سمیه شالچی

سمیه شالچی

مدرک تحصیلی: استادیار جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی
پست الکترونیکی: somayeh.shalchi@gmail.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

مطالعه روایت های شهروندان از سیاست های فرهنگی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست فرهنگی شهر تبریز نوسازی نسیان تنوعات قومی و زبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۷
فرهنگ یکی از مهم ترین مؤلفه های حیات شهرها محسوب می شود و سیاست گذاری فرهنگی شهری می تواند در نقش محرک و تسهیل گر سیاست های توسعه شهری ظاهر شود. شهر تبریز به عنوان یکی از مهم ترین کلانشهرهای ایران در طول تاریخ همواره از ابعاد مختلف مورد توجه قرار داشته و یکی از تأثیرگذارترین شهرها بر تحولات فرهنگی ایران محسوب می شود. در این پژوهش سعی بر آن بوده است که سیاست های فرهنگی شهر تبریز در چهار محور اصلی نامگذاری معابر عمومی، ساخت المان ها و تندیس ها، مواجهه با گذشته شهر و سیاست های قومیتی، از چشم انداز ساکنان آن مورد مطالعه قرار بگیرد. همچنین به این موضوع پرداخته شود که ساکنان شهر تبریز سیاست های فرهنگی شهرشان را چگونه روایت می کنند و چه درکی از آن دارند؟ این پژوهش از نوع کیفی و با روش تحلیل مضمون انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش، زنان و مردان تحصیلکرده بالای 25 سال هستند که بیش از 10 سال در شهر تبریز زندگی کرده و آگاهی کافی در رابطه با درک سیاست های فرهنگی را داشته باشند. نمونه شامل ۱۵ نفر (هشت نفر مرد و هفت نفر زن) بوده که به صورت هدفمند انتخاب شده و نحوه گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته بوده است. در بخش نظری این پژوهش، از نظریات لوفور و تولید فضا، بنیامین و خاطره، دوسرتو و مقاومت، میزتال و حافظه بهره برده ایم. یافته های این پژوهش در قالب هفت تم اصلی " رنج نسیان، ردپای خاطره، فروپاشی مکرر، سیاست حافظه، دیگرِی شهر، کانالیزه کردن فضا و کنشگری مقاومتی" بیان شده اند. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در سال های اخیر با اعمال سیاست های از بالا به پایین و گاه نامناسب، شهر تبریز از الگوی توسعه شهری تاریخی و پیشین خود فاصله گرفته و مسیری متفاوت در پیش گرفته است. همین امر ساکنان را با مقاومت نسبت به این سیاست ها و با نوعی تعصب نسبت به شهرشان روبه رو کرده است.  
۲.

نسبت سیاست های حاشیه نشینی و هویت ساکنان حاشیه (مورد مطالعه: حاشیه نشینی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست های حاشیه نشینی عصبیت محلی توسعه مشارکتی همبستگی ناخودآگاهانه محلی تحلیل تماتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۱۵
نسبت سیاست های حاشیه نشینی با هویت ساکنان حاشیه (مورد مطالعه حاشیه نشینی شهر تهران) موضوع و مسئله: مقاله حاضر درصدد شناسایی اختلاف های مفهومی حول هویت حاشیه نشینان در بین سیاست های حاشیه نشینی، دیدگاه کارکنان و فعالان فرهنگی در شهرداری ها و سرای محله ها و دیدگاه خود حاشیه نشینان است. روش: از روش تحلیل تماتیک کلارک و براون در این پژوهش استفاده شده است و داده ها به صورت هدفمند از موارد ویژه انتخاب شد که شامل اسناد مرتبط با سیاست های حاشیه نشینی، مصاحبه نیمه ساختار یافته با 48 نفر از حاشیه نشینان و 25 نفر از کارکنان و فعالان فرهنگی در شهرداری و سرای محله در مناطق 2، 4، 12، 18 و 19 تهران می-شود. نتایج: یافته ها نشان می دهد که در سیاست های حاشیه نشینی هویت حاشیه نشینان بر مبنای دو تم اصلی عصبیت محلی و آزادی – خلاقیت و در دیدگاه کارکنان و فعلان فرهنگی بر اساس ویژگی هایی چون همبستگی قوی محلی، بلاتکلیفی، نظم گریزی، و... تشکیل شده است. اما مصاحبه با حاشیه نشینان نشان داد هویت آنها با مفهوم کار پیوند اساسی دارد. همبستگی حاشیه نشینان مثل هر جای دیگر شهر یک همبستگی عادی است اما همبستگی قوی محلی حاشیه نشینان زمانی شکل می گیرد که احساس کنند کار آن ها از طریق نظم جدیدی تهدید می شود. مقامت آن ها در برابر تهدید ایجاد وضعیت بلاتکلیفی و نظم گریزی است. بدین ترتیب در این نوشته مشخص شد در میان عامل های گوناگون پیچیدگی سامان دهی حیات حاشیه نشینی تفاوت در پنداره های بنیادی در دو سوی سیاست های حاشیه نشینی و هویت حاشیه نشینان نیز می تواند عاملی قابل تأملی باشد. در حقیقت هویت حاشیه نشینان در چارچوب سیاست های حاشیه نشینی آن چیزی نیست که واقعیت ویژگی های هویتی حاشیه نشینان نشان می دهد. واژگان کلیدی: سیاست های حاشیه نشینی، عصبیت محلی، توسعه مشارکتی، نظم گریزی، همبستگی ناخودآگاهانه محلی، تحلیل تماتیک
۳.

تجربه آسیمیلاسیون زبانی چند نسل اخیر (80- 50) شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیمیلاسیون زبان شهر ایلام پدیدارشناسی توصیفی سیاست های قومی ایدئولوژی های زبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۴۵
آسیمیلاسیون زبانی یکی از اشکال تغییرات زبانی است که در آن افراد یک جامعه زبانی، زبان دیگری را جایگزین زبان اول خود می نمایند. در این پژوهش جامعه زبانی شهر ایلام با روش پدیدارشناسی مورد مطالعه قرار گرفته اند. جمعیت نمونه تحقیق 20نفر از افراد متولد دهه های50 -80 شهر ایلام بوده است که بصورت کاملاً هدفمند انتخاب شده اند. یافته های مطرح شده در این پژوهش دو بخش کلی می باشد. بخش اول آن در قالب مضامین اصلی"بحران ارتباط، شکاف زبانی و نسلی، واگرد به زبان مادری، انگ انگاری زبان مادری، سرگشتگی زبانی _ هویتی، گسست زبان مادری از مدرسه" بیان شده اند. این مضامین مربوط به چگونگی تجارب افراد درمواجهه با تغیراتی که در زبان اول و زبان دوم به وجود آمده و شرایطی که تجربه نموده اند می باشد. بخش دوم یافته ها توصیف ساختاری می باشد که در قالب چند مضمون اصلی شرح داده شده اند: خانواده منفعل، برساخت و تحمیل هنجار زبانی در مدارس، طبیعی(رسم) شدن زبان فارسی، فقر دانش زبانی، تسلط نهادی زبان، خودیکی دانی گروهی، بازنمایی های وارونه رسانه. در این بخش شرایط زمینه ای شکل دهنده این تجارب با توجه به بیانات افراد دسته بندی و ذکر شده اند که این دو بخش توصیفی کلی از تجارب و زمینه و بستر شکل دهنده آن ها به دست داده است.
۴.

رفتار جمعی یا کنش اعتراضی: مطالعه ناآرامی های اجتماعی آبان 98 با استفاده از نظریه مبنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۲۰۹
ناآرامی های اجتماعی به نارضایتی عمومی و شیوه های نامتعارف و گاه خشونت آمیز افراد در جامعه اشاره دارد. در این مقاله ناآرامی های اجتماعی آبان 98 بررسی شده است. نبود اجماع همگانی بر سر کاربرد مفاهیم و همچنین عدم اجماع نظری در بررسی این ناآرامی ها جنبه های پرابلماتیک این موضوع را نشان می دهد. این پژوهش با هدف بررسی چیستی ناآرامی های اجتماعی آبان 98  با استفاده از روش کیفی انجام شده است. منطق حاکم بر جمع آوری داده ها با توجه به ماهیت موضوع که در گذشته اتفاق افتاده، مثلث بندی است که از منابع متعدد داده و تکنیک های مختلف از جمله مصاحبه، تحلیل اسناد مکتوب، تصویری و الکترونیکی استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه نظریه نهایی از روش نظریه مبنایی ( GT ) استفاده شده است. یافته های به دست آمده شامل 10 مقوله: کنش اعتراضی، ناتوانی سیاسی، ساختار انگیزشی، مشروعیت نهادی پایین، فقیرتر شدن جامعه، تجهیز اطلاعات، افق گرایی، تشدیدکنندگی و پیرامونی بودن اعتراض است. مقوله محوری این پژوهش کنش اعتراضی است که مقولات فوق را شامل می شود. سپس با توجه به نتایج به دست آمده شرایط علی، شرایط زمینه ای و مداخله گر استخراج گردید و مدل مفهومی مربوطه، تبیین شد.
۵.

مطالعه زنانه شدن فقر در ایران 1365 تا 1395(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فقر زنانه زنان سرپرست خانوار مشارکت اقتصادی شکاف جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۰ تعداد دانلود : ۶۹۶
امروزه وضعیت زنان در هر کشوری به یکی از مهمترین شاخص های ارزیابی عدالت اجتماعی تبدیل شده است. از سوی دیگر پژوهشهای بین المللی در دهه های اخیر وضعیت زنان در جهان را با واژه" زنانه شدن فقر " توصیف می کنند. آمارتیا سن این وضعیت را ناشی از ساختارهای فرهنگی و اجتماعی می بیند که قابلیت های محدود تری را در زنان نسبت به مردان جهت بیرون رفت از وضعیت فقر ایجاد می کند.این پژوهش با روش تحلیل ثانویه قصد دارد روند زنانه شدن فقر در ایران را در طول سه دهه اخیر مطالعه کند. پژوهش ازچهار شاخص : «شاخص نرخ رشد تعداد زنان شاغل»،« نرخ مشارکت اقتصادی زنان»، «شاخص شکاف جنسیتی» و «سهم زنان سرپرست خانوار»استفاده کرده است. یافته ها نشان می دهد،نرخ رشد تعداد شاغلین زن در بازه سالهای 65-75، معادل 78 درصد بوده اما این نرخ در سالهای 85-95 به 20.7 درصد کاهش یافته است.همچنین نرخ مشارکت اقتصادی از 6.98 درصد در سال 65 به 15.9 در سال 95 افزایش یافته اما این نرخ در مقایسه با کشورهای خاورمیانه نیز از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. در رابطه با شاخص شکاف جنسیتی، در سال 95، سهم مردان از مشاغل مزد و حقوق بگیری 82.7 درصد و سهم زنان تنها 17.3 درصد بوده است. بعلاوه، سهم خانوارهای زن سرپرست رشدی معادل 77.46 درصد در 30 سال گذشته داشته است.
۶.

تجربه ی طرد اجتماعی زنان در سکونتگاه های غیررسمی (مورد مطالعه: محله ی اسلام آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان طرد اجتماعی سکونتگاه های غیررسمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۸ تعداد دانلود : ۴۷۴
سکونت گاه های غیر رسمی امروزه یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی است. زنان در این مناطق طرد تشدید یافته ای را به لحاظ محرومیت و جنسیت تجربه می کنند. طرد اجتماعی به مفهوم گسست پیوندهای میان افراد و جامعه است. مطالعه ی طرد اجتماعی زنان ساکن در سکونت گاههای غیررسمی، می تواند موجب آشکار شدن ابعاد محرومیت و ارائه ی تصویر روشن تری از این مسأله گردد. هدف پژوهش حاضر مطالعه ی تجربه ی طرد اجتماعی زنان ساکن در سکونتگاه غیررسمی واقع در منطقه ی 2 تهران، با نام محله ی اسلام آباد است. این پژوهش از روش شناسی کیفی بهره برده و برای جمع آوری داده ها، از تکنیک مصاحبه ی نیمه ساختار یافته استفاده کرده است. شیوه ی نمونه گیری این تحقیق، نمونه گیری نظری است. تعداد 24 نفر در این پژوهش شرکت کردند. داده ها به شیوه ی تحلیل تماتیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج یافته ها نشان می دهد، اغلب زنان در این محله از داشتن روابط بین گروهی و فرامحلی محروم هستند. به سبب وجود سبک زندگی سنتی از داشتن مهارت و امکان اشتغال برخوردار نبوده و زیست وابسته ای را تجربه می کنند. همچنین آنان تجربه ی بسیار محدودی از رفت و آمد به سایر نقاط شهری را داشته، آشنایی کمی از تهران دارند. علاوه بر آن به سبب درونی کردن تصویر منفی از محله و داغ ننگ از سکونت در محله احساس شرمساری کرده و روابط خود را با بیرون از محله کاهش داده اند. این مسأله همچنین فرصت های ازدواج برای دختران را کاهش می دهد. تفاوت هایی در تجربه ی طرد اجتماعی دونسل از زنان در محله وجود دارد؛ زنان نسل دوم علاوه بر طرد از جامعه ی بزرگ تر، طرد ارادی از اجتماع محلی و احساس نابرابری را نیز تجربه می کنند.<br />  
۷.

مطالعه تاثیرات اجتماعی- فرهنگی پروژه های شهری (موردمطالعه: بزرگراه سعیدآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیامدهای اجتماعی - فرهنگی اتاف بزرگراه سعید آباد شهرداری منطقه 18 تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۲ تعداد دانلود : ۱۵۰
در چند دهه گذشته توسعه پایدار شهری به یکی از رویکردهای نظری مهم و تأثیرگذار در سیاست گذاری های شهری تبدیل شده است. توسعه پایدار به معنای تأمین نیازهای نسل کنونی بدون آسیب زدن به نیازهای نسل آینده است. بنابراین با این رویکرد هرگونه مداخله شهری و احداث پروژه های شهری باید محتاطانه و مبتنی بر این نگاه باشد. انجام مطالعات مربوط به اتاف بی شک گامی اساسی در جهت نیل به این اهداف مهم می باشد. مطالعه حاضر به مطالعه ارزیابی تاثیرات و پیامدهای اجتماعی-فرهنگی (اتاف) بزرگراه سعیدآباد در منطقه 18 شهرداری تهران می پردازد. از ترکیبی از روش های کمی (پیمایش) و کیفی (مصاحبه و مشاهده) در پژوهش استفاده شده است. داده های تحقیق از طریق افراد و ساکنان محدوده بزرگراه که به طور احتمالی تحت تأثیر احداث پروژه سعید آباد هستند گردآوری شده است. رویکرد نظری تحقیق، نظریه لفور در خصوص ابعاد اجتماعی فضاهای شهری می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که پروژه شهری سعید آباد مانند هر پروژه دیگری دارای پیامدها و اثرات مثبت مانند: تسهیل در حمل ونقل عمومی، ماندگاری در محل و پیامدهای منفی مانند: عدم رضایت معارضین طرح، فشار روانی بر ساکنان، ایجادپاتوق برای فروشندگان مواد، تخریب فضای سبز و باغات و افزایش آلودگی زیست محیطی می باشد.
۸.

انزوای اجتماعی، توسعه یافتگی مناطق شهری و پایگاه اقتصادی و اجتماعی در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انزوای اجتماعی توسعه یافتگی مناطق شهری نابرابری پایگاه اقتصادی- اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۲ تعداد دانلود : ۳۷۵
در رویکردهای ابتدایی به مسأله انزوای اجتماعی بیشتر تاکید برتغییر روابط اجتماعی ناشی از مدرنیته مطرح بوده است، که امکان انزوا را افزایش می دهد. با شکل گیری مکتب شیکاگو، لوییس ورث انزوا را به مثابه سبک زندگی شهری مورد مطالعه قرار می دهد. با تاکید پارک بر نواحی طبیعی شهر و سپس رویکردهای نومارکسیستی به فقر شهری، انزوا به عنوان نوعی محرومیت مرتبط با نابرابری های اقتصادی و فضایی در شهر تعریف می شود. این پژوهش به روش پیمایش 400 نفر از شهروندان مناطق 1،3 به عنوان مناطق توسعه یافته و 17 و 19 به عنوان مناطق کمتر توسعه یافته شهری را مورد مطالعه قرار داده است. به استناد یافته ها، ساکنان به میزان متوسطی دچارانزوای اجتماعی هستند. این در حالی است که بُعد عینی انزوای اجتماعی بیش از حد متوسط می باشد. بر پایه آزمون فرضیات، بین سطح توسعه یافتگی مناطق و انزوای اجتماعی رابطه وجود دارد به طوری که هرچه منطقه کمتر توسعه یافته باشد ساکنان آن، انزوای اجتماعی بیشتری را تجربه می کنند. به خصوص در رابطه با بُعد عینی انزوای اجتماعی این تفاوت محسوس است. همچنین انزوای اجتماعی با پایگاه اجتماعی و اقتصادی افراد، سن، اعتماد اجتماعی و حس تعلق پاسخگویان به محله و شهر ارتباط دارد.
۹.

سرمایه اجتماعی زنان و توسعه شهری دراستان همدان

کلید واژه ها: سرمایه اجتماعی توسعه یافتگی زنان همدان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۱۱
حرکت در مسیر توسعه همه جانبه، الزامات، مقدمات و بسترهای خاص خود را می طلبد. سرمایه اجتماعی بی شک به عنوان عامل تسهیل کننده همکاری و مشارکت، دستیابی به شاخص های توسعه را تسریع می کند. مطالعات چند دهه اخیر نشان می دهد که، سرمایه اجتماعی متغیر مهمی برای تبیین تفاوت های اقتصادی و اجتماعی فضایی است. نگارندگان این پژوهش کار خود را با فرضیه اصلی ارتباط سرمایه اجتماعی و میزان توسعه یافتگی شهرها، آغاز نمودند. جهت آزمون فرضیه، با تکیه بر پژوهش های انجام شده در رابطه با سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان همدان، دو شهرستان برتر و دو شهرستان محروم تر، که به ترتیب عبارت اند از؛ همدان و تویسرکان در سطح بالای توسعه و کبودرآهنگ و فامنین در سطح پایین، گزینش شده اند. کمبود پژوهش های مختص به زنان و شهر و غفلت نسبت به این قشر به عنوان نیمی از جمعیت فعال جامعه، پژوهشگران را نسبت به تمرکز بر این قشر ترغیب نمود. درواقع این پژوهش باهدف بررسی سنجش میزان سرمایه اجتماعی زنان و ارتباط آن با سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان همدان، انجام پذیرفته است. پژوهش مبتنی بر استراتژی کمی بوده و از نظر روش اسنادی-پیمایشی می باشد . ابزار گردآوری اطلاعات در زمینه سنجش سرمایه اجتماعی زنان، پرسشنامه ای است که سرمایه اجتماعی را در چهار بُعد شبکه روابط و پیوندهای اجتماعی، اعتماد، تعامل اجتماعی و کنش های یاریگرانه مورد سنجش قرار می دهد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران درمجموع برابر 384 به دست آمده است. نتایج پژوهش نشانگر همبستگی معنادار و مثبت سرمایه اجتماعی زنان و توسعه شهری است. در این میان همبستگی معنادار و مثبت ابعاد شبکه روابط و پیوندهای اجتماعی و کنش های یاریگرانه با رتبه بندی توسعه شهرها نیز مورد تأیید قرار گرفت. همچنین بین سرمایه اجتماعی زنان و پایگاه اجتماعی، اقتصادی و طبقه ذهنی آنان رابطه معنادار وجود دارد.  
۱۰.

بازسازی شهری، تصویر تهران و تجربه بیگانگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نابرابری تفکیک بیگانگی خاطره تصویرشهر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی مسایل اجتماعی و انحرافات
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ سبک زندگی
تعداد بازدید : ۱۱۰۵ تعداد دانلود : ۷۰۰
آن چه ما را متعلق به شهر می کند، تصویری است که از آن در ذهن داریم. «تهران» سال هاست در حال تخریب و بازسازی کالبد خویش است. کالبدی که هویت جدید، روابطی جدید و مناسبات نویی را طلب می کند. اما تصویر ذهنی ساکنین از این کالبد در حال ساخته شدن و تغییر چیست؟ این تصویر چه الگوهای ارتباطی با شهر را برای ساکنین شکل می دهد؟ این مقاله با استفاده از تکنیک مصاحبه و روش تحلیل تماتیک تلاش کرده سؤالات فوق را پاسخ دهد که به همین منظور با نمونه گیری نظری، تعداد 22 نفر از ساکنین مناطق 1، 3، 17 و 19 به عنوان توسعه یافته ترین و کم تر توسعه یافته ترین مناطق شهر تهران انتخاب شده اند و در بخش نظری، از زیمل و مفهوم بلازه، توجه بنیامین به خاطره و معنای شهر، ایدة بیگانگی و فضاهای بازنمایی لوفور الهام گرفته است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تصویر شهر تهران در شمال و جنوب تفاوت هایی دارد. از جمله آن که تصویر جنوب شهری ها بیشتر منفی و آسیبی بوده، اما شمال شهری ها به جز موارد کلی نظیر ترافیک، به نسبت تصویر مطلوب تری از شهر دارند که اغلب به خاطرة آنان از شهر مربوط می شود. تجربة روند بازسازی شهر از منظر ساکنین با تراژدی زوال خاطره همراه است، چیزی که ساکنان را به حسرت از دست رفتن شهر قدیمی و نوستالژی نسبت به گذشته معطوف می کند. ساکنین شهر تصویری تفکیکی از شمال و جنوب شهر در ذهن دارند. تصویری که با عدم ارتباط و آشنایی حداقلی این مناطق نسبت به هم همراه است. این تصویر تفکیکی در بین ساکنان جنوب همراه با حس محرومیت، نابرابری و نارضایتی است. هم چنین ساکنین شهر از کاهش روابط انسانی عمیق و اعتماد اجتماعی دچار حس تنهایی هستند. مجموع تم های تصویر ذهنی شهر نزد ساکنین نشان می دهد که کالبد جدید تهران، ساکنین را به سمت بیگانگی با شهر و کاهش حس تعلق به آن می برد.
۱۱.

گرایش به دموکراسی و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن در بین شهروندان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دموکراسی سرمایه اقتصادی سرمایه فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۷ تعداد دانلود : ۵۴۳
این پژوهش بهمنظور مطالعه میزان گرایش به دموکراسی و بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر آن به روش پیمایش انجام شده است. جمعیت نمونه پژوهش را 643 نفر از شهروندان 20 سال به بالای شهر تهران تشکیل میدهند. گرایش به دموکراسی با توجه به مبانی نظری، با دو بعد نگرشی و رفتاری تعریف شده است . بعد نگرشی آن با مؤلفه های مدارای سیاسی، اثربخشی سیاسی و مخالفت با اقتدارگرایی و بعد رفتاری با مؤلفههای مشارکت سیاسی و اعتراض به اقتدارگرایی تعریف شده است. یافتههای توصیفی پژوهش بیانگر آن است که میزان گرایش به دموکراسی در بین پاسخگویان چشمگیر نیست، بهطوریکه تنها حدود 4 درصد جمعیت، به میزان زیادی و حدود نیمی از جمعیت نیز به میزان کمی به دموکراسی گرایش دارند. یافتههای تبیینی پژوهش نشانگر آن است که بین گرایش به دموکراسی و عوامل طبقاتی، نظیر سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی و همچنین گرایش به دموکراسی و عوامل فرهنگی مانند تجربه اجتماعی دموکراتیک (مدارای اجتماعی، مشارکت اجتماعی، نگرشهای خانوادگی دموکرات ) رابطه ای معنادار وجود دارد؛ بهطوریکه این متغیرها 34 درصد تغییرات متغیر وابسته را تبیین میکنند؛ همچنین در بین متغیرهای مستقل، سرمایه فرهنگی بیشترین تأثیر را بر میزان گرایش به دموکراسی دارد

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان