چکیده

نقش و نقوش هندسی ترکیبی از ذهن معنوی و عرفانی انسانی است که هستی را زیبا می بیند و بینشش یک تمدن تاریخی را نقاشی می کند. نقوش هندسی بیان از داشته های ریتمیک و متعادل بشر است، زمانی که بشر می خواهد فراتر از حال تصور کند و جهان مملو از عشق را همسان بیافریند؛ تنها نقش ها که بن مایه های آثار هنری اند می توانند برای اثر هنری ابهت و والایی بخشد. در این مقاله تلاش شده تا در راستای خامک دوزی های هراتی با رویکرد هندسه فرکتال، مباحثی کنار هم چیده شده و تحلیل گردد تا باشد تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مشخص شود. خامک دوزی نوعیتی از نقوش هندسی است که مزین کننده ی لباس های مردانه و زنانه ی مردمان افغانستان به ویژه هرات است و هندسه ی فرکتال یا برخال؛ اشکال هندسی نا اقلیدسی نامتعارف که مهم ترین ویژگی آن ها خود متشابهی آن هاست. پرسش عمده ِکه در این مقاله ذکر گردیده است عبارت از: چه رابطه ای میان نقوش خامک-دوزی های هرات و نقوش هندسه ی فرکتال وجود دارد؟ روش پژوهش در این مقاله تحلیلی و تطبیقی است و با استناد بر رویکرد هندسه فرکتالی برای جمع نمودن داده ها تلاش صورت گرفته است. جمع آوری مطالب در این نوشتار میدانی(مصاحبوی) و کتابخانه ای بوده است. بعد از به دست آوردن نتایج به دست آمده روشن شد؛ نقوش خامک دوزی هرات دارای شباهت ها و افتراقاتی با نقوش هندسه ی فرکتال می باشند لکن شباهت های آن به مراتب بیشتر از تفاوت های آن است، در کل می توان بیان نمود که این نقوش با داشتن ویژگی های همچون: تشکیل از راه تکرار، خود متشابهی، خاصیت بزرگ نمایی تا بی نهایت؛ جزء از اشکال هندسه -ی فرکتال محسوب می شود.

تبلیغات