جستارهای تاریخی
جستارهای تاریخی سال یازدهم بهار و تابستان 1399 شماره 1 (پیاپی 21) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مساله ملی مفهومی است که مارکسیست ها در مواجهه با گسترش موج ناسیونالیسم در قرون ۱۹ آن را مطرح و در ادامه، بخصوص در آستانه انقلاب اکتبر، از آن به عنوان ابزاری در جهت پیشبرد اهداف خود استفاده کردند. در ایران نیز به طور مشخص با تاسیس حزب کمونیست در سال۱۳۳۸ه ق بود که مساله ملی مطرح شد و این حزب در صدد تببین رویکرد خود در قبال آن برآمد. پرسشهای اصلی این پژوهش آن است که چرا مفهومی به نام مساله ملی در ایران مطرح شد؟ مساله ملی چه جایگاهی در راهبرد سیاسی حزب کمونیست ایران داشت؟ این پژوهش با رویکردی تببینی_تفسیری و با روش تحلیل محتوا به بررسی این سوالات می پردازد. این پژوهش نتیجه می گیرد که مساله ملی پیش از آنکه نمودی واقعی در جامعه ایران داشته باشد، ابزاری بود که حزب کمونیست ایران بتواند در راه جلب حمایت عناصر ناراضی از آن استفاده کند و حزب توجه بیشتری به آن نمی کرد. با این وجود حزب مفاهیمی را پایه گذاشت که در ادامه چالش های بسیار مهمی برای منافع ملی ایران ایجاد کرد.
تحلیل نخستین شاخص های تحول و نوسازی نظام آموزشی ایران در قوانین، مصوبات و مذاکرات مجلس اول مشروطه(1326-1324 ه. /1285-1287 خ. )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرایند نوسازی نظام آموزشی ایران، دوره مشروطه سرآغاز تحولاتی اساسی است. چهره ها، نهادها، انجمن ها و طیف های گوناگونی از مردم در این تحول نقش داشتند، اما نقش نمایندگان مجلس کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این نوشتار ضمن بررسی و تحلیل آراء گوناگون موجود در مجلس اول در حوزه تعلیم و تربیت، به این پرسش های اساسی پاسخ داده خواهد شد، مواضع مجلس اول در حوزه نوسازی نظام آموزشی چه نسبتی با خواسته های اجتماعی و مشکلات ساختار تعلیماتی آن روز ایران داشت. همچنین، تلاش داریم با صورت بندی این آراء و مواضع در قالب شاخص هایی مرتبط با حوزه نوسازی نظام آموزشی امکان پی جویی پیامدها و بررسی استمرار یا گسست آراء و رویکردهای مجلس اول تا دهه های بعدی را فراهم کنیم. از جمله یافته های این پژوهش، تشریح این موضوع است که مجلس دور اول با وجود عمر کمتر ازدو سال، نه تنها منفعلانه با موضوع تغییرات نظام آموزشی برخورد نکرد، بلکه با وجود قرار گرفتن در وضعیتی دوگانه ضمن چالش با هیات وزراء و دربار وکشمکش باطرفداران ساختار سنتی آموزش، توانست با اصلاح برخی از رویه های پیشین، و تثبیت تعدادی از فرایندهایی برآمده از خواست جامعه، ساختاری جدید را پی افکنده و قوانین و فرآیندهایی را بنیان گذارد که تا دهه های متمادی و حتی دوره کنونی در نظام آموزشی ایران همچنان موثر هستند. این پژوهش با اتکا به روش تحلیل تاریخی و بر پایه بررسی و تحلیل محتوای قوانین وصورت مذاکرات نمایندگان دوره مجلس اول(1324-1326 ه. /1287-1285 خ.) صورت پذیرفته است.
روزنامه تربیت و نظام آموزشی و تربیتی ایران دوره قاجار؛ چالش ها و الگوهای پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روزنامه یکی از ابزارهای موثر در بررسی انتقادی شرایط جامعه محسوب می شود. در ایران دوره قاجار نیز به رغم نوپا بودن جراید و موانع سیاسی و اجتماعی، اندک روزنامه های موجود در جهت ایجاد تحول در عرصه های مختلف اجتماع مطالب و مباحث انتقادی و پیشنهادی را منعکس می کردند. این فرآیند تحول خواهی در روزگاران منتهی به مشروطیت از جدیت بیشتری برخوردار بودند. روزنامه تربیت در زمره جرایدی محسوب می شد که به دلیل غلبه روحیه محافظه کاری توانست دیر زمانی به حیات خود ادامه دهد. محوریت مباحث این روزنامه فرهنگی و تربیتی بود. به زعم محمد حسین فروغی گرداننده و نویسنده اصلی روزنامه، ریشه تمام نابسامانی ها و عقب ماندگی جامعه ایران دوره قاجار به جهل باز می گشت و تنها راه برون رفت از این شرایط پناه بردن به دانش بود. نوشتار حاضر در پی آن است تا نگرش های انتقادی روزنامه نسبت به شرایط آموزشی و تربیتی جامعه دوره قاجار را بازیابی و در عین حال الگوی پیشنهادی در جهت برون رفت از این شرایط را استخراج و تحلیل و بررسی نماید. از این رو عمده سوالات مطرح در این زمینه عبارت است از این که در نگاه نویسنده روزنامه چه چالش های عمده ای در نظام آموزشی دوره قاجار به چشم می خورد و دیگر این که روزنامه برای برون رفت از شرایط موجود چه الگوهایی را مورد توجه قرار می داد؟ در منظومه فکری فروغی مهمترین عنصر تحول ساز دانش است و راه وصول به دانش از مدرسه می گذرد به همین دلیل ساختار سنتی موجود آموزشی در دوره قاجار از لحاظ کمی و کیفی فاقد ارزش و اعتبار کافی است که بتواند تحولی عمیق در پیکره اجتماع ایجاد نماید. از این رو با استفاده از تجارب موجود در غرب بایستی علاوه بر توجه به ابعاد کمی آموزش، در روش های کیفی و منابع تربیتی و آموزشی نیز بازنگری جدی صورت پذیرد.
بازتاب نظام آموزشی آمریکا در اندیشه ایرانیان دوره قاجاریه و نتایج آن (با تکیه بر مطبوعات دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به یکی از بزرگترین آمال و اهداف اصلاح طلبان و متجددین ایرانی دوره قاجار یعنی تحول در نظام آموزشی کشور با الگو برداری از نظام آموزشی آمریکا می پردازد. اگرچه تا مدتها اعزام دانشجو به کشورهای اروپایی مورد توجه قرار داشت ولی در دهه های پایانی عصر قاجاریه روشنفکران و مطبوعات این دوره به شرح نظام آموزشی آمریکا و برتری های آن نسبت به کشورهای اروپایی پرداختند. پژوهش حاضر با تکیه بر مطبوعات عصرقاجاریه، اسناد منتشرنشده وزارت امور خارجه و مرکز اسناد ملی ایران، با روش توصیفی- تحلیلی به روند شناخت ایرانیان از نظام آموزشی آمریکا و تاثیرات آن بر ایران عصر قاجاریه پرداخته است و نشان می دهد در نتیجه فعالیت مدارس میسیونری آمریکایی و همچنین تبلیغات و تلاش های مطبوعات قاجاریه و همچنین عواملی چون انجمن ملی ایران و آمریکا و بالاخص تلاش های دیپلمات های برجسته ایران در آمریکا، حکومت قاجاریه متقاعد به الگوپذیری از نظام آموزشی و تربیتی آمریکا شد و در این راستا نخستین گام ها را که همانا اعزام دانشجو به آن کشور بود، برداشت و در فاصله زمانی مشروطه تا انقراض قاجاریه شمار قابل توجهی دانشجوی ایرانی تحصیلات خود را در آمریکا به پایان رساندند و به ایران بازگشتند.
تأملی در تاریخ نزدیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاهی به تولیدات پژوهشی مورخان، به ویژه مورخان نسل جدید بیانگر غفلت آنان از پرداختن به رویدادهای تاریخی عصر خویش است. علت این غفلت، احتمالا مشی محافظه کارانه و سیطره تفکر سنتی در مورد قلمروِ زمانیِ علم تاریخ است؛ بدین معنا که تفکر غالب مورخان این است که حوادث تاریخیِ نزدیک، از جنس موضوعات مورخانه نیستند و حوادث تاریخی آنگاه بایسته ی تحقیق و پژوهش می شوند که گرد و غبار تاریخی بر روی آنها بنشیند و از زمان حال فاصله کافی گرفته باشند. مقاله ی حاضر در واقع نقدی بر این دیدگاه و تفکر رایج در باب تاریخ نگاری است. نویسندگان مقاله معتقدند که با توجه به پیچیدگیهای دنیای امروز و سرعت تحولات نمی توان تفکر و قلمفرسایی در باب رخدادهای تاریخی (تاریخنگاری) را به مدت 30 یا 50 سال به عقب انداخت. بنابراین فرض این پژوهش بر این استوار است که هر رویدادی که ماهیت تاریخی داشته باشد و وارد قلمرو گذشته شده باشد، (یک روز پیش، یک هفته پیش، یک سال پیش و ...) می تواند موضوعی مورخانه باشد و غفلت مورخان از این رویدادها پیامدهای متعددی برای علم تاریخ دارد. نگارندگان بر این باور هستند که شاخه مطالعاتی «تاریخ نزدیک» می تواند به رفع این کاستی کمک کند.
مطالعه تطبیقی فرم، تکنیک و کاربرد سفالینه های منطقه نیشابور در دوره سامانی با تولیدات منطقه چانگشا در دوره تانگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرار گرفتن نیشابور در مسیر یکی از شاهراههای جاده ابریشم، ارتباط این منطقه را با فرهنگ های دیگر برقرار می کرد؛ به طوریکه محصولات هنری نیشابور از یک سو (بیششتر از بًعد فنی و تکنیکی) متاثر از شیوه های شرق به ویژه چین بوده و از سوی دیگر به لحاظ شکل های تزئینی و اندیشه های حاکم بر آن، وابسته به سنت های ایرانی و نیز مراکزی مانند دمشق، بغداد و سامرا بوده است. این پژوهش با رویکردی تطبیقی و با هدف شناساییِ شکل هایِ تاثیرپذیری تولیدات نیشابور در دوران عباسی از سفالینه ها و سرامیک های هم عصر آن در چین انجام گرفته است. بر این اساس و با فرض تاثیرپذیری آثار سفالی نیشابور از محصولات وارد شده از چین (به طور خاص منطقه چانگشا به عنوان مرکز عمده تولید و صادرات سرامیک های لعاب دار در آن زمان)، محصولات لعابدارِ این دو منطقه بر مبنای چهار متغیر شکل، تکنیک، کاربرد و تزئین مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده این مسئله است که محصولات این دو منطقه دارای تشابهات تکنیکی و کاربردی بوده و عمده تفاوت آنها را می بایست در نوع و کیفیت بالای تزئینات در تولیدات نیشابور جستجو نمود؛ که علت اصلی این مسئله، یکی تفاوت های الگوهای تجسمی و تصویریِ در فرهنگِ و منطقه و دیگر تمایزِ شیوه های تولید با توجه به اهداف تولیدکنندگان دو منطقه می باشد.
تبیین گفتمانِ متناقض جوینی مبتنی بر ردّ و قبول مغول در جلد اوّل تاریخ جهانگشا بر اساس نشانه های(واژگان، صور خیال، عبارات، جملات و اشعار) گفتمان مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ جهانگشای جوینی از جمله کتاب هایی است که در میانه تاریخ و ادبیّات قرارگرفته و این سؤال را در ذهن برمی انگیزد که چرا یک متن تاریخی که باید بر صراحت، منطق و عقل استوار باشد، گاه از روش تاریخ نویسی دور افتاده و شاخصه های متون ادبی، چون ابهام، پوشیدگی و احساس بر آن غالب شده است؟ به دلیل جامعیّت روش تحلیل گفتمانِ فرکلاف در دو محور نظری و عملی، این روش را مبنای پژوهش قرار داده ایم. در این روش، در سه مرحله توصیف، تفسیر و تبیین، تاریخ جهانگشا، مورد تحلیل گفتمانی قرار گرفته است. در بررسی کتاب به این شیوه، بی گمان متن، حرف هایی فراتر از تاریخ و ادبیّات برای گفتن خواهد داشت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در جلد اوّل تاریخ جهانگشا، نشانه هایی( واژگان، استعاره ها، عبارات و جملات و اشعار فارسی و عربی) وجود دارد که گفتمان مدارند و همگی بازتابنده گفتمانِ متناقضِ مورّخ درباره مغولان هستند.گفتمان مورّخ ایدئولوژیک است و ریشه در روح زمانه مؤلّف دارد؛ تقدیرگرایی و جبرانگاری، محافظه کاری و ترس، رستن از عواقب احتمالی، تداوم سنّت فرهنگی، تسلّی خاطر و ... همگی از ارکان شکل دهنده این گفتمان هستند.
بررسی میزان توجه به مؤلفه های هویّت شیعیِ امامیهِ دورانِ آل بویه در محتوای تجارب الامم مسکویه رازی(جلد پنجم و ششم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آل بویه از خاندان اصیل ایرانی و شیعی مذهب ساکن منطقه دیلمان ایران بودند که در دوره ضعف خلافت عباسی ادعای استقلال کرده و با حفظ اقتدار ظاهری، خلافت عباسی بغداد را تصرف کرده و به حکومت دست یافتند. این خاندان شیعیِ ایرانی نقش مهمی در حفظ و گسترش میراث حدیثی، فقهی و کلامی شیعه در ایران و عراق ایفا کردند و به تحکیم پایه ها و مبانی تشیع امامیه و ترویج آن پرداختند. یکی از راه های، پی بردنِ میزانِ توجه به مؤلفه های هویّت شیعیِ این دولت، بررسی محتوایی منابع اصلی تاریخی است که در آن زمان به نگارش درآمده است. درمیان منابع تاریخیِ آل بویه،کتاب«تجارب الامم»ازتألیفات ابوعلی مسکویه رازی، دارای اهمّیّت زیادی است و از منابع اصلی به شمار می رود. این مقاله قصد دارد به این سؤال پاسخ دهد که: انعکاس مؤلفه های هویّت شیعیِ امامیِ آل بویه درکتاب تجارب الامم(جلد پنجم و ششم) مسکویه رازی چگونه بوده است؟ کدام یک از مؤلفه های هویّت شیعه امامیه بیشترین و کمترین انعکاس را در کتاب او داشته اند؟ جلد پنجم و ششم، ازکتاب مورد نظر که مربوط به حوادث دوران آل بویه و روزگار خود مولف بود، انتخاب شد.بدین منظور با استفاده از روش تحلیل محتوا، داده ها در هر دو جلد موردنظر استخراج، ونتایج تحقیق با رویکرد تفسیری مورد تحلیل و ارزیابی قرارگرفت. براساس یافتهپژوهش، درمحتوای کتاب موردنظر به مؤلفه های هویّت شیعه امامیه به میزان زیادی توجه شده است ومؤلفه های مانند: امام علی(ع)، شهرهای شیعی، امام مهدی(عج)، فرق شیعه، سادات علوی، امام زاده ها، محرم، محله های شیعه نشین، نهج البلاغه، بیشترین و مؤلفه های مانند: وصایت، رجعت، امربه معروف و نهی ازمنکر، اربعین، مدارس شیعی، مساجد شیعی، شاعران شیعی، رجال شیعی، وکلای شیعی، سکه های شیعی، کتب اربعه، صحیفه سجادیه، مکاتب شیعی، مهرشیعی، وقف و نذور شیعی، نواب اربعه، محدثان شیعی، پرچم شیعی، اذان شیعی ... کمترین میزان تکرار و بازتاب را داشته اند.
کنش متقابل دانش و قدرت در سیر تحول سیاست نامه نویسی تاریخ ایران دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مباحث مربوط به اندیشه سیاسی در ایران، با تمرکز بر دوره اسلامی محقق را مستقیماً به مجموعه ای از آثار ارجاع می دهد که ذیل عنوان سیاست نامه در دوره های مختلف تاریخ به نگارش درآمده اند. سیاست نامه نویسی در این دوران حاصل انباشت یک دوگانگی فکری فرهنگی است که از سویی بازتابی از اندیشه سیاسی در دوران ایران باستان و از دیگر سو نیز با رگه هایی از اندیشه سیاسی اسلامی درهم آمیخته است. معتبرترین اثر در این چارچوب سیاست نامه خواجه نظام الملک طوسی در دوران سلجوقی است. پس از آن، آثار دیگری نیز که به نگارش درآمده و تحت این عنوان مورد خطاب قرار گرفته اند، به لحاظ روش و محتوا، با تغییراتی تقریباً از همان روند پیشین پیروی کرده اند. با این حال، می توان غالباً هدف از نگارش این آثار را در اصل بر حفظ قدرت حاکم دانست. حفظ قدرت حاکم، با تلاش برای مشروعیت بخشی به آن در یک درهم کنشی دانش قدرت قابل فهم است. نتایج نوشتار حاضر نیز نشان می دهد که سیاست نامه نویسی در تاریخ ایران دوره اسلامی اساساً متأثر از روابط اجتماعی قدرت، در وجه ایجابی یا سلبی و بازتاب مصالح اقتدار سیاسی بوده است. لذا این جستار با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع اسنادی و کتابخانه ای به بررسی رایطه دو سویه دانش- قدرت بر سیر تحول سیاست نامه نویسی اندیشمندان ایران دوره اسلامی می پردازد.
رسالت ایران شناسی: دولت – ملت ایرانی یا جهان ایرانی (شکل گیری دانش ایران شناسی ایرانی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان ایرانی در برگیرنده مجموعه ای از اقوام، آداب و رسوم، ادبیات و تاریخ است که گستره جغرافیایی وسیعی را در بر می گیرد. از قرن هجدهم با حضور استعمارگران غربی در شرق، این پهنه نیز تحت تأثیر تغییرات بنیادی در فرهنگ آن قرار گرفت در نتیجه خودآگاهی فرهنگی میان ملل مختلف جهان ایرانی با هویت ملی پیوند یافت. از این رو اندیشمندان ایرانی اگرچه از بایگانی شرق شناسی وام گرفتند ولی در انتخاب گزاره های خود متأثر از وقایع جامعه خویش بودند. در این پژوهش با کمک روش دیرینه شناسی روند شکل گیری دانش ایران شناسی بررسی می شود. نتایج تحقیق نشان داد: دانش ایران شناسی اگرچه خودآگاهی فرهنگی ایرانیان را با کمک ابزارهایی مانند انتشارات و آموزش تقویت کرد ولی با پرداختن به موضوع شناخت ایران ملی، فرهنگ را در راستای ملیت به کار گرفت و ایرانیان در قرن بیستم تاریخ مشترک و زبان فارسی را در راستای هویت ملی بازتولید کردند.
زنان غیرزرتشتی در دربار ساسانی و تاثیرآنها بر سیاستهای مرتبط با اقلیت های دینی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با قدرت گرفتن ساسانیان، این حکومت طی روندی تدریجی کوشید حکومت مرکزی را تحت لوای یکپارچگی دین و دولت گرد آورد و بدین ترتیب دین زرتشتی با وجود آیین نوظهوری چون آیین مانی، در این حکومت برتری یافت. رفتار با اقلیتهای مذهبی درحکومت ساسانی، اگر چه دردوران پادشاهانی چون شاپور اول با تسامح همراه بود، اما آزار وسختگیری هایی که تحریکات موبدان نیز در آن بی تاثیر نبود در دوره هایی از این سلسله گزارش شده است. از طرف دیگر شاهان ساسانی بنا برگواه منابع مکتوب تاریخی، علی رغم تاکید برکیش زرتشتی، زنانی یهودی و مسیحی در حرمسرای خود داشته اند. فرض این پژوهش بر این است که اغلب این زنان در قدرت نیز دخیل بوده اند. سوال اصلی این است که زنان غیر زرتشتی دربار ساسانی چه کسانی بودند و آیا نقشی در سیاستهای حکومت درقبال اقلیتهای دینی زمان خود داشته اند؟ برای انجام این پژوهش از روش توصیفی _تحلیلی بهره گرفته شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد وجود ملکه های قدرتمند غیر زرتشتی یا حامی ادیان غیر از دین زرتشت بر راس قدرت، باعث ایجاد بهبود در اوضاع اقلیتهای دینی در جامعه ساسانی شده است. به نظر می رسد این ملکه ها با اعمال نفوذ بر پادشاه و ارکان قدرت در بهبود شرایط همکیشان خود و یا پیروان ادیانی که خود حامی آن بودند، نقش داشته اند.
حسینعلی میرزا و مسأله تاج خواهی در میان فرزندان فتحعلی شاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فتحعلی شاه با اعمال سیاست انتصاب فرزندانش به حکومت ایالات و ولایات، قدرت خاندان خود را در سرتاسر ممالک محروسه ایران بسط داد. این روش حکمرانی سبب رقابت تنگاتنگ شاهزادگان حکمران به ویژه فرزندان ارشد بر سر ولیعهدی شد. در این میان حسینعلی میرزا با لقب فرمانفرما به حکومت فارس و مناطق جنوبی ایران منصوب شد. مسأله این است که حسینعلی میرزا چه جایگاهی در منازعات تاج خواهی فرزندان فتحعلی شاه داشت؟. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با رویکردی تحلیلی، جایگاه و عملکرد حسینعلی میرزا در منازعات جانشینی دوره فتحعلی شاه و اوایل محمدشاه مورد بررسی قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد حسینعلی میرزا با بهره گیری از موقعیت، ثروت و میراث باستانی ایالت فارس خود را به یکی از قدرتمندترین شاهزادگان کشور و مدعی ولیعهدی تبدیل کرد. پس از معاهده ترکمانچای که اقتدار فتحعلی شاه و عباس میرزا ولیعهد کاهش یافت، سیاست های گریز از مرکز او بیشتر شد. با مرگ عباس میرزا، حسینعلی میرزا به رقابت با محمدمیرزا بر سر مقام ولیعهدی برخاست و با مرگ فتحعلی شاه این رقابت را شدت بخشیده و در شیراز با عنوان حسینعلی شاه خود را پادشاه ایران معرفی کرد.