بهمن اکبری

بهمن اکبری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۵ مورد.
۱.

اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر تعهد عاطفی و خودکارآمدی جنسی در زنان با طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودکارآمدی جنسی تعهد عاطفی طلاق عاطفی طرحواره درمانی گروهی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۴۸
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر تعهد عاطفی و خود کارآمدی جنسی در زنان با طلاق عاطفی صورت گرفت. روش این پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون- پس آزمون و با گروه کنترل و دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری شامل زنان با تجربه طلاق عاطفی مراجعه کننده به کلینیک روان شناختی شهر رشت در سال 1402 بود که از بین آن ها 30 نفر داوطلب واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری جایگذاری شدند. هر دو گروه پرسشنامه های تعهد عاطفی (ECQ) اپشتاین و همکاران (1983) و خودکارآمدی جنسی (SSEQ) وزیری و لطفی کاشانی (1392) را تکمیل کردند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه (هر جلسه 60 دقیقه) تحت برنامه طرحواره درمانی گروهی قرار گرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد مداخله طرحواره درمانی گروهی به طور معناداری باعث افزایش تعهد عاطفی و خودکارآمدی جنسی در گروه آزمایش شد (001/0>P) و این نتیجه تا مرحله پیگیری ماندگار بود. بنابراین استفاده از محتوا و دستورالعمل های طرحواره درمانی گروهی در افزایش تعهد عاطفی و خودکارآمدی جنسی زنان با طلاق عاطفی موثر خواهد بود.
۲.

مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین ویژگی های شخصیتی با گرایش به اعتیاد در نوجوانان: نقش میانجی گر بهزیستی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی گرایش به اعتیاد بهزیستی هیجانی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۱ تعداد دانلود : ۲۱۴
زمینه: تحقیقات نشان داده است گرایش به اعتیاد تحت تأثیر ویژگی های شخصیتی و از طریق متغیرهای میانجیگر از جمله بهزیستی هیجانی به عنوان ارزش های عاطفی هیجانی شناختی و تجربه ذهنی عواطف مثبت و رضایت از زندگی تحت تأثیر قرار گیرد اما در جامعه مورد تحقیق در این زمینه خلاء پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل یابی معادلات ساختاری رابطه بین ویژگی های شخصیتی با گرایش به اعتیاد در نوجوانان: نقش میانجی گر بهزیستی هیجانی انجام شده است. روش: این پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی با معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم دبیرستان های دولتی شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 به تعداد 16451 دانش آموز بود. جهت تعیین حجم نمونه، تعداد 300 دانش آموز پسر، با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت نئو (کاستا و مک گری، 1970)، مقیاس بهزیستی هیجانی (کییز و همکاران، 2002) و پرسشنامه گرایش به اعتیاد (فرجاد و همکاران، 1385) را تکمیل نمودند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل مسیر و معادلات ساختاری و با نرم افزار SPSS-19 و AMOS-22 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم برون گرایی (0/21) و روان آزردگی (0/22) بر گرایش به اعتیاد معنی دار است (0/05 >P). همچنین اثر غیرمستقیم روان آزردگی از طریق بهزیستی هیجانی بر گرایش به اعتیاد معنی دار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت ویژگی های شخصیتی برون گرایی و روان آزردگی به صورت مستقیم و روان آزردگی به شکل غیر مستقیم و با میانجی گری بهزیستی هیجانی بر سطح گرایش به اعتیاد اثر داشتند؛ لذا با تمرکز بر نتایج پژوهش حاضر می توان زمینه کاهش گرایش به اعتیاد در نوجوانان را مهیا کرد.
۳.

Self-Compassion in Diabetic Patients: Relationships of Type-D Personality with Psychological Well-Being and Self-Care(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Self-compassion Diabetes Mellitus-Type 2 Self-care Type D Personality Psychological well-being

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۹۶
Objective: This research investigated the mediating role of self-compassion in the relationship of type D personality with psychological well-being and self-care behaviors in patients suffering from type 2 diabetes. Research Method: The statistical population of this research included all patients with type 2 diabetes in the cities of Rasht and Rezvanshahr in 2020-2021. In this descriptive cross-sectional study, 368 patients were selected through purposive consecutive sampling. The participants completed the questionnaire of the summary of diabetes self-care activities (SDSCA), type D personality scale (DS-14), Ryff's scale of psychological well-being (RSPWB), and self-compassion scale – short form (SCS-SF). The data were processed through structural equation modeling (SEM) in AMOS-24. Bootstrapping was carried out by Preacher and Hayes’ (2008) macro to analyze the mediating relationships. Results: According to the bootstrapping analysis, self-compassion plays a significantly mediating role in the relationship of type D personality with psychological well-being and self-care behaviors (in all cases p<0.0001). The coefficient of determination of the final model demonstrated that all exogenous and medicating variables can predict 89% of the psychological well-being changes and 87% of self-care behaviors. Conclusions: Self-compassion can serve as a buffer and reduce the destructive effects of the type D personality on the psychological well-being and self-care behaviors in diabetic patients. Thus, taking measures to train and strengthen self-compassion is essential in the psychological treatment of diabetic patients.
۴.

اثربخشی درمان ترکیبی شفقت به خود و سبک زندگی بر باور هسته ای خوردن، خودانتقادی و خودکارآمدی وزن در زنان مبتلا به چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی خودانتقادی خودکارآمدی وزن درمان شفقت به خود سبک زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۴۲
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شفقت به خود و اصلاح سبک زندگی بر عوامل روان شناختی باور هسته ای خوردن، خودانتقادی و خودکارآمدی وزن در زنان مبتلا به چاقی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان دارای BMI≥25 مراجعه کننده به مراکز درمان چاقی در سال 1401 تشکیل می دادند که پس از فراخوان داوطلب شرکت در پژوهش شدند. 60 نفر از شرکت کنندگان در پژوهش با استفاده از برنامه G Power و به روش نمونه گیری هدفمند و با دارا بودن معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و سپس بطور تصادفی در دو گروه آزمایش (30 نفر) و گواه (30 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 12 جلسه، هفته ای 3 جلسه 2 ساعته گروهی درمان ترکیبی شفقت به خود و اصلاح سبک زندگی را دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های باور هسته ای خوردن (ECBQ) کوپر و همکاران (1997)، خودانتقادگری (FSCRS) گیلبرت و همکاران (2004)، و خودکارآمدی وزن (WSEQ) کلارک و همکاران (1991) استفاده شد. در نهایت، داده ها به روش واریانس آمیخته تحلیل شد. نتایج نشان داد که نمرات گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه در مرحله پس آزمون و پیگیری با دریافت درمان ترکیبی شفقت به خود و اصلاح سبک زندگی در باورهسته ای خوردن و خودانتقادی به طور معناداری کاهش و نمرات خودکارآمدی افزایش یافته است (05/0P<). براساس یافته بدست آمده می توان نتیجه گرفت که درمان ترکیبی شفقت به خود و اصلاح سبک زندگی به عنوان یک بسته جایگرین برای تعدیل باورهسته ای و خودانتقادی و افزایش خودکارآمدی وزن زنان مبتلا به چاقی مؤثر است.
۵.

الگو یابی ساختاری رابطه بین توانمندسازی روان شناختی و کیفیت زندگی بر اساس نقش میانجی باورهای دینی در بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد افیونی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۳۴
سابقه و هدف: سوء مصرف مواد یکی از مهم ترین چالش های بهداشتی، روانی، اجتماعی است که امروزه مشکلات گسترده ای را بر بیشتر کشورهای جهان تحمیل نموده است. هدف مطالعه حاضر بررسی الگو یابی ساختاری رابطه بین توانمندسازی روان شناختی و کیفیت زندگی بر اساس نقش میانجی باورهای دینی در بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد افیونی بود. روش کار: روش این پژوهش توصیفی - همبستگی مبتنی بر الگوی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش تمامی بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد افیونی مراجعه کننده به مرکز اجتماع درمان مدار ترک اعتیاد سایبان آرامش واقع در شهر رشت بود. نمونه پژوهش 300 آزمودنی بود که به روش دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه توانمندسازی روان شناختی، مقیاس کوتاه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و پرسش نامه باورهای مذهبی و برای تحلیل یافته ها از روش الگوی معادلات ساختاری استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد تمامی شاخص های برازش در حد مطلوبی قرار داشت. اثر مستقیم توانمندسازی روان شناختی (45/0) و باور دینی درونی (29/0) بر کیفیت زندگی مثبت؛ و اثر مستقیم باور دینی بیرونی بر کیفیت زندگی (18/0-) منفی و هر دو در سطح 001/0 معنی دار بود. اثر مستقیم توانمندسازی روان شناختی بر باور دینی درونی (20/0) مثبت و اثر مستقیم توانمندسازی روان شناختی بر باور دینی بیرونی (17/0) منفی و هر دو در سطح 01/0 معنی دار بود. علاوه براین، اثر غیرمستقیم توانمندسازی روان شناختی بر کیفیت زندگی از طریق باور دینی درونی (05/0) و باور دینی بیرونی (03/0) مثبت و در سطح 05/0 معنی دار بود. بنابراین می توان گفت که باور دینی درونی و بیرونی نقش واسطه ای در ارتباط توانمندسازی روان شناختی با کیفیت زندگی داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده، هرچقدر باورهای دینی در بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد افیونی بالاتر باشد، به همان میزان توانمندسازی روان شناختی و کیفیت زندگی بیشتر می شود. بنابراین، باورهای دینی متغیّری اخلاقی - اسلامی است که می تواند بر توانمندسازی روان شناختی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد افیونی تأثیر بگذارد.
۶.

اثربخشی دارودرمانی بر کنش های اجرایی و مشکلات رفتاری برون نمود کودکان با اختلال نارسایی توجه - فزون کنشی: یک مطالعه پیگیرانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نارسایی توجه - فزون کنشی کنش های اجرایی مشکلات رفتاری برون نمود دارودرمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۰۸
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی، اختلالی عصب- روان شناختی مزمن با الگوی پایدار نارسایی توجه، تکانشگری، و فزون کنشی است که بر کنش های اجرایی افراد مبتلا، تأثیر سوء دارد و عاملی برای مشکلات رفتاری آنها است. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی دارودرمانی بر کنش های اجرایی و مشکلات رفتاری برون نمود کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی در قالب مطالعه پیگیرانه انجام شد. روش: این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان پسر با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی مدارس استثنایی شهر رشت در نیم سال دوم سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه پژوهش شامل 24 نفر از کودکان جامعه مذکور بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه (12 نفر در گروه دارودرمانی و 12 نفر در گروه گواه) جایدهی شدند. ابزار گردآوری داده های این پژوهش شامل پرسشنامه (سیاهه) رتبه بندی رفتاری کنش های اجرایی- فرم کوتاه (جیوویا و همکاران، 2000) و سیاهه مشکلات رفتاری کودک (آخنباخ، 2001) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون تی وابسته در محیط SPSS24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله دارودرمانی بر بهبود کنش های اجرایی کلی، کاهش مشکلات رفتاری برون نمود کلی، و مؤلفه های آنها در کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی مؤثر بوده است (001/0>p). همچنین نتایج نشان داد بعد از گذشت 2 ماه بین میانگین نمرات گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و پیگیری در کنش های اجرایی کلی، مشکلات رفتاری برون نمود کلی و مؤلفه های آنها تفاوت معناداری مشاهده نشد که نشانگر پایدار ماندن دارودرمانی در گذر زمان است (05/0<p). نتیجه گیری: دارودرمانی با تأثیر بر ساختارهای مغزی همچون قشر پیشانی تحتانی راست و اینسولا و همچنین انتقال دهنده های عصبی دوپامین و نوراپی نفرین به تقویت مهارت خودنظم جویی، ارتقاء عملکرد مغزی، و در نهایت به بهبود کنش های اجرایی و کاهش مشکلات رفتاری برون نمود کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی منجر می شود.
۷.

اثربخشی بسته آموزشی برای زندگی پایدار بر اساس تجربه زیسته زوجین بر صمیمیت عاطفی، سازگاری زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی آنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: زندگی پایدار صمیمیت عاطفی سازگاری زناشویی تعارضات زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۱۲
زمینه و هدف: برنامه مداخله آموزشی برای همسران به هرگونه مداخله ای اطلاق می شود که با کاهش میزان روابط مخرب و تقویت رفتارهای سازنده، افراد و روابط آنها را از رذایل مشترک زندگی زناشویی بازدارد. مداخلات آموزشی معمولاً بر محافظت از همسران در برابر عوامل خطر، مانند الگوهای روابط مخرب متمرکز است و باورهای غیرمنطقی و ایجاد عوامل رابطه حمایتی، مانند نگرش مثبت و زناشویی صمیمیت. مواد و روش ها: در این تحقیق پژوهشگر از روش کمی استفاده کرده است. برای این منظور، ۲۰ نفر از زوجین، برای اجرای پروتکل انتخاب شد. روش تحقیق در این مرحله از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل خواهد بود. آزمودنی های انتخاب شده در هر دو گروه آزمایشی و گواه به وسیله پیش آزمون مورداندازه گیری قرار گرفت. ابزار جمع آوری داده های موردنیاز از طریق پرسشنامه بوده و نتایج توسط واریانس اندازه گیری های مکرر تحلیل شده است. برای آزمون نرمال بودن توزیع نمرات مرتبط با متغیرهای پژوهش از آزمون نرمالیته شاپیرو – ویلک استفاده شد، همچنین نتایج مقایسه های زوجی با استفاده از آزمون بونفرونی، مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها: محقق تحقیق خود را در قالب سه فرضیه موردبررسی قرار داد و نتایج نشان داد بسته آموزشی بر صمیمیت عاطفی، سازگاری زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی تأثیر مثبت و معناداری دارد (۰۰۱/۰>p). نتیجه گیری: فرضیات پژوهش مورد تأیید قرار گرفت و می توان گفت که بسته آموزشی زندگی پایدار بر اساس تجربه زیسته زوجین بر صمیمیت عاطفی مؤثر است و این تأثیر ماندگار بوده است. همچنین نتایج نشان داد که بسته آموزشی باعث افزایش سازگاری زناشویی در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل بوده و نیز باعث کاهش تعارضات زناشویی گردیده است. تازه های تحقیق بهمن اکبری: Google Scholar, Pubmed
۸.

فراتحلیل درمان های مؤثر در کاهش اضطراب کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فراتحلیل درمان اضطراب کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۲۹
زمینه و هدف: اضطراب از اختلالات شایع دوران کودکی است که علاوه بر درمان های دارویی از مداخلات و درمان های روان شناختی جهت کاهش آن استفاده شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی فراتحلیل درمان های مؤثر در کاهش اضطراب کودکان اجرا شد. روش: در این فرا تحلیل، جامعه آماری شامل پژوهش های در دسترس مرتبط با مداخلات درمانی غیر دارویی اضطراب کودکان در داخل و خارج کشور ایران بوده است که در سال های 2010 تا 2020 در پایگاه های علمی (Google scholar, pub Med, since Direct, NCBI, Taylor & Francis Online, SID Magiran, ensani) منتشر شده اند و با کلیدواژه های اختلال اضطراب، اضطراب جدایی، اضطراب اجتماعی، فوبی خاص، اضطراب کودک، اضطراب فراگیر، درمان شناختی- رفتاری، بازی درمانی، رفتار درمانی، قصه درمانی، هنر درمانی، درمان پذیرش و تعهد، و درمان ذهن آگاهی جستجو شدند. نمونه آماری شامل پژوهش هایی از جامعه آماری بود که با توجه به چک لیست فرا تحلیل، ملاک های ورود به پژوهش را داشته باشند که بر این اساس، 65 پژوهش ملاک های ورود را داشتند و به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تجزیه تحلیل داده ها، روش فراتحلیل بود که با استفاده از نرم افزار CMA2 انجام شد. یافته ها: فراتحلیل بر روی پژوهش های اولیه در هشت گروه درمان انجام شد که نشان داد اندازه اثر ترکیبی به دست آمده از پژوهش های مرتبط با هر درمان، نشان دهنده اثربخشی همه مداخلات مذکور بر اضطراب کودکان بود. بر اساس میزان اندازه اثر ترکیبی اثربخشی درمان های پذیرش و تعهد (755/0)، قصه درمانی (655/0)، درمان مبتنی بر دلبستگی (598/0)، بازی درمانی (575/0)، شناختی رفتاری (569/0)، درمان تعامل والد کودک (565/0)، ذهن آگاهی (539/0) و هنر درمانی (496/0) به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کاهش اضطراب کودکان داشته است که نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که تفاوت بین آنها معنادار نیست (355/0P=، 132/1=65,7F). نتیجه گیری: اندازه اثر به دست آمده، اثربخش بودن مداخلات مذکور در کاهش اضطراب کودکان را نشان داد و با توجه به معنادار نبودن تفاوت میزان اثربخشی این درمان ها، تمامی درمان های بیان شده می توانند در درمان اضطراب کودک به تنهایی یا به صورت تلفیقی مورد استفاده قرار گیرند.
۹.

تبیین مدل ساختاری پیش بینی اضطراب جنسی براساس طرحواره های خودجنسی با بررسی نقش میانجی تنظیم هیجانی در مردان مبتلا به نارسایی قلبی

کلید واژه ها: اضطراب جنسی طرحواره جنسی تنظیم هیجان نارسایی قلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۹۵
زمینه و هدف: اضطراب ارتباط جنسی که به میزان ترس از بحث درباره روابط جنسی فرد با دیگری اشاره دارد، مسئله ای است که به اندازه دیگر جزئیات مطالعه نشده است؛ لذا تبیین مدل ساختاری پیش بینی اضطراب جنسی بر اساس طرحواره های خودجنسی با بررسی نقش میانجی تنظیم هیجانی در مردان مبتلا به نارسایی قلبی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی-کاربردی و از نظر گرد آوری داده ها و ماهیت عنوان یک پژوهش کمی از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش مردان مبتلا به نارسایی قلبی مراجعه کننده به بیمارستان شهید دکتر لواسانی شهر تهران در سال 1402 بود. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت غیرتصادفی و در دسترس بود که 300 مرد انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه اضطراب ارتباط جنسی دیویس (2006)، مقیاس طرحواره جنسی اندرسن و سیرانوسکی (1994) و تنظیم هیجانی گرتز و همکاران (2006) استفاده شد؛ جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس . اموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که قوی ترین تأثیر مستقیم بر اضطراب رابطه جنسی مربوط به تنظیم هیجانی با ضریب تأثیر 50/0- و بعد از آن طرحواره خود جنسی با ضریب تأثیر 47/0 بود. نتیجه آزمون اثرات مستقیم نشان داد این اثرات در سطح اطمینان حداقل 95 درصد معنی دار است (05/0>p). نتیجه گیری: تایید نقش واسطه گری متغیرها، نشان میدهد که در آسیب - شناسی و درمان کژکاری جنسی مردان، توجه به ابعاد روان شناختی به ویژه جنبه های شناختی و هیجانی به اندازه توجه به ابعاد فیزیولوژیکی آن اهمیت دارد می توان نتیجه گرفت که ارزیابی نقش واسطه ای متغیرهای هیجانی و شناختی در مدل کنترل دوگانه نیاز به توجه بیشتری دارد.
۱۰.

اثربخشی رویکرد پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و تصویر بدنی در بیماران با اختلالات پوستی با تعدیل واکنش پذیری هیجانی

کلید واژه ها: کیفیت زندگی تصویر بدنی درمان پذیرش و تعهد اختلالات پوستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۰۱
زمینه و هدف: اختلالات روان تنی پوست، بیماری های پوستی را شامل می شوند که در آن علل و پیامدهای روان شناختی یا شرایط همراه، تاثیر اساسی و درمانی مهم بر فرایند بیماری دارند. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی رویکرد پذیرش و تعهد بر کیفیت زندگی و تصویر تن با تعدیل واکنش پذیری هیجانی در بیماران با اختلالات پوستی است. روش پژوهش: در این پژوهش نیمه تجربی، از پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل استفاده شد و مرحله پیگیری، پس از دو ماه به اجرا درآمد. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به اختلالات پوستی شهر تبریز بودند که 15 نفر با واکنش پذیری بالا و 15 نفر با واکنش پذیری پایین در گروه پذیرش و تعهد و 15 نفر با واکنش پذیرش پایین و 15 نفر با واکنش پذیری بالا در گروه کنترل به صورت تصادفی جایگزین شدند. پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و مقیاس تصویر تن کش(1990) به عنوان ابزار جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد افزایش معناداری درتصویر تن (01/0>P)، و کیفیت زندگی (01/0>P) بیماران با اختلالات پوستی ایجاد کرده است و این نتایج در پیگیری دوماهه ثابت باقی مانده است (05/0<P). همچنین نتایج نشان داد که اثر تعاملی واکنش پذیری هیجانی و گروه تاثیر معناداری در کیفیت زندگی و تصویر تن ندارد. نتیجه گیری: مداخلات آموزش رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بالا بردن کیفیت زندگی و تصویر تن در بیماران با اختلالات پوستی موثر است.
۱۱.

مقایسه اثربخشی آموزش تعامل والد-کودک، درمان مبتنی بر دلبستگی و آموزش مهارت خودتنظیمی بر کنترل هیجان دانش آموزان

کلید واژه ها: آموزش مهارت خودتنظیمی درمان مبتنی بر دلبستگی درمان والد - کودک کنترل هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۷
زمینه و هدف: چگونگی رابطه کودک با اعضای خانواده و بخصوص مادر در سال های اولیه زندگی از اساسی ترین عوامل رشد شخصیت به حساب می آید، لذا هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر بخشی آموزش تعامل والد-کودک، درمان مبتنی بر دلبستگی و آموزش مهارت خودتنظیمی بر کنترل هیجان کودکان پیش دبستانی بود. روش پژوهش: این پژوهش در قالب یک طرح نیمه آزمایشی بر 48 دانش آموزان پیش دبستانی شهر اسلام شهر با روش نمونه گیری در دسترس اجرا شد و این افراد در سه گروه آزمایشی (n = 36) و یک گروه کنترل (n = 12) به صورت تصادفی جایگزین شدند. سپس گروه های آزمایشی تحت آموزش های تعامل والد-کودک، درمان مبتنی بر دلبستگی و آموزش مهارت خودتنظیمی قرار گرفت و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه مدیریت هیجان کودک (زیمن و همکاران، 2001) بوده است که قبل و پس از آموزش، اجرا گردید. برای توصیف و تجزیه تحلیل داده های جمع آوری شده از جداول توصیفی و روشهای آماری تحلیل واریانس یک راهه با نمرات افتراقی، تحلیل کوواریانس چند متغیری و آزمون تعدیل بونفرونی استفاده شد. یافته ها: نتایج بیانگر آن است، در مقایسه بین میزان تاثیرگذاری هر یک از گروههای آزمایش بر کاهش نمره افتراقی کنترل هیجان کودکان پیش دبستانی، نتایج اندازه اثر نشان داد، به ترتیب گروههای آموزش تعامل والد-کودک (681/0= 2ƞ)، درمان مبتنی بر دلبستگی (630/0= 2ƞ) و مهارت خودتنظیمی (408/0= 2ƞ) بالاترین تاثیر را بر کاهش نمرات افتراقی کنترل هیجان کودکان پیش دبستانی داشته است. نتیجه گیری: در مقایسه بین گروههای آزمایشی با یکدیگر نتایج نشان داد، درمان مبتنی بر دلبستگی و تعامل والد-کودک نسبت به گروه آموزش مهارت خودتنظیمی کاهش بیشتری را در نمرات افتراقی کنترل هیجان کودکان پیش دبستانی داشتهاند.
۱۲.

بررسی روش شناسی دیدگاه های کتز و فیلیپس در باب تجربه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه دینی کتز فیلیپس روش شناسی ساختگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۲۵۰
بحث از دامنه تجربه دینی یکی از مباحث بسیار مهم از قرن هجدهم به بعد بوده است و از آن دوره تاکنون اندیشمندان عرصه های مختلفِ مطالعاتی چون فلسفه دین ، کلام جدید ، علم الادیان و روانشناسی دین و... را در باب چیستی و ماهیت آن ، گستره مطالعاتی آن ، کارکردش در زندگی انسان و گوهری بودن دین یا صدق و کذب آن بنحو ثبوتی یا سلبی ، اظهار نظرهای مختلفی را در این بازه های زمانی ترسیم کرده است. از جمله این که ، پدیدارشناسان و فیلسوفان دین برای دین ابعاد و ویژگی هایی ترسیم کرده اند که یکی از آنها بُعد تجربی دین است. ممکن است دستورات اخلاقی ، حقوقی و عقیدتی ، به پیدایش احساسات خاصی مانند حیرت یا خشیت و خضوع کمک کنند و زمینه ساز تجربه ای شگرف و شورانگیز مانند احساس حضور در پیشگاه خداوند یا موجود متعالی و غایی ، یا شنیدن تسبیح موجودات و تجارب عرفانی و درونی دیگری شوند ، که کاملاً متمایز از تجارب بیرونی باشند. از آنجا که مردم در سنّت های دینیِ متعدد و متنوع ، مدعی تجربه خداوند ، نیروانا یا برهمن هستند و احساس می کنند که این قبیل تجربه ها به زندگیشان معنا و جهت می بخشد. می توان اذعان کرد که تجربه دینی یکی از مهمترین مسائلی است که در روانشناسی دین و فلسفه دین مورد توجه و بررسی قرار می گیرد. در اندیشه ساختگراهایی مثل پرادفوت و کتز که بیشتر در تبیین تجربه دینی به بعد عرفانی آن تأکید دارند ، بر این باورند که ماهیت تجربه دینی متأثر از شبکه باورها و مفاهیم ذهنی فاعل شناساست و تجارب خالی از باورها و مفاهیم وجود ندارد و از سویی در رویکرد فیلیپس هم مدعیات دینی هرچند که جنبه شناختاری و حکایت گری ندارند ، ولی برای تبیین اظهاراتی می توان به کاربرد آنها در زندگی اجتماعی فرد نگریست؛ بعبارتی برای فهم مدعیات دینی باید حیطه های اشکال زندگی را بشناسیم و به قواعد بازی دین توجه کنیم که یک باور درست به نحوه زندگی فرد مربوط است. در پژوهش حاضر سعی شده ضمن بررسی روش شناسی دیدگاه های مزبور به تبیین و بررسی دیدگاه های کتز و فیلیپس در باب تجربه دینی پرداخته شود.
۱۳.

مقایسه اثربخشی آموزش شناختی رفتاری با مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حرمت خود مادران دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۱۵
زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم یکی از اختلال های شایع عصبی تحولی است که تشخیص آن در فرزند، روی کیفیت زندگی والدین به ویژه مادر تأثیر منفی بسیاری دارد. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر آموزش شناختی رفتاری با مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حرمت خود مادران دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 36 مادر دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم شهر رشت در سال 1399 بودند که برحسب شرایط ورود و خروج انتخاب شدند که در یکی از سه گروه مداخله شناختی رفتاری، مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد، و گواه جایدهی شدند. در ابتدا پرسشنامه حرمت خود (سورنسن، 2005) به عنوان پیش آزمون روی هر سه گروه اجرا شد. گروه آزمایش یکم، آموزش شناختی رفتاری را در ده جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش دوم، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در هشت جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند، در حالی که گروه گواه، مداخله ای را دریافت نکردند. سپس از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد و پس از سه ماه، پیگیری انجام شد. داده ها به شیوه تحلیل کواریانس تک متغیری و آزمون تی وابسته تحلیل شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که اثربخشی مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حرمت خود، (1/318) واحد تفاوت نسبت به گروه آموزش شناختی رفتاری دارد و نتایج آزمون تی وابسته نشان داد در گروه آموزش شناختی رفتاری (491/0 P= 713/0- =(11)t) و مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد (067/0 P= 028/2 =(11)t) تفاوت معناداری بین دو مرحله پس آزمون و پیگیری بر حرمت خود مشاهده نشد (0/05p< ). نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان بیان کرد که هر دو روش آموزش شناختی رفتاری و مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد حرمت خود مادران دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم را افزایش داد. استلزامات نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
۱۴.

مختصات منطقی و کلامی آیه ی 22 سوره ی انبیاء (لو کان فیهما آلهه الا الله لفسدتا)

تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۲۲
بی تردید از سازه های مهم و اساسی در انتقال مفاهیم دینی، کلامی و فلسفی بکارگیری متدها و روشهایی است که با رویکرد نو و جدید عرضه گردد. در این راستا مطالعات بین رشته ای و میان رشته ای می تواند در حوزه های مختلف علوم؛ در عرصه نوآوری ها برای مخاطبان و اهل معرفت با تنوع و دقت و سنجه بیشتر مورد پذیرش واقع شود. چنان که می دانیم منطق جدید یا نمادین یکی از روشهایی است که توانست زبان کیفی را به زبان کمی نزدیک کرده و کج تابی های زبان طبیعی را حل کند. با عنایت به نکته مذکور، در مقاله ی حاضر سعی کرده ایم با رویکرد منطقی به تحلیل آیه ی 22 سوره انبیاء در باب وحدانیت خداوند(علاوه بر فصاحت و بلاغت که خود بیانگر سنجه منطقی است)پرداخته شود و محذورات عقلی و منطقی فرض تعدد خدایان با رویکرد کلامی و منطقی تبیین و مطلوب(وحدانیت خداوند) با عنایت به تحلیل محتوایی و تحلیل ساختاری آیه که با صورت برهان خلف بوده و ناارزی بودن دو گزاره را نشان می دهد( و یک نمونه درست ساخت منطقی و بر اساس اصل تناقض( B& B ) ، اشاره گردد.
۱۵.

مقایسه اثربخشی مدل گاتمن و درمان هیجان مدار بر احساس تنهایی و تاب آوری زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان هیجان مدار زوج درمانی همسر تاب آوری احساس تنهایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۶۱
هدف: هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی مدل گاتمن و درمان هیجان مدار بر احساس تنهایی و تاب آوری زوجین بود. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، همگی زوجین مراجعه کننده به درمانگاه های غرب تهران در سال 1399 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس، 24 زوج (48 نفر) انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه مداخله توسط زوج درمانی گاتمن، درمان هیجان مدار و یک گروه کنترل (8 زوج در هر گروه) تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت زوج درمانی گاتمن و گاتمن (2017) و درمان متمرکز بر هیجان گرینبرگ (2017) قرار گرفتند و گروه گواه در لیست انتظار باقی ماندند. داده ها بر اساس پرسشنامه احساس تنهایی دی توماسو، برانن و بست (۲۰۰۴) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) جمع آوری و از نرم افزار SPSS و روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش مدل گاتمن و درمان هیجان مدار بر احساس تنهایی (05/28=F، 001/0=P) و تاب آوری (85/11=F، 001/0=P) زوجین تأثیر داشته و این تاثیر در مرحله پیگیری پیدار بود (05/0=P)؛ اما تفاوت معنی داری بین دو درمان از نظر اثربخشی وجود نداشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه می توان گفت که روش مدل گاتمن و درمان هیجان مدار بر اساس احساس تنهایی و تاب آوری زوجین الگوی مؤثری برای افزایش رضایت زناشویی زوجین است و می توان از آن به عنوان یکی از روش های درمانی یا آموزشی در برنامه های زوج درمانی استفاده کرد.
۱۶.

مقایسه اثربخشی دارودرمانی و نوروفیدبک بر بهبود کنش های اجرایی کودکان با اختلال نارسایی توجه - فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال نارسایی توجه - فزون کنشی کنش های اجرایی دارودرمانی نوروفیدبک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۳۴
زمینه و هدف: اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی یکی از شایع ترین اختلالات عصبی- تحولی دوران کودکی است که بر کنش های اجرایی افراد مبتلا، تأثیر منفی دارد. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی و مقایسه دارودرمانی و نوروفیدبک بر بهبود کنش های اجرایی کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان پسر با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی مدارس استثنایی شهر رشت در نیمسال دوم سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه پژوهش شامل 36 نفر از کودکان جامعه مذکور بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در سه گروه (12 نفر در گروه دارودرمانی، 12 نفر در گروه نوروفیدبک، و 12 نفر در گروه گواه) جایدهی شدند. ابزار گردآوری داده های این پژوهش شامل فرم کوتاه پرسشنامه رتبه بندی رفتاری کنش های اجرایی (جیوویا و همکاران، 2000) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS22 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش دارودرمانی و نوروفیدبک بر بهبود کنش های اجرایی کلی و مؤلفه های آن در کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی مؤثر بوده است (0/001>p). با این حال، نوروفیدبک بیشتر از دارودرمانی بر بهبود کنش های اجرایی کلی و مؤلفه های آن در کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی اثر داشته است (0/001>p). نتیجه گیری: دارودرمانی با تأثیر بر ساختارهای مغزی و نوروفیدبک علاوه بر تأثیر بر ساختارهای مغزی با استفاده از اصول یادگیری شرطی سازی عاملی به لحاظ کارکردی نیز به تغییر و بهبود امواج مغزی، تقویت مهارت خودنظم جویی، ارتقاء عملکرد مغزی و در نهایت به میزان بیشتری به بهبود کنش های اجرایی کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی منجر می شود.
۱۷.

ارائه مدل ساختاری رابطه سبک های فرزند پروری ادراک شده با رفتارهای پر خطر از راه میانجی گری تاب آوری و تنظیم هیجان در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوجوانی رفتار پر خطر سبک های فرزند پروری ادراک شده تاب آوری تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۷ تعداد دانلود : ۲۲۶
مقدمه: نوجوانی از بحرانی ترین دوره های زندگی می باشد. دوره رشد سریع جسمی وتحولات عاطفی و روانی است. بیش ترین ناسازگاری های رفتاری در این دوره نمود می یابد.گرایش به رفتارهای پرخطر یکی از ناسازگاری های رفتاری دوران نوجوانی بشمار می رود. مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است.جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان لنگرود می باشد که در سال تحصیلی 1400-1399مشغول به تحصیل بودند. شرکت کنندگان در پژوهش 265 نفر از دانش آموزان مدارس گوناگون لنگرود بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.داده ها با استفاده از مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی(IARS)،پرسش نامه سبک های فرزندپروری بامریند،مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون(CD-RIS)) و پرسش نامه ی تنظیم هیجان جان و گروس(2002)گردآوری شد. برای بررسی برازش مدل پیشنهادی پژوهشگر از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سبک های فرزندپروری مقتدرانه، مستبدانه و سهل گیر به واسطه تنظیم هیجان و تاب آوری بررفتار پرخطر اثر معنی داری دارد. بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، سبک فرزندپروری مقتدرانه منجر به کاهش رفتارهای پرخطر می شود.
۱۸.

اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر پردازش های هیجانی دختران دارای اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۱۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر پردازش های هیجانی در دختران دارای اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل تمامی دانشجویان دختر 26 تا 18 ساله مقطع کارشناسی دانشگاه گیلان (11271 نفر) در سال تحصیلی 98-1397 بودند. در این مرحله پرسشنامه هراس اجتماعی کانور و همکاران (2000) بر روی تمامی دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه گیلان که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند اجرا شد. جلسات درمان پذیرش و تعهد برای اختلال اضطراب اجتماعی هیز (2004) در 10 جلسه گروهی 2 ساعته اجرا شد اما گروه گواه در لیست انتظار باقی ماند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان پذیرش و تعهد بر بهبود سرکوبی (80/10=F، 003/0=P)، تجربه هیجانی ناخوشایند (86/12=F، 001/0>P)، نشانه های هیجانی پردازش (95/16=F، 001/0>P)، اجتناب (65/19=F، 001/0>P) و کنترل هیجانی (23/21=F، 001/0>P) آزمودنی های گروه آزمایش موثر بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت درمان پذیرش و تعهد بر پردازش های هیجانی در دختران دارای اختلال اضطراب اجتماعی موثر بود.
۱۹.

طراحی مداخله چندوجهی و ارزیابی اثربخشی آن در کاهش اضطراب کودکان

تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۶۳
زمینه و هدف: اضطراب یکی ازشایع ترین اختلالات درون نمود دوران کودکی است و می تواند زمینه ای برای رشد و تداوم اضطراب و سایر مشکلات سلامت روان در مراحل دیگر زندگی گردد. لذا شناسایی و درمان کودکان مضطرب بسیار حایز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف طراحی یک مداخله چندوجهی و ارزیابی اثربخشی آن در کاهش اضطراب کودکان ، اجرا گردید. روش پژوهش: پژوهش حاضر دارای دو بخش کیفی و کمی می باشد. در بخش کیفی به منظور طراحی مداخله چند وجهی، از روش تحلیل مضامین، اساس محتوای مداخله چندوجهی شناسایی و طراحی گردید و روایی آن مورد تأیید قرار گرفت. در مرحله کمی پژوهش اثربخشی مداخله چندوجهی در کاهش اضطراب کودکان مورد ارزیابی قرار گرفت. روش پژوهش این بخش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان 8-12سال مبتلا به اختلالات اضطرابی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر رشت و مادران آنها بود که به صورت تصادفی 40 کودک و مادران آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب و در دو گروه آزمایش (10 دختر، 10 پسر و مادران آنها) و گروه گواه (10 دختر، 10 پسر و مادران آنها) جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت درمان مداخله چندوجهی به مدت 24 جلسه (16 جلسه کودک، 8 جلسه مادر) 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه در فهرست انتظار ماند و تا زمان پس آزمون هیچ مداخله روان شناختی دریافت نکرد. سپس برای هر دو گروه پس آزمون اجرا گردید و بعد از 4 ماه پیگیری انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ارتقا یافته اضطراب کودکان اسپنس نسخه کوتاه (2018)، استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها در این بخش به روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. . یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین گروه های آزمایش و گواه در مرحله پس آزمون و پیگیری در اضطراب تفاوت وجود دارد (05/0> P ). به عبارتی برنامه مداخله چندوجهی موجب کاهش اضطراب در کودکان مضطرب گردید و این کاهش در دوره پیگیری هم ادامه داشت . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخله چندوجهی با درنظرگرفتن ابعاد مختلف کودک مداخله کارآمدی جهت کاهش اضطراب کودک می باشد.
۲۰.

اثربخشی آموزش نظم جویی هیجانی در مقایسه با آموزش ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و تعامل والد - فرزند در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انعطاف پذیری شناختی تعامل والد - فرزند نظم جویی هیجانی ذهن آگاهی کم توان ذهنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۱ تعداد دانلود : ۲۰۷
زمینه: بررسی پیشینه نشان می دهد که آموزش نظم جویی هیجانی و ذهن آگاهی هر یک منجر به ارتقاء انعطاف پذیری شناختی و تعامل والد - فرزند شده اند؛ اما هنوز مشخص نیست کدام یک از این مداخلات می توانند در طول زمان اثربخشی بیشتری داشته باشند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش نظم جویی هیجانی و ذهن آگاهی بر انعطاف پذیری شناختی و تعامل والد - فرزند در مادران دارای کودکان مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف انجام شد. روش: پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودکان مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف مراجعه کننده به مدارس استثنایی شهر رشت در سال تحصیلی 99-1398 بودند. 36 نفر به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفری قرارگرفتند. گروه های آزمایش تحت آموزش نظم جویی هیجانی (8 جلسه 90 دقیقه ای) و ذهن آگاهی (8 جلسه 90 دقیقه ای) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، ۲۰۱۰) و مقیاس رابطه والد - فرزند (پیانتا، 1994) بودند. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس مختلط انجام شد. یافته ها: آموزش نظم جویی هیجانی و ذهن آگاهی بر بهبود انعطاف پذیری شناختی و تعامل والد - فرزند و مؤلفه های آن ها در مراحل پس آزمون و پیگیری مؤثر بودند؛ همچنین در مرحله پیگیری تفاوت معناداری بین دو مداخله در این متغیرها مشاهده نشد (0/01 >P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت آموزش نظم جویی هیجانی و ذهن آگاهی با ارتقای بازسازی هیجانی، کاهش پردازش خود ارجاعی منفی و افزایش توانایی انجام رفتارهای هدفمند، آگاهی از تجربیات لحظه حاضر و برگرداندن توجه بر سیستم شناختی و پردازش کارآمدتر اطلاعات، در نهایت باعث بهبود انعطاف پذیری شناختی و تعامل والد - فرزند مادران دارای کودکان مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف شدند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان