آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۶

چکیده

افعال فارسی در موارد سه گانة زیر با یکدیگر در تقابل قرار دارند: الف) متعدی بودن[1] : که به تقابل میان افعال لازم و متعدی می پردازد. فعلی که نیاز به مفعول دارد فعل متعدی و در غیر این صورت لازم است. همة افعال ناگذرا[2] و مجهول لازم هستند و همة افعال سببی نیز متعدی هستند. ب) جهت[3] : که به تقابل میان معلوم و مجهول در فارسی اشاره دارد. تفاوت این دو ساخت در ظرفیت نحوی آنهاست و از حیث ظرفیت معنایی تفاوتی با یکدیگر ندارند. ج) سببی بودن[4] : که به تقابل میان افعال سببی، غیرسببی و ناگذرا (ضدسببی) اشاره دارد. این ساخت ها از حیث ظرفیت معنایی با یکدیگر تفاوت دارند و البته این تفاوت در ساخت نحوی آنها نیز منعکس است. افعال سببی حتماً دارای عاملی[5] هستند که به ساخت غیرسببی یا ناگذرا افزوده شده است؛ افعال غیرسببی دارای عاملی هستند که در ظرفیت معنایی فعل خود آن را دارند و حاصل سببی شدن نیست و افعال ناگذرا هیچ گاه دارای عاملی در ظرفیت معنایی خود نیستند. گروهی از زبان شناسان بر این عقیده اند که افعال فارسی دارای دو جهت معلوم و ناگذرا هستند (معین، 1974 و کریمی، 2005) و گروهی دیگر علاوه بر این دو، وجود جهت مجهول را نیز در فارسی پذیرفته اند (جباری، 1382 و حق بین، 1383 و روشن، 1377). طبیب زاده (1385) افعال فارسی را دارای دو جهت معلوم و مجهول می داند و منکر جهتی به نام ناگذرا یا میانه است. در این مقاله به بررسی ساخت ناگذرا در فارسی پرداخته ایم و نشان داده ایم که ناگذرا بودن در فارسی یک جهت نیست و در واقع افعال ناگذرا در تقابل با معلوم و مجهول نیستند؛ بلکه باید آن را در تقابل با سببی بودن قرار داد؛ یعنی فعل ناگذرا با افعال سببی در تقابل است. این ساخت در فارسی دارای انواع مختلفی است که به تفصیل معرفی شده است.

تبلیغات