی تشبیه می کند) نیست. بلکه بدان جهت است که سرآغاز در اصالت خاستگاهیش بیش از هر جای دیگر در اندیشه این حکما به آشکارگی رسیده است. در این میان لوگوس هراکلیتوس، از نظر هایدگر جایگاهی ممتاز دارد؛ به طوری که تفسیر صحیح لوگوس نزد هراکلیتوس وجوهی از سرآغاز اصیل اندیشه را برای ما آشکار می کند. در این مقاله با تفسیر هایدگر از این مفهوم بنیادین تفکر هراکلیتوس همراه می شویم تا به این پرسش بنیادین تحقیق نزدیک تر شویم: جایگاه لوگوس در اندیشه هراکلیتوس چیست و آن چگونه می تواند مطلع سرآغازی دیگر شود؟
۵۶.

بررسی جایگاه مفهوم حضرات اربعه در فلسفه هایدگر متأخر و نسبتِ آن با حقیقتِ چیز و سکناگزیدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حضرات اربعه چیز سکناگزیدن حقیقت وجود وجودشناسی تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۲۹۷
هایدگر بعد از گشت تلاش کرد تا تفکر درباره حقیقت وجود را درقالبی شاعرانه یا متفکرانه پی بگیرد. ثمره این تلاش او طرح مفاهیم و اصطلاحاتی است که در گفتمان های رایج فلسفه مدرن و معاصر غیرمنطقی قلمداد می شوند و به عنوانِ امری رازورانه توصیف می شوند. اصطلاح حضرات اربعه یا چهارگانه[1] یکی از این اصطلاحات است که نقشی بنیادین در طرح مباحث مربوط به حقیقت وجود در فلسفه متأخر هایدگر دارد. هایدگر در سال های 1950 و 1951 طی دو سخنرانی با عناوین چیز[2] و بناکردن، سکونت کردن، فکرکردن“Bauen, Wohnen, Denken” تلاش می کند تا مفهوم حضرات اربعه را با محوریت دو کلیدواژه چیز و سکنا گزیدن مورد تأمل قرار دهد و نسبتِ آن را با بحث حقیقت وجود بنمایاند. این پژوهش بر آن است تا با تمرکز بر متن این دو سخنرانی که بسیار دشواریاب هستند، جایگاه اصطلاح حضرات اربعه را در رابطه با تفکر هستی شناختی تاریخی هایدگر متأخر نشان دهد.
۵۷.

حفاظت بنیادین از محیط زیست و زمین با تکیه بر مفهوم سکنی گزیدن در اندیشه هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سکنی گزیدن محیط زیست زمین طبیعت تکنولوژی مسئولیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۳۴۲
نحوه ی تعامل ما با محیط زندگی مان بستگی وثیقی دارد به تلقی و نگرشی که درباره ی آن داریم. این تعامل گاهی نسبتی است سلطه جویانه میان انسان و محیط زیست و موجودات ، چنانکه در تفکر سوبژکتیو مدرن شاهد آن هستیم. نسبتی که زمینه ساز ایجاد و تشدید بحران های زیست محیطی شده و حیات زمین و موجودات را با تهدیدات جدی مواجه ساخته است. در مقابل، می توان نسبت دیگری را در نظر آورد که بر اساس آن آدمی در برابر جهان و درباره ی آن واجد نسبتی از سر خویشاوندی است. در میان متفکران معاصر تفکر هیدگر مشیر به نسبتی با محیط زیست است که بر اساس آن می توان بر بحران های زیست محیطی غلبه کرد. تفکری که در عین حال به مباحث این حوزه اعتباری عقلانی اعطا می کند. در این مقاله نشان داده می شود اندیشه ی هیدگر درباره ی وجود و سکنی گزیدن می تواند نگاه ما را در خصوص نسبت آدمی با خود و جهان تغییر دهد. بنابراین بر پایه ی مفهوم سکنی گزیدن و معنی زمین و طبیعت در اندیشه ی وی ، شیوه ی دیگری از مواجهه ی انسان با محیط زیست و زمین مورد بررسی قرار می گیرد، شیوه ای مبتنی بر ذات سکونت که مطابق آن انسان در مقام نگهدارنده و وارث زمین و موجودات، با آنها نسبت برقرار می کند.
۵۹.

بازخوانی تفسیر هایدگر از تفکر شاعرانه هولدرلین در پرتو روی آورندگی به غیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هایدگر هولدرلین تفکر شاعرانه روی آورندگی به غیر ضابطه سوژه-ابژه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۳۱۶
مقاله حاضر تأملات هایدگر را درباره تفکر شاعرانه هولدرلین از منظر مسئله اساسی روی آورندگی به غیر در نظر می آورد. پس از خارج شدن فلسفه های غربی از اطلاق اولیه شان، این مسئله پیش روی متفکران غربی قرار گرفت که اگر دیگر امکان دفاع از اطلاق فلسفه و تمدن غربی میسر نیست، چگونه می توان به دیگری و غیر نظر کرد؟ متفکران غربی، از جمله هایدگر، پرسش مذکور را چنان جدی مطرح کردند که از پی طرح آن، در جست وجوی راه های تازه ای در تفکر به قصد پی جویی سرآغازهای اصیل تر برآمدند. در این مقاله کوشش های هایدگر در پیمودن این راه را با نظر به آنچه خود او «تفکر شاعرانه هولدرلین» نامیده است، دنبال می کنیم. بدون تردید، از نظر هایدگر شعر برخلاف تصور اندیشه متافیزیکی که آن را در مرتبه ای فروتر از مفهوم پردازی فلسفی قرار می دهد، جایگاه اصیلی است که در آن امکان آشکارگی اصیل عالم فراهم می شود. هایدگر در این آشکارگی اصیل، امکان فراروی از ضابطه غالب فرادهش غربی، یعنی ضابطه سوژه-ابژه را دنبال می کند. مادام که غیر (دیگری) به مثابه ابژه ای بی روح و خالی از هر نوع تمایز پیشاروی ما قرار گیرد، آنچه از مواجهه با دیگری برجا می ماند، فقط شبحی رنگ پریده از دگربودگی است که به سختی نشانی از حقیقتِ دیگری دارد؛ بنابراین، پرسش های راهنمای مقاله حاضر این است که چگونه می توان در پرتو تفکر شاعرانه هولدرلین در جوار دیگری سکنی گزید؟ تفکر شاعرانه چه امکاناتی برای روی آورندگی اصیل به غیر فراهم می آورد؟
۶۰.

نقد و بررسی ترجمه کتاب درآمدی به متافیزیک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۳۰۹
موضوع مقاله حاضر نقد و بررسی ترجمه کتاب در آمد به متافیریک اثر مارتین هیدگر است. هدف از آن کمکی هر چند نا چیز به غنای بیشتر فن ترجمه آثار تخصصی در حیطه فلسفه غرب است.روش و یا به عبارت بهتر رویکرد مقاله از حیث دریافت روح کلی حاکم بر ترجمه هرمنوتیکی و از حیث بررسی جزئیات ترجمه تطبیقی است. ترجمه درآمد به متافیزیک تا حدود زیادی از عهده این کار برآمده است و مترجم توانسته است خواننده فارسی زبان را به جهان متن وارد کند گرچه متن مترجم مبرای از برخی ایرادها و اشکالهای مربوط به معادل ها و عبارات نیست. در مقاله حاضر تلاش شده است خلاصه ای از متن گزارش شود و آنگاه برخی ایرادهای مطبعی، دستوری و اشکالهای مربوط به معادلها و عبارات گوشزد شود. ترجمه در مجموع سلیس و روان و قابل فهم است و این نشان از دانش و تجربه و زحمات مترجم محترم دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان