زهرا قاسم نژاد

زهرا قاسم نژاد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۶ مورد.
۱.

بازشناسی مفهوم ضعف راوی در منابع پنج گانه رجالی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حدیث ضعف راوی رجال شیعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 574 تعداد دانلود : 110
یکی از مفاهیم در دایره جرح و تعدیل رجال حدیث، مفهوم ضعف است. دانشمندان رجال شیعه برخی از راویان را ضعیف توصیف کرده اند؛ اما با وجود ضعف راوی، در کتب حدیثی ما روایات بسیاری از آن ها نقل شده است. این مسئله نشان می دهد مفهوم ضعف نمی تواند به معنای رد مطلق روایات راوی توصیف شده به ضعف باشد. اگر ضعف به معنای رد مطلق روایات راوی ضعیف بود، هرگز شاهد ورود حجم فراوانی از روایات راویان ضعیف به کتب روایی نبودیم. برای نمونه با وجودی که دانشمندان علم رجال ابوسمینه و محمد بن سنان را ضعیف می دانند، در کتب روایی ما صدها روایت از این دو داریم و همین مسئله نیاز به یک دوباره اندیشی در حوزه مفهوم ضعف را ضروری می سازد. بنابراین پژوهش حاضر به هدف دستیابی به مفهوم ضعف در نزد رجال پژوهان شیعه که ارتباط مستقیم با چرایی ورود روایات راویان ضعیف در منابع حدیثی دارد، به روش توصیفی تحلیلی به تبیین مفهوم ضعف در نزد رجالیان به ویژه رجال پژوهان متقدم می پردازد. نتیجه حاصل از این پژوهش اثبات می کند با توجه به گونه های نقش راوی و پدیده استثنا، توصیف راوی به ضعف به معنای عدم اعتبار کل روایات وی نیست. 
۲.

مقایسه و ارزیابی ترجمه انصاریان و طاهری از سوره ملک بر اساس الگوی نقد گارسس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوره ملک ترجمه طاهری ترجمه انصاریان نقد قرآن کریم الگوی گارسس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 177 تعداد دانلود : 319
در ارزیابی و نقد ترجمه های قرآن کریم به زبان فارسی نمی توان تنها به معنای واژگان و جمله ها بسنده نمود، بلکه نیاز است تا با الگوها و نظریه های ترجمه متون، ترجمه های فارسی موجود مورد بازخوانی و نقد قرار گیرد تا بتوان ترجمه ای که بیشترین شباهت را به متن اصلی دارد، ارائه داد. یکی از روش هایی که می تواند چارچوبی کارآمد در ارزیابی کیفیت ترجمه های قرآن کریم باشد، نظریه گارسس است که الگویی برای ارزیابی متون ادبی است و در ترجمه نیز تنها به معنای واژه ها و جمله ها بسنده نکرده و چهار سطح را در نظر داشته است. نوشتار حاضر بر اساس الگوی ارزیابی ترجمه گارسس در چهار سطح (واژگانی، دستوری، گفتمان و سبکی) ترجمه طاهری و انصاریان از سوره ملک را مورد ارزیابی و نقد قرار داده است. مهم ترین یافته های این پژوهش که با روشی توصیفی – تحلیلی نگاشته شده، بیانگر آن است که ترجمه انصاریان و طاهری از منظر شاخص های نظریه گارسس قابل نقد و ارزیابی است. ترجمه انصاریان دارای مصادیق بسیاری برای عناصر بسط واژگانی و ترجمه طاهری برای زیرگروه تعدیل، حذف و تقلیل مصادیق فراوانی دارد که این خود از منظر گارسس، شاخص های مثبت ترجمه انصاریان را نسبت به ترجمه طاهری قابل توجه تر نموده است. همچنین به نظر می رسد که ترجمه انصاریان به جهت داده های بسیار برای شاخص های مرتبط با حوزه زبان مقصد، ترجمه ای مقصد گرا و مخاطب محور است.
۳.

بررسی تطبیقی آیه «دحو الارض» با نگاه تفسیری علامه طباطبایی، مراغی و بانو امین اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دحو الارض خلقت حرکت زمین و آسمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 235 تعداد دانلود : 239
یکی از آیات چالش برانگیز قرآن که در مورد آن آرای گوناگونی از سوی متقدمین و متاخرین مطرح شده است، آیه ی «وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِکَ دَحاها» (نازعات:30) است. این پژوهش با تاکید بر این آیه به تبیین آراء تفسیری علامه طباطبایی، مراغی و بانو امین اصفهانی می پردازد و هدف از آن مقایسه و ارزیابی نظرات سه مفسر معاصر در مورد آیه ی شریفه می باشد. یافته ها حاکی از آنست که علامه طباطبایی و بانو امین اصفهانی که معتقد به تقدم خلقت آسمان بر زمین می باشند، «دحوالارض» در آیه ی شریفه را ناظر بر خلقت و گسترش همزمان زمین می دانند، ضمن این که علامه در دیدگاه دوم خود آن را به حرکت زمین نیز تفسیر نموده است. اما مراغی که خلقت زمین را مقدم بر آسمان می داند، «دحوالارض» را مرحله ای جدا از خلقت زمین دانسته و آن را عبارت از بسط زمین جهت تمهید آن برای سکونت بیان داشته است. با توجه به قرائن لغوی، قرآنی و روایی که در ضمن این پژوهش بدان ها اشاره می شود، مقصود از «دحوالارض» در آیه ی شریفه نمی تواند ناظر بر خلقت و گسترش همزمان و حرکت زمین باشد بلکه آن صرفا بر بسط و گسترش زمین دلالت دارد.
۴.

سلفی گری در رویکرد تفسیری جمالالدین قاسمی با محوریت بحث توحید(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: محاسن التأویل توحید جمال الدین قاسمی سلفیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 432 تعداد دانلود : 787
جمال الدین قاسمی صاحب تفسیر محاسن التأویل ، مفسری منتسب و مشهور به سلفیگری است. رویکرد وی نسبت به بحثی چون فتح باب اجتهاد و استنادات گسترده به سلفیها در تألیفات وی مؤید این امر است. هرچند رویکرد نهچندان هماهنگ وی با سلفیه در موضوعاتی چون تصوف و بدعت نیز در این راستا میتواند مورد توجه قرار گیرد. پژوهش حاضر با توجه به اندیشهها و آراء متعددی که پیرامون انتساب جمالالدین قاسمی به سلفیه وجود دارد، تفسیر محاسن التأویل وی را با روش توصیفی- تحلیلی، با هدف بررسی اندیشه توحیدی مفسر و میزان هماهنگی اندیشه وی با سلفیه، مورد مطالعه و واکاوی قرار داده تا بهطور یقین بتوان پیرامون سلفی یا غیر سلفی بودن تفسیر سخن گفت. یافتههای حاصل از پژوهش حکایت از آن دارد که وی در حوزه توحید بهعنوان مهمترین مؤلفه مورد تأکید سلفیه، همسویی قابل توجهی با اتباع این جریان دارد، بهگونهای که در تبیین توحید الوهی و ربوبی و لوازم آن کاملاً همسو با سلفیه اظهار نظر نموده است، اما در حوزه توحید صفاتی به سبب گرایش به مجاز و صنایع ادبی و دلبستگی به نظر مفسرانی چون زمخشری و آلوسی، برخلاف سلفیها، به سمت تأویلگرایی صفات خبریه میل نموده است.
۵.

تحلیل ترجیح قرائت مشهور در «الفرقان فی تفسیر القرآن» با تاکید بر رویکرد مفسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلاف قرائات تفسیر قرائت الفرقان فی تفسیر القرآن صادقی تهرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 683 تعداد دانلود : 229
دانش قرائت از علوم مورد نیاز مفسر در تبیین و فهم مراد الهی است. سیر تاریخی دانش قراءات و نگاه مفسران به این دانش حکایت از تفاوت نگاه مفسران و اندیشمندان به قرائت های قرآن کریم است. در برخی از برهه های تاریخ، شاهد نگاهی ادبی به قراءات و در برخی از دوران ها، با رویکرد حدیثی به قرائت قرآن کریم روبرو هستیم. از سویی، علاوه بر نوع نگاه ها به دانش قرائت، قرائت در تفاسیر مختلف دارای کارکردهایی است که به نظر می رسد در تفاسیر معاصر به ویژه تفاسیر شیعه، این موضوع قابل تأمل است. مفسران شیعی با تأسی از کلام اهل بیت(ع)، قرائت قرآن را واحد دانسته و اختلاف را از جانب راویان دانسته-اند. بنابراین برخی مفسران شیعه با روش ها و متدهای مختلف سعی در ترجیح قرائت مشهور دارند. با توجه به این موضوع در نوشتار حاضر تفسیر الفرقان که یکی از تفاسیر معاصر است با روش توصیفی تحلیلی به منظور تبیین رویکرد مفسر به اختلاف قراءات و تحلیل ترجیح قرائت در این تفسیر مورد واکاوی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد، مفسر رویکرد حدیثی به قرائت دارد و تنها قرائت مشهور و رایج حفص از عاصم را ارجح می داند و در تمام موارد سعی دارد این قرائت را توجیه و ترجیح دهد و روایات در این زمینه، مستند اصلی وی در بحث قراءات است.
۶.

بررسی تطبیقی اهداف و روش های تربیت اخلاقی از منظر امام رضا (ع) و ارسطو

کلید واژه ها: امام رضا (ع) ارسطو تربیت اخلاقی اهداف روش ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 256 تعداد دانلود : 294
تربیت اخلاقی از جمله مباحثی است که اندیشمندان و فلاسفه بزرگ در طول تاریخ به آن توجه داشته اند. توجه بدین اصل در آموزه ها و معارف اهل بیت دیده می شود که ائمه اطهار() در زمان حیات خویش، تربیت اخلاقی را جزء اهداف برشمرده و مباحث علمی و دقیقی را تبیین کردند. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و تطبیقی به بیان اهداف و روش های تربیت اخلاقی از منظر امام رضا () می پردازد و به منظور نشان دادن برتری کلام و آموزه های این امام بزرگوار بر سایر سخنان و معرفت ها، این موضوع با روش تطبیقی با بحث تربیت اخلاقی از منظر ارسطو مقایسه و تحلیل می شود. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که هدف تربیت اخلاقی از منظر امام ()، تأمین سعادت دنیوی و اخروی انسان است. امام ()، تلفیق خرد و عاطفه را روش تربیت اخلاقی دانسته و آن را عاملی در رسیدن به اعتدال برمی شمرد. ایشان، تربیت اخلاقی را بر مبانی ارزشی مشروط می کند که بدون توجه به آن ها نمی توان به هدف رسید. اما ارسطو، تربیت اخلاقی را برابر با تربیت شخصیت دانسته که با روش هایی چون تهدید، تشویق، ترغیب و عفت کلام می توان به هدف آن، تأمین سعادت دنیوی، دست یافت و این در حالی است که آن چه را ارسطو به عنوان روش از آن یاد می-نماید، امام () ابزار می داند.
۷.

نقد سخنان جمال الدین قاسمی در نقل آرای شیعه در تفسیر محاسن التأویل

کلید واژه ها: تفسیر محاسن التأویل جمال الدین قاسمی شیعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 88 تعداد دانلود : 357
یکی از تفاسیر کامل جدید، تفسیر محاسن التأویل اثر جمال الدین قاسمی است. این تفسیر با توجه به وضعیت سیاسی، دینی، اجتماعی و علمی عصر جمال الدین و به منظور برگشت امت اسلام به قرآن، سنت و سلف صالح تدوین شده است. رویکرد مفسر در بیشتر مواضع تفسیر، رویکرد سلفی سنتی است، هرچند آراء او در برخی موارد متناقض با آراء سلفیه است. ویژگی بارز تفسیر قاسمی، نقل های فراوان از اندیشمندان فرق مختلف اسلامی به خصوص سلفیه است و دلیل نام گذاری آن به محاسن التأویل نیز از همین روی است. مطالعه تفسیر نشان می دهد که از یک سو، رویکرد مفسر در تبیین و تفسیر آیات رویکرد سلفیه است و نقل های بسیاری از ابن تیمیه و ابن قیم دارد و از دیگر سو، در کنار آراء اندیشمندان سلفی دیدگاه های سایر فرق اسلامی نیز بسیار نقل شده است و در برخی موضوعات از شیعه امامیه نیز نقل هایی وجود دارد. .
۸.

زبان آنالوژیک و زبان استعاری در تفسیر صفات مشترک انسانی و الوهی در تفسیر محاسن التأویل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان آنالوژیک زبان استعاری جمال الدین قاسمی صفات مشترک انسانی و الوهی تفسیر محاسن التأویل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 133 تعداد دانلود : 753
تفسیر صفات مشترک انسانی و الوهی از معضلات اساسی در فلسفه و کلام اسلامی است. مفسران نیز همچون فلاسفه، در تفسیر این صفات وحدت رویه ندارند و به روش های متعددی به تفسیر پرداخته اند. جمال الدین قاسمی مفسری منتسب و مشهور به سلفی گری است که در تفسیر صفات مشترک انسانی و الوهی رویکردی خاص دارد. قضاوت درباره ی حقیقت باور قاسمی در تفسیر صفات، مشکل به نظر می رسد؛ زیرا در تفسیرش، با نقل گسترده ی سخنان سلف، در صدد تصویب بی چون وچرای مکتب اثبات است؛ اما ازدیگرسو، میل وی به تأویل و صنایع ادبی (نظیر مجاز و استعاره) و علاقه اش به نظرات زمخشری و آلوسی، در تقابل با اثبات گرایی اوست. قاسمی اینکه ابن تیمیه مجاز را به صورت جدی انکار می کند، کم رنگ جلوه می دهد و اشکال دیدگاه وی درخصوص جسمانیت ذات الهی را تخفیف می دهد و حتی بر آن است تا اختلاف میان منکران و مؤیدان مجاز را اختلافی لفظی معرفی کند. اثبات بلاکیف برخی صفات، و تأویل دیگر صفات و تمایل به نزدیک کردن مکتب اثبات و تأویل، حاکی از تمایزی است که او بین این دسته از صفات قائل است و براساس تفاوت صفات، گاه با زبان استعاری و گاه با زبان آنالوژیک (یعنی تشابه در عین تفاوت) سخن می گوید.  
۹.

بازخوانی معنای «تَحَسُّس» و «تَجَسُّس» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحسسوا معناشناسی و لا تجسسوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 502 تعداد دانلود : 128
برخی دو واژه «تَحَسُّس» و «تَجَسُّس» را مترادف دانسته و به یک معنا ترجمه نموده اند. واژه «تَحَسُّس» در قرآن کریم به صورت امر «یَا بَنِیَّ اذهَبُوا فَتَحَسَّسُوا» (یوسف/87) و کلمه «تَجَسُّس» به صورت نهی «وَلَا تجَسَّسُوا» (حجرات/11) به کار رفته است. وجود ترادف در قرآن کریم موضوعی است که بر سر آن اختلاف نظر هست و همین مسئله پژوهش پیرامون این دو واژه را موجه می نماید. بررسی معناشناختی این دو کلمه، کارکرد «تَحَسُّس» و «تَجَسُّس» را ترسیم می نماید و همین کارکرد علت بیان فعل «تَحَسُّس» به صیغه امر و فعل «تَجَسُّس» به صیغه نهی در قرآن کریم است. در «تَحَسُّس»، انسان از خبری که قصد پیگیری آن را دارد، اطلاعاتی کلی دارد؛ اما او به جستجوی خود ادامه می دهد تا از طریق حسی نیز نسبت به اطلاعات خویش اطمینان حاصل کرده و شادمان گردد؛ اما در «تَجَسُّس» چیزی از خبر نمی داند و از راه غیر حسی که همان ظن و گمان است جستجو می کند تا اخباری کسب و از این راه زمینه برخی مفاسد اخلاقی را فراهم نماید.
۱۰.

مفهوم شناسی تطبیقی و تحلیلی حب در روایات کافی و صحیح بخاری به روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصول کافی تحلیل محتوا تطبیقی حب روایات صحیح بخاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 887 تعداد دانلود : 325
اصول کافی و صحیح بخاری از منابع معتبر روایی شیعه و اهل سنت است که پیروان این دو مذهب در بسیاری از اصول و فروع دین اسلام به آن استناد می کنند. از آموزه های مهمی که در این دو کتاب، روایاتی درباره آن ذکر شده و ابوابی به آن اختصاص داده شده، محبت است. نوشتار حاضر به منظور بررسی تطبیقی اصول کافی و صحیح بخاری در موضوع محبت، به تحلیل محتوای واژه حب و مشتقات آن در این دو کتاب پرداخته است. واژه ها و موضوعات استخراج شده از تحلیل محتوای روایات نشان می دهد حب در اصول کافی با مفاهیم کلیدی عقل، ایمان، دین، صفات خدا، اطاعت، تقوا، معرفت و اهل بیت ارتباطی وثیق دارد و دارای لایه های معنایی متعددی چون حب معبود و عبد، حب رسول خدا و اهل بیت k و حب انسان ها و هم نوعان و مؤمنان و حب مذموم است. و بیشتر حجم روایات کافی به دوری از حب دنیا که جهالت و عجز و غوایت است، اشاره دارد. اما در صحیح بخاری حب تنها با ایمان و بِر ارتباط دارد و بیشتر حجم روایات به لایه های معنایی حب می پردازد که حب میان عبد و معبود، حب به رسول خدا و انسان ها را شامل می شود؛ اما اشاره ای به حب اهل بیت نشده است.
۱۲.

واکاوی مضمونی حجاج های کلامی در پرتو آموزه های رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حجاج گفتمان امام رضا (ع) امامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 837 تعداد دانلود : 518
نظریه «حجاج» جلوه ای از گفت وگو با هدف اقامه دلیل در جهت اثرگذاری درونی بر مخاطبان است. این فرایند از طریق به کارگیری عناصر زبانی در گفتمان ها محقق می شود. در عصر حاضر می توان با بهره جویی از این روش جدید تحلیل زبانی، دریچه ای نو به میراث معتبر رضوی گشود. امام رضا (ع) متناسب با اقتضائات عصری ضمن پالایش مباحث کلامی، در قالب گفتمان حجاجی و با رویکردی هدایتی، از ظرفیت اندیشه ورزی مخاطبان حداکثر بهره برداری را می کنند. این پژوهش، ضمن تبیین علمی نظریه حجاج، در صدد پاسخ گویی به این پرسش است که مطابق آموزه های رضوی چه مضامینی، محوریت حجاج های کلامی را تشکیل داده اند؛ لذا در قالب روش توصیفی تحلیلی، پس از تبیین مرزهای مفهومی اصطلاح حجاج و اصطلاحات مشابه همچون جدل، خطابه، برهان و اقناع بر مبنای رویکردهای معاصر به این نظریه، مضامین توحید، امامت و نبوت، به عنوان درون مایه های پرتکرار در روایات رضوی با اسلوب گفتمان حجاجی دسته بندی می شود. به اعتقاد نگارندگان مضمون امامت، به مثابه پربسامدترین مضمون در حجاج های کلامی رضوی، تن ها یک اقتضای عصری نبوده؛ بلکه نشانگر یک ضرورت مکتب تشیع و رهنمود فرهنگی حضرت رضا (ع) درباره لزوم تجهیز شیعیان به انواع روش ها در اثبات اصل امامت است. به عبارت دیگر از رهگذر بهره گیری از این اسلوب گفتمانی، موضوع امامت اهل بیت (ع) به عنوان یکی از مهم ترین مسائل جامعه اسلامی و روح مکتب تشیع، مورد توجه مضاعف قرار می گیرد.
۱۳.

نقد روایات فریقین درخصوص قرائت غیررایج «ولا تُسألُ عَن أصحَابِ الجَحِیم»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: قرآن روایات اهل سنت روایات شیعه قرائت «ولا تسأل»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 485 تعداد دانلود : 169
روایات ازجمله مستنداتی است که صاحبان منابع احتجاج قرائات و مفسران فریقین در توجیه وجوه قرائی به آن استناد می کنند. نافع برخلاف سایر قراء، فعل «ولاتُسألُ» را در آیه شریفه «إِنَّا أَرْسَلْنَاک بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَلاَ تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِیمِ»(بقره: 119) به صورت مجزوم «وَلاَ تَسْأَلْ» قرائت کرده است. مستند قرائت نافع روایاتی است که در برخی منابع تفسیری و قرائی فریقین وجود دارد و صحت آن محل بحث است. به همین علت، نظر بیشتر صاحب نظران بر نفی قرائت غیر رایج است. پژوهش حاضر به منظور بررسی ضعف این روایات، به روش توصیفی تحلیلی، کتب قرائات، تفاسیر و منابع حدیثی و روایی را بررسی کرده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد روایت اهل سنت و شیعه سند صحیح ندارد و محتوای روایت اهل سنت با آیات قرآن، سایر روایات صحیح و تاریخ در تناقض است.
۱۵.

ظرفیت های ادیان توحیدی در عرصه فرهنگ سازی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ظرفیت فرهنگ سازی بین المللی ظرفیت سازی ادیان توحیدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه فرهنگ
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : 965 تعداد دانلود : 708
همه شرایع الهی از یک سرچشمه صادر شده اند و دین حقیقتی زنده و فراتر از حوادث و تغییرات تاریخی است. در باطن دین، حقیقت واحدی نهفته که به صور گوناگون در شریعت های مختلف و در ادوار تاریخی متجلی شده است. قرآن در این زمینه می فرماید: «شَرَعَ لَکُم مِّنَ الدِّینِ مَا وَصَّی بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَی وَعِیسَی أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِیهِ کَبُرَ عَلَی الْمُشْرِکِینَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَیْهِ اللَّهُ یَجْتَبِی إِلَیْهِ مَن یَشَاء وَیَهْدِی إِلَیْهِ مَن یُنِیبُ» (شوری:13). این حقیقت نشان می دهد ادیان توحیدی این ظرفیت را دارند که در تعامل و ارتباط با یکدیگر در عرصه های متعدد بین-المللی ایفای نقش کنند؛ زیرا اگر ادیان ظرفیت هم گرایی و تعامل با یکدیگر را نداشته باشند چگونه می توانند در کنار هم در یک عرصه بین المللی وارد شده و ایفای نقش کنند. در بحث نظری و تئوری پیرامون فرهنگ سازی ادیان توحیدی کشف ظرفیت های ادیان توحیدی و تحلیل آن ها کافی است؛ اما در حوزه کاربردی اولین موضوعی که در بحث ظرفیت ادیان توحیدی در عرصه فرهنگ سازی بین المللی باید اثبات شود ظرفیت تعامل و هم گرایی ادیان با یکدیگر است. چنان که این ظرفیت اثبات شد، باید به ظرفیت سازی پرداخت تا این مهم تحقق یابد. پس از هم گرایی است که کشف ظرفیت-های ادیان توحیدی در عرصه فرهنگ سازی گامی به منظور ظرفیت سازی ادیان توحیدی در عرصه فرهنگ سازی بین المللی است. جستار حاضر، یک مطالعه ی کیفی است که با مطالعه ی اسناد، بانک های اطلاعاتی، مقالات و کتب ادیان توحیدی، فرهنگ و فرهنگ سازی، و کتب تمدن، با رویکرد ظرفیت سازی شکل گرفته و بر اساس تحلیل محتوا، انسجام یافته است. جامعه پژوهش، شامل کلیه اسناد، مدارک و منابع مرتبط با موضوع بحث است. بر اساس یافته های این مقاله، بحث از ظرفیت های ادیان توحیدی در عرصه فرهنگ سازی بین المللی یک بحث کاربردی است که کشف ظرفیت ها در کنار ظرفیت سازی باید صورت گرفته و قبل از هر اقدامی باید تعامل و هم گرایی ادیان توحیدی ظرفیت سازی شود. ازمهمترین ظرفیت های ادیان توحیدی در عرصه فرهنگ سازی بین المللی، وجود ظرفیت حضور در عرصه بین الملل ادیان است.
۱۶.

مفهوم ملکوت خدا در عهدین و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملکوت قرآن کریم عهدین عرش الهی حضرت عیسی (ع)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفهوم شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : 496 تعداد دانلود : 249
بشارت به وقوع ملکوت که ریشه در آموزه های یهودیت دارد، از تعالیم حضرت عیسی (ع) و مرکز رسالت او قرار گرفته است، زیرا نجات و رستگاری تنها در ملکوت خدا محقق می شود. ملکوت که در عهد جدید، بیشتر با زبان رمز و تمثیل بیان شده، از الوهیت عیسی(ع) آغاز و با تکامل انسان ها، کلیسا و ولایت حواریون، رجعت ثانی، رستاخیز، قیام مردگان، و داوری نهایی مرتبط است. در قرآن کریم ملکوت الهی از خدا آغاز گشته و با امر الهی، هدایت، امامت، یقین، و عرش مرتبط است. در نظام عرش الهی، پیامبران، حاملان عرش هستند که اجرای بخشی از تدابیر خداوند، یعنی هدایت انسان ها را بر عهده دارند و در این راستا از علم حضوری بهره مند شده و با ولایتی که در نفوس مردم دارند، به هدایت می پردازند. نوع دیگری از ملکوت در قرآن کریم جنبه همگانی داشته و محیط بر عالم مُلک است و مردم در صورت تزکیه نفس از طریق مشاهده باطنی وارد عالم ملکوت شده و بر این اساس جهان را خدامحور دیده و تنها خدا را شایسته پرستش و عبودیت دانسته و فقط از او استعانت می طلبند. این نوشتار، در صدد است از طریق متون دینی و تفاسیر مربوطه با بیان مفهوم و حقیقت ملکوت در عهدین و قرآن کریم، مبانی مشترک و مورد اختلاف را استخراج نماید.
۱۷.

بررسی زبانشناختی قرائت واژه ی «غرفه» در آیه ی «إلا من اغترف غرفه بیده»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن قرائت تحلیل زبان شناختی غرفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 420 تعداد دانلود : 738
درباره ی نحوه ی قرائت کلمه ی «غرفه» در آیه ی «فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَیْسَ مِنیّ ِ وَ مَن لَّمْ یَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنیّ ِ إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَهَ بِیَدِهِ» (بقره:249) اختلاف وجود دارد. برخی آن را «غُرفه» خوانده اند و برخی «غَرفه». ابوعمرو معتقد است مقدار آبی که در دست است «غَرفه» و آب درون ظرف «غُرفه» نامیده می شود به همین سبب وی قرائت «غَرفه» را اختیار می نماید و کسایی به اسلوب زبانشناختی آیه اشاره می کند و می گوید: اگر به جای فعل «اغترف» فعل «غَرَف» بود من «غَرفه» می خواندم. این موضوع نشان می دهد معانی واژگان و مباحث زبانشناختی در نحوه ی قرائت قراء اثر داشته است. پژوهش حاضر با واکاوی منابع لغوی، قرائی، تفسیری و روایی به روش توصیفی، تحلیلی به بررسی معنای «غَرفه» و «غُرفه» پرداخته است. تحلیل منابع مذکور در بیان معنای این دو واژه، چگونگی ارتباط و تعامل لغت پژوهان و قاریان قرآن را نشان می دهد. لغت پژوهان ضمن بیان معنای این دو واژه اختلاف معنایی را که برای «غَرفه» و «غُرفه» ذکر شده است به یونس و فراء نسبت می دهند که یکی شاگرد ابوعمرو بصری و دیگری شاگرد کسایی است. بنابراین، این فرضیه تقویت می گردد که گاهی آراء لغت پژوهان متأثر از بیانات قاریان قرآن کریم است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد دلیل علمی و مستدل برای تأیید یکی از وجوه قرائی وجود ندارد و دلایلی که مستند وجوه قرائی دانسته شده، قابل نقد است. روایات و سیاق آیه تنها معنای «غرفه» را روشن می نماید که به معنای مقداری آب است که در کف یک دست قرار می گیرد و در آیه ی شریفه با توجه به این که «اغتراف» در برابر «شرب» قرار گرفته است، دلالت بر یک بار نوشیدن نیز دارد
۱۹.

اثر و جایگاه روابط متنی در دانش اعراب قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن بافت اعراب القرآن روابط متنی.

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن، ادبیات و هنر
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب علوم بلاغه
تعداد بازدید : 505 تعداد دانلود : 586
اعراب آیات قرآن کریم از مباحث مهم در دانش تفسیر است؛ به همین سبب مفسران در تبیین و تفسیر آیات از اعراب آیه سخن می گویند و حتی به دلیل اهمیت اعراب در فهم مراد آیه، کتب بسیاری پیرامون اعراب لقرآن نگاشته شده است؛ اما مطالعه این کتب نشان می دهد گاهی در بیان اعراب یک واژه، وجوه اعرابی مختلف یا عامل های گوناگونی برای کلمه ذکر شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی بر اساس این فرضیه که روابط متنی به عنوان قرینه ای معنوی در تعیین معنای نحوی مؤثر است؛ جایگاه روابط متنی را در دانش اعراب قرآن مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد تا به این پرسش پاسخ دهد که آیا می توان با توجه به روابط متنی یکی از وجوه اعرابی آیه را بر سایر وجوه ترجیح داد یا یک عامل را از میان چندین عامل اختیار نمود؟ با توجه به ارتباطی که میان دانش نحو و معنا وجود دارد؛ و بر پایه اسناد و شواهد ارائه شده در متن، نتیجه می شود، روابط متنی که از آن با عنوان بافت و سیاق کلام نیز یاد می شود، می تواند در تعیین یکی از وجوه اعراب و عامل اثر داشته باشد؛ اما مفسران، معربان و نحوپژوهان به این موضوع اهتمام جدی نداشته اند و از میان مؤلفان کتب اعراب القرآن، عکبری و ابن انباری بیشترین توجه و اهتمام را به روابط متنی در تعیین اعراب و عامل داشته اند.
۲۰.

تأثیر سیاق در ترجیح قرائات در تفسیر طبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختیار قرائت قرآن کریم تفسیر طبری سیاق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
تعداد بازدید : 173 تعداد دانلود : 810
ابن جریر طبری صاحب تفسیر «جامع البیان عن آی القرآن» در تفسیر آیات به مسئله اختلاف قرائات توجه داشته و با توجه به ضوابط و معیارهای خود یکی از وجوه قرائت را اختیار کرده است. با تأمل در مواردی که ابن جریر یک وجه از قرائت را اختیار کرده، در می یابیم وی در بسیاری از موارد هماهنگی قرائت با سیاق را مؤید یک وجه از قرائت دانسته و بر اساس آن قرائت خود را اختیار کرده است. با توجه به اهمیت موضوع، این نوشتار، ضمن بیان معنای واژه های اختیار، سیاق و پیشینه کاربست آن در تفسیر و قرائات، به بررسی و تحلیل یکی از معیارهای طبری در اختیار قرائت که هماهنگی قرائت با سیاق است، پرداخته و برخی مسائل در این زمینه را مورد بررسی قرار داده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان