محمدکاظم حسنوند

محمدکاظم حسنوند

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه نقاشی دانشگاه تربیت مدرس،تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۹ مورد.
۱.

مطالعه تطبیقی عناصر مشترک فرهنگی در نقوش تزئینی مساجد کبود ایران، ارمنستان، افغانستان و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عناصر فرهنگی نقوش مشترک گیاهی هندسی مساجد کبود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۳
بیان مسئله: تزئینات، عنصر لاینفک در معماری اسلامی است. استفاده از نقوش گیاهی به صورت طرح های ساده هندسی یا رئالیستی بر روی کاشی همیشه مورد توجه معماران بوده است. کاشی کاری با نقوش گیاهی در مساجد به عنوان ابزاری جهت انتقال مفاهیم دینی و مذهبی در جهان اسلام و برقراری ارتباط انسانی با الوهیت و ایجاد فضای روحانی نقش بسیار مهمی داشته است. تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سؤال بوده است که بررسی عناصر مشترک فرهنگی در نقوش تزئینی مساجد کبود ایران، ارمنستان، افغانستان و ترکیه با روش تطبیقی چگونه قابل تبیین است؟هدف پژوهش: هدف از نگارش این تحقیق، بررسی تطبیقی عناصر مشترک فرهنگی در نقوش تزئینی مساجد کبود ایران، ارمنستان، افغانستان و ترکیه است. روش پژوهش: این پژوهش به روش مقایسه ای و با استناد به منابع کتابخانه ای، میدانی و شیوه تجزیه و تحلیل مبتنی بر مطالعه تطبیقی نقوش تزئینی انجام گرفته است.نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که شباهت های بسیاری در نقوش گیاهی کاشی کاری مساجد کبود وجود داردکه نشانه و نمادهایی از فرهنگ مناطق چهارگانه است. این نقوش گیاهی از طبیعت الهام یافته و ساده و خلاصه شده اند که در قالب هندسی-گیاهی به شکل تزئینی جلوه کرده اند .در مساجد ایروان و ایران نقوش تزئینی گیاهی مشابهت بیش تری دارند و مسجد کبود ترکیه متأثر از هنر و فرهنگ عثمانی-بیزانسی است. در مسجد کبود مزارشریف طرح های گیاهی از ساده تا پیچیده الهام گرفته از مسجد کبود تبریز و ترکیه است. طبیعت پیرامون ما در حکم نشانه هایی هستند که می توانند معناهایی در ذهن بشر ایجاد کنند، مانند گل لاله، رستاخیز؛ میخک، قدرت؛ گل های چندپر، کثرت؛ برگ کنگری، سرزندگی و گل انارکه نماد جاودانگی و باروری است. با توجه به این که تزئینات مساجد متأثر از سلایق حکومتی، اعتقادات دینی، تجربیات شخصی، شرایط اقلیمی و باورها و رسومات کهن مردم آن منطقه است. اما تزئینات مسجد کبود تبریز به عنوان الگوی اولیه و مهم در هر زمان برای سه مسجد کبود دیگر نقش آفرینی کرده است.
۲.

بررسی رابطه ساختار و معنا در نقاشی های علی اکبر صادقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی پساساختارگرایی واسازی ساختار و معنا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
این پژوهش، به اهمیت تزلزل تولید معنای قطعی، رسیدن به معانی جدید و ساختارگریزی متن از دیدگاه متفکران پساساختارگرا چون دریدا و بارت پرداخته و همچنین به به مف اهیم مهم ی چون وارونگی تقابل های دوگانه، واسازی و بینامتنیت، تکثر دلالت ها، مرکزیت زدایی، مؤلف زدایی، آرایه، چندمعنایی، غیاب مدلول، توجه داشته است است. روش انجام تحقیق بر مبناى ماهیت توصیفى- تحلیلى بوده است و شیوه گردآورى اطلاعات به صورت ترکیبى (کتابخانه اى و میدانى) و تعداد نمونه 6 تصویر بود. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز کیفی است. همچنین این پژوهش به این پرسش پاسخ می دهد که رابطه ساختار و معنا در مجموعه آثار نقاشی هنرمندان معاصر پس از بر چیست؟ در این مقاله نگارنده پس از اشاره به مفاهیم نشانه شناسی ساختارگرا و پساساختارگرایانه از این مباحث در راستای خوانش آثار موردنظر پرداخته است و سعی شده تا به تحلیل در راستای سؤالات پژوهش بپردازد. نتایج به دست آمده از بررسی نمونه ها نشان می دهد که تمامی نظام منسجم و ساختارمند اثر دچار تعلیق و ویرانی است. بازی بی پایان دال ها به نحوی انسجام گریز، خوانشی نهایی از متن را ناممکن می کند. هدف پژوهش:بررسی رابطه ساختار و معنا در هنرهای معاصر.بررسی مفاهیم نشانه شناسی ساختار گرا و پساساختارگرایانه.سؤالات پژوهش:بررسی رابطه ساختار و معنا در هنرهای معاصر چگونه می باشد؟تحلیل مفاهیم نشانه شناسی ساختارگرا و پساساختارگرایانه چگونه می باشد؟
۳.

خوانش نقاشی قهوه خانه ای و نقاشی های دیواری مکتب اصفهان براساس مفهوم مکالمه در نظریه هرمنوتیک مدرن گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقاشی دیواری مکتب اصفهان نقاشی قهوه خانه ای مکالمه هرمنوتیک مدرن گادامر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۴۸
در تاریخ هنر ایران، نقاشی قاجار از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در این میان، نقاشی های قهوه خانه ای به عنوان شاخه ای برجسته از گونه های هنری نقاشی عصر مشروطه در این دوران قابل توجه هستند. در دوران مشروطه، با توجه به شرایط اجتماعی- فرهنگی و اندیشه مدرنیسم و تجددخواهی و بازتاب فرهنگ و هنر غرب، نقاشی قهوه خانه، در راستای احیای هویت و فرهنگ ایرانی- اسلامی به نگارگری سنتی به ویژه نقاشی دیواری رجوع می کند. هدف این پژوهش، تشریح و خوانش آثار نقاشی های قهوه خانه ای و نقاشی های دیواری مکتب اصفهان با بهره گیری از مفهوم مکالمه در نظریه هرمنوتیک گادامر است. تحقیق حاضر به این پرسش پاسخ داده است که، مفاهیم هرمنوتیکی گادامر تا چه اندازه در شناخت، نحوه شکل گیری و خلق آثار نقاشی قهوه خانه ای در عصر مشروطه مثمر ثمر است. این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی خاصه روش هرمنوتیک انجام پذیرفته است و جمع آوری منابع تحقیق به شیوه اسنادی و کتابخانه ای و با استفاده از فیش برداری و روش تجزیه و تحلیل اطلاعات به صورت کیفی است. نتایج نشان می دهد که مفهوم مکالمه در اندیشه گادامر، کمک شایانی در جهت توصیف هرچه بهتر چگونگی خلق نقاشی های قهوه خانه ای با توجه به نیاز روز جامعه مخاطب دارد. هنرمند با رجوع و مکالمه با هنر مکتب اصفهان در پیوند با افق فکری- هنری عصر مشروطه، که تحت تأثیر شیوع همه جانبه عناصر هنر غربی است، اقدام به خلق اثرش نموده است. در این میان عناصری چون زمان، مکان، مخاطب، مضامین و کاربرد عامیانه نقاشی و تعزیه خوانی و نقل نقالان به عنوان طرف دیگر مکالمه در شکل گیری نقاشی قهوه خانه ای حائز اهمیت است.  
۴.

واکاوی نقش سیمرغ در سردر مدرسه دیوان بیگی بخارا از منظر نشانه شناسی لایه ای

کلید واژه ها: سیمرغ سردر مدرسه نادر دیوان بیگی نشانه شناسی لایه ای عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۱۰۰
آثار هنری موجود در دنیای اسلام با توجه به احوال و گرایشهای اندیشه هنرمندانش و نیز حامیان آنها دارای معنایی گوناگونی است، برخی اوقات این آثار بیانگر رمزی هستند که میتواند متأثر از تفکرات عرفای مسلط در زمان خلق اثر باشد. این چنین آثاری در هر لایه از معانی خود، رمزی با بار ارزشی ویژهای را جای دادهاند. هدف این پژوهش، نشانهشناسی نقش سیمرغ در سَردر مدرسه دیوانبیگی بخارا است که با بهرهگیری از رویکرد نشانهشناسی لایهای و نیز با توجه به تفکرات عرفای اسلامی و مفاهیم اسطورهای این نقش به این دو پرسش پاسخ داده است، 1. بر اساس علم نشانهشناسی لایهای نقش سیمرغ در سردر مدرسه دیوانبیگی چه معنا و مفهومی دارد؟ و 2. عوامل مؤثر در شکلگیری نقش سیمرغ در سردر این مدرسه کدام است؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی   تحلیلی به بررسی دو نقش سیمرغ در سردر مدرسه دیوانبیگی بخارا پرداخته و گردآوری اطلاعات آن با استفاده از منابع کتابخانهای بوده است. نتایج پژوهش حاضر گویای آن است که سیمرغِ سردر مدرسه نادر دیوانبیگی و نقوش مجاورش، نشانههایی را در بر گرفتهاند که متأثر از تمایلات فکری حامیان مدرسه و نیز اندیشه مسلط در جامعه و نخبگان آن جامعه است. این پژوهش با بررسی نشانه سیمرغ به کمک ادبیات عرفانی حاکم در جامعه و نیز اندیشه مسلط در اجتماع مشخص شد که سیمرغ در معانی صریح خود به عنوان یک پرنده اسطورهای و در مفاهیم ضمنی خود در معنای انسان، عالیترین نمونه جامعه خود است.
۵.

ترجمان بصری استعاره «نی» در نگاره های لیلی و مجنون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره نی لیلی و مجنون نگارگری ایران مقامات عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۳۸
عرفا از استعاره «نی» برای بیان حکایت هجران انسان از اصل خویش و طرح مسئله عشق مجازی و حقیقی استفاده کرده اند. یکی از ابداعات نگارگران، پیوند میان استعاره نی به صورت چوپان نی نواز با داستان لیلی و مجنون است. استفاده از استعاره «نی» در قالب «چوپان نی نواز» به عنوان عامل تذکر برای دعوت به روز الست و مبدأ وجود انسان به این دلیل بوده است تا مخاطبان را از ورای ظاهر داستانی عاشقانه، به نوای عهد الست و عشق حقیقی انسان برای سیر از وضع موجود به مقام محمود انسانی متوجه سازند. نگارگران با شناخت مبانی عرفانی سعی در ترجمان بصری این مضامین داشته و ازاین رو میان استعاره نی به صورت چوپان نی نواز و سایر عناصر تصویر با داستان لیلی و مجنون ارتباط برقرار کرده اند. هدف این مقاله مشخص نمودن پیوند مفاهیم عرفانی با نگارگری ایران و نشان دادن هویت جدید تصویری در نگارگری برای بیان مضامین عرفانی است. روش پژوهش به شیوه تحلیلی توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای اسنادی بوده است. در این مقاله نگاره های مکاتب هرات و تبریز به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شده که از میان آن ها تعداد چهار نگاره با مضامینی از داستان لیلی و مجنون به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیده است. مقاله در پی پاسخ به این پرسش هاست: نی در ادبیات عرفانی، استعاره از چیست؟ ترجمان تصویری استعاره نی در نگاره های لیلی و مجنون چگونه است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد نگارگران از طریق ترجمان بصری صحنه های گوناگون لیلی و مجنون و بهره گیری از استعاره نی در قالب چوپان نی نواز، مصادیقی همچون مقام عشق، عاشق، معشوق، فنا، بقا و... را در قالب اشکال، رنگ ها و ترکیب بندی، صورت تجسمی بخشیده اند.
۶.

تبارشناسی نقشنوشته «مرغ بسم الله» در فضای بصری سفالینه های منقوش نیشابور ایران در سده چهارم و پنجم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرغ بسم الله خوشنویسی اسلامی سفالینه نیشابور هنر ایرانی تبارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۶۰
نقشنوشته موسوم به «مرغ بسم الله» از جمله شاخه های هنری خوشنویسی اسلامی است که از منظر مطالعه گرایش های نوین در خوشنویسی و همچنین در ارتباط با نماد شناسی عرفانی مورد توجه قرار گرفته است. این نقشمایه غالبا در ارتباط با گفتمان صوفیانه و ملهم از ادبیات عرفانی و ذوق آزمایی های عارفانه هنرمندان به ویژه در دوران صفویه و قاجار تبیین گشته است. در این پژوهش تاریخی- تحلیلی که با استفاده از روش تبارشناسی میشل فوکو انجام گرفته، نقشنوشته مرغ بسم الله نه صرفا به عنوان محصول انگاره عرفانی هنر اسلامی، بلکه در ارتباط تاریخی و هویتی با تداوم سنت های بیان بصری در میان جریان های هنری شرق ایران همچون سفالینه های منقوش نیشابور در سده چهارم و پنجم هجری قمری مورد واکاوی قرار گرفته است. لذا هدف این پژوهش، تبارشناسی نقشنوشته مرغ بسم الله و تحلیل نسبت تاریخی میان نمونه های همنشینی نقش پرنده و نوشتار از سفالینه های منقوش نیشابور سده چهارم تا نمونه های متاخر در دوران صفویه و قاجار است. نتایج این پژوهش نشان می دهد همنشینی نقش پرنده و نوشتار در هنر ایران به ویژه در فضای بصری گرافیکی سفالینه های منقوش نیشابور دوره سامانی حائز ویژگی های زیبایی شناسانه و سبک شناختی است که فراتر از تزئینات یا ذوق آزمایی صرف رفته و در نوعی هم سرشتی، می تواند به عنوان یکی از تبارهای تاریخی نقشنوشته مرغ بسم الله تلقی گردد.
۷.

تأثیر هنردرمانی به شیوه بازی با رنگ بر میزان شادزیستی کودکان مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنردرمانی بازی با رنگ شاد زیستی کودکان مبتلا به سرطان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۶۱
زمینه و هدف: عملکرد هنردرمانی مبتنی بر تسهیل تغییرات مثبت مانند شاد زیستی از طریق تعامل با درمانگر و مواد هنری در یک محیط امن است. از سویی یکی از بیماری هایی که در کودکان بیشترین عواقب منفی روانی را دارد، سرطان است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هنردرمانی به شیوه بازی با رنگ بر میزان شاد زیستی کودکان 6 تا 10 ساله مبتلا به سرطان انجام شد. روش: روش پژوهش شبه تجربی و از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. نمونه مورد مطالعه شامل 30 کودک مبتلا به سرطان از شهر اصفهان در سال 1396 بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جای دهی شدند. گروه آزمایش طی 15 جلسه تحت مداخله هنردرمانی به شیوه بازی با رنگ قرار گرفت و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای تا پایان آزمایش دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه شاد زیستی (مورگان، 2014) استفاده شد. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس و با نرم افزار آماری spss22، تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها: یافته های آماری نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایش و گواه در میزان شاد زیستی و مؤلفه های آن از جمله خلق و تفکر شادمانه تفاوت معنادار آماری (0/05>P) وجود دارد. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که هنردرمانی به شیوه بازی با رنگ با تأکید بر تخلیه هیجانات منفی باعث بهبود شاد زیستی کودکان مبتلا به سرطان می شود و این شیوه را می توان به عنوان یک روش درمانی و مداخله ای مناسب برای بهبود خلق این کودکان پیشنهاد داد.
۸.

نخستین نگارگر، نخستین امضاء (رقم) بررسی امضاء (رقم) در نگاره های ایرانی، پیش از ظهور جنید سلطانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگارگری ایران مکتب بغداد جلایری مکتب سلجوقی جنید سلطانی عبدالمؤمن بن محمدالنقاش الخویی امضاء (رقم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۹ تعداد دانلود : ۲۱۰
یکی از موضوعات چالش برانگیز در نگارگری ایرانی آن است که کدام نگارگر برای نخستین بار، و در چه زمانی، اثرش را امضاء زده است. پژوهشگران بسیاری معتقدند که جنید بغدادی، نخستین نگارگری ست که با لقب سلطانی،-لقبی که سلطان احمد جلایر به او اعطا کرده بود-؛ اثرش را در خمسه خواجوی کرمانی (798 ه.ق) امضاء نمود. این ادعا از زمان نگارش نخستین تاریخ نگاریها درباره ی نقاشی ایرانی، از شروع قرن بیستم تاکنون، در متون مختلف تکرار شده است. در این مقاله، با رویکردی انتقادی، ضمن نقد منابع، نگاره های دارای امضاء به ترتیب زمانی، معرفی و بررسی خواهند شد. بررسی هشت نگاره ی این مقاله نشان می دهد، در دوره جلایری- پیش از دوره ی سلطان احمد جلایر (784-813 ه.ق)- و دوره ی سلجوقی نگاره های متعددی با امضاء نگارگران مصور شده است. این نگاره ها در فاصله ی زمانی نیمه دوم قرن هفتم تا سال 798 ه.ق تولید شده اند. طبق نتیجه پژوهش، قدیمی ترین نگاره ی دارای امضاء به عبدالمؤمن بن محمدالنقاش الخویی تعلّق دارد که در کتاب ورقه و گلشاه، با خط نسخ و به رنگ سفید امضاء شده است. جهت رسیدن به هدف مقاله از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. نگاره ها نیز از سایت کتابخانه های بریتانیا، برلین، و استانبول دریافت گردیده اند. روش پژوهش نیز به صورت تاریخی، توصیفی-تحلیلی و انتقادی می باشد.
۹.

مطالعه تطبیقی نقوش تزیینی در مساجد کبود مزارشریف افغانستان و سلطان احمد ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معماری اسلامی تزیینات نقوش مسجد کبود مسجد سلطان احمد ترکیه مسجد مزارشریف افغاستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۱۹۶
بیان مسئله: تزیینات با ارزش ترین بخش هنر اسلامی است. به این سبب که می تواند عقاید مذهبی و جلوه های فرهنگ وهنر این دوران را بازتاباند و با تمام فرازونشیب هایی که در طول قرن ها داشته، توانسته به طور چشمگیری خود را گسترش دهد و با بیانی یگانه در اقلیم های مختلف آثاری جاودانه از خود بر جای گذارد. در میان انواع تزیینات معماری، کاشی کاری و نقاشی ضمن آنکه بیشترین توجه معماران مسلمان را به خود جلب کرد، از دلایل بسیار مهم و مؤثر در نمود زیبایی و عظمت بناهای اسلامی است. هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش مطالعه و بررسی نقوش تزیینی دو مسجد کبود مزارشریف و سلطان احمد است. تزیینات بی مانند این دو مسجد از آن جهت مقایسه می شوند که موارد مشابه و غیرمشابه در نقوش تزیینی به کار رفته روی کاشی کاری ها را که با الهام از طبیعت و تأثیرات قومی و منطقه ای و برگرفته از هنر ایران باستان و ایران اسلامی است، شفاف سازند. روش پژوهش: این تحقیق به روش مقایسه و تطبیق نقوش تزیینات دو مسجد با استفاده از جدول هایی به روش توصیفی-تحلیلی انجام شد و در این راه از اسناد مکتوب و تحلیل داده ها نیز کمک گرفته شد. نتیجه گیری: خاستگاه نقوش تزیینی در دو بنا ریشه ایرانی دارد اما هر منطقه سازوکار مخصوص و خلاقانه خود را برای بومی کردن طرح ونقش خود به کار بسته است. تزیینات کاشی های به کاررفته در دو مسجد سازگار با دستورات دین اسلام ساده و انتزاعی شده و به جای طبیعت گرایی از تزیینات گیاهی و هندسی و نمادگونه استفاده شده است. این سبک علاوه بر زیباساختن معنا و نشانه هایی از نظم، کثرت و وحدت را نیز نمایان می کند و بر انسجام فضای روحانی محیط می افزاید.
۱۰.

تبیین شیوه طراحی قالی لچک و ترنج با صحنه های گرفت وگیر و شکار، محفوظ در موزه میهو، کیوتو، ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قالی لچک و ترنج شکارگاه گرفت و گیر صفویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵ تعداد دانلود : ۳۴۶
استفاده از صحنه های گرفت و گیر و شکار، ریشه در هنر ایران باستان دارد و با مفاهیم اسطوره ای و آیینی این نقوش در ارتباط است. در دوره اسلامی نیز این صحنه ها، ابتدا، در نقاشی و کتاب آرایی استفاده شده است و سپس، در دوره صفویه در طراحی نقشه های قالی به طور گسترده بازتاب یافته است. در این دوره، صحنه های گرفت و گیر و شکار با نقشه قالی های افشان، ترنجی و لچک و ترنج ترکیب شده است که نمونه موجود در موزه میهو در ژاپن، یکی از آن هاست. در این جستار، سعی شده است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، شیوه طراحی نقشه این قالی تبیین گردد. پژوهش حاضر، ضمن بررسی اجزای مختلف نقشه قالی محفوظ در موزه میهو، که عبارتند از: لچک، ترنج، کتیبه، سرترنج، حاشیه و زمینه، به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که، از چه روشی در طراحی نقشه قالی مذکور استفاده شده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که، نقشه این قالی دارای طرحی چند لایه است. طراحی لایه اول، که طرح لچک و ترنج است، به صورت یک چهارم صورت گرفته است. سپس، در لایه دوم، طرح یک بار در طول تکرار شده و با تغییرات جزیی در قسمت انتهای زمینه، نقشه به صورت یک دوم درآمده است. سپس، در لایه سوم، طرح قالی یک بار در عرض تکرار شده و صحنه گرفت و گیر دو اژدها به قاب مرکزی ترنج به روش سراسری افزوده شده است. بنابراین، هنگام بافت، نقشه قالی به طور کامل در اختیار بافنده قرار گرفته است.
۱۱.

خوانش استعاری فرهنگ عامه در نگاره «بردن مجنون به خیمه گاه لیلی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ عامه استعاره لیلی و مجنون نگارگری میرسیدعلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۱۹۸
وجوه گوناگون فرهنگ عامه در نگارگری ایران، سنتی است که قرن ها در آثار نگارگری موردتوجه بوده است. نگارگران از این عناصر فرهنگی نه تنها برای فضاسازی آثارشان بهره برده اند، بلکه نقشی استعاری به آن ها بخشیده اند تا بتوانند بخشی از لایه های معنایی را از این طریق به مخاطب عرضه کنند، تا درک بهتری از مضمون اثر حاصل شود. انسان ها و ابزار مادی شان، در کنش ها، حالت ها و حرکات قشرهای گوناگون، موضوعاتی از فرهنگ عامه در نگارگری ایران به حساب می آیند که با ترفند های مختلف در تداعی معنا ایفای نقش می کنند. این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی و به صورت موردپژوهی انجام گرفته، درپی پاسخ به این پرسش است که عناصر فرهنگ عامه در «نگاره بردن مجنون به خیمه گاه لیلی» چه کارکرد استعاری دارد؟ هدف از این پژوهش، بررسی فرهنگ عامه در نگارگری ایران و چگونگی بیان استعاری این عناصر فرهنگی به منظور توجه به باطن نگاره است. یافته های تحقیق نشان می دهد که نگارگری از طریق قابلیت استعاره، توسط رنگ لباس ها، حالت ها و حرکات و مشغله های گوناگون و کنش گری این موارد با سایر عناصر و ملزومات بشری در فرهنگ عامه، توانسته است مخاطب را از ظاهر اثر به باطن و حقیقت آن دعوت کند.
۱۲.

تبیین نقش و جایگاه آرایه «تشخیص» در شعر و نگارگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشخیص آرایه ادبی انسانوارگی جانورپنداری شعر نگارگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۳ تعداد دانلود : ۴۹۲
شعر و ادبیات فارسی در طول تاریخ با نگارگری ایران پیوندی عمیق داشته است. نگارگران توانسته اند با شناخت ظرائف شعری و معادل سازی تصویری آنها، بیانی متعالی و متناسب با فرهنگ غنی ایرانی به تصویر بکشانند. در این میان آرایه «تشخیص» یکی از خیال انگیزترین صوری است که در شعر و نگارگری سبب پویایی شده است؛ همچنین بیان کننده عالمی فرامادی است. پژوهش در پی پاسخ به این پرسش هاست: 1- آرایه تشخیص در شعر فارسی چه جایگاهی داشته است؟ 2- نگارگران چگونه از ابزار بیانیِ آرایه تشخیص در آثارشان استفاده کرده اند؟ هدف این مقاله، تبیین جایگاه آرایه تشخیص و بیان هنری انواع آن در شعر و نگارگری است. این پژوهش با بررسی آرایه تشخیص در شعر و نگارگری به این نتیجه دست یافت که این آرایه در شعر به دو صورت کلی انسان وارگی و جانورپنداری یا آنمیسم و به طرق مختلف به کار رفته است. همین رویکرد در آثار نگارگری ایران نیز رعایت شده است؛ به گونه ای که نگارگران از آرایه تشخیص در حوزه های گوناگونی همچون عناصر طبیعت، عناصر حیوانی، اشیا، نقوش تجریدی و مفاهیم انتزاعی برای بیان مکنونات قلبی خویش استفاده کرده اند. روش تحقیق به شیوه توصیفی - تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای - اسنادی است.
۱۳.

قرابت های سبک شناختی و ساختاریِ پرتره های سلطنتی و عامیانه در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقاشی قاجار پیکرنگاری درباری پرتره های سلطنتی پیکرنگاره های عامیانه ساختار و سبک شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۸۳
نقاشی قاجار دارای مضامین گوناگون و بدیعی است که بهترین نمود آن در مکتب «پیکرنگاری درباری» جای دارد. این پرتره های درباری، در یک تقسیم بندی کلی، مشتمل بر سه حالت ایستاده، نشسته و سواره اند. در این بین، تک چهره های نشسته به لحاظ ساختار فیزیکی و طرز ایستایی دارای مشخصاتی هستند که بعدتر در حوزه ی شمایل نگاری یا پیکرنگاری عامیانه جلوه گر می شوند. اما بازنمایی این چهره نگاره های سلطنتی در حیطه ی غیردرباری با پرسش هایی همراه است؛ از جمله اینکه قرابت های سبک شناختی و ساختاریِ پرتره های سلطنتی در تطبیق با نمونه های عامیانه ی قاجاری چیست؟ و دیگر آنکه نحوه ی نمایش وضع بدن و پیکربندی ها، به خصوص در حالت نشسته، تابع چه معیارهایی است؟ نتایج پژوهش حاضر که به روش تطبیقی و توصیفی- تحلیلی انجام گرفته مبیّن آن است که پیکرنگاری درباری و چهره پردازی عامیانه، با محوریت شاکله ی انسانی و توسّل به خیالی سازی و آرمان گرایی، در واقع نشان از استمرار یک سبک با دو موضوع متفاوت دارند. به طوری که پیکرهای ترسیم شده شخصیت پردازی شده و سوژه حضور خود را بر فضای کار تحمیل می کنند. در پرتره های عامیانه، طرز نشستن ها (عموماً دوزانو) با ویژگی هایی چون تشخّص، تفرّد و تمایز سوژه مشخص گشته و مؤلفه هایی چون بازوان ستبر، سینه ی فراخ و کمر باریک از ترکیب پیکرها حذف می شود و بدین وسیله وجهه ی شاهانه ی آثار تقلیل می یابد.
۱۴.

بازخوانی نگاره های حسین بهزاد با توجه به نظریه هرمونوتیک مدرن گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگارگری معاصر حسین بهزاد هرمونوتیک مدرن گادامر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۴۱
در دوران معاصر با توجه به شرایط اجتماعی فرهنگی و اندیشه تجددخواهی و بازتاب فرهنگ و هنر غرب، نگارگران ایرانی به ویژه حسین بهزاد، در راستای احیای هویت و فرهنگ ایرانی-اسلامی به نگارگری گذشته رجوع می کنند. این تحقیق با هدف مطالعه نگارگری حسین بهزاد در دوران معاصر با بهره گیری از مفاهیم هرمنوتیک گادامر با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته و گردآوری اطلاعات آن با استفاده از منابع کتابخانه ای استو به این پرسش پاسخ داده است که، نحوه خلق آثار نگارگران این دوران تا چه اندازه با نظریه هرمنوتیک گادامر تطبیق دارد. نتایج نشان می دهد که مفاهیم هرمنوتیک گادامر، قابلیت شرح و بسط در نگاره های معاصر حسین بهزاد را داراست. هنرمند با گذر به افق معنایی روزگار صفویه به مکالمه با آن پرداخته و آن را با افق معنایی روزگار خویش که عصر جدال بین سنت و تجدد است، ممزوج، و اقدام به خلق اثرش نموده است. گادامر معتقد است، مفسر در این میان پیش داوری هایی که متناسب با دوره خودش است را در تفسیر دخالت می دهد و همچنین بافت و زمینه اجتماعی و فرهنگی نیز در خلق اثر مؤثر است که این مهم در نگارگری معاصر در تلفیقی که بین عناصر سنتی و غربی صورت گرفته قابل مشاهده است.
۱۵.

بررسی رسانه های هنری جدید در آثار چهار هنرمند زن بین المللی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رسانه های نو زنان هنرمند هنر معاصر مخاطب مفهوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۳۶۸
رسانه های هنری جدید (ویدیو آرت، چیدمان، عکاسی، هنر مفهومی، هنر دیجیتال، هنر اجرا و ...) در بازگویی دغدغه های زنان هنرمند، نقش مؤثری داشته اند. هنرمندان زن معاصر با استفاده از امکانات رسانه های جدید ضمن نحوه ارائه هنرها فراتر از عرصه موزه ها و گالری ها با مخاطبین بیش تری ارتباط برقرار کرده و در بیان محتوا مؤثرتر عمل کرده اند. در این راستا، هنرمندانی از جمله مونا حاتوم[i] که دغدغه ذهنی او برقراری ارتباط میان سیاست و هنر با استفاده از هنر رسانه ای نو بوده است؛ همچنین سندی اسکاگلند[ii] هنرمندی که در آثارش به نقد زندگی و فرهنگ مصرف گرا و روزمره آمریکایی پرداخته است؛ و دیگری لورنا سیمپسون[iii]هنرمندی که نژادپرستی و جنسیت، موضوع اصلی آثارش را تشکیل داده است؛ و خانم جنی هولتزر[iv]که معتقد به آموزش توسط هنر بوده است، مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته اند. اصلی ترین هدف این مقاله، بررسی تحولات ابزارهای بیانی هنری و چگونگی عملکرد هنر رسانه ای نو در هنر زنان معاصر است. این تحقیق درصدد پاسخ به این سؤالات است که مهم ترین آن ها عبارت اند از: رسانه های هنری جدید کدامند؟ کاربرد رسانه های هنری جدید در هنر زنان معاصر و تأثیرگذاری بیش تر در ذهن مخاطب چگونه بوده است؟ پس از پژوهش و تحلیل به نتایج ذیل دست یافتیم: رسانه های هنری جدید در بازگویی دغدغه های زنان هنرمند معاصر، به شکل مؤثری عمل نموده اند و به عنوان ابزار هنری باعث شده اند که هنرمندان زن، امکانات جدید و متفاوتی برای ارائه مفاهیم و پیام های خود داشته باشند. رسانه های هنری جدید، به دلیل امکانات متفاوت و بهره گیری از فنّاوری جدید باعث شده اند که پیام هنرمند صریح تر و واضح تر بیان شود و در ارتباط با اقشار متنوعی از مخاطبین قرار گیرد و تاثیرگذارتر باشد. تا کنون هنر زنان از دیدگاه فمینیسم و رسانه به طور عام در حوزه های علوم انسانی و رسانه های فرهنگی مانند تلویزیون، اینترنت و...مورد مطالعه قرارگرفته است؛ اما پژوهش حاضر منحصراً به رسانه های هنری جدید و تحلیل محتوایی آثار چهار هنرمند شاخص پرداخته است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، به شیوه کیفی و با رویکرد تصویری انجام گرفته است. نحوه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و از طریق بررسی اسناد و منابع موجود و مکتوب و مشاهده آثار از طریق منابع الکترونیکی بوده است.
۱۶.

بررسی حالات پیکره های انسانیدر نگارگری دوره صفوی

کلید واژه ها: حالات انسانی نگارگری اروپا صفویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۱۳۹
بازنمایی حالات انسانی در نگارگری صفوی در عین منحصر بفرد بودن، از الگوهای خاصی نیز پیروی میکرده است. این روش ترسیم برخی از پژوهشگران را به قضاوت نادرست در این امر کشاند و مدعی شدهاند که نگارههای این دوره خشک و همسان هستند؛ این در حالی است که نحوه بیان حالات انسانی در نگارگری صفوی، تحت تأثیر نظرات حامیان زمانه، شرایط اجتماعی، فرهنگی، مذهب و فردیت هنرمند، متفاوت از دورههای قبل است. در این مقاله عوامل تاًثیر گذار بر نحوه بیان حالتهای  پیکرههای انسانی چون : ادبیات، باورهای مذهبی، قراردادهای چهره نگاری و همچنین آثار تنی چند از نگارگران دوره صفوی که از لحاظ بیان حالت پیکرهها بارز می باشد ، مورد بررسی قرار گرفته است . بنظر می رسد در نگارگری اوایل دوره صفویه پیکره ها آرمان گرایانه ترسیم می شده اند.  تاثیرات هنر غرب و نیز کم رنگ شدن حمایت پادشاهان و درباریان موجب شد تا نگاره های تک برگ که توسط مردم سفارش داده می شد رواج یابد و موضوعات نیز از ادبیات فاصله گرفته و اغلب مسائل روزمره و شخصیت های گوناگون انسان مورد توجه نگارگران قرار گرفت، لذا بیان حالت انسانی در این دوره، نمود بیشتری می یابد.  در این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی تهیه شده است؛ نحوه نمایش حالات انسانی دوره صفوی مورد بررسی قرار گرفته است.
۱۷.

بازخوانی نقاشی سقاخانه از منظر هرمنوتیک گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقاشی سقاخانه هرمنوتیک مدرن گادامر سنت زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۴۰
جنبش سقاخانه ازجمله مهم ترین جنبش های هنری ایران بوده است که هنرمندان آن با رویکردی ملی به خلق اثر پرداخته اند. این تحقیق که باهدف مطالعه نقاشی سقاخانه با بهره گیری از مفاهیم هرمنوتیک گادامر انجام پذیرفته، با رویکردی توصیفی- تحلیلی و گردآوری اطلاعات بهشیوه کتابخانهای، به این پرسش پاسخ داده است که نحوه خلق آثار هنرمندان این جنبش، تا چه میزان با مفاهیم هرمنوتیک گادامر، مرتبط و قابل شرح است. انتظار می رود مفاهیم هرمنوتیک گادامر به دلیل قرابت با بسترهای شکل گیری و خلق آثار نقاشی سقاخانه، زمینه مناسبی برای بازخوانی این جنبش فراهم نماید. گادامر معتقد است هنگامی که مفسر با متنی قدیمی روبروست، آن را به زمان معاصر خود منتقل می کند و با آن به گفتگو می نشیند. نقاشان سقاخانه نیز، متون قدیمی؛ یعنی عناصر و نقش مایه های سنتی را که متعلق به گذشته بوده اند، به دوره معاصر خود منتقل کرده و از آن درجهت اهداف خود بهره برده اند. گادامر اعتقاد دارد دراین میان مفسر، پیش داوری های خود یعنی برداشت هایی که متناسب با دوره ی خودش است را در روند تفسیر دخالت می دهد. نقاش سقاخانه نیز، این نقش مایه ها را با زبانی ملی و براساس رویکردهای زمان خود به کار گرفته است. این نقوش دارای زبانی مشترک هستند که ریشه در سنت های ایرانی دارند. در این میان، شرایط تاریخی و اجتماعی ایران در زمان خلق آثار هنرمندان این جنبش، به عنوان بافت و زمینه نیز تأثیرگذار بوده است.
۱۸.

خاستگاه و دگرش مفاهیم در نمادپردازی های تصویری هنر فلسطین، با تاکید بر نقاشی معاصر و نقش مایه ی کاکتوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر فلسطین نقاشی معاصر نماد نقش مایه کاکتوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۱۳۹
هنر فلسطین در دهه های اخیر، خاصه در حوزه ی نقاشی، با گرایش به «نمادگرایی» به ارائه ی مفاهیم ارزشی پرداخته، هرچند تأثیرات غیرمستقیمِ مدرنیسمِ غرب را هم تجربه نموده است. نمادهای نقاشی فلسطین که طیف گسترده ای از عناصر و پدیده ها را شامل می شوند، در مواردی همسو با مضامین رایج و در مواقعی به دلیل شرایط خاص اقلیمی، سیاسی و مذهبی، مختص هنرمند فلسطینی اند. در این میان نقش مایه ی «کاکتوس»، از ظرفیت های بیانیِ ویژه ای برخوردار است و نحوه ی استفاده از آن در چند پرسش مطرح می شود: نقش مایه ی کاکتوس در نقاشی معاصر فلسطین چه مفاهیم نمادینی دارد و این مسأله در هنر اسرائیل چگونه است؟ نحوه ی ارائه و نمود این نقش به چه صورت و اصالت آن تا چه اندازه است؟ دستاوردهای پژوهش، که به روش تاریخی، توصیفی و تحلیلی انجام گرفته، مبیّن آن است که از زمان تولد اسرائیل، کاکتوس به صورت نقش مایه و حتی فراتر از یک نگاره، به مثابه سمبل و مظهری پویا در هنر فلسطین وجود داشته و فلسطینیان آن را تجسمی از سلب مالکیت ملی و مصادره ی اموال می دانستند. اما اهمیت این گیاه به مرور توسط استعمارگران تصاحب و به عنوان نامی به این فرزندِ تازه متولدشده در فلسطین اعطا شد که نوعی «از آنِ خود سازی» یا تصرّف در سنن محسوب می شود. 
۱۹.

بررسی نقش مایه گل لوتوس در هنر مصر، ایران و هند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران هنر هند مصر لوتوس بوداگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸۵ تعداد دانلود : ۲۲۷۴۱
این مقاله ویژگی های نقشمایه گل لوتوس، جنبه تقدس آن در تمدن های ایران، هند و مصر، سیر تحول لوتوس در سه تمدن نامبرده و اسطوره های این سه تمدن را بررسی کرده است که نماد نیلوفرین دارند. در هر تمدن، این گل ویژگی خاص اسطوره ها و ایزدانی است که به گونه ای در تصویرها به صورت لوتوس متجلی شد هاند. لوتوس نمادی از ایزدانی چون اهورامزدا، آناهیتا و مهر در تمدن ایران؛ لاکشمی، ویشنو، برهما و بودا در تمدن هند و رع، هوروس، نفرتوم و آزیریس در تمدن مصر باستان است. زندگی در آب و حالت خاصی که در روییدن این گل وجود دارد، همچنین وجود ایزدانی در کنار لوتوس که قابل ستایش افراد بوده اند، به گونه ای سبب تقدس این گل شده است. روش انجام این تحقیق از طریق روش های توصیفی، تاریخی و در مواردی مقایس های صورت گرفته است. روش گردآوری اطلاعات نیز از طریق روش کتابخانه ای و با تکیه بر مراجع و منابع مکتوب و موجود انجام گرفته است. به نظر می رسد، این گل از مصر به ایران و آ نگاه به هند رفته و به مرور حالت بومی به خود گرفته است. با توجه به بررسی های انجام شده، می توان لوتوس را نماد نجابت، رشد معنوی، کمال و چرخه تولد و رشد انسان نامید.
۲۰.

بررسی شش دوره نمایشگاه تجلی احساس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان ایران نمایشگاه نقاشی تجلی احساس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۴ تعداد دانلود : ۹۷۲
نیمی از جمعیت هر جامعه را زنان تشکیل می دهند؛ بدین ترتیب در توانمندی و توسعه هر جامعه نقشی تعیین کننده دارند. زنان قرن حاضر در تمام زمینه های جامعه حضور داشته اند؛ به گونه ای که دیگر نمی توان رد پای آن ها را نادیده گرفت. در این میان، نقش زنان در عرصه های هنری نیز روز به روز در حال افزایش است؛ به طوری که شاهد حضور پررنگ زنان هنرمند در نمایشگاه تجلی احساس طی سالیان متمادی بوده ایم. با توجه به اهمیت نقش زنان در هنر، به ویژه هنر نقاشی، نویسندگان به دنبال پاسخ به سؤال های زیر هستند: در آثار ارائه شده در نمایشگاه تجلی احساس به چه موضوع هایی پرداخته شده است و آیا زنان نقاش، به مدرنیسم گرایش داشته اند؟ برای پاسخ به این سؤال ها، آثار هنرمندان بر اساس موضوع مشترکی که در شش دوره به نمایش درآمده بود، تفکیک شد و مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که آثار زنان نقاش معاصر ایران در نمایشگاه تجلی احساس، موضوع های (طبیعت، طبیعت بیجان، آبستره و تجرید و نگارگری) مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است. همچنین، در دوره های پایانی نمایشگاه، شاهد گرایش هنرمندان به سبک های مدرن هستیم. زنان هنرمند در هنر های تجسمی به جایگاه هنری بسیار خوبی رسیده اند و تحت تأثیر فرهنگ و جهان بینی آن جامعه اند. در این مقاله موضوع هایی مانند مبانی نظری، نمایشگاه تجلی احساس، بررسی کمّی موضوع های نمایشگاه، بررسی کیفی طبیعت و منظره پردازی، طبیعت بیجان، سبک انتزاعی و نگارگری و تذهیب پرداخته شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان