آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵

چکیده

میانکوه به طور قراردادی به بخشی از منطقه زاگرس مرتفع، یا بخش جنوبی زاگرس مرکزی، اطلاق می شود. با وجود مساحت ناچیز (680 کیلومترمربع) در یک محدوده کوهستانی، دو ریزچشم انداز متمایز با میانگین ارتفاع 1510 و 2601 متر از سطح دریا دارد که مناسب حرکت های فصلی و کوتاه مدت جوامع در دوران زمانی متفاوت، جهت دسترسی به منابع گوناگون در اقتصاد معیشتی است. مطالعه ویژگی استقرارهای عصر سنگ در این ارتفاعات در مراحل اولیه خود قرار دارد. به واسطه وجود رودخانه های دائمی و منابع قلوه سنگی رودخانه ای، این بخش می بایست از محل های اصلی رفت و آمد جوامع متحرک موستری (پلیئستوسن جدید) زاگرس محسوب شود. در پی پاسخ به این پرسش ها؛ 1) جایگاه فناوری ساخت مجموعه سنگی این منطقه در میان فرهنگ های شناخته شده زاگرس(؟) و 2) میزان شعاع حرکتی جوامع شکارگر-گردآورنده آن در هردو زیست بوم (؟)، سه فصل بررسی پیمایشی بین سال های 1388 تا 90 ه .ش.، انجام شده است که پژوهش حاضر به بخش کوچکی از تحلیل صنایع سنگی آن اختصاص دارد. نتایج اولیه از پراکنش محل های روباز (177 عدد) در هر دو زیست بوم از یک تا 36 دست ساخته حکایت دارد. به نظر می رسد این دو زیست بوم در طول حرکت های روزانه یا فصلی جوامع پلیئستوسن به خوبی مورداستفاده قرار گرفته اند. ترکیب کلی مجموعه سنگی آن را تراشه های به نسبت کوتاه و کوچک تشکیل می دهد که در آن، خراشنده ها بر سایر گونه ها غلبه دارند. در اینجا تأکید اصلی در فناوری ساخت، بر منابع قلوه سنگی خوب گرد شده محلی تحت تأثیر رودخانه های دائمی و منابع برجای موجود در ارتفاعات منطقه است که اغلب با استفاده از فناوری لوالوا به ابزار و برداشته های مختلف تبدیل شده اند. شکارگران-گردآورندگان میانکوه فنون ساخت و گونه های ابزاری مشابه با دیگر فرهنگ های موستری زاگرس را به کار برده اند، تنها در برخی دست ساخته های زیست بوم مرتفع از انواع سنگ های دیگر در کنار نوع غالب چرت/ فلینت و ازنظر گونه شناسی، از برداشته های بی قاعده با پرداخت نامنظم استفاده کرده اند. به نظر می رسد سنگ خام مورداستفاده از فواصل کمتر از 20 کیلومتر در طول چشم انداز هر دو زیست بوم تأمین شده است.

تبلیغات