مقالات
حوزه های تخصصی:
حسین بن سعید اهوازی از شخصیت های شاخص سده دوم هجری، صاحب روش نوینی در جامع نگاری است؛ به گونه ای که کتاب ها و شیوه ایشان در تدوین کتب، الگو و ملاک سنجش کتب مؤلفان قرار گرفته است. این پژوهش در تلاش است با روش اکتشافی، ضمن بررسی روایات حسین بن سعید در کتاب کافی که یک اثر جامع فاخر شیعی در سده چهارم و از کتب اربعه شناخته می شود، میزان تأثیرپذیری شیخ کلینی از حسین بن سعید را در دو جهت ساختاری و محتواییِ تدوین کتب اثبات کند. پس از بیان اینکه کلینی حدود یک بیست وسوم کتابش را به واسطه 17طریق معتبر از حسین نقل کرده که نشان از اهتمام جدّی وی به جایگاه علمی و شخصیت ایشان دارد، برای اثبات تأثیرپذیری ساختاری، تعداد و عناوین کتب دو محدّث را مقایسه کردیم. بااینکه در نگاه اولیه، در تعداد کتاب هایشان اختلاف داشته و در عناوین کتب، اشتراکات کمتری دارند؛ اما با نگاه محققانه اثبات کردیم که هر دو در تعداد کتاب دارای 32 کتاب و در عناوین، صاحب 19عنوان مشترک اند. همچنین شیخ کلینی در گستردگی موضوعات روایاتش که ما در چهار موضوع فقهی، اعتقادی، اخلاقی و تفسیری دسته بندی کردیم، تابع شیوه تدوین حسین بن سعید بوده و با توجه به اینکه هدفش، نقل روایات صحیح است، در 56 باب، اولین روایت و در 26 مورد، عنوان باب را دقیقاً از همان روایات ایشان، انتخاب کرده که نشان می دهد وی در انتخاب محتوای کتابش هم، تحت تأثیر روش نوآورانه حسین بن سعید بوده است.
بررسی سندی و دلالی روایتِ «خَیْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَایَرَیْنَ الرِّجَالَ وَ لَایَرَاهُنَّ الرِّجَالُ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایتِ « خیر للنساء » ازجمله از جمله روایات مشهوری است که با عبارات گوناگون در متون تاریخی، اخلاقی و حدیثی شیعه و اهل سنت گزارش شده است ؛ اما به رغم گزارش روایت در متون حدیثی مختلف، به اعتبار سندی آن کمتر توجه شده و بیشتر مطالعات در حوزه دلالت این روایت صورت گرفته است. این پژوهش با توجه به سیر روایتگری حدیث در منابع شیعه و اهل سنت و بررسی دیدگاه های ارائه شده در فهم متن آن، به این نکته متفطن شده که ازنظر سندی این حدیث فاقد اعتبار است و بیشتر منابع آن را به صورت مرسل گزارش نموده اند؛ همچنین در برخی گزارش ها اضطراب قابل توجهی دیده می شود. در بخش دلالت نیز بیشتر پژوهشگران، روایت را ناظر به حکمی خاص در مورد زنان دانسته و بر این باورند که زنان باید با پرداختن به فعالیت های مربوط به خانه داری و تربیت فرزند از حضور در اجتماع پرهیز کنند؛ درحالی که با اغماض نسبت به سند این حدیث، اگر مضمون روایت مورد تأمل قرار گیرد، برداشت های دیگری نیز درباره آن قابل طرح است و درنتیجه نمی توان براساس این کلام، زنان را از حق حضور اجتماعی خود محروم ساخت .
جایگاه سند در اعتبارسنجی شیخ صدوق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتبارسنجی روایات در اعصار مختلف با تفاوت هایی همراه بوده است. متأخران شیعه از زمان علامه حلی، اولین مرحله از بررسی روایات را سنجش سندی قرار داده اند، همین امر موجب ضعف تعداد قابل توجهی از روایات شده است؛ ازاین رو محدثان متقدم، به تساهل در بررسی های سندی روایات متهم گردیده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، میزان و نحوه به کارگیری بررسی های سندی را در نزد شیخ صدوق مورد مطالعه قرار داده است. در نزد صدوق، بعد از بررسی های کتاب شناسی، سنجش سندی بر سنجش متنی اولویت داشته است. وی در بررسی های سندی، به اتصالات سند، مذهب، وثاقت و عدم انفراد راوی توجه کرده است. وی کذب و وضع را سبب بی اعتباری روایت دانسته، اما سایر ضعف های سندی را تنها در صورت تعارض موجب طرد روایت برشمرده است. در صورت حکم بر صحت سند حتی در حالت تعارض نیز حکم بر طرد روایت نداده و آن را با تغییر دلالی پذیرفته است.
تاریخ گذاری حدیث، روش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ گذاری عنوانی نسبتاً جدید در حوزه قرآن و حدیث است و توجه ویژه به تاریخ گذاری در این دو حوزه، از خاورشناسان آغاز شده است. در حوزه قرآن تاریخ گذاری به معنای تعیین تاریخ نزول هریک از فقره های وحی است و در حدیث با توجه به مبانی خاورشناسان، منظور تعیین تاریخ پدید آمدن یک روایت است. تاریخ گذاری قرآن زمینه ساز تفسیرهای واضح تری از قرآن خواهد شد و تاریخ گذاری حدیث که ناشی از نگاه خاورشناسان به حدیث به مثابه یک منبع تاریخی است، باعث آشنایی کامل تر با شرایط تاریخیِ وقتی است که تاریخ پدید آمدن حدیث تخمین زده می شود. روش مستشرقان در تاریخ گذاری حدیث مختص به روایات اهل سنت است و با توجه به تفاوتی که در طرق روایات عامه و شیعه به دلایل تاریخی به وجود آمده، این روش در روایات شیعه کارایی ندارد. از مقایسه تاریخ گذاری در حوزه قرآن و حدیث و نگاه به مبانی، فواید و کاستی های هریک، به نظر می رسد بتوان راه دیگری در تاریخ گذاری حدیث شیعه پی گرفت و برخی نتایج تاریخ گذاری را از آن دریافت کرد. در این روش تلاش بر آن است تا روایات حدیث شیعه به ترتیب تاریخ صدور مرتب شده و با ملاحظه روایات با این ترتیب، نتایج فقه الحدیثی و شناخت فضای تاریخ صدور آن ها بررسی گردد.
روش فهم و تبیین روایات در دو شرح عقل گرا و نقل گرای ملاصدرا و مجلسی بر کافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هریک از شارحان حدیث با رویکرد خاصی به تبیین روایات پرداخته اند. از این میان می توان به دو رویکرد عقل گرایی فلسفی و نقل گرایی اشاره کرد. برای شناخت بهتر تأثیر این دو رویکرد در روش فهم و تبیین روایات، لازم است که آن ها را مورد مطالعه قرار داد. برای این منظور در این پژوهش با روش مقایسه ای، به مطالعه موردی شروح دو اندیشمند تأثیرگذار عصر صفوی (ملاصدرا و محمدباقر مجلسی) بر کتاب کافی پرداخته شده است. نتیجه اینکه گاهی نگرش منطقی و فلسفی ملاصدرا در تبیین معنای لغات تأثیرگذار بوده است. همچنین در مواردی که بحث صرفی به اختلاف در معنا منجر می شده، مجلسی به آن موارد، بیشتر توجه نشان داده است. در مباحث نحوی نیز به نظر می رسد هرچند ملاصدرا به این مباحث توجه دارد، اهتمام مجلسی به این مباحث بیشتر است. در استناد به روایات، منبع روایت برای ملاصدرا اهمیت خاصی ندارد، ولی برای مجلسی دارای اهمیت است. برخلاف ملاصدرا، مجلسی در شرح بخش اصول کافی ، بسیار از دیگر شروح کافی بهره برده و تکیه وی بر آن ها به نحو شگرف آوری بسیار است. مجلسی هرچند در برخی موارد درخصوص فلسفه و تصوف موضع گیری منفی از خود نشان داده، گاهی در شرح خود، به نقل اقوال فلاسفه و عرفا پرداخته است.
بازیابی آسیب های فهم حدیث از دیدگاه شیخ انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حدیث، زمانی می تواند مورد استناد قرار گیرد که با نقد و ارزیابی، صدور آن از معصوم ثابت شود. هر حدیث پژوهی پیش از آغاز فهم حدیث باید در متن حدیث درنگ کند تا چنانچه آسیبی در آن باشد، برای زدودن آن، اقدام های لازم را انجام دهد. شیخ انصاری در تراث فقهی خود به برخی از آسیب ها و موانعی که در فهم حدیث خلل وارد می کند، توجه کرده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بعضی از این آسیب ها در دیدگاه شیخ انصاری پرداخته و به این نتیجه رسیده است که عواملی مانند عدم رجوع به منابع اولیه، تصحیف، ادراج، تقدیم و تأخیر، تقطیع نادرست، نقل به معنا، اضطراب و عدم رجوع به احادیث مشابه برای رفع ابهام از حدیث، مورد توجه شیخ انصاری بوده است و حتی خود شیخ انصاری هم به برخی از این آسیب ها مبتلا شده و موجب شده تا در برخی موارد در فهم حدیث دچار اشتباه شود.
بازشناسی مفهوم ضعف راوی در منابع پنج گانه رجالی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم در دایره جرح و تعدیل رجال حدیث، مفهوم ضعف است. دانشمندان رجال شیعه برخی از راویان را ضعیف توصیف کرده اند؛ اما با وجود ضعف راوی، در کتب حدیثی ما روایات بسیاری از آن ها نقل شده است. این مسئله نشان می دهد مفهوم ضعف نمی تواند به معنای رد مطلق روایات راوی توصیف شده به ضعف باشد. اگر ضعف به معنای رد مطلق روایات راوی ضعیف بود، هرگز شاهد ورود حجم فراوانی از روایات راویان ضعیف به کتب روایی نبودیم. برای نمونه با وجودی که دانشمندان علم رجال ابوسمینه و محمد بن سنان را ضعیف می دانند، در کتب روایی ما صدها روایت از این دو داریم و همین مسئله نیاز به یک دوباره اندیشی در حوزه مفهوم ضعف را ضروری می سازد. بنابراین پژوهش حاضر به هدف دستیابی به مفهوم ضعف در نزد رجال پژوهان شیعه که ارتباط مستقیم با چرایی ورود روایات راویان ضعیف در منابع حدیثی دارد، به روش توصیفی تحلیلی به تبیین مفهوم ضعف در نزد رجالیان به ویژه رجال پژوهان متقدم می پردازد. نتیجه حاصل از این پژوهش اثبات می کند با توجه به گونه های نقش راوی و پدیده استثنا، توصیف راوی به ضعف به معنای عدم اعتبار کل روایات وی نیست.
روش بازشناسی مذهب راویان مطالعه موردی مذهب قاضی ابوبکر جعابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت مذهبِ راوی، نقش انکارناپذیری در اعتبارسنجیِ احادیث وی دارد و با توجه به آن، گاه می توان به فهم استوارتری از احادیثِ وی نیز دست یافت. در لابه لای میراث ارزشمندی اسلامی، از قرینه های گوناگونی برای تشخیصِ مذهب راویان بهره گرفته شده است، اما منبعی که به طور منسجم به روشمندسازی این فرایند پرداخته باشد، یافت نمی شود. مقاله حاضر در پی آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، در عین تمرکز بر روی یک نمونه موردی، گامی مؤثر در راستای روشمند نمودنِ سازوکار تشخیص مذهب راویان بردارد. این مطالعه موردی بر روی مذهب یکی از محدثان برجسته فریقین به نام قاضی محمد بن ع ُ مَر جعابی (د. 355ق) است. گزارش های ناهمسویی درباره مذهب وی در منابع فریقین یافت می شود. با موشکافی در قراین مختلفِ دردسترس درباره جعابی مانند ابرازنظرهای وی در ذیل نقل روایاتش، درون مایه کتاب های وی، جهت گیری های مذهبیِ خویشاوندان نزدیک و هم نشینانش، بی اعتناییِ وی نسبت به قم و محدثانِ برجسته قمیِ حاضر در بغداد با وجود شیفتگی فراوانِ وی به گردآوری حدیث، روشن شد که جعابی هرچند گرایش هایی به سویی اهل بیت k داشته، اما وی برخلاف تصور برخی از محققان معاصر، امامی مذهب نبوده است و یا دستِ کم نمی توان چنین مذهبی را برای او ثابت نمود.
جایگاه مباحث حدیثی در نظریات علوم قرآنی از دیدگاه آیت الله معرفت (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنت و حدیث که از قدیمی ترین و کاربردی ترین منبع در علوم قرآنی به شمار می آید، در آثار محمدهادی معرفت (1309-1385ه.ش) دایره کاربردی گسترده ای را در بر می گیرد. از یک سو، شاهد آن هستیم که مأثورات از همان دوران نخست درزمینه کشف مفاهیم علوم قرآنی بسیار سودمند هستند؛ و ازسوی دیگر این منبع کمابیش مورد غفلت دانشمندان علوم قرآنی قرار گرفته است که با توجه به کثرت دانشمندان اهل سنت در این عرصه تا حدودی قابل توجیه است. مرحوم معرفت در نظریات علوم قرآنی خود عملاً به بازبینی و کاربرد جدی روایات روی آورده و آن ها را بر محوریت قرآن استوار ساخته است؛ ایشان با واکاوی مفاهیم علوم قرآنی در روایات مقبول اهل بیت t و صحابه به ابداع نظریات، تمایز بخشی و تبیین این مفاهیم پرداخته است. ایشان تمام مسائل قرآنی را از قرآن آغاز و به حدیث ختم می کند و بالعکس؛ این رویکرد حدیثی می تواند فصل الخطابی در مسئله جایگاه سنت و حدیث از منظر وی باشد. نوشتار حاضر برای تبیین این مسئله، نمونه نظریه های بطن، نسخ تدریجی، نزول قرآن در شب قدر و وحی در زمان بعثت، جاودانگی و عدم تحریف قرآن و... با استناد به روایات جری و تطبیق ، روایات نسخ ، روایات آغاز نزول، روایات عرضه به قرآن و... مطرح شده است تا نشان دهد رجوع این محقق قرآنی به مأثورات، بسیار راه گشا بوده و قابل استخراج است.
بازشناسی مفهوم «أنا قَتیلُ العَبرَه» از رهگذر خوانش انتقادی رویکردهای تبیینی اندیشمندان و واکاوی پیوند «اشک ریزی- خردورزی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم شناسی پاره گزاره روایی «أنا قَتیلُ العَبر ه » گرچه از دیرباز محل التفات اندیشوران حدیث پژوه بوده و به گاهِ مواجهه با آن به تحلیل نوع اضافه «عَبر ه » اشاره داشته اند، اما این رهیافت ها اغلب تک بُعدی بوده، عاری از غرض یابی و تحلیل چرایی کاربست «عَبر ه » در عوض «بُکاء» یا « دَمعه » در نظر می آیند. ازاین روست که واکاوی مفهوم «عَبر ه » در جهت بازشناسی مفهوم دلالی «أنا قَتیلُ العَبر ه » در وهله نخست از اهمیت عطف توجه قرار می گیرد. بدین منظور نوشتار حاضر به شیوه کتابخانه ای در گردآوری مطالب، و با روش توصیفی تحلیلی در پی نمایان سازی این مهم، ابتدا با زبان شناسی تاریخی و ریشه شناسی ماده «ع ب ر» که در گونه های نگارشی «عَبر ه / عِبر ه » با تطور معنایی از مفهوم بنیادین همراه بوده، خوانش نخستین در بازشناسی مفهوم پاره گزاره را پی جسته است. ثمره این خوانش، در ارزیابی رهیافت های اندیشوران در تبیین مفهوم «قَتیلُ العَبر ه » مورد استفاده بوده؛ اما آنچه در وهله پسینی رسالت این بازشناسیِ مفهومی را بر عهده داشته، خوانش روایی مؤلفه «تبیین اهداف قیام امام حسین» و واکاوی پیوند «اشک ریزی، پندپذیری» است. هدف قیام در ساحت اجتماعی، اصلاح جامعه و هدف فردی، عبرت آموزی مخاطب از این قیام با عبور از مرحله ای در درون، به اظهار برونی اشک بر آن است. و حاصل تتبع در مؤلفه اشک ریزی نیز نمایانگر آن است که «عَبر ه » به نوع ویژه ای از اشک اشاره دارد که بر محور «اشکِ نافع گریه قلبی» استقرار یافته، به طوری که صاحبانِ لُبّ بر پایه پیوند «اندیشه ورزی عبرت گیری/ پندپذیری» بدان تمسک می جویند. بر این اساس مفهوم دلالی گزاره های مشتمل بر «قَتیلُ العَبر ه » چنین بازخوانی می گردد: من کشته شدم تا صاحبانِ خرد با تأثر، عبرت و پندگیری از داستان قیام من، اشکِ نافع ریزند و از رهگذر این گریه قلبی، اصلاح رفتارهای فردی اجتماعی حاصل آید.
کاوش سندی و محتوایی ثواب ناهمگون احادیث زیارت خانه خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ثواب حج که از دستورهای اکید فروع اسلامی و عمره که از زیارت های مستحب است، ازنظر کیفیت و روح اعمال در روایات با یکدیگر متفاوت است. روایات ثواب های متفاوتی ازجمله سلامتی، زدوده شدن فقر، بهشت، محل بخشیده شدن گناه نابخشودنی و ثوابی افزون تر از انفاق کننده طلا معادل کوه ابوقبیس برای زائر خانه خدا و ثواب هایی بیشتر از آن نیز مطرح کرده اند که حاکی از ضعف و پریشانی روایات نیست؛ گویا عوامل روحانی دخیل در زیارت همچون اختیار و اراده، معرفت، نیت، توجه به اصل ولایت، شرایط مشقت بار زائر، شرایط زمانی و مکانی و سیاسی موجب کیفیت زیارت زائران بر یکدیگر شده و عامل تفاوت ثواب زیارت کنندگان می شود. با وجود این، پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی سامان یافته و درصدد است با تبیین نکات کلیدی دخیل در متفاوت شدن ثواب ها، علل تفاوت ثواب زیارت خانه خدا را در عین وحدت اعمال زائران مورد تحلیل، و احادیث آن را ازنظر سندی و محتوایی مورد ارزیابی قرار دهد. درنتیجه مشخص گردید که زیارت عارفاً بحقه، خلوص نیت، کیفیت و شرایط اعمال زائران با وجود صحت سند و متن موجب کثرت ثواب زیارت کننده می شود.
محوریت بوم مدینه در حدیث و پیدایی گفتمان فرابومی حدیث در میان محدثین اهل سنت در دو سده نخست هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسول خدا 2 در مدینه با تفسیر آیات قرآن و بیان حدیث، دانش حدیث را بنیان نهاد. استماع و نقل احادیث توسط صحابه و تابعین در مدینه، ظهور فقها و محدثان برجسته ای چون فقهای سبعه و مالک بن انس در آنجا و سیاست های مذهبی امویان سبب پیدایی و مرجعیت بوم مدینه در نقل و نشر حدیث گردید. مسئله اصلی این مقاله، تبیین مرجعیت و برتری محدثان مدنی اهل سنت در دو سده اول، و شناسایی و تحلیل زمینه ها و عوامل مؤثر در شکل گیری گفتمان حدیث فرابومی در پذیرش، نقل، ثبت و اعتبار روایات محدثان غیرمدنی است. شواهد تاریخی بیانگر این است که با گسترش اسلام در سرزمین های مختلف، مهاجرت صحابه مدنی برای فتوحات و تبلیغ اسلام، تشکیل حلقه های حدیثی در شهرهایی چون کوفه و بصره با محوریت صحابه، اجتماع محدثان در بغداد به عنوان مرکز حکومت فراقومی عباسیان، رحله محدثان به شهرهای مختلف برای طلب حدیث زمینه ها و عوامل اصلی مؤثر در شکل گیری و نهادینه شدن تدریجی گفتمان فرابومی حدیث فراهم شد.