مهدی زمستانی

مهدی زمستانی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روانشناسی بالینی دانشگاه کردستان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۸ مورد از کل ۱۸ مورد.
۱.

اثرات مداخلۀ مبتنی بر ذهن آگاهی-پذیرش و تعهد بر مؤلفه های روان شناختی و عملکرد ورزشی در ورزشکاران مرد رشتۀ بدنسازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی پذیرش اضطراب رقابتی تنظیم هیجان عملکرد ورزشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۴۴
یکی از رایج ترین و کاربردی ترین مداخلات روان شناختی در زمینه مدیریت حالات هیجانی، مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی و پذیرش است. هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی-پذیرش و تعهد بر نشخوارفکری خشم، اضطراب رقابتی، کژتنظیمی هیجان و عملکرد ورزشی در ورزشکاران مرد رشته بدنسازی بود. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی بود که در قالب طرح تک موردی با خط پایه چندگانه اجرا شد. جامعه آماری شامل تمام ورزشکارانی بود که به باشگاه های ورزشی بدن سازی در شهرستان سلسله از توابع استان لرستان در سال 2021 مراجعه کرده بودند. از بین این افراد تعداد 10 نفر که حائز ملاک های ورود به پژوهش بودند با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت انفرادی در یک برنامه 8 جلسه ای مبتنی بر ذهن آگاهی-پذیرش و تعهد شرکت کردند. داده ها با استفاده از تحلیل نیمرخ نمودارهای دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI)، شاخص داده های ناهمپوش (PND,PAND,PEM)، شاخص میزان بهبودی، و اندازه اثر D کوهن تفسیر شدند. نتایج نشان داد که مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی-پذیرش و تعهد منجر به کاهش نشخوارفکری خشم، اضطراب رقابتی، کژتنظیمی هیجان و نیز افزایش عملکرد ورزشی در ورزشکاران شده است. یافته های حاصل از پژوهش حاضر بیانگر این که مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی و پذیرش می تواند در بهبود کارکردهای شناختی-هیجانی و عملکرد ورزشی ورزشکاران مؤثر واقع شده و به کارگیری آن در کنار تمرینات جسمانی می تواند موجب بهبود عملکرد ورزشی آنها شود.
۲.

نقش میانجی گر عوامل فراتشخیصی تنظیم هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی در ایجاد آسیب های برون نمود در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال طیف اوتیسم عوامل فراتشخیصی تنظیم هیجان عدم تحمل بلاتکلیفی اختلالات برون نمود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۶۴
اختلال طیف اوتیسم یکی از اختلالات عصبی-تحولی حائز اهمیت است که همواره با سایر اختلالات روان پزشکی همبودی بالایی دارد. یکی از راه های بررسی این همبودی، شناسایی مکانیسم های زیربنایی دخیل در آن می باشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی گر تنظیم هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی در ایجاد اختلالات برون نمود در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم انجام شد. مطالعه حاضر از نوع مطالعات همبستگی با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در محدوده سنی 8 تا 18 سال از مدارس استثنایی و مراکز اوتیسم و انجمن های اوتیسم در شهرهای تهران، تبریز و میانه بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 117 نفر کودک و نوجوان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود که به شیوه در دسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش حاضر به صورت آنلاین از والدین جمع آوری شدند. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر توسط نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که علائم اوتیسم به صورت مستقیم و معناداری ایجاد آسیب های طیف برون نمود را در کودکان مبتلا به طیف اوتیسم تبیین می کند. همچنین تنظیم هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی به عنوان عوامل میانجی گر، شدت آسیب های طیف برون نمود را در کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم تبیین می نمایند. با توجه به این یافته های می توان نتیجه گیری کرد که متغیرهای تنظیم هیجان و عدم تحمل بلاتکلیفی به عنوان عوامل فراتشخیصیِ آسیب زا احتمالاً نقش واسطه ای مهمی در تشدید علائم آسیب های برون نمود در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم ایفا می کنند.
۳.

اعتباریابی مقیاس کوتاه شده ی علائم اختلال شخصیت مرزی در جامعه ی ایرانی و کاربرد این پرسشنامه در تشخیص و شدت علائم اختلال شخصیت مرزی

کلید واژه ها: اختلال شخصیت مرزی هنجاریابی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۳۲۸
مقدمه: تشخیص اختلال شخصیت مرزی و شدت علائم آن همواره یکی از مشکلات روانشناسان بالینی و روانپزشکان بوده که با توجه به شیوع و اقدامات درمانی برای مبتلایان به این اختلال معضل بزرگی است. هدف: هدف از پژوهش حاضر هنجاریابی و استاندارد سازی "مقیاس کوتاه شده ی علائم اختلال شخصیت مرزی" برای جامعه ی ایرانی به منظور استفاده تشخیصی برای شدت علائم اختلال شخصیت مرزی و تعیین پایایی و روایی آن بود. روش: روش شناسی پژوهش حاضر کمی بود که در قالب روش تحلیل عاملی انجام گرفت. جامعه آماری را ۲۱۴ نفر از دانشجویان سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ دانشگاه کردستان و ۲۵ نفر از بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی بستری از آذر تا بهمن سال ۱۳۹۷ در بیمارستان روانی قدس، به روش نمونه گیری در دسترس تشکیل دادند، که به مقیاس کوتاه شده ی علائم اختلال شخصیت مرزی (بوهاس و همکاران، ۲۰۰۷) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با محاسبه آلفای کرونباخ و دو شیوه ی تحلیل عامل تأییدی و اکتشافی توسط spss نسخه ۲۴ انجام شد. یافته ها : در تحلیل عاملی اکتشافی سه عامل استخراج شد که در مجموع این سه عامل توانستند ۶۲٪ درصد از واریانس ۲۳ سؤال این پرسشنامه را تبیین کنند. همسانی درونی رده مقیاس ها نیز با آلفای کرونباخ ۰/۹۶ و با روش بازآزمون مقدار ۰/۷۳ به دست آمد که مطلوب است. ماتریس چرخش واریمکس نشان داد که همه ی سؤالات قابل استفاده هستند. نتیجه گیری: مقیاس کوتاه شده ی علائم اختلال شخصیت مرزی می تواند به عنوان یک ابزار معتبر در تحقیقات بالینی و غیر بالینی برای تشخیص و شدت علائم اختلال شخصیت مرزی در جامعه ی ایرانی مورد استفاده قرار گیرد.
۴.

بررسی مقایسه ای ارتباط بین تروماهای دوران کودکی با کارکرد شخصیت و صفات مرضی در بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی و گروه غیر بیمار

کلید واژه ها: اختلال شخصیت مرزی سوء استفاده از کودک پنجمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانپزشکی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۳۹۴
مقدمه: بررسی پیشینه افراد دارای اختلال شخصیت مرزی نشان می دهدکه اغلب این افراد در محیط های متزلزل خانوادگی پرورش یافته اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رابطه ی کارکرد شخصیت و صفات مرضی در بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی و گروه نرمال از طریق تروماهای دوران کودکی انجام شد . روش : پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای و همبستگی بود. جامعه آماری را ۲۱۴ نفر از دانشجویان سال تحصیلی ۹۸-۱۳۹۷ دانشگاه کردستان و ۲۵ نفر از بیماران دارای اختلال شخصیت مرزی بستری از آذر تا بهمن سال ۱۳۹۷ در بیمارستان روانی قدس، به روش نمونه گیری در دسترس تشکیل دادند و به پرسشنامه های آسیب های دوران کودکی (برنشتاین و فینک، ۱۹۹۸)، مقیاس بلند سطوح کارکرد شخصیت (موری و همکارن، ۲۰۱۱)، نسخه بلند سیاهه شخصیت برای پنجمین ویرایش راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانپزشکی (انجمن روانپزشکان آمریکا، ۲۰۱۳) و پرسشنامه اختلالات شخصیت (فیرست و همکاران، ۱۹۹۷) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون لجستیک انجام شد. یافته ها: بین نمرات اختلال شخصیت مرزی با کارکرد شخصیت در سطح (۰/۰۰۰> P ) و ترومای کودکی در سطح (۰/۰۰۰> P ) ارتباط مستقیم و معنادار یافت شد. یافته های پژوهش حاضر با استفاده از رگرسیون لجستیک نشان دادند که بدکارکردی شخصیت و تروماهای دوران کودکی در سطح (۰/۰۰۰> P ) قادر است با درصد تبیین ۲۳ الی ۴۸ ٪ گروه دارای اختلال شخصیت مرزی را از گروه غیر بالینی تفکیک نماید. نتیجه گیری: با توجه به نتایج اختلال شخصیت مرزی از طریق تجارب تروماتیک دوران کودکی و بدکارکردی شخصیت قابل پیش بینی است و به بالینگران توصیه می شود در کار با بیماران مرزی نقش تروماهای دوران کودکی را در نظر داشته باشند.
۵.

تأثیر تحریک الکتریکی مستقیم قشری مغز (tDCS) بر شاخص های عصب-روانشناختی مرتبط با مهارت های اجتماعی در کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحریک الکتریکی قشری مغز مهارت های اجتماعی اختلالات طیف اتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۲۷۷
اختلالات طیف اوتیسم از جمله اختلالات عصبی تحولی هستند که به وسیله نقص در تعاملات اجتماعی، ارتباطات و رفتارهای تکراری مشخص می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر تحریک الکتریکی مستقیم قشری مغز ( tDCS ) بر شاخص های عصب-روانشناختی مرتبط با مهارت های اجتماعی و مشکلات رفتاری در کودکان مبتلا به اوتیسم در قالب یک طرح شبه آزمایشی با روش پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری انجام گرفت. بدین منظور 32 کودک مبتلا به اختلال طیف اوتیسم با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. مداخله شامل 10 جلسه تحریک الکتریکی مستقیم بود که طی آن بیماران به دو گروه تقسیم شدند، یک گروه تحریک واقعی و گروه دیگر تحریک ساختگی یا شم دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تشخیصی اوتیسم گیلیام (گارز) و مقیاس اندازه گیری مهارتهای اجتماعی بود. تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر برای مقایسه نمره های پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. نتایج نشان دهنده بهبود مهارت های اجتماعی و کاهش مشکلات رفتاری در گروه آزمایش بود .
۶.

اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشانه های افسردگی، نشخوار فکری و تنظیم هیجان در زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی تنظیم هیجان ذهن آگاهی زنان باردار شناخت درمانی نشخوار فکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۲۵۲
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش نشانه های افسردگی، نشخوار فکری و تنظیم هیجان زنان باردار بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با گروه گواه، پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 1 ماهه و جامعه آماری 500 نفر از زنان در دوره 1 تا 6 ماهگی بارداری مراجعه کننده به مراکز بهداشتی-درمانی شهرستان قروه در استان کردستان بود. به روش نمونه گیری در دسترس ابتدا 263 نفر که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند؛ فهرست و سپس 30 نفر پس از ارزیابی بالینی، انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش مقیاس افسردگی بک-ویرایش دوم (1996)، پاسخ نشخوار گونه نولن-هوکسما و مورو (1991)، تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی برگرفته از برنامه سگال، ویلیامز و تیزدیل (2018) و دیمیجان، گودمن، فلدر، گالوپ، براون و بک (2016) بود که در 8 جلسه هفتگی 90 دقیقه ای اجرا و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که برنامه درمانی بر نشانه های افسردگی (06/55 =F، 001/0 =P)، نشخوار فکری (88/25 =F، 001/0 =P) و زیر مقیاس های تنظیم هیجان شامل بازاریابی شناختی (27/9 =F، 02/0 =P) و فرونشانی (69/4 =F، 036/0 =P) اثر داشته و دستاوردهای درمانی در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: می توان از این روش درمانی که کم هزینه و کارآمد است، برای درمان اختلال های هیجانی و بهبود وضعیت روان شناختی زنان باردار استفاده کرد.
۷.

شیوع اختلال بدشکلی عضلانی در ورزشکاران بدن سازی: بررسی مؤلفه های روان فیزیولوژیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال بدشکلی عضلانی مؤلفه های روان شناختی و فیزیولوژیکی ورزشکاران مرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۶ تعداد دانلود : ۲۶۱
بدشکلی عضلانی یا بیگورکسیا، اشتغال ذهنی با این باور است که بدن فرد به اندازه کافی عضلانی نیست. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان شیوع بدشکلی عضلانی و ارتباط آن با مؤلفه های روان فیزیولوژیکی در ورزشکاران مرد مراجعه کننده به باشگاه های بدن سازی کرمانشاه بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه ورزشکاران مرد باشگاه های بدن سازی کرمانشاه بود که از میان آنها 373 نفر بر مبنای نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه عزت نفس روزنبرگ، نگرش های تغذیه ای، مقیاس کمال گرایی چند بعدی، اختلال بدشکلی عضلانی، رضایت از ظاهر عضلانی و شاخص توده بدنی جمع آوری شدند. نتایج نشان داد میزان شیوع اختلال بدشکلی عضلانی در مردان ورزشکار رشته پرورش اندام شهر کرمانشاه 25 درصد بوده و ارتباط بین اختلال بدشکلی عضلانی با عزت نفس معنادار و معکوس، با شاخص توده بدنی و اختلالات تغذیه ای معنادار و مستقیم و با کمال گرایی بدون رابطه بود.
۸.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد افسردگی اضطراب اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۳۱۰
وجود فرزند مبتلا به اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی در خانواده ها می تواند منجر به افسردگی و اضطراب مادران، احساس ناتوانی در ایفای نقش والدینی و احساس عدم کفایت در امر تربیت فرزند در خانواده های این کودکان شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی بود. در پژوهش حاضر که با روش نیمه آزمایشی و طرح یش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود، گروه نمونه با روش نمونه گیری در دسترس و از مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مراجعه کننده به کلینیک های روان شناسی و روان پزشکی شهر سنندج انتخاب شدند. از بین این گروه تعداد30 نفر به طور تصادفی انتخاب و به دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه  تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون از پرسشنامه افسردگی و اضطراب بک و پرسشنامه کانرز والدین استفاده شد. گروه آزمایش تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، طی 8 جلسه 2 ساعته قرار گرفت و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. در مرحله پس آزمون، پرسشنامه های فوق روی هر دو گروه مجددأً اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که در مرحله پس آزمون نمرات افسردگی و اضطراب کاهش معناداری داشته است. بنابراین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بردرمان افسردگی و اضطراب مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی مؤثربوده است. نتایج بر اهمیت کاربرد این مداخله بر علائم افسردگی و اضطراب در مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی و ارائه افق های جدید در مداخلات بالینی این مادران و فرزندان این بیماران تأکید دارد.
۹.

مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری معطوف بر عدم تحمل ابهام و درمان دارویی بر مؤلفه های نگرانی، عدم تحمل ابهام و اجتناب شناختی در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اختلال اضطراب فراگیر درمان شناختی رفتاری معطوف بر عدم تحمل ابهام درمان دارویی عدم تحمل ابهام اجتناب شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۳ تعداد دانلود : ۵۳۱
اهداف اختلال اضطراب فراگیر (GAD) وضعیت آشفته ساز بسیار شایعی در محیط های اجتماعی و مراکز مراقبت های اولیه است. دریافت نکردن درمان های مؤثر روان شناختی و دارویی برای آن، هزینه های گزافی را بر خانواده و جامعه تحمیل کرده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری معطوف بر عدم تحمل ابهام با درمان دارویی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انجام شد. مواد و روش ها در طرحی شبه تجربی از نوع پیش آزمون پس آزمون با دو گروه، 24 نفر از بیماران زن مبتلا به GAD پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش، انتخاب شدند و در دو گروه درمانی قرار گرفتند: گروه اول درمان شناختی رفتاری معطوف بر عدم تحمل ابهام (CBT-IU) که 12 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس از طریق فراخوان و گروه دوم درمان دارویی که 12 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جامعه مدنظر در گروه اول (گروه درمان روان شناختی) شامل تمامی دانشجویان دختر دانشگاه کردستان و جامعه مدنظر در گروه دوم (گروه کنترل و درمان دارویی) شامل تمامی بیماران زن مراجعه کننده به مراکز درمانی خصوصی شهر سنندج بود. گروه اول (CBT-IU) 12 جلسه درمان انفرادی هفتگی را دریافت کردند و گروه دوم زیر نظر روان پزشک با داروهای ضد اضطراب (SSRIs) تحت درمان دارویی قرار گرفتند. تمام آزمودنی ها در مرحله پیش آزمون و پس آزمون پرسش نامه های نگرانی پنسیلوانیا (PSWQ)، عدم تحمل ابهام (IUS) و اجتناب شناختی (CAQ) را کامل کردند. داده ها به کمک روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر (Repeated Measure) و با استفاده از نرم افزار SPSS 21 تحلیل شدند. یافته ها نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد تفاوت نمرات در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون در متغیرهای نگرانی (F=12/53؛ P<0/05)، عدم تحمل ابهام (F=4/40؛ P<0/05)، و اجتناب شناختی (F=0/45؛ P<0/05) از لحاظ آماری معنی دار است. نتیجه گیری از آنجا که مداخله شناختی رفتاری به طور اختصاصی به مؤلفه های شناختی (نگرانی، عدم تحمل ابهام و اجتناب شناختی) می پردازد و ابزارهای انتخاب شده نیز اغلب مؤلفه های مرتبط با مداخله انجام شده برای این گروه را می سنجند، اثربخشی بیشتر این درمان بر متغیرهای بررسی شده در مقایسه با درمان دارویی توجیه پذیر است. با توجه به تأثیر درمان شناختی رفتاری معطوف بر عدم تحمل ابهام بر مؤلفه های شناختی بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، این نتایج برای متخصصان بالینی دست اندرکار در مراکز درمانی تلو یحا ت کاربردی دارد.
۱۰.

پیش بینی میزان هوش اخلاقی براساس مولفه های مثبت و منفی تنظیم شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش اخلاقی تنظیم شناختی هیجان مثبت تنظیم شناختی هیجان منفی دانشجویان کردستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۹ تعداد دانلود : ۴۱۱
هوش اخلاقی مفهومی جدید در عرصه ی علم است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی میزان هوش اخلاقی براساس مولفه های مثبت و منفی تنظیم شناختی هیجان در بین دانشجویان دانشگاه کردستان در سال 95-1394 انجام گرفت. پژوهش حاضر از نوع توصیفی، و جامعه ی آماری کلیه دانشجویانی بودند که در سال تحصیلی 95-1394 در دانشگاه کردستان تحصیل می کردند. تعداد 213 نفر از دانشجویان به روش نمونه گیری در دسترس مورد مطالعه قرار گرفتند. از دو پرسشنامه هوش اخلاقی و تنظیم شناختی هیجان به عنوان ابزار جمع آوری داده ها استفاده شد. مولفه های تنظیم شناختی هیجان به عنوان متغیر پیش بین و هوش اخلاقی متغیر ملاک در نظر گرفته شد. داده های تحقیق با استفاده از آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین هوش اخلاقی با مولفه تنظیم شناختی هیجان مثبت (517/0 r= و 05/0> P) رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه در سطح (01/0) نشان داد که از بین متغیرهای پیش بین تنظیم شناختی هیجان مثبت توانست هوش اخلاقی را تبیین کند. بر اساس یافته های پژوهش، می توان گفت افرادی که هوش اخلاقی بالاتری دارند از تنظیم شناختی هیجان مثبت برخوردار هستند. با توجه به اینکه اخلاق مندی به عنوان سرمایه ی راهبردی برای مجموعه های انسانی مطرح است و پیش شرط زندگی اجتماعی کارآمد را تشکیل می دهد بنابراین راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان می تواند در پیشبرد هوش اخلاقی مفید باشد.
۱۲.

کارایی هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر اختلال بدشکلی بدن: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: هیپنوتراپی شناخت ی رفتاری اختلال بدشکلی بدن افسردگی ناتوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۸ تعداد دانلود : ۴۵۴
اهداف پژوهش حاضر برای بررسی اولیه کارایی هیپنوتراپی شناختی رفتاری بر اختلال بدشکلی بدن و همچنین افسردگی و ناتوانی این بیماران، انجام شد. مواد و روش   ها طرح پژوهش حاضر از نوع تجربی تک موردی است. جامعه آماری پژوهش، افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن در شهر سنندج بود. بر اساس نمونه گیری هدفمند، 3 نفر (دو مرد و یک زن) از مراجعان که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، وارد پژوهش شدند. همچنین در این پژوهش از مقیاس بدشکلی بدن ییل براون ( BDD-YBOCS )، تست افسردگی بک ( BDI-II )، مقیاس ناتوانی شیهان ( SDS )، پرسش نامه چند محوری بالینی میلون ( MCMI-III ) و مصاحبه بالینی استفاده شد. هیپنوتراپی شناختی رفتاری به مدت 15 جلسه یک ساعت ونیمه و به صورت دوجلسه در هفته به کار گرفته شد. برای تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل تک موردی (با چند خط پایه) به کمک رسم نمودار و مقایسه میانگین و میانه موقعیت ها استفاده شد. یافته   ها نتایج حاکی از این بود که نمرات شرکت کنندگان در شدت اختلال بدشکلی بدن، افسردگی و ناتوانی کاهش قابل توجهی یافت. دستاوردهای درمانی در دوره پیگیری چهارماهه نیز همچنان تداوم یافت. نتیجه   گیری هیپنوتراپی شناختی رفتاری در بهبود اختلال بدشکلی بدن و همچنین افسردگی و ناتوانی این بیماران کارایی لازم را دارد.
۱۳.

اثربخشی مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی بر سوء مصرف مواد و شدت علائم افسردگی و اضطراب هم آیند در معتادان مرکز اجتماع درمان مدار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب اعتیاد سوء مصرف مواد پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات مربوط به مصرف مواد
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
تعداد بازدید : ۸۲۶ تعداد دانلود : ۵۲۵
هدف: هم آیندی مرضی سوء مصرف مواد و اختلالات خلقی و اضطرابی، در مطالعات مختلف به اثبات رسیده و تلویحات بالینی زیادی را به همراه داشته است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان متعارف بر سوء مصرف مواد و شدت علائم افسردگی و اضطراب معتادان انجام شد. روش: پژوهش در چارچوب یک طرح نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون وپیگیری با گروه گواه، انجام شد. بر اساس مصاحبه بالینی ساختاریافته و کسب ملاک های ورود، از میان بیماران مرد مبتلا به سوء مصرف مواد و افسردگی و اضطراب هم آیند، تعداد شصت و سه نفر به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه مداخله ی پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی و یا درمان متعارف گماشته شدند. مقیاس ولع الکل پنسیلوانیا، اضطراب بک، و افسردگی بک مورد مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش نمرات ولع و شدت علائم افسردگی و اضطراب اثربخش بود. نتیجه گیری: با توجه به تأثیر مداخله پیشگیری از عود مبتنی بر ذهن آگاهی در کاهش ولع و بهبود علائم افسردگی و اضطراب در معتادان، این نتایج برای متخصصان بالینی دست اندرکار در مراکز ترک اعتیاد تلویحات کاربردی مطلوبی دارد.
۱۴.

اثربخشی درمان بین تشخیصی بر نشانه های افسردگی، اضطراب و تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همبودی تنظیم هیجان اختلال هیجانی درمان بین تشخیصی پروتکل یکپارچه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان
تعداد بازدید : ۸۰۹ تعداد دانلود : ۱۵۱۱
افسردگی و اضطراب دو طبقه از اختلال های بسیار شایع و همبود هستند. میزان بالای افسردگی و اضطرابِ همبود، مداخلات درمانی را اغلب پیچیده می سازد. مدل درمان بین تشخیصی، مبتنی بر مهارت های تنظیم هیجان برای دامنه گسترده ای از اختلال های هیجانی قابلیت کاربرد دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی بین تشخیصی بر نشانه های افسردگی، اضطراب و تنظیم هیجان انجام شد. تعداد 34 نفر از دانشجویان مبتلا به افسردگی و اضطراب همبود، پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش، انتخاب و در دو گروه درمان بین تشخیصی (16 نفر) و کنترل (18 نفر) گماشته شدند. گروه آزمایشی، 8 جلسه درمان هفتگی بین تشخیصی را دریافت کرد. شرکت کنندگان مقیاس افسردگی بک (BDI-II)، مقیاس اضطراب بک (BAI) و پرسشنامه تنظیم هیجان (ERQ) را در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه تکمیل کردند. یافته های پژوهش نشان داد که درمان بین تشخیصی در کاهش نشانه های افسردگی، اضطراب و نیز تعدیل راهبردهای تنظیم هیجان اثربخش است. دست اوردهای درمانی، در پیگیری 2 ماهه نیز حفظ شده است. با توجه به تاثیر درمان بین تشخیصی در بهبود نشانه های افسردگی و اضطراب و تنظیم هیجان در دانشجویان، این نتایج برای متخصصان بالینی و مشاوران دست اندرکار در مراکز مشاوره دانشگاهی تلویحات کاربردی دارد.
۱۵.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی همراه با آموزش خانواده بر مؤلفه های مرتبط با خودکشی در دختران اقدام کننده به خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی افکار خودکشی گرا گروه درمانی شناختی رفتاری آموزش خانواده راهبردهای شناختی تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷۵ تعداد دانلود : ۱۲۳۶
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی همراه با آموزش خانواده بر مؤلفه های مرتبط با خودکشی در میان دختران اقدام کننده به خودکشی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی بود که از طرح گروهی پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه استفاده می کند. جامعه پژوهش حاضر را تمام دختران دارای پیشینه خودکشی در شهرستان سنندج تشکیل می دادند که پس از ارزیابی بالینی اولیه و کسب ملاک های ورود به پژوهش، تعداد 18 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت داوطلبانه در دو گروه آزمایش (8 نفر) و گواه (10 نفر) گماشته شدند. گروه آزمایش، 12 جلسه هفتگی گروه درمانی شناختی رفتاری همراه با آموزش خانواده را دریافت داشتند. ابزارهای مورداستفاده پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II)، پرسشنامه افکار خودکشی بک (BSII) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) بودند. برای تجزیه و تحلیل نتایج از روش تحلیل کوواریانس استفاده شده است. نتایج نشان داد که گروه درمانی شناختی رفتاری همراه با آموزش خانواده اثر معنی داری بر کاهش علائم افسردگی، افکار خودکشی گرا و راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان داشته است. دستاوردهای درمانی، در پیگیری 3 ماهه همچنان حفظ شده بودند. می توان گروه درمانی شناختی رفتاری همراه با آموزش خانواده را به عنوان درمان گروهی اثربخش برای دختران دارای افکار خودکشی گرا به کاربست.
۱۶.

اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری گروهی بر علائم افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب نشخوار فکری درمان فعال سازی رفتاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
تعداد بازدید : ۲۰۵۲ تعداد دانلود : ۱۰۰۲
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی کوتاه مدت فعال سازی رفتاری بر علائم افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به افسردگی و اضطراب می باشد. روش: در یک طرح شبه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون توأم با گروه کنترل، تعداد 27 نفر از دانشجویان مبتلا به افسردگی و اضطراب پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه درمان فعال سازی رفتاری (13 نفر؛ 8 نفر دختر و 5 نفر پسر) و یا کنترل (14 نفر؛ 8 نفر دختر و 6 نفر پسر) گماشته شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه درمان هفتگی فعال سازی رفتاری را دریافت داشت. تمام شرکت کنندگان پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب بک و مقیاس پاسخ نشخوارگونه را به عنوان ابزارهای پژوهش، درسه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه تکمیل کردند. داده ها به کمک روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون مانکووا نشان داد که درمان فعال سازی رفتاری اثر معنی داری بر کاهش علائم افسردگی، اضطراب و نشخوار فکری دارد. نتایج به دست آمده، در مرحله پیگیری 2 ماهه نیزحفظ شده بودند. نتیجه گیری: درمان کوتاه مدت فعال سازی رفتاری در بهبود علایم افسردگی و اضطراب و نیز کاهش نشخوار فکری در دانشجویان تأثیر قابل توجهی دارد.
۱۷.

اثربخشی درمان فعال سازی رفتاری و فراشناختی بر علایم افسردگی، اضطراب و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان فعال سازی رفتاری درمان فراشناختی افسردگی اضطراب راهبردهای شناختی تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۷۴
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان گروهی کوتاه مدت فعال سازی رفتاری و فراشناختی بر علایم افسردگی، اضطراب و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان (شامل خودسرزنشی، پذیرش، نشخوار فکری، بازارزیابی مثبت و فاجعه سازی) در دانشجویان بود. در یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون توأم با گروه کنترل، تعداد 41 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز پس از ارزیابی بالینی اولیه و احراز شرایط پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه درمان فعال سازی رفتاری (13 نفر)، درمان فراشناختی (14 نفر) و گروه کنترل (14 نفر) تخصیص یافتند. گروههای آزمایشی 8 جلسه درمان هفتگی فعال سازی رفتاری و یا فراشناختی را دریافت داشتند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه افسردگی بک، پرسشنامه اضطراب بک و پرسشنامه راهبردهای شناختی تنظیم هیجانی بودند که در سه مرحله ی قبل از مداخله، پایان مداخله و پیگیری 2 ماهه تکمیل شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج آزمون بونفرونی نشان داد که هر دو درمان فعال سازی رفتاری و فراشناختی به طور مساوی بر علایم افسردگی و اضطراب اثربخش بودند. با این حال، تکنیک های درمانی با توجه به اثربخشی شان بر جنبه های مختلف تنظیم هیجان مانند بازارزیابی مثبت و فاجعه سازی به لحاظ آماری با هم متفاوت بودند؛ بدین صورت که درمان فراشناختی در مقایسه با درمان فعال سازی رفتاری در تعدیل این راهبردها اثربخش تر بود. در پیگیری 2 ماهه نیز نتایج درمانی کمابیش باقی مانده بودند؛ به جز متغیر پذیرش، که اثربخشی درمان فراشناختی در مقایسه با درمان فعال سازی رفتاری بر روی این راهبرد همچنان حفظ شده بود ولی نمرات گروه درمان فعال سازی رفتاری تا حدودی بازگشت نشان داده بود. با توجه به اثربخشی هر دو درمان بر علایم افسردگی، اضطراب و نیز راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، درمان گروهی کوتاه مدت فعال سازی رفتاری و یا فراشناختی می توانند برای مراجعینی که جهت دریافت درمانی اثربخش و مقرون به صرفه به مراکز مشاوره دانشجویی مراجعه می کنند گزینه ی درمانی مناسبی باشند.
۱۸.

مقایسه ویژگیهای حافظه شنیداری کودکان با نارسایی توجه بیش فعالی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کمبود توجه بیانی بیش فعالی (ADHA) توالی حافظه شنوایی جملات ا مری همزمان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی اختلالات رفتار مخرب و کمبود توجه
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۳۲۸۰ تعداد دانلود : ۱۳۹۲
هدف: هدف کلی این پژوهش، مقایسه توالی حافظه شنوایی- بیانی، تشخیص شنوایی، درک زبانی از جملات امری همزمان و تشخیص صداها در اول، وسط و آخر کلمات کودکان ADHD و عادی است. روش: این تحقیق، از نوع کاربردی و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری این پژوهش را کودکان منطقه 2 شهر تهران تشکیل می دهند که در محدوده سنی 3 تا 8 سال قرار داشتند. تعداد کل نمونه 195 نفر بود که برای انتخاب نمونه کودکان عادی، از روش نمونه گیری تصادفی ساده و برای انتخاب نمونه کودکان ADHD از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از چهار چک لیست تهیه و تنظیم شده توسط سیف نراقی و نادری بهره گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده، از آمار توصیفی(فراوانی، فراوانی تراکمی، درصد و امثال آن) استفاده شده است. از آزمون خی دو برای بررسی فرضهای تحقیق بهره گرفته شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که در فرضیه یک و در مقاطع سنی 3 تا 4، 4 تا 5 و 6 تا 7 سال تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در توالی حافظه شنوایی – بیانی مشاهده نشده است، اما در مقاطع سنی 5 تا 6 و 7 تا 8 سال تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در این زمینه، مشاهده شده است. در فرضیه دوم و در همه مقاطع سنی، تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در تشخیص شنوایی، مشاهده شده است. در فرضیه سوم و در همه مقاطع سنی، به غیر از 7 تا 8 سالگی تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در درک جملات امری همزمان مشاهده شده است. در نهایت در فرضیه چهارم در هیچ کدام از مقاطع سنی، تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در تشخیص صداها در اول، وسط و آخر کلمات مشاهده نشده است. نتیجه گیری: نتایج کلی این تحقیق نشان می هد که کودکان ADHD درمقایسه با کودکان عادی در زمینه های توالی حافظه شنوایی- بیانی، تشخیص شنوایی و درک جملات امری همزمان، پایین تر عمل می کنند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان