پروانه دانش

پروانه دانش

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه علوم اجتماعی دانشگاه پیام نور واحد تهران غرب
پست الکترونیکی: P_danesh@pnu.ac.ir

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۴ مورد از کل ۳۴ مورد.
۲۱.

ساخت گفتمان های کنترل اجتماعی مجلس شورای اسلامی (مقایسه روند گفتمانی دوره های دوم، ششم و هفتم مجلس)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۳۴۰
شیوه های کنترل جرم در قالب قانونگذاری معنای محدودی از کنترل اجتماعی است که موجب ایجاد گفتمان هایی در دوره های مختلف مجلس شورای اسلامی شده است. این گفتمان ها متأثر از تغییرات اجتماعی و سیاسی هستند؛ هر چند حرکت کلی گفتمان های کنترل اجتماعی به تدریج از دوره های اولیه مجلس از مفصل بندی عنصر مجازات به توان بخشی و سپس پیشگیری است با این همه رجعت و حرکت های عکسی نیز بنا به شرایط اجتماعی وجود دارد. در مجموع می توان گفتمان مجازات را از گفتمان ترمیم و گفتمان رجعت ارزشی متمایزکرد. هر چندگفتمان اصلاح طلبانه مجلس ششم در اساس شباهت هایی با گفتمان چپ گرای مجلس دوم دارد اما در مقایسه با آن تأکید بر مجازات را کنار گذاشته و عناصر بیشتری را درون خود مفصل بندی کرده است. گفتمان کنترل اجتماعی مجلس هفتم در گفت وگو و دیالوگی غیر هم زمان با آثار گفتمانی اصلاح طلبانه عنصر ارزش ها را در خود مفصل بندی می کند. در حرکت کلی گفتمان های کنترل اجتماعی هرچند به علت وقوع جرائم جدید جرم انگاری به حیات خود ادامه می دهد اما هم زمان با تخصص گرایی حقوقی ، جرم زدایی نیز با تدقیق مرز بین جرم و غیر جرم و پیشگیری جان می گیرد.
۲۲.

تبیین جامعه شناختی خشونت زنان علیه مردان

تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۱۷۸
دیدگاه عمومی نسبت به خشونت خانوادگی، معمولاً خشونت توسط مردان علیه زنان یا سایر اعضای خانواده است اما گزارش ها در این زمینه مبیّن آن است که گاه مردان قربانی خشونت زنان می شوند. هدف اصلی این پژوهش تبیین جامعه شناختی خشونت زنان علیه مردان است. این پژوهش به شکل کیفی انجام شده و با روش گرندد تئوری داده ها مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه مورد مطالعه شامل مردان متأهل خشونت دیده شهر تهران است. شیوه انتخاب نمونه ها هدفمند بوده و حجم نمونه نیز طی پژوهش پس از مصاحبه دهم به اشباع رسید. تحلیل ها به وسیله سه نوع کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شده است. یافته های تحقیق عبارت اند از: شرایط زمینه ای اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- مسائل فرهنگی، 2- مسائل اجتماعی، 3- مسائل مالی، 4- شرایط شغلی و سازمانی، 5- مشکلات روحی و روانی در خانواده، 6- سابقه اعتیاد در خانواده، 7- آشنایی با مهارت های زندگی؛ عوامل مداخله گر اثرگذار بر راهبرد خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- تفاوت شخصیتی، 2- تفاوت فرهنگی، 3- تفاوت سنی، 4- تفاوت مسائل مالی، 5- تفاوت در نوع نیاز، 6- باورهای زناشویی، 7- باورهای جنسیتی؛ شرایط علّى اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- روابط گسسته، 2- روابط درهم تنیده، 3- تجربیات نامناسب خانوادگی، 4- عوامل شغلی- سازمانی، 5- مشکلات ارتباطی در شغل، 6- عوامل اجتماعی، 7- عوامل فرهنگی؛ راهبردهای کنش و کنش متقابل عبارت اند از: 1- رفتارهای ارتباطی ناسالم 2-الگوی تعاملی تلافی جویانه 3- کمبود عشق و صمیمیت؛ پیامدها عبارت اند از: 1-آسیب های روانی 2- قدرت نداشتن مرد در خانواده 3- جدایی 4- رفتارهای پرخطر 5- آسیب دیدن فرزندان 6- تضعیف بنیان خانواده 7- نداشتن مدیریت مالی خانوار؛ نتایج تحقیق نشان دهنده وجود خشونت علیه مردان در خانواده است و تبعات این نوع از خشونت باعث تضعیف نهاد خانواده می شود.
۲۳.

تحلیل رمان های شاخص عصر پهلوی با رویکرد به نشانه های زوال و مفاسد اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مفاسد اجتماعی دوره پهلوی تحلیل محتوا رمان اجتماعی و روسپیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۱۵۶
«ادبیات داستانی» پیوند اندام واری با جامعه و بالطبع «علم جامعه شناسی» دارد. یکی از مهم ترین مباحث مطرح در ادبیات داستانی، توصیف جامعه، انعکاس شرایط و آسیب های اجتماعی است. پژوهش حاضر که در گونه «جامعه شناسی ادبیات» قرار می گیرد، به منظور تحلیل و تبیین مقوله «زوال و مفاسد اجتماعی» در عصر پهلوی انجام شده است. شاخص ترین مفاسد اجتماعی در دوره پهلوی، پدیده تن فروشی بوده است که همچنان یکی از بزرگ ترین مسائل اجتماعی ایران به حساب می آید. یکی از شخصیت ها و تیپ های مطرح در رمان های آن دوران، «زنان روسپی» بودند. شرایط زندگی، مصائب، باورها و علل روسپی شدن آنها در بستر رمان های زمانه به شدت در آن زمان درشت نمایی شده است. در واقع نویسنده های آن دوران تمام تلاش خود را مصروف تشریح شرایط اجتماعی- سیاسی حاکم و مفاسد اجتماعی کرده اند. در عین حال سعی کرده اند تا میان مخاطب و روسپیان، رابطه حسی برقرار کنند. در این پژوهش، شاخص ترین رمان هایی که در دوره پهلوی اول و دوم در ارتباط با زوال و مفاسد اجتماعی خلق شده اند، از جنبه ادبی و جامعه شناختی واکاوی شده اند. جامعه مورد بررسی در این تحقیق، انواع افراد فاسد در جامعه هستند که مسبب اصلی بروز فحشا و مفاسد اجتماعی می باشند. در این راستا هفت رمان مطرح و تأثیرگذار خلق شده در دوره پهلوی بررسی شده است تا ضمن دست یازیدن به حقایق اجتماعی دوران مورد نظر، وضعیت افراد فاسد به دقت و با ریزبینی مورد تحلیل ادبی و جامعه شناسی قرار گیرد.
۲۴.

آزمون تجربی رابطه ی آنومی نهادی و جرائم خشونت آمیز در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جرائم خشونت آمیز آنومی نهادی تعادل نهادی قدرت سرقت قتل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۵۵
خشونت، رفتاری آسیب زننده به دیگری است و تحقیقات مختلفی نقش متغیرهای اجتماعی را در وقوع آن نشان داده اند. خشونت در تمامی شکل های آن یکی از مسائل اجتماعی ایران امروز است. به طوری که آمارهای مربوط به جرائم خشن در دهه ی گذشته و نیز نتایج تحقیقات نشان می دهند که جرائم خشونت آمیز در سال های اخیر به اشکال و صور متعدد افزایش یافته است. لذا این پژوهش با هدف تبیین جامعه شناختی جرائم خشونت آمیز براساس مؤلفه های نظریه آنومی نهادی طراحی شده است تا در پرتو آن، تبیینی از جرائم خشن را ارائه دهد. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل ثانویه، داده های استانی دو دهه اخیر مربوط به نهادهای اجتماعی و جرائم خشونت آمیز مورد تحلیل قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهند که حمایت تجربی از رویکرد نظریه آنومی نهادی در ایران در حد متوسطی است و در بین سازه های تعریف شده برای تبیین جرائم خشونت آمیز، اختلال و ضعف نهاد خانواده و اختلال در نهاد اقتصاد بیشترین تأثیر را دارند؛ اما احتمالاً متغیرهای آشکار انتخاب شده برای سنجش میزان ضعف در دو نهاد دیگر، توان تبیین کافی نداشته اند. نتیجه ی تحقیق، گزاره های نظریه آنومی نهادی مبنی بر بالا رفتن میزان جرائم خشونت آمیز در نتیجه ی ضعیف شدن نهادهای غیراقتصادی را تأیید می کند. بدین معنا که رابطه نهادهای غیراقتصادی با جرم مثبت بوده است. در نتیجه می توان گفت که نتایج نشان دهنده ی اختلال و ضعف نهاد خانواده و نیز اختلال در نهاد اقتصاد بر تعادل نهادی قدرت است و می توان ادعا نمود که جامعه ایران با نوعی ناموزونی و عدم تعادل نهادی قدرت و به تبع آن رشد جرائم خشن مواجه است.
۲۵.

تحلیل جامعه شناختی پدیده همباشی از منظر روحانیون و جامعه شناسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامعه شناس خانواده روحانی سنت مدرنیته همباشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۷۱
د ازدواج و تشکیل خانواده یکی از ارزش ها و الگوهای رفتاری زندگی اجتماعی است که در دهه های اخیر، دگرگونی بسیاری یافته است. جامعه ما نیز در این زمینه تحولات گسترده ای تجربه کرده است که از جمله آن ها می توان به شکل گیری پدیده همباشی در کلان شهر تهران اشاره کرد. این پژوهش در پی مطالعه پدیده همباشی از منظر صاحب نظران روحانی و جامعه شناس، و با روش تماتیک و مصاحبه عمیق با هفت روحانی و هفت جامعه شناس انجام شد. با توجه به مضامین اصلی و فرعی استخراج شده از مصاحبه ها، از نظر روحانیون عوامل تأثیرگذار بر رشد پدیده همباشی عبارت اند از: عوامل دینی (نداشتن دانش دینی، استفاده نکردن از دانش روحانیون، نامتعارف بودن ازدواج موقت، تقدس زدایی از دین و تخریب معنویت)، عوامل فرهنگی (الگوپذیری از غرب، کژکارکردشدن سنت ها و عرف و هنجارشکنی دختران)، عوامل اجتماعی (پذیرش رشد همباشی و تأثیر رسانه ها)، عوامل اقتصادی (حسابگرانه عمل کردن و شرایط نامناسب اشتغال)، عوامل سیاسی (کاهش عملگرایی و وضع نکردن قانون تنبیه) و عوامل فردی (رفع تمایلات جنسی). از نظر جامعه شناسان نیز عوامل تأثیرگذار بر رشد پدیده همباشی عبارت اند از: عوامل اجتماعی (فردگرایی، رشد عقلانیت، رشد مدرنیته، ضرورت اجتماعی و رشد کارکرد منفی خانواده)، عوامل فرهنگی (گمنامی، آموزش ندادن، شکل گیری رابطه سیال عاطفی، پذیرش دوستی دختر و پسر، سنت شکنی و جاذبه همباشی)، عوامل اقتصادی (مصرف گرایی، بی ثباتی اقتصادی و افزایش هزینه های زندگی)، عوامل فردی (رضایت از زندگی همباشی، ترس از طلاق و ویژگی های شخصیتی متفاوت). جامعه ایرانی کماکان در گذار از سنت به مدرنیته متوقف شده و چالش بین سنت و مدرنیته گریبان گیر جامعه ایرانی است. تأثیرات مدرنیته و کاهش نفوذ سنت ها از جمله عواملی است که شکل گیری سبک زندگی همباشی را در جامعه به دنبال داشته است؛ بنابراین می توان گفت تقابل بین سنت و مدرنیته موجب شکل گیری نگرش های مختلف، و پذیرش و رد این سبک زندگی شده است.
۲۶.

عوامل اجتماعی اثر گذار بر سلامت روان زنان در مقایسه با مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفاوت جنسیتی سلامت روان نابرابری در بهره مندی از منابع و فرصتها آسیب پذیری در سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۱۹
این پژوهش، با هدف شناسایی برخی عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت روان زنان و مردان انجام شده است. برای تحلیل موضوع از آراء آناندال (2013)، نظریه موس (2002) و نظریه آربر و توماس (2001) بهره گرفته شده است. به این منظور یک پژوهش میدانی به روش پیمایشی ترتیب داده شد و از بین زنان و مردان متأهل 20 تا 60 ساله ساکن شهر کرمان، بر اساس روش نمونه گیری سهمیه بندی نمونه ای 600 نفر انتخاب و با آن ها مصاحبه شد. نتایج به دست آمده نشان داد میانگین نمره سلامت روان مردان و زنان به ترتیب 5/23 و 6/20 است. بنابراین، نمره مردان به طور معناداری از نمره زنان بیشتر است. همچنین، میانگین نمره «نابرابری در بهره مندی از منابع و فرصت ها» برای زنان و مردان به ترتیب 6/73 و 8/54 است. نمره «آسیب پذیری مردان و زنان در سلامت به ترتیب 43 و 46 است. به این ترتیب می توان گفت زنان در مقایسه با مردان سلامت روان ضعیف تر، بهره مندی کم تر از منابع و فرصت ها و درجه آسیب پذیری بالاتری در سلامت را تجربه می کنند. تحلیل های آماری نشان داد «نابرابری در بهره مندی از منابع و فرصت ها» با ضریب 16/0- و «آسیب پذیری در سلامت» با ضریب 24/0- بر سلامت روان زنان تأثیر منفی و معناداری دارد. نابرابری های جنسیتی هم به طور مستقیم و هم از طریق افزایش آسیب پذیری در سلامت زنان اثر کاهنده بر سلامت روان آنان دارد. یافته ها حاکی از آن است که در نوع عوامل اجتماعی اثر گذار بر سلامت روان مردان و زنان تفاوت وجود دارد و تحلیل سلامت روان زنان مستلزم توجه به شرایط اجتماعی و تحلیل جنسیتی است.
۲۷.

مطالعه خرده فرهنگ هم باشی در کلان شهر تهران (شرایط، زمینه ها و پیامدها)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: همباشی ازدواج فردگرایی سبک زندگی خرده فرهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۹۹
در طی سالهای اخیر هنجارها و ارزشهای حاکم بر زندگی خانوادگی در سراسر جهان تغییر یافته است، جامعه ما نیز در این زمینه تحولات گسترده ای را تجربه کرده است ازجمله آنها می توان به شکل گیری خرده فرهنگ هم باشی در کلان شهر تهران اشاره کرد. این شیوه تعامل بین دو جنس شاید در ممالک دیگر امری عادی باشد، اما در جامعه ما به عنوان یک شوک فرهنگی در نظر گرفته می شود. این مقاله در پی مطالعه خرده فرهنگ هم باشی و برخی آثار آن در شهر تهران است. روش: این پژوهش با روش تحقیق کیفی و مصاحبه های عمیق در بین نمونه ای متشکل از 20 نفر از افرادی که تجربه زیسته هم باشی در شهر تهران را دارند به انجام رسیده است. یافته ها: مقوله ها و زیرمقوله های استخراج شده نشان داد که فردگرایی، بازاندیشی، تفاوت نسلی، فاصله بین بلوغ جنسی و بلوغ اقتصادی، هزینه-سود به عنوان شرایط علی، مهاجرت شغلی-تحصیلی، سبک زندگی، تقدس زدایی از ازدواج به عنوان شرایط زمینه ای، آشنایی با زندگی هم باشی افراد دیگر و تجربه دوستی با جنس مخالف به عنوان شرایط مداخله گر و بازتعریف نقشهای جنسیتی و اعتقاد به برابری در بین زوجهای هم باش به عنوان راهبردها (استراتژی) مشخص شده است. پیامدهای زندگی هم باشی بر اساس نتایج این پژوهش به دو دسته فردی و اجتماعی قابل تقسیم است. داغ ننگ، آسیب پذیری دختران، بی ثباتی در زندگی هم باشها به عنوان پیامدهای فردی، کاهش تعاملات اجتماعی، کاهش کارکرد خانواده به عنوان پیامدهای اجتماعی در نظر گرفته شده است. بحث: گرایش به سمت خرده فرهنگ هم باشی به موازات حرکت جامعه به سوی مدرنیته و گسترش ارتباطات و تحولات فرهنگی ناشی از آن بوده است و در افراد هم باش، دل بستگی و تعهدی که باید نسبت به ارزشهای پذیرفته شده در جامعه باشد کمرنگ شده است؛ بنابراین می توان گفت، رشد فردگرایی و عقلانیت در بین افراد جامعه، بازتولید نشدن ارزشهای نسل قبل در بین نسل جدید، بازاندیشگی در بین نسل جوان و... در کاهش اهمیت ازدواج و علاقه مندی به شیوه های جدید ارتباط بین زن و مرد تأثیرگذار است.
۲۸.

طرد اجتماعی در زندگی زنان فقیر شهری (مطالعه موردی: زنان فقیر شهری تحت پوشش کمیته امداد شهرستان ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان فقیر شهری طرد اجتماعی کمیته امداد امام خمینی گراندد تئوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۰
شواهد موجود نشان می دهد زنان فقیر شهری به شکل های گوناگونی از طرد اجتماعی رنج می برند. این مقاله در سطح خُرد و زندگی روزمره به جست وجوی ریشه های طرد اجتماعی در زندگی آن ها پرداخته و سعی کرده است بعضی از ابعاد این مسئله را روشن کند. روش تحقیق کیفی است و داده های تحقیق از مصاحبه های عمیق با 32 زن تحت پوشش کمیته امداد شهرستان ارومیه به دست آمده و نتایج با استفاده از رهیافت گراندد تئوری تحلیل شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد در زندگی این دسته از زنان، 5 مقوله عمده در شکل گیری طرد اجتماعی نقش دارد که عبارت اند از: «ضعف سرمایه فرهنگی»، «محدودیت های مادی»، «رویکرد منفی به فقرا»، «طرد ناشی از تجرد» و «حوادث منفی زندگی». دو مقوله عمده «اجتناب از ادغام اجتماعی» و «عواطف منفی» از پیامدهای این مسئله اند که باعث تقویت و تداوم این پدیده می شود. مقوله نهایی هسته، که در برگیرنده کل فرایند شکل گیری طرد اجتماعی است، با عنوان «شکست هنجار پیوند» مطرح شده است. در خصوص شیوه های ایجاد طرد اجتماعی، شکل های بسیار ظریفی از خوارسازی و محرومیت در زندگی زنان فقیر وجود دارد که با رویکردهای کمّی یا اقتصادی قابل شناسایی نیستند.
۲۹.

فرایند نوسازی بر ظهور مسائل جدید در خانواده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: خیانت خانوادگی فرآیند نوسازی مسائل خانواده مصرف نمایشی نگرش به طلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۵۳
مقدمه: نهاد خانواده به موجب مؤلفه های نوسازی، دچار تغییرات مهمی شده و این تغییرات، مسائلی را در برابر خانواده قرار داده است. پژوهش حاضر، تأثیر فرآیند نوسازی بر پیدایش مسائل جدید خانواده در استان مازندران را بررسی کرده است. روش: روش تحقیق، پیمایشی است. جامعه آماری را تمامی سرپرستان خانوار در مناطق شهری و روستایی تشکیل داده اند و حجم نمونه 400 نفر است که با روش نمونه گیری خوشهای انتخاب شده اند. یافته ها : در نقاط شهری، رابطه بین فرآیند نوسازی و نگرش به طلاق و خیانت خانوادگی معنی دار است، اما در نقاط روستایی این رابطه معنی دار نیست. همچنین، شاهد عدم ارتباط بین فرآیند نوسازی و اختلافات خانوادگی در نقاط شهری و روستایی هستیم. در مقابل، رابطه بین فرآیند نوسازی و مصرف نمایشی در نقاط شهری و روستایی، معنی دار است. بحث: طی چنددهه اخیر، نهاد خانواده متأثر از فرآیند نوسازی و پیامدهای آن در سطح فرد و جامعه، تغییرات مهمی را تجربه کرده و با مسائل جدیدی مواجه شده است که برخی از آنها معرف پیشرفت و رفاه و برخی دیگر مبین مسائل اجتماعی آسیب زایی اند که به مثابه عواملی بازدارنده از سرعت پیشرفت و توسعه در جامعه می کاهند.
۳۰.

مطالعه بسترهای اقدام به خودکشی در بین جوانان شهرستان ورامین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودکشی ترس از سوژگی و شکست بافت موزاییکی بی ثبات خیرمحدود ازدواج واپس گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۵۱
امروزه شهرستان ورامین با رشد فزاینده ای از حیث اقدام به خودکشی روبرو شده است. مطالعه حاضر باهدف مطالعه بسترهای اقدام به خودکشی انجام شده است. رویکرد تحقیق حاضر کیفی و از استراتژی داده بنیاد به منظور کدگذاری و تحلیل داده ها استفاده شده است. جامعه موردمطالعه کلیه جوانان اقدام کننده به خودکشی در شهر ورامین بودند که به مراکز اورژانس اجتماعی مراجعه کردند. نمونه گیری به صورت هدفمند و نظری انجام گرفت که بعد از مصاحبه عمیق فردی با هفده نفر اشباع نظری حاصل شد. اعتبار داده ها نیز از طریق بازبینی توسط متخصصان، بازبینی توسط مشارکت کنندگان و استنادپذیری حاصل شد. یافته ها نشان می دهد، پدیده محوری اقدام به خودکشی در بین جوانان موردمطالعه نابرابری زایا است. شرایط علی «نابسامانی مرزهای خانواده، ترس از سوژگی و نگاه ابزاری، خودپنداره شکاک، ازدواج واپس گرا و انسداد در تداوم بخشی به خود (عاملیت معنابخش) هستند. بسترها نیز خود را در قالب مقولاتی همچون «خیرمحدود، بافت موزاییکی بی ثبات، زنجیره های خویشاوندی/خانوادگی نامولد، فقر عاطفی و آگاهی محیطی محدود» نشان دادند. نتایج نشان می دهد که به منظور کاهش خودکشی در بین جوانان باید به ساماندهی فضاهای کنشی آن ها پرداخت تا خود را به مثابه عامل و هویت اثرگذار شناخته و در برابر شرایط نامطلوب مقاومت کنند.
۳۱.

تجربه زیسته دختران از ادراک مسائل و ویژگی های مرتبط با جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دخترانگی تجربه زیسته کلیشه جنسیتی تبعیض و جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۱۴
ادراک و تجربه از جنسیت به مثابه الگوی تثبیت شده می تواند بر کنش های اجتماعی و تربیتی افراد، نقش مهمی داشته باشد. این تحقیق به مطالعه تجربه-های زیسته دانش آموزان دختر از دخترانگی می پردازد. روش پژوهش، روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی است. نمونه مورد بررسی، هفده نفر از دانش آموزان دختر تهران است. تعداد نمونه های مورد بررسی بر اساس اصل اشباع نظری تعیین شد. روش جمع آوری داده ها، روش مصاحبه نیمه ساختاریافته است. روش تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون است. پس از جمع آوری داده ها، روایت های دانش آموزان از دخترانگی، کدگذاری و مقوله بندی شد. با بررسی مصاحبه ها، سه مضمون اصلی به دست آمده است که در مرحله تحلیل، 9 مقوله فرعی و 23 مفهوم به دست آمد. مضامین اصلی شامل ویژگی های دخترانه، مسائل دخترانه و عاملیت دخترانه می شود. همچنین مقوله های فرعی نیز شامل ویژگی انحصاری دخترها، تفاوت دختر و پسر، دختر خوب بودن، تبعیض جنسیتی، نگاه جنسیتی، کلیشه های جنسیتی، تغییر نگرش ها، نقش خانواده در مسائل و راهبردهای دخترانه می شود. بررسی تجربه های زیسته دختران نشان می دهد که هرچند نمونه های بررسی شده برخی از ویژگی های احساسی و رفتاری مرسوم دخترانگی را بازتولید می کنند، روایت های دانش آموزان از دخترانگی نشان می دهد که آنها به دلیل دختر بودن با محدودیت ها و محرومیت هایی در جامعه مواجه هستند. همچنین آنها در زندگی اجتماعی و روزمره، احساس بی عدالتی و تبعیض می کنند. دانش آموزان مورد بررسی از تصورات غلط اجتماعی که نسبت به دختران وجود دارد، ناراضی بوده، خواستار عاملیت و کنشگری بیشتر دختران در جامعه هستند.
۳۲.

تجربه زیسته دختران از ادراک مسائل و ویژگی های مرتبط با جنسیت

کلید واژه ها: دخترانگی تجربه زیسته کلیشه جنسیتی تبعیض و جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۴
ادراک و تجربه از جنسیت به مثابه الگوی تثبیت شده می تواند بر کنش های اجتماعی و تربیتی افراد، نقش مهمی داشته باشد. این تحقیق به مطالعه تجربه-های زیسته دانش آموزان دختر از دخترانگی می پردازد. روش پژوهش، روش کیفی و با رویکرد پدیدارشناسی است. نمونه مورد بررسی، هفده نفر از دانش آموزان دختر تهران است. تعداد نمونه های مورد بررسی بر اساس اصل اشباع نظری تعیین شد. روش جمع آوری داده ها، روش مصاحبه نیمه ساختاریافته است. روش تحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون است. پس از جمع آوری داده ها، روایت های دانش آموزان از دخترانگی، کدگذاری و مقوله بندی شد. با بررسی مصاحبه ها، سه مضمون اصلی به دست آمده است که در مرحله تحلیل، 9 مقوله فرعی و 23 مفهوم به دست آمد. مضامین اصلی شامل ویژگی های دخترانه، مسائل دخترانه و عاملیت دخترانه می شود. همچنین مقوله های فرعی نیز شامل ویژگی انحصاری دخترها، تفاوت دختر و پسر، دختر خوب بودن، تبعیض جنسیتی، نگاه جنسیتی، کلیشه های جنسیتی، تغییر نگرش ها، نقش خانواده در مسائل و راهبردهای دخترانه می شود. بررسی تجربه های زیسته دختران نشان می دهد که هرچند نمونه های بررسی شده برخی از ویژگی های احساسی و رفتاری مرسوم دخترانگی را بازتولید می کنند، روایت های دانش آموزان از دخترانگی نشان می دهد که آنها به دلیل دختر بودن با محدودیت ها و محرومیت هایی در جامعه مواجه هستند. همچنین آنها در زندگی اجتماعی و روزمره، احساس بی عدالتی و تبعیض می کنند. دانش آموزان مورد بررسی از تصورات غلط اجتماعی که نسبت به دختران وجود دارد، ناراضی بوده، خواستار عاملیت و کنشگری بیشتر دختران در جامعه هستند.
۳۳.

تجربه زیسته زنان بی خانمان معتاد شهر تهران از هویت اجتماعی (مطالعه پدیدارشناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان بی خانمان هویت پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
فقر و طرد اجتماعی از عوامل ظهور پدیده بی خانمانی است، اما ادراک این گروه از هویت خود از عوامل بنیادی است که تداوم حضور آن ها را در خیابان تضمین می کند و یا در به چالش کشیدن وضعیت موجود و بازگشت آن ها به منزل نقش مهمی دارد. ازاین رو در این پژوهش تجربه زیسته زنان بی خانمان از هویت مطالعه شده است. در این مقاله توصیف می شود که در ادراک زنان بی خانمان، هویت چگونه صورت بندی شده است؟ با استفاده از نظریات پدیدارشناسی و با کاربرد روش پدیدارشناسی تجربی، با 10 نفر از زنان بی خانمانی که به طور موقت در مددسرای نیلوفر آبی چیتگر حضور دارند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده و یافته ها، با استفاده از روش تجزیه وتحلیل کرسول و نرم افزار maxqda 10 تحلیل شده است. از مجموع واحدهای معنایی استخراج شده، چهار مقوله ساختاری «ادراک هویت پیشینی/ پسینی»، «تجربه زیسته از چاره اندیشی برای هویت»، «تجربه زن بودن در تلاقی با اعتیاد» و «درک دیگری از نهادهای حمایت گر» انتزاع شد. نتایج، شکاف بین هویت پیشینی و پسینی را آشکار می سازد و نشان می دهد زنان، نه به شکل منفعل بلکه صورت نمونه هایی فعال و خلاق با هویت مواجه می شوند و در تجربه آنان، ساختارهای شکل دهنده هویت انگ خورده که فاصله اجتماعی را شکل می دهد، مخفی مانده و امکان مقاومت و تغییر هویت از آنان سلب می شود. این نظام معنایی شکل گرفته از هویت، تداوم حضور زنان بی خانمان را در خیابان تضمین کند و نه بازگشت آن ها را به خانه. این تحقیق پیشنهاد می کند، سیاست های دیگری ساز که توسط نهادهای گوناگون و افراد، برضد هویت زنان بی خانمان عمل کند، موردبازنگری قرار گیرد.
۳۴.

تبیین جامعه شناختی خشونت زنان علیه مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خشونت خشونت زنان خشونت علیه مردان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۷
دیدگاه عمومی نسبت به خشونت خانوادگی، معمولاً خشونت توسط مردان علیه زنان یا سایر اعضای خانواده است اما گزارش ها در این زمینه مبیّن آن است که گاه مردان قربانی خشونت زنان می شوند. هدف اصلی این پژوهش تبیین جامعه شناختی خشونت زنان علیه مردان است. این پژوهش به شکل کیفی انجام شده و با روش گرندد تئوری داده ها مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه مورد مطالعه شامل مردان متأهل خشونت دیده شهر تهران است. شیوه انتخاب نمونه ها هدفمند بوده و حجم نمونه نیز طی پژوهش پس از مصاحبه دهم به اشباع رسید. تحلیل ها به وسیله سه نوع کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شده است. یافته های تحقیق عبارت اند از: شرایط زمینه ای اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- مسائل فرهنگی، 2- مسائل اجتماعی، 3- مسائل مالی، 4- شرایط شغلی و سازمانی، 5- مشکلات روحی و روانی در خانواده، 6- سابقه اعتیاد در خانواده، 7- آشنایی با مهارت های زندگی؛ عوامل مداخله گر اثرگذار بر راهبرد خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- تفاوت شخصیتی، 2- تفاوت فرهنگی، 3- تفاوت سنی، 4- تفاوت مسائل مالی، 5- تفاوت در نوع نیاز، 6- باورهای زناشویی، 7- باورهای جنسیتی؛ شرایط علّى اثرگذار بر خشونت زنان علیه مردان شامل: 1- روابط گسسته، 2- روابط درهم تنیده، 3- تجربیات نامناسب خانوادگی، 4- عوامل شغلی- سازمانی، 5- مشکلات ارتباطی در شغل، 6- عوامل اجتماعی، 7- عوامل فرهنگی؛ راهبردهای کنش و کنش متقابل عبارت اند از: 1- رفتارهای ارتباطی ناسالم 2-الگوی تعاملی تلافی جویانه 3- کمبود عشق و صمیمیت؛ پیامدها عبارت اند از: 1-آسیب های روانی 2- قدرت نداشتن مرد در خانواده 3- جدایی 4- رفتارهای پرخطر 5- آسیب دیدن فرزندان 6- تضعیف بنیان خانواده 7- نداشتن مدیریت مالی خانوار؛ نتایج تحقیق نشان دهنده وجود خشونت علیه مردان در خانواده است و تبعات این نوع از خشونت باعث تضعیف نهاد خانواده می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان