حسین شاره

حسین شاره

سمت: دانشجوی دکترا
مدرک تحصیلی: دکترای روانشناسی بالینی، دانشیار، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۵ مورد از کل ۳۵ مورد.
۲۱.

حمایت اجتماعی، مسئولیت پذیری و اهمالکاری شغلی: نقش میانجی گرانه ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: نیاز حمایت اجتماعی مسئولیت پذیری اهمالکاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۸ تعداد دانلود : ۴۰۵
اهداف پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گرانه ارضای نیازهای بنیادین روان شناختی در رابطه بین حمایت اجتماعی و مسئولیت پذیری با اهمال کاری شغلی مشاوران مدارس انجام شد. مواد و روش   ه ا روش این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است. تمام مشاوران مدارس شهر سبزوار به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش پرسش نامه حمایت اجتماعی واکس و همکاران، پرسش نامه اهمال کاری شغلی تاکمن، خرده مقیاس مسئولیت پذیری پرسش نامه روان شناختی کالیفرنیا و پرسش نامه ارضای نیازهای بنیادی در روابط بودند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS نسخه 23 و AMOS نسخه 22 و به روش تحلیل معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته   ها بین مؤلفه های حمایت اجتماعی با اهمال کاری شغلی رابطه منفی معنی داری وجود دارد (05/0 >P ). نقش میانجی گرانه نیازهای بنیادین روان شناختی در رابطه بین حمایت اجتماعی با اهمال کاری شغلی تأیید شد (05/0 >P )، ولی نقش میانجی گرانه نیازهای بنیادین روان شناختی در رابطه بین مسئولیت پذیری با اهمال کاری شغلی تأیید نشد. نتیجه   گیری نیازهای بنیادین روان شناختی نقش میانجی گرانه معنی داری در رابطه بین حمایت اجتماعی با اهمال کاری شغلی مشاوران ایفا می کند.
۲۲.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر معنای زندگی، تحمل پریشانی هیجانی و خودکارآمدی درد در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد معنای زندگی تحمل پریشانی خودکارآمدی مولتیپل اسکلروزیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۳۴۶
مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری التهابی است که عوارض جسمانی و روانشناختی متعددی را به همراه دارد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی برپذیرش و تعهد بر معنای زندگی، تحمل پریشانی هیجانی و خودکارآمدی درد در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر با استفاده از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. از بین اعضای انجمن مولتیپل اسکلروزیس شهرستان قوچان در سال 1397، 20 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل روند عادی جلسه های انجمن MS را می گذراندند. پرسشنامه های معنای زندگی، تحمل پریشانی و خود کارآمدی درد در پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در متغیرهای معنای زندگی و مولفه های آن (وجود معنای زندگی و جست و جوی معنای زندگی )، تحمل پریشانی هیجانی و خرده مقیاس هایش (تحمل ،جذب ،ارزیابی وتنظیم) و خودکارآمدی درد (0/05>p) بهبود معنادار داشتند. بحث و نتیجه گیری: درمان مبتنی برپذیرش و تعهد منجر به بهبود معنی دار معنای زندگی، تحمل پریشانی هیجانی و خودکارآمدی درد در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می شود.
۲۳.

واکاوی پدیده افسردگی در شعر عبدالله بردونی بر مبنای آزمون (MMPI-۲)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عبدالله بردونی آزمون (MMPI-2) شخصیت افسردگی شعر نابینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۳۱۱
عبدالله بردونی شاعر معاصر و نابینای یمنی، در سال ۱۹۲۹ م. در روستای بردون از توابع صنعا در خانواده ای تهیدست به دنیا آمد. وی در چهار سالگی بر اثر بیماری آبله بینایی خود را از دست داد و تمام عمر خویش را نابینا زیست. او در طول حیات ادبی خود آثار منظوم و منثور بسیاری از خود بر جای گذاشته است. در مطالعه دیوان شاعر در می یابیم، پیوسته هاله ای از حزن و اندوه بر شعر وی سایه افکنده است؛ به نظر می رسد این پدیده متأثر از کمبودها و محدودیت های شاعر در زندگی باشد. در پژوهش حاضر نگارندگان سعی نموده اند بر مبنای آزمون آسیب شناسی روانی و ارزیابی شخصیت (MMPI-۲)، شخصیت عبدالله بردونی را از خلال شعر وی مورد بررسی قرار دهند و با روش توصیفی – تحلیلی، افسردگی و دلایل بروز آن را در شخصیت شاعر واکاوی نمایند. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می دهد: بر مبنای آزمون (MMPI-۲) غالب نشانه های افسردگی در شاعر بروز نموده است. عوامل متعددی همچون: نابینایی، مرگ عزیزان، فقر و تهیدستی و غیره در تکوین شخصیت شاعر و آفرینش ادبی وی تأثیرگذار بوده اند. امید است این پژوهش میان رشته ای بتواند سهمی هرچند ناچیز در گسترش دایره این پژوهش ها داشته باشد.
۲۴.

ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی فرم کوتاه شاخص عزت نفس جنسی زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: تحلیل عاملی پایایی روایی فرم کوتاه شاخص عزت نفس جنسی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۲۳۵
هدف : هدف مطالعه حاضر تعیین پایایی و روایی نسخه فارسی فرم کوتاه شاخص عزت نفس جنسی زنان ( SSEI-W-SF ) بود. روش : 510 زن متأهل، با روش نمونه گیری در دسترس، از اماکن عمومی شهر مشهد انتخاب و با استفاده از نسخه فارسی فرم کوتاه شاخص عزت نفس جنسی زنان ( SSEI-W-SF )، فرم 21 سؤالی مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس ( DASS-21 )، پرسشنامه تجدیدنظرشده احساس گناه جنسی موشر ( RMGI )، پرسشنامه تجدیدنظرشده عزت نفس کوپرسمیت ( RCSEI )، و شاخص عملکرد جنسی زنان ( FSFI ) بررسی شدند. داده ها با استفاده از تحلیل عاملی با روش مؤلفه های اصلی و محاسبه ضرایب آلفای کرونباخ و همبستگی پیرسون تحلیل شدند. یافته ها : ضریب همسانی درونی گویه ها در کل نمونه ٨٨/٠ بود. ضرایب همبستگی بین هر یک از گویه های مقیاس با نمره کل مقیاس بین ٥٤/٠ تا ۷۲/٠ (در تمام موارد: 001/0> p ) بودند. در تحلیل عاملی اکتشافی، پنج عامل تجربه و مهارت، کنترل، جذابیت، قضاوت اخلاقی و انطباق به دست آمد که جمعاً 37/50 درصد واریانس را تبیین می کردند. ضریب پایایی بازآزمایی برای کل مقیاس 91/0 و برای پنج خرده مقیاس آن در دامنه 82/0 تا 94/0 بود. همچنین بین SSEI-W-SF و مقیاس عزت نفس کوپرسمیت (۳١/٠= r ، 05/0 p< ) و شاخص عملکرد جنسی زنان (۳١/٠= r ، 05/0 p< ) رابطه معنادار مثبتی دیده شد که نشانگر روایی همگرای این مقیاس است. روایی واگرای این شاخص نیز با خرده مقیاس افسردگی مقیاس DASS-21 تأیید شد (29/0-= r ، 05/0 p< ). نتیجه گیری : با توجه به پایایی و روایی مناسب SSEI-W-SF ، می توان از آن برای فعالیت های بالینی و پژوهشی استفاده کرد.
۲۵.

رابطه سرسختی روان شناختی و نگرش مذهبی با امیدواری در بیماران قلبی عروقی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: سرسختی روان شناختی نگرش مذهبی امیدواری بیماران قلبی عروقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶
این پژوهش، به منظور بررسی ارتباط بین سرسختی روان شناختی و نگرش مذهبی با امیدواری، در بیماران قلبی عروقی انجام شد. این پژوهش، یک طرح توصیفی از نوع همبستگی بود که تعداد 196 نفر بیمار قلبی عروقی در مرکز درمانی شهرستان بجنورد با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه های سرسختی روان شناختی اهواز (AHI)، مقیاس نگرش مذهبی (RAS) و امیدواری (AHS) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین سرسختی روان شناختی، نگرش مذهبی و امیدواری، رابطه معناداری (01/0>P) وجود دارد. در تحلیل رگرسیون، سرسختی روان شناختی و نگرش مذهبی توانستند به طور معناداری امیدواری را پیش بینی کنند (01/0>P). همچنین، از بین مؤلفه های نگرش مذهبی خرده مقیاس های مباحث اجتماعی، جهان بینی و باورها، عبادات و علم و دین قوی ترین پیش بینی کننده امیدواری در بیماران قلبی عروقی بودند (01/0>P). هر چه میزان سرسختی روان شناختی و نگرش مذهبی بیماران قلبی عروقی بیشتر باشد، امیدواری آنان افزایش خواهد یافت.
۲۶.

ارتباط جهت گیری مذهبی و خودکارآمدی جنسی با خیانت: نقش میانجی دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جهت گیری مذهبی خودکارآمدی جنسی دلبستگی خیانت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۹۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی سبک های دلبستگی در ارتباط بین جهت گیری مذهبی و خودکارآمدی جنسی با خیانت در زنان متأهل انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان زن متأهل دانشگا ه ها و زنان متأهل مراجعه کننده به خانه های بهداشت شهر مشهد در سال 1398، تشکیل می دادند که از این میان 311 نفر به شیوه در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از مقیاس های خیانت زناشویی، جهت گیری مذهبی، خودکارآمدی جنسی زنان و پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسالان استفاده شد. یافته ها: نتایج مدل برازش شده، نقش میانجی سبک های دلبستگی (ایمن و اجتنابی) را در رابطه میان جهت گیری مذهبی و خودکارآمدی جنسی با خیانت مورد تأیید قرار داد. بر اساس یافته های پژوهش حاضر، توجه به تجارب اولیه فرد در خانواده اصلی، حائز اهمیت بسیاری است؛ از همین رو درمانگران و مشاوران خانواده می توانند با تکیه بر یافته های پژوهش حاضر، اقداماتی مؤثر در جهت پیشگیری و کاهش خیانت زوجین ارائه دهند.
۲۷.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی فراشناختی و آموزش گروهی مهارت های زندگی بر افسردگی،کیفیت زندگی، سبک پاسخ دهی نشخواری و فراشناخت های زنان مطلقه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: زنان مطلقه افسردگی کیفیت زندگی گروه درمانی فراشناخت مهارت زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۴۰۷
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی فراشناختی و آموزش گروهی مهارت های زندگی بر افسردگی، کیفیت زندگی، سبک پاسخ دهی نشخواری و باورهای فراشناختی زنان مطلقه بود. روش : در این تحقیق تجربی، از نوع طرح های تک عاملی با پیش آزمون و پس آزمون، 24 زن مطلقه ارجاع شده جهت درمان افسردگی به طور تصادفی در دو گروه گمارده شدند (گروه درمان فراشناختی و آموزش مهارت های زندگی). افراد گروه درمان فراشناختی، 8 جلسه گروه درمانی فراشناختی و افراد گروه مهارت های زندگی، 8 جلسه برنامه ی آموزشی مهارت های زندگی را دریافت کردند. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های افسردگی بک- ویرایش دوم( BDI-II )، پرسشنامه باورهای فراشناختی - 30 سؤالی ( MCQ-30 )، سبک پاسخ دهی نشخواری ( RRS ) و کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت- فرم کوتاه ( WHOQOL-BREF )، در دو مرحله پیش از درمان و پس از درمان، گردآوری شدند. دو پرسشنامه اثرگذاری کلی بالینی ( CGI ) و رضایت از درمان ( CSQ ) نیز در پایان مداخلات توسط آزمودنی ها تکمیل شد. یافته ها : گروه درمانی فراشناختی، در مقایسه با آموزش گروهی مهارت های زندگی، باعث بهبود معنادار باورهای مثبت درباره نگرانی (03/0 p= )، بهبود بالینی کلی (01/0 p= )، شاخص تأثیر (003/0 p= ) و رضایتمندی از درمان (04/0 p= ) شد. در سایر متغیرها تفاوت معناداری بین دو گروه دیده نشد. نتیجه گیری : گروه درمانی فراشناختی باعث بهبود باورهای مثبت درباره ی نگرانی، بهبود بالینی کلی و رضایت از درمان بیشتر در زنان مطلقه شد.
۲۸.

مقایسه درمان فراشناختی، فلووکسامین و درمان ترکیبی در بهبود راهبردهای کنترل فکر و نشانه های توقف در اختلال وسواسی- اجباری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: راهبردهای کنترل فکر نشانه های توقف اختلال وسواسی - اجباری درمان فراشناختی فلووکسامین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۳۳۰
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی میزان بهبود راهبردهای کنترل فکر و نشانه های توقف آداب وسواسی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری ( OCD ) با درمان فراشناختی در مقایسه با فلووکسامین و درمان ترکیبیِ فراشناختی با فلووکسامین بود. روش : از میان بیماران سرپایی مراجعه کننده به کلینیک های شهر تهران، 21 بیمار مبتلا به OCD انتخاب شده، به طور تصادفی به یکی از سه گروه درمانی فراشناختی، فلووکسامین (50 تا 300 میلی گرم در روز) و ترکیبی اختصاص یافتند. هر سه گروه به مدت 10 هفته مورد درمان قرار گرفتند. آزمودنی ها پیش و پس از درمان، به پرسش نامه های کنترل فکر ( TCQ ) و نشانه های توقف ( SSQ ) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون های آماری کروسکال والیس، U من ویتنی و تحلیل کوواریانس یک طرفه انجام شد. یافته ها : درمان فراشناختی و ترکیبی در مقایسه با فلووکسامین منجر به بهبود راهبردهای نگرانی، خودتنبیهی، ارزیابی دوباره و نشانه های توقف شدند (01/0 p< ). تفاوت معناداری میان درمان های فراشناختی و ترکیبی وجود نداشت. نتیجه گیری : درمان های فراشناختی و ترکیبی در بهبود راهبردهای کنترل فکر و نشانه های توقف آداب وسواسی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری مؤثرتر از فلووکسامین (300-50 میلی گرم در روز) هستند. افزودن دارو به درمان فراشناختی منجر به بهبود بیشتر بیماران نمی شود.
۲۹.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر خودکارآمدی در درد، خستگی، امید به زندگی و افسردگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس: یک کارآزمایی بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مولتیپل اسکلروزیس شناختی رفتاری خودکارآمدی در درد خستگی امید به زندگی افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۹۹
اهداف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر خودکارآمدی در درد، خستگی، امید به زندگی و افسردگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام شد. مواد و روش ها: در یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل، 68 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس به صورت نمونه گیری در دسترس از طریق مطب پزشکان مغز و اعصاب، مراکز درمانی پزشکی و انجمن بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس خراسان رضوی انتخاب و به طور تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها در گروه آزمایش در ده جلسه هفتگی 2ساعته تحت درمان شناختی رفتاری قرار گرفتند و آزمودنی های گروه کنترل این درمان را دریافت نکردند. در پیش آزمون و پس آزمون پرسش نامه خودکارآمدی درد، مقیاس شدت خستگی، مقیاس امید به زندگی اشنایدر و پرسش نامه افسردگی بک ویرایش دوم روی تمام آزمودنی ها اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس و آزمون تی در نرم افزار SPSS نسخه 24 صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری به طور معناداری منجر به افزایش خودکارآمدی در درد (0/001=P)، امید به زندگی (0/001=P) و کاهش خستگی (02/0=P) و افسردگی (0/003=P) در مقایسه با گروه کنترل می شود. نتیجه گیری: درمان شناختی رفتاری در بهبود خودکارآمدی در درد، امید به زندگی، خستگی و افسردگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مؤثر است.
۳۰.

اثربخشی گروه درمانی فراشناختی بر مؤلفه های فراشناختی و تاب آوری زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: گروه درمانی فراشناخت تاب آوری مولتیپل اسکلروزیس زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۹۸
هدف : این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی فراشناختی بر مؤلفه های فراشناختی و تاب آوری زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام گرفت . روش : این مطالعه نیمه آزمایشی، با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل به همراه دو مرحله پیگیری انجام شد. از بین تمام بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن MS خراسان رضوی در سال 1393، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. گروه آزمایش طی 8 هفته تحت درمان فراشناختی قرار گرفتند، درحالی که گروه کنترل روند عادی جلسه های انجمن MS را می گذراندند. پرسشنامه های فراشناخت 30 سؤالی ( MCQ-30 ) و تاب آوری کانر- دیویدسون (CD-RISC) در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ها مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه وتحلیل شد . یافته ها : نتایج نشان دادند که گروه درمانی فراشناختی منجر به بهبود معنی دار تمام مؤلفه های فراشناختی (001/0 p< ) و افزایش معنی دار تاب آوری (001/0> p ) در مقایسه با گروه کنترل می شود و این نتیجه پس از دو مرحله پیگیری یک ماهه و سه ماهه کماکان حفظ گردید . نتیجه گیری : گروه درمانی فراشناختی منجر به بهبود فراشناخت ها و تاب آوری زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس می شود .
۳۱.

اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی، افکار خودکشی، افسردگی و ناامیدی در سربازان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: انعطاف پذیری خودکشی افسردگی ناامیدی پذیرش تعهد سرباز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۷۲
اهداف: پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی، افکار خودکشی، افسردگی و ناامیدی در سربازان انجام شد. مواد و روش ها: در یک طرح آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل، شصت سرباز به صورت نمونه گیری در دسترس از پادگان های نظامی در خراسان رضوی در سال 1398 انتخاب و به طور تصادفی به گروه های سی نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی ها در گروه های آزمایش به مدت هشت جلسه هفتگی 90دقیقه ای تحت گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و گروه کنترل این درمان را دریافت نکرد. در پیش آزمون و پس آزمون، پرسش نامه های انعطاف پذیری شناختی (CFI)، مقیاس افکار خودکشی بک (BSSI)، پرسش نامه افسردگی بک ویرایش دوم (BDI-II) و مقیاس ناامیدی بک (BHS) روی تمام آزمودنی ها اجرا شد. داده ها با استفاده از آزمون t گروه های مستقل و تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معنی داری منجر به افزایش انعطاف پذیری شناختی و مؤلفه های آن (0/001=P)، کاهش افکار خودکشی (0/001=P)، افسردگی (0/001=P) و ناامیدی (0/002=P) در مقایسه با گروه کنترل می شود. نتیجه گیری: گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد احتمالاً با افزایش انعطاف پذیری شناختی منجر به کاهش افسردگی، افکار خودکشی و ناامیدی در سربازان می شود.
۳۲.

اثربخشی گروه درمانی پذیرش و تعهد بر تصویر بدن و شفقت به خود در زنان تحت دیالیز: یک کارآزمایی بالینی تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تصویر بدن شفقت به خود زنان دیالیز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۶۶
اهداف دیالیز برای درمان نارسایی مزمن کلیه اثرات قابل توجهی بر کیفیت زندگی می گذارد، فعالیت های روزمره را مختل می کند، همراه با تغییر سبک زندگی است و تأثیر مخربی بر سلامت جسمی، روانی و اجتماعی دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدن و شفقت به خود در زنان تحت دیالیز بود. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی (کارآزمایی بالینی تصادفی) با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. جامعه آماری مشتمل بر کلیه زنان تحت دیالیز مراجعه کننده به انجمن حمایت از بیماران دیالیزی خراسان رضوی در سال 1401 تا 1400 بودند. نمونه آماری شامل 30 زن از زنان تحت دیالیز شهر مشهد بودند که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل جای داده شدند. هر 2 گروه تحت درمان دیالیز قرار داشتند، گروه آزمایش، مداخله درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد طی 10 جلسه و هر جلسه به مدت 120 دقیقه را دریافت کرد، گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. هر 2 گروه پرسش نامه ها ی نگرانی از تصویر بدن و شفقت به خود را در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه تکمیل کردند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر عاملی در نرم افزار SPSS نسخه 25 تحلیل شدند. یافته ها نتایج مطالعه حاضر نشان داد گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با گروه کنترل به بهبود معنادار تصویر بدن (0/001=P؛39/271=F) و شفقت به خود (0/001=P؛ 7/342=F) در زنان تحت دیالیز در پس آزمون منجر شد و نتایج در پیگیری 2 ماهه پایدار باقی ماندند. نتیجه گیری طبق نتایج این مطالعه، به کارگیری گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند روشی مناسب برای افزایش رضایت از تصویر بدن و شفقت به خود در زنان تحت دیالیز باشد.
۳۳.

نقش ویژگی های شخصیتی و جمعیت شناختی در تزریق واکسن کووید-19

کلید واژه ها: جمعیت شناختی شخصیت کووید - 19 واکسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۵۳
مقدمه: امروزه با وجود واکسیناسیون سراسری جامعه جهت جلوگیری از همه گیری ویروس کووید-۱۹، بعضی افراد از تزریق واکسن کووید-۱۹ به عنوان اصلی ترین رفتار خودمراقبتی خودداری می کنند که می تواند دلایل خاصی داشته باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ویژگی های شخصیتی و جمعیت شناختی در تزریق واکسن کووید-۱۹ به عنوان اقدام مهاری از شیوع ویروس کرونا در شهر مشهد انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری متشکل از مردم شهر مشهد در سال ۱۴۰۰ بود که تعداد ۵۱۷ نفر (۶۲/۱% واکسن زده و ۳۷/۹% واکسن نزده) به شیوه در دسترس و داوطلبانه انتخاب، و به صورت حضوری اقدام به تکمیل پرسشنامه شخصیتی هگزاکو- فرم کوتاه و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی نمودند. داده های گردآوری شده به روش آزمون یومن-ویتنی در نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معناداری بین تزریق واکسن و عدم تزریق واکسن در پنج مؤلفه شخصیتی تهییج پذیری (۰/۱۹=P)، برون گرایی (۰/۴۴=P)، خوشایندی (۰/۸۸=P)، وظیفه شناسی (۰/۸۶=P) و گشودگی به تجربه (۰/۲۰=P) وجود ندارد؛ اما بین دو گروه واکسن زده و واکسن نزده از نظر مؤلفه شخصیتی صداقت- تواضع (۰/۰۳=P) و ویژگی های جمعیت شناختی جنسیت (۰/۰۰۲=P)، سن (۰/۰۰۱=P)، میزان تحصیلات (۰/۰۰۱=P) و وضعیت اشتغال (۰/۰۰۱=P) تفاوت معناداری دیده شد. نتیجه گیری: ویژگی شخصیتی صداقت- تواضع و ویژگی های جمعیت شناختی جنسیت، سن، میزان تحصیلات و وضعیت اشتغال در امر تزریق واکسن کووید-۱۹ به عنوان اصلی ترین رفتار خودمراقبتی نقش دارند. از این نتایج می توان جهت ترویج و تشویق تزریق واکسن در بحران های آینده استفاده نمود.
۳۴.

مقایسه تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدن و عزت نفس جنسی زنان دیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویر بدن درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دیالیز طرح واره درمانی عزت نفس جنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۵۴
هدف : مطالعه حاضر باهدف مقایسه تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدن و عزت نفس جنسی زنان دیالیزی انجام شد. روش : پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر کلیه زنان دیالیزی متأهل مراجعه کننده به انجمن حمایت از بیماران دیالیزی شهر مشهد در بازه زمانی دی ماه سال 1400 تا خردادماه سال 1401 بود که 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه شامل دو گروه آزمایش (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد) و یک گروه کنترل جایگزین شدند. داده ها از طریق پرسش نامه های نگرانی از تصویر بدن لیتلتون، آکسوم و پوری (Littleton et al., 2005) و عزت نفس جنسی زنان – فرم کوتاه دویل زینا و شوارز (Doyle Zeanah & Schwarz, 1996) به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار 25Spss- استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با گروه کنترل بر تصویر بدن و عزت نفس جنسی زنان دیالیزی مؤثر هستند (05/0 P<). بعلاوه، طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد به صورت معنی داری مؤثرتر از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بود (05/0 P<)؛ بنابراین، کار هم زمان بر روی طرح واره ها و استفاده از فنون پذیرش و تعهد می تواند منجر به خودانگاره بدنی بهتر و عزت نفس جنسی بالاتر و درنتیجه بهبود اعتمادبه نفس و ارتباط زناشویی در زنان دیالیزی گردد.  
۳۵.

اثربخشی گروه درمانی تلفیقی ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر شفقت ورزی با خود و طرحواره های ناسازگارِ زنان بامشکلات بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گروه درمانی تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی شفقت ورزی باخود سطح ذهن آگاهی طرحواره های ناسازگار اولیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۴۳
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی تلفیقی ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر شفقت ورزی باخود، سطح ذهن آگاهی و طرحواره های ناسازگار اولیه در زنان با مشکلات بین فردی بود. روش: این پژوهش با روش نیمه آزمایشی و همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پس از ۲ ماه و گروه لیست انتظار بود. جامعه پژوهش زنانی (۱۸ تا ۳۰ ساله) بودند که با شکایت عمده مشکلات بین فردی به پلی کلینیک دانشگاه فردوسی مشهد مراجعه کرده بودند. گروه نمونه ۲۲ نفر از این زنان بودند که به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و در دو گروه ۱۱ نفره مداخله و کنترل (لیست انتظار) بصورت تصادفی گمارده شدند. گروه مداخله ۱۰ جلسه درمان دریافت نمودند. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با نرم افزار SPSS تحلیل شد.یافته ها: نتایج نشان داد که گروه درمانی تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی بر افزایش شفقت ورزی باخود (p≤0.001)، افزایش ذهن آگاهی (p≤0.01) و کاهش طرحواره های ناسازگار اولیه (p≤0.001) اثربخشی معنادار دارد.نتیجه گیری: گروه درمانی تلفیقی طرحواره و ذهن آگاهی در افزایش شفقت ورزی باخود و ذهن آگاهی و همچنین در کاهش شدت طرحواره های ناسازگار موثر و کاربردی است. اثبات اثربخش بودن این پروتکل کوتاه مدت نویدبخش استفاده آن در مراکز درمانی و بهداشت روانی مختلف است و می تواند در هزینه های مالی و زمانیِ درمان مشکلات روانشناختی بسیار رایجی همچون مشکلات میان فردی، صرفه و کارایی بالایی داشته باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان