نادر شایگان فر

نادر شایگان فر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۵ مورد از کل ۳۵ مورد.
۲۱.

تبیین نسبت معرفت شناسی ابزارانگارانه ی جان دیویی و رهیافت هرمنوتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیویی ر تجربه ر ابزارانگاری ر هرمنوتیک ر دور هرمنوتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۵۲۵
هدف این مقاله بررسی همانندی میان معرفت شناسی جان دیویی و رهیافت هرمنوتیکی در فلسفه است. در این مقاله تلاش بر آن است که نشان داده شود، با وجود سرچشمه های فکری متفاوتی که میان دیویی و هرمنوتیسین هایی مانند دیلتای وجود دارد، می توان همپوشانی های قابل توجهی میان رهیافت دیویی در معرفت شناسی و رهیافت هرمنوتیکی پیدا کرد، و نشان داد که در اساس جهت گیری کلی این دو رهیافت فلسفی یکی است. آنچه در به وجود آمدن این پیوند نقشی کانونی ایفا می کند مفهوم «تجربه» است. از سویی دیویی با صورتبندی مفهومی از تجربه- که البته خواهیم دید با مفهوم تجربه گرایانه ی آن متفاوت است- تلاش می کند بدون توسل به انگاره های متافیزیکی و استعلایی، معرفت شناسی خود را بنا نهد. از سوی دیگر، در هرمنوتیکِ ویلهلم دیلتای نیز مفهوم «تجربه ی زیسته» جایگاهی کانونی دارد. این تطبیق آشکار می کند که فهم این دو رهیافت از مفهوم «تجربه» تا چه حد همانند یکدیگر است و همچنین چگونه این همانندی در فهم آن ها از تجربه منتهی به موضع گیری های فلسفی بسیار نزدیک به یکدیگر شده است، تا جایی که می توان رهیافت معرفت شناسی ابزارانگارانه ی دیویی را هرمنوتیکی دانست.
۲۲.

بازنمود شبیه سازی فرهنگی متأثر از رسانه ها در هنرهای تجسمی معاصر بر اساس نظریه ژان بودریار (مطالعه ی موردی آثار کاترینا فریچ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبیه سازی فرهنگی رسانه هنرهای تجسمی معاصر ژان بودریار کاترینا فریچ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۴
ژان بودریار معتقد است که فرهنگ در حال تولید شدن و با هدایت رسانه ها دائماً در حال تغییر است. به نظر او، ما وارد عصر «شبیه ها» شده ایم. شبیه ها نشانه هایی هستند که مانند رونوشت یا الگوی اشیاء یا رویدادهای واقعی عمل می کنند. از آنجایی که رسانه ها در شبیه سازی فرهنگی نقش به سزایی داشته و همچنین بر هنر معاصر تأثیرگذار بوده اند، هدف این مقاله با عطف به آرای بودریار، مطالعه بازنمود شبیه سازی فرهنگی متأثر از رسانه ها در آثار هنرمند معاصر آلمانی «کاترینا فریچ» بوده و در پی پاسخگویی به این سؤال است که: «چگونه شبیه سازی فرهنگی در آثار او بازنمود پیدا کرده است؟». این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و تطبیقی به مطالعه آثار این هنرمند به ویژه اثر ضیافت او می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بازنمود این شبیه سازی فرهنگی، وانموده ای است که هم نظریه پرداز و هم هنرمند، هرکدام به سیاق خود به طور تمثیلی بیان کرده اند. وجوه اشتراک اثر کاترینا فریچ و آرای بودریار همچون تکرار و تکثیر، بازتولید، شبیه سازی، مصرف گرایی، تولید نشانه ها و فرا واقعیت نشان می دهد که هنرمند با استفاده از تکرار و تکثیر، بازتولید، شبیه سازی، مصرف گرایی و تولید نشانه ها، بازنمودی از شبیه سازی فرهنگی را با اثر خود ارائه داده است.
۲۳.

تبیین کیفیات و احکام زیباشناختی در گفتمان انتقادی نزد فرانک سیبلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرانک سیبلی واژگان زیبایی شناختی واژگان نازیبا شناختی ادراک ذوق منتقد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۵۴۹
نظرات فرانک سیبلی در میان فیلسوفان معاصر علاقمند به زیباشناسی تأثیرگزار بوده است. اگرچه عمده ی بررسی ها، تنها بر روی کارهای اولی اش تمرکز داشته اند. وی در مباحث زیباشناختی چنین استدلال می کند که مفاهیم زیباشناختی به آن صورت قاعده مند یا مقید نیستندکه بتوان یک واژه زیبایی شناختی را صرفاً با امکان مشخص ساختن ویژگی های نازیباشناختی شیء به درستی بکاربرد. در نتیجه، شخصی با چشم و گوش و هوش طبیعی شاید قادر به مشاهده ویژگی های زیبایی شناختی شیء نباشد. (از آنجاییکه صرفاً ویژگی های نازیباشناختی با این توانمندی ها قابل مشاهده هستند) از این رو وجود "ذوق" جهت تمیز دادن این ویژگی های زیبایی شناختی و به کاربردن درست این نوع واژگان مورد نیاز است. در این مقاله، شرح سیبلی در رابطه با کیفیات و احکام زیباشناختی و به موازات آن جایگاه ذوق به عنوان نوعی توانایی ادراکی، مورد بررسی قرار می گیرد به علاوه دلیل اینکه چگونه ممکن است منتقد از قضاوت های زیباشناختی دفاع و مخاطب را در مشاهدات خود سهیم گرداند مورد تأمل و مداقه قرار گرفته است. از این رو مقاله به شیوه ای مبتنی بر ارایه مثال ها و نمونه ها برآن است تا به تبیین دقیق روش هایی بپردازد که به مدد آنها حس زیبایی شناختی مخاطب گسترش یافته و این پرسش را پیش رو بگذارد که چگونه می توان از این طریق بر واژگان زیباشناختی تسلط یافته، چرا که پاسخ با این مهم، پاسخ به گفتمان منتقد است.
۲۴.

واکاوی نحوه شکل گیری مفهوم «خود و دیگری» در انیمیشن بن تن، با تکیه بر روش فنی (جان فیسک) و پنج سطحی (رولان بارت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انیمیشن بن تن نقد پسااستعماری روش جان فیسک روش رولان بارت خود و دیگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۷ تعداد دانلود : ۸۸۱
انیمیشن بن تن ازجمله سریال های موفقی است که برای کودکان تولید می شود. این سریال که میزان فروش بالای آن نشان از تفوق آن نزد مخاطبان دارد، روایت پسربچه امریکایی سفیدپوستی است که در یک سفر خانوادگی، به طور اتفاقی یک ساعت مچی پیدا می کند که به استفاده کنندگان خود، امکان تبدیل شدن به 10 موجود بیگانه را می دهد. فیلم ها و محصولات رسانه ای حاوی دلالت های نشانه ای، فرهنگی و اجتماعی جامعه تولیدکننده هستند، ازاین رو، می توانند دستمایه پژوهش هایی واقع شوند که نگرشی انتقادی نسبت به چنین متونی دارند. در میان پژوهش هایی که به این قبیل رویکردها می پردازند، به نقد پسااستعماری می توان اشاره کرد. نظریه و نقد پسااستعماری که مبتنی بر پیمایش متون قصدمند است، در پی عناصر دوگانه متنی است که قادر به تولید محورهای غیریت ساز هستند. ادوارد سعید بر آن است که مخاطبان حین برخورد با این محورها، نسبت به انتخاب یکی از دو وجه آن، از خود واکنش نشان می دهند. پژوهش حاضر با تکیه بر این چارچوب فکری، بر اساس روش واکاوی و تحلیل عمیق رمزگان های درون متنی و با بهره گیری از روش فیسک و بارت، به جستجوی محورهای غیریت ساز می پردازد و به نحوه ایجاد فرایندهای تولید خود و دیگری التفات نشان می دهد.
۲۵.

اثر هنری به مثابه کالای هنری در مواجهه با امر تکنولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکنولوژی تولید اثر هنری کالا اصالت هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۹۵
در قرون اخیر رشد تکنولوژی به نحوی بوده که بطور پیوسته برای بشر معیشت بهتر را در پی داشته و توانسته خود را در بسیاری از وجوه زندگی ازجمله هنر به منصه ظهور برساند. همچنین در به چالش کشیدن هنر از مفاهیم سنت گرایانه به مفهومی نو تأثیر تأمل برانگیزی داشته است. به گونه ای که به مدد آن آثار هنری قابلیت بازتولید یافته و از این طریق در دسترس توده مردم قرارگرفته است. این مقاله در جهت تبیین مسئله نفوذ تکنولوژی در هنر و کالایی شدن اثر هنری از طریق تولید انبوه و بازتولید مکانیکی به طرح موضوع پرداخته و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بازخوانی روابط جامعه ی تکنولوژیک و هنر از طریق اختلاط هنر و زندگی روزمره، می پردازد. بازتولید اثر هنری در جامعه ای رخ می دهد که تکنولوژی و نظام سرمایه داری در آن فراگیر شده است پس در چنین جامعه ای تولید برای مصرف صورت می گیرد و در پی فرآیند تولید نظام مبادله و بازار شکل می یابد. این مکانیسم متأثر از تکنولوژی، منجر به تغییر در ماهیت هنر و کیفیت تولیدات هنری می گردد تا به آنجا که هنر با زندگی روزمره پیوند ناگسستنی خورده و جزء لاینفک آن محسوب می شود و نتیجتاً هنرمند به عنوان یک تولیدکننده کالای هنری با تکثیر و انبوه سازی، قالب اثر هنری را دگرگون می سازد.
۲۶.

تعیین رابطه میان ویژگی های شخصیتی، خلاقیت و خودشکوفایی در دانشجویان رشته طراحی صنعتی: نقش تفاوت جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر طراحی صنعتی ویژگیهای شخصیتی خلاقیت خودشکوفایی تفاوت جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۷۲
هدف از انجام این تحقیق پی بردن به رابطه میان برخی از متغیرهای بنیادین در آموزش هنر نظیر ویژگیهای شخصیت، خلاقیت و خودشکوفایی با در نظر گرفتن تفاوت های جنسیتی در میان دانشجویان هنر بوده است. دانشجویان رشته طراحی صنعتی هر چهار سال تحصیلی از میان دانشجویان دانشگاه هنر بصورت غیر تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در تحقیق عبارنتد از: ابزار سنجش خلاقیت آزمون تفکر خلاق تورنس (TTCT)؛ آزمون پنج عاملی ویژگیهای شخصیت (NEO-FFI)؛ ابزار خودشکوفایی استعداد (MAP) میباشند. جهت تحلیل همبستگی در SPSS از ابزار پیرسون استفاده شد. تحقیق حاضر در پی یافتن پاسخ این پرسش است که چه رابطهای میان ویژگیهای شخصیتی و خلاقیت با خودشکوفایی در دانشجویان رشته طراحی صنعتی وجود دارد و همچنین چه تفاوتی میان دانشجویان پسر و دختر وجود دارد. یافته های تحقیق نشان میدهد که میان دانشجویان پسر و دختر تفاوتهای اندکی وجود دارد بدینصورت که تنها تفاوت میان دانشجویان پسر و دختر بین ویژگیهای شخصیت با خلاقیت در عامل روان آزردهخویی است. همچنین تنها تفاوت میان دو گروه بین شاخص خلاقیت و خودشکوفایی در وظیفه شناسی است. در نهایت، میان خلاقیت با خودشکوفایی میان دانشجویان دختر و پسر تفاوت وجود ندارد.
۲۷.

مطالعه و شناخت حجاری ستون های سنگی مساجد قاجاری (مطالعه موردی: مسجد حاج شهبازخان و دولتشاه در کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تزیینات حجاری ستون های سنگی مساجد دوره قاجاریه شهر کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۱۲
مساجد همواره طی دوران اسلامی به گونه ای خاص تجلیگاه ذوق و مهارت خالصانه هنرمندان بوده و همچون بومی بزرگ مجموعه ای از هنرهای رایج هر عصر را به نمایش می گذاشته است. با آغاز سلسله قاجاریه، آرایه کاران این دوره به پیروی از سفارش دهندگان و بانیان اصلی آثار معماری، گرایش آشکاری به بهره گیری از تزیینات سنگی در معماری بناهای این دوره داشته اند. حجاری ستون های سنگی نمونه های پرشماری است که در مساجد قاجاری حاج شهبازخان و دولتشاه در کرمانشاه مشاهده می شود. بررسی، مطالعه و مقایسه هر یک با نمونه های شاخص در شهر شیراز، سنندج و اصفهان در دوره قاجار و زندیه بازشناسی هویت فرهنگی را در پی دارد. بر این اساس، پژوهش حاضر با توجه به خلأ نسبی موجود در این زمینه، بر مبنای بررسی های میدانی و مطالعات کتابخانه ای، سپس با بهره گیری از روش های توصیفی- تحلیلی و مطالعات تطبیقی به چگونگی ارتباط بین تزیینات حجاری ستون های مساجد در دوره قاجار می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد، حجاری ستون های مساجد مورد نظر با نمونه های هم دوره در شیراز و اصفهان از نظر سبک و محتوا ارتباط نزدیکی دارد. ریشه اصلی این گونه تزیین در هنر ایران باستان به خصوص ستون سازی دوره هخامنشی است.          
۲۸.

بررسی تطبیقی- انتقادی تأثیرپذیری رمان «طوبا و معنای شب» از رمان «صد سال تنهایی» با تأکید بر درونمایه جدال سنت و مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۲ تعداد دانلود : ۶۶۰
در مقاله حاضر، تأثیرپذیری رمان «طوبا و معنای شب» اثر «شهرنوش پارسی پور» از رمان «صد سال تنهایی» اثر «گابریل گارسیا مارکز» با نگاهی تطبیقی- انتقادی مورد تأمل قرار می گیرد. مواجهه و جدال میان سنت و مدرنیته را می توان یکی از مهم ترین درون مایه های مشترک بین این دو رمان دانست. این نوشتار می کوشد تا چگونگی رابطه گفتمانی و بینامتنی این دو رمان را از طریق خوانشی محتوایی و با تأکید بر درون مایه های مشترک این دو اثر نمایان سازد. همچنین سعی بر این است تا با تکیه بر صداها و همهمه های موجود در رمان، نحوه مواجهه این دو اثر با دنیای جدید را نشان دهد و تبیین نماید که مؤلفان این دو اثر، چگونه با درهم آمیزی واقعیت و توهم، جهان فیزیکی و متافیزیکی و مرگ و زندگی به گفت وگوی با دنیای مدرن پرداخته اند.
۲۹.

تحلیل نحوه بازنمایی ساحل در اشعار نیما یوشیج و مقایسه آن با آثار بهمن محصص(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیما یوشیج بهمن محصص ساحل تجربه زیسته مدرنیته سیالیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۴۹
در سنت نگارگری ایرانی میان ادبیات و نقاشی رابطهای تنگاتنگ برقرار بوده است. این درحالی است که در دوره معاصر با ظهور جریانات نقاشانه نو، تلاش شد ادبیات و نقاشی بهنحوی مستقل ازهم ظاهر شوند. اما برخلاف این پویه جدید در این دوره، ما همچنان در مواردی شاهد آنیم که ادبیات و نقاشی بار دیگر بههم پیوند میخورند و قرابت قدیم خود را بهنمایش میگذارند؛ از آن جمله میتوان به پیوند میان شعر نیما یوشیج و نقاشی بهمن محصص اشاره نمود. در این مقاله این پیوند و شباهت، بهلحاظ معنایی و نیز وجود تجربه مشترک نهفته در آثار این دو هنرمند بررسی میشود. همچنین، از رهگذر بررسی مفهوم ساحل در این آثار به بنمایه های تجربه دو هنرمند نامبرده از مدرنیته، توجه میشود. روش بهکاررفته در این مقاله، تطبیقی است که برمبنای مقایسه دو گفتمان شعر و نقاشی و تحلیل و تطبیق درونمایه های ادبیات موجود در این زمینه استوار است. در پژوهش حاضر میکوشیم تا نشان دهیم که ساحل بهمثابه تجربه عمیقاً زیستهشدهای برآمده از زیستبوم این دو هنرمند است که در دو رسانه متفاوت بازنمایی شده است. در توصیف و تحلیل این بازنمایی نشان داده میشود که تجربه های آفاقی و انفسی چگونه برهم انطباق مییابند. همچنین سعی میشود تا ساحل دریا استعارهای تعبیر شود که معنای امر مدرن را از دو جهت در خود بههمراه دارد. در نگاه نخست خواهیم دید که سیالیت بهعنوان استعاره زندگی مدرن در آثار نیما یوشیج و بهمن محصص در تصویر ساحل و دریا نمایان است. از جنبه دیگر، تبیین خواهد شد که خط ساحلی بهمثابه مرز بین دریا و خشکی، آب و خاک و مایع و جامد، شورشی علیه قطعیت دوگانهباور است.
۳۰.

بررسی انتقادی نهاد موزه؛ با ابتنای بر اندیشه ها ی پدیدارشناسانة موریس مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر پدیدارشناسی تجربه مرلوپونتی موزه پی افکنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۶ تعداد دانلود : ۹۸۳
موریس مرلوپونتی فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی است که در یک سلسله از مقاله ها و گفتارها آثار هنری و مفاهیم مرتبط با حوزة هنر را با به کاربردن روش پدیدارشناسی مورد تأمل قرار داده است. او با توجه به ادبیات موجود در این زمینه و پیشینة پدیدارشناسانة بحث در باب هنر سعی دارد بر بحث ادراک و رابطة آن با هنر تأکید کند، و نقش هنر را از منظری نو و با تأکید بر مفهوم در–جهان–بودن ارزیابی نماید. مرلوپونتی بر اساس مفاهیمی چون حیث التفاتی، تجربه های زیسته ، سبک هنری، پی افکنی می کوشد به تبیینی تازه از هنر اهتمام ورزد. از آنجا که موزه بر اساس تاریخ خود تا حدّ بسیاری توانسته است نسبت وثیق و عمیقی با پدیده های هنری برقرار نماید، در اندیشه های مرلوپونتی مورد تأمل و مداقّه قرار گرفته است. این مقاله بر بنیان و مدار این پرسش استوار است که نسبت تجربه های زیستة هنرمند و موزه چگونه است و دوام و قوام آن ها در این محیط فرهنگی-هنری چگونه می تواند باشد. پژوهش حاضر با رویکرد پدیدارشناسانه و با ابتنای بر اندیشه های حیات باورانة مرلوپونتی بر آن است که به تحلیل انتقادی جایگاه موزه اهتمام ورزد و نشان دهد که معنای نگاهداری و پی افکنی پدیدارشناسانه با معنای موردنظر در نهاد موزه دارانه بسیار فاصله دارد و این پرسش را پیش رو بگذارد که موزه ها تا چه اندازه در ادعای خود مبنی بر نگاهداری صادق اند و صداقت آن ها تا چه اندازه تحت تأثیر سایر عوامل فرهنگی و اجتماعی و همچنین ماهیت خود آن ها به مثابه ی سردخانه های فرهنگ به چالش گرفته می شود.
۳۱.

بررسی تلقی مرلوپونتی از وجه دیالکتیکی هنر مدرن و گشایش هستی در آن با تأکید بر نقاشی های سزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر مدرن هستی نقاشی دیالکتیک مرلوپونتی سزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۸ تعداد دانلود : ۵۶۶
موریس مرلوپونتی (1961-1908) فیلسوف پدیدارشناس فرانسوی، سعی دارد بر هم سویی فلسفه پدیدارشناسانه خویش با جنبش هنری مدرن تأکید داشته، و از حدود تقابل های ذهن و عین، ، ما و جهان و در نهایت رهیافت نظری و رهیافت هنرمندانه عبور کند. به زعم او هنر مدرن به شیوه ای دیالکتیکی و بر اساس رابطه دو سویه هنرمند و اثر قادر است تا فیلسوف را در تأملاتش در باب شیوه های آشکارسازی هستی یاری رساند و به او این امکان را دهد تا با رهیافت های تازه مواجه شود. هنر مدرن و به ویژه آثار سزان این امکان را مهیا می سازند تا اشیاء گشوده شوند و با گشودگی خویش وجه مکتوم خود و نیز هستی را نمایان گردانند. این پژوهش مبتنی بر نگاهی پدیدارشناسانه و هرمنوتیکی است که سعی خواهد کرد به تلقی خاص مرلوپونتی در خصوص نقش و نقاش، ناظر و منظره و هم چنین آشکارگی هستی در هنر مدرن اهتمام ورزد. این تحقیق با تأکید بر وجه دیالکتیکی و مفهوم هستی در هنر مدرن می کوشد آن را در مقابل رویکردهای مسلط علمی قرار داده و به تبیین این رویکرد خاص بپردازد.
۳۳.

تبیین تلقی پدیدارشناسانه مرلوپونتی از نقاشی های سزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعالی آگاهی پدیدارشناسی طبیعت نقاشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸۷ تعداد دانلود : ۱۸۷۷
موریس مرلوپونتی(1961-1908) اساس تفکرش در کتاب پدیدارشناسی ادراک را بر مفهوم «در- جهان – بودن» استوار کرده است. او به تأسی از هوسرل و هیدگر، سعی دارد در خصوص نسبت ما و جهان تأمل کند. یکی از مفاهیم بسیار مهم در اندیشه های پدیدارشناسانه هوسرل، بازگشت به شیئ است که علم معاصر از آن غافل مانده است و مرلوپونتی سعی دارد با تکیه بر طبیعت و شیئ به تصویر درآمده در آثار سزان، مسئله پدیدارشناسانه بازگشت به شیئ و طبیعت را تبیین کند. او می کوشد تا نقاشی های سزان را حد واسط دو نوع تحویل متمایز یعنی تحویل استعلایی و ذات گرا قرار دهد و از این طریق شکاف میان این دو تحویل را پر نماید. تحقیق حاضر به شیوه ای پدیدارشناسانه به اهتمام مرلوپونتی در خصوص مفهوم طبیعت، شیئ و رهیافت هنرمندانه سزان به این مفاهیم می پردازد و سعی دارد تبیین نماید که بنا بر آموزه های مرلوپونتی نقاشی های سزان چگونه می تواند شکاف میان آگاهی و جهان را پرنماید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان