مقالات
حوزه های تخصصی:
در جوامع حدیثی و تفاسیر شیعی و کتب معاجم قرائات، روایات متعددی وجود دارد که قرائتی را به ائمه شیعهk به ویژه امام صادقR منسوب می کند. بیشتر این روایات برگرفته از کتاب القرائات سیّاری است. سیّاری معاصر امام هادیR از کاتبان طاهری و در خدمت دربار عباسی است. وی در کتب رجال، به شدت تضعیف شده، بااین حال روایات وی به صورت گسترده در تفاسیر راه یافته است. در این پژوهش با استفاده از روش تطبیق قرائات سبع و قرائات تفسیری صحابه با قرائات منسوب به اهل بیتR، و همچنین تحلیل زمینه های تاریخی صدور این روایات، تلاش شده است علت جعل این روایات و نسبت این قرائات به اهل بیتk کشف شود. روایات قرائات منسوب به اهل بیتk، با قرائت کسائی و قرائت ابن عباس بیشترین انطباق را دارد. کسائی، قاری دربار عباسی در سده دوم هجری است و خلفای عباسی طبق قرائت وی قرآن را قرائت می کرده اند. به نظر می رسد سیّاری با جعل این روایات، در مقام مشروعیت بخشیدن به قرائت خلفای عباسی بوده است.
بررسی کارکرد سبب ورود حدیث درتبیین قواعد فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات شایان توجه در حوزه پژوهش های حدیثی و فقهی، توجه به «سبب ورود حدیث» یا به عبارتی، «شأن صدور حدیث» است. سبب ورود حدیث، کارکردها و فواید متعددی دارد که یکی از مهم ترین فواید مترتّب بر آن، فهم کلام معصومR و درنتیجه، تبیین قواعد فقهی مأخوذ از روایات است. با مراجعه به کتب فقهی نوشته شده در زمینه قواعد فقهی و احصای این قواعد و با استخراج منابع روایی و حدیثی آن ها، می توان به سبب ورود آن ها دست یافت. دستیابی به سبب ورود احادیثِ مورداستناد قواعد فقهی، راه را برای فهم صحیح تر و تبیین دقیق تر برخی قواعد فقهی می گشاید.
تحلیل احادیث طینت از منظر فقه الحدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احادیث طینت ازجمله روایات کلامی است که در کتب حدیثی شیعه همچون اصول کافی از شیخ کلینی، التوحید از شیخ صدوق و دیگر منابع معتبر آمده است. باتوجه به بحث های ریشه دار جبر و اختیار بین مذاهب و فرقه های مختلف مسلمانان، فهم صحیح این روایات می تواند به بخشی از اختلافات کلامی مسلمانان و نیز اختلاف کلامی بین مسلمین و پیروان ادیان دیگر پایان دهد یا دست کم تفسیر و دیدگاه جدیدی را در بین صاحب نظران مطرح کند. نگارنده دراین باره، پس از تبیین معنای طینت و اهمیت آن از نظر آموزه های دین اسلام، با استناد به منابع اسلامی به این نتیجه رسیده است که این احادیث را می توان براساس علم الهی تأویل کرد؛ زیرا اولاً چنین تأویلی منافی با اختیار نیست، ثانیاً آیات شریفه قرآن و خانواده حدیثی(احادیث مربوط به سعادت و شقاوت، فطرت، علم الهی و عدل الهی) آن را تأیید می کند.
بررسی کاربرد عقل در نقد روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقل زیربنای تمام معیارهای نقد حدیث بوده و درنهایت این عقل است که با اعمال معیارهای دیگر بر سند و متن روایت، به صحت یا جعلی بودن آن حکم می کند. علاوه بر مبنا بودن عقل برای سایر معیار های نقد، یافته های خود عقل نیز به تنهایی می تواند در تشخیص صحت حدیث نقش داشته و حکم نهایی درباره صحت آن با بررسی و تطبیق محتوای روایت بر مبانی عقلی صادر شود. به عبارت دیگر، عقل از یک طرف، ابزاری برای فهم صحت حدیث به کار می رود و از طرف دیگر، خود عقل به تنهایی می تواند منبعی برای درک صحت محتوای حدیث و تطابق آن با بدیهیات و استدلال های عقلی باشد. باتوجه به کارایی نخست عقل، از آن به عنوان عقل آلی و براساس کارایی دوم، از آن به عنوان عقل مستقل یاد می شود.
درآمدی بر سنت های انتقال حدیث: خاستگاه اِسناد و اعتبار آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اِسناد به معنای نام بردن از راویان از سنت های ابداعی مسلمانان برای حفظ حدیث است. برخی از خاورشناسان تلاش کرده اند اصالت حدیث مسلمانان را مخدوش کرده و به ویژه نظام اِسناد را برساخته و خاستگاه آن را متأخر و در حدود اواسط سده دوم معرفی کنند. در مقابل از سوی مسلمانان و نیز برخی دیگر از خاورشناسان مطالعاتی انجام شده که به گونه ای مستدل و موجه، اصالت حدیث و نظام اِسناد را تبیین می کند. مسلمانان معتقدند نظام اِسناد در زمان صحابه وجود داشته و اسانید همگی اصالت دارند. بررسی جوامع متقدم نشان می دهد این سنت برای انتقال حدیث احتمالاً خیلی زود آغاز شده ولی نام بردن از اِسناد رویه معمول نبوده بلکه به تدریج غلبه یافته است. این سنت احتمالاً از نیمه سده اول آغاز شده و به تدریج تکامل یافته است. بوم های مختلف اسلام در به کارگیری اِسناد رویه های مختلفی داشته اند، ولی تا اواخر سده دوم این سنت فراگیر شده است.
مبانی اعتبارسنجی روایات بحارالانوار نزد علامه مجلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید هر پژوهشگری برای بهره مندی بهتر از بحارالانوار، بزرگ ترین دایره المعارف حدیثی شیعه، ناگریز است با پیش فرض های مؤلفِ آن در اعتبارسنجی روایات آشنا گردد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی نشان می دهد علامه مجلسی به پیروی از دانشوران حدیث محورِ پیش از خود، روایات را براساس قراین کتاب شناسانه و به شیوه تحلیل فهرستی، اعتبارسنجی می کرده و در بیشتر موارد، قراین متنی را بر قراین سندی، بیشترارج می نهاده است. همچنین براساس روایات، اصلِ احتیاط تحفظ بر متن احادیث و پرهیز از تأویل مگر به ضرورت و نیز قاعده تسامح در ادله سنن با قید شیعی بودن روایات آن را، در ارزیابی مصادر و احادیث بحارالانوار به کار بسته است. علامه مجلسی براساس چهار مبنای یادشده، روایات را از جهت اعتبار رتبه بندی کرده و اکثر روایات بحارالانوار را معتبر دانسته است، ولی ازآن میان مبنای کتاب محورانه وی، کاربرد و تأثیر بیشتری در اعتباربخشی به روایات بحارالانوار نزد وی داشته است.
روش شناسی احادیث اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احادیث گنجینه بسیار ارزشمندی از معارف دینی به شمار می آیند و این معارف می تواند در همه عرصه های زندگی بشر، گرهگشا باشند. احادیث اجتماعی بخش وسیعی از این احادیث محسوب می شوند که به رابطه انسان ها با یکدیگر ناظر می باشند و از سوی دیگر این احادیث در قالب اخباری و انشایی با مباحث جامعه شناسی به عنوان یک علم شاخص در علوم انسانی ارتباط پیدا می کند. سؤال اساسی در این مقاله آن است که با چه روش هایی می توان از احادیث اجتماعی، محتوایی جامعه شناختی برداشت نمود؟ این پژوهش که به نوعی میان رشته ای تلقی می شود با روش اجتهادی و تحلیلی و توصیفی، تلاش کرده انواع روش های مناسب و معهود جامعه شناسی را در برداشت از احادیث اجتماعی به یاری بطلبد. نتایجی که از این پژوهش به دست آمده، عبارت است از تعریف جامع از احادیث اجتماعی، و اینکه با روش تجربی، روش استنطاقی، روش کارکردی، روش تحلیل محتوا، روش شهید صدر، روش کشف قوانین اجتماعی، روش نظام وارگی، روش حکیمی اجتهادی، روش آینده پژوهی و روش اندیشه شناسی می توان از احادیث اجتماعی، برداشت جامعه شناختی داشت.
اعتبارسنجی سندی و تحلیل متنی روایات فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مباحث مهم مطرح شده چند دهه گذشته در ایران و جهان، مسئله جمعیت و کنترل یا افزایش آن است. دراین باره روایات متعدد و گاه به ظاهر متعارضی در منابع روایی شیعه وجود دارند که می طلبد از جهت سند، اعتبارسنجی و از جهت متن، تبیین و تحلیل گردند. برای دست یابی به این هدف، ابتدا اعتبار سندی روایات مشوق فرزندآوری و سپس روایاتی که به نوعی به کنترل موالید اشاره دارند بررسی شده ، آنگاه با تکیه بر دیدگاه رجالیون و تحلیل روایات صحیحِ مشوقِ فرزندآوری، به اثبات رسیده که حکم اولیه تکثیر نسل و ازدیاد فرزندآوری، رجحان و استحباب است و از روایتی که توهم مخالفت آن با ازدیاد نسل می رود، چنین استفاده ای نمی شود.
مصداق شناسی آیه دابه الارض باتوجه به روایات فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دلالت آیه 82 سوره نمل، یکی از وقایعی که در آخرالزمان روی خواهد داد، اخراج «دابه» از زمین خواهد بود. بنای قرآن در بیان خصوصیات دابه، اجمال بوده است، لذا با استفاده از آیات قرآن نمی توان مصداق دابه را تشخیص داد. به همین دلیل، تنها منبعی که می تواند مصداق دابه را روشن کند، روایات حضرات معصومینk است. روایات شیعه و اهل سنت در این زمینه تفاوت زیادی دارند. عموم روایات شیعه، امیرالمؤمنینR را مصداق دابه معرفی کرده اند و عموم مفسران شیعه نیز با قبول این روایات، تطبیق دابه بر حضرت ایشان را قبول کرده اند، درحالی که در اکثر روایات اهل سنت، دابه یک موجود عجیب و غریب و خارق العاده و با خصوصیات غیرقابل باور معرفی شده است. باتوجه به تواتر معنوی روایات شیعه و قراین دال بر صحت این روایات، تردیدی در تطبیق دابه بر امیرالمؤمنینR وجود ندارد و برخلاف تصور معدودی از معاصران در اهانت بودن چنین تطبیقی، این آیه در صدد بیان یکی از فضایل امیرالمؤمنینR است.
نشانه شناسی و تحلیل فرامتنی برخی از کنایات نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان معیار و کلام روزمره، تعبیراتی به کار می رود که مدلول کلماتش فراتر از معنای ظاهری آن هاست؛ تعبیراتی که به سبب فقدان قرینه بازدارنده، معنای لازمی آن ها اراده می شود و کنایه نام دارند. پی بردن به مفهوم این قبیل تعابیر، مستلزم عرضه دال یا نشانه های زبانی آن ها، بر مبانی و اصول سیمیولوژیک یا نشانه شناسی و تحلیل فرامتنی آن هاست. ازاین رو در عرصه حدیث پژوهی، درباره تعابیری از قبیل «رفقا بالقواریر» در حدیث نبوی و «سدلتُ دونها ثوبا» در خطبه امیر مؤمنانR که صبغه کنایی دارند، نمی توان به معنای ظاهر الفاظ آن ها بسنده کرد. در این جستار، با روش توصیفی استنتاجی، به بررسی و تحلیل فرامتنی تعابیر کنایی، «لِلّهِ أبُوهُم»، «هَبَلَتهُمُ الهبُولُ» و «ثَکِلَتک أُمُّک» که در متون روایی و خطب نهج البلاغه پر بسامدند پرداخته می شود. بدین منظور، پیشینه و زمینه کاربرد آن ها در فرهنگ و ادب جاهلی و صدر اسلام تبیین شده و با ملاحظه شخصیت کاربران آن ها، معلوم شده که برخلاف آنچه مشهور است، این قبیل تعبیرات، کنایاتی از نوع تعریض هستند و در اکثر موارد، معنای لفظی این عبارات که نفرین باشد مراد نیست بلکه اظهار تعجب، شگفتی و البته گاهی نکوهش، از مفاهیم نهفته این تعبیرات و مراد کاربر آن هاست.
نقد روایات فریقین درخصوص قرائت غیررایج «ولا تُسألُ عَن أصحَابِ الجَحِیم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایات ازجمله مستنداتی است که صاحبان منابع احتجاج قرائات و مفسران فریقین در توجیه وجوه قرائی به آن استناد می کنند. نافع برخلاف سایر قراء، فعل «ولاتُسألُ» را در آیه شریفه «إِنَّا أَرْسَلْنَاک بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَلاَ تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِیمِ»(بقره: 119) به صورت مجزوم «وَلاَ تَسْأَلْ» قرائت کرده است. مستند قرائت نافع روایاتی است که در برخی منابع تفسیری و قرائی فریقین وجود دارد و صحت آن محل بحث است. به همین علت، نظر بیشتر صاحب نظران بر نفی قرائت غیر رایج است. پژوهش حاضر به منظور بررسی ضعف این روایات، به روش توصیفی تحلیلی، کتب قرائات، تفاسیر و منابع حدیثی و روایی را بررسی کرده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد روایت اهل سنت و شیعه سند صحیح ندارد و محتوای روایت اهل سنت با آیات قرآن، سایر روایات صحیح و تاریخ در تناقض است.
جایگاه حدیث در تفسیر البیان فی الموافقه بین الحدیث والقرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبایی پیش از نگارش المیزان، تفسیر دیگری به نام تفسیر البیان فی الموافقه بین الحدیث والقرآن نوشته بود. سبک این تفسیر بدین گونه است که ابتدا توضیحی نسبتاً کوتاه از آیات با محوریت روش تفسیر قرآن به قرآن ارائه و آن گاه روایات مرتبط ذکر گردیده و سپس تلاش شده است میان آیات و روایات سازگاری ایجاد شود؛ بنابراین روایات نقشی مؤثر و حضوری جدی در این تفسیر دارند. مباحث این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و از نوع تحلیل مفهومی صورت پذیرفته، در چهار محور سامان یافته است: در محور اول برای نخستین بار مصادر روایات علامه بررسی و دراین باره ادعایی جدید ارائه شده است؛ در محور دوم گونه های روایات تفسیری در هشت محور به اجمال تبیین شده است؛ در محور سوم روش علامه در کیفیت گزینش روایات بررسی شده و در محور چهارم از کیفیت بررسی روایات در دو بخش تبیین و نقد روایات سخن به میان آمده است.