منصور حسامی

منصور حسامی

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۸ مورد از کل ۱۸ مورد.
۱.

تحلیلی بر نظریه خودآگاهی در جنگل جهان زیرین کلاریسا پینکولا استس: مطالعه موردی انیمیشن قلعه متحرک هاول (۲۰۰۵) اثر هایائو میازاکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سفر قهرمان زن خودآگاهی در جنگل جهان زیرین قلعه ی متحرک هاول هایائو میازاکی کلاریسا پینکولا استس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۴۵
الگوی «اسطوره ی یگانه» یا صورت تغییر یافته ی آن الگوی سفر قهرمان، الگویی بسیار شناخته شده میان نویسندگان و فیلم نامه نویسان است و بسیاری از آثار بزرگ جهان بر اساس این الگو نوشته شده یا بر آن منطبقند. این مقاله قصد دارد کمبودها و ناکاملی های الگوی جوزف کمپبل برای قهرمانان زن را مورد بررسی قرارداده و پس از بررسی مدل های مختلف سفر قهرمان زن، با معرفی الگوی «خودآگاهی در جنگل جهان زیرین» استس (۱۳۹۸) به تحلیل سفر قهرمان زن انیمیشن قلعه ی متحرک هاول (میازاکی-۲۰۰۴) بر اساس این الگو بپردازد. با مقایسه الگوی سفر قهرمان کمپبل و الگوی زن وحشی استس تلاش می شود به سوالات اصلی پژوهش درباره تفاوت های ظاهری و فراتر از آن تفاوت های معنایی و رویکردهای متمایز در جهان بینی دو الگو پاسخ داده شود. این پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و مشخص می کند که گرچه مسیر رشد قهرمان زن داستان، سوفی، در این انیمیشن با الگوی استس همخوانی دارد، میازاکی در روایت خود این الگو را برای قهرمان مرد تغییر داده و با عمیق تر کردن سفر قهرمان مرد و ترکیب آن با الگوی سفر قهرمان کمپبل، غنای کار را افزایش داده و در مقایسه با مدل های انیمیشن غربی، مدل متفاوت، پیچیده تر و جذاب تری هم از قهرمان زن و هم از قهرمان مرد برساخته است.
۲.

مطالعه کیفی شرایط، زمینه ها و پیامدهای کارآفرینی در صنایع دستی شهر اصفهان برای دانش آموزان: (ارائه یک نظریه مبنایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارآفرینی صنایع دستی طراحی مدل نظریه مبنایی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۳۰۶
هدف پژوهش حاضر مطالعه کیفی کارآفرینی در صنایع دستی برای دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اصفهان است. روش پژوهش حاضر، کیفی- نظریه مبنایی و از نظر هدف نیز پژوهشی کاربردی است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل معلمان، مربیان و مدیران بودند که حداقل معیار لازم درگیری با فعالیت های صنایع دستی را داشتند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته تا حصول اشباع نظری، یعنی 19 مصاحبه، استفاده شد. نمونه گیری به روش نظری انجام شد و برای اعتبار داده ها از راهبرد بازبینی و خوانش مجدد و دیدگاه استادان استفاده شد. فرایند پیاده سازی و تحلیل متون مصاحبه ها به شناسایی 34 مفهوم و 12 مضمون محوری (دانش پایه صنایع دستی، مصداق های صنایع محور، خلاقیت کارآفرینانه، مروجان آموزشگاهی، میانی و اداری، جو فرهنگی، اجتماعی، تمایلات روان شناختی، ترسیم نقشه شناختی آینده، پیامدهای اولیه و ثانویه) منجر شد. سرانجام ایده مرکزی پژوهش «کارآفرینی در صنایع دستی به مثابه دانش، تمایل و ارزش» شکل گرفت که نسبت به مقولات محوری از سطح انتزاع و جامعیت بالاتری برخوردار است. در انتها نیز مضمون های محوری شناسایی شده در قالب مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین در بخش های مختلف آن ترسیم شدند. با توجه به نتایج مصاحبه با خبرگان می توان گفت، آشنایی دانش آموزان از دوره ابتدایی با کارآفرینی در صنایع دستی ضرورت دارد و زمینه شکل گیری و رغبت آن ها را فراهم می کند.
۳.

تحلیل داده بنیاد قالی های هوشنگ شاهی عصر قاجار از منظر مکتب تارتو

کلید واژه ها: قالی های هوشنگ شاهی مکتب تارتو نظریه داده بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۴
پادشاهان قاجار با استفاده از هنر، سعی در به تصویر کشیدن قدرت خود داشته اند، این امر در قالی های مرتبط به آن دوره مشهود است. قالیچه های هوشنگ شاهی، در بین قالی های تصویری دوره قاجار مقام خاصی دارند. حال پرسش این است، کدام عامل فرهنگی باعث استفاده از شاه اسطوره ای ایران، هوشنگ شاه، در قالی های تصویری عصر قاجار شده است. هدف از این پژوهش، شناخت نظام های نشانه ای قالی های هوشنگ شاهی عصر قاجار و بررسی ماهیت این نظا مها می باشد. داده های مورد نیاز این پژوهش به روش کتابخانه ای گردآوری و سپس از دیدگاه مکتب تارتو بر اساس نظریه داده بنیاد، تجزیه و تحلیل شده اند. در این راستا برای کدگذاری باز از روش تحلیل اسنادی و به منظور کدگذاری محوری و انتخابی، روابط بین مؤلفه ها کشف و دسته بندی شده است. نظام های نشانه ای موجود در قالی ها شامل مواردی همچون نشانه های ویژه دوران قاجار و هوشنگ شاه است که می توان با تحلیل مؤلفه های به دست آمده از طریق کدگذاری ها و بررسی نظام های نشانه ای موجود در این قالی ها، هویت ایرانی و دینی و روزآمد بودن آنان را استنباط کرد.
۴.

تحلیل نقوش خامک دوزی هرات از دیدگاه هندسه ی فرکتال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقوش هندسی خامک دوزی فرکتال لباس هرات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۵۴۸
نقش و نقوش هندسی ترکیبی از ذهن معنوی و عرفانی انسانی است که هستی را زیبا می بیند و بینشش یک تمدن تاریخی را نقاشی می کند. نقوش هندسی بیان از داشته های ریتمیک و متعادل بشر است، زمانی که بشر می خواهد فراتر از حال تصور کند و جهان مملو از عشق را همسان بیافریند؛ تنها نقش ها که بن مایه های آثار هنری اند می توانند برای اثر هنری ابهت و والایی بخشد. در این مقاله تلاش شده تا در راستای خامک دوزی های هراتی با رویکرد هندسه فرکتال، مباحثی کنار هم چیده شده و تحلیل گردد تا باشد تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مشخص شود. خامک دوزی نوعیتی از نقوش هندسی است که مزین کننده ی لباس های مردانه و زنانه ی مردمان افغانستان به ویژه هرات است و هندسه ی فرکتال یا برخال؛ اشکال هندسی نا اقلیدسی نامتعارف که مهم ترین ویژگی آن ها خود متشابهی آن هاست. پرسش عمده ِکه در این مقاله ذکر گردیده است عبارت از: چه رابطه ای میان نقوش خامک-دوزی های هرات و نقوش هندسه ی فرکتال وجود دارد؟ روش پژوهش در این مقاله تحلیلی و تطبیقی است و با استناد بر رویکرد هندسه فرکتالی برای جمع نمودن داده ها تلاش صورت گرفته است. جمع آوری مطالب در این نوشتار میدانی(مصاحبوی) و کتابخانه ای بوده است. بعد از به دست آوردن نتایج به دست آمده روشن شد؛ نقوش خامک دوزی هرات دارای شباهت ها و افتراقاتی با نقوش هندسه ی فرکتال می باشند لکن شباهت های آن به مراتب بیشتر از تفاوت های آن است، در کل می توان بیان نمود که این نقوش با داشتن ویژگی های همچون: تشکیل از راه تکرار، خود متشابهی، خاصیت بزرگ نمایی تا بی نهایت؛ جزء از اشکال هندسه -ی فرکتال محسوب می شود.
۵.

زیبایی شناختی دریافت اشیاء روزمره در متون ادبی از منظر هانس روبرت یاوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی شناسی دریافت اشیاء روزمره بازسازی افق انتظار متون ادب فارسی هانس روبرت یاوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۷ تعداد دانلود : ۳۳۰
اشیاء روزمره مبنای بسیاری از تشبیهات و استعارات بدیع در ادب فارسی هستند، اشیائی که بسیاری از آنها در دنیای کنونی مهجور و نامانوس بوده و این امر سبب می گردد، به درک زیبایی شناختی شایسته از دریافت آنها، در متون ادبی نائل نگردیم. حال این پژوهش بر این فرض است که می توان با استمداد از روش بازسازی افق انتظار به معیار و ملاکی برای درک زیبایی شناختی از گستره این دریافتها دست یافت. حال در تعریف مختصر این روش باید گفت، افق انتظار در منظر هانس روبرت یاوس معیاریست که خوانندگان برای قضاوت، ارزشگذاری و تفسیر متون ادبی یک عصر به کار می برند و معتقد است می توان آن را با دستورالعملی سه مرحله ای بازسازی نمود. در این پژوهش برای آزمون کارآمدی این روش، افق انتظار دو ظرف روشنایی پردریافت در متون ادب فارسی (قندیل و فانوس) بازسازی گردید. بدین ترتیب که در دو مرحله نخست، به استناد متون ادبی، نمونه های موجود در موزه ها و یا تصاویر آنها در برخی نگاره ها، انتظارات واقعی مردمان از آنها، که در نقش وجوه شبه استعارات و تشبیهات ظاهر شده اند، را شناخته؛ و در مرحله سوم با مقایسه انتظارات واقعی از این ظروف با دریافت خلاقانه و خیال انگیز آنها در متون ادبی، به تحلیل زیبایی شناختی آنها در متون ادبی پرداخته شد. نتیجه این بازسازی ها نشان می دهد که با این روش می توان به تفسیر زیبایی شناختی بهتری نسبت به دریافت اشیاء روزمره در متون ادبی، نائل گردید.
۶.

بازسازی افق انتظار آثار هنری کاربردی ایران در عصر اسلامی (به استناد متون ادب فارسی)

کلید واژه ها: متون ادب فارسی آثار هنری کاربردی دوران اسلامی ایران بازسازی افق انتظار هانس روبرت یاوس طاس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۴ تعداد دانلود : ۴۴۲
افق انتظار در تفکر هانس روبرت یاوس به معیاری گفته می شود که مخاطبین برای قضاوت، ارزش گذاری و تفسیر آثار ادبی یک عصر به کار می برند؛ و معتقد است که می توان آن را با دستورالعملی سه مرحله ای بازسازی نمود. این روش برای آثار تجسمی نیز به کاررفته است، ولی بدون داشتن مدارک مستند از دریافت مخاطبین، فقط می توان به حدس هایی از انتظارات مردمان هر عصر نسبت به آثار هنری بسنده نمود. حال فرض این مقاله چنین است که می توان به استناد متون ادبی (که آینه دار دریافت مخاطبین از آثار هنری است) افق انتظار مردمان هر عصر را نسبت به آثار هنری بازسازی نمود. در این پژوهش افق انتظار طاس به عنوان نمونه یکی از متعددترین آثار هنری کاربردی دوران اسلامی ایران و همچنین یکی از پردریافت ترین آثار در متون ادب فارسی بازسازی گردید. البته ازآنجاکه بر بدنه برخی از طاس های عصر صفوی اشعاری نگاشته شده که به نوعی حاصل دریافت های متمادی این ظرف است از بحث زنجیره دریافت (سیر بسط و تکامل آثار در سلسله دریافت های متوالی) و کارکرد اجتماعی ادبیات (ورود آثار ادبی به ساحت افق فهم افراد جامعه) در آراء یاوس نیز در مرحله سوم بازسازی افق انتظار نیز بهره گرفته شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد با استناد به متون ادبی می توان اطلاعات گسترده، متنوع و مستندی از افق انتظار مخاطبین آثار هنری کاربردی دوران اسلامی ایران کسب نمود. همچنین ازآنجاکه جزئی ترین انتظارات مخاطبین هر عصر از آثار هنری کاربردی مبنای بسیاری از استعارات و تشبیهات در متون ادب فارسی شده اند، با این رهیافت می توان به دریافتی کامل تر از متون ادبی گذشته دست یافت.
۷.

بازسازی افق انتظار صراحی در عصر صفوی

کلید واژه ها: صراحی متون ادب فارسی عصر صفوی بازسازی افق انتظار هانس روبرت یاوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۲۰۶
صراحی یکی از پرتعدادترین آثار موزه ای دوران اسلامی ایران و همچنین یکی از پردریافت ترین ظروف در متون ادب فارسی به شمار می آید. این در حالی است که برای معرفی این شیء موزه ای، فقط به کاربرد و ویژگی های ظاهری آن اشاره شده است. در لغتنامه های فارسی نیز به چیزی فراتر از برخی ویژگی ها و کاربرد اصلی آن اشاره نشده است. حال در این پژوهش توسعه ای، با روش تحلیل محتوا به شیوۀ کتابخانه ای (اسنادی تاریخی) برای تکمیل اطلاعات این ظرف در عصر صفوی، اقدام شده است. لازم است بیان شود روش عمده برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش، روش بازسازی افق انتظار هانس روبرت یاوس است. افق انتظار در تفکر هانس روبرت یاوس، به معیاری گفته می شود که مردمان هر عصر برای تأویل، تفسیر و ارزیابی آثار ادبی عصر خود به کار می برند. وی معتقد است با دستورالعملی سه مرحله ای می توان افق انتظار مردمان هر دوران را دربارۀ یک اثر بازسازی کرد. از آراء یاوس برای بررسی آثار هنری هم استفاده شده است ولی بدون داشتن سندی از دریافت مخاطب، فقط می توان به حدس هایی از چگونگی افق انتظار مخاطبان بسنده کرد. در این پژوهش افق انتظار صراحی در عصر صفوی به استناد دریافت های فراوان و متنوعی که از آن در متون ادب فارسی وجود دارد، بازسازی شد. نتیجه نشان می دهد که با روش بازسازی افق انتظار صراحی به استناد متون ادبی معاصر آن، می توان روحی تازه به این اثر دمید و از این رهیافت به درکی بهتر از دریافت های این ظرف در متون ادبی و برخی آثار هنری (به خصوص تصاویر فرشتگان صراحی در دست) نائل گردید.
۸.

شمایل شناسی پیکره حضرت مریم در نقاشی های دوره رنسانس و تطبیق آن با صفات حضرت مریم(س) در آیات سوره های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیات قرآنی حضرت مریم (س) اروین پانوفسکی تصویرسازی نمادین شمایل شناسی نقاشی دوره رنسانس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۲۳
«شمایل شناسی» از منظر نشانه شناسی یکی از روش های مطالعات هنری اس ت که در قرن بیستم به آن توجه شده است. این مقاله با تأکید بر آرای اروین پانوفسکی به مطالعه تطبیقی شمایل های حضرت مریم با مفهوم آیات قرآنی می پردازد. هدف کلی آن خوانش شمایل شناسانه نقاشی های مریم(س) در دوره رنسانس و رمزگشایی از زبان تصویری قرآن در رابطه با زندگانی آن حضرت است. مقاله حاضر درصدد پاسخ گویی به تطبیق ویژگی های شمایل شناسانه نقاشی های مریم با تصویرسازی نمادین از صفات قرآنی ایشان است که امکان نقد موضوعی و محتوایی از داستان زندگی حضرت مریم(س) را فراهم می کند. مسئله اصلی تحقیق چگونگی تبدیل متن به تصویر است که در کتاب مقدس و قرآن کریم، هر دو، به تقدس و توصیف صفات او پرداخته شده است. در هنر رنسانس، این متن به تصویر کشیده شده، اما در اسلام همچنان متن باقی مانده است. این مقاله به دنبال تطبیق متون و تصاویر است. لزوم پیاده سازی مطالعات جدید در مطالعات نقاشی های مریم به منزله روشی برای شناخت ضرورت دارد. جامعه آماری شامل 20 نمونه از آثار نقاشی دوره رنسانس است که 8 نمونه از آن ها به صورت تصادفی انتخاب شده است و جهت تحلیل بصری مطالعه می شود. یافته های تحقیق نمایانگر انعکاس سه گونه شمایل از باکره عذرا در سه دوره متوالی رنسانس است. دوره رنسانس آغازین شمایل حضرت مریم به لحاظ فرم و محتوا با مفاهیم مقدس قرآنی تطبیق بیشتری داشته است. در دوره میانی و رنسانس پیشرفته شمایل ها به تدریج تقدس زدایی شده و نمادهای مقدس و تجریدی آن به نمادهای انسان مدار و زمینی تبدیل شده اند.
۹.

مقایسه انگاره های شهریاری در چند نگاره از شاهنامه عمادالکتاب از منظر رودلف آرنهایم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قاجار شاهنامه عمادالکتاب گشتالت رودلف آرنهایم مشابهت تمایزیابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۲۲
براساس نظریه گشتالت، در لحظه مشاهده هر نوع تصویر توسط مخاطب، ترکیب آن در ذهن؛ به سوی ساده ترین و آشناترین ساختار ممکن، سوق پیدا می کند. در این رخداد، اصل هم گونی، مشتمل بر مشابهت اندازه، رنگ، شکل، جای گیری و جهتمندی فضایی، عمده ترین نقش را دارد اما بنا به نظر رودلف آرنهایم، برقراری مشابهت به تنهایی منجر به خوانش درست تصویر نمی شود. او پیش شرط دیگری را تحت عنوان تمایزیابی مطرح می کند و مدعی می شود تشابه در حضور تفاوت، معنی پیدا می کند. برای آزمون این منظر، مقاله پیش رو به دنبال این پرسش است: «مطابق با اصل تمایزیابی رودلف آرنهایم، شباهت بسیار انگاره های شهریاری در تصاویر شاهنامه عمادالکتاب، چگونه ارزیابی می شود؟» به این منظور، شش تصویر از نسخه عمادالکتاب، به شیوه تطبیقی تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات اسنادی مورد مداقه قرار گرفت. نتیجه بررسی ها نشان داد در این تصاویر به دلیل جایگزینی معنی به عوض مصداق؛ تشابه بر تفاوت پیشی دارد پس تمایزیابی به اختلال دچار می شود. درحقیقت چون نقاش این نسخه، پادشاهان را متعهد به زیبایی شناسی فتحعلی شاهی و عاری از ویژگی های شخصی به تصویر درمی آورد؛ مفهوم شهریاری به عوض فردیت هر پادشاه می نشیند. گویی همه حاکمان اساطیری این متن ادبی در قالب شخصیت واحدی تحت عنوان فرمانروا تعریف می شوند به گونه ای که برقراری تمایز میان آنها به سادگی ممکن نیست.
۱۰.

بررسی نگاره ای از نگاره پردازی های هزارویک شب صنیع الملک با نظریه «ادراک دیداری» مکتب گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادراک دیداری گشتالت ساده سازی کتاب هزارو یک شب نگاره های صنیع الملک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۶۲ تعداد دانلود : ۱۲۲۴
اصول کلی مکتب گشتالت، به معنای «کل واحد»، توسط گروهی از روان شناسان آلمانی نیمه اول سده بیستم میلادی تدوین گردیده است. این دیدگاه، مبنی بر نظریه های مربوط به چگونگی سازماندهی بیننده از مجموعه عنصر های دیداری ساده است که وقتی طبق قانون های مشخص به کاربرده می شود، به صورت گروه هایی در قالب یک مجموعه واحد تعریف شده و به کلیت نظام ادراک دیداری می انجامد. پویش و رواج این نوع مطالعه ها در عرصه هنرهای تجسمی با نام «رودلف آرنهایم»، نظریه پرداز و روان شناس هنر (2007- 1904) م. گره خورده است. مقاله پیش رو بر اساس اصل ساده سازی نظریه «ادراک دیداری» مکتب گشتالت، به روایت «رودلف آرنهایم»، به بررسی و تحلیل یک نگاره مربوط به مجلس شب نودودوم از نگارگری های هزارویکشب، اثر صنیع الملک (1283/ 1886- 1229/1813) می پردازد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی با بهره گیری از نمودهای مستند در نگارگری های صنیع الملک با این هدف انجام می گیرد که در عین برجسته سازی عنصرهای اصلی داستان «علی بن بکار و شمس النّهار» با هم تراز نمایی ساختار پنج پاره این نگاره، چگونگی بازشناسی مؤلّفه های تصویری در تجسم مفهوم واحد را مورد بررسی قرار دهد. گرچه در پردازش این نگاره دقت نظرکافی به چشم نمی خورد، اما یافته ها نشان می دهد که بیننده (به صورت دریافت ذهنی) می تواند حتی بدون آشنایی با متن داستان، به صورت خودانگیخته، از طریق ساده سازی تصویر به دریافت مفهوم کلّی و بازپروری آن از راه ادراک دیداری گشتالت اقدام نماید و درنتیجه به عنصر های اصلی تصویر و دریافت کلی مفهوم داستان، دست پیدا کند. همچنین در پهنه گسترده تر، با مقایسه هر پنج قسمت تصویر مقاله با یکدیگر (به عنوان ابزار پژوهش) می توان به گشتالت یک «کل واحد» یعنی یگانگی شکل شخصیت ها و تفکیک فضاهای اصلی داستان پی برد. در مجموع با این نتیجه، به نظر می رسد که این پژوهش به گونه معنی داری با ادراک دیداری مکتب گشتالت در زمینه روان شناسی هنر هم سویی دارد.
۱۱.

خوانش چهار نگارۀ عصر قاجار براساس نظریۀ ادراک دیداری ارنست هانس جوزف گامبریچ (مورد مطالعاتی: فرهاد، اسب شیرین را بر دوش می کشد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قاجار نگارگری ارنست گامبریچ شیرین و فرهاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۴۱
دریافت و تفسیر اثر هنری در فرآیند دو سویه صورت می پذیرد؛ به طوری که تفکیک آنها از یکدیگر امکان پذیر نیست. این مسئله را دانشمندی چون «ارنست گامبریچ» در حوزۀ ادراک دیداری مطرح می کند. از این منظر، باید بتوان در آثار هنری، صرف نظر از تفاوت های سبکی و پیشینۀ فردی هنرمند یا توان او در واقع نمایی، یگانگی موضوع را در بازنمود مضمون مشابه تشخیص داد. در گام بعدی در صورت پیوند اثر با متن ادبی می بایست با تسلط به دانش مکتوب، نیل به معنای مستتر را فراهم آورد. برای بررسی این دیدگاه، این مقاله به دنبال این پرسش است: بر اساس نظریۀ ادراک دیداری ارنست گامبریچ، فهم یگانگی داستان و خوانش درون مایه تصویر در چهار نگارۀ قاجاری بردوش کشیده شدن شیرین توسط فرهاد، چگونه ممکن می گردد؟ هدف نگارندگان آن است با روش تطبیقی تحلیلی و بهره گیری از مطالعات اسنادی به شیوۀ کیفی و با دقت به موضع خاص گامبریچ در حوزۀ ادراک دیداری در مرتبۀ اول نشان دهند که در قیاس چهار نگارۀ شیرین و فرهاد، به رغم تفاوت های تجسمی و بود یا نبود برخی عناصر، به دلیل وجود مؤلفه های تصویری بنیادی، یگانگی مضمون احراز می شود. در مرتبۀ دوم و در تطبیق نگاره ها با شرح داستانی، نگارندگان می نمایانند که هرچند شاخصه های اصلی باکیفیت های متفاوت به تصویر درآمده اند، از تجسم برخی موارد صرف نظر شده یا به طمطراق برخی جزئیات اضافه شده است؛ اما در نمونه هایی که به سبک دوران، ملتزم تر هستند یا به عکس بیگانه تر به نظر می رسند، تناسب بین نشانه های تصویری و مضمون، برقرار است. نتیجه آنکه در مشاهدۀ ترکیب کلی تصویر، فهم و تفسیر به صورت هم زمان ادراک می شود. این پدیده است که قدرت بازشناسی نقش مایه ها و امکان حصول به فحوای نگاره ها را فراهم می آورد؛ چنان که در تجسم موضوع واحد، انسان به ناخودآگاه می تواند با تشخیص مؤلفه های اصلی، یگانگی مضمون را از ورای بازنمایی های متفاوت تشخیص دهد. مسئله ای که اهمیت کارکرد آن در هنرهای تجسمی از خلال بررسی گزینشی این مقاله آشکار می شود.
۱۲.

سنجش قیاس تصویری در فرایند شکل گیری طرح واره در آموزش مجسمه سازی (مطالعه موردی: دانشجویان ترم سه مجسمه سازی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش مجسمه سازی قیاس تصویری طرح واره طراحی استدلال قیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۸ تعداد دانلود : ۴۲۶
هنرمندان مجسمه ساز، طراحی را اساس موفقیت در شکل دهی به یک اثر هنری می دانند و به تجربه جایگاه خاص آن را یافته اند، اما در خصوص فرایند شکل گیری آن میل کمتری به سخن داشته اند. با این توصیف، رفتار هنرمندان حرفه ای در قبال طراحی نوعی "یافتار پژوهی " محسوب می شود؛ آنها توجهی خاص به منابع تصویری دارند، در تصاویر کنکاش عمیق می کنند، به یاداشت برداری تصویری علاقمندند، و در نهایت برای طرح واره یک مجسمه از آن بهره می گیرند. توجه به این یافتار پژوهی و تحلیل آن به عنوان یک فرایند سنتی در طراحی و رابطه آن با راهبرد حل مساله به شیوه استدلال قیاسی مبتنی بر شباهت می تواند در توضیح خلاقانه ترین مرحله طراحی، یعنی" طرح واره " تاثیرگذار باشد.این مقاله ضمن توجه به پیشینه مباحث نظری تفکر قیاسی ، به فرایند حل مساله قیاسی در رابطه با شکل گیری طرح واره پرداخته است و در یک آزمون، کاربست استدلال قیاسی در شکل گیری طرح واره با استفاده از روش شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و گروه آزمون پرداخته است. داده های تحقیق با استفاده از روش سنجش عمل کردی و از طریق تعیین رتبه بندی های نتایج طرح واره های دانشجویان توسط هیئت داوران مجرب گردآوری شدند. یافته های تحقیق نشان دادند که؛ قیاس تصویری و استدلال قیاسی رشد توانایی شکل دهی به طرح واره ها را در دانشجویان تسهیل می کند و ارزش های ابداعی طرح واره ها را در دانشجویان بهبود می بخشد.
۱۳.

Minimalist structures in urban space: a criticism to the works by Sol Lewitt from point of view of Arthur C. Danto with an emphasis on arrangement of works in urban environment(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Sol Lewitt minimal structures Urban Space Arthur C. Danto works of art

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳ تعداد دانلود : ۲۵
Urban spaces and in other words urban design and architecture have been found with close linkage with art and beauty especially the arts such as painting and sculpture. Addressing beauty at different areas such as creation of galleries to offer works of art, addressing form of urban spaces and representing works of art in urban environment have improved social life and increased identity, consensus and collective solidarity. On the other hand, it can provide an interesting and calm environment for the citizens and residents. Concurrent with the socio-political developments in the twentieth century and the progress of science and technology, all the areas of the arts were subjected to change. The metamorphosis of the art and stylistic developments took place and a large number of artists tended to innovative phenomena. Since the art at the twentieth century especially the second half of the twentieth century sought to affect the addressee, a group of the contemporary artists including sculptors have not known the tight enclosure of museums and galleries to represent their works and preferred to display their works at open space and wide and large places of cities. Representing works at open space requires largeness of dimensions of works at multiple scale and use of modern materials and techniques. Sol Lewitt (1928 - 2007) has been regarded among the artists at contemporary age at the area of Minimalism and Conceptual Art. American philosopher and theorist and contemporary art critic, Arthur Coleman Danto, has conducted articles in criticism to works by Sol Lewitt and has appeared in exhibition of his works. Lewitt made the earliest structures in 1965 and continued his activity at the 1970s by expansion of plans and planning for the larger projects which have been being made based on morphological and conceptual ideas. Ultimately his arrangements were proposed at huge scale and extended from the space of galleries and museums which tended to conceptual and minimalist art to the urban space. In the present research, works of this artist and ideas of Arthur C. Danto about minimalism and works of Sol Lewitt are analyzed. The main questions are as follow: What outcome representation of these works has in natural environment and urban space? how the border between art has removed the daily life and addressee?
۱۴.

کاربرد میراث کهن ساسانی در طراحی نشانه (مطالعه موردی: نشانه دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه نماد هنر ساسانی دانشگاه تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۳۲
توجه به پیشینه تصویری و عنایت به فرهنگ و سنت های هنری گذشته همراه با نوآوری، مهم ترین عامل در دستیابی به عظمت و هویت هنری کنونی هر سرزمین می باشد. از این رو بررسی ریشه های طراحی گرافیک در ایران و چگونگی کاربرد آنها با توجه به مفاهیم نمادین، هدف و مسئله بنیادین این پژوهش به ویژه در رابطه با نشانه دانشگاه تهران بوده است. در این نوشتار، پس از اشاره به کاربرد نقش مایه های کهن ایرانی در طراحی نشانه های معاصر، بر اساس روند پژوهش، مفاهیم نمادین به کار رفته در طراحی نشانه دانشگاه تهران با توجه به پیشینه تصویری آنها در دوران ساسانی مورد تحلیل قرار گرفته اند؛ در این بررسی مشاهده می شود که بال و پر در هنر نمادین ساسانی، نمادهایی از ایزد بهرام هستند که شاهان ساسانی به لحاظ نیاز به افزایش قدرت فره ایزدی به این ایزد توجهی ویژه مبذول می داشتند و او را بسیار ستایش می کردند. این مفهوم با توجه به نوشته خوانده شده بر روی این پلاک گچی ساسانی و همچنین فرم دایره و ویژگی های آن در طراحی مفاهیم و معانی نمادین دانشگاه و اهداف سازمانی مورد انتظار، به شیوه ی قیاسی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است
۱۵.

بررسی هرمنوتیک پل ریکور و تأویل مخاطب از اثر هنری با تکیه بر عنوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پل ریکور تأویل سده بیستم عنوان مخاطب نقاشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۰۱
در ازدحام دگرگونی های هنری سده ی بیستم، آثار نقاشی نیز «عنوان» های گوناگونی به خود پذیرفته اند؛ در بررسی این عنوان ها با گذر از علل انتخاب آنها، نقش عنوان در رویارویی با مخاطب و چگونگی تأثیر بر تأویل مخاطب مطرح می گردد؛ که این پژوهش نیز از منظر هرمنوتیک ریکور قصد بررسی این تاثیرپذیری را دارد. در هرمنوتیک ریکور با مطرح شدن اثر هنری همچون گفتمان، مخاطب و متن، اهمیتی بیش از مؤلف آن می یابند. اثر به جهانی ارجاع دارد که رویاروی جهان مخاطب قرار می گیرد و مخاطب با طی کردن مراحل تأویل ریکور یعنی تبیین، فهم، و خویشتن فهمی، اثر را تأویل می کند. می توان نقشی برای عنوان در این فرآیند در نظر گرفت. عنوان می تواند بخشی از استراتژی مؤلف باشد و با کارکردی همچون استعاره، و یا ابداع پیرنگ، موجب نوآوری معنایی گردد. همان طور که نقاش سده ی بیستم، خلاقانه در انتخاب عنوان اثر هر چه بیشتر با مخاطب درگیر شده، نوآوری معنایی را از او طلب می کند؛ تا مخاطب با هر تأویل، معنا را بازآفریده، پیکربندی متن را دگرگون سازد. شیوه ی پیشبرد این پژوهش از نظر هدف، توسعه ای-کاربردی، از نظر روش، تطبیقی-تحلیلی می باشد. همچنین داده ها با روش کتابخانه ای-ترکیبی گردآوری شده ، به صورت کیفی، از طریق منطق و استدلال مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته اند.
۱۶.

مطالعه تأثیر متقابل نقاشی ایران و چین در سده های هفتم و هشتم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نگارگری نقاشی چینی مکتب ایلخانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۲۱۴
پس از نخستین و دومین یورش مغولها قرن هفتم و استقرار حکومت ایلخانی در سرزمین ایران، از تأثیرپذیرفتن هنرنگارگری ایرانی هنر نگارگری چین سخنگفتهمیشود. در این واقعیت که مغولان پیشینه فرهنگی– هنری قابل توجهی نداشته و همواره وامدار هنر چین بودهاند، تردیدی نیست. لیکن در اینباره که نگارگران چینی با چه کیفیتی و تا چه اندازه بر اندیشه نقاشان ایرانی تأثیرگذاشتهاند، کمتر سخنی راندهشدهاست. ازسوی دیگر، سلیقه فرمانروایان پیروز مغول با شکلگیری حکومت و استقرار دولت مرکزی آنها بهمرور اصلاحشد و بهبیان دیگر، دچار تغییر و استحالهگردید. از این دیدگاه، پاسخگویی به پرسشهایی چند ضرورتدارد. نخست اینکه، نقاشی چینیِ همزمان با دوره مغولان از چه ویژگیهایی برخورداربودهاست. دیگر آنکه، عناصر نقاشی چینی و ظاهرشده درنقاشیهای ایرانی خود، ازکجا آمدهاند. از این رهگذر بهتر میتوان تأثیرات هنر چینی را در نگارگری دوران ایلخانی، تحلیلکرد. روش بهکارگرفته شده در این تحقیق، تطبیقی و مبتنیبر نگاهی تحلیلی-توصیفی است. ازینرو، در این مقاله تلاش برآن بوده تا ضمن برشمردن ویژگیهای آثار نقاشی چینی همعصر و کمی پیشتر از ایلخانان، نوع و میزان تأثیرگذاری و تأثیرپذیری نگارگری چینی و ایرانی با بیان نمونه هایی از نسخه های منسوب به مکتب تبریز، تحلیل و ارزیابیشوند. نمونه های گزینششده نظر از نسخه های خطیای همچون شاهنامه ابوسعیدی، جامعالتواریخ خواجه رشیدالدین فضلالله، منافع الحیوان ابن بختیشوع و کلیله و دمنه نصرالله منشی است. تمامی این نسخه ها در دوران ایلخانی مصورشدهاند. فزونبراینها در پژوهش حاضر، بر نمونه هایی از آثار هنرمندان چینی دوره سونگ و یوان، سده های یازدهم و دوازدهم میلادی چین همچون کائوکومینگ، لی تانگ، چاوپوچو و دیگران، گذریخواهدشد. دستاورد بررسیهای انجامشده نشانگر آن است که نقاشی ایرانی بههمان اندازه که از هنر چینی تأثیرپذیرفته، بر آن نیز تأثیرگذاردهاست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان