مریم صالحی نیا

مریم صالحی نیا

مدرک تحصیلی: هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۷ مورد از کل ۳۷ مورد.
۲۱.

بررسی تطبیقی الگوی کانونی سازی نمایشنامه های لیلی و مجنون و مجنون لیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانونی سازی لیلی و مجنون صابری شوقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۴ تعداد دانلود : ۵۱۷
راوی مفهومی بنیادی در تحلیل متون روایی است و کانونی سازی به عنوان عنصری بینابینی، از یک سو به داستان و شخصیّت های داستانی مربوط می شود و از سوی دیگر به کلام راوی. لیلی و مجنون پری صابری در ادبیّات نمایشی فارسی و مجنون لیلی احمد شوقی در ادبیّات نمایشی عرب، همچون سایر متون نمایشی شامل دو جزءِ گفت وشنود و توضیحات صحنه ای هستند. صابری و شوقی در گفت وشنود، خود را پشت گفتار شخصیّت-هایی که می آفرینند، مخفی می کنند و برخلاف آن در توضیحات صحنه ای مستقیماً با خوانندگان خود صحبت کرده و اطّلاعات مختلفی به ایشان می دهند تا کنش را بهتر بفهمند و بهتر مجسّم کنند. به این ترتیب می توان گفت هر دو نوع کانونی سازی بیرونی و درونی در لیلی و مجنون و مجنون لیلی یافت می شود: در توضیحات صحنه ای، خود نویسنده، کانونی سازی بیرونی را انجام می دهد و در گفت وشنودها به وسیله ی شخصیّت های نمایشنامه کانونی سازی درونی صورت می پذیرد. با وجود این، تفاوت هایی در نحوه ی کانونی سازی بیرونی و اختلاف های قابل ملاحظه ای در الگوی کانونی سازی درونی و گزاره های کانونی شده ی این دو اثر وجود دارد که به مدرن و کلاسیک بودن نمایشنامه ها و ایدئولوژی و جنسیّت نمایشنامه نویسان باز می گردد.
۲۲.

چند روایت شفاهی و عامیانه از شاهنامه در تلمیحات حماسی دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خاقانی روایات شفاهی شاهنامه تلمیح طومارهای نقالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۶ تعداد دانلود : ۵۹۹
خاقانی شروانی از شاعران سبک ارانی (آذربایجانی) است. از ویژگی های برجسته این سبک استفاده از ابزارهای گوناگون جهت دشوار ساختن کلام است. او با بهره گیری از پشتوانه عظیم فرهنگی و نیز با استفاده از دانش ها و علوم و فنون زمان خود، تصاویر بدیع خلق کرده و کلام خود را از دام ابتذال رها کرده است. به دیگر سخن، شاید بتوان این تنوع و گونه گونی در تصاویر شاعرانه را ناشی از وسعت اطلاعات خاقانی و تتبع و مداقه او در مطالعه کتب تفسیری و تاریخی دانست. از ابزار و وسایلی که خاقانی برای پروراندن تصاویر خود از آن بهره می برد تلمیح است که به دلیل بسامد بالای کاربرد آن در دیوان می توان آن را از خصایص سبکی خاقانی به حساب آورد. خاقانی گاه در تلمیحات خود به سراغ اشاراتی می رود که در ادبیات رسمی و مکتوب نمی توان منشأ و مأخذی برای آن پیدا کرد، لذا باید سراغ روایت های عامیانه و شفاهی رفت و در آن روایات، مأخذ اشاره او را یافت. در این جستار بر آنیم تا به بررسی مأخذ چند تلمیح شاهنامه ای خاقانی بپردازیم که بر اساس روایات شفاهی و عامیانه بنا نهاده شده و در روایات رسمی و مکتوب از آن ها یاد نشده است.
۲۳.

فهم مسئله ی اصلی ادبیات نوجوان بر مبنای رویکرد روان شناسی اگزیستانسیال (ارنستو اسپینلی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارنستو اسپینلی روان شناسی اگزیستانسیال مسئله ی ادبیات نوجوان نظریه ی ادبیات نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۳ تعداد دانلود : ۴۴۹
در این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این پرسش بودیم که آیا روان شناسی اگزیستانسیال (به روایت ارنستو اسپینلی) چارچوب مفهومی مناسبی برای فهم مسئله ی ادبیات نوجوان و پژوهش در این حوزه ارایه می دهد یا نه. بدین منظور، ابتدا مسئله ی ادبیات نوجوان را در چارچوب های نظری موجود تحلیل کردیم و دیدیم که همه ی آن ها درنهایت، مسئله ی ادبیات نوجوان را نمود نوعی دوراهی و تقابل میان خود و دیگری/جهان می دانند. پس از معرفی مختصر روان شناسی اگزیستانسیال نشان دادیم که می توان با تکیه بر اصل هم پیوستگی و مفاهیمی چون دیمونیک، انتخاب، آزادی و مسئولیت اصیل و غیراصیل، مسئله ی اصلی ادبیات نوجوان را صورت بندی کرد. در ادامه، الزامات خاصِ روش کاربرد این نظریه (کیفی، سوژه محور ومبتنی بر توصیف) و زمینه های مناسب نظریه پردازی و نقد در این حوزه را بر مبنای روان شناسی اگزیستانسیال پیشنهاد کردیم.  
۲۴.

تشخُّص ادبی در دیدگاه ادیبان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشخُّص ادبی صورت معنا تصرف خاص عام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۵ تعداد دانلود : ۴۱۸
یکی از مؤلفه های اصلی کام یابی و ماندگاری هر اثر ادبی «تشخُّص» آن است. در نقد ادبی و بلاغت کهن اسلامی «تشخُّص ادبی» به صورت مستقیم و متمرکز، مطالعه و بررسی نشده است؛ اما این موضوع همواره مورد توجه منتقدان و بلاغیان مسلمان بوده است. مسألة اساسی این پژوهش دریافت نگرش ادیبان کهن به موضوع «تشخُّص ادبی» است. این مقاله می کوشد تا با روش کتابخانه ای و با مراجعه به منابع اصیل و کهن نقد ادبی و بلاغت اسلامی، چیستی این مبحث را از رهگذر نظرات پراکندة ادیبان مسلمان دریابد و با ارائة آن در قالبی منسجم آن را تبیین نماید. از آن جا که «تشخُّص ادبی» در بلاغت اسلامی حاصل کارکرد همگرای «صورت و معنای خاص» است؛ در پردازش این موضوع، مباحث بنیادینی چون معانی و صورت های خاص، تصرّفِ تشخص آفرین و معانی و صورت های مشترک، همراه با انواع و زیر مجموعه های آن ها بررسی شده اند. این جستار کوشیده تا کارایی نقد ادبی کهن اسلامی را در این زمینه نشان دهد تا بتوان آثار ادبی کلاسیک را از دیدگاهی نقد کرد که خالقان این آثار، خود بدان معتقد بوده اند.
۲۵.

تغییرات الگوی روایی منظومه های پهلوانی بعد از شاهنامه (با تأکید بر روایت سام نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منظومه های پهلوانی بررسی ساختاری پیرفت گره گشایی تغییرات الگوی روایی روایت شنو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۴ تعداد دانلود : ۶۰۵
منظومه های حماسی پس از شاهنامه، در عین تقلید این آثار از متن معیار شاهنامة فردوسی در سطوح زبانی و ادبی، در سطح روایی دچار تغییرات عمیقی شده اند. در این پژوهش، به منظور بررسی این تغییرات، الگوی روایی و کیفیت ترکیب پیرفت ها در چهار متن گرشاسپ نامه، برزونامه، شهریارنامه و در نهایت، به طور خاص، سام نامه مقایسه و تحلیل شده است. در مرحلة نخست به بررسی شیوه های مختلف ترکیب پیرفت های هر منظومه پرداخته شده و نتایج تحلیل در قالب چهار فرمول کلّی ارائه شده است. در ادامه با در نظر گرفتن بسامد و کارکرد پیرفت های فرعی به این نتیجه رسیدیم که تغییر اساسی کارکردِ منظومه های حماسی در دوره های متأخّر و تمرکز بیشتر سرایندگان بر قصه گویی، منجر به شکل گیری گفتمانی خاص با ویژگی هایی چون تکثّر پیرفت های فرعی با کارکرد یکسان یا مشابه و به تبع آن تکثّر شخصیت های مختلف با خویشکاری یکسان و از سوی دیگر به تعویق افتادن هر چه بیشتر گره گشایی در این منظومه ها، خصوصا سام نامه شده است، که این موارد نمایانگر تأکید بیشتر سرایندگان بر کنش های خاص و قصه گویی است که احتمالا نتیجة مستقیم در نظر گرفتن پسند و سلیقة روایت شنویی متفاوت با روایت شنوی آثار حماسی اصیل بوده است.
۲۶.

تأمّلی بر چند پژوهش در تصحیح متن دیوان خاقانی بر اساس معیارهای سبکی او

کلید واژه ها: دیوان خاقانی تصحیح تصحیف نقد و بررسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۶ تعداد دانلود : ۳۴۴
دیوان خاقانی شروانی علی رغم چند تصحیح موجود از آن، همچنان پژوهش های بسیاری در راستای تنقیح می طلبد. ازاین رو، خاقانی پژوهانِ بسیاری در پی بررسی و تحلیل ضبط های دیوان خاقانی برآمده اند. نگارندگان این مقاله تلاش دارند که کوشش های برخی خاقانی پژوهان را که نظراتی در خصوص بررسی تصحیف و تحریف در دیوان خاقانی شروانی ارائه کرده اند، بررسی کنند. بر همین اساس، از میان مقالات منتشرشده در نشریات و همایش های گوناگون ادبی و نیز کتاب هایی که در میان بحث خود بخشی را به تصحیف اختصاص داده اند، به صورت گزینش خوشه ای و تصادفی چند نمونه انتخاب شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده آن است که عدم توجّه به سبکِ شخصی خاقانی بر اساس معیارهای تصویرآفرینی او، عدم احصای کُل متون و نیز عدم توجّه به متون جانبی، گاه خاقانی پژوهان را بر آن داشته است که متن اصلی را با پژوهش خود در نظر خواننده ناصواب جلوه دهند.
۲۷.

تحلیل و بررسی تاثیر اندیشه های ایران باستان بر شکل گیری استعاره های درباری در خمسه ی نظامی از منظر شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خمسه ی نظامی استعاره های درباری استعاره ی شناختی اندیشه های ایران باستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۳۵۸
اندیشه های ایران باستان از خاستگاه های مهم و اصلی نظام فکری و اندیشه ای نظامی گنجوی است. او به ایران باستان و زبان پهلوی دلبستگی خاصی داشت و برخی داستان هایش نیز در فضای ایران پیش از اسلام رقم می خورد. مطالعه و بررسی آثار وی نشان می دهد که او بسیار تحت تاثیر این نوع اندیشه ها قرار دارد و این اندیشه ها باعث شده است تا استعاره های درباری متنوعی در خمسه ی نظامی شکل بگیرد؛ استعاره هایی که به دلیل انسجامی که در متن خمسه ایجاد کرده، به یکی از شاخصه های سبکی برجسته و قابل توجه در سطح بلاغی خمسه تبدیل شده است. با توجه به همین موضوع و اهمیت نقش استعاره های درباری در خمسه، این پژوهش تلاش دارد با مبنا قرار دادن نظریه ی استعاره ی شناختی، به بررسی نقش اندیشه های ایران باستان در شکل گیری استعاره های درباری بپردازد و از رهگذر تحلیل برخی از استعاره های مهم درباری، تاثیر این نوع اندیشه ها را بر ذهن و روان نظامی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. نتایج این تحقیق نشان می دهد، کاربرد استعاره هایی نظیر محمد شاه است، خورشید شاه است، شاه نور است و خورنق آرمانشهر است در خمسه ی نظامی، حاکی از این است که اندیشه-هایی همچون اندیشه ی ایرانشهری و برخی از مولفه های آن مانند اعتقاد به شاه آرمانی و آرمانشهر و همچنین باورهای مربوط به فره ایزدی و آیین میتراییسم نقش به سزایی در شکل گیری برخی از مهم ترین استعاره های درباری نظامی داشته اند.
۲۹.

تبیین مفهوم وحدت در مثنوی با استعاره شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره شناختی لیکاف و جانسون مثنوی معنوی مولانا وحدت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۲۷۶
وحدت از مفاهیم محوری در تفکر عرفانی است. مولانا برای تفهیم این مفهوم، همچون بسیاری از مفاهیم غامض عرفانی، از استعاره بهره برده است. در این پژوهش، استعاره های مولانا از مفهوم وحدت در مثنوی معنوی ، براساس نظریه استعاره شناختی لیکاف و جانسون، بررسی و تحلیل شده است. هدف از این مقاله آن است که با تحلیل استعاره ها و تشخیص نوع و کارکرد شناختی آن ها، دیدگاه مولانا به این مفهوم، نحوه معرفی آن به مخاطب و عوامل مؤثر در انتخاب این استعاره ها را دریابیم. ابتدا نمونه های استعاره های وحدت را استخراج کردیم و بعد به تحلیل و توصیف آن پرداختیم. مولانا در مثنوی ، از هفت کلان استعاره نور، انسان، عنصر طبیعی، شیء، مکان و ظرف، روییدنی ها و مفهوم انتزاعی استفاده کرده که اغلب استعاره ها از نوع هستی شناختی هستند. با این استعاره ها، تمام ویژگی ها و کارکردهای مفهوم وحدت، به نحوی که با اصل حفظ اسرار منافات نداشته باشد، برای مخاطب به تصویر کشیده شده است. عواملی مانند شغل خطابه و ارتباط با عموم مردم، سبک شاعری و محیط زندگی مولانا در گزینش استعاره هایی ساده، ملموس و عامیانه تأثیرگذار بوده است، اما دسته ای از استعاره ها هستند که تصویر ارائه شده از وحدت، در آن ها بسیار انتزاعی است و گویی برای محرمان و مخاطب خاص به کار رفته است، مانند «وحدت بی رنگی است»، «وحدت فکر است» و... . در این استعاره ها، تصویری که برای معرفی مفهوم انتزاعی وحدت به کار رفته، خود انتزاعی است و نیاز به معرفی دارد.
۳۱.

صاحبان قدرت سیاسی به مثابه دیگری در نامه های امام محمّد غزّالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکاتیب غزالی صاحبان قدرت سیاسی دیگری تحلیل انتقادی گفتمان ون دایک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۱۵۹
نویسندگان این مقاله، با هدف روشن کردن عقیده حقیقی امام محمّد غزّالی در مورد صاحبان قدرت سیاسی، با استفاده از مدل تئون ون دایک به بررسی حضور آنان به مثابه دیگری در متن نامه های غزّالی می پردازند. پس از تعیین بخش هایی از متن مکاتیب غزّالی که در آنها با صاحبان قدرت سیاسی به منزله دیگری برخورد شده است، ابزارهای مورد استفاده غزّالی در جهت بازنمایی منفی آنان را معرّفی می کنیم. با بررسی شیوه استفاده از این ابزارها، روشن می شود که نگاه غزّالی به صاحبان قدرت سیاسی به مثابه دیگری بیشتر معطوف به ویژگی «گمراه بودن» و حاکی از ترحّم است. در نتیجه، غالب استراتژی های وی به جای سرکوب دیگری و مقابله با او در جهت ترغیب دیگری به تغییر به کار می رود. غزّالی در میان دو دسته «شاهان» و «وزرا»، غالباً به وزرا می پردازد و در برخورد با شاه، احتیاط و ملاحظه کاری موجب کاربرد شیوه های بالا بردن تفسیرپذیری متن می شود. تأثیر مطالعات فلسفی غزّالی در عدم قطعی نگری، در نظر گرفتن احتمال تغییر دیگری، کاربرد قیود تردید و صراحت بالای متن نمایان است.
۳۲.

تلاش برای ترسیم الگوی ارتباط روایی در مثنوی های بیدل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی ارتباط انسان روایت مثنوی های بیدل دهلوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۲۸۷
بیدل در مثنوی هایش به صورت جدی به موضوع انسان به عنوان رمزگان محوری خود پرداخته است. انسان، ابعاد و امکانات وجودی او، مهم ترین دغدغه ی بیدل است. از منظر بیدل، تمامی مظاهر هستی، زاییده ی «ادراک» آدمی است. وی در حکایت هایی که تنها یک شخصیت محوری دارند، سفر انسان را در جستجوی خود، روایت می کند. انسان مرکزی روایت بیدل، پس از جستجوهای بسیار درمی یابد که هرچه هست، از دایره ی «ادراک» و «وجود» او بیرون نیست و خود او، درواقع حقیقت یگانه ی هستی است. این پژوهش با بررسی ابعاد مختلف روایت مندی در مثنوی های بیدل براساس بلندترین حکایت ها و امکانات خوانش روایی و فهم روایت در نسبت با اندیشه ی بیدل، تلاش می کند تا نشان دهد وی با امکانات و ظرفیت هایی که در روایت خود به کارمی گیرد، چگونه و چه رابطه و نسبتی با مخاطب فرضی خود در مقام یک «انسان نوعی» دارد. درواقع، این پژوهش، هم عرض با بررسی رابطه ی میان «داستان» و «گفتمان»، به بررسی رابطه و نسبت میان «راوی»، «تک شخصیت محوری داستانی» و «مخاطب فرضی» می پردازد، تا بتواند نموداری ترسیم کند که جهتِ روایت بیدل را در لایه ها و سطوح مختلف داستانی به ما نشان دهد.  واژه های کلیدی:
۳۳.

تحلیل تصویر کنشگری خداوند در باب کشاورزی، از اسطوره تا عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویر خدا کنشگری کشاورزی اسطوره متون مقدس عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۸۷
تصاویرِ خدا حاصل تلاش های ذهن بشر برای شناخت بهتر وجودی رازناک و قدسی است. یکی از این تصاویر برجسته خدا در گستره تخیّل نامحدود بشر، «خدایِ کشاورز» است که از آن می توانیم تحت عنوان کنشگری خداوند در باب کشاورزی یاد کنیم. این تصویر، در بطن تصاویر قلمرو روییدنی ها، جنبه ای از کنش و عملکرد خدا را در خلقت عینی و ملموس می کند. کنشگری خدا در حوزه کشاورزی، در متونی که مَحمل تصویرسازی برای خدا هستند، علی رغم حضور پویایی که دارد، تحولات و دگرگونی های چندی را پشت سر گذاشته است. نوشتار پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تحلیل بوطیقای استعاره، این تصویر را در اساطیر، متون مقدس و عرفان بررسی کرده است. در اساطیر، آفرینش خدا در عملکرد الهه باروری و ایزد میرای گیاهی در قالب چرخش فصول تبیین می شود. در متون مقدس این کنش به اهورامزدا، یهوه، خدایِ پدر و الله متناسب با بافت حاکم بر هر متن واگذار می شود و در عرفان هم این کنش به شکلی متنوع و جامع با محوریت انسان، به تصویر کشیده می شود. نتایج بررسی نشان داد که این تصویر، سیری چرخشی را از طبیعت بیرون به طبیعت درون انسان و از طبیعت عینی به طبیعت انتزاعی پیموده است. همچنین گسترش دامنه اختیار و سیطره خدا بر جهان و انسان از مواردی است که در دگردیسی این تصویر به چشم می خورد.
۳۴.

بررسی تطبیقی شخصیت ابراهیم ادهم در سه تذکره «طبقات الصّوفیّه، تذکره الاولیاء و نفحات الأنس»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابراهیم ادهم طبقات الصوفیه تذکرهالاولیاء نفحات الانس مشایخ صوفیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۱۷
طبقات الصوفیه خواجه عبدالله انصاری (قرن پنجم) و تذکر ه الاولیاء عطّار (قرن ششم) و نفحات الانس جامی (قرن نهم) از جمله تذکره های مدونی هستند که نویسندگان آنان در سه دوره متوالی، با هدفی مشترک که همانا تعلیم مبانی تصوف بود و البته مطابق با مشخصه های فکری متفاوت، به تبیین ابعاد شخصیت مشایخ و از جمله ابراهیم ادهم پرداختند. ابراهیم ادهم از صوفیان بزرگ قرن دوم بود که به دلیل نقش بسزای او در تحول مبانی زهد و گوشه گیری، مورد توجه تذکره نویسان قرارگرفته است. در این پژوهش، ضمن نگاهی به آثار تاریخی و آثار صوفیان تا روزگار جامی به بررسی تطبیقی شخصیت این صوفی بزرگ در این سه اثر پرداخته ایم. حاصل این بررسی نشان می دهد در طبقات الصوفیه بعد صوفی گری ابراهیم ادهم محوریت دارد و انصاری چه بسا به سبب مبانی اعتقادی خود، بعضی از صوفیان را بر ابراهیم ادهم ترجیح داده است و او را صوفی زاهد و متوکل می داند. در تذکر ه الاولیاء، بعد انسانی ابراهیم ادهم برجست ه شده و از او به عنوان فردی پوینده در مسیر انسانیت و آزاداندیش و مبارزی مردمی یاد شده است. در عین حال، جامی سعی می کند صرفاً  ابراهیم ادهم را به صورت یک صوفی اخلاق مدار به تصویر بکشد . در این مقاله، به دلایل احتمالی این تصاویر متفاوت نیز اشاره شده است؛ از جمله اینکه خواجه عبدالله انصاری بیشتر تصوف و راه و رسم صوفیانه را مد نظر داشته و عطّار نگاه هنری تر دارد و جامی روش استدلالی تر را می پسندد.
۳۵.

برابرنهادهای فارسی آتمن و برهمن در مثنوی های بیدل با نظر به آموزه های مکتب ادوایته ودانته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیدل دهلوی عدم و نیستی انسان و خدا عقل و آگاهی مکتب ادوایته ودانته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۲۷
سرزمین هند مهد ادیان گوناگونی بوده که مهم ترین و رایج ترین آن دین هندوست. این دین از مکاتب عرفانی مختلفی تشکیل شده و مکتب ادوایته ودانته یکی از مهم ترین مکاتب در دین هندوست. در مکتب ادوایته ودانته آتمن به معنای «انسان» و برهمن به معنای «خدا» ست و در این مکتب میان آتمن و برهمن نوعی این همانی برقرار است. بیدل دهلوی شاعر بزرگ قرن یازدهم در روزگار رواج مکتب ادوایته ودانته در سرزمین هند می زیسته، او زبان سانسکریت را می-دانسته و به آداب و رسوم و عرفان و مذهب مردمان زمانه اش آگاهی و شناخت داشته است. در مثنویهای او مفاهیم و واژگانی از جمله «عدم و نیستی»، «عقل و آگاهی» و «انسان و خدا» بسامد بالایی دارند. این اصطلاحات به چه مفهومی در مثنویهای او به کار رفته است؟ ما برای پاسخ به این پرسش با رجوع به منابع عرفانی مهم هند این مفاهیم را در مثنویهای بیدل بررسی کرده ایم. با نظر به انطباق تعاریف بیدل از انسان و خدا با منابع عرفانی هند، بازتاب این مفاهیم را در مثنویهای بیدل می توان دید. بیدل عدم و نیستی، عقل و آگاهی و انسان و خدا را در معنایی نزدیک با آموزه های مکتب اداویته ودانته به کار می برد.
۳۶.

بررسی تطبیقی تصویر راویان زن در داستان های سه تفسیر شیعی روض الجنان، جلاءالاذهان و منهج الصادقین(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۷۳
روایت کنش ها، رویدادها و جنگ های صدر اسلام، در شکل گیری گفتمان شریعت و انتقال آن به نسل های بعدی نقش مهمی را ایفا می کند. در این میان روایتگری زنان، به مثابه کنشی اجتماعی، امری اثرگذار و مهم است. روایتگران زن، راوی اصلی یا دوم یا هم ارز بخشی از روایات داستانی تفسیری هستند و موضوعات متنوعی را در این داستان ها روایت کرده اند. این مقاله، به بررسی تطبیقی چهره زن راوی در سه تفسیر روض الجنان، جلاءالاذهان و منهج الصادقین می پردازد و وجوه اشتراک و افتراق این نقش را در سه تفسیر دنبال می کند. در این مقاله با استفاده از فن تحلیل محتوا؛ نوع روایتگری زن، موضوع داستان ها و مشارکت روایتگران را در داستان های این سه تفسیر استخراج کرده و از این رهگذر، تصویر زن راوی را در این متون ترسیم کرده ایم. پیکره متنی این مقاله، روایت هایی است که در سه تفسیر یادشده، زنان، راوی آن ها بوده اند. این پژوهش نشان می دهد در این سه تفسیر، زنان شاخصی نظیر عایشه، ام سلمه و اسماءبنت عمیس به روایت گری پرداخته اند و در گذر زمان، مفسران با حذف، تغییر یا افزایش روایتگران یا روایت ها، چهره زن راوی را تغییر داده اند. همچنین در این روایت ها اعتمادپذیری راوی زن، با شگردهایی نظیر ایجاد سطوح چندگانه راویان، استفاده از راوی درون داستانی و نزدیکی زمانی و مکانی راوی با روایت، افزایش یافته است.
۳۷.

بررسی استعاره های جنسیتی مربوط به زن در داستان های تفسیری (مطالعه موردی: روض الجنان، جلاءالاذهان و منهج الصادقین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زن استعاره جنسیتی روایت تفسیر قرآن کلیشه جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۶
استعاره به مثابه زبانی نمادین و غیرمستقیم، حامل معناهای افزوده و پنهان است. ردپای استعاره ها و کلیشه های جنسیتی را در روایت های تفسیری نیز می توان پی گرفت. در این پژوهش داستان های تفسیری سه تفسیر فارسی روض الجنان، جلاءالاذهان و منهج الصادقین مبنای کار قرار گرفت. در این مقاله ابتدا روایت هایی که از استعاره های جنسیتی استفاده کرده اند یا مضمون آن ها یادآور استعاره های جنسیتی است، انتخاب شد و سپس با روش تحلیل محتوای کیفی، بار ارزشی این استعاره ها و ارتباط آن ها با کلیشه های جنسیتی بررسی شد. استعاره هایی نظیر «عروس قرآن»، «امرأه کاعب»، «فراش»، «بیوت»، «عتبه» و «دنیا» نمونه هایی از استعاره های جنسیتی در این روایت ها است که برخی بار ارزشی مثبت و برخی بار منفی دارند. مهم ترین نتایج این تحقیق عبارت اند از اینکه اغلب استعاره های منفی درباره زن حول نقش زن به مثابه همسر یا شریک جنسی و با تأکید بر بعد جسمانی وی شکل گرفته است. این استعاره ها متأثر از کلیشه های جنسیتی رایجی است که بار منفی دارند. در نقطه مقابل، بیشتر استعاره های مثبت حول نقش مادری و صفاتی نظیر مهربانی، خلق، اصل و ابتدا در نقش مادری شکل گرفته اند. همچنین این پژوهش نشان می دهد پیکر زن در دو وجه «پیکر بهشتی» و «پیکر دوزخی» نمود یافته است که پیکر بهشتی زن نماد التذاذ کامل و بهره مندی است و پیکر دوزخی زن نماد فریبندگی، گناه، تمثل شیطان و زناکاری است. علی رغم تلاش شریعت در تقبیح نگرش های زن ستیزانه، رواج استعاره های جنسیتی درباره زنان در دوره های تاریخی مختلف، در میان مفسران تفاوت چشمگیری نداشته است.  

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان