آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

امسال دیگرازآن مقدمه‌های تند و تیز 50 صفحه‌ای خبری نبود. تمام بهانه‌های امسال‌مان برای نام بردن از سیدجواد طباطبایی یک سخنرانی کوتاه در همایش مشروطه و کلاس‌های درس هگل‌شناسی بود. صحبت درباره خودش بود و نه طعنه‌هایش به این و آن. آیا ما با طباطبایی دیگری مواجه شده‌ایم؟ طباطبایی این سال‌ها همانقدر که در کار انتشار کتاب جدید بوده، دستی هم بر سر و صورت کتب قبلی کشیده است. آیا طباطبایی سخنران همایش مشروطه و مقدمه‌نویس مکتب تبریز ویرایش جدید از طباطبایی است؟ شواهد چنین بشارتی می‌دهند. طباطبایی که همواره دغدغه ایرانی داشته است، زمانی محور کارش را نقد فقدان عناصر و مفاهیم اساسی تجدد اروپایی در سنت اندیشه سیاسی ایران اسلامی قرار داده بود. اما اینک به نظر می‌رسد او فقط به امکانات سنت‌فرمایی کرده است. نمی‌توان گفت که این طباطبایی چیزی به کل متفاوت از آن یکی است.
 
بخش‌هایی از ایده‌های او که در حاشیه بوده‌اند حالا به متن آمده‌اند. اما این تغییر مسیر راه او را از بسیاری روشنفکران و آکادمیسین‌ها جدا خواهدکرد. روشنفکرانی که طباطبایی در تصور تجدد با آنان هم‌داستان بود. تصوری که الگویی ناب از تجدد در ذهن داشت و آن را به تجربه اروپایی‌اش تقلیل می‌داد و هیچ‌گونه- به قول گیدنز- پژواک مدرنیته در فضای بومی را که به گمان‌اش به تحریف عناصر تجدد منجر می‌شود را برنمی‌تابید. نقد طباطبایی بر آجولانی در حالی که پیش از این تمجید او از مشروطه‌ ایرنی در پشت جلد کتاب نقش بسته بود نشان از این جدایی دارد. امسال بسیاری از تغییر جواد طباطبایی گفتند. به نظر می‌رسد آن تغییر جدی تغییر در تعبیر او از تجدد باشد. هنوز نمی‌توان این تغییر را کاملا توصیف کرد اما نشانه‌های آن هویداست.

تبلیغات