سید جواد طباطبایی

سید جواد طباطبایی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۸ مورد.
۱.

بدون سنت نمی توان اندیشید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۴۲
مهم‏ترین عامل شکست جنبش‏های اجتماعی ایران در دو سده گذشته، قطع پیوند با جنبه‏های عقلانی سنت اندیشه در ایران است. این سنت را روشن‏فکری دینی، سیاست‏زدگی و ایدئولوژی‏زدگی به بار آورده است. سنت‏گراییِ متصلب به همان اندازه از سنت‏گرایی فاصله دارد که سنت ایدئولوژی.
۲.

مفهوم سنت؛ نگاه وارونه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹۹
در این گفتگو از مفهوم فلسفى سنت و تجدد سخن به میان آمده است. سید جواد طباطبایى معتقد است که ما نه سنتى هستیم، نه جدید؛ زیرا گرفتار تقلید مضاعفیم. سنت ما از یونان باستان و ایران باستان شکل گرفته است که اینک از آن بیگانه‏ایم. باید با طرح پرسشهاى دنیاى جدید، به دنبال پاسخ‏گرفتن از سنت باشیم تا مشکل ما حل شود. همه علماى ما مقلدند، چنان‏که روشنفکران ما هم به نوع دیگرى مقلد هستند. به نظر من مصداق روشنفکرى در ایران وجود ندارد. روشنفکر کسى است که پرسش نو بکند.
۴.

میزگرد: بحران هویت (باطن بحرانهای معاصر)

۱۱.

کودکانه های سیاسی صمد بهرنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات کودک نشانه شناسی صمد بهرنگی سیاست زدگی هنر روشنفکران ایرانی حوزه عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۹۸۲
در فضای بسته و خفه ای که مجاری گفتگوی سیاسی در حوزه عمومی هر چه تنگ تر می شد، گشایش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دیماه 1344، بیش از آن که گامی در جهت ارتقای فرهنگی کودکان ایرانی باشد، به مثابه باز شدن روزنه ای سیاسی برای روشنفکران منتقد بود. آنگاه که بیان شفاف و نقد سیاسی و اجتماعی آشکار غیرممکن می شد، زبان پوشیده و استعاری ادبیات، پرده حجاب خواسته هایی بود که در دیالوگ سیاسی آشکار سرنوشتی جز سرکوب و تهدید نمی یافتند. هر چند که بی تردید طرح مطالبات سیاسی به زبان کودکانه خود از ناکارآمدی و ضعف و زوال حوزه عمومی و عدم بلوغ سیاست و گفتگوی سیاسی در ایران نشان داشت. به هر روی، حاصل این ضعف و زوال حوزه عمومی و فشار فزاینده رژیم، سیاسی شدن ادبیات، و آنجا که به بازه تمرکز این مقاله مربوط می شود، سیاست زدگی ادبیات کودک بود. سیاست زدگی ادبیات کودک، یعنی استفاده ابزاری از ادبیات کودک در راستای اهداف سیاسی. ادبیاتی که از منظری هنجاری، اخلاقی و با توجه به مخاطبان ویژه اش بناست که معصومانه ترین و بیگناه ترین بخش تولیدات ادبی باشد. بدین ترتیب، سرنوشت ادبیات کودک در ایرانِ دهه های چهل و پنجاه شمسی به گونه ای دیگر رقم خورد. کانون پرورش فکری کودک و نوجوان به محفلی برای حضور روشنفکران ناقد حکومت و به ویژه روشنفکران چپگرا بدل شد و نویسندگان ادبیات کودک همچون صمد بهرنگی نه به مثابه نویسنده کودکان، که همچون ""معلم توده ها"" و چهره ای سیاسی در حوزه عمومی شناخته شدند. در این مقاله تلاش بر آن است تا با پرتو افکندن بر دو اثر ""ماهی سیاه کوچولو"" و ""24 ساعت در خواب و بیداری""، به قلم بهرنگی از برخی از پیام های سیاسی که داستان های کودکانه او در پی انتقال آنهاست رمزگشایی شود. بهرنگی در این هر دو داستان کودکانه، و در هر یک به شیوه ای متفاوت، در تقابل با تصویری از جامعه مدرن، غرب گرا و سرمایه داری که رژیم پهلوی در پی تبلیغ آن است، تصویری از فضایی سیاه و مصیبت زده را از ایران به نمایش می گذارد و در تلاش است تا آرمان های سوسیالیستی، عدالت خواهانه، انقلابی و رادیکال خود را بازتاب دهد. برای رمز گشایی از برخی از این پیام ها، این دو داستان کوتاه بهرنگی، با روش نشانه شناسانه یا سمیولوژیک مورد بازخوانی و تفسیر قرار گرفته اند. با به کار گیری تکنیک های نشانه شناسی، از قبیل: توجه به ساختار روایی اثر، گزینش های نگارنده در انتخاب سبک و عناوین و واژگان خاص، و قطب بندی های موجود در متن، کوشش خواهد شد تا برخی از دلالت ها و معانی سیاسی که در پشت پرده واژگان و جملات این متن ها پنهان شده آشکار گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان