عادل رفیعی

عادل رفیعی

مدرک تحصیلی: گروه زبان شناسی، دانشکده زبان های خارجی، دانشگاه اصفهان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

سازوکارهای بازنمایی زیست بوم در اشعار عامیانۀ گونۀ لری ممسنی: رویکردی گفتمانی - شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازوکارهای گفتمانی-شناختی زبان شناسی زیست محیطی بازنمایی ادبیات عامیانه گونه لری ممسنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۳۸
هدف از پژوهش حاضر استخراج، بررسی و تحلیل سازوکارهای بازنمایی زیست بوم در اشعار عامیانه ممسنی با رویکردی گفتمانی-شناختی است. به این منظور، پیکره ای مشتمل بر 268 بیت از اشعار این گونه با مضمون زیست بوم از طریق منابع مکتوب موجود و نیز مصاحبه با گویشوران شناسایی، استخراج و دسته بندی شد و مبنای انجام این پژوهش قرارگرفت. سپس، هشت سازوکار گفتمانی-شناختی ( ایدئولوژی، قالب ها، استعاره ها، ارزیابی ها، هویت ها، باورها، محو سازی و برجسته سازی) موجود در آن ها بر اساس انگاره های زبان شناسی زیست محیطی تجزیه و تحلیل شدند. بر مبنای یافته های پژوهش، همه انواع 8 سازوکار مورد بررسی در زبان شناسی زیست محیطی در داده ها وجود دارد. در این میان، استعاره مفهومی با بیش از 38 درصد پربسامد ترین سازوکار در میان همه سازوکارها بود. این امر نشان می دهد این گونه زبانی به شدت استعاری است. یافته ها همچنین نشان داد سازوکارهای موردِ اشاره برای بازنمایی عناصر مثبت طبیعت بیشتر از عناصر منفی آن به کار رفته اند. از میان سازوکارهای به کاررفته، برجسته سازی در همه موارد  تقویت کننده و محوسازی در همه موارد اثر تخریبی داشته است. یافته های این پژوهش بیان گر آن است که  فرهنگ، سبک زندگی و پیشینه تاریخی و قومی در بازنمایی طبیعت در گونه لری ممسنی نقش برجسته ای بر عهده دارد.
۲.

Semantic Fragmentation and Conventionalization in Persian Compound Nouns Ending in Verbal Stems: A Usage-based Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Persian compounding semantic fragmentation metaphorical extension metonymic extension Polysemy

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵ تعداد دانلود : ۷۵
In the present study, we analyze the semantic fragmentation and conventionalization in Persian compound nouns ending in the verbal stems –andāz ‘throw’, -band ‘fasten/close,’ -foruš ‘sell’, -gir ‘catch’, -keš ‘pull’, -paz ‘cook’, -yāb ‘find’, and -zan ‘hit’ from the usage-based perspective. The analysis is based on a 800 data set extracted from diachronic and synchronic corpora. The words produced from the general compounding pattern [XV PRS]N can be categorized in a range of semantic categories, including agent, instrument, location, and object. In describing the semantic fragmentation of [XV PRS]N, we propose the human agent as the starting meaning, from which the instrument sub-pattern is derived by the mechanism of metaphorical extension. However, to justify the object and location meanings, we consider the metonymic extension mechanism to be involved. The sense extension mechanisms do not only apply to the individual words but can happen on the pattern level. It is also argued that these mechanisms are not mechanically applied to all the patterns ending in the verbal stems, instead, it is the usage and the communicative needs of the speakers that determine the semantic fragmentation of any patterns. To illustrate this point, as a case study, we focus on the development of instrument meaning in the pattern [X-paz PRS]N. We show that the instrument sub-pattern is a recent linguistic phenomenon that coincides with the introduction of modern cooking equipment with mostly English names to Iranian society. The increasing use of these types of equipment has led to a new communicative need for naming such instruments. This extra-linguistic factor has motivated the pattern [X-paz PRS]N to be extended through analogy with English compound instrument nouns. The findings of this study may contribute to the understanding of word-formation patterns in general and compounding patterns in particular.
۳.

تهیه و تدوین متون خواندن برگرفته از قصه های کلیله ودمنه برای غیرفارسی زبانان

کلید واژه ها: مهارت خواندن کلیله و دمنه ساده سازی فارسی آموزان سطح متوسط رویکرد تکلیف محور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۲۸
به کارگیری متون ادبی در آموزش زبان فارسی همواره مورد توجه تدوین گران مواد درسی بوده است. به موجب استعاری بودن زبان فارسی، به کارگیری اصطلاحات و ضرب المثل ها در هر دو گونه گفتاری و نوشتاری زبان فارسی توسط فارسی زبانان، اهمیت تسلط غیرفارسی زبانان بر این اصطلاحات و مفاهیم فرهنگی ضروری به نظر می رسد. در باب آموزش زبان، یکی از مباحث حائز اهمیت، توجه به ارتقای مهارت های زبانی است. چهار مهارت شنیدن، گفتن، خواندن و نوشتن هر یک در جایگاه خود نقش بسزایی در فرایند یادگیری دارند. در امر آموزش زبان برای پرداختن به هر یک از این مهارت ها نیاز به مطالب آموزشی مناسب، مرتبط و هدفمند به شکل برجسته ای احساس می شود. تلاش ما در این پژوهش ارائه منبعی برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان به واسطه متن ادبی با تأکید بر ارتقاء مهارت خواندن است. روش انتخابی این پژوهش برای تهیه و تدوین این متون، ساده سازی متون فارسی و سپس تدوین تمرین بر اساس رویکرد تکلیف محور است. برای این منظور قصه هایی از کلیله و دمنه مهدی آذریزدی (نیش عقرب، دوستی خرس و کبوتر بی صبر) انتخاب و برای فارسی آموزان سطح متوسط آماده شده است. روش کار به این صورت است که ابتدا اصل داستان ها آورده شده است؛ سپس عناصر داستانی آنها توصیف شده اند، در مرحله بعد ساده سازی واژگانی طبق چارچوب لکسنستین انجام شده و در پایان، ساده سازی نحوی مطابق نظرات مکس ول صورت گرفته است. برای اطمینان از مناسب بودن متون برای سطح متوسط، این متون در اختیار سه مدرس با سابقه سه سال به بالای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان قرار گرفت. در پایان با استفاده از مبانی رویکرد تکلیف محور به آموزش زبان -که امروزه جایگاهی قابل ملاحظه در میان دیگر رویکردها یافته است- تکالیف و فعالیت های پیش از خواندن، حین خواندن و پس از خواندن طراحی شدند.
۴.

شواهد آکوستیکی و بررسی میزان تقطیع پذیری واژه های مشتق پیشوندی زبان فارسی در پردازش گفتار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همبسته های آکوستیکی تقطیع پذیری پیشوندهای اشتقاقی صرف گفتاری پردازش گفتار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۱۱۰
اطلاعات آکوستیکی می تواند به منزله شاهدی برای بسیاری از مسائل مطرح در حوزه های دیگر زبان شناسی به خصوص صرف گفتاری و پردازش گفتاری باشد. مقاله حاضر با استفاده از واژه های مشتق پیشوندی زبان فارسی به بررسی شواهد آکوستیکی دال بر میزان تقطیع پذیری آن ها در پردازش، درک و دریافت معنی پرداخته است. برای این منظور واژه های مشتق از پیشوندهای «نا-»، «هم-»، «فرو-» و پایه های آن ها همراه با بسامد رخداد نمونه آن ها از پیکره پژوهشگاه علوم انسانی استخراج شد. از هر پیشوند دو واژه تقطیع پذیر و تقطیع ناپذیر انتخاب و با قرار دادن آن ها در جملات حامل هم بسته های دیرش، زیروبمی، سازه ها، شدت، دیرش خیز و شفافیت منطقه گذر بررسی شد. یافته ها نشان داد دیرش نسبی واژه های تقطیع پذیر بیشتر از واژه های تقطیع ناپذیر است. در منطقه گذر وند و پایه و در حالت ایستایی وند واژه های تقطیع ناپذیر به علت پیوستگی میزان هم تولیدی در بسامد زیروبمی، سازه اول، سازه دوم و سازه سوم آن ها بیشتر از واژه های تقطیع پذیر است. در واژه های تقطیع ناپذیر، دیرش نسبی شدت خیز بیشتر و روند هموارتری را نشان می دهد. همچنین در واژه های تقطیع پذیر، شفافیت تولید سازه ها در منطقه گذر بیشتر از واژه های تقطیع ناپذیر است.
۵.

بررسی پاسخ های آوایی گویشوران دو گونه تهرانی و اصفهانی به فشار زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیرش رسایی پایانه تکیه زیروبمی زمان بندی یا همترازی فشار زمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۹۲
در زبان ها و گونه ها محل دقیق همترازی نقاط گذار F0 با ساخت زنجیره ای گفتار متفاوت است (Ladd, 2008). تفاوت های بین زبانی و بین گونه ای آنقدر کوچک و جزئی است که نمی توان بازنمود زیرساختی را مشخص ساخت. هدف از پژوهش حاضر بررسی راهکارهایی است که گویشوران دو گونه (اصفهانی و تهرانی) در واکنش به فشار زمانی ناشی از کاهش رسایی پایانه در چارچوب واج شناسی خودواحد وزنی نظریه پیرهامبرت (1980) استفاده می کنند. بدین منظور از 20 گوبشور اصفهانی و20 گوبشور تهرانی خواسته شد که سه واژه تکیه بر که همراه با کاهش رسایی پایانه بودند را در جایگاه تکیه زیروبمی هسته دو بار تکرار کنند. در بررسی و تحلیل داده ها سه پارامتر نوایی دیرش رسایی پایانه حاوی تکیه زیروبمی، زمان بندی یا همترازی و الگوی منحنی آهنگ عمدتاً مدنظر بود. نتایج نشان داد که گویشوران گونه اصفهانی در تولید منحنی افتان-خیزان زمان بیشتری را بکار گرفته اند و از راهکار زیرهدف استفاده کرده اند. پدیده زیرهدف، منجر به  وقوع زودهنگام با دامنه زیروبمی کمتر بر روی واحدهای واجی گشته است. در حالی که در گونه تهرانی، گویشوران در تولید منحنی افتان از پدیده تراکم استفاده کرده اند. بدین معنی که گویشور در تولید منحنی سریع تر عمل کرده و حرکت F0 به طور کامل ولی در مدت زمان کوتاهی انجام گرفته است. بنابراین منحنی آهنگین الگوی افتان به طور کامل و با سرعت بالا تولید گشته است. گویشوران هر دو گونه اصفهانی و تهرانی در تولید منحنی خیزان، از پدیده کوتاه سازی یا ترخیم استفاده کرده اند، بدین معنی که  حرکت  F0 کوتاه گشته و تنها نسخه ناقصی از منحنی آهنگین تولید شده؛ ولی سرعت حرکت F0 تغییر نکرده است. بنابراین، درمجموع می توان گفت که تنوع در انتخاب راهکارهای گویشوران دو گونه در پاسخ به فشار زمانی، مسئله ای زبان ویژه و گونه ویژه است.
۶.

واژه های مرکب درون مرکز زبان فارسی: ساخت های مفهومی ساده یا پیچیده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واژه های مرکب درون مرکز ترکیب پذیری معنایی نظریه آمیختگی مفهومی ساخت معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲۱ تعداد دانلود : ۴۰۴
در تعدادی از پژوهش های زبان شناختیِ متمرکز بر واژه های مرکب این مسئله اذعان شده است که واژه های مرکب درون مرکز به دلیل وجود عنصر هسته ترکیب پذیرند و شفافیت معنایی دارند. با مفروض قرار دادن ادعای فوق، پژوهش حاضر بر آن است تا با تمرکز بر بُعد معنایی واژه های مرکب درون مرکز زبان فارسی نشان دهد که چگونه در برخی از واژه های مرکب درون مرکز وجود عنصر هسته الزاماً به معنی ترکیب پذیری معنایی و سادگی ساختار مفهومی این واژه ها نیست و واژه های مرکبی که طبق تعریف درون مرکز تلقی می شود، به لحاظ پیچیدگی ساختار مفهومی تفاوت هایی با یکدیگر دارند. به این منظور، با استناد به ادعای برخی زبان شناسان شناختی مبنی بر قابلیت نظریه آمیختگی مفهومی در تبیین ساخت معنای واژه های مرکب، از ابزارها و مفاهیم این نظریه بهره گرفته شد و فرایند مفهوم پروری در تعدادی اسم مرکب درون مرکزِ اسم اسم زبان فارسی تحلیل گردید. تحلیل ها نشان می دهد که هرچند برخی واژه های مرکب درون مرکز نمونه های بارز ترکیب پذیری معنایی هستند و شبکه های انضمامی ساده را فعال می سازند، واژه های مرکب درون مرکزی نیز وجود دارند که به لحاظ معنایی شفاف و ترکیب پذیر نیستند. در این واژه ها علیرغم وجود عنصر هسته، متأثر از عملکرد مجاز یا استعاره تصویری بر روی جزء توصیف کننده، فرایند ساخت معنا شبکه ای تک ساحتی را برمی انگیزاند که هرچند به پیچیدگی شبکه های انضمامی دوساحتی نیست، سادگی و ترکیب پذیری معنایی شبکه های ساده را نیز نشان نمی دهد. این نتیجه تلویحاً مؤید آن است که تمام واژه هایی که بر مبنای تعریف، درون مرکز تشخیص داده می شوند، ساختار مفهومی یکسانی ندارند.
۷.

نگاهی تازه به فرایند کشش جبرانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریۀ بهینگی لایه ای فرآیندهای واژ- واجی لایه های میانی کشش جبرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۲۶۴
مقاله ی حاضر، تحقیقی در باب فرایند کشش جبرانی در زبان فارسی است. روش این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است. از آنجا که نظریه ی بهینگی موازی قادر به بررسی لایه های میانی در فرایندهای صرفی- واجی نمی باشد، در این تحقیق برای نخستین بار به تحلیل فرایند کشش جبرانی در زبان فارسی در چارچوب نظریه ی بهینگی لایه ای پرداخته شد. نظریه ی بهینگی لایه ای، انگاره ای جدید از بهینگی موازی است و شامل چندین نگاشت می باشد که به طور متوالی از درونداد به برونداد مرتب شده اند. نظریه ی بهینگی لایه ای، دارای لایه های میانی است و ترتیب انجام فرایندهای صرفی- واجی مشهود است. در این پژوهش براساس نظریه ی بهینگی لایه ای، رخداد فرایند کشش جبرانی بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان داد که به ترتیب، فرایند جذب، حذف همخوان چاکنایی و فرایند کشش جبرانی به خوبی در سطوح مختلف نظریه ی بهینگی لایه ای قابل بازنمایی است؛ لذا بهینگی لایه ای تحلیل شفاف تری از رخداد فرایند کشش جبرانی ارائه می دهد، اگرچه این نوع تحلیل ممکن است اقتصادی نباشد.
۸.

ساخت های دواسمی در زبان فارسی بر اساس مدل محدودیت ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساخت دواسمی برگشت پذی ر برگشت ناپذیر محدودیت ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۲۳۳
ساخت های دواسمی به توالی دو کلمه که دارای طبقه دستوری یکسان هستند و عموماً با یک رابط واژگانی به هم مرتبط می شوند گفته می شود. ساخت های دواسمی می توانند برگشت پذیر یا برگشت ناپذیر باشند. این مقاله در نظر دارد تا ساخت های دواسمی در زبان فارسی را بر اساس مدل محدودیت ها بررسی کند تا مشخص شود که این مدل تا چه میزان می تواند داده های زبان فارسی را توجیه کند. در مورد آن دسته از ساخت های دواسمی که مدل مولین قادر به تبیین آن ها نیست پژوهش حاضر در نظر دارد تا محدودیت هایی را متناسب با ساختار زبان فارسی معرفی کند. مدل محدودیت ها را مولین ( 2014 ) معرفی کرده است. این مدل شامل محدودیت های معنایی/ کاربردشناختی، واجی غیروزنی، واجیِ وزنی و بسامد و ترتیب الفبایی است. داده های این پژوهش از کتاب ها، روزنامه ها، فرهنگ لغت زبان فارسی و نیز پیکره تحت وب به دست آمد. برای انجام این پژوهش، داده های تحقیق که مشتمل بر 593 ساخت دواسمی است از نظر برگشت پذیری یا برگشت ناپذیری گروه بندی شد. برای تعیین برگشت پذیری یا برگشت ناپذیری ساخت های دواسمی، از مرجع دادگان زبان فارسی (پیکره بی جن خان) و اینترنت استفاده شده است. بدین صورت ساخت هایی که در پیکره مورد استفاده فقط در یک ترتیب ظاهر شده اند، برگشت ناپذیر و ساخت هایی که در هر دو ترتیب ظاهر شده اند، برگشت پذیر در نظر گرفته شده اند. سپس داده های استخراج شده بر اساس مدل محدودیت ها تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل محدودیت های مولین می تواند ترتیب اکثر ساخت های دواسمی در زبان فارسی را توجیه کند. همچنین در مورد داده هایی که مدل مولین قادر به تبیین آن ها نیست، یک سری محدودیت هایی تعریف شد، ازجمله: اصل «غلبه»، اصل «رسایی اول هجای دوم»، اصل «قیاس»، اصل «اهمیت»، اصل «رسایی جزء اول پایانه»، اصل «روایت»، و اصل «سبب مسبب»،
۹.

تحلیلی ساخت محور از ترکیبات نام اندام "سر" در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صرف ساختی طرحواره ساختی چندمعنایی ساختی ترکیب نام اندام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۳ تعداد دانلود : ۶۱۹
هدف پژوهش حاضر، بررسی ساخت ترکیب های نام اندام «سر»، به عنوان یکی از فعال ترین نام اندام های زبان فارسی است- تا در چارچوب صرف ساختی (Booij, 2010) به تحلیل الگوی واژه سازی ]سر-[X پرداخته شود. همپنین این مقاله می کوشد تنوع های معنایی، عمومی ترین طرح واره ساختی ناظر بر عملکرد این الگوی واژه سازی، انشعابات حاصل و نیز ساختار سلسله مراتبی آن را در واژگان گویشوران زبان فارسی بر اساس داده های همزمانی و درزمانی مورد بررسی قرار دهد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده ها شامل 178 واژه مرکب است که از جستجو در فرهنگ سخن (Anvari, 2002)، فرهنگ زانسو (Keshani, 1993)، پیکره بیجن خان و جستجوگر گوگل استخراج شده اند. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که دو طرح واره ساختی عمومی و چندین زیرطرح واره فرعی تشکیل دهنده نظام سلسله مراتبی این ساخت هستند. همچنین مفاهیم «هستار مرتبط با معنای سر و X» و «ویژگی متمایزکننده هستار مرتبط با معنای سر و X» ، انتزاعی ترین همبستگی های صورت و معنای ناظر بر عملکرد این ساخت هستند. این مطلب بیان گر آن است که الگوی ]سر-[X از اساس ساختی با قابلیت کارکرد چندگانه است. به سخنِ دیگر، چندمعنایی که در این جا با آن روبه رو هستیم نه در سطح واژه های عینی، بلکه در سطح ساخت ها و طرح واره های انتزاعی قابل تبیین است. همچنین، مشخص شد که علاوه بر معنای حاصل از ساخت، عامل های دیگری مانند معنای هریک از اجزای شرکت کننده در ساخت و رابطه آن ها، دانش دایره المعارفی، بافت و همچنین ساز و کارهای مفهومی استعاره و مجاز نقش مهمی در تعیین معنای واژه های مرکب حاصل از این ساخت دارند.
۱۰.

ساخت اسامی مشتق از پسوند «-گر» از منظر صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صرف ساختی چندمعنایی اشتقاق پسوند «-گر» تقریب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۹ تعداد دانلود : ۶۱۵
چندمعنایی موجود در پسوند «-گر»، چگونگی شکل گیری آن و نیز توجیه برخی جنبه های معنایی در اسامی مشتق از این وند که نمی توان آنها را حاصل تجمیع معانی اجزا دانست، مسائلی هستند که در مقاله حاضر بدانها پرداخته می شود. پژوهش حاضر در چارچوب صرف ساختی و بر اساس بررسی 124 واژه مشتق از پسوند «-گر» صورت گرفته است. ابتدا واژه های جمع آوری شده در مقوله های معنایی مختلف قرار گرفتند. سپس با بررسی واژه های مستخرج مفهوم «عامل انسانی انجام مداوم و متمایز عمل مرتبط با مفهوم پایه» به عنوان مفهوم آغازین ساخت [x-گر] تشخیص داده شد. سپس نحوه شکل گیری مفاهیم «عامل غیرانسانی (ابزار) انجام مداوم و متمایز عمل مرتبط با مفهوم پایه» و «عامل انسانی انجام شغل مرتبط با معنی پایه» از طریق به کارگیری ساز و کارهای مفهومی به دست داده شدند. داده های درزمانی پژوهش حاضر نشان می دهد که شکل گیری زیرطرح واره اسم ابزار تحت تاثیر وام واژه های انگلیسی مشتق از پسوند «-er» و از رهگذر عملکرد فرایند تقریب شکل گرفته است. از سوی دیگر بررسی داده های استخراج شده مشخص می سازد که واژه های دارای مفاهیم اسم عامل (غیرشغل) و اسم شغل از دو زیرطرحواره مستقل حاصل می شوند.
۱۱.

چندمعنایی ترکیبات "چشم" در زبان فارسی: رویکرد صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صرف ساختی طرح واره ی ساختی چندمعنایی ساختی ترکیب نام اندام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۰ تعداد دانلود : ۶۱۱
هدف پژوهش حاضر بررسی ساخت ترکیبات نام اندام "چشم" به عنوان یکی از نام اندام های فعال فارسی است که در چارچوب صرف ساختی بوی (2010) به تحلیل الگوهای واژه سازی ]چشم-[X و X]-چشم[ می پردازد و تنوعات معنایی، عمومی ترین طرحواره ساختی ناظر بر عملکرد این دو الگوی واژه سازی و نیز ساختار سلسله مراتبی آنها را در واژگان گویشوران فارسی مورد بررسی قرار می دهد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و داده ها شامل 66 واژه مرکب است که از جستجو در فرهنگ سخن،  فرهنگ زانسو، پیکره بیجن خان و جستجوگر گوگل استخراج شده اند. فرضیه تحقیق این بود که یک طرحواره ساختی عمومی و چندین زیرطرحواره فرعی، ناظر بر ساخت ترکیبات "چشم" هستند و مفهوم "ویژگی متمایزکننده هستار مرتبط با معنای چشم و X" انتزاعی ترین همبستگی صورت و معنای قابل برداشت از  این دو الگو است. نتایج نشان داد معنای اجزای ساخت و رابطه آنها، دانش دایره المعارفی، بافت و همچنین استعاره و مجاز مفهومی نقش بسزایی در تعیین معنای واژه های مرکب حاصل دارند و در پایان فرضیه پژوهش مبنی بر وجود زیرطرحواره های مستقل و ساختار سلسله مراتبی در الگوهای مذکور رد شد؛ چون واژه های مرکب حاصل، صرفاً مواردی از نمون یافتگی های عینی برگرفته از انتزاعی ترین طرحواره های ساختی ترکیب، یعنی [N-X]A [X-N]A و [N-N]N هستند و نه برگرفته از زیرطرحواره های واژه سازی متشکل از "چشم".
۱۲.

تنوعات معنایی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال «یاب» در زبان فارسی: رویکرد صرف ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صرف ساختی تنوع معنایی کلمه مرکب طرح واره ساختی ستاک حال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۷ تعداد دانلود : ۷۸۶
پژوهش حاضر در چارچوب صرف ساختی به بررسی تنوعات معنایی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال «یاب» در زبان فارسی پرداخته است. به این منظور، واژه های مدنظر از پیکره های درزمانی و همزمانی زبان فارسی گردآوری شدند. این واژه ها در مقوله های معنایی ویژگی شخص/ شئ عامل، ابزار و شخص عامل جای می گیرند و به دو مقوله عمده واژگانی صفت و اسم تعلق دارند. بررسی درزمانی واژه های استخراج شده نشان داد فرضیه سنتی بسط مفهوم عامل به ابزار در زبان فارسی پاسخ گو نیست، بلکه در شکل گیری دو مفهوم عامل و ابزار واژه های مرکب مختوم به ستاک حال «یاب» از مفهوم ویژگی شخص / شئ عامل در زبان فارسی فرایند حذف موصوف دخیل است. در رخداد چنین فرایندی ترجمه قرضی واژه ها از زبان انگلیسی در زبان فارسی تأثیرگذار بوده است.  نتایج این بررسی حاکی از آن است معنای آغازین ساخت را باید «ویژگی متمایزکننده هستاری مرتبط با مفهوم یافتن و جزء اول» دانست که به عنوان انتزاعی ترین همبستگی صورت و معنای ناظر بر عملکرد واژه های مرکب ساخت [x-ستاک حال «یاب»] در زبان فارسی است. براساس داده های گردآوری شده پژوهش حاضر، این ساخت بیشترین تعداد واژه های استخراج شده را به خود اختصاص داده است. به نظر می رسد حذف موصوف «شخص» منجربه شکل گیری طرح واره ای با معنی «شخص انجام دهنده عمل یافتن در ارتباط با مفهوم جزء اول» شده است. نظیر چنین طرح واره ای با حذف موصوف «دستگاه / نرم افزار» در شکل گیری طرح واره ابزار با معنی «شئ انجام دهنده عمل یافتن در ارتباط با مفهوم جزء اول» به کار رفته است.
۱۳.

بررسی خطاهای همنشینی واژگانی فارسی آموزان عربی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خطاهای هم نشینی واژگانی انتقال زبان مادری تعمیم نابجا راهبردهای یادگیری زبان دوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۳ تعداد دانلود : ۳۹۴
پژوهش حاضر به توصیف خطاهای هم نشینی واژگانیو بررسی عوامل دخیل در بروز این نوع خطاها در انشاءِ فارسی آموزان عربی زبان دانشگاه مجازی جاﻣعه المصطفی قم[1] می پردازد. برای این منظور پیکره زبانی متشکل از 260 برگه انشاءِ زبان آموزان سطح متوسط تشکیل شد و مورد بررسی قرارگرفت. ابتدا خطاهای هم نشینی واژگانی زبان آموزان مشخص شد و سپس صورت صحیح خطاها با درنظرگرفتن بافت زبانی تعیین گردید. آنگاه طبق نظر سلینکر (Selinker, 1992, 1972) عواملی که به نظر می رسید در ایجاد خطاها مؤثر هستند، ارائه شد. با توجه به اینکه دسترسی مستقیم به زبان آموزان و محیط آموزشی آنها برای محققان امکان پذیر نبود، دو عامل «انتقال آموزشی» و «راهبردهای ارتباطی» در تحلیل داده ها درنظر گرفته نشدند. طبق نتایج تجزیه و تحلیل داده ها، از میان 56 مورد خطای  مورد بررسی، عوامل مؤثر در بروز خطاهای هم نشینی واژگانی به ترتیب فراوانی عبارتند از: به کارگیری راهبردهای یادگیری زبان دوم (41%)، انتقال زبان مادری (36%) و تعمیم نابجا (23%) .
۱۴.

تدوین محتوای خواندن متون بازرگانی برای فارسی آموزان سطح متوسط در چارچوب اندرسون (1994) و بر اساس چارچوب مرجع آموزش زبان فارسی

کلید واژه ها: آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان فارسی تجاری چارچوب مرجع آموزش زبان فارسی مهارت خواندن الگوی اندرسون (1994)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۶ تعداد دانلود : ۱۸۵
افزایش روزافزون روابط بین جوامع در سراسر جهان موجب گسترش تعاملات تجاری شده است که کشورما نیز از این روابط مستثنی نیست. باتوجه به جایگاه مهم ایران در جهان امروز و روابط تجاری با سایر کشورها، نیاز به تدوین مجموعه ای به منظور آموزش زبان فارسی تجاری به غیر فارسی زبانان قابل طرح است. از سویی دیگر از بین چهار مهارت اصلی زبانی (شنیدن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن)، خواندن، یکی از مهم ترین مهارت های زبانی است که موجب افزایش توانش ارتباطی فراگیران می شود. از این جهت، ما در پژوهش حاضر به دنبال تدوین محتوای خواندن متون بازرگانی برای فارسی آموزان سطح متوسط در چارچوب اندرسون (1994) هستیم. از این روی ابتدا با بررسی مجموعه های موفق آموزشی در زبان های مختلف و مشاوره با افراد متخصص حوزه بازرگانی یکی از رایج ترین موضوعات مطرح در بافت بازرگانی را برگزیدیم. سپس مجموعه ای از متون مرتبط با این موضوع را جمع آوری کردیم، با استفاده از چارچوب مرجع آموزش زبان فارسی دو مورد از آن  متون را ساده سازی و با استفاده از فرمول خوانایی گانیگ (1951) و نظرخواهی از تعدادی از مدرسان زبان فارسی از تناسب آن متون با سطح متوسط اطمینان حاصل کردیم. سپس با بهره مندی از اصول شش گانه اندرسون (1994) که به اختصار ACTIVE نامیده می شود، فعالیت هایی در قالب پیش از خواندن، خواندن و پس از خواندن تدوین کردیم. در این مسیر از مجموعه کتاب های ACTIVE (2014) که اندرسون براساس الگوی خواندن خود (1994) تدوین کرده نیز جهت طراحی فعالیت ها بهره بردیم و در قالب یک درس ارائه نموده ایم.
۱۵.

بررسی اصطلاحات عامیانه تحصیلی دانشجویان اصفهان از نظر ساخت واژی و معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قواعد معنایی اصطلاحات عامیانه تحصیلی فرایند های واژه سازی فرایند های ساخت اصطلاحات عامیانه تحصیلی شقاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳۳ تعداد دانلود : ۲۰۸۰
استفاده از عبارات و اصطلاحات عامیانه تحصیلی در بین دانشجویان اصفهانی رواج دارد. در این مقاله این اصطلاحات از دو منظر ساخت واژی و معنایی بررسی شده است. به این منظور با توجه به تقسیم بندی شقاقی (1386) از انواع فرایند های واژه سازی، فرایند های ساخت واژی دخیل در ساخت اصطلاحات عامیانه تحصیلی تعیین شد. همچنین در بررسی قواعد معنایی در ساخت این اصطلاحات از آنچه اکرامی (1384) به عنوان عمده ترین شیوه های ساختن واژه و اصطلاح معرفی کرده است، استفاده شد. شرکت کنندگان این پژوهش  90 دانشجوی اصفهانی بودند و ابزار جمع آوری اطلاعات ارائه پرسش نامه ای در دو بخش بود. با بررسی و تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه در مجموع 160 اصطلاح عامیانه تحصیلی که دانشجویان اصفهان استفاده کرده اند، به دست آمد، سپس داده های حاصل از نظر ساخت واژی تحلیل شد که بر اساس آن فرایند های ساخت این اصطلاحات به ترتیب: ترکیب، واحد های واژگانی فراتر از واژه، گسترش استعاری، وام گیری، اشتقاق، ابداع، ترکیب- اشتقاق، کوتاه سازی و سرواژه سازی بودند و در این میان فرایند واژه سازی ترکیب با 6. 31 % بیشترین سهم و فرایند آمیزش با 62. 0% کمترین سهم را به خود اختصاص داده است. از آنجا که در زبان فارسی ترکیب و اشتقاق رایج ترین فرایند های واژه سازی هستند، انتظار می رفت پس از ترکیب، فرایند واژه سازی اشتقاق بالاترین سهم را در ساخت اصطلاحات عامیانه تحصیلی داشته باشد، در حالی که این گونه نیست.
۱۶.

آفرینش معانی پیدایشی در شعر سپید برپایه نظریه هم آمیزی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعر سپید زبا ن شناسی شناختی هم آمیزی مفهومی فضای آمیزه ساخت های پیدایشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها زبان شناسی شناختی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان شناسی در هنر و ادبیات
تعداد بازدید : ۱۳۹۷ تعداد دانلود : ۸۳۹
در این مقاله، کوشش می شود به چگونگی تولید و درک معانی پیدایشی از سوی نویسنده و خواننده در شعر سپید از منظر بوطیقای شناختی نگریسته شود. نظریه ای که چارچوب لازم را برای این کار فراهم می آورد، «هم آمیزی مفهومی» است که ژیل فوکونیه و مارک ترنر (1998 و 2002) پیش نهاده اند. برخلاف رویکردهای فرمالیستی که صورت اثر را در کانون توجه قرار می دهند، در نظریه های شناختی، معنا و فرایندهای مفهومیِ در پسِ پشتِ صورت آثار در مرکز توجه قرار می گیرند؛ فرایندهایی همچون انطباق، نگاشت و فرافکنی. کاربست نظریه هم آمیزی مفهومی در بررسی تحلیلی و توصیفی شعری از گروس عبدالملکیان نشان می دهد نظریه مزبور به خوبی از عهده توصیف و تبیین شناختیِ چگونگی آفرینش و خوانش آثار شعری برمی آید؛ بدین ترتیب که برپایه نظریه نام برده می توان هر شعر را آمیزه یا مجموعه ای از آمیزه های مفهومی به شمار آورد که نویسندة آن ساخت و پرداخت کرده است و خواننده نیز جهت درک و تفسیر معنای پیدایشی حاصل از این آمیزه یا آمیزه ها باید به بازسازی شبکة ادغامی نهفته در پسِ پشتِ آن ها بپردازد.
۱۷.

پدیده اجبار و رویکرد نظری دستور ساخت محور نسبت به آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجبار فارسی ساخت دستور ساخت محور رویکرد اودرینگ و بوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۳۶۷
بحث درباره پدیده اجبار در زبان شناسی سابقه ای طولانی داشته و کارکرد این پدیده به شیوه های متفاوتی تفسیر شده است. نگارندگان این مقاله در پی آن اند تا دیدگاه نظریه پردازانِ گذشته را درباره ماهیت اجبار معرفی کنند و سپس این پدیده را در برخی از داده های صرفی و نحوی زبان فارسی روزمره، عمدتاً تحت رویکرد رده شناختی پیشنهادی اودرینگ و بوی (2016)، تحلیل کنند. در این رویکرد سه کارکردِ اجبار تبیین می شود: انتخاب، اغنا و ابطال. براساس تحلیل داده ها می توان این سه کارکرد را، برمبنای میزان تأثیر ساخت های پیچیده نحوی یا صرفی بر معنی یا مقوله واژه یکپارچه شده در آن ساخت ها، در یک رده قرار داد، به طوری که در آن رده اصطلاح های ساختی شدیدترین نوع اجبار به واسطه ابطال باشند. مطالعه حاضر، ضمن اثبات کارایی رویکرد مذکور در تحلیل داده های زبان فارسی، نشان می دهد پدیده اجبار می تواند شاهدی بر لزوم قائل شدن به مفهوم ساخت و به تبع آن حمایت از دستور ساخت محور باشد. این مطالعه همچنین با بهره گیری از پدیده اجبار، در کنار مفهوم ساخت، توجیهی تازه برای ساخت واژه های موجود ارائه می دهد؛ ساخت هایی بر پایه واژه های ممکن و مصادری که جعلی خوانده می شوند.
۱۸.

سازوکارهای مفهومی دخیل در خوانش های گوناگون شعر از منظر شعر شناسی شناختی: موردِ کامران رسول زاده(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۴ تعداد دانلود : ۵۸۵
هدف از پژوهش حاضر آن است تا با استفاده از نظریه هم آمیزی مفهومی، فرایند معنی سازی را در یکی از اشعارِ کامران رسول زاده مورد بررسی قرار دهد، و از این رهگذر، به تجزیه و تحلیل امکاناتی می پردازد که این چارچوب در باب چگونگیِ فرایندِ خوانش و تفسیر و محدودیت های حاکم بر آن در شعر در اختیار منتقدان قرار می دهد. تحلیلِ شعرِ برگزیده در چارچوب نظریه هم آمیزی مفهومی به عنوان نظریه ای در بابِ شرایط و چگونگی فرایند خوانش، با مکانیسم هایی چون انتقالِ طرح واره ای، فرافکنی گزینشی، برقراری پیوندهای حیاتی و فشرده سازی آن ها، در کنارِ بهره گیری از چند مفهوم در نظریه حوزه های مفهومیِ لانگاکر مانندِ رخ نمایی، نشان می دهد که مخاطب چگونه و بر پایه چه عملکردها و فرایندهایی شناختی به خوانش های مختلفی از متنی یکسان دست می یابد. در این میان، مخاطب ممکن است با انجام یا عدمِ انجام عملکردی در طولِ فرایند بازسازی (مثلاً فشرده سازی پیوندهای حیاتی یا فرافکنیِ گزینشیِ ساختارهای مفهومیِ متفاوت) شبکه های ادغامی به خوانشی متفاوت از متن برسد. در نتیجه، از یک منظر، به این نظریه می توان در حکمِ روایتی شناختی از نظریه خوانشِ پساساخت گرایانه دریدا نگریست که برای مفهومِ نسبیت در خوانش توصیف و تبیینی مبتنی بر یافته های تجربیِ زبان شناسی شناختی فراهم می آورد. از طرف دیگر، پژوهشِ حاضر آشکار می کند که متونِ شعری بررسی شده واجدِ ابهام، چندمعنایی و امکانِ خوانش های مختلف هستند، و از آن جا که این ویژگی ها،جزو ویژگی های متنی شعری هستند،شعرِ مزبور یکی از معیارهای مهمِ شعریت را احراز می کند.
۱۹.

تکرار به مثابه دوگان سازی صرفی: شواهدی از زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکرار نظریه دوگان سازی صرفی تکواژگونگی ریشه واژآرایی نامتقارن رونوشت موزون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۶ تعداد دانلود : ۶۳۷
پژوهش حاضر نظریه دوگان سازی صرفی اینکلاس و زول (2005) و ادعای اصلی این نظریه را مبنی بر شکل گیری دوگان ساخت ها با نیاز مضاعفِ صرف به یک سازه زبانی با ویژگی های معین صرفی معنایی، با استفاده از برخی ساخت های صرفی زبان فارسی بررسی می کند. نظریه دوگان سازی صرفی فرایند تکرار را که در رویکردهای به دست آمده پیشین، نسخه برداری واجی تلقی می شود اغلب ناشی از تکرار ویژگی های معیّن صرفی معنایی می داند. برای پاسخ به این پرسش که آیا شکل گیری دوگان ساخت های زبان فارسی در چهارچوب نظریه دوگان سازی صرفی قابل توجیه و تبیین است یا خیر، با درنظرگرفتن دو دسته شواهد معنایی و واژآرایی، داده هایی از زبان فارسی در چهارچوب نظریه دوگان سازی صرفی تحلیل و بررسی می شوند. شواهد معنایی شامل تکواژگونگی ریشه، ساخت های مترادف، تکرار بازتابی، تکرار کامل میانی و ساخت های متقابل معنایی می شود. شواهد واژآرایی نیز عبارت اند از کسره میانی، ساختار «که» مبین بی تفاوتی، میانوند، پیونده یا پی بست « و» و رونوشت موزون. این پژوهش با ماهیت و روشی توصیفی تحلیلی، براساس داده هایی انجام شده که از زبان طبیعی و روزمره مردم، آثار مکتوب در حوزه مطالعات صرف زبان فارسی و شم زبانی نویسندگان گردآوری شده است. تحلیل داده های گرد آوری شده نشان می دهد که اتخاذ رویکرد دوگان سازی صرفی، افزون بر ارائه توصیف و تحلیلی جامع از فرایند تکرار در زبان فارسی، امکان توصیف و بررسی ساختار و معنای دوگان ساخت هایی را به دست می دهد که پیش از این امکان تحلیل مناسبی نداشتند.
۲۰.

خنثی شدگی مشخصه زیربنایی حنجره در همخوان های گرفته زبان فارسی از منظر واجشناسی حنجره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دمش خنثی شدگی واکداری واج شناسی حنجره ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری آواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری واج شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۹۹ تعداد دانلود : ۶۱۴
هدف مطالعه حاضر تعیین مشخصه حنجره ای زیربنایی همخوان های گرفته زبان فارسی در جایگاه پایانی و تعیین خنثی-شدگی آن بر مبنای مفاهیم واج شناسی حنجره ای و با اتکا بر شواهد صوت شناختی است. بدین منظور چهار گویشور مؤنث زبان فارسی واژه های مورد نظر را در سه جمله حامل تولید کرده اند. بنابراین تأثیر سه بافت بر خنثی شدگی همخوان های پایانی بررسی شده است: پایان واژه و قبل از سکوت، پایان واژه و قبل از واکه، پایان واژه و قبل از همخوان گرفته. با استفاده از نرم افزار پرات نسخه 5315 هفت متغیر آوایی استخراج شده اند و توسط آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه تأثیر آنها بر خنثی شدگی بحث شده است. متغیرهای مورد بررسی شامل طول واکه، طول همخوان، طول نوار واکداری، میزان واکداری، زمان آغاز واکداری، طول رهش و شدت رهش می شود. پس از ارائه تحلیل آماری مشخصه حنجره ای زیربنایی بر اساس مفاهیم واج شناسی حنجره ای مشخص شده است. یافته ها نشان می دهند که بُعد مسئول در تقابل همخوان های گرفته ی زبان فارسی بُعد پهنای چاکنای (GW) است و این بُعد در جایگاه پایانی خنثی نمی شود. بعلاوه واج های بی نشان زبان فارسی تنها در بافت مناسب واکداری بافتی دریافت می کنند؛ بنابراین زبان فارسی از زمره زبان های دمشی است که بُعد GW را در تمایز واج های گرفته به کار می برد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان