محمد اصغری

محمد اصغری

مدرک تحصیلی: دانشیار فلسفه دانشگاه تبریز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۸۳ مورد.
۶۱.

ریشه های غربی مکتب کیوتو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فلسفه غرب بودیسم مکتب کیوتو نیشیدا تانابه نیشیتانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲۱ تعداد دانلود : ۷۷۵
مکتب کیوتو به عنوان تنها فلسفه معاصر ژاپن، با الهام از اندیشه های بودیستی و عرفانی شرق و اندیشه های فلسفی فیلسوفان غربی مثل هگل، نیچه و هایدگر، همتراز با مکاتب بزرگ فلسفی جهان قد علم کرده است. پایه گذار این مکتب نیشیدا کیتارو است و دو شاگرد معروف او یعنی تانابه و نیشیتانی همانند نیشیدا با تلفیق اندیشه های شرق و غرب، فلسفه خاص خود را به جهانیان عرضه نمودند. در این مقاله پس از معرفی اجمالی این مکتب، به ریشه های غربی آن پرداخته شده است. هگل گرایی، کی یرکه گور گرایی، نیچه گرایی و هایدگر گرایی از اصلی ترین ریشه های این مکتب به شمار می آیند. هرچند سه فیلسوف این مکتب از هر چهار جریان فکری مغرب زمین الهام گرفته اند؛ ولی درنظر نیشیدا، هگل و هایدگر و درنظر تانابه کی یرکه گور و نزد نیشیتانی هگل و نیچه حضوری قوی دارند. بنابراین می توان گفت که این مکتب ژاپنی از یک جهت با اندیشه های بودیستی و عرفانی شرق و از جهتی دیگر با فلسفه غرب پیوند دارد. بنابراین فلسفه مکتب کیوتو، فلسفه ای ترکیبی یا التقاطی است.
۶۲.

بررسی مفهوم عدم در فلسفه هایدگر و نیشیدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هایدگر عدم بودیسم نیشیدا ترس-آگاهی سونیاتا مکان عدم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۵۰ تعداد دانلود : ۹۱۴
موضوع این مقاله بررسی مفهوم عدم در تفکر هایدگر و نیشیدا است. هایدگر، که میراث دار فلسفه غرب است، در کتاب متافیزیک چیست به نحو بنیادین به مسئله عدم می پردازد. به عقیده او مفهوم عدم نه تنها از مفهوم نفی شدگی ناشی نمی شود؛ بلکه آغازین تر از آن است. عدم در تفکر هایدگر ربطی وثیق به خصلت های وجودی، یا آنچه هایدگر آن را اگزیستانسیال های دازاین می نامد، دارد. عدم هایدگری از طریق ترس-آگاهی آشکار می گردد و طی آن در جریان فروغلتیدن همه موجودات در یک کلیت، دازاین خود را تنها در مهی هولناک می یابد. بر این اساس پرسش از عدم به اندازه پرسش از هستی اهمیت دارد. نیشیدا نیز، که میراث دار سنت بودیسم است، مسئله عدم را در کانون توجه قرار می دهد. عدمِ نیشیدایی تا حد زیادی رنگ و بوی عرفانی-بودیستی دارد. به عقیده او عدم بنیاد همه چیز است. عدم نیشیدایی وجهی انضمامی و این جهانی دارد، اما در عین حال ورای موجودات است. عدم از این لحاظ تعین بخش هستی است. در این نوشتار با تحلیل مواردی چون ترس-آگاهی و در-جهان-هستن در فلسفه هایدگر و تجربه محض، سونیاتا و مکان عدم در تفکر نیشیدا، به مقایسه مفهوم عدم در این دو فیلسوف پرداخته ایم.
۶۶.

جایگاه سقراط در رهیافت دینی کییرکگور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مسیحیت اخلاق قهرمان سقراط کی یرکگور.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۶ تعداد دانلود : ۷۱۴
این مقاله میکوشد تا تصویری از جایگاه سقراط را در رهیافت دینی و اگزیستانسیالیستی کییرکگور نشان دهد. کییرکگور در نوشته های خویش تحت تأثیر شدید سقراط قرار دارد و از روش سقراطی سخن میگوید. وی او را با حضرت ابراهیم، «شهسوار ایمان»، مقایسه میکند و میکوشد تا سقراط مشرک و غیرمسیحی را در بستر تفکر مسیحی خودش بگنجاند و از این رو از سقراط به عنوان قهرمان تراژدی نیز یاد میکند. کییرکگور خود را سقراط قرن نوزدهم میپنداشت و معتقد بود، وظیفه او همان وظیفه سقراطی است. این مقاله با استناد به برخی نوشته های کییرکگور به بررسی این تصویر میپردازد.
۶۷.

پیام اخلاقی فلسفة ریچارد رورتی

نویسنده:

کلید واژه ها: همبستگی سیاست فرهنگی پراگماتیسم پیشرفت اخلاقی و رورتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۳ تعداد دانلود : ۷۸۳
این مقاله سعی دارد نشان دهد که فلسفة رورتی حاوی پیام اخلاقی است. برای این کار لازم است که به محتوای برخی کتاب های او، به ویژه کتاب هایی که بعد از فلسفه و آینة طبیعت تألیف کرده نگاهی بیندازیم. پیام اخلاقی مورد نظر آشکار و پنهان در قالب مفاهیم و اصطلاحاتی از قبیل «همبستگی»، «دموکراسی»، «سیاست فرهنگی» در آراء و اندیشه های نئوپراگماتیستی او دیده می شود. البته رورتی این پیام را در بسیاری از موارد از زبان ادبیات، به ویژه از زبان رمان نویسان، بیان می کند. البته این تحقیق درصدد آن نیست که اثبات کند که رورتی صاحب یک فلسفة اخلاقی خاص، نظیر آنچه در کانت می بینیم، است، چرا که او خود از منتقدان سرسخت اخلاق کانتی است. رویکرد نئوپراگماتیستی و انتقادی رورتی به اخلاق کانتی تحت تأثیر پراگماتیسم دیویی و جیمز و نیز تحت تأثیر فلسفة لویناس است.
۶۸.

آیا اخلاق لویناس یک اخلاق پست مدرن است؟

نویسنده:

کلید واژه ها: اخلاق همان و دیگری سوبژکتیویته اخلاقی اخلاق پست مدرن چهره و لویناس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۵ تعداد دانلود : ۶۰۳
در این مقاله سعی شده است با معرفی اخلاق لویناس رگه های پست مدرنیستی اخلاق وی نشان داده شود. ابتدا توصیفی از ماهیت اخلاق پست مدرن ارائه شده تا با شناخت عناصر این نوع اخلاق شباهت و تفاوت بین اخلاق پست مدرن و اخلاق لویناس عیان گردد. لویناس اخلاق خودمحور غرب را به باد انتقاد گرفت و آن را بر پایه ی مفاهیمی مثل «دیگری»، «مسئولیت»، «آزادی»، «چهره» و غیره پایه ریزی کرد. همچنین وی تفسیر غیر عقل گرایانه و انضمامی از اخلاق ارائه می دهد. لویناس اخلاق خود را به عنوان «فلسفه ی اولی» معرفی می کند «فلسفه ی اولی»یی که دیگر نه افلاطونی است نه کانتی، بلکه فلسفه ای است که از جنبه ی هستی شناختی و مفاهیم انتزاعی عاری است. لویناس در اخلاق خود از نوعی سوب ژکتیویته اخلاقی دفاع می کند. در این مقاله با استناد به برخی آثار خود لویناس نشان داده می شود که اخلاق وی به سمت اخلاق پست مدرن حرکت می کند.
۶۹.

تفسیر فلسفی کرکه گور و لویناس از داستان ابراهیم (ع)

نویسنده:

کلید واژه ها: ایمان خداوند ابراهیم کرکگور قربانی لویناس تعلیق اخلاق قهرمان تراژیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱۳ تعداد دانلود : ۸۸۸
در این مقاله کوشیده­ایم دو روایت متفاوت از داستان حضرت ابراهیم(ع) را از نگاه سورن­ کرکگور و ایمانوئل لویناس بیان ­کنیم. این مقاله دو بخش دارد. بخش اول شامل تصویر اگزیستانسیالیستی کرکگور از ابراهیم است که می­کوشد برتری ایمان بر عقل را با تعلیق اخلاق تبیین نماید. کرکگور معتقد است تعلیق غایت­شناختی اخلاق، ابراهیم را از قاتل بودن نجات خواهد داد و لذا قربانی کردن اسحاق، به معنای تخطّی از اخلاق نیست. بخش دوم شامل تصویر اخلاقی لویناس از ابراهیم و قربانی کردن اسحاق است. لویناس بر این باور است که لحظة اصلی داستان ابراهیم، هنگامی است که ابراهیم با شنیدن ندای دوم الهی، به اخلاق باز می­گردد و اسحاق را نمی­کشد. به نظر این فیلسوف، رابطة ابراهیم و خدا از طریق چهرة اسحاق صورت می­گیرد؛ و لویناس، این رابطه را با مفهوم کلیدی رابطة «چهره به چهره» توصیف می­کند؛ ماهیت این رابطه، بیش از آن­که دینی باشد، اخلاقی است.
۷۰.

تحلیلی انتقادی بر تفسیر ریچارد رورتی از رابطه میان خود و جهان

نویسنده:

کلید واژه ها: بازنمایی رورتی واقع گرایی رابطه علی جهان خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۴۲ تعداد دانلود : ۱۰۰۰
در این مقاله، به تحلیل انتقادی از تفسیر رورتی از رابطه نفس یا خود با جهان پرداخته شده است. رورتی به سه مدل از رابطه بین نفس و جهان قائل است. در مدل اول، هم خود و هم جهان، هر یک به دو لایه تقسیم شده اند. در مدل دوم، نفس نسبت به جهان چند لایه و پیچیده شده و در مقابل، جهان چیزی بیش از اتم ها و خلا که تابع قوانین مکانیکی است نیست. گر چه در مدل های اول و دوم، بین جهان و خود روابطی از جمله رابطه بازنمایی برقرار است ولی در مدل سوم، دیگر جهان واقعیتی نیست که باید بازنمایی شود؛ بلکه چیزی جز همان محیط پیرامونی نیست که با آن فقط رابطه علی داریم نه رابطه بازنمایی. در این تفسیر، رورتی سعی دارد از تفسیر واقع گرایانه و ثنویت گرایانه مدرن از نوع دکارتی- کانتی بپرهیزد ولی گاهی از همان تفکر واقع گرایانه-ای استفاده می کند که درصدد رد آن است. در این مقاله سعی شده است با تشریح رابطه خود و جهان، به این جنبه از تفکر رورتی که رنگ و بوی واقع گرایانه دارد اشاره شود.
۷۲.

تلقی ریچارد رورتی از حقیقت به مثابه ی هدف پژوهش

نویسنده:

کلید واژه ها: رئالیسم همبستگی پژوهش حقیقت عینی توافق بین الاذهانی و رورتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۵ تعداد دانلود : ۳۵۴
این مقاله به تحلیل دیدگاه نئوپراگماتیستی رورتی درباره ی حقیقت عینی می پردازد. طبق نظر این فیلسوف هدف پژوهش برخلاف دیدگاه متفکران گذشته، کشفِ«حقیقت عینی»(objective truth) نیست. به نظر رورتی مفاهیمی مثل حقیقت، واقعیت و رئالیسم مفاهیمی مرتبط به هم هستند. لذا رد حقیقت عینی رد رئالیسم نیز تلقی می شود. حقیقت عینی در متافیزیک دارای خصلت ناانسانی، غیرتاریخی و فرا زمانی و مکانی است. اما این مقاله قصد دارد نشان دهد که برخی خصلت های حقیقت عینی در مورد مفهوم همبستگی و توافق بین الاذهانی نیز صادق است.
۷۴.

رابطة « اخلاق» و «الهیات» در فلسفة ایمانوئل لویناس

نویسنده:

کلید واژه ها: خدا اخلاق الهیات تمامیت لویناس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۶ تعداد دانلود : ۵۳۳
این مقاله به تحلیل رابطة اخلاق و الهیات در تفکر لویناس می پردازد. لویناس با مطرح کردن مساله «همان» و «دیگری» در فلسفه خود، اخلاق را پایه فلسفة اولی یا الهیات خویش قرار می دهد. او با تفسیری غیر هستی شناختی از خدا و تلقی خدا به عنوان «دیگری مطلق»، ذهنیت انسان و تصور نامتناهی را شالودة اخلاق می سازد و الهیات را وارد عرصه اخلاق می کند. به زعم این فیلسوف الهیات باید از بستر رابطة چهره به چهره انسان مسیر الهی را دنبال کند نه از طریق رابطه هستی شناختی بین خدا و انسان. لویناس معتقد است که سوژه از بنیاد، اخلاقی است. به نظر لویناس فلسفة غرب غالباً نوعی هستی شناسی بوده است و در نتیجه همواره «دیگری» یا «غیریت» را به «همان» فروکاسته و این فروکاهش معنای اخلاقی داشته است. بنابراین به عقیده وی خطای فلسفه غرب این بوده که به جای این که متافیزیک را بر اخلاق اجتماعی بنا کند آن را بر هستی شناسی بناکرده است. اخلاق لویناس بر خلاف اخلاق همان محور سنتی، اخلاقی دیگر محور است. اومانیسم جدید لویناس نیز ناشی از همین نگرش غیرسنتی به اخلاق است. همچنین خدایی که لویناس در اخلاق از آن صحبت می کند نه خدا هستی شناختی است نه خدا درون ذهنی(حلولی) بلکه خدای نامتناهی و «بیرونی» است.
۷۵.

جایگاه هایدگر در اندیشه نئوپراگماتیستی ریچارد رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پراگماتیسم سنت متافیزیکی غرب افلاطون گرایی و هایدگر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
تعداد بازدید : ۲۰۹۷ تعداد دانلود : ۱۳۷۸
این مقاله، پژوهشی تحلیلی درباره جایگاه هایدگر و اندیشه اگزیستانسیالیستی او در فلسفه ریچارد رورتی است و هدف این مقاله نشان دادن تاثیر مستقیم و غیر مستقیم تفکر هایدگر بر شکل گیری اندیشه نئوپراگماتیستی رورتی خواهد بود. رورتی در عین حال که برخی آراء هایدگر، به ویژه هایدگر متقدم را نقد می کند و او را همچنان اسیر و گرفتار در سنت متافیزیکی غرب می داند، کتمان نمی کند که از او تاثیر پذیرفته است. در این مقاله می کوشیم برخی از این تاثیرپذیری ها را در کنار انتقادات رورتی بر هایدگر مطرح کنیم.
۷۷.

تلاقی پراگماتیسم و پست مدرنیسم در فلسفه «ریچارد رورتی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پست مدرنیسم رورتی فلسفه مدرن نئوپراگماتیسم پراگماتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۹۸
این مقاله به بررسی تأثیر تلاقی پراگماتیسم و پست مدرنیسم در شکل گیری نئوپراگماتیسم ریچارد رورتی میپردازد. اصالت طبیعت، داروینیسم، و ابزارانگاری از جمله مبانی پراگماتیسم کلاسیک شمرده میشوند که در شکل گیری نئوپراگماتیسم رورتی اثرگذار هستند. دیویی و جیمز از معروف ترین شخصیت هایی به شمار میروند که رورتی از آنها تأثیر پذیرفته است. علاوه بر پراگماتیسم، پست مدرنیسم نیز در اندیشه رورتی جایگاه خاصی دارد و از جمله مبانیای که در تکوین فلسفه وی مؤثر هستند میتوان به مرگ سوژه، عقل ستیزی، و انکار حقیقت اشاره کرد. در این میان، رورتی با بسیاری از اندیشه های فیلسوفان پست مدرن همچون دریدا، ویتگنشتاین دوم، و لیوتار در زمینه نقد مدرنیته همداستان است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان