مهدی وزیری

مهدی وزیری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

نسبت سیاست های حاشیه نشینی و هویت ساکنان حاشیه (مورد مطالعه: حاشیه نشینی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست های حاشیه نشینی عصبیت محلی توسعه مشارکتی همبستگی ناخودآگاهانه محلی تحلیل تماتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
نسبت سیاست های حاشیه نشینی با هویت ساکنان حاشیه (مورد مطالعه حاشیه نشینی شهر تهران) موضوع و مسئله: مقاله حاضر درصدد شناسایی اختلاف های مفهومی حول هویت حاشیه نشینان در بین سیاست های حاشیه نشینی، دیدگاه کارکنان و فعالان فرهنگی در شهرداری ها و سرای محله ها و دیدگاه خود حاشیه نشینان است. روش: از روش تحلیل تماتیک کلارک و براون در این پژوهش استفاده شده است و داده ها به صورت هدفمند از موارد ویژه انتخاب شد که شامل اسناد مرتبط با سیاست های حاشیه نشینی، مصاحبه نیمه ساختار یافته با 48 نفر از حاشیه نشینان و 25 نفر از کارکنان و فعالان فرهنگی در شهرداری و سرای محله در مناطق 2، 4، 12، 18 و 19 تهران می-شود. نتایج: یافته ها نشان می دهد که در سیاست های حاشیه نشینی هویت حاشیه نشینان بر مبنای دو تم اصلی عصبیت محلی و آزادی – خلاقیت و در دیدگاه کارکنان و فعلان فرهنگی بر اساس ویژگی هایی چون همبستگی قوی محلی، بلاتکلیفی، نظم گریزی، و... تشکیل شده است. اما مصاحبه با حاشیه نشینان نشان داد هویت آنها با مفهوم کار پیوند اساسی دارد. همبستگی حاشیه نشینان مثل هر جای دیگر شهر یک همبستگی عادی است اما همبستگی قوی محلی حاشیه نشینان زمانی شکل می گیرد که احساس کنند کار آن ها از طریق نظم جدیدی تهدید می شود. مقامت آن ها در برابر تهدید ایجاد وضعیت بلاتکلیفی و نظم گریزی است. بدین ترتیب در این نوشته مشخص شد در میان عامل های گوناگون پیچیدگی سامان دهی حیات حاشیه نشینی تفاوت در پنداره های بنیادی در دو سوی سیاست های حاشیه نشینی و هویت حاشیه نشینان نیز می تواند عاملی قابل تأملی باشد. در حقیقت هویت حاشیه نشینان در چارچوب سیاست های حاشیه نشینی آن چیزی نیست که واقعیت ویژگی های هویتی حاشیه نشینان نشان می دهد. واژگان کلیدی: سیاست های حاشیه نشینی، عصبیت محلی، توسعه مشارکتی، نظم گریزی، همبستگی ناخودآگاهانه محلی، تحلیل تماتیک
۲.

کاربست مدل WEAP در پیش نگری تبخیرتعرق پتانسیل تحت سناریوهای SSP تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییر اقلیم تبخیرتعرق حوضه کرخه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۶۵
تبخیرتعرق به عنوان یکی از مولفه های اصلی چرخه ی آبشناسی، از پدیده تغییر اقلیم اثرات قابل توجهی را می پذیرد. هدف اصلی این پژوهش برآورد میزان تبخیرتعرق پتانسیل در دوره زمانی آینده و مقایسه آن با دوره پایه با استفاده از برونداد مدل های اقلیمی جهت اجرای مدل منابع آب WEAP در ایستگاه های منتخب حوضه کرخه می باشد. دوره های 2019-1999 و 2100-2020 به ترتیب به عنوان دوره پایه و دوره آینده در نظر گرفته شد. برونداد دو مدل اقلیمی منتخب بر اساس توصیه های پیشین بنام های  MPI-ESM1-2-LR وKIOST-ESM  اخذ شده از پایگاه داده های اقلیمیESGF تحت دو سناریوی اقلیمی SSP2-4.5 و SSP5-8.5 و همچنین داده های ایستگاه های همدیدی برای حوضه کرخه در برآورد تبخیرتعرق پتانسیل در دوره های آینده و پایه استفاده شده است. با توجه به خروجی های مدل WEAP میزان تبخیرتعرق پتانسیل تا سال 2100 میلادی روندی افزایشی خواهد داشت، بیشترین میزان افزایش پیش نگری شده درمدل MPI-ESM1-2-LR تحت سناریوی SSP5-8.5 به میزان 89 میلی متر در ماه ژوئن و در مدل KIOST-ESM به میزان 73 میلی متر در ماه بدست آمد. کمترین مقادیر به ترتیب برابر 26 و 5/0- میلی متر در ماه های دسامبر و سپتامبر می باشند. متناظراً این مقادیر تحت سناریوی SSP2-4.5 به ترتیب برابر با 4/85، 3/64، 3/23 و 6/4 - در ماه های ژوئن، می، دسامبر و سپتامبر نسبت به دوره پایه برآورد شد. همچنین میزان تبخیرتعرق پتانسیل در ایستگاه هایی با اقلیم مدیترانه ای معتدل نسبت به ایستگاه هایی با اقلیم خشک معتدل تغییرات بیشتری را تجربه خواهند کرد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان