مجیدرضا مقنی پور

مجیدرضا مقنی پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۸ مورد.
۱.

مطالعه تطبیقی فرم، تکنیک و کاربرد سفالینه های منطقه نیشابور در دوره سامانی با تولیدات منطقه چانگشا در دوره تانگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آثار سفالی نیشابور چانگشا سبک تزئین دوره عباسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۸ تعداد دانلود : ۲۹۰
قرار گرفتن نیشابور در مسیر یکی از شاهراههای جاده ابریشم، ارتباط این منطقه را با فرهنگ های دیگر برقرار می کرد؛ به طوریکه محصولات هنری نیشابور از یک سو (بیششتر از بًعد فنی و تکنیکی) متاثر از شیوه های شرق به ویژه چین بوده و از سوی دیگر به لحاظ شکل های تزئینی و اندیشه های حاکم بر آن، وابسته به سنت های ایرانی و نیز مراکزی مانند دمشق، بغداد و سامرا بوده است. این پژوهش با رویکردی تطبیقی و با هدف شناساییِ شکل هایِ تاثیرپذیری تولیدات نیشابور در دوران عباسی از سفالینه ها و سرامیک های هم عصر آن در چین انجام گرفته است. بر این اساس و با فرض تاثیرپذیری آثار سفالی نیشابور از محصولات وارد شده از چین (به طور خاص منطقه چانگشا به عنوان مرکز عمده تولید و صادرات سرامیک های لعاب دار در آن زمان)، محصولات لعابدارِ این دو منطقه بر مبنای چهار متغیر شکل، تکنیک، کاربرد و تزئین مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده این مسئله است که محصولات این دو منطقه دارای تشابهات تکنیکی و کاربردی بوده و عمده تفاوت آنها را می بایست در نوع و کیفیت بالای تزئینات در تولیدات نیشابور جستجو نمود؛ که علت اصلی این مسئله، یکی تفاوت های الگوهای تجسمی و تصویریِ در فرهنگِ و منطقه و دیگر تمایزِ شیوه های تولید با توجه به اهداف تولیدکنندگان دو منطقه می باشد.
۲.

تحلیل نشانه شناختی بازنمایی مضمون «مرگ» در نگاره های مکتب هرات و تبریز دوم (مطالعه موردی: نگاره مرگ سیاوش در دو شاهنامه بایسنقری و شاه طهماسبی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۳۰ تعداد دانلود : ۱۷۰
با مرور مضامین آثار نگارگری مکاتب هرات و تبریز دوم مشخص شد نزدیک به صد و پنجاه نگاره به صورت مستقیم و غیر مستقیم به مضمون مرگ اشاره دارند و نمونه های شاخص آن را می توان در دو شاهنامه بایسنقری و شاهنامه طهماسبی مشاهده کرد. هدف این تحقیق مطالعه نشانه شناسانه نگاره هایی منتخب با این مضمون در دو نسخه مصور شاهنامه بایسنقری و شاهنامه طهماسبی، به منظور گام برداشتن در جهت شناختی غنی تر و عمیق تر از شاخصه های فرمی، مضمونی و محتوایی نگارگری ایرانی بوده است. سؤالات پژوهش عبارت اند از 1. نشانه های زبانی و بصری مرتبط با مضمون مرگ، در نگاره های موردمطالعه، چگونه باهم منطبق شده اند؟ 2. آیا می توان به شناختی واحد از چگونگی بازنمایی مضمون مرگ در آثار موردمطالعه دست یافت؟ تحقیق حاضر با رویکرد نشانه شناسی پساساختارگرا و روشی توصیفی تحلیلی در جهت پاسخ به این سؤالات انجام شده است. گردآوری اطلاعات با روش کتابخانه ای و اسنادی و تحلیل آن ها کیفی و با استفاده از روش دلفی است که با کمک مصاحبه های باز و اکتشافی با پنج نفر از صاحب نظران دو حوزه نگارگری و نشانه شناسی صورت پذیرفته است. نمونه های موردمطالعه در این پژوهش به صورت موردی و هدفمند انتخاب شده اند و شامل 2 نگاره با روایتی مشترک و مرتبط با مضمون مرگ هستند. از نتایج این پژوهش می توان به این نکته اشاره داشت که باوجود تفاوت هایی در بیان نشانه های زبانی و بصری و نوع انطباق این نشانه ها با یکدیگر در نگاره های موردمطالعه، در بررسی لایه شناختی نگاره ها سهم شناخت های مشترک از هر دونگاره قابل تأمل بود و بااینکه هنرمندان این آثار از دو دوره مجزا و با آگاهی ها و توانایی های سبکی متفاوت این آثار را به تصویر کشیده اند، هر دو در نمایش مرگی حزن انگیز و درعین حال جاویدان و اسطوره ای موفق بوده اند.
۳.

مطالعه ماهیت «فضای اسطوره ای» برمبنای آرای ارنست کاسیرر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارنست کاسیرر آگاهی اسطورهای فضای اسطورهای شناخت شناسی فرم سمبلیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۴ تعداد دانلود : ۲۸۸
«اسطوره» ازمنظر ارنست کاسیرر، فیلسوف بزرگ نوکانتی، یکی از اولین و مهم ترین فرم های شناختی است. انسان برای آگاهی از هستی، به یک باره از فرم تعقلی شناخت آغاز نکرده و پیش از آن، دوره ای طولانی از زندگی خویش را با معرفتی ابتدایی سر کرده است که این فرم آغازین معرفتِ انسانی با عنوان «آگاهی اسطوره ای» معرفی می شود. ادراکات و جهان شکل یافته در این فرم از آگاهیْ محتواها و ویژگی هایی دارد که فهم و پذیرش آنها با معیارهای دانش نظری امروز چندان آسان نیست؛ بنابراین، این محتواها را باید در چهارچوب دستگاه شناختی اسطوره ای مطالعه کرد. در آگاهی اسطوره ای مقوله هایی مانند «فضا»، «زمان» و «عدد» با عنوان «واسطه های ادراکی» معرفی می شود. مسئله اصلی در این مقاله، شناسایی ماهیت و اصول شکل دهنده «فضای اسطوره ای» و نیز نوع تجسمِ عینی آن در مقایسه با فضای ادراک حسی و فضای هندسی است. برای رسیدن به این هدف، با مطالعه دقیق آثار کاسیرر و بررسی مصداق های عینی این فضا در تمدن های کهن، علاوه بر بررسی جایگاه، قوانین و الگوهای حاکم در شکل گیری و نوع تجسم فضا در آگاهی اسطوره ای، مقایسه ای نیز از ویژگی های این فضا با فضای ادراک حسی و فضای انتزاعی هندسی انجام گرفته است.
۴.

شناسایی نمونه پیکره های انگلیسی در نگارگری مکتب اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیکره ایرانی پیکره انگلیسی نگارگری مکتب اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۱ تعداد دانلود : ۵۷۰
تأثیرپذیری نگارگری مکتب اصفهان از وقایع و تحولات سیاسی، نظامی و تجاری دوره صفویه باعث پدیدارشدن نمونه پیکره های غیرایرانی در نگارگری مکتب اصفهان شد. این پژوهش به هدف شناسایی نمونه پیکره های انگلیسی و عوامل تأثیرگذار بر نگارگری مکتب اصفهان بر اساس مؤلفه های چهره و پوشاک انجام گرفته است. بر این اساس سؤال های اصلی تحقیق به این گونه است که: 1.چگونه پوشش های انگلیسی وارد نگارگری مکتب اصفهان شده است؟ 2.مشخصه های چهره انگلیسی در نگارگری مکتب اصفهان کدامند؟ روش تحقیق مقاله توصیفی-تحلیلی و تحلیل داده ها به صورت کیفی(شرح و تفسیر) است. همچنین فنون جمع آوری اطلاعات به صورت متن خوانی آمده است.  نتایج به دست آمده نشان می دهد که در آثار مورد بررسی (از جمله اروپایی با سگ از رضا عباسی، دیدار خسرو و شیرین از محمد قاسم و...) پوشاکی مانند لباس، چکمه و کلاه تأثیرات بیشتری از پوشش های دوره الیزلبت اول تا جیمز دوم انگلیس پذیرفته است. این در حالی است که چهره پردازی ها بیشتر به نمونه چهره های ایرانی وفادار بوده است.
۵.

تحلیل روایت شناسانه نگاره «گذر سیاوش از آتش» از شاهنامه شاه طهماسبی، بر مبنای الگوی پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگارگری روایت شناسی پراپ شاهنامه طهماسبی نمادگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۵ تعداد دانلود : ۸۹۷
ادبیات روایی در ایران همواره به عنوان یکی از منابع اصلی الهام برای بسیاری از هنرها بوده است؛ در این میان سهم هنرهای تجسمی و نمایشی بیش از سایر هنرهاست. وابستگی نقاشیِ ایرانی به ادبیات به گونه ای بوده است که نقاشی ایرانی تا اواسطِ عصر صفوی به عنوانِ زیرمجموعه ای از هنر«کتابت» دسته بندی می شده که کارکردِ اصلی آن تصویرسازی روایت های ادبی بوده است. در فرایند چنین ترجمانی بسیاری از مولفه های روایی اثرِ مبدا به دلیل ماهیت بستر مقصد، دچار تغیر و تحول می گردد. در پژوهش پیش رو سعی می شود سیر تحول و تطور روایی یکی از این مضامین را در فرایند ترجمه از ادبیات به نقاشی بررسی نماییم. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی با تکیه بر نظریه روایت شناسی پراپ انجام شده است. هدف تحقیق شناخت و تحلیل نشانه های تصویری و چگونگی ارتباط آنها با متن روایی در طول فرآیند ترجمان می باشد. گردآوری مطالب به روش کتابخانه ای بوده است. مضمون مورد نظر «گذر سیاوش از آتش» است و بستر مبدا فرایندِ ترجمانیِ تحقیق، شاهنامه فردوسی می باشد. همچنین بستر مقصد، نگاره ای با همین عنوان در شاهنامه شاه طهماسبی می باشد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ماهیت و بسامد نقش ویژه های داستان، متناسب با ویژگی های بستر مقصد (نگارگری) تغیر می کند. در واقع هنرمند نگارگر بر اساس قابلیت ها و محدودیت های رسانه مقصد و نیز ذوق هنری خود بر پی رفت هایی از داستان تاکید می کند که در روایت فردوسی از بسامد بالایی برخوردار نیستند.
۶.

واکاوی ماهیت «علیّت» در فرم غیرتعقلیِ شناخت برمبنای رهیافت ارنست کاسیرر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علیت ارنست کاسیرر آگاهی اسطوره ای شناخت اسطوره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۲۷۴
«علیّت» از جمله مفاهیمی است که پیشینه ای طولانی در فلسفه و شناخت انسانی دارد. انسان از همان آغاز حیات، خواهان کشفِ چرایی و علت پدیده ها بود؛ این مفهوم در تاریخ اندیشه های فلسفی، فراز و نشیب های زیادی را پیموده است، زیرا پاسخ های ارائه شده برای علتِ پدیده ها، به طور کامل متاثر از نوع آگاهی و شناخت انسان در گستره های تاریخی و جغرافیایی مختلف بوده است؛ آگاهی ها و شناخت هایی که اندیشمندانی مانند ارنست کاسیرر معتقد بودند که پیوسته الگویی عقلانی نداشته است. به زعم کاسیرر الگوهای غیرعقلانی نیز در شکل بخشی صورت های شناختی انسان دخیل بوده اند؛ شناختی که وی از آن با عنوان «آگاهی اسطوره ای» یاد می کند. هدف از نگارش این مقاله، معرفی انواع روابط علیّتی در این غیر تعقلی ترین فرمِ شناختی انسان است که بر این اساس با استناد به مبانی، قوانین بنیادین و دیگر آبشخورهای آگاهی دهنده در این آگاهی، به بازکاوی، توصیف و تحلیل انواع روابط عِلّی در این فرم شناختی پرداخته شده است.
۷.

تحلیل فرم و محتوایِ نمادینِ حرکات نمایشی- آیینیِ قَرسه ای کُرمانج های شمال خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیین های نمایشی لیستِک کرمانج هویت تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۲۵۴
افکار، اندیشه ها و جهان بینی ها به عنوان مولفه هایِ غیرمادی فرهنگ از دیرباز تاکنون در قالب هایی مادی همچون رقص، نمایش، بازی و موسیقی نمود پیدا کرده و حفظ می شوند. نوعی از حرکات نمایشی - آیینی در میان قوم کُرمانج ساکن در شمالِ خراسان رواج دارد که تحتِ عنوان «لیستِک» شناخته می شود؛ این رقص یا بازی را می توان به عنوان یکی از نمودهای مهم فرهنگی این قوم برشمرد که خود متاثر از افکار و اندیشه ها، سبک زندگی و هویتِ تاریخی کُرمانج های این منطقه می باشد. هدف پژوهش حاضر، توصیف و تحلیل این رقص ها جهت شناخت هر چه بهتر یکی از جلوه های شاخص هویت تاریخی این قوم بوده است. بر این مبنا، سوال اصلی پژوهش این گونه شکل می یابد که ساختار فرمی و محتوای نمادین حرکات آیینی نمایشی قَرسه ای کُرمانجی چگونه است؟ با این هدف و بر اساس فعالیتی کتابخانه ای - میدانی، به تحلیل ساختار فرم و محتوای نمادین منتخبی از این لیستِک ها پرداخته شده است. بر مبنای نتایج پژوهش لیستِک های کُرمانجی چه به لحاظ ساختار و فرم اجرا و چه به لحاظ محتوا، متاثر از هدف مهاجرت این قوم از موطن اصلی خود، جهت دفاع و حراست از مرزهای شمال شرقی ایران بوده است؛ به همین منظور، غالبِ حرکات  لیستِک بازان در این بازی ها مُعرّف ماهیتی جنگاورانه و نظامی و با هدف حفظ و تقویت استقامت و نیروی بدنی و قوای جنگی آنها می باشد.
۸.

بازشناسی قالی های عثمانی با تاکید بر عوامل تاثیرگذار هنر ایرانی بر شکل یابی و گسترش آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قالیبافی عثمانی صفوی ایران آناتولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۱۳۶
قالی عثمانی دارای گستره وسیعی از طرح و نقش، رنگ و بافت بوده که در تاریخ قالیبافی جهان اهمیت خاصی دارد. در مدت حکومت عثمانیها (1299-1922م) تولید قالی نسبت به دوره پیشین توسعه بیشتری پیدا کرد به گونه ای که قرن شانزدهم و نیمه اول قرن هفدهم میلادی باشکوه ترین این دوره تلقی می شود. با بررسی قالی های عثمانی میتوان ردپای هنر ایران را ملاحظه کرد. نفوذ هنر ایران در قالی عثمانی بعد از فتح استانبول (1453م) شدت بیشتری میگیرد و آثار آن، در تغییر طرح و نقش و بافت قالی ها دیده می شود. به همین منظور، میتوان قالی عثمانی را در دو گروه، دسته بندی کرد. هدف این مقاله، بازشناسی قالی های دوره عثمانی و عوامل تاثیرگذاری هنر ایران، در شکل گیری قالی های گروه دوم این دوره است. براین اساس پرسش های مقاله حاضر این است؛ چه قالیهایی از گروه دوم قالی های دوره عثمانی تحت تاثیر نفوذ هنر ایران بافته شده است؟ چه عواملی زمینه ساز تاثیر هنر ایران بر شکل دهی به قالی های عثمانی شدند؟ روش تحقیق توصیفی تحلیلی تطبیقی است، گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و بخشی از تصاویر از طریق جستجو در موزه ها تهیه شده است. یافته های تحقیق نشان میدهد که نفوذ فرهنگ و هنر ایرانی از طریق مهاجرت اجباری و اختیاری هنرمندان به دربار عثمانی، هدایای پادشاهان، غارت و چپاول آثار هنری ایران توسط عثمانی در زمان اشغال، صادرات قالی ایران به عثمانی از عوامل تاثیرگذار بر هنر قالیبافی عثمانی بوده است.
۹.

نقد نگاره «مجلس همایون و اکبر» از مجموعه مُرقع گلشن با تاکید بر انواع حضورِ هنرمند در اثر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مکتب هند و ایرانی مرقع گلشن عبدالصمد مولف خودنگاره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۱۸۲
در فرآیند شکل دادن به یک اثر هنری، هنرمند، یا خود را مکلف به اصول سبکی و مکتبیِ خاصی می داند، یا پا را از آن فراتر می نهد و خود پایه های سبک دیگری را بنا می گذارد. در این میان در آثاری که رمزگان سبکی و مکتبی، حضور پررنگی را داشته باشند، مجال برای حضور رمزگان شخصی هنرمند، یا به نوعی حضورِ مولف اثر، کمتر فراهم می گردد. نگارگری ایرانی از جمله هنرهایی است که به خاطر حضور سنگینِ قواعد سبکی و مکتبی، حضور مولف در آن با چالش ها و محدودیت های بسیاری مواجه است؛ اما به نظر می رسد در بسترهایی که نگارگران ایرانی توانسته اند تا حدودی خود را از این قیود برهانند، گونه هایی از حضور این رمزگان شخصی را نیز رواج داده اند. یکی از این بسترها، مکتب موسم به «هند و ایرانی» است که پایه های آن توسط هنرمندان ایرانی در سرزمین هندوستان بنا گردید. این پژوهش به تحلیل سبکی و موضوعیِ نگاره «مجلس همایون و اکبر» از این مکتب می پردازد. اساس پژوهش بر این فرض استوار بوده که این اثر نمونه ای متمایز به لحاظ بکارگیری شکل های متفاوت حضور هنرمند در یک نگارگری شرقی می باشد؛ لذا سوال اصلی را می توان اینگونه مطرح نمود که:  انواع  مختلف حضورِ هنرمند در نگاره «مجلس همایون و اکبر» چگونه است؟ روش پژوهش توصیفی تحلیلی است که در فرآیند آن لایه های سبکی، نوشتاری و مضمونی نگاره مورد مطالعه قرار می گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که وفاداری سبکیِ هنرمند اثر به سنتِ ایرانی مکتب تبریز به ویژه تحرک و پویاییِ پیکره ها و نوع ترکیب بندیِ نگاره های بهزاد، ثبتِ رقم هنرمند در کتیبه نگاره و نیز در متن خود اثر، از نمونه رمزگان شخصی هنرمند در اثرِ مورد مطالعه است. همچنین در اینجا و در پدیده ای بسیار کم سابقه در هنر مشرق زمین، شاهد حضور تصویریِ خودِ هنرمند در نگاره و نیز بازنمودِ تصویری از کل نگاره در اثر می باشیم، که این شکل های حضور هنرمند علاوه بر این که مهم ترین شکل حضور مولف در اثر مورد بحث بوده، مجلس همایون و اکبر را به اثری متمایز بدل می سازد
۱۰.

گذر از «تربیت» به «آموزش»؛ مقایسه آداب تربیت هنرمندان در جوامع سنتی با جوامع امروزی (با تأکید بر آموزش دانشگاهی)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: سنت شیوه های تربیتی هنرهای سنتی جامعه سنتی دانشگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۲۶۹
در یک جامعه خدامحور، هر فعل انسان بر مبنای آموزه های «سنتِ» الهی و در جهت نیل به حضرت احدیت بوده و پرداختن به کار هنر و انتقال آداب و اصولِ مرتبط به آن نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ اما با تحولات رخ داده در شکل اکثر جوامع در دوران معاصر، که به موجب آن بسیاری از بسترها و زمینه های وجودی یک جامعه سنتی زایل گشته، بسیاری از هنرهای سنتی و آموزه ها و آداب مرتبط با آن نیز به دست فراموشی سپرده شده است. مسئله اصلی در این پژوهش، مقایسه روش ها و آداب تربیتی هنرمندان در جوامع سنتی با جوامع امروزی (با تأکید بر آموزش دانشگاهی) است. نوع پژوهش، توصیفی تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) می باشد. نتایج این پژوهش، ضمن تأکید بر جایگاه محوریِ «سنت» در تربیت هنرمندان در یک جامعه سنتی، بر تفاوت های بنیادینِ اهداف، اصول و روش های آموزشی در فرایند آموزش هنرمندان در جوامع سنتی با شیوه های آموزش دانشگاهی امروز صحه می گذارد.
۱۱.

بررسی تضادهای هفتگانه رنگی در دو نگاره از نسخه (935 هجری) ظفرنامه تیموری شرف الدین علی یزدی محفوظ در کاخ- موزه گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تضاد تضاد رنگ ظفرنامه نگارگری بهزاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۶
مجموعه ظفرنامه تیموری موجود در کاخ-موزه گلستان، یکی از شاهکارهای ادبی و هنری ایران دوره اسلامی است، که نسخه اصل آن را شرفالدین علی یزدی شاعر و مورخ سده نهم هجری قمری به دستور ابراهیم سلطان در تاریخ 828 هجری قمری کتابت کرده و نسخه موجود در کاخ-موزه گلستان به دستور سلطان حسین بایقرا در تاریخ 935 هجری قمری مصور شده است. این مجموعه شامل 24 نگاره منسوب به کارگاه هنرپروری کمالالدین بهزاد هراتی، سرآمد نگارگران دوران تیموری و صفوی است.نگارگری ایرانی در دوران پرفراز و نشیب خود همواره اصول زیباییشناسی و مبانی خاص خود را داشته است که به نظر میرسد نگارگران این اصول را آگاهانه در نگاره های خود بهکار میبستهاند. حال سؤال این است که آیا اصول و مبانی زیباشناسانه غربی نیز با نگاره های ایرانی (از نظر نوع عناصر و چگونکی بهکارگیری آنها) قابل تطبیق است یا خیر؟ یکی از این اصول، تضادهای هفتگانه رنگی است که بهمنظور بهوجود آمدن ترکیببندیهای منسجم، ایجاد فضاهای پرنشاط و روابط مستحکم فرم و رنگ با موضوع اثر به کار گرفته میشود. در مقاله پی ش رو، با روش تحلیلی (تجزیه و تحلیل رنگی و بررسی نوع ، میزان و چگونگی کاربرد رنگ در آنها ) کاربرد تضادهای هفتگانه رنگی (ب راساس آموزه ها و نظریات یوهانس ایتن) در دو نگاره از این مجموعه به اثبات میرسد.
۱۲.

مطالعه تطبیقی فضای کالبدی کلیسا و مسجد بر پایه مبانی انسان شناختی مسیحیت و اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای کالبدی کلیسا مسجد مسیحیت اسلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۰ تعداد دانلود : ۱۰۵
بناهای مذهبی در ادیان گوناگون یک هدف مشترک دارند: ایجاد فضایی معنوی برای نیایش. این کار در سایه پشتوانه ها و اعتقادات مذهبی هر دین صورت می پذیرد و در اشکال منحصربه فردی بروز می یابد. هدف پژوهش حاضر مقایسه فضای کالبدی کلیسا و مسجد بر پایه مبانی انسان شناختی ادیان مسیحیت و اسلام است. مسئله اصلی در اینجا یافتن رابطه ای معنادار میان جایگاه انسان در معارف دین مسیحیت و اسلام با فضای کالبدی کلیسا و مسجد است و اینکه چگونه می توان از برقراری این ارتباط، در جهت آشکار ساختن عوامل و وجوه پنهان و مؤثر بر شکل گیری فضای کالبدی کلیسا و مسجد بهره برد؟ روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و اطلاعات به صورت کتابخانه ای و از میان متون مقدس و منابع دینی دو آیین جمع آوری شده است. همچنین فضای کالبدی کلیساهای «گوتیک» و مساجد «مکتب اصفهان» به عنوان نمونه هایی از شاخص ترین مکاتب معماری دینی، پیکره مطالعاتی این پژوهش را می سازند. براساس یافته های پژوهش، معماری کلیسا بر فاصله و عظمت پروردگار و سلطه او بر بنده خاطی و آلوده سرشت تأکید می ورزد، درحالی که معماری مسجد این عظمت را در وحدت میان معبود با عابدِ پاک سرشت جست وجو می کند.
۱۳.

لایه بندی دستگاهِ شناختیِ «آگاهی اسطوره ای» از منظر ارنست کاسیرر بر مبنای شاخصه های «ثابت بودن»، «بنیادین بودن» و «گستره نفوذ»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آگاهی اسطوره ای کاسیرر معرفت شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۵۴۸
کاسیر به مانند کانت، تنها مسیر شناختِ انسانی را از راه فرم هایی از مفاهیم ذهنی و انتزاعی که در واقع ابزارهای شناختی انسان هستند، می دانست؛ اما از سویی دیگر وی عمیقاً معتقد بود که این فرم ها تنها به الگوهای عقلانی محدود نیستند، بلکه فرم ها و الگوهای غیرعقلانی نیز در فرآیندِ معرفتِ انسانی نقش دارند، چرا که منطقِ آگاهی بخشِ انسانی، پیوسته عقلانی نبوده است و حواس و عواطف نیز در شکل بخشی صورت های شناختی او دخیل بوده اند. در این میان وی «اسطوره» را به عنوان یکی از ابتدایی ترین فرم های شناختی انسان به ما عرضه می-دارد و به معرفی ویژگی ها و محتواهای این فرم از معرفتِ انسانی می پردازد. هدف اصلی این مقاله، تفکیک و لایه بندی محتواهای معرفی شده توسط کاسیر از این شکل معرفتی بر پایه سه شاخصه «ثابت بودن»، «بنیادین بودن» و «گستره نفوذ» آنها بر دیگر محتواها می باشد. در نتایج این پژوهش که بر پایه بازخوانی دقیق اندیشه های کاسیرر در این خصوص انجام گرفت، محتواهای دستگاهِ شناختی آگاهی اسطوره ای در قالب پنج لایه «تقابل بنیادین»، «قوانین»، «واسطه ها»، «مقولات ویژه» و «ادراکات» از یکدیگر تفکیک گردید؛ بر این اساس تمامی این محتواها بر پایه تقابل بنیادین «مقدس/ نامقدس» که هسته مرکزی این آگاهی را اشغال کرده است، شکل می یابند؛ همچنین این محتواها بر پایه میزان نزدیکی با هسته مرکزیِ این دستگاه شناختی، دارای ثبات بیشتر و نیز تاثیرگذاریِ گسترده تری بر لایه های بیرونی و پس از خود هستند.
۱۴.

شاخصه های قلم نستعلیق نزد خوش نویسان شیراز در دورۀ قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خوش نویسی نستعلیق دورۀ قاجاریه شیراز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۱۸۲
در میان خطوط اسلامی، خط نستعلیق به عنوان دومین قلمی که شاکلۀ آن متکی بر دور و انحنا است، از ابداعات خاص ایرانیان به شمار می رود. در این میان، شیراز در دورۀ قاجار به عنوان یکی از مراکز اصلی این خط معرفی شد؛ به طوری که شمار قابل ملاحظه ای از هنرمندان خوش نویس شیرازی، در این دوره، چه در شیراز و چه در پایتخت، هر یک مروج سبک و شیوه ای خاص در نستعلیق بودند. پژوهش پیش رو با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی شاخصه های قلم نستعلیق در شیراز عصر قاجار می پردازد. در این فرآیند، ضمن واکاوی نقش خوش نویسان شیرازی در گسترش خط نستعلیق، ویژگی های شاخص قلم چهار خوش نویس برجستۀ شیرازی عصر قاجار یعنی آقافتحعلی حجاب شیرازی، میرزا علی نقی شیرازی، میرزا اسدالله شیرازی و محمدحسین شیرازی را آشکار می سازد.
۱۵.

پیشه نگاری در هنر ایران (بررسی پیشه های بازنمایی شده در نگاره پادشاهی جمشید از مجموعه شاهنامه بایسنقری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیشه شاهنامه بایسنقری نساجی سنتی آهنگری مفتول کوبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۱۸۹
مطالعه آثار و دست ساخته های متنوع در ایران، ما را به این نتیجه رهنمون می سازد که بسیاری از حِرف و فنون سنتی ایران از پیشین های کهن در این سرزمین برخوردار می باشند؛ اما امروزه به دلایل گوناگون کمتر اطلاعاتِ مکتوب و دقیقی از فناوری و شیوه های تولید این محصولات در گذشته در دسترس می باشد؛ به همین دلیل استفاده از اسناد و منابع غیر مستقیم، گاه اطلاعات مفیدی را در این زمینه به دست م یدهد. در این میان نگارگری ایرانی جدا از جنب ههای فرمی و زیبایی شناختی آن، بارها توسط پژوهشگران به عنوان یک منبع اطلاعاتی و آگاهی بخش مورد استناد قرار گرفته است که به عنوان نمونه م یتوان به بازشناسی طرح و رنگ بسیاری از زیراندارها، نوع پوشش و البسه و تزیینات و متعلقات معماری در دوره های مختلف اشاره کرد. در این مقاله با هدف بازشناسی فنون و ابزارهای مرتبط با بعضی حِرف رایج در گذشته این سرزمین، به ویژه در دوران تیموری، مورد مطالعه قرار گرفته » پادشاهی جمشید هفتصد ساله بود « از مجموعه شاهنامه بایسنقری مربوط به سال 833 هجری، نگاره و پیشه های نمایش داده شده در آن به همراه ابزارها و فناوری های مرتبط با هرحرفه مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی  تحلیلی می باشد و اطلاعات مورد نیاز از طریق منابع کتابخانه ای و اسنادی (تصاویر نگاره ها) گردآوری شده است.
۱۶.

تحلیل گرایش های موضوعی و روشی پایان نامه های مقطع کارشناسی ارشد پژوهش هنر (از سال 1372 تا 1399)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۲۱۰
پایان نامه ها به عنوان گونه ای رسمی از مدارک علمی و پژوهشی بررسی و تحلیل شده اند. شیوه های استنادی و کتابشناختی آن ها، تحلیل موضوعی، روش شناسی از نمونه این تحلیل ها می باشد. در حوزه پژوهش های هنری، برنامه درسی پژوهش هنر به دلیل ماهیت یکی از بسترهایی است که به نوعی نبض پژوهش دانشگاهی حوزه هنر کشور را در اختیار گرفته و از این منظر می تواند جهت دهنده سایر شاخه های این حوزه باشد. لذا با توجه به اینکه در حال حاضر بیش از دو دهه از آغاز به کار این رشته در مقطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور گذشته است، بررسی پایان نامه های پژوهش هنر تولیدشده در این سالیان می تواند چشم اندازی از رسمی ترین شکل پژوهش های حوزه هنر را پیش روی مابگذارد. هدف اصلی این پژوهش معرفی و تحلیل موضوع و روش شناسی پایان نامه های رشته پژوهش هنر در یک دوره زمانی مشخص است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و تجزیه وتحلیل آن ها به صورت کمی انجام گرفته است. نمونه های موردمطالعه در این پژوهش 1732 پایان نامه دوره کارشناسی ارشد رشته پژوهش هنر از سال 1372 تا سال 1399 را شامل می شود. نتایج نشان داد که غالب پایان نامه های این رشته، روشی توصیفی را پیش گرفته اند و به لحاظ موضوعی مباحثی مانند نگارگری ایرانی و نقش مایه ها در صدر موضوعات انتخابی بودند. عواملی مانند گرایش های گروه آموزشی و اساتید راهنما، دسترسی به منابع، جنسیت دانشجو و رشته تحصیلی دوره کارشناسی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر انتخاب موضوع پایان نامه در این رشته می باشد. بر اساس نتایج این مطالعه می توان پژوهشگران را به سمت موضوع های کاربردی و با اولویت پژوهشی کشور سوق داد.
۱۷.

تحلیل تماتیک شیوه های مصرف آثار نقاشی (مطالعه موردی، شهر شیراز، سال 1399)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پسامدرنیسم تحلیل تماتیک مصرف آثار نقاشی مصرف فرهنگی هویت شخصی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۹۰
مصرف کالاهای مختلف حاوی کارکردها و معانی مختلفی برای هر فرد خاص در هر جامعه ی خاص می باشد. تجارب مصرفی در حیطه آثار هنری نیز به مصرف کنندگان معانی مختلفی را ارائه می دهد و به آن ها در ساخت هویت خویش کمک می کند. در مقاله حاضر نیز شیوه های مصرف آثار هنری (نقاشی) مورد بررسی قرار گرفته است. تکنیک گردآوری داده ها مصاحبه ی عمیق بوده است و مشارکت کنندگان براساس روش نمونه گیری نظری انتخاب و یافته ها از طریق تحلیل تماتیک تحلیل شده اند. برای کفایت نمونه نیز از معیار اشباع تماتیک استفاده گردیده است که در نهایت تعداد 16 نفر در این پژوهش شرکت کرده اند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در مصرف آثار نقاشی علاوه بر ارزش های زیبایی شناختی و اقتصادی، ارزش هویتی نیز توسط افراد مورد توجه قرار گرفته است. در واقع آزادی مصرف سبب آزادی انتخاب هویت شخصی و پذیرش یک تصویر و قریحه ی مطابق با ترجیحات شخصی گشته که به واسطه ی مصرف و نمایش ابژه هایی معین که دلالتی فرهنگی دارند شکل می گیرد.
۱۸.

واکاوی آداب و اصول هنرآموزی برمبنای فتوت نامه ها و مقایسه آن با شیوه های آموزش دانشگاهی (مطالعه موردی: کارشناسی هنر اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر اسلامی آموزش دانشگاهی فتوت نامه تربیت استاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۲۱۵
با توجه به ویژگی های هنر اسلامی و ضرورت احیاء و تقویت آنها، امروزه برنامه هایی برای آموزش و تربیت نیروهای متخصص در سطح آموزش عالی شکل گرفته که رشته کارشناسی هنر اسلامی با تجربه پانزده ساله از مهم ترین آنهاست. نقد این دوره و بررسی انطباق مولفه های آموزشی آن با آداب تربیتی هنرآموزان این هنرها در گذشته ضروری به نظر می رسد. بنابراین ضمن شناسایی آداب و ویژگی های تربیتی و آموزشی در جوامع گذشته (با استناد به فحوای فتوت نامه ها) و نیز برنامه های آموزشی دوره کارشناسی هنر اسلامی، مواردی چون: «هدف»، «اصول و مبناها»، «روش»، «شرایط استاد» و «شرایط شاگرد» در دو شیوه مورد مقایسه قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. نتایج این پژوهش مشخص نمود که هر چند اهداف آموزشی در هر دو شیوه تا حدودی بر هم منطبق بوده اند، اما به علت غالب بودن ساختار و نظام آموزشی ترمی واحدی در آموزش دانشگاهی، مواردی چون اصول و روش های آموزشی و شرایط استاد و شاگرد، تفاوت بسیاری با آموزش سنتی این هنرها دارد؛ به طوری که در شیوه جدید، ماهیت و مقصد آموزش به شیوه ای دگرگون آشکار می شود.
۱۹.

تأثیر طبقه و سرمایه های اجتماعی و فرهنگی بر سلایق هنری (مورد مطالعه: شهر شیراز، سال 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بوردیو سرمایه فرهنگی سرمایه اجتماعی سلیقه طبقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۵۹
سلیقه یکی از دال ها و عناصر اصلی هویت اجتماعی است که مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان نیز قرار گرفته است که یکی از مهم ترین آن ها پی یر بوردیو می باشد. بوردیو از جامعه شناسانی است که با الهام از سنت فرانسوی مطالعات قشربندی و تکثرگرایی وبر، از سلیقه به عنوان حالتی مکتسب در ایجاد تمایزات اجتماعی نام می برد. بوردیو تفاوت در سبک زندگی و به تبع آن تفاوت در سلایق زیبایی شناختی را جلوه ای از تفاوتِ طبقه ی اجتماعی می دانست. او مدعی بود که فرهنگ همواره مُهر طبقه ی اجتماعی را بر پیشانی دارد که سلطه ی طبقاتی را بازتولید می نماید و سلطه ی طبقاتی از طریق تحمیل فرهنگی را نوعی خشونت نمادین می نامید. مقاله ی حاضر، پیمایشی درخصوص تأثیر طبقه و سرمایه های فرهنگی و اجتماعی بر سلایق هنری براساس دیدگاه پی یر بوردیو می باشد. در پژوهش حاضر که در میان شهروندان شهر شیراز و در سال 1398 صورت پذیرفته است، در ابتدا و با استفاده از منابع موجود معیارهای لازم جهت تدوین پرسشنامه تبیین گردیدند و تعداد 363 پرسشنامه میان شهروندان شهر شیراز تقسیم گردید که در نهایت می توان مهم ترین یافته های پژوهش را در موارد زیر خلاصه نمود: تاثیر طبقه بر سلیقه ادبی و موسیقیایی، تأثیر سرمایه فرهنگی بر سلیقه ادبی و سینمایی، تأثیر تحصیلات فرد بر سلیقه ادبی، موسیقیایی و سینمایی، تأثیر رشته تحصیلی بر سلایق ادبی، موسیقیایی و سینمایی.
۲۰.

ارائۀ الگویی برای شکل دهیِ موضوع در مطالعات و پژوهشهای تطبیقی در حوزۀ هنر با تاکید بر مطالعات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پژوهش هنر مطالعات تطبیقی میان رشته ای درون رشته ای بینامتنیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۵۳
ملاحظه پژوهش تطبیقی به عنوان یک "فرآیندِ مجزا و متفاوتِ تحقیقی"، مسئله ای بوده که حداقل در کشور ما چندان به آن پرداخته نشده است و غالب پژوهش هایی که تحت عنوان "تطبیقی" انجام گرفته ، کمتر به گونه متفاوتی نسبت به روش های معمول تحقیقی اشاره داشته اند. از سوی دیگر، به نظر می رسد با اهمیت یافتن تعامل میان حوزه های دانشی و ظهور مطالعات میان رشته ای، بتوان الگوهایی کاربردی را برای شکل دادن به موضوعات تطبیقی در حوزه هنر ارائه داد. بر همین اساس، سؤال اصلی در پژوهش پیش رو این است که زیرشاخه های مطالعاتی حاصل از ارتباط موضوعات حوزه هنر با دیگر حوزه های دانشی، بر مبنای مبانی نظری و دسته بندی های ارائه شده در "مطالعات میان رشته ای"، کدام هستند؟ و هدف، توسعه الگوهای پیشین و ارائه چارچوبی شناختی و کاربردی برای شکل دهی موضوع در این گروه از مطالعات و پژوهش ها است. این مقاله با روشی توصیفی و با اتکا به فرآیند و نتایج سایر پژوهش های مرتبط، سعی در کامل کردن الگوهای ارائه شده برای شکل دهی و دسته بندی پژوهش ها و مطالعات تطبیقی در حوزه هنر بر مبنای دو مؤلفه "نوع ارتباط پیکره های مطالعاتی حوزه هنر با دیگر حوزه های دانشی" و نیز "گستره های زمانی و مکانی پیکره های مطالعاتی مورد تطبیق" دارد؛ در این میان به طور خاص، دسته بندی پنج گانه ذکرگو از پژوهش های تطبیقی هنر، مبنای این تحقیق قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات، به صورت کتابخانه ای و تحلیل اطلاعات، با روشی کیفی انجام گرفته است. بر اساس نتایج این پژوهش، انواع شکل های تعاملی حوزه های دانشی دیگر با حوزه مطالعاتی هنر را می توان در دو گروهِ کلی، مطالعات میان رشته ای و درون رشته ای که حاصل گفتمان ها و تعاملاتِ درونیِ رشته های هنری در قالب زبان ها و رسانه های مختلف هنری هستند، جای داد. همچنین، در خصوص دسته بندی پژوهش های تطبیقی در حوزه هنر بر مبنای گستره زمانی و مکانیِ پیکره های مطالعاتی، مواردی همچون تطبیق های تمهیدی و تطبیق هایی با هدف طبقه بندی نیز به الگوی ذکرگو اضافه شدند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان