محمدرضا صفاریان طوسی

محمدرضا صفاریان طوسی

مدرک تحصیلی: استادیار، گروه علوم تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، مشهد، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۴ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی تمرینات گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی با درمان گروهی هیجان مدار بر بهزیستی روانشناختی در بیماران بستری شده و بهبود یافته از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس ذهن آگاهی درمان هیجان مدار بهزیستی روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۲۴
هدف : پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی تمرینات گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان گروهی هیجان مدار بر بهزیستی روانشناختی بیماران بستری شده و بهبود یافته از کرونا انجام شد.   روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با 3 گروه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه بیمارانی که در 3 ماه دوم سال 1400 در بیمارستان امام رضا شهر مشهد (ع) بستری و سپس از کرونا بهبود یافته بودند. نمونه آماری برای هر گروه 15 نفر که با روش در دسترس انتخاب و بصورت تصادفی  در 3 گروه جایگزین شدند. گروه آموزش اول هشت جلسه 45 دقیقه ای درمان گروهی هیجان مدار و گروه آزمایش دوم هشت جلسه 120 دقیقه ای درمان گروهی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند، اما گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف(Ryff., 1989) گردآوری و با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر توسط نرم افزار 23SPSS تحلیل شد.   یافته ها: هر دو درمان بر تمامی مولفه های بهزیستی روانشناختی در گروه های آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون موثر است (05/0> p) و این نتایج تا مرحله پیگیری نیز پایدار ماند. اما، درمان گروهی هیجان مدار اثر بیشتری بر مولفه هدفمندی داشته است (05/0> p). نتیجه : درمان ها می توانند به عنوان روش های مداخله ای موثر  بر افزایش بهزیستی روانشناختی در بیماران بستری شده و بهبود یافته از کرونا قلمداد شوند.  
۲.

مقایسه اثربخشی رویکرد خانواده محور بوئن و خانواده درمانی ساختاری مینوچین بر بهبود الگوهای ارتباطی و تعارضات زناشویی زنان دچار طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانواده درمانی الگوهای ارتباطی تعارضات زناشویی طلاق عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رویکرد خانواده محور بوئن و خانواده درمانی ساختاری مینوچین بر بهبود الگوهای ارتباطی و کاهش تعارضات زناشویی زنان دچار طلاق عاطفی صورت پذیرفت. روش پژوهش: روش پژوهش تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان دچار طلاق عاطفی مراجعه کننده به سازمان مرکزی بهزیستی شهر اصفهان در بازه زمانی سه ماهه اول سال 1399 بودند که پس از غربال گری، 45 آزمودنی دچار طلاق عاطفی، به روش تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل نامعادل گمارده شدند. ابزار پژوهش مقیاس الگوهای ارتباطی و تعارضات زناشویی بود. آزمودنی های گروه های آزمایش در برنامه آموزشی خانواده درمانی بوئن و مینوچین شرکت کردند، اما گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. درنهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و در دو سطح آمار توصیفى و آمار استنباطى مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: بین اثربخشی دو گروه آزمایش (بوئن و مینوچین) بر الگوهای ارتباطی زنان دچار طلاق عاطفی، تفاوت معنی داری وجود دارد و مقایسه میانگین ها حاکی از عملکرد بهتر خانواده درمانی ساختاری مینوچین بود؛ و بین اثربخشی دو گروه آزمایش (بوئن و مینوچین) بر تعارضات زناشویی زنان دچار طلاق عاطفی، تفاوت معنی داری وجود ندارد و تنها در بعد کاهش ارتباط با خویشاوندان حاکی از اثربخشی بهتر رویکرد ساختاری مینوچین بود. نتیجه گیری: رویکرد درمانی بوئن و مینوچین می توانند در کاهش میزان تعارضات زناشویی و بهبود الگوی ارتباطی زنان دچار طلاق عاطفی سودمند باشد و متعاقباً، طلاق عاطفی را کاهش و سازگاری زناشویی را افزایش دهد.
۳.

مقایسه اثربخشی آموزش پیش از ازدواج مبتنی بر مدل ساخت ارتباط پایدار و مدل سیمبیس بر صمیمیت جنسی زوجین نو و کاندیداهای زوجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صمیمیت جنسی زوج مدل ساخت ارتباط پایدار مدل سیمبیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۷۶
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش پیش از ازدواج مبتنی بر مدل ساخت ارتباط پایدار و مدل سیمبیس بر صمیمیت جنسی زوجین نو و کاندیداهای زوجی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوج هایی در آستانه ازدواج و یا ازدواج کرده در سال 1401 و مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد بودند. تعداد 24 زوج به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 8 زوج) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس صمیمیت جنسی (SIS) بطلانی و همکاران (1389) بود. گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد اما یکی از گروه های آزمایش مداخله ساخت ارتباط پایدار را در 6 جلسه 2 ساعته و گروه آزمایشی دیگر نیز مداخله مدل سیمبیس را در قالب 8 جلسه ۹۰ دقیقه ای دریافت کرد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو گروه ازدواج ساخت ارتباط پایدار (01/0>P) و سیمبیس (05/0=P) بر صمیمیت جنسی زوجین نو و کاندیداهای زوجی در مقایسه با گروه گواه اثربخشی معنادار و پایداری داشته است. همچنین نتایج نشان می دهد که بین اثربخشی دو مداخله تفاوت معناداری وجود ندارد (05/0<P). نتایج نشان داد که مدل ساخت ارتباط پایدار و مدل سیمبیس برای بهبود سازگاری زناشویی زوجین نو و کاندیداهای زوجی مداخله های کارآمدی برای استفاده مشاوران و روان شناسان هستند.
۴.

مقایسه اثربخشی آموزش پیش از ازدواج مبتنی بر مدل ساخت ارتباط پایدار و مدل سیمبیس بر سازگاری زوجین نو و کاندیداهای زوجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل ساخت ارتباط پایدار مدل سیمبیس سازگاری زوج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۴
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش پیش از ازدواج مبتنی بر مدل ساخت ارتباط پایدار و مدل سیمبیس بر سازگاری زناشویی زوجین نو و کاندیداهای زوجی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی ﺑﺎ ﻃﺮح ﭘیﺶآزﻣﻮن_ﭘﺲآزﻣﻮن و ﮔ ﺮوه کﻨﺘﺮل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل زوج هایی در آستانه ازدواج و یا ازدواج کرده در سال 1401 و مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد بودند. تعداد 24 زوج به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 8 زوج) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل مقیاس سازگاری زناشویی (DAS) اسپاینر (۱۹۷۶) بود. یکی از گروه های آزمایش مداخله ساخت ارتباط پایدار را در 6 جلسه 2 ساعته و گروه آزمایشی دیگر نیز مداخله مدل سیمبیس را در قالب 8 جلسه ۹۰ دقیقه ای به صورت هفته ای یکبار دریافت کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه سیمبیس به غیر از مولفه رضایت (05/0<P) بر مولفه های همبستگی، محبت و توافق اثربخشی معنادار و پایداری داشته است (01/0>P). گروه ساخت ارتباط پایدار نیز بر هر چهار مولفه سازگاری زناشویی اثربخشی معنادار و پایداری داشته است (01/0>P). در نهایت، مدل ساخت ارتباط پایدار در مقایسه با سیمبیس بر محبت و توافق (01/0>P) اثربخشی بیشتری نشان داد. نتایج نشان داد که مدل ساخت ارتباط پایدار، احتمالا درمان کارآمدتری در مقایسه با مدل سیمبیس برای بهبود سازگاری زناشویی زوجین نو و کاندیداهای زوجی بوده است.
۵.

مقایسه اثربخشی رفتار درمانی شناختی مثبت نگر و رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر بهزیستی روانشناختی دختران مجرد

کلید واژه ها: رفتار درمانی عقلانی هیجانی رفتار درمانی شناختی مثبت نگر بهزیستی روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۱۲
زمینه و هدف: یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع مختلف وضعیت بهداشت روان افراد آن جامعه است و توجه به وضعیت سلامت روانشناختی گروه های مختلف جامعه خصوصا جوانان از اهمیت بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی و مقایسه ی اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی و رفتار درمانی شناختی مثبت نگر بر، بهزیستی روانشناختی در دختران مجرد 25 تا 35 ساله شهر تهران انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه کنترل و همراه با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش دختران مجرد 25 تا 35 ساله شهر تهران که در نیمه دوم سال 1400 به سراهای محله منطقه یک شهر تهران مراجعه کرده بودند، بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و نمونه تحقیق شامل یک گروه کنترل و دو گروه آزمایش بود که تعداد هر گروه 20 نفر بود که به صورت تصادفی در این گروه ها جایگذاری شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (1989) بود. تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. در بخش آمار استباطی با توجه به طرح تحقیق از آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSSنسخه 24 استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که هر دو مداخله بر افزایش، بهزیستی روانشناختی، دختران مجرد 25 تا 35 ساله موثر هستند و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار است. مقایسه نتایج این دو مداخله با یکدیگر نشان داد تاثیر روش رفتار درمانی شناختی مثبت نگر برروی بهزیستی روانشناختی با اندازه اثر 54/0از روش رفتار درمانی عقلانی هیجانی با اندازه اثر 49/0. بیشتر است. با توجه به یافته های این پژوهش می توان گفت روش رفتار درمانی شناختی مثبت نگر نسبت به روش رفتار درمانی عقلانی هیجانی بر روی بهزیستی روانشناختی، دختران مجرد 25 تا 35 ساله شهر تهران اثربخشی بیشتری دارد و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار است. نتیجه گیری: رویکرد رفتار درمانی شناختی مثبت نگر می تواند به عنوان روشی موثر برای بهبود بهزیستی روانشناختی دختران مجرد مورد استفاده درمانگران و مراجعان قرار گیرد.
۶.

مقایسه اثربخشی بهزیستی درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت خواب سالمندان مرکز نگهداری روزانه سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی درمانی کیفیت خواب درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد سالمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۳۹
سالمندی با بیماری، فقدان و از کار افتادگی متعددی همراه است و افراد سالمند در معرض مشکلات فراوانی قرار دارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بهزیستی درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت خواب مرکز نگهداری روزانه سالمندان انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون به همراه مرحله پیگیری یک ماهه و با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل سالمندان خانه سالمندان نشاط شهر مشهد بودند. از بین این افراد، تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه 15 نفری قرار گرفتند. گروه های آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای بهزیستی درمانی یا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و برای گروه کنترل اقدامی صورت نگرفت. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه ی کیفیت خواب پیترزبورگ بود. برای تحلیل داده های پژوهش از نرم افزارSPSS نسخه 22 و تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر در سطح 05/0 استفاده شد. نتایج نشان دهنده این بود که بهزیستی درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت خواب سالمندان در مرحله پس آزمون و پیگیری اثر معنادار داشته اند (۰۰1/۰>P). اما تفاوت معناداری بین اثربخشی دو گروه وجود نداشته است (05/۰<P). طبق نتایج، می توان از بهزیستی درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در جهت بهبود کیفیت خواب در سالمندان استفاده کرد. کلیدواژه ها: بهزیستی درمانی، کیفیت خواب، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، سالمند
۷.

شاخص های مؤثر بر ادراک کیفیت بازیابی در فضاهای شهری مورد علاقه شهروندان مشهدی (با تأکید بر کاهش فشار روانی در افراد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت بازیابی فضای شهری بازیابنده علاقه مندی به فضا فشار روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۶۶
سبک نوین زندگی شهری، فضاهای عمومی را به عرصه ای برای حضور مستمر شهروندان مبدل ساخته، به گونه ای که این فضاها می توانند در ارتباطی دو سویه بر ارتقا و یا تضعیف وضعیت سلامت روانی شهروندان تاثیر بسزایی بر جای بگذارند. بر اساس رویکرد محیط های بازیابنده، برخی از شاخص های محیطی می توانند به بازیابی منابع روانشناختی-کارکردی در افراد کمک شایان توجهی نمایند. نتایج پژوهش ها گویای این نکته است که خصلت های فردی-فرهنگی افراد نیز در چگونگی ادراک و ارزیابی شهروندان از کیفیت بازیابی و میزان علاقه مندی آنها به فضا ها موثر هستند. هدف از این پژوهش شناسایی شاخص های موجد کیفیت بازیابی در فضا های شهری از دیدگاه شهروندان است که می توانند در کاهش فشار روانی و میزان علاقه مندی به فضاهای شهری بیشترین تاثیر گذاری را داشته باشند. این پژوهش بدنبال فراهم آوردن شناختی از عوامل بومی تاثیر گذار بر کیفیت بازیابی در شهر مشهد (به عنوان دومین کلانشهر ایران) است، تا از این طریق بستری کاربردی برای طراحان، برنامه ریزان و نهاد های اجرایی فراهم کند. این مطالعه با تکیه بر راهبرد پیمایشی، پس از انجام مطالعات پایه از طریق شیوه عکس برداری تخصصی و پرسشنامه محقق ساخت به گردآوری دیدگاه های شهروندان پرداخته و داده ها با استفاده از نرم افزار 25SPSS و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شده اند. نتایج نشان می دهد که با افزایش میزان علاقه مندی شهروندان به فضای شهری کیفیت بازیابی نیز به گونه قوی تری آشکار می گردد. در این میان شاخص های جذابیت، فراغت و خوانایی نیز در ارتباطی معنادار میان میزان علاقه مندی شهروندان به فضاهای شهری با کیفیت بازیابی بیش ازسایر شاخص ها در کاهش فشار روانی موثر اند.
۸.

مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی بر اساس دو رویکرد واقعیت درمانی و طرحواره درمانی بر تمایزیافتگی خود در زنان وابسته(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۳
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی دو رویکرد واقعیت درمانی و طرحواره درمانی بر تمایزیافتگی خود در زنان وابسته بود. روش: طرح تحقیق کاربندی بالینی کنترل شده انتخاب شد. از میان جامعه آماری زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره مشهد در سال 1400 با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 24 زن وابسته انتخاب شدند و به صورت تصادفی، در سه گروه طرحواره درمانی، واقعیت درمانی و گروه کنترل قرار گرفتند. دو گروه آزمایشی، مداخلاتی مبنی بر 8 جلسه 90 دقیقه ای به مدت 1 ماه دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر و پرسشنامه وابستگی به دیگران استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره و تک متغیری استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو رویکرد درمانی در مرحله پس آزمون بر تمایزیافتگی خود تأثیر مثبت و معناداری داشته اند. مطابق مقایسه تطبیقی بین دو مشاوره گروهی، طرحواره درمانی، اثربخشی بیشتری از واقعیت درمانی بر تمایزیافتگی داشته است. همچنین، استفاده از این رویکردها تأثیر معناداری بر گسلش عاطفی نداشته است. نتیجه گیری: واقعیت درمانی به دلیل تأکید بر مسئولیت پذیری، و طرحواره درمانی به جهت شناسایی ریشه های مشکلات و ایجاد خودمختاری، هر دو باعث بهبود تمایزیافتگی خود در زنان وابسته می گردند.
۹.

مقایسه اثر بخشی زوج درمانی به شیوه واقعیت درمانی با زوج درمانی مبتنی بر ایماگو بر بر بهبود کیفیت زندگی و افزایش صمیمیت زناشویی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی

تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۲۳
زمینه و هدف: یکی از مهمترین عواملی که می تواند سلامت خانواده را مختل سازد، در هم شکستن تعهد و انحصار روابط عاطفی و جنسی و ایجاد روابط خارج از خانواده یا همان خیانت زناشویی است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی به شیوه واقعیت درمانی با زوج درمانی مبتنی بر ایماگو بر بهبود کیفیت زندگی و افزایش صمیمیت در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی از نوع تحقیقات پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زوجینی که آسیب دیده از خیانت زناشویی که در سال 99-1398 به مجتمع مشاوره و خدمات روان شناختی آموزش پرورش شهر سبزوار مراجعه کردند بود که از بین آن ها تعداد 21 زوج (42 نفر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) و مقیاس صمیمیت زناشویی (تامپسون – واکر، 1993) بدست آمدند. پروتکل زوج درمانی واقعیت درمانی (گلاسر و همکاران، 2005) و در هفت جلسه 90 دقیقه ای روی گروه آزمایش اجرا شد اما گروه گواه در لیست انتظار باقی ماند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اثربخشی زوج درمانی به شیوه واقعیت درمانی با زوج درمانی مبتنی بر ایماگو بر بهبود کیفیت زندگی (001/0 > P ) و افزایش صمیمیت زناشویی (001/0 > P ) در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت زوج درمانی به شیوه واقعیت درمانی و زوج درمانی مبتنی بر ایماگو بر بهبود کیفیت زندگی و افزایش صمیمیت زناشویی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.
۱۰.

اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر ایماگو بر بهبود آشفتگی زناشویی و کیفیت زندگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایماگو آشفتگی زناشویی کیفیت زندگی خیانت زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۶۲
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر ایماگو بر بهبود آشفتگی زناشویی وکیفیت زندگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی از نوع تحقیقات پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زوجینی که آسیب دیده از خیانت زناشویی که در سال 99-1398 به مجتمع مشاوره و خدمات روان شناختی آموزش پرورش شهر سبزوار مراجعه کردند بود که از بین آن ها تعداد 14 زوج (28 نفر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس غربالگری آشفتگی زناشویی و ارتباطی (ویسمن و همکاران، 2009) و پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 1996) بدست آمدند. پروتکل زوج درمانی به شیوه ایماگوتراپی (هندریکس و همکاران، 2005) در هشت جلسه 90 دقیقه ای روی گروه آزمایش اجرا شد اما گروه گواه در لیست انتظار باقی ماند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین اثر بخشی زوج درمانی مبتنی بر ایماگو بر بهبود آشفتگی زناشویی (86/38=F، 001/0>p) و کیفیت زندگی (25/15=F، 001/0>p) در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت زوج درمانی مبتنی بر ایماگو بر بهبود آشفتگی زناشویی وکیفیت زندگی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری ادامه داشت.
۱۱.

رابطه بین فشار روانی ادراک شده و کودک آزاری والدین با سازگاری اجتماعی و لجبازی – نافرمانی مقابله ای در دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی مشهد

کلید واژه ها: کودک آزاری فشار روانی ادراک شده سازگاری اجتماعی لجبازی – نافرمانی مقابله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۲۲۱
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین فشار روانی ادراک شده و کودک آزاری والدین با سازگاری اجتماعی و لجبازی – نافرمانی مقابله ای در دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی مشهد بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان ابتدایی پسرانه سیدی شهر مشهد در سال 1399-1400 تشکیل داده و مطابق با جدول کرجسی مورگان تعداد 180 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه کودک آزاری و ضربه (CTQ)، سازگاری اجتماعی، فشار روانی ادراک شده، درجه بندی لجبازی – نافرمانی مقابله ای (ODDRS) استفاده شد. یافته ها به روش همبستگی پیرسون و رگرسیون، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین بعد لجبازی – نافرمانی و فشار روانی ادراک شده والدین؛ بین تمامی ابعاد کودک آزاری و لجبازی – نافرمانی مقابله ای؛ بین فشار روانی ادراک شده والدین با سازگاری اجتماعی؛ بین سازگاری اجتماعی و ابعاد کودک آزاری ارتباط معنادار وجود دارد(p<0.05).
۱۲.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و افسردگی زنان مطلقه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: شناخت درمانی مبتی بر ذهن آگاهی اضطراب افسردگی زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۷ تعداد دانلود : ۶۳۶
زمینه و هدف: از نظر قانونی، طلاق آخرین مرحله از ازدواج است ولی از نظر روان شناختی، آغاز یک مرحله ی تازه از ازدواج است. طلاق پدیده ای است که می تواند عواقب و پیامدهای منفی قابل ملاحظه ای داشته باشد. یکی از پیامدهای طلاق بروز افسردگی و اضطراب ناشی از طلاق است که بیشتر در بین زنان رخ می دهد. هدف از تحقیق حاضر برررسی شناخت درمانی مبتنی برذهن آگاهی بر اضطراب و افسردگی زنان مطلقه است.. مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و گواه است. جامعه تحقیق حاضر زنان مطلقه شهر نیشابور بودند. نمونه شامل ۲۴ نفر از زنان مطلقه شهر نیشابور بود که به صورت دردسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (۱۲ نفر) و کنترل (۱۲ نفر) به شیوه تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را در طی ۸ جلسه دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک و اضطراب بک مورد مطالعه قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس سری زمانی انجام پذیرفت. یافته ها: نتایج به دست آمده نشان می دهد آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی اضطراب و افسردگی زنان مطلقه را کاهش می دهد . همچنین نتایج یافته های مرحله پیگیری نشان می دهد اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در طی زمان پایدار بوده است. نتیجه گیری : بنابراین آموزش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، پردازش شناختی زنان مطلقه را بهبود می بخشند، هیجان های منفی را کاهش و هیجان های مثبت را افزایش دهند؛ در نتیجه اضطراب و افسردگی را کاهش دهد .
۱۳.

مقایسه اثربخشی مدل درمان پاسخ محور و مدل درمان و آموزش کودکان با اختلال اوتیسم وناتوانی های مرتبط با آن با تأکید بر یکپارچگی حسی بر کنش های اجرایی دانش آموزان با اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال طیف اوتیسم درمان پاسخ محور مدل درمان و آموزش کودکان با اختلال اوتیسم و ناتوانی های مرتبط با آن کنش های اجرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۲۹۷
زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم، نوعی اختلال عصبی تحولی است که جنبه های مختلف تحول کودک را تحت تأثیر منفی قرار می دهد. نارسایی در کنش های اجرایی یکی از نشانه های کودکان با اختلال طیف اوتیسم است. هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی مدل درمان پاسخ محور و مدل درمان و آموزش کودکان مبتلا به اوتیسم و ناتوانی های مرتبط با آن بر کنش های اجرایی دانش آموزان با اختلال طیف اوتیسم است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه و مرحله پیگیری انجام شد. ۳۶ دانش آموز با میزان شدت اختلال اوتیسم متوسط به بالا (۲۱ پسر و ۱۵ دختر) با دامنه سنی ۸ تا ۱۲ سال پس از غربالگری با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به منظور تعدیل حواس ۱۶ جلسه تمرینات مربوط به یکپارچگی حسی را دریافت کردند. سپس به صورت تصادفی در ۱ گروه گواه (۷ پسر و ۵ دختر) و دو گروه آزمایش شامل مدل درمان پاسخ محور (۸ پسر و ۴ دختر) و مدل درمانی و آموزشی (۶ پسر و ۶ دختر) جایدهی شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت ۲۰ جلسه ۴۵ دقیقه ای، تحت مداخله قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رتبه بندی رفتاری کنش های اجرایی (جیویا، ۲۰۰۰) و پرسشنامه سنجش دامنه اوتیسم (اهلر و گیلبرک، ۱۹۹۳) بودند. از آزمون تحلیل واریانس با تکرار سنجش برای تحلیل نتایج استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل درمان پاسخ محور بر مؤلفه های بازداری، تغییر توجه، مهار هیجان، و آغازگری؛ و مدل درمانی و آموزشی بر مؤلفه های سازمان دهی مواد، حافظه کاری، نظارت، و برنامه ریزی، اثربخشی بیشتری دارند. همچنین نتایج در مرحله پیگیری بعد از دو ماه، پایدار مانده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که مدل درمان پاسخ محور باعث تعامل بهتر فرد با محیط و افزایش حرمت خود می شود و مدل درمانی و آموزشی، تصویرسازی و ارتباط بیشتر دانش آموز با محیط فیزیکی و همچنین تعدیل حواس را فراهم می کند.
۱۴.

نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تنظیم هیجان خشونت جسمی غفلت کژکاری جنسی سوء استفاده جنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۲۷۸
زمینه و هدف: کژکاری جنسی یکی از اختلال های شایع در بین زنان است و معمولاً با ناراحتی چشمگیر بالینی در توانایی پاسخ دهی جنسی فرد یا تجربه لذت جنسی همراه است. ازاین رو هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان زن متأهل دانشگاه های شهرستان شاهرود بود. چهارصد دانشجوی زن متأهل شهر شاهرود به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به شاخص عملکرد جنسی زنان، پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و مقیاس خود گزارشی کودک آزاری پاسخ دادند. داده های پژوهش حاضر با استفاده از نرم افزارهای SPSS وLISREL و به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان، بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان رابطه وجود دارد (۰۵/۰>p). بعلاوه، راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان میانجی رابطه بین بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان هستند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر از این فرض حمایت می کند که راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان میانجی رابطه بین بدرفتاری های دوره کودکی و کژکاری جنسی زنان هستند.
۱۵.

ناگویی هیجانی و بهزیستی روانشناختی در دانش آموزان نوجوان دختر با مشکلات روان تنی: نقش میانجی " تنهایی"(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روان شناختی ناگویی هیجانی احساس تنهایی مشکلات روان تنی نوجوانان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۱۷۲
ادبیات پژوهشی نشان می دهند که دوران نوجوانی با تغییرات سریع زیستی، شناختی و اجتماعی، همراه می باشد که مسائل مربوط به سلامت نوجوانان و بهزیستی روان شناختی آنان را تحت تأثیر قرار می دهد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر میانجی گری احساس تنهایی بر رابطه ناگویی هیجانی با بهزیستی روانشناختی در دانش اموزان نوجوان دختر با مشکلات روان- تنی انجام شد. بدین ترتیب که از بین کلیه دانش آموزان دختر نوجوانی که در مقطع متوسطه دوره دوم در ناحیه ۲ آموزش پرورش شهر مشهد در سال تحصیلی ۹۷-۹۶ مشغول به تحصیل بودند و به دفاتر مشاوره مدارس خود مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری خوشه ای ساده و سپس غربالگری با مقیاس شکایات روان-تنی (تاکاتا و ساکاتا) ، ۱۰۳دانش آموز انتخاب شدند. سپس این گروه نمونه دیگر ابزارهای پژوهش یعنی مقیاس های بهزیستی روانشناختی (ریف)، ناگویی هیجانی (تورنتو)، تنهایی (دهشیری و همکاران) را پاسخ دادند. بررسی داده ها از طریق تحلیل های چند متغیره و مدل یابی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزارهای SPSS۲۴ و SmartPLS۲ انجام شد. نتایج نشان داد که ناگویی هیجانی دارای رابطه منفی معنی داری با بهزیستی روان شناختی دختران نوجوان با مشکلات روان تنی بود و احساس تنهایی در این رابطه نقش میانجی گری جزئی داشت. نتایج پژوهش حاضر اهمیت برنامه ریزی و ارائه بسته های آموزشی و درمانی مناسب به منظور افزایش بهزیستی روان شناختی در راستای کاهش مشکلات روان تنی دانش آموزان را با مدنظر قرار دادن احساس تنهایی و مشکل ناگویی هیجانی دانش آموزان به مسئولین آموزش وپرورش یادآور می شود.
۱۶.

Developing a Structural Model of Psychological Well-Being Based on Fear of Negative Evaluation by Mediating Loneliness in Female Adolescent Students with Psychosomatic Problems(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Psychological well-being Fear of Negative Evaluation loneliness Psychosomatic Problems Female Adolescent Students

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۲۲۱
Purpose: The purpose of this study was to develop a structural model of psychological well-being based on fear of negative evaluation mediating feelings of loneliness in adolescent girls with psychosocial problems. Methodology: The present study was applied in terms of purpose and in terms of quantitative method and survey-correlation method. The statistical population consisted of female adolescent students with mental health problems who were studying in the second grade of secondary education in Mashhad Nursing School District 2 in the academic year of 2017-18. The method was multistage cluster sampling, so that a list of all secondary schools for girls in the second district of Mashhad was composed of 24 schools that were classified as 4 schools per cluster with respect to government and nonprofit and number of students. One cluster was randomly selected and at the second stage of each school and at each grade level, a total of 3 classes from each school were selected and the students were given questionnaires. The tools of the present study were Psychosocial Well-being Scales (Ryff, 1980), Fear of Negative Evaluation (Leary, 1983), and Dehshiri et al., 2008), Psychosomatic Complaints (Takata & Sakata, 2004). In the present study, SPSS software version 24 and SmartPLS2 software were used. Findings: The results showed that fear of negative evaluation with sense of loneliness had a positive relationship with psychological well-being and negative relationship with fear of negative evaluation with psychological well-being, according to GOF value of 0.595 indicating strong fit of model. It had a lot of research; it had some mediating effect. Conclusion: In order to improve the psychological well-being of adolescent female students, the present study demonstrates the importance of self-expression planning and training and communication skills to reduce feelings of loneliness and screening of students with negative evaluation to provide appropriate psychological treatment for this group of adolescents. Reminds students of education.
۱۷.

نقش تعدیل کننده خودشفقتی در تاثیر ناگویی هیجانی و مشکلات بین فردی بر دل زدگی زناشویی در زنان ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شفقت خود ناگویی هیجانی مشکلات بین فردی دل زدگی زناشویی سازگاری پایین زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۲۴۳
این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کننده شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی و مشکلات بین فردی بر دل زدگی زناشویی زنان با سازگاری پایین انجام گرفت . پ ژوهش حاضر به روش همبس تگی اجرا شد . بدین منظور 103 زن دارای سازگاری پایین زناشویی به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند . ابزار های به کاررفته در پژوهش حاضر، پرسشنامه سازگاری زناشویی ، مقیاس ناگویی هیجان تورنتو، مقیاس مشکلات بین فردی و مقیاس دل زدگی زناشویی بود. داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج این مطالعه نشان دادند شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی و مشکلات بین فردی بر دل زدگی زناشویی نقش تعدیل کننده دارد . براساس یافته های پژوهش حاضر، هرچه میزان شفقت خود در زنان با سازگاری پایین با دل زدگی زناشویی بیشتر باشد، ناگویی هیجانی و مشکلات بین فردی کمتری را تجربه می کنند .  
۱۸.

تأثیر مدل بازسازی پس از طلاق فیشر بر اضطراب و افسردگی زنان مطلقه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مدل بازسازی پس از طلاق فیشر اضطراب افسردگی زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۳ تعداد دانلود : ۶۲۵
زمینه و هدف: برنامه بازسازی پس از طلاق فیشر یکی از برنامه های کاربردی برای افزایش سازگاری و کاهش هیجان های منفی همانند افسردگی و اضطراب است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر مدل بازسازی پس از طلاق فیشر بر اضطراب و افسردگی زنان مطلقه شهر نیشابور بود. مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه آزمایش و گواه است. جامعه تحقیق حاضر زنان مطلقه شهر نیشابور بودند. نمونه شامل 24 نفر از زنان مطلقه شهر نیشابور بود که به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) به شیوه تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش مدل بازسازی پس از طلاق فیشر را در طی 8 جلسه دریافت کردند و گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک و اضطراب بک موردمطالعه قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل یافته های به دست آمده تجزیه وتحلیل آنکوا نشان می دهد که میانگین نمرات افسردگی و نشانه های اضطراب برحسب گروه (کنترل و آزمایش) پس از تعدیل پیش آزمون، تفاوت معناداری دارد (01/0p<) و گروه آزمایش پس از دریافت آموزش مدل بازسازی پس از طلاق، افسردگی و نشانه های اضطراب پایین تری را نشان می دهند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت، مدل بازسازی فیشر با انجام فعالیت هایی همانند طغیان و سوگواری، هیجان های منفی همانند افسردگی و اضطراب را در زنان مطلقه کاهش می دهد و آنان را برای ادامه زندگی آماده می سازد.
۱۹.

بررسی نقش تعدیل کننده شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی با دل زدگی زناشویی در زنان ناسازگار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: شفقت خود دل زدگی زناشویی ناگویی هیجانی ناسازگاری زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳ تعداد دانلود : ۳۰۹
هدف: این پژوهش باهدف بررسی نقش تعدیل کننده شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی بر دل زدگی زناشویی زنان ناسازگار انجام شد. روش : پ ژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی بوده و به روش همبس تگی اجرا شد. روش نمونه گیری پژوهش حاضرتصادفی چند مرحله ای خوشه ای بود و 103 شرکت کننده در پژوهش حاضر به پرسشنامه سازگاری زناشویی (اسپانیر،1976)، مقیاس ناگویی هیجانی (باگبی و همکاران،1994) و مقیاس دل زدگی زناشویی (پاینز،1996) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح معناداری 05/0 با آزمون رگرسیون سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که ناگویی هیجانی بر دل زدگی زناشویی تأثیر مثبت معناداردارد و شفقت خود بر روی دل زدگی زناشویی تأثیر منفی معناداری دارد. همچنین در رابطه بین ناگویی هیجانی با دل زدگی زناشویی در زنان ناسازگار شفقت خود نقش تعدیل کننده دارد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که شفقت خود در رابطه ناگویی هیجانی بر دل زدگی زناشویی نقش تعدیل کننده دارد. بر این اساس هرچه میزان شفقت خود در فرد بیشتر باشد اثرناگویی هیجانی بر دل زدگی زناشویی کمتر می شود.
۲۰.

بررسی نقش تعدیل کننده خود شفقتی بر رابطه مشکلات بین فردی و دل زدگی زناشویی در زنان ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خود شفقتی مشکلات بین فردی دل زدگی زناشویی ناسازگاری زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۳۸۶
خانواده اساس و شالوده ی زندگی فردی و اجتماعی است و هسته اصلی خانواده، زن و شوهر هستند، هرگونه تلاش برای حفظ روابط از آسیب های احتمالی لازم و ارزشمند است؛ لذا هدف این پژوهش بررسی نقش تعدیل کننده خود شفقتی بر رابطه مشکلات بین فردی و دل زدگی زناشویی در زنان ناسازگار بود. پ ژوهش حاضر به روش کمی و از ن وع پیمایش ی همبس تگی به اجرا درآمده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در فاصله زمانی اردیبهشت ماه تا خردادماه سال 97 بود. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای چندمرحله ای بود. نمونه مورد پژوهش 103 نفر بودند که با پرسشنامه سازگاری زناشویی، مقیاس مشکلات بین فردی و مقیاس دل زدگی زناشویی مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از رگرسیون سلسله مراتبی و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که خود شفقتی بر رابطه مشکلات بین فردی و دل زدگی زناشویی در زنان ناسازگار نقش تعدیل کننده دارد. نتایج حاکی از آن است که آموزش خود شفقتی می تواند به عنوان یکی از مؤلفه های مداخله در زوج درمانی در کاهش دل زدگی زناشویی مفید واقع شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان