حمید رجبی

حمید رجبی

مدرک تحصیلی: استاد فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه خوارزمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۲۸ مورد.
۶۱.

تأثیر مصرف مکمل کوآنزیم Q10 در دورة تیپر بر برخی شاخص های عملکرد استقامتی دونده های نیمه استقامت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد استقامتی تیپر دونده های استقامتی کوآنزیم Q10

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۷۱۶
هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثر مصرف مکمل کوآنزیم Q10 در دوره تیپر بر برخی شاخص های عملکرد استقامتی دوندگان نیمه استقامتی بود. بدین منظور، 18 دوندة نیمه استقامت مرد تمرین کرده (سن 26/1±21 سال، وزن 7/4±6/65 کیلوگرم، قد 5/2±179 سانتی متر) به صورت هدفمند انتخاب شدند. روش تحقیق به صورت پیش آزمون ـ پس آزمون با یک گروه کنترل و دو گروه تجربی اجرا شد. آزمودنی ها به دنبال 10 هفته تمرینات ویژه جهت بهبود استقامت هوازی، بی هوازی، آستانة لاکتات، و تحمل لاکتات با شدت 70 تا 95 درصد ضربان قلب بیشینه و تواتر 4 جلسه در هفته (هر جلسه70 تا 90 دقیقه) برای پیش آزمون آماده شدند. سپس، پیش آزمون شامل ضربان قلب استراحتی، زیربیشینه، بیشینه، تست دوی یک مایل، و زمان رسیدن به واماندگی انجام شد (قبل از دورة تیپر) و آزمودنی ها به سه گروه همگن تقسیم شدند: گروه T+Q10 (یک هفته تیپر به همراه 120 میلی گرم کوآنزیم Q10 در روز)، گروه T (یک هفته تیپر به همراه دارونما)، و گروه C (با همان شدت و حجم تمرینات قبلی به همراه دارونما). اعمال تیپرینگ از طریق کاهش تدریجی حجم و افزایش تدریجی شدت تمرینات (تا 135 درصد Vo2max) و با حفظ فرکانس صورت گرفت. پس از اتمام دوره تیپر، همة آزمون هایی که قبل از تیپر انجام شده بود دوباره انجام شد. برای نشان دادن تفاوت های درون گروهی، پس از دورة تیپر، از آزمون T همبسته و برای نشان دادن تفاوت های بین گروهی از آزمون ANOVA استفاده شد. نتایج نشان داد که پس از یک هفته تیپر، ضربان قلب استراحتی و زیربیشینه در دو گروه T و T+Q10 به طور معنی داری کاهش، و رکورد دوی یک مایل و زمان رسیدن به واماندگی به طور معنی داری در دو گروه بهبود یافت (05/0>P)، ولی ضربان قلب بیشینه تغییری نداشت (05/0P>). اما از آنجایی که تفاوت معنی داری در هیچ یک از متغیرها، میان دو گروه T و T+Q10 (پس از یک هفته تیپر) دیده نشد، بنابراین، می توان گفت، در این تحقیق، مصرف کوآنزیم Q10 در دوره تیپر اثر معنی داری بر ضربان قلب استراحتی، ضربان قلب زیربیشینه، ضربان قلب بیشینه، زمان رسیدن به واماندگی، و رکورد دوی یک مایل نداشته است (05/0P>). همچنین، در گروه C، در هیچ یک از متغیرها، تغییر معنی داری دیده نشد (05/0P>). درنهایت، می توان گفت که یک هفته تیپر به همراه مصرف کوآنزیم Q10 بر عملکرد تأثیری نداشته است. درحالی که تیپر به تنهایی اثر معنی داری بر ضربان قلب استراحتی، ضربان قلب زیربیشینه، زمان رسیدن به واماندگی، و رکورد دوی یک مایل داشت، ضربان قلب بیشینه تحت تأثیر قرار نگرفت.
۶۲.

بررسی پاسخ سریال زمانی microRNA-1 به تمرین مقاومتی در عضلات اسکلتی کند و تند انقباض رت های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی عضله بازکننده دراز انگشتان عضله نعلی microRNA-1

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۱
مقدمه و هدف: microRNAs (miRs) در فرآیندهای مختلف سلولی درگیرند و بیان ژن را مهار می کنند. یکی از این miRs microRNA-1 (miR-1) است که ویژه بافت عضله است و میزان آن با هایپرتروفی عضلانی کاهش می یابد؛ با توجه به پاسخ متفاوت عضلات تند و کند به تمرین مقاومتی، هدف این مطالعه ارزیابی اثر یک جلسه تمرین مقاومتی بر بیان miR-1 در عضلات اسکلتی کند و تند انقباض رت های نر نژاد ویستار است. روش شناسی: نمونه هایی این مطالعه بنیادی 15 سر رت بودند که به صورت تصادفی به گروه تمرینی (10سر) و کنترل (5 سر)تقسیم شدند. گروه تمرینی یک جلسه تمرین مقاومتی (صعود از نردبان یک متری، 4ست با 5 تکرار) را اجرا کرد، سپس 3 و 6 ساعت پس از تمرین مقاومتی همراه با گروه کنترل بی هوش و تشریح شدند، عضله ی نعلی و عضله بازکننده دراز انگشتان (EDL) - به ترتیب به عنوان عضله کند و تند انقباض- جدا شدند. از روش Real time RT-PCR برای اندازه گیری میزان بیان miR-1 استفاده شد و در پایان از آزمون آماری t تک نمونه ای و t مستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان بیان miR-1 عضله EDL در پاسخ به یک جلسه تمرین مقاومتی به طور معنی داری 3 ساعت (0001/0>P) و 6 ساعت (001/0>P) بعد از تمرین مقاومتی به ترتیب 99 و 73 درصد کاهش می یابد. در حالیکه بیان miR-1 در عضله نعلی در 3 و 6 ساعت پس از تمرین مقاومتی به ترتیب 40 درصد کاهش (323/0 >P)و سپس 224 درصد افزایش داشت که این تغییرات معنی دار نبودند (196/0>P). بحث و نتیجه گیری: یک جلسه تمرین مقاومتی موجب کاهش miR-1 در عضله EDL می شود که احتمالا نشان دهنده فعال سازی فرآیند تکثیر در سلول ها عضله EDL در اثر تمرین مقاومتی باشد. واژه های کلیدی: تمرین مقاومتی، عضله بازکننده دراز انگشتان، عضله نعلی، microRNA-1
۶۳.

تأثیر غوطه وری در آب سرد و معتدل بر پاسخ پروتئین شوک گرمایی پلاسمایی موش های صحرایی هنگام اجرای فعالیت مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پروتئین شوک گرمایی غوطه وری در آب فعالیت مقاومتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۷
مقدمه و هدف: امروزه استفاده از غوطه وری در آب در میان ورزشکاران برای تسریع بازیافت پس از فعالیت ورزشی رواج یافته است. با توجه به اهمیت فشار گرمایی و 70HSP در سازگاری های فیزیولوژیکی و نامشخص بودن پاسخ پلاسمایی 70HSP در چنین شرایطی، پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر غوطه وری در آب با دماهای مختلف هنگام اجرای فعالیت مقاومتی بر پاسخ پلاسمایی پروتئین شوک گرمایی (70eHSP) در موش های صحرایی نر انجام شد. روش شناسی: بدین منظور 32 موش صحرایی نر نژاد اسپراگ-داولی (8 هفته ای) بطور تصادفی به چهار گروه 1- کنترل (وزن 97/7±5/208 گرم)، 2- فعالیت مقاومتی (وزن 66/9±66/209 گرم)، 3- فعالیت مقاومتی و غوطه وری در آب با دمای ˚C 27 (وزن 28/7±22/218 گرم) و 4- فعالیت مقاومتی و غوطه وری در آب ˚C 14 (وزن 62/9±10/220 گرم) تقسیم شدند. فعالیت مقاومتی شامل 3 نوبت 5 تکراری بالا رفتن از نردبان 120 سانتیمتری بود که از طریق اتصال کیسه ای محتوی وزنه ای معادل 50 درصد وزن بدن به دم حیوان انجام شد. در فاصله استراحتی بین نوبت ها و در پایان نوبت سوم (2 دقیقه غوطه وری و 2 دقیقه استراحت)، موش های گروه های 3 و 4 به ترتیب درون استخر آبی با دمای ˚C 27 و ˚C 14 قرار گرفتند. خون گیری (به میزان 5/1 میلی لیتر) به دنبال 14-12 ساعت ناشتایی شبانه و 24 ساعت پس از انجام فعالیت مقاومتی از ورید دمی انجام شد و مقادیر پلاسمایی 70HSP e با استفاده از روش الایزا سنجیده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک طرفه و در سطح معنی داری 05/0 تحلیل شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که پاسخ فزاینده 70HSP e در گروه فعالیت مقاومتی و غوطه وری در آب با دمای ملایم (43/0± 28/12) بطور معنی-داری بیشتر از گروه کنترل بود (40/0± 59/10)، البته در 2 گروه تجربی دیگر نیز پاسخ فزاینده 70HSP e بیشتر از گروه کنترل بود ولی معنی دار نبود. بحث و نتیجه گیری: براساس یافته ها استفاده از غوطه وری در آب با دمای ˚C 27 به هنگام فعالیت مقاومتی یا پس از آن منجر به پاسخ فزاینده 70HSP -e گردید که در صورت تعمیم یافتن به مطالعات انسانی آینده، می تواند به ورزشکاران رشته هایی همچون کشتی و وزنه برداری که ماهیت قدرتی داشته و به محتوای پروتئینی عضلات نیاز بیشتری دارند، به منظور پاسخ های محافظتی بیشتر پیشنهاد گردد. واژه های کلیدی: پروتئین شوک گرمایی، غوطه وری در آب، فعالیت مقاومتی
۶۴.

مقایسه تاثیر مصرف حاد مکمل های ریبوز و کراتین بر عملکرد بی هوازی کشتی گیران نخبه در فعالیت های شدید مکرر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عملکرد بی هوازی کراتین ریبوز فعالیت شدید مکرر کشتی گیر نخبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۳ تعداد دانلود : ۱۰۶۲
هدف از تحقیق حاضر مقایسه تاثیر مصرف حاد مکمل های ریبوز و کراتین بر عملکرد بی هوازی (اوج توان، میانگین توان و شاخص خستگی) پس از فعالیت های شدید مکرر در کشتی گیران نخبه بود. بدین منظور ١٠نفر از کشتی گیران نخبه شهر تهران با میانگین سن (3± 22سال) و شاخص توده بدن (3 ± 23کیلوگرم بر مترمربع) به طور داوطلب در این تحقیق شرکت کردند. تحقیق از نوع نیمه تجربی و به صورت دوسوکور متقاطع انجام شد. در این تحقیق آزمودنی ها در سه جلسه، 4 مرحله فعالیت شدید را با فاصله ١٥دقیقه استراحت غیرفعال انجام دادند. هر مرحله شامل ٣ آزمون وینگیت پا و ٣ آزمون وینگیت دست به صورت متناوب و با استراحت فعال١دقیقه ای بین هر آزمون بود. یک ساعت قبل از انجام کلیه ی مراحل آزمون و پس از پایان مرحله ی دوم آزمون، آزمودنی ها مکمل ریبوز یا کراتین (به میزان ١/. گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن) یا دارونما (طعم دهنده بی اثر آسپارتان) را مصرف کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس مکرر (4×3) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد، اوج توان بی هوازی و میانگین توان بی هوازی به مصرف مکمل ریبوز و نیز مصرف مکمل کراتین وابسته می باشد (05/ 0>P)؛ از طرفی نتایج حاکی از عدم تفاوت در شاخص خستگی بین جلسه کراتین، ریبوز و دارونما در تحقیق بود (05 /0). به طور کلی به نظر می رسد مصرف حاد مکمل ریبوز و کراتین هر کدام به تنهایی می توانند عملکرد بی هوازی را در فعالیت های شدید تکراری (همانند فعالیت مورد استفاده در تحقیق حاضر) بهبود بخشد.
۶۵.

بررسی رابطه شاخص های التهابی ( TNF-، IL-6)، اکسایشی (MDA) و آسیب عضلانی پس از تمرینات سنگین شنا و مصرف مکمل های ویتامینی معدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص های التهابی آسیب عضلانی اکسایشی ویتامین معدنی تمرینات سنگین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵۱ تعداد دانلود : ۱۹۲۴
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه شاخص های التهابی ( TNF-، IL-6)، اکسایشی (MDA) و آسیب عضلانی پس از تمرینات سنگین شنا و مصرف مکمل های ویتامینی معدنی در دختران شناگر نخبه بود. 24 دختر شناگر نخبه، داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه تجربی (مکمل ویتامینی معدنی) و یک گروه کنترل (دارونما) تقسیم شدند. هر دو گروه در برنامه تمرین شنای یک ماهه (3 بار در هفته) شرکت و در هر جلسه حدود 5/3 تا 4 کیلومتر شنا کردند. شناگران روزانه یک عدد قرص همراه غذایشان مصرف می کردند. نمونه خونی قبل و پس از دوره تمرین برای ارزیابی سیتوکین های التهابی (TNF-a) فاکتور نکروزدهنده توموری آلفا، (IL-6) اینترلوکین 6و (MDA) مالون دی آلدئید و شاخص های آسیب عضلانی (کراتین کیناز، آسپارتات آمینوترانسفراز، میوگلوبین، لاکتات دهیدروژناز) گرفته شد. رکورد شنای 100 متر کرال سینه نیز قبل و پس از دوره تمرین اندازه گیری شد. از آزمون آماری تی همبسته و مستقل برای ارزیابی داده ها استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که مقدار سیتوکین های التهابی در گروهی که مکمل ویتامینی معدنی مصرف می کردند، کاهش یافت (04/0=P). مقدار MDA نیز در این گروه کاهش یافت، اما این کاهش معنی دار نبود. در مقایسه بین گروهی نیز تغییر معنی داری مشاهده نشد. برخی از شاخص های آسیب عضلانی مانند کراتین کیناز (CK) و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) در گروه مکمل کاهش یافت (به ترتیب 011/0=P، 04/0=P)، اما در مقایسه بین گروهی، فقط CK تغییر معنی دار داشت (021/0=P). عملکرد شناگران (بین گروهی و درون گروهی) نیز تغییر معنی داری نداشت. براساس یافته های تحقیق، فشار اکسایشی (ROS) در تولید سیتوکین های التهابی ناشی از ورزش مؤثر است. در مقابل مصرف مکمل های آنتی اکسیدانی نقش مؤثری در کاهش تولید سیتوکین های ناشی از ورزش دارد.
۶۶.

تأثیر تمرین هوازی و قدرتی بر هورمون پاراتیروئید، کلسیم، آلبومین و آلکالن فسفاتاز سرم زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین قدرتی تمرین هوازی زنان یائسه هورمون پاراتیروئید آلکالن فسفاتاز

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۸۹۶ تعداد دانلود : ۵۹۳
هدف این پژوهش تأثیر هشت هفته تمرین منتخب هوازی و قدرتی بر هورمون پاراتیروئیدد کلسدی، آلبومین و آلکالن فسفاتاز زنان یائسه بود. 53 نفر از زنان یائسه ) 33 07 سدا ( عضو کانون جهاندیدداان - شهر تهران انتخاب شدند به طور تصادفی در سه اروه تمرین هدوازی ) 21 نفدر( قددرتی ) 25 نفدر( و کنتر ) 27 نفر( قرار ارفتند. برنامه تمرین هوازی شامل جااینگ و حرکدا ایروبیکدی بده مدد 07 دقیقه با شد 07 07 درصد حداکثر ضربان قلب و برنامه تمرین قدرتی شامل 27 حرکدت بدا شدد - 07 57 درصد یک تکرار بیشینه در شروع و 07 07 درصد در انتها 8 تا 27 تکرار و یک نوبت بود که - - در هر جلسه انجام شد. هر برنامه سه روز در هفته و برای مد 8 هفته انجام شدد. نموندههدای ودونی قبل و پس از پایان تمرینا جهت ارزیدابی میدنان هورمدون پاراتیروئیدد کلسدی، آلبدومین و آلکدالن فسدفاتاز سدرمی انددازهایدری شدد. بدرای تییدین میدنان کلسدی، سدرم ) Ca ( از روش رندگسدنجی شیمیایی)کرزو فتالئین( هورمون پاراتیروئیدد از روش الایدنا آلکدالن فسدفاتاز از روش رندگسدنجی سینتیکی با استفاده از پدارا نیتدرو فسدفا و بدرای تییدین آلبدومین سدرم هدر نمونده ودونی از روش رنگسنجی شیمیایی )بروم کرزو ارین( استفاده اردید. به منظدور بررسدی اودتدف دروناروهدی از آزمون t زوجی و برای تییین اوتدف بین اروهها از آزمون آماری تحلیل واریانس یکطرفده اسدتفاده شد. نتایج تحقیق افنایش مینیداری را در مینان هورمدون پاراتیروئیدد و آلکدالن فسدفاتاز سدرمی در اروههای تمرینی قدرتی و هوازی نسبت به اروه کنتر نشان داد ) P≤0/05 (. با وجود این اودتدف مینیداری بین دو ادروه قددرتی و هدوازی در افدنایش پاراتیروئیدد و آلکدالن فسدفاتاز مشداهده نشدد ( P≥0/05 (. از سوی دیگر مینان کلسی، تام پدسما پس از تمرین قدرتی و هوازی کداهش یافدت کده کاهش کلسی، فقط در اروه قدرتی مینیدار بود ) P≤0/05 (. هرچند تغییدرا کلسدی، در بدین سده اروه اوتدف مینیداری نداشت ) P≥0.05 (. همچنین تغییر میندیداری در میدنان آلبدومین پدس از تمرینا مشاهده نشد ) P≥0.05 (. با توجه به نتایج حاصل از پژوهش هدر دو ندوع تمدرین قددرتی و هوازی میتواند بر مارکرهای ساوت استخوان و عوامل هورمونی زنان سالمند تأثیر مثبت بگذارد
۶۷.

تاثیر هفت هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن ناقلهای لاکتات عضلات اسکلتی موشهای صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مونوکربوکسیلات ترانسپورترها تمرین استقامتی موشهای صحرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۰
هدف: با وجود مشخص بودن تاثیر تمرین بر بیان مونوکربوکسیلات ترانسپورترها (MCTs)، عوامل تنظیمی این تغییرات هنوز به طور کامل شناخته نشده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر 7 هفته تمرین استقامتی بر میزان بیان MCT1 و MCT4 در عضلات نعلی و باز کننده طویل انگشتان (EDL) و تعیین ارتباط بین بیان بسجین (CD147) و بیان این انتقال دهنده ها بود. روش شناسی: تعداد 20 موش صحرایی نر نژاد ویستار با دامنه وزنی 4/208 – 1/173 گرم انتخاب و به طور تصادفی به 2 گروه همسان و مساوی کنترل و تمرینی تقسیم شدند. تمرین استقامتی به مدت 7 هفته، بر گروه تمرینی اعمال گردید. 48 ساعت پس از اتمام برنامه تمرینی حیوانات تشریح و عضله نعلی وEDL استخراج شدند. سنجش بیان ژن با تکنیک Real time – PCR انجام و بیان نسبی هرژن با روش 2 –ΔΔCT محاسبه گردید. تفاوتهای بین گروهی با آزمون t مستقل و معنی دار بودن روابط بین متغیرها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون سنجیده شد. یافته ها: افزایش معنی دار 47 درصدی در بیان MCT1 عضله EDL ) 05/0< p) و 19 درصدی در بیان MCT4 عضله EDL ) 05/0 < p ) در گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. در مقایسه با گروه کنترل، بیان CD147 در گروه تمرینی در عضله نعلی بدون تغییر و در EDL، 21 درصد افزایش معنی دار داشت ) 05/0 < p). بین بیان CD147 و MCT1 فقط در عضله نعلی ارتباط معنی دار یافت شد ) 01/0< p) نتیجه گیری: بطور خلاصه نتایج تحقیق نشان داد بخشی از افزایش بیان MCT1 و MCT4 در عضلات اسکلتی متعاقب تمرین استقامتی از طریق افزایش در ساز وکار های پیش ترجمه ای و به روش مختص به ایزوفرم اتفاق می افتد. بیان CD147 در عضلات اسکلتی با بیان MCT1 در رابطه است.
۶۸.

اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر میزان پروتئین A-1a کانال کلسیمی پیش سیناپسی نوع P/Q در عضلاتFHL و نعلی موشهای صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرینات مقاومتی پروتئینα-1A کانال کلسیمی پیش سیناپسی نوعP/Q نعلی عضلاتFHL

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی عصبی ـ عضلانی
تعداد بازدید : ۹۹۸ تعداد دانلود : ۵۰۳
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر 8 هفته تمرین مقاومتی بر میزان پروتئینA-1a کانال کلسیمی و نعلی موشهای صحرایی بود. به همین منظور 16 سر موش FHL در عضلات P/Q پیشسیناپسی نوع صحرایی نر ویستار 2 تهیهشده از مؤسسه سرمسازی رازی بهصورت تصادفی به دو گروه کنترل(شاهد 3) و تمرین تقسیم شدند. گروه تمرینی به مدت 8 هفته و هفتهای 5 جلسه روی نردبانهای مخصوص به ارتفاع 1متر و 26 پله با حمل یک وزنه به میزان 30 درصد وزن بدن خود که به دم آنها بسته میشد، تمرینات خود را آغاز کردند و این میزان به 200 درصد وزن بدن حیوانات در هفته آخر رسید. تمرینات شامل 3 نوبت 4 کانال کلسیمی پیشسیناپسی نوع α-1A تکراری با 3 دقیقه استراحت بین نوبتها بود. اندازهگیری پروتئین در گروههای مستقل T انجام شد. نتایج آزمون Western Blotting با استفاده از روش آزمایشگاهی P/Q (P= بهطور غیرمعنادار ( 0,259 FHL نشان داد که میزان این کانال (پروتئین) در گروه مقاومتی تنها در عضله 72,71± 70,01 و نعلی: 19,72 ± 77,88±10,67 حبمپ 4 در برابر کنترل: 6,28 :FHL) افزایش یافته است بر اثر تمرین مقاومتی در عضله α-1A 72,57 ). افزایش هرچند غیرمعنادار پروتئین ± در برابر کنترل 20,20 در این عضله بر اثر تمرینات P/Q میتواند بیانگر پاسخپذیری کانالهای کلسیمی پیشسیناپسی نوع مقاومتی جهت افزایش رهایش استیلکولین از پایانه عصبی باشد که در سازگاریهای پیوندگاه عصبی عضلانی به آن اشاره شده است. در نتیجه، میتوان عنوان کرد که احتمالاً تمرین قدرتی میتواند عامل مهمی در افزایش این پروتئین باشد که باید در مطالعات بعدی با شدت و مدت بیشتر تمرین مورد مطالعه قرار گیرد
۶۹.

تأثیر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر بیان mRNA نوروتروفین-4/5 و گیرنده تیروزین کینازB در عضلات کند و تند انقباض موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوروتروفین-5/4 گیرنده تیروزین کیناز B تمرین مقاومتی عضلات تند و کند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۳
  مقدمه و هدف: فرض شده است که نوروتروفین-4/5 و گیرنده تیروزین کیناز B در سازگاری هماهنگ دستگاه عصبی عضلانی به افزایش فعالیت درگیر هستند. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر یک جلسه تمرین مقاومتی بر بیان mRNA نوروتروفین-4/5 و گیرنده تیروزین کیناز B در عضلات کند و تند انقباض موش های صحرایی بود.   روش شناسی: در این تحقیق، تعداد 16 سر موش نر ویستار به طور تصادفی در دو گروه 8 تایی [تمرین مقاومتی ( T ) و کنترل ( C) ] قرار گرفتند. تمرین مقاومتی شامل بالارفتن از یک نردبان یک متری بود، همراه با وزنه هایی که به دم حیوانات بسته شده بود. 24 ساعت بعد از جلسه تمرینی اصلی حیوانات دو گروه T و C بیهوش شده و عضلات نعلی و خم کننده بلند انگشتان آنها جدا شد. برای اندازه گیری بیان ژن های نوروتروفین-4/5 و گیرنده تیروزین کیناز B از Quantitative Real time RT-PCR استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و روش آماری t-test استفاده شد. سطح معنی داری نیز 05/0 ≥ p در نظر گرفته شد.   یافته ها: نتایج نشان داد که یک جلسه تمرین مقاومتی باعث کاهش معنی دار بیان mRNA نوروتروفین-4/5 در عضله نعلی شد (05/0 ≥ p )؛ در حالی که، هیچ تغییری در عضله خم کننده بلند انگشتان دیده نشد (05/0 < p ). همچنین، داده ها نشان داد که یک جلسه تمرین مقاومتی تاثیری بر بیان mRNA گیرنده تیروزین کیناز B در هر دو عضله نعلی و خم کننده بلند انگشتان نداشت (05/0 < p ).   بحث و نتیجه گیری: کاهش بیان mRNA نوروتروفین-4/5 در عضله نعلی احتمالاً به خاطر ارتباط این نورورتروفین با بیان زنجیره سنگین مایوزین نوع کند می باشد. همچنین، عدم تغییر بیان mRNA گیرنده تیروزین کیناز B در هر دو عضله به نقش احتمالی گیرنده دیگر نوروتروفین-4/5 یعنی گیرنده 75 P اشاره دارد.
۷۰.

تاثیر تمرین هوازی همراه با افزایش مقاومت در حرکت قفسه سینه بر کارایی تهویه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی کارایی تهویه محدود کردن حرکت قفسه سینه تهویه ارادی حداکثر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۶ تعداد دانلود : ۸۰۳
هدف از این تحقیق، تعیین تاثیر 4 هفته تمرین هوازی همراه با افزایش مقاومت در حرکت قفسه سینه بر کارایی تهویه و عملکردهای ریوی دانشجویان غیر فعال بود. به این منظور18 دانشجوی مرد غیرورزشکار، که برای شرکت در تحقیق داوطلب شده بودند، به دو گروه 9 نفری(گروه تجربی با میانگین قد 33/176سانتی متر، وزن64/72 کیلوگرم و VO2max29/42 میلی لیتر بر کیلوگرم بر دقیقه و کنترل با میانگین قد 88/173سانتی متر، وزن55/70 کیلوگرم و VO2max 68/42 میلی لیتر بر کیلوگرم بر دقیقه) تقسیم شدند. هر دو گروه به مدت 4 هفته، 3 جلسه در هفته و به مدت 30 دقیقه با شدت 70 تا 80 درصد HRmax تحت تمرین دویدن هوازی قرار گرفتند. گروه تجربی تمرین هوازی را همراه با بستن باند الاستیکی به دور قفسه سینه و گروه کنترل تمرین هوازی را بدون استفاده از باند انجام دادند. مقاومت باند الاستیکی به حدی بود که تقریباً10 درصد FVC فرد را کاهش می داد. به منظور اندازه گیری عملکردهای ریوی از دستگاه تحلیلگر گازهای تنفسی و برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون t (مستقل و همبسته)در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. مقایسه تغییرات دو گروه(t مستقل) نشان داد که محدود کردن حرکت قفسه سینه با استفاده از باند الاستیکی هنگام تمرین هوازی روی VEmax(008/0P=)، MVV(04/0P=) و VE/VO2(04/0P=) دانشجویان غیرورزشکار تاثیر بیشتری نسبت به تمرین هوازی به تنهایی داشته است(05/0>P)، اما VE/VCO2،FVC،FEV1/FVC ، VO2/HR ، VD/VTو فرکانس تنفس(rf) در هر دو گروه مشابه بود. به طور کلی نتایج این تحقیق آشکار ساخت که استفاده از باند الاستیکی هنگام دوره های کوتاه مدت تمرین هوازی در مقایسه با تمرین هوازی به تنهایی بر کارایی تهویه و برخی عملکردهای ریوی دانشجویان غیرورزشکار تاثیر بیشتری دارد.
۷۱.

تأثیر یک دوره کوتاه مدت تمرینات ویبریشن بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی جسمانی زنان سالمند تمرین ویبریشن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۸۲۳ تعداد دانلود : ۳۱۲
هدف از انجام این تحقیق تعیین اثر یک دوره کوتاهمدت تمرین ویبریشن بر برخی از عوامل آمادگی جسمانی زنان سمالمند بمود. آزممودنیهمای داوطلمب 0/ )سمن 22 ± 01/69 سمال، وزن 11/94 ± 00/42 کیلمو گمرم، 0/ قد 60 ± 100/99 سانتیمتر و BMI 2/23 ، ± 20/02 کیلوگرم بر متر مربع( به صورت تصادفی به سه گروه = ویبریشن) 10 n (، گروه بدون ویبریشن =12( n = ( و کنترل) 16 n ( تقسیم شدند. گروه ویبریشن تمرینات را که شامل 4 وضعیت بدنی بود به مدت 16 روز با فرکانس 30 26 هرتز - و دامنه 12 میلیمتر انجام دادنمد. گمروه بدون ویبریشن نیز تمرینات مشابه گروه ویبریشن را بر روی دستگاه خاموش انجام دادند و از گروه کنترل نیز خواسته شد که فعالیت ورزشی عادی خود را انجام دهند. برای سنجش قدرت دست و پا از دینامومتر، بمرای سنجش انعطافپذیری از آزمون خمشدن تنه به جلو، برای سنجش تعادل از زمان ایستادن روی یک پا و برای ارزیابی ترکیب بدن از اندازهگیری چربی زیرپوستی سه نقطهای )فوق خاصره، ران و سه سر بمازو( بمهوسمیله دستگاه کالیپر استفاده گردید. پس از جمعآوری اطععات، دادهها با استفاده از نرمافمزار آمماری Spss 15 و Excel 2007 با روش آماری t وابسته و تجزیه و تحلیل واریانس ممورد ارزیمابی قمرار گرفتنمد. یافتمههمای درونگروهی نشان داد که در گروه ویبریشن قدرت دست راست 6/62( p= (، قدرت دست چمپ 6/61( p= ،) قدرت پا 6/664( p= (، انعطافپذیری 6/660( p= ( و تعادل پای چپ 6/660( p= ( افمزایش و درصمد چربمی بدن 6/662( p= ) و چربی زیر پوستی ناحیه ران 6/61( p= ( کاهش معنیدار داشمته اسمت. در حمالی کمه در گروه بدون ویبریشن فقط افزایش قدرت دست راست 6/61( p= ( و کماهش چربمی زیمرپوسمتی ناحیمه ران 6/61( p= ( معنیدار بود. به همر حمال، در گمروه کنتمرل همیچکمدام از متغیرهما اخمتعف معنمیداری را بمینپیشآزمون و پسآزمون نشان ندادند. یافتههای بین گروهی نشان داد که تمرین ویبریشن افمزایش معنمیداری در قمدرت دسمت راسمت و چمپ 6/663( p= 6/ و 660 p= (، قمدرت پما 6/662( p= ( و تعمادل پمای چمپ 6/61( p= ( آزمودنیهای گروه ویبریشن نسبت به دو گروه دیگر ایجاد کمرد، ولمی تمأثیر معنمیداری بمر روی تعادل پای راست، انعطافپذیری و درصد چربی هیچکدام از گروهها نداشت. براساس نتایج تحقیق، با انجمام دورههای کوتاهمدت تمرین ویبریشن میتوان به تقویت قدرت دست، پا و تعادل سالمندانی که امکان شرکت در دورههای طولانیمدت تمرینات را ندارند پرداخت
۷۳.

تعیین تأثیر برنامه های تمرینی منتخب بر برخی متغیرهای پیشگو در عملکرد استقامتی دوندگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی حداکثر اکسیژن مصرفی عملکرد استقامتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۵ تعداد دانلود : ۸۲۱
تمرین از عوامل اصلی موفقیت در رشته های ورزشی است و از آنجا که نقش تمرینات مقاومتی، به ویژه به روش تناوبی بر عملکرد استقامتی تا حدی ناشناخته است، برای تعیین تأثیر برنامه های تمرینی منتخب (تداومی و تناوبی، هوازی و مقاومتی) بر برخی متغیرهای پیشگو (VO2max، vVO2max، Tmax ،vAT) در عملکرد استقامتی دوندگان، 24 دونده که زمان اجرای دو 3000 متر آن ها بین 07 :9 تا 39 :9 دقیقه بود، به صورت داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. پس از سنجش اولیه VO2max، vVO2max، Tmax ،vAT، 1RM و زمان اجرای 3000 متر، آزمودنی ها بر اساس رکورد دو 3000 متر به گروه های قوی تا ضعیف تقسیم بندی و به صورت تصادفی در چهار گروه تمرینی قرار گرفتند. برنامه تمرینی ورزشکاران به چهار گروه تمرینات تداومی و تناوبی، هوازی (درصدی از vVO2max و Tmax) و مقاومتی (درصدی از یک تکرار بیشینه و سرعت اجرا) تقسیم بندی شد. ورزشکاران، به مدت هشت هفته، پنج جلسه در هفته در تمرینات حضور یافتند و سپس در میان آزمون و پس آزمون شرکت کردند. بررسی داده ها با آنالیز واریانس مولتی فاکتوریال نشان داد که اگرچه تمام برنامه های تمرینی تداومی و تناوبی، هوازی و مقاومتی سبب افزایش VO2max، vVO2max، Tmax وvAT در مجموع چهار و هشت هفته تمرین شدند، تمرینات تناوبی هوازی- تناوبی مقاومتی، در مقایسه با سایر روش های تمرینی، پیشرفت بیشتری در این متغیرها ایجاد کرد. نتایج نشان داد تمرینات مقاومتی و هوازی تناوبی احتمالاً از طریق تنظیم دخالت متابولیسم هوازی و غیرهوازی، بهبود ظرفیت هوازی، افزایشVO2max، افزایش vVO2max، افزایش آستانه بی هوازی و سرعت در آستانه بی هوازی (vAT)، بهبود در کارآیی حرکتی و افزایش در زمان رسیدن به خستگی (Tmax) سبب بهبود عملکرد استقامتی می شود.
۷۴.

توصیف نیمرخ آمادگی جسمانی و مهارتی بازیکنان نخبه جوان و بزرگسال بسکتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی جسمانی آمادگی مهارتی بازیکنان نخبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۰ تعداد دانلود : ۱۱۳۰
تعیین سطح توانایی ها و ارزیابی میزان پیشرفت ورزشکاران با توجه به آزمون های ویژه و نیمرخ نتایج این آزمون ها انجام می گیرد. با توجه به کامل نبودن آزمون های ویژه بسکتبال در کشور، همچنین فقدان هر گونه توصیفی در خصوص این آزمون ها، هدف از پژوهش حاضر عبارت است از توصیف نیمرخ جسمانی و مهارتی بازیکنان نخبه جوان و بزرگسال بسکتبال ایران. اعضای دعوت شده در مراحل مختلف به اردوی تیم ملی جوانان (50 نفر، 37/0±8/16 سال، با قد 726/9±71/193 سانتی متر و وزن 022/11±97/84 کیلوگرم) و بزرگسالان (67 نفر، 65/4±5/24 سال، با قد 292/9±38/194 سانتی متر و وزن 929/13±67/92 کیلوگرم) در سال 1386 گروه نمونه انتخاب شدند (حجم نمونه برابر با حجم جامعه در نظر گرفته شد). مجموع ضخامت چربی زیرپوستی 7 نقطه ای و درصد چربی و آزمون های سیمو، لمس خطوط، پرش عمودی با یک قدم دورخیز، پرس سینه، جابه جایی دست، دوی 20 یارد رفت و برگشت، دوی سرعت 30 یارد، و دوی 300 یارد به منظور ارزیابی آمادگی جسمانی، و از آزمون های تخصصی سه گام چپ و راست، پاس سینه با دو دست، دریبل ایفرد، و شوت از نقطه پنالتی برای ارزیابی قابلیت های مهارتی رشته بسکتبال استفاده شد. از آمار توصیفی برای توصیف نیمرخ بازیکنان و آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای مطالعه توزیع طبیعی داده ها استفاده شد. سپس، نقاط درصدی هر آزمون نیز تدوین گردید. همچنین، برای اطمینان از پایایی آزمون های مهارتی از آزمون ICC استفاده شد (05/0p<). در بخش یافته ها، نیمرخ قد و وزن آزمودنی ها به تفکیک رده سنی و پست، همچنین نتایج آزمون ها در دو رده جوانان و بزرگسالان عرضه شد. اما با توجه به تعداد کم بازیکنان نخبه در هر پست، نقاط درصدی 10، 25، 50، 75، و 90 فقط به تفکیک جوانان و بزرگسالان توصیف شد. در پژوهش حاضر، ضمن عرضه نقاط درصدی در آزمون های جسمانی و مهارتی رشته بسکتبال در بازیکنان نخبه ایران، مشخص شد با توجه به متون موجود درباره سایر بازیکنان نخبه دنیا، تیم بزرگسالان از درصد چربی بالایی برخوردار است و هر دو رده سنی در آزمون های پرش عمودی و دوی 300 یارد در سطح خوبی قرار ندارند. بنابراین، به نظر می رسد مربیان ایرانی باید به قدرت انفجاری پایین تنه و استقامت بی هوازی میان مدت توجه بیشتری داشته باشند.
۷۵.

ارتباط پاسخ های عامل رشدی شبه انسولین و کراتین کیناز پس از یک جلسه و دوره شش هفته ای تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون در دختران غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازگاری کراتین کیناز تمرین مقاومتی هرمی عامل رشد شبه انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۸ تعداد دانلود : ۷۱۳
هدف از انجام این مطالعه عبارت بود از تعیین ارتباط پاسخ های عامل رشد شبه انسولین و کراتین کیناز پس از یک نوبت و شش هفته تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون در دختران غیرورزشکار. پ ژوهش های زیادی به صورت جداگانه روی عامل رشد شبه انسولین و کراتین کیناز انجام گرفته است، اما با توجه به فرضیه تحریک عوامل رشد پس از آسیب سلولی (فرضیه آسیب سلولی)، ارتباط بین تغییرات عامل رشدی و آسیب سلولی به ویژه در آزمودنی های دختر در پرده ابهام است. آزمودنی های تحقیق را 27 دختر غیرورزشکار (سن 20/2±55/18 سال، وزن 86/9±56 کیلوگرم، و قد 33/5±162سانتی متر) تشکیل می دادند که به طور تصادفی در سه گروه تمرین هرمی (10 نفر)، تمرین هرمی واژگون (10نفر)، و کنترل (7 نفر) قرار گرفتند. گروه هرمی و هرمی واژگون به مدت شش هفته، هفته ای سه جلسه در شش ایستگاه تمرینی (جلوبازو، پشت بازو، کشش جانبی، جلوران، پشت ران، و پرس پا به تعداد سه نوبت و دو دقیقه استراحت بین نوبت ها) به تمرین پرداختند. گروه هرمی ست اول را با 50% ده تکرار بیشینه، ست دوم را با 75% ده تکرار بیشینه، و ست سوم را با 100% ده تکرار بیشینه اجرا کردند. گروه هرمی واژگون به صورت عکس عمل کردند. قبل و بلافاصله پس از جلسه اول، و قبل و بلافاصله پس از جلسه آخر تمرینات، غلظت عامل رشد شبه انسولین به روش الایزا، و کراتین کیناز به روش آنزیماتیک اندازه گیری شدند. قدرت حداکثر افراد نیز در پایان هفته سوم و ششم اندازه گیری شد. به منظور مقایسه داده های درون گروهی از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و بین گروهی از ANOVA و t مستقل (05/0P<) استفاده شد. نتایج نشان داد قدرت حداکثر در دو گروه به طور یکسان افزایش دارد، به جز در حرکت جلوبازو که در گروه هرمی واژگون بیشتر بود. ترکیب بدن افراد نیز تغییر معناداری را پس از 6 هفته نشان نداد. همچنین IGF-1 متعاقب یک جلسه تمرین در هر یک از گروه ها کاهش غیر معنادار، و CK افزایش معناداری داشتند. به هرحال، پاسخ پس از شش هفته بدون تغییر بود. اما CK در هرمی واژگون افزایش داشت. نتایج نشان داد بین عامل رشد شبه انسولین و آسیب سلولی ارتباطی وجود ندارد. بنابراین، با توجه به افزایش کراتین کیناز و عدم تغییر معنادار عامل رشد شبه انسولین آسیب سلولی احتمالاً به صورت حاد پاسخ های ترمیمی رشدی را فعال نمی کند.
۷۶.

اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر عامل رشد شبه انسولین سرمی در دختران غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عامل رشد شبه انسولین ترکیب بدن تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون قدرت حداکثر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۵ تعداد دانلود : ۹۱۷
هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر عامل رشد شبه انسولین (IGF-1) سرمی دختران غیرورزشکار است. آزمودنی-های تحقیق را 27 نفر از دختران غیرورزشکار (سن 20/2 55/18، وزن 86/9 56 کیلوگرم، قد 33/5 162سانتی متر) تشکیل می دادند که به طور تصادفی در سه گروه هرمی (10 نفر)، هرمی واژگون (10نفر) و کنترل (7 نفر) قرار گرفتند. گروه هرمی و هرمی واژگون به مدت شش هفته، هفته ای سه جلسه به تمرین پرداختند. حرکت هر ایستگاه در سه ست و دو دقیقه استراحت بین ست ها انجام می شد. در گروه هرمی، ست اول با 50% ده تکرار بیشینه و ست دوم با 75% ده تکرار بیشینه و ست سوم با 100% ده تکرار بیشینه و در گروه هرمی واژگون به صورت عکس اجرا شد. گروه کنترل نیز فعالیت عادی خود را انجام می دادند. از آزمودنی ها قبل و بلافاصله پس از جلسه اول و قبل و بلافاصله پس از جلسه آخر تمرینات نمونه خون گرفته شد و غلظت عامل رشد شبه انسولین با استفاده از روش الایزا ارزیابی شد. قدرت حداکثر آزمودنی ها نیز، در پایان هفته سوم و ششم اندازه گیری شد. برای مقایسه داده های درون گروهی از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و برای داده های بین گروهی ازt مستقل و ANOVA استفاده شد. نتایج نشان داد IGF-1پس از یک جلسه تمرین، در هر یک از گروه ها کاهش داشت، اما معنی دار نبود (هرمی85/0p= و هرمی واژگون 1p=). IGF-1 بین گروه ها نیز تفاوت معنی داری نداشت (67/0P=). همچنین پس از یک دوره شش هفته ای نیز IGF-1 درون گروه ها (هرمی 1P=، هرمی واژگون 86/0P=) و بین گروه ها (58/0P=) تغییر معنی داری نداشت. قدرت حداکثر در تمامی حرکات دو گروه به طور یکسان و بدون تفاوت معنی دار، افزایش داشت، به جز در حرکت جلو بازو که در گروه هرمی واژگون افزایش بیشتری داشت (بین گروهی 009/0P=). ترکیب بدن افراد نیز پس از 6 هفته، تغییر معنی داری نداشت. نتایج تحقیق نشان می دهد تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون، در مدت شش هفته اثرات مشابهی دارند و با توجه به این که ترکیب بدن تغییر نکرده است، افزایش قدرت احتمالاً در اثر سازگاری عصبی رخ داده و به نظر می رسد میزان این سازگاری عصبی در اثر تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون یکسان است. همچنین با توجه به این که IGF-1 (محرک اصلی افزایش پروتئین عضله) تغییر معنی داری نداشته است، مدت زمان تمرین، به ویژه برای دختران، برای هایپرتروفی کافی نیست.
۷۷.

توصیف نیم رخ آمادگی جسمانی و مهارتی بازیکنان بسکتبال زن در تیم های ملی جوانان و بزرگسالان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بسکتبال آزمون جسمانی آزمون مهارتی بازیکنان زن تیم ملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۴ تعداد دانلود : ۱۲۱۸
تعیین سطح توانایی ها و ارزیابی میزان پیشرفت ورزشکاران با توجه به آزمون های ویژه و نیم رخ مربوط به آن انجام می شود. آزمون های ویژه بسکتبال قبلاً در طرحی پژوهشی در سازمان تربیت بدنی، جمع آوری شده؛ بنابراین پژوهش حاضر به توصیف نیم رخ آمادگی جسمانی و مهارتی بازیکنان زن بسکتبال در رده جوانان و بزرگسالان می پردازد. اعضای دعوت شده به تیم ملی جوانان (تعداد: 15 نفر، سن: 99/0 ± 3/17 سال، قد: 01/6 ± 5/173 سانتی متر و وزن: 44/7 ± 3/59 کیلوگرم) و بزرگسالان (تعداد: 25 نفر، سن: 57/3 ± 4/23 سال، قد: 81/6 ± 5/175 سانتی متر و وزن: 76/9 ± 6/65 کیلوگرم) در سال 1387 در این پژوهش شرکت کردند. از آزمون های تخصصی بسکتبال شامل سیمو، لمس خطوط، پرش عمودی با یک قدم دورخیز، دراز و نشست، شنا روی کف دست، جابه جایی دست، دو 20 یارد رفت و برگشت، دو سرعت 30 یارد و دو 300 یارد برای تعیین وضعیت آمادگی جسمانی، و از آزمون های تخصصی سه گام چپ و راست، پاس سینه با دو دست، دریبل ایفرد و شوت از نقطه پنالتی برای تعیین قابلیت های مهارتی رشته بسکتبال استفاده شد. از آمار توصیفی برای توصیف نیم رخ بازیکنان و از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف برای مطالعه توزیع طبیعی داده ها استفاده شد، سپس نقاط درصدی هر آزمون تدوین گردید (05/0p<). در بخش یافته ها، نیم رخ قد و وزن آزمودنی ها، به تفکیک رده سنی و منطقه بازی، تعیین و نتایج آزمون ها در دو رده جوانان و بزرگسالان ارائه شد. به دلیل تعداد کم بازیکنان نخبه در هر پست، نقاط درصدی 10، 25، 50، 75، 90، فقط به تفکیک جوانان و بزرگسالان توصیف شد. نتایج نشان می دهد، با توجه به سوابق موجود درباره سایر بازیکنان نخبه دنیا، تیم جوانان در آزمون شنا روی کف دست و هر دو رده سنی، در آزمون های پرش عمودی و دوی 300 یارد در سطح خوبی قرار ندارند؛ بنابراین، به نظر می رسد مربیان ایرانی باید به استقامت عضلات کمربند شانه، قدرت انفجاری پایین تنه و استقامت بی هوازی میان مدت بازیکنان زن توجه بیشتری داشته باشند.
۷۸.

اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر برخی از شاخص های سرمی آسیب سلولی در دختران غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کراتین کیناز تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون آسپارتات آمینوترانسفراز آلدولاز آسیب سلولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۳ تعداد دانلود : ۸۹۵
هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر شاخص های سرمی آسیب سلولی شامل آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)، آلدولاز (ALD)، کراتین کیناز(CK) در دختران غیرورزشکار بود. آزمودنی های تحقیق را تعداد 27 دختر غیر ورزشکار (سن 2.20 18.55 سال و وزن 9.86 56 کیلوگرم و قد 5.33 162سانتی متر) تشکیل می دادند که به طور تصادفی در سه گروه هرمی (10 نفر)، هرمی واژگون (10نفر) و کنترل (7 نفر) قرار گرفتند. گروه هرمی و هرمی واژگون به مدت شش هفته، هفته ای سه جلسه در شش ایستگاه (جلوبازو، پشت بازو، کشش جانبی، جلوران، پشت ران، پرس پا) به تمرین پرداختند. حرکت هر ایستگاه در سه ست و دو دقیقه استراحت بین ست ها انجام می شد. در گروه هرمی، ست اول با 50 درصد ده تکرار بیشینه و ست دوم با 75 درصد، ده تکرار بیشینه و ست سوم با 100 درصد، ده تکرار بیشینه و در گروه هرمی واژگون به صورت برعکس اجرا می شد. گروه کنترل نیز فعالیت عادی خود را انجام می دادند. نمونه های خونی قبل و بلافاصله پس از جلسه اول، و قبل و بلافاصله پس از جلسه آخر تمرینات، به منظور ارزیابی فعالیت آنزیم های AST,ALD,CK سرمی از طریق روش آنزیماتیک گرفته شد. برای مقایسه داده های درون گروهی از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری، و بین گروهی از t مستقل استفاده شد. در تمام موارد سطح معنی داری 05/0 p< در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد، متعاقب یک جلسه تمرین در هر یک از گروه ها AST,ALD افزایش غیر معنی داری داشته اند، ولی کراتین کیناز در هر دو گروه افزایش معنی داری داشته است. مقایسه بین گروهی نیز تفاوت معنی داری را نشان نداد. به هر حال، متعاقب یک دوره شش هفته ای نیز AST, ALD تغییر معنی داری نداشتند، اما CK در هرمی واژگون افزایش معنی داری داشت که میزان این افزایش در جلسه آخر تمرینات نسبت به جلسه اول تمرینات کمتر بود و فقط در گروه هرمی واژگون معنی دار شد، به علاوه افزایش CK در جلسه آخر تمرینات نسبت به جلسه اول تمرینات در دو گروه کاهش داشت که این کاهش در گروه هرمی معنی دار بود. این امر نشان می دهد که شش هفته تمرین مقاومتی باعث آماده شدن عضله و ایجاد سازگاری شده است، به طوری که پس از تمرین، عضله متحمل فشار کمتر و یا احتمالاً آسیب کمتری می شود. همچنین تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر پاسخ آنزیمی اثر دارند.
۷۹.

اثر تمرین استقامتی و مصرف زیره کوهی بر نیمرخ لیپیدی و عوامل قلبی - عروقی موش های نر هیپر کلسترولمیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی عصاره زیره کوهی نیمرخ لیپیدی ظرفیت تمرین هوازی فشار خون سیستولی و دیاستولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۴ تعداد دانلود : ۷۵۵
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر تمرین استقامتی بر نیمرخ لیپیدی و استقامت قلبی- عروقی در موش های سوری نر هیپرکلسترولمیک پس از مصرف عصاره زیره کوهی بوده است. بدین منظور، تعداد 60 سر موش سوری نر هیپرکلسترولمیک (8 هفته ای با وزن40-20 گرم) به 4 گروه شاهد، تمرین استقامتی، زیره کوهی و تمرین استقامتی+ زیره کوهی تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت 6 هفته (5 روز در هفته و به مدت 40 دقیقه با سرعت 18 متر بر دقیقه) انجام شد. عصاره زیره کوهی نیز در طی 6 هفته و به میزان 8/0 میلی گرم (محلول در 4/0 میلی لیتر آب مقطر) در گروه های زیره کوهی و تمرین استقامتی+ زیره کوهی مصرف شد. تریگلیسیرید (TG)، کلسترول تام (TC)، HDL-c و LDL-c، ظرفیت تمرین هوازی، ضربان قلب، فشار خون سیستولی و دیاستولی استراحتی قبل و در پایان دوره، اندازه گیری شد. یافته ها حاکی از آن بود که 6 هفته تمرین استقامتی همراه با مصرف عصاره زیره کوهی (به عبارتی نتایج گروه تمرین استقامتی + زیره کوهی)، باعث افزایش معنی دار ظرفیت تمرین هوازی (پیش آزمون (متر) 9/19±4/293، پس آزمون (متر)2/39±7/600، 000/0P=) شد، همچنین کاهش معنی دار غلظت TC (پیش آزمون (mg/dl) 08/37±7/297، پس آزمون (mg/dl) 8/30±1/146، 019/0P=)، LDL-c (پیش آزمون (mg/dl) 4/14±8/151، پس آزمون (mg/dl) 7/8±12/0، 001/0P=)، ضربان قلب استراحتی (025/0P=) و فشار خون سیستولی استراحتی (010/0P=) را در مقایسه با سایر گروه ها به همراه داشت. از طرفی، مصرف زیره کوهی، به افزایش معنی دار HDL-c منجر شد (پیش آزمون (mg/dl) 1/12±9/75، پس آزمون (mg/dl) 9/17±9/119، 003/0P=). همچنین نتایج تحقیق نشانگر عدم تغییر معنی دار وزن بدن در گروه تمرین استقامتی+ زیره کوهی بود. نتایج تحقیق پیشنهاد می-کند که اجرای برنامه یاد شده (6 هفته تمرین استقامتی همراه با مصرف زیره کوهی)، به طور معنی داری نیمرخ لیپیدی، ظرفیت تمرین هوازی، ضربان قلب و فشار خون سیستولی را تحت تأثیر قرار می دهد و در حفظ وزن بدن موش سوری نیز مؤثر است؛ بنابراین ممکن است جهت پیشگیری از بروز بیماری قلبی مفید باشد.
۸۰.

تاثیر سه نوع برنامه گرم کردن با حرکات پویا، کشش پویا و ماساژ بر میزان توان انفجاری دوندگان مرد سرعتی

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان