رضا شجری

رضا شجری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۸ مورد از کل ۴۸ مورد.
۴۱.

تحلیل و بررسی و مقایسۀ تطبیقی مؤلفههای ادبیات پلیسی و کارآگاهی در آثار آگاتا کریستی و اسماعیل فصیح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آگاتا کریستی اسماعیل فصیح رمان ادبیات پلیسی عناصر داستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۳۶
اسماعیل فصیح از نویسندگان صاحب نام و پرکار در زمینه ادبیات داستانی به ویژه ادبیات پلیسی و کارآگاهی است که شماری از آثار وی مانند شهباز و جغدان، شراب خام، درد سیاوش، دل کور و... بیشتر جنبه پلیسی و کارآگاهی دارند. با وجود شهرت این نویسنده، همان طور که نتایج این پژوهش نشان می دهد، او تا حد زیادی تحت تأثیر آگاتا کریستی و رمان های جنایی او بوده است؛ به طوری که با مقایسه تطبیقی آثار پلیسی این دو نویسنده می توان به بسیاری از مؤلفه های مشترک در زمینه ادبیات پلیسی در آثار ایشان دست یافت. اسماعیل فصیح نه تنها در انتخاب زبان راوی و نوع شخصیت پردازی بلکه حتی در انتخاب پی رنگ برخی داستان ها نیز تحت تأثیر آگاتاکریستی بوده است. این ادعا را می توان از طریق مقایسه متن آثار هر دو نویسنده اثبات کرد. نویسندگان کوشیده اند در این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و با شیوه اسناد کتابخانه ای میزان تأثیرپذیری فصیح را از آگاتا کریستی تبیین و اثبات کنند. کاری که تاکنون از سوی پژوهشگران و ناقدان ادبیات داستانی صورت نگرفته است و در نوع خود تازگی دارد.
۴۲.

آسیب شناسی اجتماعی «زهد صوفیانه» از نگاه سعدی

کلید واژه ها: تصوف عرفان سعدی زهد جامعه گریزی رهبانیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۶۲
تصوف، طریقۀ زاهدانه ای است منشعب از عرفان که با ورع و اعراض از دنیا آغاز شده است. پیروان تصوف سعی داشتند که به سنت پیامبر (ص) و صحابه، از راه تقوا و زهد، قلب خود را از اغراض دنیوی پاک کنند تا به حقیقت دست یابند. «زهد» مورد نظر عارفان، اعراض کلی از دنیا نبوده است؛ قطع تعلق نسبت به دنیا بوده است، اما صوفیه به تدریج «ترک تعلق نسبت به دنیا» را به «ترک دنیا » تغییر دادند. آنان «زهد عارفانه» را که از نوع «زهد اسلامی» بود؛ به «رهبانیت» نزدیک کردند و موجب انواع آفات اجتماعی شدند. سعدی با آگاهی از نتایج تلخ «زهد صوفیانه» به مبارزۀ فکری با آن پرداخته و با یادآوری تعهدات اجتماعی انسان، عبادت اصلی را خدمت به خلق معرفی کرده است. در پژوهش حاضر با رویکردی استنادی و تحلیلی به اندیشه های انتقادی و آسیب شناسانۀ سعدی دربارۀ زهد پرداخته شده است. تبیین حقیقت زهد در عرفان و اسلام، بررسی علل اجتماعی- سیاسی تحریف معنای زهد، بررسی نگاه دوسویۀ سعدی به تصوف و زهد و بررسی آسیب های اجتماعی زهد صوفیانه از نظر سعدی از اهداف این پژوهش است. براساس بررسی های انجام گرفته در مجموع مباحث این پژوهش، چنین برداشت می شود که از دیدگاه اعتدالی سعدی هرگونه افراط در زهد، مخرب است. او ریاضت های نامعقول صوفیان را چون عشرت طلبی اوباشان بی ارزش می داند و به زهد و ورع تا آن حدی که از اسلام و سنت خارج نشود و آفت جامعه نشود، توصیه می کند؛ افزون بر این، او با آگاهی از آفات اجتماعی زهد ریایی و درباری، همراهی زهدفروشان را با اصحاب قدرت نقد کرده است.  
۴۳.

فراهنجاری های دستوری و شگردهای بلاغی پرکاربرد در غزل های نیستانی، بهمنی و منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرمالیسم فراهنجاری دستوری شگردهای بلاغی شعر معاصر غزل نو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۱۰۸
هنجارگریزی، مؤثرترین شکل برجسته سازی زبان است و شامل همه شگردهایی می شود که قاعده های متعارف زبان را بر هم می زنند و به آشنایی زدایی می انجامند. هنجارگریزی دستوری برای زدودن غبار آشنایی از زبان شعر به کار می رود و شامل گریز از قواعد صرفی و نحوی حاکم بر زبان است. هر زبان دارای ساختار دستوری خاصی است، اما در شعر این نظم ساختاری به هم می خورد. در حوزه بلاغت هم با مجموعه شگردهایی مواجهه می شویم که به منظور برجسته سازی معنایی شعر شکل می گیرند و به نوآوری های بلاغی منجر می شوند. جستار حاضر با روش توصیفی - تحلیلی بر آن است تا با تأمل در غزل های «منوچهر نیستانی»، «محمّدعلی بهمنی» و «حسین منزوی»، به شناسایی، دسته بندی و تحلیل شگردهای پایه ای که در روند تحول غزل معاصر نقش بسزایی داشته اند، بپردازد و به پاسخ این پرسش ها برسد که فراهنجاری های پرکاربرد دستوری و شگردهای بلاغی که به برجسته سازی صورت و معنا در غزل نو منجر شده، کدام است و از بین شاعران نامبرده، کدام یک در نو شدن سیمای غزل نقش مؤثرتری داشته است. یافته های پژوهش، نشان می دهد که شگردهای بلاغی مشترک در غزل این سه شاعر، علاوه بر کاربرد دیگرگونه نماد، استعاره، تشبیه، تشخیص و متناقض نما به خاطر قدرت تخیّل و به تصویر درآوردن نادیده ها و ناشنیده هایی است که در ذهن شاعر شکل گرفته اند. فراهنجاری های دستوری مشترک در غزل شاعران نامبرده، در دو حوزه صرف و نحو، شامل فراهنجاری های واژگانی، زمانی و نحوی است. میزان بهره گیری از این شگردها توسط شاعران نامبرده متفاوت است. حسین منزوی با توجه به تکرر و تنوع فراهنجاری های دستوری و شگردهای بلاغی، از پیشتازان این عرصه محسوب می شود و در نوشدن سیمای غزل نقش بسزایی داشته است.
۴۴.

تحلیل و بررسی چگونگی تسبیح موجودات و شعورمندی آنان در هفت اورنگ جامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۹۳
بیان مسئله: تسبیح موجودات یکی از مباحث مهم و کلیدی مطرح در قرآن کریم و تفسیرهای شیعه و سنی، احادیث روایی و نیز بیشتر تألیفات عرفانی است. اهمیت این مسئله تاحدی است که در شعر و ادبیات فارسی نیز بازتاب وسیعی داشته است و بسیاری از شاعران مشهور ادب فارسی در آثار خود، بدان پرداخته اند؛ البته درباره چگونگی این تسبیح و شیوه استماع آن، در متون و منابع اسلامی، ادبی و عرفانی، اختلاف نظرهای فراوانی وجود دارد. نورالدین عبدالرحمن جامی از شاعران بزرگ قرن نهم و از پیروان دلبسته مکتب ابن عربی، تحت تأثیر آبشخورهای دینی و آموزه های ابن عربی و نیز به پیروی از شاعران پیشین کوشیده است تا با نگاهی متمایز، در آثار خود، به ویژه هفت اورنگ ، به تبیین و تشریح این مسئله بپردازد. روش: در این پژوهش، سعی شده است با استفاده از روش توصیفی   تحلیلی، ضمن بیان دیدگاه های مفسران، متکلمان و عارفان، این نگاه متفاوت نیز واکاوی شود. یافته ها و نتایج: جامی تسبیح موجودات را به دو گونه گفتاری و غیرگفتاری تقسیم کرده است؛ تسبیح گفتاری موجودات تنها با حس و خیال درک می شود و اصحاب کشف با کمک حواس و اصحاب عیان با یاری خیال و حواس باطنی می توانند این تسبیح را بشنوند؛ اما تسبیح غیرگفتاری یا حالی موجودات با گوش خردِ اهل حس فهمیده می شود؛ زیرا تسبیح گفتاری برای ارباب حس یا اهل کشف و نظر فقط با عقل، قیاس و ذکر لفظ و کلام درک پذیر است. درواقع تفاوت برجسته جامی با پیشینیانش در تحلیل و تبیین معمای پر رمز و راز چگونگی تسبیح موجودات، گذشته از نوع و شیوه استدلال، همین تسبیح قالی موجودات با نیروی خیال است.
۴۵.

شگردهای زبانی ناصرخسرو در گشایش و رهایش برای انتقال مفاهیم ایدئولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناصرخسرو گشایش و رهایش ایدئولوژی ساختار زبان نثر تعلیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۹۳
«گشایش و رهایش» اثری منثور از ناصرخسرو قبادیانی (وفات 481 ه.ق.) است که در موضوع کلام اسماعیلیه نوشته شده است. نویسنده که برای تبلیغ رسالت خود از افکار فلسفی و کلامی و بحث و جدل استفاده کرده، از ظرفیّت زبان و عناصر آن در این کار، بهره برده است. ناصرخسرو در کتاب گشایش و رهایش، با گزینش ساخت های زبانی مناسب، عقاید و اندیشه های خویش را به گونه ای مؤثّر بیان کرده است. این پژوهش، ضمن اینکه به بررسی ویژگی های این کتاب در پیوند با عناصر ایدئولوژیک درون متنی می پردازد، بر آن است که شگردهای زبانی ناصرخسرو را در انتقال مفاهیم ایدئولوژیک به مخاطب نشان دهد. پرسش پژوهش حاضر این است که در ساختار زبانی گشایش و رهایش، ایدئولوژی نویسنده چگونه بازتاب یافته است؟ کدام عناصر نحوی مورد توجّه نویسنده بوده اند؟ ناصرخسرو از چه آرایه های ادبی برای بیان مفاهیم ایدئولوژیک خویش بهره برده است؟ نتایج این مقاله بیانگر آن است که ایدئولوژی در گشایش و رهایش به طور صریح بازتاب یافته است. بهره گیری از برهان های عقلی و نقلی و نیز رمزگان فلسفی و کلامی سیطره اندیشه های ایدئولوژیک را بر متن نشان می دهد. در سطح نحوی، وجوه افعال، صدای دستوری و عناصر تأکیدی، تصویر گویایی از بار ایدئولوژیک متن را به مخاطب عرضه می کند. گستره اندیشه های ایدئولوژیک، در سطح بلاغی نیز تنوّع کلامی را به آرایه هایی که ظرفیّت قابل توجّهی برای تشریح نوع نگرش و جهان بینی نویسنده دارند، محدودکرده است؛ بنابراین، از آن دسته از صناعات بلاغی که سبب ابهام و چندوجهی شدن متن می شوند، در گشایش و رهایش، نشانی دیده نمی شود.
۴۶.

بررسی رویکرد جنسیتی بر مبنای مضمون خیانت و بی وفایی (در اشعار فروغ، سیمین بهبهانی، شهریار، رهی معیری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خیانت فروغ فرخزاد سیمین بهبهانی شهریار رهی معیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۶۰
نقش اجتماع و عوامل سیاسی در تفاوت زبان بشر امری انکارناپذیر است و چنین مسئله ای به همراه مسائل زیستی، جبرها و تحمیل های متعدد سبب تفاوت زبان مردانه و زنانه می شود. این تفاوت در کنار مضمون خیانت در اشعار شاعران نمونه های قابل توجهی را به وجود آورده است. در این پژوهش کوشش شده است با توجه به مؤلفه خیانت و با تکیه بر آرای لیکاف، زبان چهار شاعر معاصر (فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی، شهریار، رهی معیری) معرفی و در نهایت با یکدیگر مقایسه شود. چنین رویکردی موجب شناخت نگاه های متفاوت به زن یا مرد و به طور کلی تلقی این شاعران از روابط بین عاشق و معشوق زمینی با محوریت خیانت می شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است که حضور رنگ واژه ها، سوگندواژه ها و موارد دیگر در زبان فرخزاد و بهبهانی بسیار بارز و آشکار است، در مقایسه با آن شهریار و معیری با توجه به کاربرد زبان مردانه نسبت به این مسائل بی توجه هستند. نوع نگاه جنسیتی و توجه به مسائل فمینیستی نیز در اشعار فرخزاد و بهبهانی بارزتر است و آنها در کنار بازگو کردن مسائل مربوط به خیانت ورزی می کوشند دید مخاطب را نسبت به جنس زن تغییر دهند، اما در قیاس با آن دو در اشعار شهریار مسئله خیانت و بی وفایی به ندرت سبب تفاوت و آشکارسازی جنسیت و یا دید برتری جویانه مرد نسبت به زن می شود. در مقابل در اشعار رهی معیری تفاوت جنسیتی دیده می شود.
۴۷.

بررسی انتقادی نقدهای واردشده به حکایت «خدو انداختن خصم بر روی (علی)» و تفسیر «حدیث غدیر» در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حدیث غدیر حضرت علی(ع) حکایت «خدو انداختن خصم بر روی علی(ع)» مولوی نقدهای مثنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۷۰
مولوی با اینکه سنی مذهب است، در ابیات و حکایت های متعددی به ستایش اهل بیت عصمت و خصوصاً حضرت علی(ع) پرداخته و جنبه هایی از عشق و محبت به این خاندان والا را در اشعارش منعکس کرده است. اعتقاد و ارادت مولوی به حضرت علی(ع) مانند بسیاری دیگر از عقاید و دیدگاه های وی از سوی منتقدان مثنوی و عرفان با نقد و انکار همراه شده است. منتقدان ، ابیات و حکایت هایی از مثنوی را که نشانگر محبت خالصانه مولوی به حضرت علی(ع) است، با خوانش مغرضانه و به میان آوردن مواضع درون دینی و معیارهای مذهبی خود، تفسیر و نقد کرده اند. در نوشتار حاضر با رویکردی تحلیلی انتقادی و با استفاده از شیوه های علمی تحلیل متن و استناد، نقدهای واردشده به این ابیات مولوی بررسی شده است. هدف از این ارزیابی، معرفی منتقدان مثنوی در عصر حاضر و بررسی انتقادی نقدهای آنان بر حکایت ها و ابیات مرتبط مثنوی با حضرت علی(ع) است تا از این رهگذر، شناختی روشن و حقیقی تر از اعتقاد و اندیشه مولوی حاصل شود. بر اساس بررسی های انجام گرفته، چنین برداشت می شود که مولوی در نقل حکایت «خدو انداختن خصم بر روی علی(ع)» از اتهام تصرف و تاریخ سازی مبراست؛ درواقع مولوی این حکایت را مطابق روایت کتاب های معارف و کیمیای سعادت سروده و برخلاف نقد و نظر منتقدان، انگیزه وی از سرودن این حکایت، تعلیم اندیشه های عرفانی است و نه تاریخ سازی و غرض ورزی با شیعه؛ همچنین در نقدِ نقدهای وارد بر تفسیر مولوی از حدیث غدیر با استناد و استشهاد به قراین مختلف ثابت می شود که مولوی حدیث ولایت را تقریباً موافق با اعتقاد شیعیان تفسیر کرده است.
۴۸.

ضرورت بازتحلیل نظریه مند شعر فارسی با رویکرد سبک شناسی کلامی (نمونه: مؤلفه امکان رؤیت خداوند در شعر نظامی گنجوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه سبک شناسی کلامی رؤیت الهی حکیم نظامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۰
فرهنگ ایرانی اسلامی ما در طول ادوار روشن و تاریک خود، دست خوش تغییرات نظریه مند ازسوی دو اَبَرجریان تصوّف و کلام اسلامی بوده است. علم کلام که با انگیزه مستدل ساختن اصولِ دین، پای در زندگی انسانِ ایرانی نهاده بود، همه ابعاد فرهنگ ایرانی را از سیاست و شعر و ادبیات و ... در تأثیر و سیطره خود قرار داد. خراسان بزرگ و ماوراءالنهر قدیم که مهد و میزبان کلان فرقه های جبریه، معتزله، اشاعره، ماتریدیه، حشویه، مشبهه، کرّامیه، مرجئه و فِرَق شیعه بود، به ویژه تا قرن های چهار و پنج به معرکه ای برای منازعات مذهبی و تشتت آراء مبدّل شده بود. این منازعات مذهبی که گستره عظیمی از صف آرایی های برون فرقه ای و درون فرقه ای را دامن می زد، به تدریج در ذهن و زبانِ شاعران ایرانی نمود یافت و طیف رنگارنگی از باورهای نظریه مند را در شعرشان پدید آورد. متأسفانه مطالعات کلامی صورت گرفته در ادبیات فارسی تا روزگار ما از کلّی گویی های کلامی و پیش داوری ها مبرّا نبوده است. نویسندگان در این نوشتار برای پرهیز از کلّی گویی ها و نشان دادن انحراف از معیارهای اعتقادی فِرَق در شعر فارسی، «سبک شناسی نظریه مند با رویکرد کلامی» را معرّفی و پیشنهاد می کنند. از این نظر، مؤلفه اعتقادی «رؤیت خداوند» در بین فِرَق اسلامی را به بن مایه های فکری جزئی تری تقسیم کرده اند و ضمن بررسی تطبیقی عقاید فِرَق کلامی درباره رؤیت، رابطه نظریه مند واژگان نشان دار و معنادار را در شعر حکیم نظامی با دو لایه دستوری و بلاغی نشان داده و مواضع کلامی حکیم نظامی را در حوزه «رؤیت خداوند در معراج» با عقاید ابوالحسن اشعری هم سو دانسته اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان