محمد راسخ مهند

محمد راسخ مهند

مدرک تحصیلی: استاد زبان شناسی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۷۱ مورد.
۲۵.

بررسی پیکره بنیاد مفعول نمایی افتراقی در مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جانداری مفعول مستقیم مازندرانی معرفگی مفعول نمایی افتراقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴۶ تعداد دانلود : ۷۹۶
چنان چه در زبانی برای نشان دادن نقش مفعولی از نشانه حالت استفاده شود در آن زبان مفعول نمایی وجود دارد و درصورتی که نشانه حالت مفعولی تنها با زیرمجموعه ای از مفعول های آن زبان همراه شود، مفعول نمایی به صورت افتراقی می باشد. ویژگی هایی مانند معرفگی و جانداری مفعول از جمله دلائل حضور نشانه مفعولی در کنار یک مفعول در میان برخی زبان های جهان هستند. هدف از نگارش مقاله حاضر بررسی وضعیت مفعول های مستقیم دارای نشانه و بدون نشانه با توجه به جانداری و معرفگی در متون مکتوب مازندرانی است تا از این طریق رابطه بین این عوامل مشخص گردد. از رویکرد آیسن(2003) در چارچوب نظریه بهینگی در انجام این پژوهش استفاده شده است. با بررسی مفعول نمایی افتراقی در یک پیکره مازندرانی در مجموع 150 گروه اسمی مفعول مستقیم شناسایی شد و مشخص شد که هر دو ویژگی معرفگی و جانداری در حضور نشانه مفعولی در کنار مفعول مستقیم در این پیکره زبانی از زبان مازندرانی تاثیرگذار هستند.
۲۶.

تأثیر عوامل کلامی بر تعیین نوع الگوی حالت در گویش هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گویش هورامی نظام حالت ساخت موضوعی ارجح جانداری مبتدا پیوستگی مبتدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۸ تعداد دانلود : ۸۲۴
مقالة حاضر درصدد یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا نظام حالت غالب در گویش هورامی متأثر از ویژگی های کلامی است یا نه؟ دوبوا (1987, 2003) معتقد است که تعیین نظام حالت در هر زبان را تنها می توان در پرتو ملاحظات کلامی و فرانحوی به صورت کامل تحلیل کرد. وی نشان داده است که برخی ویژگی های کلامی سبب به وجود آمدن گرایش کلامی ویژه ای به نام «ساخت موضوعی ارجح» می شود که ویژگی های آن منطبق با ویژگی های ساخت های نحوی «ارگتیو» است. نحوة رقابت این گرایش با سایر گرایش های کلامی که عمدتاً ویژگی هایی شبیه به نظام حالت مفعولی در حوزة نحو دارند، درنهایت، موجب تعیین نظام حالت در حوزة نحو می شود. در این مقاله نخست نشان می دهیم که با وجود مشاهدة الگوی ساخت موضوعی ارجح در کلیة ساخت های زبانی گویش هورامی، میزان تأثیرگذاری این الگو در ساخت های گذشتة ساده بیشتر از ساخت های مضارع است و همین موضوع موجب ارگتیو شدن ساخت های گذشتة ساده در این گویش می شود. سپس به این موضوع می پردازیم که سایر گرایش های کلامی رقیب نظیر گرایش «جانداری مبتدا» و «پیوستگی مبتدا»، بر خلاف ساخت موضوعی ارجح، همواره محرک الگوی حالت مفعولی در حوزة نحو هستند و تأثیر آن ها در هر دو دسته از ساخت های ارگتیو و مفعولی گویش هورامی دیده می شود ولی میزان تأثیرگذاری هریک از این دو گرایش کلامی بر مفعولی شدن انگارة حالت در این گویش متفاوت است؛ چنانکه فقط گرایش جانداری مبتدا می تواند الگوی حالت را در ساخت های غیرارگتیو در گویش هورامی به سوی نظام حالت مفعولی سوق دهد. دستاوردهای تجربی این پژوهش می تواند به لحاظ نظری مؤید رویکردهایی باشد که معتقدند پدیده های نحوی بنیادین نظیر الگوی حالت غالب، تحت تأثیر عوامل کلامی و بر اساس ملاحظات کاربردشناختی شکل می گیرند.
۲۷.

نگاهی رده شناختی به پی بست های ضمیری در زبان تاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زبان های ایرانی تاتی پی بست های ضمیری جایگاه واکرناگل کشش به سمت راست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۰ تعداد دانلود : ۷۱۸
در این مقاله توزیع و نقش های مختلف پی بست های ضمیری در زبان تاتی، از ایرانی نو شمال غربی، بررسی شده است. ابتدا به صورت گذرا به سیر تاریخی این پی بست ها در فارسی باستان و فارسی میانه اشاره و نقش آنها در تاتی جنوبی بررسی شده است. جایگاه پی بست های ضمیری در فارسی باستان و میانه تا حدودی ثابت بوده است و آنها در جایگاه واکرناگل ظاهر می شده اند. واکرناگل (1892) دریافت که واژه بست ها در اغلب زبان های هندواروپایی در جایگاه دوم، یعنی پس از اولین واژه، در جمله ظاهر می شوند. این پی بست ها در تاتی جنوبی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته، نشانه مفعول مستقیم و نشانه نقش اضافی به کار می روند. ضمایر پی بستی در تاتی جنوبی در نقش نشانه فاعل متعدی در زمان گذشته در جایگاه واکرناگل ظاهر می شوند و از این حیث با فارسی میانه مشترکند. این پی بست ها در نقش نشانه مفعول در تاتی جنوبی از جایگاه واکرناگل خارج شده اند، ولی هنوز کاملاً به جایگاه پس از فعل نرفته اند و در جایگاه سازه قبل از فعل قرار می گیرند. از این حیث نسبت به فارسی میانه، این پی بست ها به سمت انتهای جمله حرکت کرده اند؛ هرچند هنوز به جایگاه انتهایی نرفته اند. مقایسه فارسی میانه، تاتی جنوبی و فارسی جدید نشان می دهد پدیده کشش به سمت راست در زبان های ایرانی نیز وجود دارد.
۲۹.

بررسی صوری و معنایی تکرار در گویش کردی سورانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انواع تکرار ساخت تکرار قسمت پایه میزان کمیت میزان شدت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۴ تعداد دانلود : ۷۸۹
در این مقاله، ویژگی های فرایند تکرار در گویش کردی سورانی بررسی می شود و با ساخت تکرار در زبان فارسی، از حیث صوری و معنایی، مطابقه داده می شود. از حیث صوری، ساخت تکرار را هم از نظر صرفی و هم از نظر آوایی بررسی می کنیم و، از حیث معنایی، مفاهیمی که بیشتر در ساخت تکرار رخ می دهند مدّ نظر است. در این راستا، با استفاده از دیدگاه موراوچیک (١٩٧٨)، ویژگی های صوری و معنایی تکرار را بررسی می کنیم و سپس به بیان ویژگی های صوری و معنایی این ساخت در سورانی و مقایسه آن با فارسی می پردازیم. در پایان، نتیجه می گیریم که از حیث ویژگی های صرفی ساخت تکرار در دو زبان مثل هم است، از حیث ساخت آوایی، همان طور که انتظار می رود، در ساخت های تکرارِ دو زبان تفاوت هایی وجود دارد و، از حیث ویژگی های معنایی، بسامد مفهوم افزایش کمیت در هر دو زبان بیشتر است.
۳۱.

بررسی ساخت سببی در زبان تاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۳ تعداد دانلود : ۶۳۹
سببی بودن یکی از موارد تقابل افعال به شمار می رود که به تقابل میان افعال سببی، غیرسببی و ناگذرا اشاره دارد. این ساخت ها از حیث ظرفیت معنایی با یکدیگر متفاوتاند و این تفاوت در ساخت نحوی آنها بازتاب یافته است. در مقاله حاضر انواع ساخت سببی در زبان تاتی بررسی شده و در سه گروه کلی سببی های تحلیلی، ساخت واژی و واژگانی تقسیم بندی شده اند. در ادامه با استفاده از استدلال های زبان شناسی نقش گرا نشان داده شده که سببی بودن یا نبودن در این زبان یک تقسیم بندی قطعی نیست، بلکه پیوستاری است که افعال براساس داشتن عاملِ به وجود آورنده رویداد و عمدی بودن عمل فعل، بر روی این پیوستار قرار می گیرند.
۳۳.

ساخت ناگذرا در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مجهول ناگذرا جهت سببی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶۴ تعداد دانلود : ۴۵۶
افعال فارسی در موارد سه گانة زیر با یکدیگر در تقابل قرار دارند: الف) متعدی بودن[1] : که به تقابل میان افعال لازم و متعدی می پردازد. فعلی که نیاز به مفعول دارد فعل متعدی و در غیر این صورت لازم است. همة افعال ناگذرا[2] و مجهول لازم هستند و همة افعال سببی نیز متعدی هستند. ب) جهت[3] : که به تقابل میان معلوم و مجهول در فارسی اشاره دارد. تفاوت این دو ساخت در ظرفیت نحوی آنهاست و از حیث ظرفیت معنایی تفاوتی با یکدیگر ندارند. ج) سببی بودن[4] : که به تقابل میان افعال سببی، غیرسببی و ناگذرا (ضدسببی) اشاره دارد. این ساخت ها از حیث ظرفیت معنایی با یکدیگر تفاوت دارند و البته این تفاوت در ساخت نحوی آنها نیز منعکس است. افعال سببی حتماً دارای عاملی[5] هستند که به ساخت غیرسببی یا ناگذرا افزوده شده است؛ افعال غیرسببی دارای عاملی هستند که در ظرفیت معنایی فعل خود آن را دارند و حاصل سببی شدن نیست و افعال ناگذرا هیچ گاه دارای عاملی در ظرفیت معنایی خود نیستند. گروهی از زبان شناسان بر این عقیده اند که افعال فارسی دارای دو جهت معلوم و ناگذرا هستند (معین، 1974 و کریمی، 2005) و گروهی دیگر علاوه بر این دو، وجود جهت مجهول را نیز در فارسی پذیرفته اند (جباری، 1382 و حق بین، 1383 و روشن، 1377). طبیب زاده (1385) افعال فارسی را دارای دو جهت معلوم و مجهول می داند و منکر جهتی به نام ناگذرا یا میانه است. در این مقاله به بررسی ساخت ناگذرا در فارسی پرداخته ایم و نشان داده ایم که ناگذرا بودن در فارسی یک جهت نیست و در واقع افعال ناگذرا در تقابل با معلوم و مجهول نیستند؛ بلکه باید آن را در تقابل با سببی بودن قرار داد؛ یعنی فعل ناگذرا با افعال سببی در تقابل است. این ساخت در فارسی دارای انواع مختلفی است که به تفصیل معرفی شده است.
۳۴.

تأثیر قدرت موضوعات فعلی بر حالت نمایی افتر`اقی: شواهدی از گویش هورامی

کلید واژه ها: حالت گویش هورامی مفعول نمایی افتراقی فاعل نمایی افتراقی قدرت موضوع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۳ تعداد دانلود : ۵۸۷
ح الت نمایی افت راقی پدیده ای در نظام صرفی زبان هایی است که مشخّصه حالت را به شکل آشکار و به وسیله وندهای تصریفی بر روی گروه های اسمی نمایش می دهند. این پدیده در زبان های دارای نظام حالت مفعولی، به شکل حالت نمایی افتراقی سازه مفعول و در زبان های واجد نظام کنایی، به شکل حالت نمایی افتراقی سازه فاعل است. این مقاله ضمن معرّفی و توصیف موارد فاعل نمایی و مفعول نمایی افتراقی در گویش هورامی، شرایط ظهور این پدیده ها را در ساخت های کنایی و مفعولیِ این گویش تبیین می نماید. در این راستا، با معرّفی قدرت موضوعات فعلی و نحوه محاسبه آن در ساخت های مفعولی و کنایی، نشان می دهیم که تفاوت در میزان قدرت موضوعات فعلی موجب پدیدآمدن حالت نمایی افتراقی در این گویش می شود؛ بدین معنا که تنها موضوعات فعلی قوی و برجسته میزبان پایانه صرفی حالت نما هستند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که حالت نمایی آشکار در ساخت های مفعولیِ گویش هورامی برای بازشناسی روابط دستوری و در ساخت های کنایی این گویش جهت بازنمایی برجستگی کلامی سازه گیرنده تکواژ حالت نما به کار می رود.
۳۶.

شگرد ساده سازی وتابوهای فرهنگی در برگردان های مرعشی پور از رمان های راه و کوچه مدق نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساده سازی نجیب محفوظ مرعشی پور تابوهای فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۶ تعداد دانلود : ۸۴۱
ساده سازی (Simplification) از همگانی های ترجمه است که در آن مترجم با بهره مندی از شگردهای ویژه، زبان ترجمه را ساده و روان می کند. از نظر بیکر، این ویژگی گرایش به ساده کردن مسائل برای خواننده و نیز گرایش به انتخاب یک تفسیر و پیشگیری از دیگر تفاسیر است. در این حالت، مترجم سطح وضوح را با از بین بردن ابهام ها بالاتر می برد. در این مقاله، با توجّه به تعریف بیکر از همگانی ها، به ویژه ساده سازی، و با روش توصیفی تحلیلی انواع ساده سازی در ترجمة محمّدرضا مرعشی پور از دو رمان نجیب محفوظ «الطّریق» و «زقاق المدق» واکاوی می شود. البتّه مسئلة اصلی این پژوهش، نقش ساده سازی در انتقال تابوهای فرهنگی است که با در نظر گرفتن تفاوت هنجارهای فرهنگی زبان مقصد نسبت به زبان مبدأ دردسر کمی نیست. یافته های پژوهش نشان می دهد که حذف ساختارهای پیچیده و جایگزینی آن با ساختارهای ساده تر، ساده سازی ساختار حال، کاهش معنای واژگان مشکل یا حذف برخی واژگان، به ویژه حذف یا کاهش تابوهای فرهنگی که بارزترین آن، توصیف صحنه های جنسی است، ویژگی بارز سبک فردی مرعشی پور به شمار می رود. اگرچه متن ترجمه در مقایسه با متن مبدأ، از نظر واژگان، دستور و سبک ساده تر شده است، امّا حذف تابوهای فرهنگی متن مبدأ، اشتباه های مترجم و ساده سازی های گوناگون زمینه ای می سازد که نه چندان کم، مقصود نویسنده از دست برود.
۳۷.

مفعول نمایی افتراقی، نگاهی دیگر به ""را(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حالت فارسی جانداری معرفگی مفعول نمایی افتراقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۸ تعداد دانلود : ۵۳۵
مفعول نمایی افتراقی ویژگی زبانهایی است که همه مفعولها را به یک شیوه نشان نمی دهند. بوسونگ (1985) این پدیده را در برخی از زبانهای ایرانی بررسی کرده است. آیسن (2003) نشانه «را» در فارسی را نشانه ای می داند که به معرفگی و جانداری مفعولها حساس است، و این زبان را نمئنه ای از زبانهای دارای مفعول نمایی افتراقی می داند. در این مقاله نشان داده ایم برخلاف دیدگاه آیسن (2003)، نمی توان گفت «را» فقط طبقة خاصی از مفعولها در فارسی را همراهی می کند؛ زیرا اولاً می تواند در طیف معرفگی با همة مفعولها ظاهر شود و حضور آن تأثیری کلامی دارد، ثانیاً طیف جانداری نقشی در حضور «را» ندارد و ثانیاً این نشانه می تواند با مواردی از غیرمفعولها نیز ظاهر شود. پس با در نظر گرفتن این سه مورد، نمی توان دیدگاه آیسن (2003) را در مورد نقش «را» اقتصادی فرض کرد.
۳۸.

تبیین نقشی از حذف به قرینه در جملات هم پایه زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فارسی حذف به قرینه جملات هم پایه سادگی پردازش ترتیب زمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۲ تعداد دانلود : ۵۶۰
هدف این مقاله تبیین نقشی حذف به قرینه در جملات هم پایه زبان فارسی است. ابتدا به بررسی این نکته پرداخته ایم که حذف به قرینه در کدام یک از بخش های جملات مرکب زبان فارسی امکان پذیر است، و این الگو چه نسبتی با ویژگی های رده شناختی حذف به قرینه در زبان های مختلف دارد. این مقایسه نشان می دهد در زبان های مختلف برای حذف به قرینه قاعده خاصی وجود دارد. در ادامه به تبیین نقشی حذف به قرینه در جملات فارسی پرداخته ایم این بررسی نشان می دهد که اولاً امکان حذف به قرینه در جملات مرکب فارسی تصادفی نیست و تابع قواعد خاص سلسله مراتبی است و ثانیاً پاسخ چرایی آن را می توان در عواملی نقشی، مانند سادگی درک و ترتیب زمانی، جستجو کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان