شهرام محمدخانی

شهرام محمدخانی

مدرک تحصیلی: دانشیار، گروه روانشناسی بالینی دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۶۸ مورد.
۴۱.

مقایسه ی کارآمدی درمان های فراشناختی و شناختی-رفتاری در کاهش نشانه های اجبار شست و شو، اضطراب و افسردگی

کلید واژه ها: اختلال وسواسی - اجباری درمان فراشناختی درمان شناختی – رفتاری کارآمدی شست و شو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۲۸۷
مقدمه: با توجه به ماهیت پیچیده و نشانگان متنوع اختلال وسواسی-اجباری، درمان های متفاوتی برای این اختلال استفاده می شود. هدف : هدف پژوهش حاضر مقایسه کارآمدی دو درمان شناختی – رفتاری و فراشناختی در کاهش نشانه های اجبار شست و شو، اضطراب و افسردگی بود. روش : به این منظور 6 بیمار زن مبتلا به اختلال وسواسی – اجباری از نوع شست و شو بر اساس معیار تشخیصی و آماری SCID انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه درمان فراشناختی و شناختی – رفتاری قرار گرفتند. بیماران هر دو گروه به مدت 12 جلسه یک ساعته درمان های مربوط به خود را دریافت نمودند . ابزارهای پژوهش شامل نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب بک و نسخه ویراست شده پرسشنامه وسواس- اجبار ( OCI-R ) در چهار نوبت پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری اولیه و ثانویه توسط بیماران تکمیل شد و داده ها به دو صورت انفرادی و گروهی تحلیل گردید. در تحلیل انفرادی از شکل ها، تحلیل دیداری و اندازه اثر و در تحلیل گروهی داده ها از تحلیل واریانس با یک عامل بین گروهی (گروه های درمانی) و یک عامل درونی (زمان آزمون ها) استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی – رفتاری در کاهش نشانه های اجبار شست و شو کارآمدتر از درمان فراشناختی عمل کرده است. اما در کاهش اضطراب و افسردگی درمان فراشناختی قدرتمندتر بود. نتیجه گیری : با توجه به این نتایج به نظر می درمان فراشناختی برای بیماران مقاوم مناسب تر باشد. با این حال، نتیجه گیری قطعی در مورد کارآمدی این درمان ها نیازمند مطالعات بیشتری است .
۴۲.

بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری و درمان با متادون در کیفیت زندگی، مقابله با ولع و پریشانی روان شناختی افراد در حال پرهیز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی درمان شناختی - رفتاری ولع مصرف درمان با متادون پریشانی روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۲ تعداد دانلود : ۳۵۲
زمینه و هدف :اختلالات مصرف مواد، یکی از مهم ترین مسایل حوزه سلامت روانی به حساب می آید که می تواند برای افراد مبتلا و خانواده و جامعه ای که این افراد در آن زندگی می کنند، موجب پیامدهای زیانباری گردد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان با متادون و درمان شناختی- رفتاری بر کیفیت زندگی، مقابله با ولع و پریشانی روان شناختی افراد در حال پرهیز از مواد مخدر بود. مواد و روش ها:پژوهش در چارچوب طرح های تجربی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه اجرا شد. بر اساس ملاک های ورود به پژوهش، ۴ نفر با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه متادون درمانی و درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند. افراد تحت درمان با متادون مطابق با تجویز پزشک، درمان خویش را دریافت نمودند و افراد گروه شناخت درمانی، تحت ۱۲ جلسه درمان شناختی- رفتاری اعتیاد قرار گرفتند. تمامی آزمودنی ها در فواصل معین پرسش نامه های کیفیت زندگی، عقاید وسوسه انگیز، پرسش نامه افسردگی Beck (Beck Depression Inventory یا BDI) و پرسش نامه اضطراب Beck (Beck Anxiety Inventor یا BAI) را تکمیل نمودند. یافته ها:با در نظر گرفتن بازبینی دیداری نمودارها، اندازه اثر، شاخص های بهبودی و کاهش نمرات، درمان شناختی- رفتاری در افزایش کیفیت زندگی (اندازه اثر 9/0- در برابر 62/0-) و کاهش علایم افسردگی (اندازه اثر 92/0 در برابر 78/0) مؤثرتر از درمان با متادون بود، اما هر دو روش درمانی در کاهش ولع (اندازه اثر 84/0 در برابر 74/0) و علایم اضطراب (اندازه اثر 86/0 در برابر 87/0) به یک اندازه مؤثر به دست آمد. نتیجه گیری:درمان شناختی- رفتاری از طریق اصلاح چارچوب تفکر موجب کاهش پریشانی های روان شناختی و ولع مصرف و همچنین، بهبود کیفیت زندگی می گردد.
۴۳.

مروری بر عوامل فیزیولوژی و شناختی مرتبط با اعتیاد .

کلید واژه ها: اعتیاد عوامل شناختی عوامل فیزیولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷۴ تعداد دانلود : ۷۷۰
در سال های اخیر مصرف مواد، یکی از جدی ترین معضلات بشری و از پیچیده ترین پدیده های انسانی است. به طوری که سوءمصرف مواد و اعتیاد، امروزه به یکی از دغدغه های بزرگ جوامع بشری تبدیل شده است. این پدیده خانمان سوزآثار مخرب جسمانی، روانی، خانوادگی، شغلی، مالی و اخلاقی را به دنبال دارد. با توجه به مشکلات زیاد و گسترده حاصل از اعتیاد، پیشگیری از این معضل الزامی است. با توجه به هزینه های بسیار بالای مبارزه با مواد مخدر، درمان و نگهداری معتادان و همچنین میزان عود بالا پس از درمان، به نظر می رسد پیشگیری از سوءمصرف مواد بسیار مقرون به صرفه و کارآمدتر باشد. پیشگیری از این مشکل، مستلزم شناسایی عوامل خطر و عوامل محافظت کننده در برابر وابستگی به مواد است. در طی سال های گذشته، پژوهش های متعددی در ایران در زمینه سبب شناسی و پیشگیری از مصرف مواد انجام شده اند. این پژوهش ها طیف گسترده ای از عوامل مرتبط با مصرف مواد مخدر از جمله عوامل شناختی و فیزیولوژی را مورد بررسی قرار داده اند. به منظور برنامه ریزی برای ارتقای فعالیت های پژوهشی آینده، ارزیابی و دسته بندی نتایج تولید شده علمی در دهه های گذشته ضروری است. در این مقاله مروری، سعی شده است تا عوامل شناختی و فیزیولوژی مرتبط با اعتیاد که در 20 سال اخیر در پژوهش های ایران به دست آمده است، جمع آوری شود. این مطالعه به مسئولین، متخصصان و درمانگران چشم اندازی جهت شناسایی عوامل تهدید کننده و مستعد کننده و در صورت لزوم انجام مداخلات متناسب را پیشنهاد می کند.
۴۴.

عوامل خانوادگی و شخصیتی مرتبط با اعتیاد

کلید واژه ها: خانواده اعتیاد شخصیت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۸۷۵ تعداد دانلود : ۵۶۴
سوءمصرف مواد به عنوان یکی از جدی ترین معضلات اجتماعی در ایران بوده و زمینه ساز بسیاری از آسیب ها و انحرافات اجتماعی است. این پدیده ی خانمان سوز یک اختلال عود کننده ی مزمن است و تخریب های پیوسته ای که ایجاد می کند، تمام گستره ی زندگی فرد شامل روابط زناشویی، شغل و تحصیل را تحت تأثیر قرار می دهد. اعتیاد پیامدهای نامطلوب اجتماعی و همچنین از بین رفتن سرمایه های انسانی جوان و مغزهای متفکر را به دنبال دارد. به طوری که مصرف مواد یکی از موانع جدی در توسعه جوامع است. با توجه به تأثیرات مخرب این اختلال در زندگی فردی و خانوادگی افراد، لزوم شناسایی عوامل زیرساز و به پیرو آن تمهید روش های درمانی مؤثر بیش از پیش آشکار می گردد. تحقیقات مختلفی نشان داده اند که عوامل شخصیتی و خانوادگی، دو مؤلفه ی مهم از عوامل مستعد کننده در گرایش به اعتیاد هستند. بنابراین در این پژوهش به گردآوری عوامل شخصیتی و خانوادگی مستعدکننده فرد در برابر اعتیاد پرداخته شده است. قطعاً آگاهی از این عوامل پیش بین، در انتخاب زمان مناسب مداخلات درمانی اثرگذار خواهد بود. همچنین توجه به خانواده و آموزش و آگاهی بخشی به خانواده ها بیش از پیش ضرورت دارد.
۴۵.

نقش واسطه ای آمیختگی شناختی در تبیین ارتباط بین بی نظمی هیجانی با اضطراب و افسردگی: یک عامل فراتشخیصی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: آمیختگی شناختی بی نظمی هیجانی اضطراب افسردگی نقش واسطه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۱ تعداد دانلود : ۴۶۲
هدف : هدف پژوهش حاضر تبین نقش واسطه ای آمیختگی شناختی در تبیین ارتباط بین بی نظمی هیجانی با اضطراب و افسردگی بود . روش : در پژوهش حاضر 543 دانشجوی دانشگاه تهران به پرسشنامه آمیختگی شناختی ( CFQ )، مقیاس مشکل در تنظیم هیجان ( DERS )، پرسشنامه اضطراب بک ( BAI ) و پرسشنامه افسردگی بک-نسخه دوم ( BDI-II ) پاسخ دادند. تجزیه وتحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی انجام شد . یافته ها : تمام متغیرهای پژوهش به طور معنی داری با هم رابطه داشتند (001/0 p< ). تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی نشان داد که آمیختگی شناختی نقش واسطه ی کامل در ارتباط بین متغیر بی نظمی هیجانی با شدت اضطراب (001/0> p ، 84/0= ß) و شدت افسردگی (001/0> p ، 79/0= ß) ایفا می کند و نتایج آزمون سوبل هم این نقش واسطه ای آمیختگی شناختی را برای اضطراب (001/0> p ، 35/6= z ) و افسردگی (001/0> p ، 11/5= z ) تأیید کرد . نتیجه گیری : آمیختگی شناختی یک متغیر واسطه ای در رابطه بین بی نظمی هیجانی با اضطراب و افسردگی محسوب می شود و با کنترل این متغیر، ارتباط بین بی نظمی هیجانی با اضطراب (05/0< p ، 09/0= ß) و افسردگی (05/0< p ، 07/0= ß) معنادار نیست .
۴۶.

پیش بینی علایم وسواسی براساس باورهای فراشناختی، مسئولیت پذیری و پرخاشگری نهفته در دانشجویان

کلید واژه ها: اختلال وسواس فکری - عملی باورهای فراشناختی مسئولیت پذیری پرخاشگری نهفته دوسوگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۲۴۲
مقدمه : با توجّه به ماهیت پیچیده و ناهمگون اختلال وسواس فکری- عملی( OCD ) نمی توان با اتکا به یک نظریه امیدوار به تبیین این اختلال بود. هدف: لذا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی OCD براساس سه متغیر پرخاشگری نهفته، باورهای فراشناختی و مسئولیت پذیری انجام شده است. روش : نمونه پژوهش شامل 158 نفر از دانشجویان دانشگاه خوارزمی(شامل 100 دختر و 58 پسر) بود که بصورت در دسترس انتخاب و به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های وسواس سنج مادزلی، پرسشنامه باورهای فراشناختی، مسئولیت پذیری و نگرش ها و رفتارهای بین فردی موریتز و مسئولیت پذیری سالکووسکیس استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها، از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین، متغیر فراشناختی کنترل ناپذیری بهترین پیش بینی کننده ی علایم وسواسی است . در مرحله ی بعد متغیر نگرانی- مسئولیت پذیری بیشترین توان پیش بینی کنندگی را داشت؛ نتیجه گیری : بنابراین بنظر می رسد که از بین سه مدل تبیین OCD ، مدل فراشناختی بیشترین توان پیش بینی نشانگان وسواسی را دارد و این یافته در کاربردهای درمانی می تواند مدنظر قرار گیرد.
۴۷.

علایم وسواسی-اجباری، باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر در جمعیت غیربالینی

کلید واژه ها: اختلال وسواسی - اجباری باورهای فراشناختی راهبردهای کنترل فکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۳۵۵
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی OCD براساس متغیرهای باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر انجام شده است. روش: نمونه ای شامل 433 نفر از شهروندان شهرستان اشنویه (شامل 176 زن و 257 مرد) بود که بصورت در دسترس انتخاب و به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های وسواس سنج مادزلی (MOCI)، باورهای فراشناختی ولز (MSQ-30) و راهبردهای کنترل فکر (TCQ) استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها، از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر با علایم وسواسی رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. از میان خرده مقیاس ها، کنترل ناپذیری و خطر، تنبیه، نگرانی و اطمینان شناختی به ترتیب بهترین پیش بینی کننده های علایم وسواسی بودند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش با تایید نقش باورهای فراشناختی و کنترل فکر در علایم وسواسی، می تواند تغییر و اصلاح باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل ناسازگارانه را به منظور کنترل علایم این اختلال توجیه کند.
۴۸.

اثربخشی آموزش توانمندسازی روانی- اجتماعی بر نگرش شناختی و عاطفی نوجوانان به مصرف موادمخدر(نیروی انتظامی بخش مبارزه با مواد مخ)

کلید واژه ها: توانمند سازی روانی اجتماعی نگرش به مصرف مواد پیشگیری از سوء مصرف مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶ تعداد دانلود : ۸۲
مقدمه: مصرف مواد مخدر در نوجوانان یکی از مهمترین چالش های بهداشت روانی در سراسر دنیاست. پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش آموزش توانمندسازی روانی اجتماعی بر نگرش دانش آموزان نسبت به مصرف مواد مخدر انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان سال اول دبیرستان های شهرستان ملارد، در سال تحصیلی90- 1389 بودند. نمونه آماری 380 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه مورد آموزش قرار گرفتند. نگرش دانش آموزان توسط ابزار "نگرش سنج دانش آموزان نسبت به مواد مخدر" مورد استفاده قرار گرفت و داده های آماری با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش توانمند سازی روانی اجتماعی توانسته است نگرش دانش آموزان گروه آزمایش را به طور معناداری تحت تأثیر قرار دهد. از طرف دیگر میزان اثربخشی این آموزش بر دانش آموزان دختر و پسر متفاوت نبود. بحث: آموزش توانمند سازی روانی اجتماعی بر افزایش نگرش منفی دانش آموزان نسبت به مصرف موادمخدر موثر است. با توجه به اثربخشی عامل جنسیت در نگرش به مصرف مواد مخدر، لازم است در اجرای مداخلات به تفاوت های اولیه دو جنس در نگرش به مواد توجه داشت.
۴۹.

پیش بینی کننده های شناختی و فراشناختی اضطراب در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب نوجوانان باورهای فراشناختی راهبردهای کنترل فکر فرا نگرانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری فراشناخت
تعداد بازدید : ۱۱۹۰ تعداد دانلود : ۵۸۴
مقدمه: اختلالات اضطرابی شایع ترین اختلال در میان نوجوانان هستند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی روابط ساختاری بین متغیرهای باورهای فراشناختی، فرا نگرانی، راهبردهای کنترل فکر و اضطراب بر اساس مدل فراشناختی اضطراب و نگرانی (ولز، 1995، 1997) در جمعیت نوجوانان بود روش : طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر و پسر سال اول، دوم و سوم دبیرستان شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 91-90 بود. نمونه آماری شامل 391 دانش آموز بود، برای انتخاب این نمونه از روش نمونه برداری چند مرحله ای استفاده شد که از میان نواحی مختلف آموزش و پرورش شهر کرمانشاه انتخاب شدند. در این پژوهش کلیه آزمودنی ها در دامنه سنی 13 تا 19 قرار داشتند و پرسشنامه های باورهای فراشناختی کودکان (MCQ-C)، پرسشنامه ی فرا نگرانی (MWQ)، پرسشنامه کنترل فکر (TCQ) و سیاهه اضطراب صفت- حالت (STAI) را تکمیل کردند. یافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل مسیر و کواریانس نشان داد که با اندک تغییراتی در مدل پیشنهادی اولیه، مدل نهایی برازش خوبی دارد. بر اساس مدل نهایی باورهای فراشناختی منفی، باورهای خرافه، تنبیه و مسئولیت، فرا نگرانی به طور مستقیم با اضطراب رابطه دارند. همچنین دو راهبرد کنترل فکر توجه برگردانی و تنبیه در رابطه ی بین باورهای فراشناختی منفی، نظارت شناختی، باورهای خرافه، تنبیه و مسئولیت، فرا نگرانی و علائم اضطراب در نوجوانان میانجی گری می کنند. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، پژوهش حاضر از مدل فراشناخت اضطراب و نگرانی حمایت می کند و نشان می دهد باورهایی که افراد در مورد پردازش افکارشان دارند و راهبردهایی که برای کنترل شناخت هایشان به کار می برند، نقش مهمی در شروع و تداوم اضطراب دارد. بنابراین، تغییر باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر ناسازگارانه که افراد برای کنترل افکار ناخواسته شان استفاده می کنند، می تواند در پیشگیری از تشدید و تداوم اضطراب مفید باشد.
۵۰.

اثربخشی آموزش مهارتهای تنظیم هیجانی در کارکردهای اجرایی و راهبردهای تنظیم هیجانی در نوجوانان در معرض خطر

کلید واژه ها: تنظیم هیجانی کارکرد اجرایی نوجوانان در معرض خطر رفتاردرمانی دیالکتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۸ تعداد دانلود : ۵۴۲
مقدمه: مشکلات تنظیم هیجان می تواند باعث بروز اختلالات عمده در کودکان و نوجوانان شود. از آنجایی که بدتنظیمی هیجانی نقش عمده ای در مشکلات درون ریزی و برون ریزی شده ی کودکان و نوجوانان دارد، از این رو دوره نوجوانی فرصت مهم برای تغییرات در تجارب عاطفی، تنظیم هیجانی و همچنین افزایش آسیب های روانی و تغییرات فراگیر در روابط اجتماعی است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های تنظیم هیجانی در بهبود کارکردهای اجرایی و راهبردهای تنظیم هیجانی نوجوانان در معرض خطر است. روش: روش پژوهش از نوع آزمایشی است که از پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. 24 نوجوان دختر از مناطق پرخطر شهر تهران به شیوه انتخاب در دسترس به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش، برنامه ی آموزش مهارت های تنظیم هیجانی براساس مدل رفتاردرمانی دیالکتیک که از راهنمای درمان لینهان اقتباس شده بود را به مدت 8 جلسه ی گروهی دریافت کردند، درحالی که گروه کنترل تا پایان اجرای طرح هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. یافته ها: آموزش مهارت های تنظیم هیجانی باعث افزایش نمرات راهبردهای سازگارانه و کاهش نمرات راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجانی شد. همچنین در متغیر کارکرد اجرایی باعث افزایش تعداد کوشش های صحیح و طبقات تکمیل شده نسبت به گروه کنترل شد. نتیجه گیری: آموزش مهارت های تنظیم هیجانی می تواند در تعدیل و اصلاح واکنش های هیجانی نوجوانان موثر باشد و همچنین بر فرایندهای شناختی درگیر نیز تأثیر بگذارد.
۵۱.

اثر آموزش گروهی تکنیک آموزش توجه بر اضطراب، توجه معطوف به خود و فرانگرانی های نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی

کلید واژه ها: نوجوان اضطراب اجتماعی فرانگرانی تکنیک آموزش توجه توجه معطوف به خود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۴ تعداد دانلود : ۴۵۰
مطالعه ی حاضر با هدف بررسی اثر تکنیک آموزش توجه بر اضطراب، توجه معطوف به خود و فراشناخت ها در نوجوانان دارای اضطراب اجتماعی انجام شد. از بین 200 شرکت کننده، 34 شرکت کننده با توجه به نمره ای که در پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی، افسردگی بک و مصاحبه ی ساختار یافته بر اساس DSM-IV-TR کسب کردند، غربال شده و در نهایت 16 شرکت کننده با نمره ی بالا در مقیاس توجه معطوف به خود، پرسشنامه ی فراشناخت و پس از ارائه ی مطلبی در مقابل دو بزرگسال (غربال دوم)، انتخاب شدند. شرکت کننده ها به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه تکنیک آموزش توجه دریافت کرد. بعد از جلسه ی چهارم، جلسه ی هشتم و 1 ماه بعد از آموزش هر دو گروه به مقیاس توجه معطوف به خود، پرسشنامه ی فراشناخت، مقیاس سندرم شناختی- توجهی و پرسشنامه ی اضطراب اجتماعی پاسخ دادند. طبق نتایج حاصل از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، گروه آزمایش کاهش معناداری در توجه معطوف به خود، باورهای فراشناختی مثبت و منفی، نظارت شناختی، سندرم شناختی- توجهی و اضطراب اجتماعی نشان دادند. بر اساس نتایج این مطالعه، اضطراب می تواند از طریق دستکاری توجه بدون به کارگیری تکنیک های شناختی- رفتاری به طور دیرپایی اصلاح شود؛ با این حال تصمیم گیری قطعی مطالعات بیشتری را می طلبد.
۵۲.

تأثیر آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک در وسوسه ی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد: مطالعه ی تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوء مصرف مواد وسوسه نظم جویی هیجان رفتار درمانی دیالکتیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان هیجان مثبت و منفی
تعداد بازدید : ۲۰۳۴ تعداد دانلود : ۹۱۰
چکیده مقدمه: در فرایند درمان و پیشگیری از بازگشت اعتیاد، حالت های هیجانی منفی و مثبت، و وسوسه از مهم ترین عوامل خطر بازگشت می باشد. هدف مطالعه ی حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک در کاهش وسوسه ی افراد مبتلا به سوء مصرف مواد بود. روش: پژوهش در چارچوب طرح های تجربی تک آزمودنی با استفاده از طرح خطوط پایه چندگانه ی پلکانی اجرا شد. بر اساس میزان تمایل به شرکت در مطالعه، مصاحبه ی تشخیصی ساختار یافته و ملاک های ورود، از میان بیماران مرد مبتلا به سوء مصرف مواد، سه نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. هر سه آزمودنی به صورت انفرادی در خلال ده جلسه تحت آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک قرار گرفتند. به منظور سنجش وسوسه از نسخه ی فارسی پرسشنامه ی عقاید وسوسه انگیز (بک، 1993) استفاده شد. یافته ها: آموزش مهارت نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک به آزمودنی های پژوهش موجب کاهش چشم گیر نمرات وسوسه در مقیاس عقاید وسوسه انگیز شد، به طوری که نمرات در طی ده جلسه ی مداخله ی آموزشی کاهش قابل توجهی نسبت به نمرات خط پایه داشتند. بازبینی دیداری نمودارهای اثربخشی و اندازه ی ضریب تأثیر نیز بیانگر کاهش معنادار و قابل توجّه شدت وسوسه ی آزمودنی ها بود. نتیجه گیری: آزمودنی های مداخلات آموزشی نظم جویی هیجان مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک می تواند در انتخاب راهبردهای مقابله ای با وسوسه مؤثر واقع شود و تلویحات کاربردی مطلوبی در زمینه درمان و پیشگیری از بازگشت سوء مصرف مواد دارد.
۵۳.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری و درمان نگهدارنده با متادون در تغییر باورهای مرتبط با مواد و پیشگیری از عود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی- رفتاری سوءمصرف مواد درمان نگهدارنده با متادون باورهای مرتبط با مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۷ تعداد دانلود : ۷۹۰
پژوهش حاضر با هدف مقایسهی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری و درمان نگهدارنده با متادون در تغییر باورهای مرتبط با مواد در افراد مبتلا به اختلال سوء مصرف مواد انجام شده است. روش: پژوهش حاضر یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود که در آن 30 نفر از افراد سوءمصرف کننده مراجعه کننده به مراکز درمانی ترک اعتیاد انتخاب و در سه گروه درمان شناختی-رفتاری، درمان نگهدارنده با متادون و گروه گواه گمارده شدند. شرکت کنندگان هر سه گروه قبل و پس از پایان مداخله پرسشنامه باورهای مرتبط با مواد را تکمیل کردند. یافته ها: نتیجهی پژوهش حاضر نشان داد که شرکت در هر دو گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه باعث تغییر معنادار باورها نسبت به مواد شد. نتیجه گیری: درمان شناختی-رفتاری با ایجاد تغییر در متغیرهای شناختی میانجی مصرف مواد مانند باورهای مرتبط با مواد خطر بازگشت به مصرف مواد را کاهش میدهد. بنابراین با توجه به این یافته ها برنامه های درمان سوءمصرف مواد باید این نوع متغیرهای میانجی را هدف قرار دهند.
۵۶.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری مبتنی بر مهارت های مقابله ای و نگه دارنده درمان با متادون در بهبود راهبردهای تنظیم هیجان و پیشگیری از عود

کلید واژه ها: سوء مصرف مواد تنظیم هیجان گروه درمانی شناختی-رفتاری درمان با متادون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۱۲ تعداد دانلود : ۷۳۲
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی میزان اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری مبتنی بر مهارت های مقابله ای و درمان نگه دارنده با متادون در بهبود راهبردهای تنظیم هیجان و پیشگیری از عود به مصرف مواد انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک طرح شبه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. برای نمونه گیری 45 نفر از افراد سوء مصرف کننده ی مراجعه کننده به مراکز درمانی ترک اعتیاد انتخاب و بطور تصادفی در سه گروه درمان شناختی-رفتاری، درمان نگه دارنده با متادون و گروه گواه گمارده شدند. شرکت کنندگان هر سه گروه قبل و پس از پایان مداخله پرسش نامه ی هوش هیجانی را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری در مقایسه با درمان نگه دارنده با متادون و گروه کنترل به بهبود معنادار تنظیم هیجان افراد مصرف کننده ی مواد منجر شد، ولی تفاوت معناداری بین گروه درمان نگه-دارنده با متادون و گروه کنترل مشاهده نشد. همچنین میزان عود به مصرف مواد در افراد شرکت کننده در گروه درمان شناختی-رفتاری نسبت به گروه درمان نگه دارنده با متادون و گروه کنترل به طور معناداری کمتر بود ولی تفاوت معناداری بین گروه دارودرمانی و گروه کنترل مشاهده نشد. نتیجه گیری: درمان شناختی- رفتاری درمان مؤثری است که می تواند متغیرهای رفتاری و شناختی مرتبط با سوء مصرف مواد مانند راهبردهای تنظیم هیجانی را تغییر دهد. بنابراین با توجه به این یافته ها، برنامه های درمان سوء مصرف مواد باید این متغیرهای میانجی مصرف را هدف قرار دهند.
۵۷.

مقایسه سبک های مدارا با استرس و سطح امیدواری بین اعضای انجمن معتادان گمنام و معتادان تحت درمان نگهدارنده متادون

۵۸.

مدل روابط علّی هیجان منفی، باورهای مرکزی، باورهای مرتبط با مواد، عقاید وسوسه انگیز و تنظیم هیجان با بازگشت به مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هیجان منفی تنظیم هیجان وسوسه باورهای مرکزی باورهای مرتبط با مواد بازگشت به مصرف مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹۲ تعداد دانلود : ۱۱۷۳
پژوهش حاضر به منظور بررسی روابط مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای شناختی باورهای بنیادی، باورهای مرتبط با مواد، عقاید وسوسه انگیز، هیجان منفی و توانایی تنظیم هیجان با برگشت به مصرف مواد در قالب یک مدل علّی انجام شد. 300 نفر از معـتادان خود مـعرف به مراکز درمان اعـتیاد شهرستان جـهرم از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از مقیاس های نگرش ناکارآمد، باورهای مرتبط با مواد، پرسشنامه افسردگی- اضطراب- استرس، پرسشنامه ی عقاید وسوسه انگیز، و خرده مقیاس تنظیم هیجان پرسشنامه هوش هیجانی شات مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که مدل فرضی بازگشت به مصرف مواد از برازش مناسبی برخوردار است و واریانس معناداری از بازگشت به مصرف مواد را تبیین میکند. بر اساس این مدل، مجموعه ای از متغیرهای شناختی شامل باورهای مرکزی، عقاید مرتبط با مواد و عقاید وسوسه انگیز و راهـبردهای تنـظیم هیجان در رابـطه ی بین هیجان های منفی و بازگشت بـه مـصرف مواد میانجی گری میکنند. استفاده از تکنیک های شناختی رفتاری برای شناسایی و تغییر باورهای مرکزی، باورهای مرتبط با مواد و آموزش راهبردهای انطباقی مقابله با وسوسه و تنظیم هیجان، باید بخش مهم برنامه ی درمان سوء مصرف مواد باشد.
۵۹.

مدل روابط علی عوامل خانوادگی، محیطی و فردی در مصرف مواد در میان نوجوانان در روستاهای شهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرخاشگری نوجوان عزت نفس مصرف مواد همسالان منحرف طرد والدینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸۷ تعداد دانلود : ۱۲۳۲
مصرف مواد در نوجوانان یکی از مهم ترین چالش های بهداشتی و روانی- اجتماعی جوامع می باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل علی روابط عوامل والدینی، همسالان، سبک مقابله، عزت نفس و پرخاشگری (عوامل خانوادگی، محیطی و فردی) با مصرف مواد در میان نوجوانان در روستاهای شهر کرج انجام شده است. شرکت کنندگان پژوهش شامل 447 نفر (239 دختر و 208 پسر) از نوجوانان مقطع متوسطه ی بخش مرکزی کرج در سه دهستان گرمدره، محمدآباد و کمال آباد تشکیل می دهد که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل خرده مقیاس های پیوند عاطفی با والدین و وضعیت گروه همسالانِ پرسشنامه ی عوامل خطرساز و حفاظت کننده ی مصرف مواد (RAPI)، پرسشنامه ی رفتارهای پرخطر، پرسشنامه ی پرخاشگری (AQ)، مقیاس عزت نفس روزنبرگ و پرسشنامه ی سبک مقابله با فشار روانی (CISS) بودند. از روش تحلیل مسیر برای ارزیابی مدل علی برگرفته از مدل یادگیری اجتماعی مصرف مواد توسط نوجوان (سیمون و رابرتسون، 1989) استفاده شد. بر اساس شاخص های نیکویی برازش (عدم معناداری خی دو، پایین بودن خطا و...) با کنترل کردن مفروضه ی ثابت ماندن واریانس مانده ها، مدل پیشنهادی از برازش کامل برخوردار بود. طبق این نتایج، متغیرهای ارتباط با همسالان منحرف و پرخاشگری رابطه ی مستقیم و طرد والدینی رابطه ی غیرمستقیم با مصرف مواد داشتند. هم چنین طرد والدینی با پرخاشگری، عزت نفس و ارتباط با همسالان منحرف رابطه ی مستقیم داشت. داشتن ارتباط با همسالان منحرف و پرخاشگری علاوه بر رابطه ی مستقیم با مصرف مواد در نوجوانان، نقش میانجی نیز در رابطه ی طرد والدینی و مصرف مواد داشتند. عوامل خطرساز خانوادگی مانند طرد والدینی، پرخاشگری و ارتباط با همسالان منحرف از مهم ترین متغیرهای پیش بینی کننده ی مصرف مواد در نوجوانان می باشند. از این رو طراحی مداخلات پیشگیرانه برای بهبود روابط نوجوانان با همسالان سالم و تقویت پیوند عاطفی نوجوان با والدین و کاهش رفتارهای پرخاشگرانه ی نوجوانان می تواند مصرف مواد را در آنان کاهش داده و جلوگیری کند.
۶۰.

رابطه باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر با اضطراب صفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب صفت باور فراشناختی راهبرد کنترل فکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۲ تعداد دانلود : ۵۶۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر با اضطراب صفت انجام شد. نمونه ای شامل 226 دانشجو (105 پسر، 121 دختر) از دانشگاه تربیت معلم به پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCQ-39)، پرسشنامه کنترل فکر (TCQ) و پرسشنامه اضطراب حالت- صفت (STAI) پاسخ دادند. نتایج پژوهش نشان داد که بین باورهای فراشناختی و راهبردهای کنترل فکر و اضطراب صفت، همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. از میان زیرمقیاس های باورهای فراشناختی، باورهای مربوط به کنترل ناپذیری و خطر افکار، اطمینان شناختی و نیاز به کنترل افکار با اضطراب صفت رابطه معنادار داشتند. همچنین راهبردهای توجه برگردانی، تنبیه، ارزیابی مجدد و نگرانی از زیرمقیاس های راهبردهای کنترل فکر با اضطراب صفت، رابطه مثبت معنادار داشتند. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون، باورهای فراشناختی مربوط به کنترل ناپذیری و خطر افکار و اطمینان شناختی و راهبردهای توجه برگردانی و ارزیابی مجدد، 51 درصد از واریانس اضطراب صفت را در دانشجویان مورد مطالعه تبیین کردند. این یافته ها با حمایت از مدل فراشناختی اضطراب نشان می دهند که تغییر باورهای فراشناختی منفی و راهبردهای ناسازگار کنترل فکر، می تواند در کاهش اضطراب مفید واقع شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان